https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/02/abasmanesh-5.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-02-08 11:30:452021-02-10 18:18:31سریال زندگی در بهشت | قسمت ١33
178نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خدا را شکر میکنم که چشمام این مناظرو دید تمام طول مدت این فایل قلبم باز بوده, قلبم اکلیلی بوده حالم خوب بوده یه حس عجیبی داشتم اصلاً متوجه گذر زمان نبودم.. استاد اینو بگم … اول که شما رو توی قاب این دوربین دیدم انقدر خوشحال شدم انقدر قلبم باز شده انقدر حالم خوب شد که حتی خودمم باورم نمیشه که دیدن روی ماه شما چقدر به من انرژی میده استاد همین که هستی همین که صداتونو میشنوم همین که ازتون یاد میگیرم قلبمو آروم میکنه قلبمو باز میکنه… تقریبا یک ماهی هستش که تمرین کدنویسی رو شروع کردم خیلی احساسم بهتر شده قلبم بازه و حالم خوبه با خدای خودم خیلی بیشتر صحبت میکنم..
قبلاً نمیتونستم کامنت بنویسم به خاطر اینکه تو مدارش نبودم..یا یه مدتی بود که شکرگزاری برام سخت شده بود.. نهههه که شکرگزاری نکنم همش دوست داشتم یه مدل دیگهای بگم یعنی از جنبههای مختلف اون نعمت نگاه کنم , به اهمیت اون نعمت تو زندگیم توجه کنم راجع به جنبههای زیباش صحبت کنم و بنویسم یه جورایی قدردانش باشم ولی برام سخت بود که کلمه خدا را شکر رو بنویسم…میگفتم شاید اگه اینجوری بنویسم به نظر کلیشه ای بیاد من حقیقی میخوام قدر دان باشم،
من داشتم اینو انجام میدادم اما به سبک دیگهای همونطور که داشتم کامنتها رو میخوندم ولی نمیتونستم هیچ کامنتی بزارم! یک ماه پیوسته کد نویسی را انجام دادم هر شب با خدای خودم صحبت کردم هر روز با خود خودم صحبت کردم جلوی نجواهای ذهنمو گرفتم آرامش بیشتری وارد زندگیم شده اگه بخوام از نتیجه بگم این بزرگترین نتیجه است و از همه مهمتر اینکه من دوباره در مدار دیدن سریال زندگی در بهشت قرار گرفتم احساس میکنم خودم دارم اونجا زندگی میکنم انقدر که بهم لذت میده دیدنش تحسین کردنش اصلاً ذوق شما را میبینم حال خودمو خوب میکنه…. یه عشق و عرق خاصی به آمریکا دارم اینو شما برام ساختین
چقدر جشن و پاکوبی مردم این شهر برام قابل تحسین بود چقدر از هر فرصتی استفاده میکنند تا خوشحال باشن و حالشون خوب باشه کنار همدیگه برقصن با هم خوش بگذرونن..
همین پریشب بود که اینجا شب قدر بود خلاصه کسایی بودن که رفتن تا دم دمای صبح برای مراسم سوگواری و عزاداری و گریه کنار هم جمع شدند خدا را شکر میکنم که تمرکزمو گذاشتم روی فایلها و خدا را شکر میکنم که سعی نکردم به کسی بگم من فکر کنه یا توصیهای بهش کنه…
آتیش بازی توی این فیلم فوق العاده بود واقعا باشکوه و بینظیر بود از تک تک لحظاتش لذت بردم… خودش یه جور چهارشنبه سوری بود
از استاد به خاطر به اشتراک گذاشتن این فایل فوق العاده هزاران بار تشکر دارم خدا را شکر میکنم
سلام استاد عزیزم، مریم جان مهربون و دوستان خوبم در سایت…
خدایا، هر چی دارم از توئه…
چند روزی میشه که توی سایت کمتر فعال بودم و کامنتی نذاشتم. البته سعی کردم فاصله زیادی نیفته و حتی شده یکی دو فایل رو گوش بدم. اما راستش درگیر یه مشکلی شدم که یهدفعه پیش اومد و خیلی بزرگ و سخت بود. نمیخوام جزئیاتش رو بگم، اما همین بس که الخیر فی ما وقع… هر اتفاقی که میفته، خیری توش هست.
توی این مدت، تمام چیزایی که از سایت استاد عباسمنش یاد گرفته بودم رو به کار گرفتم. کنترل ذهن، مثبت فکر کردن، منطقی برخورد کردن… و خداروشکر، همین باعث شد این مشکل وحشتناک به خیر بگذره. الان که دارم اینو مینویسم، احساس میکنم همه چیز داره به یه جای قشنگ کشیده میشه.
باورم نمیشه که وسط این همه سختی، آرامش داشتم! منی که قبلاً با کوچکترین مشکل، پر از استرس و اضطراب میشدم، حالا توی یکی از سختترین لحظات زندگیم، حس امنیت داشتم. میدونم که این تغییر نتیجهی همون قدمهایی بود که برای تغییر خودم برداشتم… و حالا میبینم که خدا هم داره کنارم قدم برمیداره.
استاد عزیزم، ممنونم برای این فایل فوقالعاده که پر از زیبایی و الهام بود. وقتی از زندگی مردم امریکا توی تمپا گفتید، اونقدر تصویرش برام زنده شد که انگار خودم اونجا بودم. چقدر قشنگه که مردم اونجا کنار هم با آرامش و احترام زندگی میکنن، به طبیعت عشق میورزن و این همه زیبایی خلق میکنن… و من مطمئنم که خدا هم از دیدن این همه زیبایی لذت میبره.
خدایا، شکرت… برای این مسیر، برای این آگاهی، برای این آرامش، برای همه چیز…
به نام خدای زیبایی ها
سلام استاد خوش ذوق و مریم جان عاشق
خدایا شکرت در مدار شادی هستید
چقدر زیبا بود این شهر و نور پردازی های آن
وای خدای من
چقدر لذت بخش است این همه شور وشادی مردم این شهر
خدایا شکرت چقدر فراوانی
چقدر زیبایی
امروز رفتم توی چمن های پارک محله مون یه کم نشستم و با عشق با خدای خودم هم صحبت شدم.
چقدر لذت بخش بود
خدایا شکرت
سر سبز و زیبا با گل های رز. رنگ رنگی
چقدر قشنگ بود
از بس امروز به فراوانی توجه کردم
چقدر چیز گیرم اومد
خدایا شکرت
چقدر زعفران خدایا شکرت
امروز به خدا گفتم من منتظر یه واریزی هستم
البته منتظر بودم از بیمه یه مبلغ به حسابم بیاد
ولی به خدا گفتم من فقط اینو میدونم
ولی خودت هزاران ایده داری برای واریزی
که من نمیدونم
و یه ساعت پیش یه مبلغی بنام واریزی حقوق به حسابم اومد
از جایی که من نمیدونستم
خدایا شکرت
من با قدرت خدای قادر مطلق
دارم خلق میکنم زندگی خودمون
خدایا شکرت
امروز مغزم رو پر کرده بودم از باورهای فراوانی و خوب که نتیجه اش رو دیدم
خدایا شکرت
که ما را خالق زندگی خودمون. کردی
خدایا تو کارها رو برام درست کن.
تو ثروت را از راه هایی که میدونی وارد زندگیم کن.
خدایا می خوام تو یاریم کنی رابطه عاشقانه هر روز من با همسرم و فرزندانم و همه مخلوقاتت بهتر و بیشتر شود.
خدایا میخوام هر روز آواز پرندگان رو بشنوم و عشق کنم باهاشون
و
لذت ببرم
میخوام آسان کنی برام آسانی ها را
کارم رو به بهترین شکل شروع کنم.
و
همه انسانهای خوبت و موقعیت و شرایط رو برام مهیا کنی و آسان کنی آسانی ها رو برام .
دوست عزیزی که کامنت منو خوندی برات آرزوی خوشبختی و موفقیت و شادکامی و ثروتمندی رو دارم.
در پناه نور و عشق خدا باشید.
استاد مهربونم مریم عزیزم
خدا را شکر میکنم که چشمام این مناظرو دید تمام طول مدت این فایل قلبم باز بوده, قلبم اکلیلی بوده حالم خوب بوده یه حس عجیبی داشتم اصلاً متوجه گذر زمان نبودم.. استاد اینو بگم … اول که شما رو توی قاب این دوربین دیدم انقدر خوشحال شدم انقدر قلبم باز شده انقدر حالم خوب شد که حتی خودمم باورم نمیشه که دیدن روی ماه شما چقدر به من انرژی میده استاد همین که هستی همین که صداتونو میشنوم همین که ازتون یاد میگیرم قلبمو آروم میکنه قلبمو باز میکنه… تقریبا یک ماهی هستش که تمرین کدنویسی رو شروع کردم خیلی احساسم بهتر شده قلبم بازه و حالم خوبه با خدای خودم خیلی بیشتر صحبت میکنم..
قبلاً نمیتونستم کامنت بنویسم به خاطر اینکه تو مدارش نبودم..یا یه مدتی بود که شکرگزاری برام سخت شده بود.. نهههه که شکرگزاری نکنم همش دوست داشتم یه مدل دیگهای بگم یعنی از جنبههای مختلف اون نعمت نگاه کنم , به اهمیت اون نعمت تو زندگیم توجه کنم راجع به جنبههای زیباش صحبت کنم و بنویسم یه جورایی قدردانش باشم ولی برام سخت بود که کلمه خدا را شکر رو بنویسم…میگفتم شاید اگه اینجوری بنویسم به نظر کلیشه ای بیاد من حقیقی میخوام قدر دان باشم،
من داشتم اینو انجام میدادم اما به سبک دیگهای همونطور که داشتم کامنتها رو میخوندم ولی نمیتونستم هیچ کامنتی بزارم! یک ماه پیوسته کد نویسی را انجام دادم هر شب با خدای خودم صحبت کردم هر روز با خود خودم صحبت کردم جلوی نجواهای ذهنمو گرفتم آرامش بیشتری وارد زندگیم شده اگه بخوام از نتیجه بگم این بزرگترین نتیجه است و از همه مهمتر اینکه من دوباره در مدار دیدن سریال زندگی در بهشت قرار گرفتم احساس میکنم خودم دارم اونجا زندگی میکنم انقدر که بهم لذت میده دیدنش تحسین کردنش اصلاً ذوق شما را میبینم حال خودمو خوب میکنه…. یه عشق و عرق خاصی به آمریکا دارم اینو شما برام ساختین
چقدر جشن و پاکوبی مردم این شهر برام قابل تحسین بود چقدر از هر فرصتی استفاده میکنند تا خوشحال باشن و حالشون خوب باشه کنار همدیگه برقصن با هم خوش بگذرونن..
همین پریشب بود که اینجا شب قدر بود خلاصه کسایی بودن که رفتن تا دم دمای صبح برای مراسم سوگواری و عزاداری و گریه کنار هم جمع شدند خدا را شکر میکنم که تمرکزمو گذاشتم روی فایلها و خدا را شکر میکنم که سعی نکردم به کسی بگم من فکر کنه یا توصیهای بهش کنه…
آتیش بازی توی این فیلم فوق العاده بود واقعا باشکوه و بینظیر بود از تک تک لحظاتش لذت بردم… خودش یه جور چهارشنبه سوری بود
از استاد به خاطر به اشتراک گذاشتن این فایل فوق العاده هزاران بار تشکر دارم خدا را شکر میکنم
سلام استاد عزیزم، مریم جان مهربون و دوستان خوبم در سایت…
خدایا، هر چی دارم از توئه…
چند روزی میشه که توی سایت کمتر فعال بودم و کامنتی نذاشتم. البته سعی کردم فاصله زیادی نیفته و حتی شده یکی دو فایل رو گوش بدم. اما راستش درگیر یه مشکلی شدم که یهدفعه پیش اومد و خیلی بزرگ و سخت بود. نمیخوام جزئیاتش رو بگم، اما همین بس که الخیر فی ما وقع… هر اتفاقی که میفته، خیری توش هست.
توی این مدت، تمام چیزایی که از سایت استاد عباسمنش یاد گرفته بودم رو به کار گرفتم. کنترل ذهن، مثبت فکر کردن، منطقی برخورد کردن… و خداروشکر، همین باعث شد این مشکل وحشتناک به خیر بگذره. الان که دارم اینو مینویسم، احساس میکنم همه چیز داره به یه جای قشنگ کشیده میشه.
باورم نمیشه که وسط این همه سختی، آرامش داشتم! منی که قبلاً با کوچکترین مشکل، پر از استرس و اضطراب میشدم، حالا توی یکی از سختترین لحظات زندگیم، حس امنیت داشتم. میدونم که این تغییر نتیجهی همون قدمهایی بود که برای تغییر خودم برداشتم… و حالا میبینم که خدا هم داره کنارم قدم برمیداره.
استاد عزیزم، ممنونم برای این فایل فوقالعاده که پر از زیبایی و الهام بود. وقتی از زندگی مردم امریکا توی تمپا گفتید، اونقدر تصویرش برام زنده شد که انگار خودم اونجا بودم. چقدر قشنگه که مردم اونجا کنار هم با آرامش و احترام زندگی میکنن، به طبیعت عشق میورزن و این همه زیبایی خلق میکنن… و من مطمئنم که خدا هم از دیدن این همه زیبایی لذت میبره.
خدایا، شکرت… برای این مسیر، برای این آگاهی، برای این آرامش، برای همه چیز…