https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/02/abasmanesh-7.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس‌منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس‌منش2021-02-10 06:45:422021-02-13 09:24:02سریال زندگی در بهشت | قسمت ١35
164نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
و باید دانست که لفظ «اعتدال» در اصطلاح طبیبان مفهوم تعادل یعنی هم وزنی و برابری کامل را نمی دهد، بلکه این واژه به مفهوم عدالت در تقسیم، یعنی هر کس آنچه سزاوارش است یا به هر کسی آنچه لایق اوست می دهند، بکار میرود.
این جمله طلایی رو توی کتاب قانون ابن سینا، جلد یک، خوندم،
حرفی که استاد هم بهمون گفتن..
این آدمها اصلِ قانون رو فهمیدن که اینچنین رشد کردند و ماندگار شدند،
اصولی که خیلی ها نمیدونن و فقط مدام دارن صورت مسئله هاشون رو پاک میکنن به خیالِ درست شدن! به خیالِ جواب گرفتن! و تنها جوابی که میگیرن یک بی جوابیه تکرار شونده اس!
من با همین اصول تونستم خودم رو از پایه درست بسازم،
با همین اصول تونستم سلامتیم رو‌برگردونم،
با همین اصل که اونقدری که من لایق باشم دریافت میکنم دارم نعمتها رو به خودم جذب میکنم،
من سلامتم رو با این درک باز بدست آووردم که: تعادل باید به بدنم برگرده.
و تعادل به ساده ترین شکل ممکن به بدنم بازگشت! فقط با شناخت خودم و گوش دادن به زبانِ بدنم. و البته که در اولین قدم شجاعتِ حذفِ اضافات و نادرست ها!
درسهایی که تقریباً ۹۰ درصدش رو از همین سریال بهشتی یاد گرفتم و قدم به قدم با هم رشد کردیم و تکامل یافتیم،
اینها چیزایی بود که من در طول زمان فهمیدم و اجرا کردم و جواب گرفتم،
در واقع طبق قانون پیش رفتم و نتیجهٔ طبیعیِ عمل به قانون رو هم گرفتم.
و خیلی زمان میبرد چون مثل “دنبال سوزن گشتن توی انبار کاه بود”،
اما الان متوجه یه چیزی شدم،
من پا به میدان عمل گذاشتم، و طبیعتاً با چالش های مسیر روبرو میشم،
همون چالش هایی که قبلا هم بودن و من خیلی متفاوت باهاشون برخورد میکردم و در واقع همونجاها خیلی از ترمز ها شکل میگرفتن،
و الان با روبرو شدن با همون چالش به محض اینکه بخوام واکنش قبلم رو نشون بدم، پاز میدم به خودم و میگم خب حالا وقتشه! اینجا باید اصلاح کنی واکنشت رو، اینجاس که ترمزت رو میشه و حالا باید باور مناسب هم جهت با خواسته بسازی، باید روی زیبایی و نکات مثبت تمرمز کنی، و این عادتت بشه، و چون توی میدون عملم سریع هم بهش عمل کنم،
واااای خدای من،
معرکه اس…
و همینجاس که عزت نفسم رشد میکنه،
قدرت تصمیم گیریم قوی میشه،
و نجواها براااااحتی خاااامووووش! مثل آب روی آتش ریختن…
و بعد میبینم اون سیاهی که پیش چشمم بود از آسمون نبود! از چشمای ترسون و لرزون و پر از شک و تردید خودم بود!
و بااااز رها میشم، رها و رها و رهاتر….
و بعد چکار میکنم؟؟
خب اولین کارم اینه که از ساده ترین و راحت ترین قدمی که برام پذیرفتنی تره شروع کنم، و اونو تکرارش کنم، انقدر تکرارش کنم که برام عادی بشه، درواقع تثبیت بشه و جزئی از من بشه، و بعد میرم یه قدم بالاتر و بعد باز هم تکرار و تکرار و تکرار تا تثبیت و باز هم ادامه..
مثل ورزش کردنم،
از سبک ترین حرکت ها شروع میکنم و برای مدتی همون حرکات رو با یه ریتم آهسته و پیوسته انجام میدم تا به ثبات برسم، و جوری بشه که انجامشون برام عادت بشه، بعد یکم پیشرفته تر، و باز برای مدتی تکرار و تمرین تا ثبات و این راه همیشه ادامه داره…
و چقدر اینجا کنترل ذهن مهمه، چقدر زمان دادن به خودمون مهمه، چقدر ایمان به درستی قانون مهمه، چقدر متعهد بودن به مسیری که قدم درش گذاشتیم مهمه …
توقف در این مسیر وجود نداره، چیزی که هست قدم برای بزرگتر شدنه،
قدمی که رشدمون میده،
و با یک ریتم راحت اما رو به رشد پیش میره،
الان یاد گرفتم همه باورهام رو همینطور بسازم،
حتی سلامتم، حتی نیرو و انرژی جسمم،
و این همون احترام به قانون تکامله…
و بعد که حرفه ای شدی دیگه فرقی نمیکنه باز دوباره بخوای از اول بسازی!
دیگه انقدر استاد شدی که توی حتی غریبه ترین و نا آشنا ترین شرایط هم بسرعت برق و باد و البته با آرامش و اطمینان خودت رو مطابقت میدی و باز این تویی که برنده بازی خودت میشی🎆🎉🙌
اینایی که گفتم تمامش حرفایی بود که استاد توی تمااااام فایلاشون مدام روشون تاکید میکنن،
عجله نکنید برای باور سازی و طبق قانون تکامل پیش برید تا قدرتمندترین باشید،
اینها رو من الان خیـــــــلی متفاوت تر و‌البته ملموس تر حسش میکنم،
چون زمان و آگاهی ها و هدایت های جاری انسان را رشد میدهد،
انسانی که بخواهد و قدم بردارد و ایمان داشته باشد که میشود،
میدونید چی خیلی خیلی خیلی به من توان و انگیزه میده؟؟؟؟
اینکه قوانینِ خداوند ثابت و‌همیشگی ان و این بقول استاد یعنی من میتونم با قاطعیت بگم با عمل به قانون دقیقا نتیجه چه چیزی خواهد بود،
و همینه که من میتونم خالق ذره ذره زندگیم باشم چون قوانین بازی رو بلدم،
چون بهش ایمان دارم،
چون حقیقت محضه،
یه مخترع چون قوانین رو میدونه اولین کاری که میکنه اینه که نقشهٔ نهایی مخلوقش رو رسم میکنه و میذارتش پیش چشمش و مدام نگاهش میکنه شروع میکنه و با پیشرفت کارش چون خودش هم رشد میکنه حتی اون نقشه رو کاملتر و یا زیباتر و دقیق تر میکنه و در نهایت با خلقِ ایده اش، دنیایی از ایده های جدیدِ دیگه به ذهنش میاد و سریع میره سراغ ایده های بعدی و پیشرفت های بعدی و سازندگی و خلقِ بیشتر،
و این مسیر چنان لذّتی داره که آدم رو تا ابد شیفته و مشتاق ادامه دادن میکنه،
و اینه که یک انسانِ مولد زیبایی به جهان هدیه میکنه،
زیبایی که اولین جا درون خودش ظهور میکنه،
و بعد رنگی به جهان میپاشه…
فرقی نمیکنه خالقِ چی باشیم، فرقی نمیکنه اون زیبایی که خلق میکنیم با یک تکه چوب باشه، یا یک قلم، یا یک توپ، یا حتی یک کلام…
مهم اینه که عاشقانه و با شوق و لذت باشه…
مهم اینه که رشدت بده،
و این همونه که خداوند میگه «من شما را می افزایم»
و این کاملاً آشکاره،
جهان که خود، ذره ذره اش خودِ خداوند است که این ذره ها با پیوستن به هم قدرتمند و قدرتمندتر میشوند،
مثل قطره های آب که در انتها اقیانوسی میشوند که حیاتی باشکوه در خود جای میدهند💖
پس من دعا میکنم:
معبودم، من شیفته و شیدای این افزونی ام که تو را فریاد میزند،
من مشتاق به این پیوند هایی ام که قدرت گرفتنِ پاره های وجودت است،
من برای خودم و همهٔ پاره های وجودم پیوندهایی محکم تر، عاشقانه تر، عمیق تر، توحیدی تر و درخشان تر آرزو میکنم،
تا تو در زمین جانانه تر تجلی کنی و من آن پاره ای از تو باشم که یکی از زیباترین تجلی های تو بر زمین باشد💖
خدای یگانه ام را سپاس برای نظم و راستی و ثبات و قاطعیتی که سراسر جهان رو به زیباترین شکل ممکن هدایت میکنه و ما هم که زیباترین تجلی خدا بر زمینیم به فوق العاده ترین شکل ممکن سرشار از این نظم و زیبایی و ثبات و قوانین محکمیم که در ذره ذره وجودمونه و قطعا تنها راه برای درکش شناخت خودمونه،
چیزی که ما لازم داریم تا به اصل که خداست برسیم و خدا که همه چیزه حتی همین سلامتی و انرژی و آگاهی💖
خداوند انقدر ساده و آشکار و مستقیم باهامون حرف میزنه که خیلیا باور نمیکنن و فکر میکنن حتما باید دلِ آسمون باز شه و خدا به زمین فرود بیاد و بگه ای بندگان این کلام و صحبت من با شماست! چیزی که خودم هم سالها گمراهانه در فکرم داشتم!
الهی شکر که عشق ترین استاد دنیا اومد و حرف عشق رو با ما زد تا ما خدامونو ببینیم، که ببینیم همینجاست، همه جاست، خودِ منم💖
و من فقط باید با جان و دل بهش بی امان چشم بگم، مثل خودش که بی امان تایید میکنه💖
هر کلمه از این آگاهی ها هدایت خداست برای تک تک ماهایی که میبینیم و میشنویم و قطعا راهگشای خیلی از راههاییه برامون که از خدا برای روشنگریش نشانه و هدایت خواسته بودیم،
دقیقا گاهی یک جمله از یک کامنت کااااامل منو یه آدمِ دیگه میکنه،
مث اون جمله که یکی از دوستای فوق العادمون توی یکی دوتا قسمت قبل نوشته بود که:
من باید حسِ اون چیزی که میخوام رو احساس کنم، نه فقط خودش رو…
چیزی که میدونستم اما این جمله اصن منو پرواز داد به یه دنیای دیگه💖
مث حس کردنِ حال عاااالی و سلامتِ کامل و انرژی فوووق العاده💖
انقد که درونت بشکفه از حس کردنش و باور کنی که ای بابا من الان سلاااامتم،
میدونی چیزی که خیلی برای رسیدن به خواسته مون مهمه اینه که آگاهانه شروع کنیم نه چشم و گوش بسته! و خودمون به این آگاهی ها برسیم، با مطالعه و تحقیق و جستجو. نه اینکه هرکی هرچی گفت بپذیریم،
خودمون به حقانیتش برسیم.
مهمه که روی حال خوب و سلامت و زیبایی ها و نکات مثبت تمرکز کنیم،
نه بیماری و علت بیماری و مشکل و حل مشکل!
تمرکز روی حل مشکل خیلی فرق میکنه با تمرکز روی بهتر شدن! روی اینکه بقول استاد فک نکن ببین چرا اینجور شد! فک کن ببین الان باید چیکار کنی که درست بشه، بهتر بشه.
من توی روزای خیلی سختی هدایت شدم به فایل های آرامش در پرتو آگاهی و شباااانه روز گوش میکردم و اشک میریختم باهاش،
اصن دگرگوووونم کرد،
و یک جمله اش توی مغزم زنگ زد!
جسم خود بزرگترین داروخانه عالم است.
این جمله منو از آسمون آوورد زمین!
گفتم آره همینه همینه!
ان مع العسر یسری
اینطور معنیش میکنم: مشکلت همین الان با همین چیزایی که در دسترسته حل میشه، قرار نیست چیزی از بیرون بیاد، همه چیز همینجاست، درونت، فقط ببین، آگاه شو از خودت،
و شروع کردم به شناخت خودم،
و البته اولین کاری که کردم حذف کردن نباید ها بود که دیگه طبیعتا همه متوجه میشن نباید ها چیان، و خیلی مهمه که شجاعت این حذف کردنها رو به خودمون بدیم.. خیلی.
هرچیزی که در تضاد با حال خوبم بود،
حتی شلوغی و تلوزیون و عجله موقع غذا خوردن!
و شروع کردم به شخصی کردن سبک زندگیم و مهمتر از اون درمورد سلامتیم، تغذیه ام.
بدنم رو شناختم، و به زبانش گوش کردم
خون اصلی ترین جزء بدنه، بشناسش، در موردش مطالعه کن، اعضای بدنت رو بشناس، غذاها رو بشناس،
و بعد به زبانش گوش کن،
یکی از واضح ترین و اساسی ترین پیام هایی که بدن بهمون میده هوس کردنه! هوس میکنی یه میوه شیرین بخوری، با لذت بخور، شاید هیچکس فکرشو نکنه اما حتی لذت بردن از غذا برای سلامتی مهمه، خیلی مهمه، طعم غذا رو بچش، حسش کن، این آرامش میده به جسمت، و آرامش نظم برقرار میکنه درونت،
اینطور بهت بگم..
خودتو، جسمتو، دنیاتو بشناس،
سبک‌شخصی خودت رو داشته باش حتی در زمانهای غذا خوردن، که مثلا هرموقع گرسنه میشی غذا بخور، و اونقدری غذا بخور که حس لذت بهت میده نه سیری بیش از حد!
پیرو خودت باش و به زبان بدنت گوش کن و بهش چشم بگو،
من شیفته کتاب قانون ابن سینام، اگر دوست داشتی بخونش محشرتر از محشره…
در عجبم از جهان که چنین گنجی رایگان در دسترسشونه و غافلن ازش و هنوز دنبال کشف دارو و درمان بیماری هان و هر روز هم بیماری های عجیب تری رو میشه از دنیاشون!
آگاه شو از خودت و باور کن جسمت بقدری استاده در سلامت کردن خودش که تو تنها کاری که باید بکنی اینه که از زندگی به سبک خودت بینهایت لذت ببری💖
من خیلی از این چیزها رو قبلا هم‌میدونستم! اما زمانی درک کردم و به آگاهی های نابش رسیدم که عباسمنشی شدم،
که استاد عشق تر از عشقمون انقد زیبا از قانون و عمل بهش گفت،
اینها رو من با دنیای عباسمنشیمون فهمیدم،
الهی بینهایت شکر💖
که قانونت محشرترین قانونه،
و بی دلیل نیست که ابن سینا هم اسم کتابش رو قانون گذاشت،
این قسمت منو باز به یاد این تعریف طلایی انداخت:
و باید دانست که لفظ «اعتدال» در اصطلاح طبیبان مفهوم تعادل یعنی هم وزنی و برابری کامل را نمی دهد، بلکه این واژه به مفهوم عدالت در تقسیم، یعنی هر کس آنچه سزاوارش است یا به هر کسی آنچه لایق اوست می دهند، بکار میرود.
این جمله طلایی رو توی کتاب قانون ابن سینا، جلد یک، خوندم،
حرفی که استاد هم بهمون گفتن..
این آدمها اصلِ قانون رو فهمیدن که اینچنین رشد کردند و ماندگار شدند،
اصولی که خیلی ها نمیدونن و فقط مدام دارن صورت مسئله هاشون رو پاک میکنن به خیالِ درست شدن! به خیالِ جواب گرفتن! و تنها جوابی که میگیرن یک بی جوابیه تکرار شونده اس!
من با همین اصول تونستم خودم رو از پایه درست بسازم،
با همین اصول تونستم سلامتیم رو‌برگردونم،
با همین اصل که اونقدری که من لایق باشم دریافت میکنم دارم نعمتها رو به خودم جذب میکنم،
من سلامتم رو با این درک باز بدست آووردم که: تعادل باید به بدنم برگرده.
و تعادل به ساده ترین شکل ممکن به بدنم بازگشت! فقط با شناخت خودم و گوش دادن به زبانِ بدنم. و البته که در اولین قدم شجاعتِ حذفِ اضافات و نادرست ها!
درسهایی که تقریباً ۹۰ درصدش رو از همین سریال بهشتی یاد گرفتم و قدم به قدم با هم رشد کردیم و تکامل یافتیم،
اینها چیزایی بود که من در طول زمان فهمیدم و اجرا کردم و جواب گرفتم،
در واقع طبق قانون پیش رفتم و نتیجهٔ طبیعیِ عمل به قانون رو هم گرفتم.
و اما باور ساختن،
میدونید قبلا مینشستم فک میکردم باورهای اشتباهم چیان تا درستشون کنم،
و خیلی زمان میبرد چون مثل “دنبال سوزن گشتن توی انبار کاه بود”،
اما الان متوجه یه چیزی شدم،
من پا به میدان عمل گذاشتم، و طبیعتاً با چالش های مسیر روبرو میشم،
همون چالش هایی که قبلا هم بودن و من خیلی متفاوت باهاشون برخورد میکردم و در واقع همونجاها خیلی از ترمز ها شکل میگرفتن،
و الان با روبرو شدن با همون چالش به محض اینکه بخوام واکنش قبلم رو نشون بدم، پاز میدم به خودم و میگم خب حالا وقتشه! اینجا باید اصلاح کنی واکنشت رو، اینجاس که ترمزت رو میشه و حالا باید باور مناسب هم جهت با خواسته بسازی، باید روی زیبایی و نکات مثبت تمرمز کنی، و این عادتت بشه، و چون توی میدون عملم سریع هم بهش عمل کنم،
واااای خدای من،
معرکه اس…
و همینجاس که عزت نفسم رشد میکنه،
قدرت تصمیم گیریم قوی میشه،
و نجواها براااااحتی خاااامووووش! مثل آب روی آتش ریختن…
و بعد میبینم اون سیاهی که پیش چشمم بود از آسمون نبود! از چشمای ترسون و لرزون و پر از شک و تردید خودم بود!
و بااااز رها میشم، رها و رها و رهاتر….
و بعد چکار میکنم؟؟
خب اولین کارم اینه که از ساده ترین و راحت ترین قدمی که برام پذیرفتنی تره شروع کنم، و اونو تکرارش کنم، انقدر تکرارش کنم که برام عادی بشه، درواقع تثبیت بشه و جزئی از من بشه، و بعد میرم یه قدم بالاتر و بعد باز هم تکرار و تکرار و تکرار تا تثبیت و باز هم ادامه..
مثل ورزش کردنم،
از سبک ترین حرکت ها شروع میکنم و برای مدتی همون حرکات رو با یه ریتم آهسته و پیوسته انجام میدم تا به ثبات برسم، و جوری بشه که انجامشون برام عادت بشه، بعد یکم پیشرفته تر، و باز برای مدتی تکرار و تمرین تا ثبات و این راه همیشه ادامه داره…
و چقدر اینجا کنترل ذهن مهمه، چقدر زمان دادن به خودمون مهمه، چقدر ایمان به درستی قانون مهمه، چقدر متعهد بودن به مسیری که قدم درش گذاشتیم مهمه …
توقف در این مسیر وجود نداره، چیزی که هست قدم برای بزرگتر شدنه،
قدمی که رشدمون میده،
و با یک ریتم راحت اما رو به رشد پیش میره،
الان یاد گرفتم همه باورهام رو همینطور بسازم،
حتی سلامتم، حتی نیرو و انرژی جسمم،
و این همون احترام به قانون تکامله…
و بعد که حرفه ای شدی دیگه فرقی نمیکنه باز دوباره بخوای از اول بسازی!
دیگه انقدر استاد شدی که توی حتی غریبه ترین و نا آشنا ترین شرایط هم بسرعت برق و باد و البته با آرامش و اطمینان خودت رو مطابقت میدی و باز این تویی که برنده بازی خودت میشی🎆🎉🙌
اینایی که گفتم تمامش حرفایی بود که استاد توی تمااااام فایلاشون مدام روشون تاکید میکنن،
عجله نکنید برای باور سازی و طبق قانون تکامل پیش برید تا قدرتمندترین باشید،
اینها رو من الان خیـــــــلی متفاوت تر و‌البته ملموس تر حسش میکنم،
چون زمان و آگاهی ها و هدایت های جاری انسان را رشد میدهد،
انسانی که بخواهد و قدم بردارد و ایمان داشته باشد که میشود،
میدونید چی خیلی خیلی خیلی به من توان و انگیزه میده؟؟؟؟
اینکه قوانینِ خداوند ثابت و‌همیشگی ان و این بقول استاد یعنی من میتونم با قاطعیت بگم با عمل به قانون دقیقا نتیجه چه چیزی خواهد بود،
و همینه که من میتونم خالق ذره ذره زندگیم باشم چون قوانین بازی رو بلدم،
چون بهش ایمان دارم،
چون حقیقت محضه،
یه مخترع چون قوانین رو میدونه اولین کاری که میکنه اینه که نقشهٔ نهایی مخلوقش رو رسم میکنه و میذارتش پیش چشمش و مدام نگاهش میکنه شروع میکنه و با پیشرفت کارش چون خودش هم رشد میکنه حتی اون نقشه رو کاملتر و یا زیباتر و دقیق تر میکنه و در نهایت با خلقِ ایده اش، دنیایی از ایده های جدیدِ دیگه به ذهنش میاد و سریع میره سراغ ایده های بعدی و پیشرفت های بعدی و سازندگی و خلقِ بیشتر،
و این مسیر چنان لذّتی داره که آدم رو تا ابد شیفته و مشتاق ادامه دادن میکنه،
و اینه که یک انسانِ مولد زیبایی به جهان هدیه میکنه،
زیبایی که اولین جا درون خودش ظهور میکنه،
و بعد رنگی به جهان میپاشه…
فرقی نمیکنه خالقِ چی باشیم، فرقی نمیکنه اون زیبایی که خلق میکنیم با یک تکه چوب باشه، یا یک قلم، یا یک توپ، یا حتی یک کلام…
مهم اینه که عاشقانه و با شوق و لذت باشه…
مهم اینه که رشدت بده،
و این همونه که خداوند میگه «من شما را می افزایم»
و این کاملاً آشکاره،
جهان که خود، ذره ذره اش خودِ خداوند است که این ذره ها با پیوستن به هم قدرتمند و قدرتمندتر میشوند،
مثل قطره های آب که در انتها اقیانوسی میشوند که حیاتی باشکوه در خود جای میدهند💖
پس من دعا میکنم:
معبودم، من شیفته و شیدای این افزونی ام که تو را فریاد میزند،
من مشتاق به این پیوند هایی ام که قدرت گرفتنِ پاره های وجودت است،
من برای خودم و همهٔ پاره های وجودم پیوندهایی محکم تر، عاشقانه تر، عمیق تر، توحیدی تر و درخشان تر آرزو میکنم،
تا تو در زمین جانانه تر تجلی کنی و من آن پاره ای از تو باشم که یکی از زیباترین تجلی های تو بر زمین باشد💖
سلام به روی ماهت عزیز نازنینم💖
الهی بینهایت شکر برای اینکه ما هدایت های جاری معبودمون رو درک میکنیم و به دنبالش میریم،
این همون مسیریه که فقط خوشبختی و‌خیر و عشق و آرامش و افزونیه،
الهی شکر برای این اتصالهای پر نور و خدایی که ما را می افزاید،
ممنونم از نگاه و درک زیبات عزیزم،
الهی هر لحظه هشیار تر در درک معبود💖
سلام عزیز دلم💖
ممنونم از مهرت💖
و من چقدر خوشحالم و به خودم میبالم که در این جمع آگاه و الهی ام،
چقدر اینجا پاک و دلنشینه،
پر از آرامش و اطمینانه،
و اینها هست چون خدا هست،
چون ما رنگ اصل به خود میگیریم هرلحظه و افزوده میشویم در این راه،
اینجا یکی از زیباترین جاهای دنیاست چون پر از نور خداست،
پر از خدا باشی همیشه💖
سلام به وجود پر مهرتون💖
ممنونم از شما،
و سپاسگزار معبودمم که به محض رو کردن به او عشق، آگاهی، زیبایی، دانایی، آرامش و خوشبختی حقیقی ما آغاز میشه و ما لایق و لایق تر میشیم در داشتن خود خدا💖
الهی شکر برای این آگاهی ها که درخشان تر شدنِ خداست💖
عزیز دلم
سلام به روی ماهت💖
سپاسگزار خداوندمم که این آگاهی ها و حس و حال رهایی همه خودِ خداست که با داشتنش درونمون هر لحظه قدرتمندتر میشه،
سپاسگزار معبودمم برای وجود پر از عشق دوستانی الهی مثل شما که هر دم اتصالمون قدرتمندترمون میکنه حتی در آگاه و آگاه تر شدن،
و این خداوند است که اتصال بین ماست حتی با همین نوشتن ها،
ممنونم ازت زیبای پر نور💖
الهی هر لحظه خدایی تر💖
سلام به روی ماه و پر مهرتون💖
ممنونم،
خدارو شکر برای این درک از هدایت ها،
شکر برای این مسیر بشدت درست و آرامش بخش،
شکر برای این اتصالها که از جنس خداست،
امیدوارم هممون هر لحظه جانانه تر آگاهی ها و هدایت ها رو درک کنیم و آگاه تر بشیم از خودمون و جهانمون که همه خداست💖
ای جان دلم💖
سلام به روی ماهتون💖
خدای یگانه ام را سپاس برای نظم و راستی و ثبات و قاطعیتی که سراسر جهان رو به زیباترین شکل ممکن هدایت میکنه و ما هم که زیباترین تجلی خدا بر زمینیم به فوق العاده ترین شکل ممکن سرشار از این نظم و زیبایی و ثبات و قوانین محکمیم که در ذره ذره وجودمونه و قطعا تنها راه برای درکش شناخت خودمونه،
چیزی که ما لازم داریم تا به اصل که خداست برسیم و خدا که همه چیزه حتی همین سلامتی و انرژی و آگاهی💖
الهی بینهایت شکر💖
ممنونم ازتون،
الهی هممون همیشه پر از خدا باشیم💖
ممنونم از نگاه زیباتون دوست عزیزم💖
خداوند انقدر ساده و آشکار و مستقیم باهامون حرف میزنه که خیلیا باور نمیکنن و فکر میکنن حتما باید دلِ آسمون باز شه و خدا به زمین فرود بیاد و بگه ای بندگان این کلام و صحبت من با شماست! چیزی که خودم هم سالها گمراهانه در فکرم داشتم!
الهی شکر که عشق ترین استاد دنیا اومد و حرف عشق رو با ما زد تا ما خدامونو ببینیم، که ببینیم همینجاست، همه جاست، خودِ منم💖
و من فقط باید با جان و دل بهش بی امان چشم بگم، مثل خودش که بی امان تایید میکنه💖
الهی تسلیم حقیقی معبود باشیم تا رشد یابیم💖
ای جان دلم💖
عزیز دلین شما💖
الهی شکر که ما هم میبینیم و درک میکنیم این نشانه ها رو،
اردیبهشتی بهشتی در انتظارِ شیرازه💖
شیراز امسال میزبانِ جمعی بهشتی خواهد بود💖
عاشقانه از همین حالا عطرشو حس میکنم💖
اردیبهشت شیراز حتی توی زمستون هم منو مست میکنه💖
منی که ساعتها فقط عطر بهار نارنج و گلهای بهشتی رو نفّس میکشیدم و به عشق اردیبهشت ساعتها بین درختاش پرسه میزدم که بیشتر حسش کنم،
و امسال این حسِ بهشتی به امید الله، بهشتی تر و جانانه تر خواهد بود💖
به امید دیدار💖
سلام به روی ماه تابانت عزیز دلم💖
هر کلمه از این آگاهی ها هدایت خداست برای تک تک ماهایی که میبینیم و میشنویم و قطعا راهگشای خیلی از راههاییه برامون که از خدا برای روشنگریش نشانه و هدایت خواسته بودیم،
دقیقا گاهی یک جمله از یک کامنت کااااامل منو یه آدمِ دیگه میکنه،
مث اون جمله که یکی از دوستای فوق العادمون توی یکی دوتا قسمت قبل نوشته بود که:
من باید حسِ اون چیزی که میخوام رو احساس کنم، نه فقط خودش رو…
چیزی که میدونستم اما این جمله اصن منو پرواز داد به یه دنیای دیگه💖
مث حس کردنِ حال عاااالی و سلامتِ کامل و انرژی فوووق العاده💖
انقد که درونت بشکفه از حس کردنش و باور کنی که ای بابا من الان سلاااامتم،
میدونی چیزی که خیلی برای رسیدن به خواسته مون مهمه اینه که آگاهانه شروع کنیم نه چشم و گوش بسته! و خودمون به این آگاهی ها برسیم، با مطالعه و تحقیق و جستجو. نه اینکه هرکی هرچی گفت بپذیریم،
خودمون به حقانیتش برسیم.
مهمه که روی حال خوب و سلامت و زیبایی ها و نکات مثبت تمرکز کنیم،
نه بیماری و علت بیماری و مشکل و حل مشکل!
تمرکز روی حل مشکل خیلی فرق میکنه با تمرکز روی بهتر شدن! روی اینکه بقول استاد فک نکن ببین چرا اینجور شد! فک کن ببین الان باید چیکار کنی که درست بشه، بهتر بشه.
من توی روزای خیلی سختی هدایت شدم به فایل های آرامش در پرتو آگاهی و شباااانه روز گوش میکردم و اشک میریختم باهاش،
اصن دگرگوووونم کرد،
و یک جمله اش توی مغزم زنگ زد!
جسم خود بزرگترین داروخانه عالم است.
این جمله منو از آسمون آوورد زمین!
گفتم آره همینه همینه!
ان مع العسر یسری
اینطور معنیش میکنم: مشکلت همین الان با همین چیزایی که در دسترسته حل میشه، قرار نیست چیزی از بیرون بیاد، همه چیز همینجاست، درونت، فقط ببین، آگاه شو از خودت،
و شروع کردم به شناخت خودم،
و البته اولین کاری که کردم حذف کردن نباید ها بود که دیگه طبیعتا همه متوجه میشن نباید ها چیان، و خیلی مهمه که شجاعت این حذف کردنها رو به خودمون بدیم.. خیلی.
هرچیزی که در تضاد با حال خوبم بود،
حتی شلوغی و تلوزیون و عجله موقع غذا خوردن!
و شروع کردم به شخصی کردن سبک زندگیم و مهمتر از اون درمورد سلامتیم، تغذیه ام.
بدنم رو شناختم، و به زبانش گوش کردم
خون اصلی ترین جزء بدنه، بشناسش، در موردش مطالعه کن، اعضای بدنت رو بشناس، غذاها رو بشناس،
و بعد به زبانش گوش کن،
یکی از واضح ترین و اساسی ترین پیام هایی که بدن بهمون میده هوس کردنه! هوس میکنی یه میوه شیرین بخوری، با لذت بخور، شاید هیچکس فکرشو نکنه اما حتی لذت بردن از غذا برای سلامتی مهمه، خیلی مهمه، طعم غذا رو بچش، حسش کن، این آرامش میده به جسمت، و آرامش نظم برقرار میکنه درونت،
اینطور بهت بگم..
خودتو، جسمتو، دنیاتو بشناس،
سبک‌شخصی خودت رو داشته باش حتی در زمانهای غذا خوردن، که مثلا هرموقع گرسنه میشی غذا بخور، و اونقدری غذا بخور که حس لذت بهت میده نه سیری بیش از حد!
پیرو خودت باش و به زبان بدنت گوش کن و بهش چشم بگو،
من شیفته کتاب قانون ابن سینام، اگر دوست داشتی بخونش محشرتر از محشره…
در عجبم از جهان که چنین گنجی رایگان در دسترسشونه و غافلن ازش و هنوز دنبال کشف دارو و درمان بیماری هان و هر روز هم بیماری های عجیب تری رو میشه از دنیاشون!
آگاه شو از خودت و باور کن جسمت بقدری استاده در سلامت کردن خودش که تو تنها کاری که باید بکنی اینه که از زندگی به سبک خودت بینهایت لذت ببری💖
من خیلی از این چیزها رو قبلا هم‌میدونستم! اما زمانی درک کردم و به آگاهی های نابش رسیدم که عباسمنشی شدم،
که استاد عشق تر از عشقمون انقد زیبا از قانون و عمل بهش گفت،
اینها رو من با دنیای عباسمنشیمون فهمیدم،
الهی بینهایت شکر💖
که قانونت محشرترین قانونه،
و بی دلیل نیست که ابن سینا هم اسم کتابش رو قانون گذاشت،
چون فهمیده بود این بازی قانونمنده💖
با همه وجودم برات عشق و سلامتی آرزو میکنم،،
عاشقانه از زندگی لذت ببر💖
چون لذت بردن دنیاتو میسازه💖