سریال زندگی در بهشت | قسمت 14 - صفحه 2 (به ترتیب امتیاز)

277 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فرزانه دستوریان گفته:
    مدت عضویت: 2257 روز

    زندگی در بهشت 14

    به نام رب تنها مالک فرمانروا وتنها خالق وقدرت جهانیان

    به نام خدایی که تنها مصلحتش برای من این هست که قدرت خلق زندگیم رو در دستان خودم قرار داده است.

    سلام بر استاد وخانم شایسته عزیز

    سلام بر دوستان هم خانواده خودم

    سلام بر فرزانه

    پروژه امروز : صفادادن به بهشت

    خدایا سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم برای اینکه بهم فرصت تجربه زیبایی های این فیلم رو دادی

    خدایاسپاسگزارم ساسگزارم سپاسگزارم برای سلامت بودن استاد وخانم شایسته ودوستان وخودم

    خداجونم سپاسگزارم برای گوشی عالی استاد و صدای زیبا استاد وخانم شایسته وخوشتیپ تر شدن استاد و کلاه ولباس زیای استاد و وقت گذاشتن برای گرفتن وآماده کردن فیلم و آپلودش کردن و مادانلودش کردم وبرای اینترنت داشتن وچشمان وگوش ای سالم جهت دیدن وشنیدن و دستان توانمند ولب تاپ خوش غیرتم وورد که این نوشته های زیبا رو تایپ میکنم خداجونم هزاران بار شکرت شکرت شکرت.

    خدایاشکرت شکرت شکرت برای این بهشت زیبا که 20 هکتاره با دریاچه و کلبه چوبی که استاد داره ومنم میتونم داشته باشم فقط باید با خواسته م هماهنگ وهم فرکانس بشم خدایاشکرت برای این موتور وماشین دوست داشتنی چقدر حسشون خوبه خدایاهزاران مرتبه شکرت شکرت شکرت.

    خدایاشکرت شکرت شکرت برای این درختان سبز سر به فلک کشیده چقدر زیباست آدم دلش میخواد زیر سایه شون بشینه وبه دریاچه و به این بهشت نیگاه کنه وبگه خدایاشکرت شکرت شکرت.

    خدایاشکرت شکرت برای این میز وصندلی سفید وزیبا پراز انرژی مثبت خدایاشکرت

    خدایاشکرت شکرت شکرت برای وجود این نردبان زیبا راحت وحرفه ای که اینقدر میتونه بلند بشه وحتی بیشتر وهر روز یک آپشن دیگه ای از این نردبان رو میبینیم نردبانی که از سایت سفارش بدی و اینقدر خوب باشه خدایاشکرت شکرت شکرت. واقعا این نردبان وسازنده اش رو تحسین میکنم واستاد عزیزم که خریده است واقعا آفرین.

    خدایاشکرت شکرت شکرت برای وزش باد

    نیگاه چه دریل هیولایی چقدرطولانیه خدایشکرت شکرت شکرت ندیده بودم از این خدای من هزارارن بارشکرت چقدر کاررو راحت کرده خدایا هزاران مرتبه شکرت شکرت شکرت.

    خدایاشکرت شکرت شکرت برای خنده های زیبای استاد

    حداجونم شکرت شکرت برای ابزار مناسب

    خداجونم هزاران بار شکرت برای آروی دوست داشتنی مون خیلی دوستش دارم

    خدار هزاران بار سپاس برای این رابطه فوق العاده شمادونفر ان شالله هرروز روابطتون عالی تر وعشقتون زیباترباشه وتمام لحظات زیباوزیباتری رو تجربه کنید کنار هم.

    نکته: افکار منفی هستندکه بهم وصلند وقتی یکی رو میزنی فکر میکنی حله این باوره روزدی کار کردی روش . نگو که این باورهای محدودکننده به هم وصلند.عدم لیاقت برمیگرده به کمبود اعتمادبه نفس برمیگرده به خودسرزنش کردن برمیگرده به احساس خودکم بینی همینجوری اینها به هم وصلند ببین این علف های هرز اینجوری به هم وصلند.

    این باورهای محدودکننده کوچک که خیلی دیده نمیشن اونها خیلی بدقلقه پیداکردن وازبین بردنشون. اون باورهایی که مشخصه آدم درشون مشکل داره پیداکردنشون راحت تره.

    کلا تفکر احساسی که عقل ومنطق رو بگذاریم کنار واحساسات رو احساسات وعواطف بشری روبزاریم جاش .این به قول قرآن میشه جهل.

    استاد تسلیت میگم روح دوستون شاد

    واقعا سخته وواقعا برای من شمابهترین والگوی هستین در پذیریش این موضوع و خیلی هم به من کمک شده دیدگاه شما که راحت تر این مسائل رو بپذیرم واقعا تحسینتون میکنم .

    بههر دلیل ومنطقی که بشینی غصه بخوری این به تو کمک نمیکنه احساس بد اتفاقات بد،

    خدایاشکرت شکرت شکرت برای این صدای زیبای پرنده ها

    خدایاشکرت شکرت شکرت بابت بودن این همه درخت در این کشور خدایا شکرت برای این همه فراوانی نعمت در این کشور.

    همه ما از زاویه دیدمون داریم نیگاه میکنیم همه ما باتجربیات خودمون داریم نیگاه میکنیم.هجرت وسفر دیدآدم رو خیلی باز میکنه جهان بینی آدم رو گسترش میده..اگر شرایط سفر نیست میشهمطالعه کرد.

    خدایا هزاران بار سپاسگزارم بابت سفربه دور آمریکا که واقعا خیلی دیدمارو تغییر دادوگسترش داد خدایاشکرت و یه دنیا سپاسگزارم از خان شایسته عزیز واستاد گرامی برای تهیه این فیلم ها واقعا تحسینتون میکنم.

    دنیارو فقط ز دید خودمون نبینیم.

    خدایاشکرت برای این ابزار مناسب ودستکش های حرفه ای استاد.

    آفرین براین قدرت وانرژیوانگیزه تون استاد واقعا تحسین برانگیز هستن.

    باورهای محدودکننده ومنفی همیشه هستند باهرس نکردنشون همیشه رشد میکنند ما همیشه باید یه برنامه بریزیم وهمیشه تمیز کنیم این افکار وباورهای محدودکننده رو.تابتونیم اززندگیمون لذت ببریم.

    هر چقدر این باورهای محدودکننده رو بزنیم انرژی داریم برای رسیدن به اهدافمون ، انرژی داریم برای حرکت کردن رو به تعالی .اما وقتی انرزی میزاریمبرای حاشیه ها وعلف های هرز دیگه انرزی نمیومونه برای حرکت کردن. باید هرروز درگیر بیهودگی ها باشیم.

    عاشق این لحظه ایم که درخت کاجه دیده شد. وقتی باورهای محدودکننده بزرگ رو کار میکنی تازه متوجه هیولاهای کوچک درونمون میشیم (باور محدودکننده ریزه) که نمیزاره محدودکنندهبزرگ جدابشه ولی وقتی این هیولای کوچک رو قطع کنیم اوناهم میرن و از جلوی دید ما میرن ومیتونیم جریانی از نعمت وثروت ولذت رو ببینیم.

    خدایا شکرت بابت این آگاهی های زیبا و تصاویر زیبا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  2. -
    مرضیه پری پور گفته:
    مدت عضویت: 2737 روز

    به نام آرام کننده قلب‌ها

    سلام

    امروز بیشتر از هر روزی در زندگیم آرامش خواستم و خواستم تا خدا مرا امروز عاملتر از تمام روزهای زندگیم به قانون و آموزه های استاد کنه.

    امروز بزرگترین کنترل ذهن رو از خدا خواستم، خواستم خدا قلبم رو آروم کنه​ و ذهنم را اینقدر با ورودی های عالی بمباران کنه که یادم بره امروز چه تجربه غم انگیزی داشتم. تجربه ای شبیه تجربه استاد عزیزم در این فایل.

    هزاران بار از خدا خواستم عمل کنم به قانون و هزاران بار به خودم یادآوری کردم که مهم نیست با چه دلیل و چه منطقی حسم بده، مهم اینه که همیشه احساس بد= اتفاقات بد .

    و خدا جون همیشه پاسخگو و اجابت کننده ام پاسخ داد،

    گفت در اولین قدم این محیط را ترک کن، مثل استاد عباس منش که فضای خونه رو ترک کرد و به بریدن شاخه ها مشغول شد. عمل کردم ، بی توجه به همه قضاوت ها و نظرات دیگران اون محیط رو ترک کردم.

    توی دومین قدم گفت کارهای خونه رو انجام بده، گفتم چشم.

    گفت حالا برو سراغ فایل توضیحات بیشتر در مورد سریال زندگی در بهشت و برای چندمین بار ببینش و کامنت بنویس. و من بزرگترین کنترل ذهن در زندگیم رو انجام دادم و کامنت نوشتم.

    و بعد قدم به قدم مرا با فایل ها و کامنت ها و دلنوشته به تغییر احساسم رسوند و الان در این لحظه به خودم و احساسم که نگاه می کنم، از همیشه سپاسگزار تر میشم، این آرامش و این جزیی از خدا بودن رو با تمام وجودم احساس می کنم.

    خدا جونم رو سپاسگزارم که حتی برای این موارد هم استاد عزیزم رو برام الگو قرار داده و بر کلامش جاری میشه تا مرا هر لحظه به آرامش بیشتر و اتصال بیشتر با خودش برسونه.

    استاد عزیزم برای این فایل‌های بی نظیر و این همه آگاهی و قانون و درس که سخاوتمندانه در اختیارمون قرار میدی ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  3. -
    فرزانه علیان گفته:
    مدت عضویت: 2203 روز

    بسم رب الشهدا و الصدیقین بسم رب قاسم الجبارین

    سلام به همه ی عزیزان

    ماموریت : صفا دادن به درختان زیبای پردایس

    باز هم مثل همیشه تا دندان مسلح به الله اکبر و ابزاری ارزشمند و بسیار کارا

    نردبانی جادویی و خارق العاده

    میز و صندلی ای ساده اما شیک و زیبا

    اره ای هیولا که به راحتی و بدون نیاز به نردبان از همان پایین تمام شاخه هایی که اوکی نیستند و مانع رشد و اوج گرفتن درخت شده اند را قطع می کند و سید عزیز با اندکی تلاش و اراده ای استوار تمام آنها را می چیند/ استاد جان خدا قوت

    باز هم راحت تر کردن کارها با ایده هایی کارساز بدون اینکه نیاز به تلاش و سخت کوشی بسیار باشد/ خدایا شکرت

    در این میان شاخه هایی هستند که با اره فقط به یک اشاره قطع می شوند و شاخه هایی هم هستند که وقت می برند تا چیده شوند و این بخاطر قطر زیاد و خرفت بودنشان است.. اینها همان باور های منفی و افکار مخربی هستند که در ابتدا فقط یک جوانه بودند بر روی تنه ی درخت و بر روی صفحه ی ذهنمان اما با کار نکردن قدرت گرفتند و بزرگ شدند و در میان انبوهی از باورها و افکار درست و مثبت گم شدند.

    و علف های هرزی که تبدیل به پیچک های پرپیچ و خمی شده اند که جلوی هر گونه حرکتی را گرفته اند و از بین بردنشان با گذر زمان سخت و سخت تر می شود. اما غیر ممکن نیست و کار کردن مدام می خواهد

    تا ابد قدم برداشتن و حرکت کردن به سمت اهداف و آرزوها را می طلبد

    توجه کردن را می طلبد به سمت جوانب مثبت و زیبایی ها

    افسار ذهن را به دست گرفتن می خواهد که مبادا خارج شود ذهن از میدان زیبایی ها و فراوانی ها

    باورها و افکار محدودی که ریز ریز هستند و در میان انبوهی از تفکرات دیگر ذهن غرق شده اند

    باورهای محدود و نادرستی که تبدیل به نگاهی جاهلانه شده اند و منجر به تفکری احساسی که از عقل و منطق و نیروی هدایتگر درونی پیشی گرفته اند

    استاد عزیزم وقتی فرمودید که دوستتان را از دست داده اید متاسف و ناراحت شدم اما زیاد طول نکشید که با ادامه ی حرف هایتان به یاد این جمله افتادم که ما همه از او هستیم و بازگشتمان نیز به سمت اوست

    حق کاملن با شماست ناراحت شدن و غصه خوردن برای کسی که در بهشت جاودان تا ابد زندگی می کند فقط باعث ایجاد اتفاقات بد برای خودمان می شود.. کنترل کردن ذهن در این شرایط سخت است اما ممکن است و شدنی

    از دریچه ی کوته بینی نگاه کردن مانع دیدن فراوانی ها و ثروت های بسیار می شود حال در هر جای دنیا که میخواهد باشد فرقی نمیکند!!

    خدای ما خدای فروانی ها و ثروت و زیبایی هاست/ خدایا شکرت

    “”باران رحمت بی حسابش همه را رسیده و خوان نعمت بی دریغش همه جا کشیده””

    فقط یک دید باز می خواهد و دریچه ای بزرگ نسبت به جهان اطرافمان.فرقی نمی کند در کجا باشیم!

    مانند این سید عزیز که در یک جای خشک زندگی کردند و در خانه ای مشترک با چند نفر و تجربه هایی سخت از لحظه های سخت

    اما می توان لذت برد و سپاسگزار بود.

    سپاسگزار چیزهای بسیاری که من فقط می توانم چهار ستون سالم بدن را بنویسم و مجال شرح دادن بسیاری چیزها نیست!

    سپاسگزاری در این شرایط منجر به گسترش جهان بینی خودمان میشود

    می توان راهی باز را بوجود آورد و مسیری را ساخت به سوی خوشبختی

    می توان آرزوها و اهدافی را در نظر گرفت برای طی کردن مسیر تکامل

    اما کار کردن می خواهد و کار کردن

    کاری که باید همواره و تا ابد انجام شود و جلوی گسترش افکار و باور های منفی و مخرب را گرفت.

    استادان عزیزم.. مریم جان و سید جان در هر قسمت از فایل های بهشت درس های فراوانی را می آموزم و هر بار خدا را سپاس می گویم که دستی از دستان خداوند هستید برای هدایتم به سمت خوشبختی و موفقیت های بیشتر

    بزرگترین درسی که از شما آموختم این بود که با خداوند یکتا همه چیز شدنی است فقط باور و ایمان و عمل را می طلبد

    سپاسگزارم از به اشتراک گذاشتن فایل ها

    سپاسگزارم که درس و نکات الهی بسیاری را می آموزم و هر روز بیشتر از قبل با قوانین کیهانی آشنا می شوم

    خدایا هزاران مرتبه شکر

    در پناه الله مهربان پیروز تر و شادمان تر باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  4. -
    محمد رستگارراد گفته:
    مدت عضویت: 2668 روز

    سلام خدمت عزیزای دلم استاد باحال و مشتیمون و خواهر گل و نازنینم خانوم شایسته من هرچی تو این فایل دیدم رو نوت برداری کردم و میخوام این جا هم بنویس تا هم به انتشار این اگاهی ها کمک کنم هم به قول اسطوره فوتبال کریستیانو رونالدو هر زمان که شما به کسی کمک کنی خداوند ده برابر بهتون کمک میکنه

    ۱.برای رشد بیش تر و حرکت به سمت تعالی تمام شاخ و برگ های اضافی رو بزن(تمام برنامه ها و اهداف غیرضروری را از زندگی ات حذف کن)

    ۲.اعتماد کن به هدایت های خداوند

    ۳.باورها به یکدیگر وصل هستند و نیاز به کار همیشگی و مداوم روی انهاست تا به باورهای زیرین و مخفی که مهم هست رسید

    ۴.تفکر احساسی یعنی جهل

    ۵.احساس بد =اتفاقات بد

    ۶.برای شادی بیش تر انسان نیاز به تحرک دارد

    ۷.علف های هرز(باورهای محدود کننده)باعث جلوگیری از پیشرفت ادم میشوند و باید با تمام توان ان هارانابود کرد تا از زندگی لذت خیلی بیش تری برد

    ۸.دلسوزی کردن ممنوع و بسیار بد

    ۹.حرکت کردن(مهاجرت،سفر)کلا حرکت کردن دید ادم را نسبت به زندگی بسیار عوض میکند

    ۱۰.قضاوت بیهوده و بی جا ممنوع(سعی کن افق دیدت را خیلی وسیع کنی)

    ۱۱.با کار مداوم رو باورها واقعا واقعا واقعا میتوان به ثروت های افسانه ای رسید

    ۱۲.هرچه قدر باورهای محدود کننده را از بین ببریم انرژی خیلی خیلی زیادی داریم برای رسیدن به اهدافمان

    ۱۳.روی باورهای محدودکننده بزرگ بسیار کار کن تا بتونی به اون ریز ها و خطرناک ها برسی

    امیدوارم برای تک تک دوستان مفید باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  5. -
    مانلیا گفته:
    مدت عضویت: 1593 روز

    سلام استاد جان عزیزم

    استاد شما چه قدر توی زندگی من تاثیر گذاشتید

    منو تبدیل به یک نگار دیگه کردید

    میدونید من همون فردی که چندین سال گیاهخوار بودم چونکه حیوونا زجر نکشن

    من درخت قطع نمیکردم چون درخت زجر نکشه

    من همون موقع چند سال پیش که این قسمت قبل تازه اپلود شد رو سایت دیدمش چنان اعصابم خورد شد از اینکه چطور اجازه دادید به خودتون که اون مار رو بکشید که حد نداشت و اصلا این فایلهاتون رو با عصبانیت رد میکردم

    این نگاری بود که از پنج سال پیش تا پارسال بودم

    اما امروز که این قسمت و قسمت قبلی رو دیدم نه تنها عصبانی نشدم

    بلکه تحسینتون کردم

    بلکه هم به شما هم به شایسته جان افرین گفتم

    بلکه با خودم گفتم اگر من هم جای استاد بودم میرفتم تفنگو برمیداشتم و مار رو میکشتم

    بعدشم مثل شایسته خانم کالبد شکافی اش میکردم

    بله الانی که خداوند هدایتم کرد و بهم گفت سریال زندگی در بهشت رو از اول هر روز یک قسمتشو ببین و عمل کردم به گفته ی خداوند

    من هر قسمت رو که میبینم

    اصن حتی به ذهنم نمیاد که بگم استاد درختارو قطع نکن

    اصلا همچین چیزی به ذهنم خطور نکرد تا وقتیکه شما وسط ویدیو درباره ی اون دسته از افراد صحبت کردید و من یادم افتاد که روزگاری نه چندان دور من هم جزو همون دسته بودم

    اما استاد جانم

    عزیز جانم  با شما و استمرار

    این نگار شخصیتی جهاد اکبری به پا کرده که اون نگار قبلی رو از یاد برده

    یادم رفته که روزی اونجور بودم

    با اینکه خیلی دور نیست یک ساله

    اما اینقدر این استمرار و تعهد من توی سایت زیاد بوده

    که کاملا شخصیتی جدید شدم و واقعا باید بشینم فکر کنم که یادم بیاد قبلا چطور بودم

    الان این سریال رو میبینم ناخودآگاه همش میگم دمت گرم دمت گرم برای این همه انرژیت برای این همه پشتکارت

    ازتون الگو میگیرم

    بهبود جزوی از شخصیت من شده با این سریال

    بهتر کردن ، بهبود ، منظم کردن ، تمیز کردن ، حذف چیزهای اضافی و … جزوی از شخصیتم شده

    استاد نمیدونم واقعا چطور بگم این سریال و شخصیت شما چجور رخنه کرده به من

    امروز صبح که بیدار شدم اولین کاری که کردم

    جمعه بود اومدم گفتم حتما بهبودی در اطراف من وجود داره که میتونم انجامش بدم

    نا خوداگاه رفتم سراغ کشوی اتاقم

    و به هم ریخته و شوریده گوریده و پر از اشغال های اضافی بود که میگفتم نندازمش روزی به دردم میخوره

    یه پلاستیک پر از لاک های چندین ساله ای داشتم که خشک و یا تمام یا در حال اتمام بودن از اینو اون گرفته بودم اما چندین سال با خودم حملشون کرده بودم و میگفتم نه یه روز شاید به کارم اومد

    یه روز شاید خواستم بزنم

    این یه روز یه روز ها شده بود چندین سال حمل کردن یه کیسه پلاستیک پر لاک بی ارزش مفت که همچنان جای زیادی رو کشویم رو اشغال کرده بودن

    و من همشونو ریختم دور

    استاد با این نگار چیکار کردید

    به خدا باورم نمیشه

    14 قسمت رو دیدم

    اینهمه تغییر !!!!

    من قبلا حیفم میومد این اشغال هارو بریزم

    چون برام اشغال نبودن در نظرم یه چیزه به درد بخور بودن

    هیچ ادمی اشغال رو نگه نمیداره که

    مشکل از دیدگاه من بود که فکر میکردم به درد میخورن

    وای استاد اصن نمیدونم چی بگم

    استاد من فهمیدم این تغییرات رو باید بزرگ کنم برای خودم و اینها شروع دستاوردهای بزرگ جهانی هستن

    برای همین اومدم کامنتشو بنویسم

    استاد عاشقتم که با وجود این سریال بهبود دائمی

    حذف چیزهای اضافه

    داره جزوی از شخصیتم میشه

    من امروز صبح جمعه که بیدار شدم واقعا ناخودآگاه رفتم اینکارهارو انجام دادم

    و با این سریال محیط زندگی من داره هر روز بهتر و بهتر و مرتب تر و تمیز تر میشه

    اگر من میخوام زمینی کثل پرادایس رو داشته باشم

    باید از همینجا این شخصیت بهبود ، این شخصیت مرتب کردن سپاسگزاری از محیط زندگیم رو داشته باشم

    همین الان که در جایی دور افتاده از شهر ، در شهرک سیمرغ شهرستان خورزوق اصفهان زندگی میکنم در خانه ای 80 متری با خانواده ام ، در اتاقی 9 متری مشترک بین منه 21 ساله با برادر 27 ساله ام ،

    اره همینجا باید بهبود و مرتب کردن رو اغاز کنم

    یکم سخته

    ذهنم میگه کل وسایل دو تا ادم بالغ تو اتاق 9 متری جا دادی و داداشت هم همه اش کثیف کاری میکنه تو باید جمع کنی چرا همه اش باید تو بکنی نکن خب همه اش تو باید ظرف بشوری داره همه تایمت برا تمیز کردن خونه میره نکن خب وقتتو بذار برای خودت و …

    ولی من میدونم اینها نجواهای شیطانه

    من میدونم این تغییر این تلاش من برای بهبود محیطم جزوی از مسیر موفقیتم هست و به اندازه ی کار کردن روی باورام مهمه

    در واقع همون ایمانیه که عمل میاورد

    این همون عمل کردنه هست پس خیلی مهمه که بدونش ایمانش مفت نمی ارزه

    اره استاد با تمام وجودم جزوی از شخصیتم شده که همین اتاق نه متری رو تمیز و مرتب نگه دارم ، همه اش بهبودش بدم ، بیشتر جارو بکشم ، قبل از اینکه به هم بریزه دوباره مرتبش کنم  و همه ی اینها با کمی تلاش امکان پذیره و فقط اولشه که تلاش میخواد الان دیگه جزوی از شخصیتم داره میشه

    و به جایی میرسه که وسواسم میشه بهبود شرایط

    یعنی دیگه ذهنم نمیاد بگه عه چرا همه اش من دارم تمیز میکنم بلکه اگه نکردم میگه عه چرا تمیز نکردی چرا بهبود ندادی ؟

    با این سریال داره این اتفاقا برا من میوفته

    منی که کمدم همیشه میذاشتم به بی نظم ترین و شوریده گوریده ترین حالت برسه تا بعد مرتبش کنم از پایه و اساس

    امروز سه تا شلوار توش یکم نامرتب بود از اول همه چیشو مرتب کردم

    و اره استاد چه قدر زمان و انرژی کمتری ازم برد و همین کارم انرژی کمدم رو مثبت کرد تا اینکه مثل قبلا میگذاشتم بترکه و بعد از پایه مرتب کنم که خیلی زمان و انرژی بیشتری میبرد و اون امرژی منفی اش هم مدتها باید تحمل میکردم

    اره استاد واقعا تاثیر داره واقعا الان میفهمم نا مرتبی چه انرژی منفی ایجاد میکنه

    من همیشه از خونه تکونی عید بدم میومد

    مادرم سالها تلاش کرد نتونست یک درصد تمیزی و مرتب کردن رو جزوی از شخصیت و وسواس ذهنی ام کنه

    چطور شما با 14 قسمت اینکارو کردید ؟؟

    البته که من قبلا سالها این سریال رو میدیدم دریغ از کوچکترین تاثیری ، دلیلش امادگی الانه منه فرکانس و مدار الانه منه

    امسال مطمعنم برای من خونه تکونی عید متفاوت ترین تجربه ی زندگیم خواهد بود

    چون هنوز یه ماه مونده تا عید ولی من توی دفتر برنامه ریزیم برنامه ریختم براش و ایده هایی که میاد برای بهبود رو مینویسم و مشتاقم استاد مشتاقم که روزش برسه و با خانواده خونه تکونی حسابی بکنیم

    اره همین خونه ی 80 متری همین اتاق 9 متری ام رو

    با عشق با عشق با عشق

    چون این تنها راهشه اگر میخوام نتیجه بگیرم

    من هیچ وقت اینجور نبودم استاد

    .

    اونجای فیلم که گفتید یه سری ادمها میگن قطع نکنید حیفه منو به یاد این همه تغییراتم انداخت

    دیدم به جز اینکه دیگه اون ادم احساسی نیستم بلکه ادم مرتب و وسواسی هم شدم

    البته وسواس خوب

    .

    البته یه چیزی بگم

    درباره ی داداشم که گفتم اون مثل من مرتب نیست

    احساس میکنم این شخصیت جدید من داره روی اون تاثیر میذاره و اون هم اروم اروم داره کمی بهتر میشه انشالله قانون تمرکز بر مثبت ها جواب میده و اون هم تغییر میکنه و در قسمت های جلوتر انشالله ازش گفتم شاید :)))

    .

    استاد جونم نمیدونم این جهل تفکر احساساتی از کجا میاد اما من پنج سال اینجور بودم و الان به شدت تغییر کردم

    منی که پنج سال گیاهخوار بودم و حتی لبنیات و تخم مرغ هم نمیخوردم چون حیوونا زجر میکشن ، الان یه سال در دوره ی سلامتی ام  فقط گوشت و تخم مرغ و لبنیات خوردم !

    البته خیلی حرفا شنیدم خیلیا بهم چیزای بدی گفتن سر این تغییراتم ولی غم و باکی نیست :))))

    من به خودم افتخار میکنم همین کافیه .

    .

    ولی میدونید استاد حس میکنم این همه شاید جزوی از مسیر باشه …

    نمیدونم واقعا

    اما به هر حال راضیم :))))

    .

    الان دیکه اصلا اون نگاه حمایت رو ندارم اصن به ذهنم هم خطور نمیکنه که داشته باشم یا قبلا اونجور بودم

    واقعا خیلی دنیا جای بهتری میشه وقتی که ما اجازه بدیم ضعیف ها زجر بکشن

    چرا واقعا فکر میکنیم ضعیف بودن و زجر کشیدن کسی بده اصن ؟؟؟

    فهمیدم میدونی چرا این تفکر هست ؟

    چون آدما فکر میکنن فقط همین دنیا وجود داره و همین دنیا اول و اخرته زندگیه

    پس بیایم تو این زندگی کمی که داریم هممون بتونیم زندگی کنیم

    درحالیکه من اعتقاد دارم این دنیا سرابه این دنیا تجربه ی کوچکی از منه لاتیناهی هست

    برای همین باکی ندارم از اینکه چه خودم گوشنگی بکشم چه یه ادم دیگه گوشنگی و زجر بکشم چون این لازمه ی بهبود و بهتر شدنه

    درختای اضافی باید قطع بشن ، ضعیف ها ، اضافه ها ،  باید کشته بشن …

    این کاره جهانی

    اصلح بقای اصلح :))))

    عاشق این قانونم استاد که خودت کشفش کردی و به نام خودته :)))))

    هیچ کس قبل از تو اینو نفهمید و کشفش نکرد :))))

    .

    وقتی من بدنم به گوشت نیاز داره باید حیوونا کشته بشن برای من چرا کشته نشه ؟؟؟

    وقتی من توی زمینم یک حیوانه خطرناک هست باید کشته بشه

    خداوند قدرتش رو به من داده و اختیارشو داده و این نعمت هارو برای من خلق کرده

    تمام اسمان و زمین مسخر منه انسان شده ، این دنیا و تمامی نعمت هاش برای منه

    اون مار اگر برای من خطری ایجاد میکنه باید کشته بشه

    وقتی بدن من نیاز به گوشت داره باید حیوون برای کشته بشه

    زجر کشیدن و کشته شدن بد نیست

    این ما انسانها هستیم که با دیدگاه عواطف انسانیمون اینگونه نگاه میکنیم

    مگر نه مگه خود خداوند نمیتونست کاری کنه که بدن من به گوشت نیاز نداشته باشه ؟؟

    نمیتونست کاری کنه که مار برای من خطری ایجاد نکنه ؟

    مگه نمیتونست درختای مضر رو رشد نده ؟؟

    نمیتونست به فقیرای گوشنه کمک کنه ؟؟

    نمیتونست حیوونا رو همه گیاهخوار کنه چرا خدا حیوان گوشتخوار افرید ؟؟؟

    مگه نمیتونست کاری کنه امام حسین کشته نشه ؟؟

    مگه نمیتونه به همه ی ما غذا بده ؟؟

    چرا میتونست اما نکرده چون این با قانونش در تضاده

    در واقع همون قانونه خود خداست پس با خودش در تضاده

    اینقدر این بحث ها مفصله واقعا خیلی زمان میبره توضیح دادنش

    اما شکرگزارم که به راه راست هدایت شدم و قانون کائنات ، قانون طبیعت و کیهان رو که خود خدا هستن درک کردم

    طبیعت ( یعنی خود خدا ) قانونش اصل بقای اصلح عه

    زجر کشیدن و کشته شدن جزوی از این خداوند هست برای بهبود این دنیا

    و هیچ تناقضی با رحمان و رحیم بودن این قانون و این سیستم نداره :)))))

    چه قدر اونجای ویدیو که گفتید این درخت میگه بیا منو قطع کن دوست داشتم

    اره تضاد ها و مسئله ها میان تا ما با حل کردنشون بزرگتر بشیم

    اونا دشمنای ما نیستن

    وقتی یه چیزی اضافی هست اون داره میگه بیا من حذف کن

    وقتی به تضاد بزرگی بر میخورم اون داره به من میگه بیا من حل کن

    وقتی موجودی خطرناکه داره میگه بیا منو بکش

    و همه ی اینها همشون همون تضاد ها و مسائلن و میگن بیا مارو حل کن تا تو بزرگتر بشی و دنیا جای زیباتری برای تو باشه

    .

    استاد عاشقتونم عاشقتونم عاشقتونممممم

    روی ماه هردوتون رو می‌بوسم که اینقدر ماهید ماااااااااااه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      مریم رمضانی گفته:
      مدت عضویت: 727 روز

      باریکلا نگار جووون

      عجب کامنت خفنی نوشتی

      چقدررررر کامنت شما منو متحول کرد

      چقدر تغییر کردی

      چقدر تلاش ذهنی و اراده و همت کردی دختر

      باریکلا واقعا

      حالا میفهمم استاد میگن کامنترو بخونین یه گنجینه هستن یعنی چی

      من به شدت فوبیای مار دارم و وقتی این قسمتو دیدم تمااام بدنم مور مور شد و اصلا نتونستم تمرکز کنم روی نکاتی که گفته شد

      درکل از هر موجود جنبنده ای به شدددت هراسون هستم

      اما با خوندن صحبت شما به این فکر افتادم که منم میتونم تغییر بدم این بعد از شخصیتم رو و اینهمه تغییر ی که شما کردی یعنی میشه با تغییر دیدگاهم ترسمو کنترل و بعد ناپدیدش کنم

      با منطق

      مثل سوال هایی که شما از خودت پرسیدی

      چرا بدن من به گوشت احتیاج داره؟مگه خدا نمیتونست منو یجوری خلق کنه فقط گیاه بخورم؟

      پس باید اون حیوون کشته بشه برای من

      چقدررر قشنگ گفتی که چرا نباید از زجر کشیدن ضعیف ها ناراحت بشیم

      این قانون طبیعته

      ضعیف ها باید کشته بشن قطع بشن

      خداروشکر که نگار این صحبت هارو نوشته

      خداروشکر که من این دیدگاه رو خوندم

      خداروشکرررر خداروصدهزار مرتبه شکرررر

      زنده باشید عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    فاطمه دانش نیا گفته:
    مدت عضویت: 2505 روز

    🌺🍃🌺🍃🌺سلام به استاد عزیزم و عزیز دل و بچهای سایت…

    خدارو شکر ک این قسمت هم توی بهشت زندگی کردیم و تجسم کردیم و لذت بردیم…

    راستش استاد هربار ک میام کامنت می زارم بیشتربه نواقص درونی و شخصیت خودم پی می برم بیشتر می فهمم کجا بودم و کجا هستم و چکار باید بکنم…

    این بار اما مخصوص شما کامنت گزاشتم هربار به عنوان الگویی ک از عزیز دل می گرفتم اما این بار ک پر بود از احساسات درست ،از دلتنگی هاتون برای یه دوست عزیز ک عکسشون و متن شما رو توی اینستا دیدم،و از همه مهمتر اینکه چطور با احساساتم برخورد کنم ….اول شناسایی کنم کدوم احساس درسته و کدوم نادرست ،،،و حالا اگه یه حس درست ک حالم رو بد می کنه اتفاق افتاد انکارش نکنم بخودم زمان بدم بپذیرمش و قبول کنم حتی بیام با شهامت جلوی بچها بگم گریه کردم…چیزی ک خیلی از آقایون تا اونجایی ک من دیدم ازش ابا دارن فرار می کنن از بیان احساس شون و فکر می کنند گریه نشونه ی ضعفه و مال ما خانم هاس…نه این طوری نیس ….اول اینکه همه انسان هستیم و فقط کالبد جسم و فیزیک ما متفاوته اما اصل و اساس ما از یه سرچشمه اس و فرقی نمی کنه زن باشی یا مرد …چرا نگاه جنسیتی داریم؟؟

    چقدر باورهای محدود کننده بخاطر برچسب های جنسیتی داریم؟؟

    اینها تمام اون محدودیت های خودم بود البته یه بخشی اش…

    هربار ک می بینم شما یا عزیز دل به راحتی اقرا می کنین حالا یا درمورد اشتباهی ک رخ داده مثل چایی ک در هتل خانم شایسته روی میز دیدن و سریع مدیریتش کردن یا پله ی آروی در سفر ک شما اقرار کردین زدین به جدول چون جاده باریک بود و متوجه نشدین و یا الان اقرار کردین ک لازم بوده برای کنترل احساس تون گریه کنین تا سبک بشین …چقدر تحسین می کنم از اینکه این قدر اعتماد بنفس دارین و خود واقعی تون هستین…

    وقتی بغض کردین کاملا حس کردم کنارتونم و کاملا احساس کردم ک چقدر دوستتون از یه برادر بهتون نزدیک تر بوده اما بازهم تحسین کردم از اینکه شما وابسته به روابط تون نیستین…شما دلبسته این…آفرین هربار هر موضوعی ک احساس رهایی و آزادی تون رو می خاد قلقلک بده قشنگ می تونین مهارش کنین و با یه برخورد درست و بجا کنترلش می کنین….

    چقدر برام الهام بخش بود هرچند ک این آزادی در روابط رو بارها به شکل متفاوت یا گفتین یا در فایل هاتون به اجرا گزاشتین…

    خیلی احساس خوبی پیدا کردم از اینکه این قدر قوی هستین و این قدر به خودشناسی رسیدین ک می دونین در لحظه ک حالتون بد میشه چطور آرام آرام و قدم به قدم در عین پذیرش و صلح با خودتون و دنیای اطرافتون اون اتفاق به ظاهر بد رو مدیریت کنین و توکل کنین و بعد بسپارین و رها باشین…

    وقتی صداتون بعد بغض تغییر کرد و چ درسهایی از قطع درختان دادین از اینکه چطور احساس مون ک از باورهای محدود کننده مون ناشی میشه رو کنترل کنیم

    چ مثال جالبی آفرین …مگه وقتی مریض میشیم می گیم این انگل و میکروب گناه داره…

    و در عمل چقدر برام جا افتاد ک چرا باید قطع کنیم درختای اضافی رو …چرا باید قطع کنیم رابطه های الکی رو …چطور باید انرژی پاک درونمون رو جای مناسب استفاده کنیم واقعا آفرین…

    وقتی شروع می کنم به خودشناسی می فهمم ک چقدر نواقص مثل همون پیچک های اضافی در تار و پود وجودم هست…

    حالا کم کم می فهمم جهاد اکبری و تعهدی ک شما مدام می گین یعنی چی…

    اگه روی خودمون کار نکنیم هیچی اصلاح نمیشه ک هیچ تازه انگل ها و مارها و زنبورها هم فرصت لانه سازی پیدا می کنن…

    این یعنی به هر نجوا،به هر باور به هر احساس توجه نکنم

    وقتی از فراوانی نعمت و ثروت آمریکا گفتین و اینکه اونجا باید پول پر اخت کنین تا بیان درختا رو قطع کنن باز یه پول دوباره تا درختا رو ببرن و محیط پاکسازی بشه گفتم آفرین واقعا چقدر ثروت می تونه وجود داشته باشه

    چقدر موقعیت ثروت ساختن زیاده

    و آفرین به شما ک باوجود اینکه ثروت و پول فراوان دارین اما همت و کار از خودتون هم دارین هم ورزش هم یه موقعیت مناسب برای لذت بردن با عزیز دل هم درس گرفتن از طبیعت با قطع درختان و…چقدر خداوند به شما نزدیک هس ک این همه نکته و پیام و آموزش در دل این کار قطع کردن درختای هرز بهتون میده و شما سخاوتمندانه در لحظه میاین و می گین بصورت رایگان…این هم باز نشون از ثروت درونی تون هست ک مدام پر میشه و با اشتراک و بخشش این آگاهی ها خالی میشه و باز یه مدار بالاتر یه ورژن جدیدتر و آفرین ک این قدر باصفا هستین و خالصانه بدون هیچ غل و غشی راحت و ساده میاین و توی فایل های رایگان درس می دین…

    این میشه ک آدم اگه انصاف داشته باشه و خداوکیلی بخاد تغییر کنه اگه از همین فایل های رایگان شروع کنه می تونه به خرید محصول برسه درست مثل من و خیلی های دیگه و اینکه این قدر استاد تاکیید می کنه ک بشینیم این فایل ها رو روزی هزار بار ببینیم و ازش درسهاش رو بیاریم بیرون و فکر نکنیم ک چون رایگانه بی ارزشه…اینه کاملا درسته

    خدا رو شکر ک بازهم همسفر وهمراه و همدل تون هستم توی قسمت به قسمت زندگی در بهشت مثل سریال سفر به دور امریکا یا مثل سریال تمرکز بر نکات مثبت یا مثل فایل های ارزشمند مصاحبه با من ک توی جلسه ی ۵ چقدر درباره آزادی روابط عالی و با مستند واقعی از زندگی خودتون توضیح دادین و من لذت بردم و جذب این خانواده صمیمی شدم

    خدا رو بی نهایت شاکرم استاد گلم…

    این قدر نکات و درسها توی این فایل بود ک برای من یکی تماشا و مرور کردن درسهایی ک دیدم و تایید و تحسین هایی ک کردم تا صبح ادامه داره

    خدایا شکرت بخاطر اینکه فضای سایت هم نامحدوده و هرچقدر دوست داریم و عشق داریم و توان داریم براتون می نویسیم

    طولانی شد ….اما واقعا از اون قسمتهایی بود ک خیلی دوست داشتم برای شخص خود شما استاد عزیزم پیام بزارم

    درست مثل لحظه ای ک لایو می زارین و من کلی ذوق می کنم ک شما رو دوباره می بینم و شما بصورت زنده پیام و سوال من رو می خونین و باعشق و لبخند جواب می دین‌…

    ایمان دارم بزودی شما رو در آمریکا می بینم

    در پناه حق

    😘😘😘🌹🌹🌹🌹🥁

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  7. -
    نسترن بهداروند گفته:
    مدت عضویت: 2142 روز

    سلام به همه‌ی عزیزانم. سلام به استاد سلف کنترل🌹🌹🌹

    نمیخواستم دیدگاه بزارم ولی یه حسی بهم گفت بنویس.گل مریم جان سلام.چقدر خوبه نعمت داشتنه یک باتری، یک شارژر همراه.که بشه دست خدا.امروز داشتم با خواهرم درمورد زاویه دید هر کسی به یک مسئله واحد و نتیجه های مختلفی که میشه ازش گرفت، صحبت می‌کردم.خواهرم شارژر توپ و پر انرژی من سلام.اون اول که خانم شایسته به استاد گفتن بیا این شاخه رو بزن، از نظر استاد شاخه اضافه نبود ولی از همینجا،قضیه ی زاویه دید،خودشو به من نشون داد. گاهی جهت دید ما به یک مسئله باعث میشه نتونیم بهش تسلط داشته باشیم و حلش کنیم ولی با تغییر زاویه دیدمون کلی نظرمون میتونه عوض شه. حالا یا به خودت ایده داده میشه یا به قول استاد عزیزم از بینهایت طریق بهت گفته میشه.خدایا🙏

    اون اول که استاد جان داشتن از ورودی خونه حرکت میکردن من به خودم گفتم نسترن نگاه کن ببین چقدر زود اون شاخه ی هرز روی اون درخت خودشو به خانم شایسته لو داد.میدونی چرا؟ چونکه وقتی دائم یه جایی رو داری تمیز میکنی، یه دونه آشغال کوچیک هم بزرگ بنظر میرسه و زودی خودشو لو میده ما هم چون همه جا تمیز و بازه زودی باور محدود کننده رو سر می‌بریم، سریع و آسان. اما امان از وقتی که بزاریم ریز و درشت باورهای محدود کننده بپیچن به همو هی کندنشونو موکول کنیم به بعد.یهو وقتی میایم می‌بینیم حتی که، باورهای ریز ریز اشتباه هم شدن واسمون معضل طوری که نمیدونی از کجاش بزنی اول.ولی ولی باید از یک جایی شروع کرد و ادامه داد و قدم به قدم پاک کرد. سخت هست اما شدنیه.سختیش مثله زحمتی که جوونه میکشه تا از پوستش بزنه بیرون هست ولی شیرینم هست چون نتیجه اش میشه دیدن خدا داخل آسمون و زمین و کلی عشق کردن که اگر پذیرش اون سختی نبود اون گذروندن مرحله ی به ظاهر سخت، هیچ کدوم از اون لذت هام نبود.بازم یاد استاد مهربونم افتادم که گفتن مگه میشه تو فوتبال دوست داشته باشی ولی بگی خسته میشم از بازی کردن فوتبال!!!!پس اصلا چیه فوتبالو دوست داری؟ کسی که فوتبال دوست داره میدونه باید بدوه و نفس نفس بیفته، ممکنه بیفته و دستش زخم شه، ولی ولی چون عاشق فوتباله اون سختیا دیگه سختی حساب نمیشن براش، لذت میشن.چقدر لذت بردم از اون جمله ی خانم شایسته که گفتن ببینید با کندن علف هرزها، زیبایی ها دیده شدن👌👌👌

    خیلی قشنگ بود سپاس مهربان.

    استاد جایی که اسم دوستتون رو اوردین اشک اومد داخل چشمهام ولی یهو افتادم یاد پاشنه آشیل که غم پرستی بود. زدم تو سرش و گفتم بابا من کلی از تو ضربه خوردم ها.بفرما بیرون خیلی ممنون ادامه نده😄😄😄

    استاد چقدر من درس زندگی دارم میگیرم از زندگی داخل بهشتتون.میدونید الان فهمیدم که بله،شما رو واسه خودم بت کردم.استاد چقدر باورها میتونن ضد باور باشن ولی با رنگ و لعاب باور درست.شما گفتین با آسمونی شدنه دوستتون گریه کردین ساعتها،جا خوردم. ممنونم که اینو گفتین مهربانم.استاد جان اینو دوباره اومدم اضافه کنم که این حرفتون درمورد وابستگی نداشتن به مخصوصا انسان ها خیلی به دلم آرامش داد و اونم اینکه نسترن خدا بهت بدهکار نیستا، مال خودشه، میده یا نمیده یا میگیره. اینو به خودم میگم. ولی حسم گفت برگردو بنویسش این حرفو.ممنونم از خدا جونم که بهتون میگه چی رو،کی بگین، که هدایتم میکنه عاشقشم نفسه منه، الله منه. 😍😍😍😘هر روز ازش میخوام عاشق و معشوق هم باشیم،اونکه عاشق هست و بارها بهم ثابت کرده و من میخوام تسلیم محضش بشم، نوکر نوکرش بشم.

    اول فایل یه گرفتگی در شما احساسی کردم استادم، اما تحسینتون میکنم که از حال بد به حال یه ذره بهتر و بعد یه ذره بهتر و….. و قشنگ احساستون آخر فایل بهتر از اول فایل بود و گفتم ببین نسترن استاد داره طبق قانون عمل میکنه استاد،پس ببین قانون برای همه یکیه، چه برای استاد عزیزم و چه برای منی که دارم سعی میکنم بهتر و بهتر و عالی تر بشم.

    استادممنونم که ادامه میدین و ادامه میدین و نشون میدین که بچه ها ببینین چقدر من میتونم، شما هم میتونین،من سپاسگزار الله جان نفسم هستم که بندگانی چون شما آفرید که یاد آیه ی قرآن حکیم بیاندازد مرا که احسن الخالقین هستم.ممنونم از شما استاد ناب و ناز و احسن الخالقینم🍒🍒🍒

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  8. -
    Listener گفته:
    مدت عضویت: 1952 روز

    سلام دوستان خوبم 🌹

    سلام به اونایی که دوست خداوند هستن یجورایی رفیق فابریک اصلیشون خداست ⁦❤️⁩

    خب…وقتی که استاد شروع کرد به ساختن این سریال اوایلش خود من یکی از منتقداش بودم و تو قسمت اولم نظر مخالفم رو اعلام کردم به مضمون کلیه اینکه فقط اومده یه فایلی رو پر کنه و اینکه چه اتفاق شگفتی مگه اونجا صورت میگیره از این حرفا…..

    من چکار کردم ؟!قضاوت کردم چیزی رو که نمی‌دونستم .. خب.‌‌..

    میدونید من با علم اینکه میدونستم قضاوت کردن یعنی ارزیابی هر کاری به درست و غلط است و این ارزیابی من یه هنجاری تو درون خودم ایجاد کرد نسبت به استاد که منو یه مدت ، بد بین به مسائلی کرد که خدایی نبود و من خودم ایجادش کرده بودم

    اومدم با خودم خلوت کردم گفتم وقتی من اون کامنت رو زیر فایل گذاشتم چه انتظاری داشتم ؟ انتظار اینکه یکی بیاد با لایک کردنش نظرمو تایید کنه و روی دید گاه من ریپلای کنه و جواب بده

    یک جوارایی کلنجار نفس من با باورهای من بود خلاصه …وقتی خوب به نظرم نگاه کردم فهمیدم من فقط کاری کردم که دیگران منو قضاوت کنند و درمورد کج فهمی من فکر کنند

    وقتی ادامه این سریال رو دنبال کردم (با اینکه تا دو سه تای اولی همین دیدگاه رو داشتم) فهمیدم که لزومی ندارد من تعیین کنم این اتفاق خوب هست یا بد، درست است یا غلط ، نفس من مدتی کلنجار میکنه با ذهنم و من اگر کنترلش کنم عاقبت از دست پا میفته و این باور های درست و قانونه که پایداره و درست عمل می‌کنه .

    و آروم شدم و فهمیدم که من جسم هستم و ذهن (ذهنی که همیشه با نفس من در کلنجاره )

    باید برگردم به اصل خودم، یعنی خدایی که سراسر اگاهیه

    من اون اوایلی که با استاد آشنا شدم وقتی که روی باور قضاوت کردن خودم داشتم کار میکردم ، خب خیلی پیشرفت کرده بودم و اصلا کسی رو قضاوت نمی‌کردم و درونش رو جستوجو نمی‌کردم،

    ولی این اتفاق باعث شد من برگردم دوباره روی این موضوع متمرکز بشم و بگردم دنبال اینکه اون لحظه با اینکه من میدونستم که قضاوت کردن کار اشتباهیه چی شد که به خودم حق دادم ، چه فاکتورهایی رو داشت که قضاوت کردم

    فهمیدم باورهامو باید نسبت به این مسئله پاکسازی کنم و بهتر بهترش کنم ، باورهای کوچیکی دست پا گیر هستند و نتیجه همچین بزرگی رو برام رقم زدن و از بین بردمشون و می‌دونم باز هم می‌تونه بهتر از این بشه .

    باور های منفی کوچیک که در وجود ما شکل میگیره ، یکی پس از دیگری وارد ذهن ما میشه باعث میشه ما از حقیقت دور بشیم و این باور های کوچک در ادامه تبدیل میشن به باور های بزرگ حالا می‌تونه از راه های مختلف وارد ذهن ما بشن، و طوری کنار هم چیده میشن و معلول بر علتی میشن که زیبا بنظر میان که حالا مثال راه های وارد شدن این باور هارو استاد بهش اشاره کردن

    که مثالش رو میتونم از خودم بزنم ….

    من ی تایمی باور این بود اگه از کارم بیام بیرون برم سمت کاری که دوسش دارم ممکنه منو زمین بزنه و من نتونم اتفاقی رو تو اون علاقه ام رقم بزنم و شکست میخورم و این «ترس» من بود .

    با کار کردن رو خودم تونستم بعد دو سالی که هعی برای خودم دلیل میوردم مثل دلایلی که اون لحظه که سریال زندگی در بهشت رو داشتم قضاوت میکردم باعث شد بهم حق بده که قضاوت کنم

    از شغل قبلیم دربیام با هر حقوق مزایای که داشت برم دنبال شغل و مسیری که علاقه دارم و الان هم لذت میبرم از کارم و هم درآمدم بیشتر از موقعی است که فکر میکردم با توجه به شرایط مجبور بودم تو اون شغل قبلی بمونم دلایل موندن هم خیلی بود…

    می‌خوام بگم این باورهای ترس گونه کوچیک که بهم میرسن قالب میشن به باورهای درست و تو رو از حرکت وامی‌دارن . و باور می‌کنی که باید یکسری اتفاق ها بیفتد تا تو، در مسیری که دلت میخواد بری.

    عمرت تمام میشود اگر انجام ندی، اگر تغییر نکنی و میفهمی که خودت باید تغییر میکردی و شروع میکردی

    من خدارو شکرگذار هستم تو مداری قرار گرفتم که منو با شما استاد عزیزم و خانواده بزرگی که اینجا دور هم جمع شدیم داریم برای بهتر شدن زندگیمون تلاش میکنیم و دیدگاهمون نسبت به خدامون بهتر میکنیم. خدارو صد هزار مرتبه شکر 🌹🌹⁦❤️⁩⁦❤️⁩

    خداوند تو کتابش میفرمایند:

    وقالوا لو کنا نسمع او تعقل ما کنا فی اصحاب السعیر فاعترفوا بذنبهم فسحقا لاصحاب السعیر

    میگه اگر گوش شنوا داشته باشیم یا فکر کنیم (خداوند بارها در مورد فکر کردن و مهم شمردن این امر برامون گفته و تاکید کرده به این کار)

    در بهترین رفا بودیم و خودمون آخر میفهمیم و اعتراف میکنیم و خدا میگه من با کسانی که به دنبال پیشرفت و کسانی که اصل خودشون رو فراموش کردن و نمی‌خوان به تکامل برسن کاری ندارم (همون دوزخیان) و از رحمت من دور هستند

    ما باید به پیرامون خودم نگاه کنیم بدون اینکه قضاوت کنیم و یاد بگیریم رفتار و باورهای خوب رو

    باید یاد بگیریم که فقط تماشا کنیم

    چون ما به مبدا خود که برمیگردیم میبینیم حتی این قضاوت هارو نمی‌شناختم ، خشم ، کینه و حسادت را اگر از همه اینها به دور باشیم به آرامش میرسیم و آرامش یعنی خدا که وقتی بهش برسیم و خودمون بسپریم به اون مارو به مسیر درست هدایت می‌کنه

    ممنونم ازتون ⁦❤️⁩

    امیدوارم دستتون فقط تو دست خدا باشه برای کمک خواستن 🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  9. -
    زهرا آبلو گفته:
    مدت عضویت: 1915 روز

    به نام خالق زیبایی

    سلام استاد جان سلام مریم جان

    سلام به دوستای عزیزم

    سلام بر اراده قوی برای جهادی اکبر تا باورهای قدرتمند کننده توحیدی رو تو وجودم پرورشی م و ایمان بیارم به ربوبیت خدا به وهاب بودن وبخشندن بودن و مهربانی خدا به ثروتمند بودن وعاشق بودن خدا

    سلام بر انگیزه پولادین که شوق رسیدن به هدف و دیدن زیبایی ها رو تو وجود هرکس طالب دیدن زیبایی هاست به وجود میاره

    این قط کردن شاخه ها و درخت ها هرز ادامه داره تا من چیو بفهمم ؟

    این تکرار و تکرار حذف چیزهای اضافه و شاخه های اضافه و پیچک های ریزی ادامه داره که من چیوم بفههم؟

    بفهمم که اصل یه چیزه و فقط من با تکرار اون میتونم اون اصل و اساس قانون رو در کنم و ریشه ای تو وجودم پرورش بدم تا نتیجه بشه دیدن کاج های خوشگل و سر به فلک کشیده

    خوب پس بازم باهم قانون رو مرور میکنیم و با تکرار اون سعی میکنیم مهارت کسب کنیم تو اجرای اون

    اول از همه باز ذوق واسه یه اره این یعنی سپاسگزاری به خاطر داشته ها

    اعراض:

    تو لحظه ای که ناخواسته و تضاد پیش اومده حتی تضاد به اون بزرگی البته به نظر من که مرگ یه عزیز هست من چطور سعی کنم حال خودمو خوب نگه دارم چون من دیگه فهمیدم که قانون شوخی بردار نیست احساس بد مساوی اتفاق بد پس اینکه حالم بد بشه اصلا اشکالی نداره اما باید تلاش کنم تو احساس بد نمونم پس چیکار کنم ؟خوب من یه هدف دارم اونم تمرکز بر زیبایی ها اونم رسیدن به احساس خوبه پس حالا میام برای اعراض از اون ناخواسته یه قدم برمیدارم و اونوقته که هدایت میشم اول به سمت قط شاخه های درخت بعد هدایت میشم به سمت تریلر موتور سواری واسه بهتر مرور شدن قانون و رسیدن به احساس خوب و چه برنامه ریزی دقیقی داره خدا که با دیدن هردرخت و هر پیچک کلی قانون برام مرور بشه الله اکبر

    استاد تو یه فایل فک کنم سفر به آمریکا بود که گفتن در زمان برخورد با یه ناخواسته سعی میکنن یا بازی کنن یا به هر صورت که میشه تمرکزشو از روی اون ناخواسته برداره و اینجا هم خیلی قشنگ باز اونو تکرار کردن

    زدن درخت ها و اون پیچک های ریز که استاد تشبیه قشنگی به باور های ریزو درست کردن خیلی برام جالب بود ومن اصلا فکر نمی‌کردم که اون باور های ریز اصلا مهم باشد من همیشه میگفتم باید باورهای بزرگ رو پیدا کنم اون باور ریز ها خود به خود ازبین می‌ره البته اگه بفهمم که باور های کوچک هست و اونا مانع بزرگترین هست چون باور های غلط کی به چشم میان راحترن کارکردن روشون اما یه وقتایی یه باور های هست که من اصلا متوجه نبودم که هست و حالا که اینو فهمیدم میرم که با دونه دونه حذف شاخه های اضافه و تمرکز گذاشتن روی هدف اصلیم میتونم اون پیچک هارو پیدا کنم و مثل استاد قطشون کنم بدون هیچ‌دلرحمی

    و تشبیه باور های غلط و انگل ها که اگه بخوام دلسوزی کنم اون باور های غلط جلو چشم منو میگرن و نمیزارن از اون جایی که هستم واون فضای که دارم لذت ببرم و روز به روز زیبایی های بیشتری رو ببینم و ظرف وجودم بزرگتر بسه برای دریافت نعمت ها

    نکته دیگه این که من دنیا رو از زاویه دید خودم میبینم یعنی آنقدر افکارم محدوده کن نمیتونم باور کنم راه دیگه ای برای زندگی بهتر و برای لذت بیشتر از زندگی هست چون فقط خودمو و محیط کوچک اطراف خودمو دیدم و همینه که خداوند میگه در زمین من گردش کنید تا نعمت هارو ببینید و همینکه باعث میشه ظرف وجود من بزرگتر بسه و آگاه بشم و باور کنم بینهایت مسیر تو دنیا هست برای رسیدن به خواسته ها و بینهایت طرز فکر هست به شرط اینکه قضاوت نکنم و نخام بازم با زاویه دید خودم به همه چیز نگاه کنم

    اینطور که من برداشت کردم من اول میام درخت های جلو چشمم یا همون باور های که به چشم میاد رو قط میکنم بعد نگاه میکنم که اگه نتیجه حاصل نمیشه یه نگاهی دوباره به سرتاپای اون درخت میکنم و میبینم که عه یه پیچک به نازکی سیم دور اون هست و یه باور غلط که اصلا به چشم نمیاد درست همون مثال استاد تو فایل آماده سازی کشف قوانین بود فکر کنم که ترمز هارو حذف میکنم و نقش ترمز ها رو دقیق گفتن که تو لحظه آخر میل اون ویروس یا برنامت غلط سیستم کار می‌کنه که لحظه آخر که میخاد برنامه عمل کنه سیستم رو خاموش می‌کنه و این پیچک هم همونه لحظه آخر که درخت قط شد نزاشت اون بیوفته واستاد اومد نگاه کرد و اون باور محدود کننده ریز رو هم قط کرد و به آسانی درخت جدا شد

    باز اون درخت های هرز مانع رسیدن غذا و مواد خوب به کاج میشن مثل شاخ و برگ های اضافه تمرکز منه که همین دلسوزی ها هم شاملش میشه که نمیزارع من انرژی وتپانمو در راستای. اهدافم به کار ببرم اصلا نمیزارع که من خاک خوب وآب و نور کافی به باور های قدرتمند کننده بدم تا باعث بشه آرامش بیشتر و احساس بهتری رو تجربه کنم پس منم میام خوب ذهنمو بررسی میکنم که چه باور های و چه آدم های چه چیز های اضافی هست که انرژی منو تلف می‌کنه با شجاعت تمام و بدون دلسوزیقط میکنم البته بگم اینم تکامل داره که من خیلی چیزها حذف کردم وجای خیلی کار هست برای حذف خیلی چیز های اضافه

    به لطف الله امروز ذهن ازومتری دارم با فایل های آرامش در پرتو آگاهی و این سریال بینظیر که منم شروع کردم به پاکسازی هم ذهنم وهم خونه و چه لذتی داره هربار یه گوشه خونه رو از چیزهای اضافه پاک میکنم و همون‌طور به خودم میگم دیدی زهرا حالا نگاه کن چه بااور هایز باید حذف بشه به همین آسونی

    خدایا شکرت

    استاد جان خدا قوت مریم جان عاشقتم

    دوستای عزیزم ممنون بابت انتشار آگاهی هاتون که من با خوندنشون کلی دید بازتری پیدا میکنم در مورد قانون و کمتر کامنتی میشه که من نکته هاشو تو دفترم یاداشت نکنم ممنون که باعشق می‌نویسد خدایا شکرت

    عاشقتونم و به زودی آمریکا میبینمتون 😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
    • -
      فاطمه لایق بهترین هاست گفته:
      مدت عضویت: 2359 روز

      سلام زهرا جان متشکرم چه دیدگاه زیبایی داشتی فوق العاده عالی و مفید بود اینقدر قشنگ مثال زدی که منم جوابم گرفتم با اجازت دیدگاهت پرینت گرفتم تا بارها و بارها بخونمش و روحم ارتقا بدم و با خدا هماهنگ و یکی بشم متشکرم عزیز دلم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        زهرا آبلو گفته:
        مدت عضویت: 1915 روز

        به نام خالق زیبایی

        سلام فاطمه عزیزم

        سپاسگزارخداوندم که حامل پیام او بودم و اعتبار تک تک کلمات میرسه به الله مهربانم که قلبمو باز میکنه و هدایت می‌کنه برای درک آگاهی های خدارو شکر درکنار دوستان هدایت شده ای چون شما هستم عاشقتم 😘

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    سید محمدامین حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2754 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام بر شما استاد عزیزم

    سلام بر شما خانم شایسته عزیز

    سلام بر شما دوستانی که دارید این متنو میخونید

    خداروصدهزارمرتبه شکر که باز فرصتی شد تا بیام یه ردپایی از خودم به جا بذارم تا قدم هام رو محکمتر کنم

    اونجاییکه مریم خانم گفت بیا این شاخه رو هم بزن زیاد اوکی نیست، اونجا استاد بدون معطلی زد نابودش کرد.

    من نگاه کردم دیدم واقعا این شاخه پایینیها زیاد اوکی نیستند.

    نه بر و روی قشنگی دارن، نه خیلی شاخ شمشادن، نه انرژی دارن ، فقط هستن. فقط دارن شیره جون این درخت بدبخت رو میگیرن تا فقط باشن.

    این درخت هم هرچقدر زور بزنه بیشتر غذا بسازه، اینا بیشتر مصرفش میکنن.

    یعنی اصلا انگار واقعا شاخه پایینی هارو باید بزنی با شجاعت قطعشون کنی.

    استاد نگفت اواا حالا بذار بمونه شاید بعدا قشنگ شد و فلان شد و نمیدونم این خوارآید و روزی به کار آید و این چرندیات که خیلیهامون حداقل قبل از اینا میگفتیم.

    و واقعا چقدر این جهان گسترده است. جایی هست که واسه هر درخت بزرگی که بخوان قطع کنن، ۲۰۰ دلار پول میگیرن.۳ میلیون و خورده ای پول بدی که یه درخت رو واست بزنن.

    جایی هست که میلیونها کیلومتر که راه بری فقط درخت میبینی.

    جایی هست که چشمه آب آشامیدنی دائمی داره.

    جایی هست که میشه توش آروی داشته باشی.

    میشه واسه خودت ۸۰ هکتار جنگل داشته باشی.

    جایی هست که میشه توش از نیش زنبور تا عاج ماموت رو پیدا کنی، بخری، واست با کمال احترام و مسئولیت پذیری بیارن دم در خونت.

    من یه چندباری که تست نیم کره مغز رو دادم، جوابش ۵۰/۵۰ میشد.

    همش فکر میکردم که آیا اشکالی داره؟آیا خوبه؟آیا بده؟

    تا اینکه توی این فایل فهمیدم که نه!خیلی هم خوبه.

    اگه زیاد منطقی بودم و زیاد واسه هر کاری دو دوتا چهارتا میکردم، از اینور می افتادم، اگر هم کلا احساسی بودم، از اون ور.

    و خداروشکر میکنم که میتونم به لطف الله، حد متعادل باشم.

    خداروشکر.

    و چقدر این فایل آگاهی داشت.

    هرچقدر بیشتر میدیدم، چیزهای جدیدی میشنیدم که واقعا قبلش یا حواسم بهش نبوده، یا واقعا نشنیدم. بالاخره هربار آگاهی بیشتر.

    خداروشکر

    اونروزی که من اون پست رو دیدم، یاد اون فایلی افتادم که استاد در مورد آتشنشانها گذاشته بودن.

    بعد با خودم گفتم که استاد جون صد در صد با توجه به تجربه خیلی بدتر از اینایی که داشته، میتونه خودش رو کنترل کنه.

    خیلی سخته ولی این مرد میتونه.

    و ، اینم گواهیش دیگه.

    استاد خیلی مردی.

    با خودم فکر کردم دیدم، این درخته توی خاکیه که همیشه داره تغذیه میشه، همیشه مواد معدنی داره بهش میرسه، اما خب این درختا که دورشن نمیذارن این مواد بیاد تو وجود این بدبخت.

    مثل اینه که با زیر دریایی بری زیر آب و بگی چرا آب نمیاد داخل،

    خب چون درا بسته است.

    چرا ثروت وارد خونم نمیشه؟

    چون در و پنجره ها رو بستی.

    هرچقدر هم که بارون شدید تر بباره، تا تو نری سطلتو نبری زیرش که یه قطره هم نمیتونی ازش دریافت کنی.

    باید این علف هرزهارو از دور و برت بزنی کنار تا وقتی که مواد مغذی میان به سمتت، بتونی خودت دریافتش کنی‌.

    پاتو از رو ترمز برداری تا این نیروی گاز، بره به چرخ ها و بذاره پرواز کنی.

    یادمه انگار تو فایل آرزو ها محقق میشوند(فکر کنم) استاد گفتن توی دوره کشف قواینین، یه ترمز هایی رو پیدا کردند توی خودشون که اصلا باورشون نمیشده.

    یعنی این مرد که پاشنه آشیلهاشو، اون درخت بزرگهارو قطع کرده، هنوز بینهایت آشغال خرده داره که جمع کنه و خودش میگه که هنوز بینهایت جاداره واسه بهتر شدن و خودش میگه که هنوز به جای خیلی خاصی نرسیده،

    ببین ما چقدر راه داریم که بریم.

    چقدر هنوز تنه قطور جلومونه تا قطعش کنیم تا برسیم به اون خرده ها.

    ولی میشه.

    میشه هرروز بهتر شد. میشه هرروز آشغالهایی که باد میزنه میاره تو حیاط ذهنمونو برداریم تمیز کنیم.

    خیلی کارش کمتر از اینه که بخوایی بذاری جمع بشن بعد جمعشون کنی‌.

    هم آسون تره هم لذت بخش تره.

    دیدی اینا که ماشینشونو هر روز تمیز میکنن چه عشقی میکنن.

    هر وقت ببینه یه خال افتاده رو ماشینش سریع کهنه رو در میاره میکشه به جون ماشین

    هم ماشین قشنگ میمونه، هم دیگه منتظر نمیمونه تا اینقدر کثیف بشه تا دیگه حالش بهم بخوره ببرتش کارواش.

    هر روز قشنگ برق میزنه عشق میکنه وقتی میبینتش.

    خدایاشکرت.

    خدایاکمکم کن بتونم پیچکهای ذهنمو بشناسم، با قیچی فیل کش، بزنم قطعشون کنم تا فرصت نکنن اینقدر بزرگ بشن تا همه چیزو به خودشون و به بقیه چیزا گره بزنن.

    من به لطف الله، با هدایت و نشانه خدا، یه مشکلی رو که چندین سال در مورد موهام منو مشغول خودش کرده بودو، به لطف الله ۹۹ درصد حلش کردم. اون یه درصدم واسه اینه که گفتم بذارم قشنگ یکی دو ماه ادامش بدم تا قشنگ ریشه کن بشه.

    یه حرکت رو خدا بهم گفت یه جور دیگه انجام بدم.

    اصلا بذار بگم.

    من همیشه واسه اینکه شوره سرم خوب بشه، با توجه به حرف بقیه، بعد از شیتن موهام، سرکه میمالیدم و دوباره با آب اونو میشستم.

    بعد اصلا انگار نه انگار.

    آقا بعد یه بار یه حسی بهم گفت یعنی چی هی اینا میگن اینکارو بکن ولی هیچی نمیشه.

    خلاصه خدابهم الهام کرد که موهامو که شستم، خشکش کنم، بعد سرکه بمالم و نشورم.

    آقا اینکارو کردم، الان به خدا نزدیک یک ماهه که موهام کاملا تمیزه به لطف الله.

    بعد به خودم گفتم ببین اینجا جاییه که خیلیا توش به دام میفتن،

    اگه الان من بگم که خب بسه و کافیه دیگه نمیخواد این کارو بکنم، قطعا دوباره برمیگردم سرجای اولم.

    بعد به خودم گفتم استاد جون ۱۵ ساله که حتی یه دونه قرص هم نخورده، خب چی شده؟

    اول استاد به سلامتی رسیده، بعد شروع کرده به حفظ سلامتی.

    منم اول باید ۱۰۰ سلامتیم رو بدست بیارم و بعد حفظش کنم.

    مثل تغییر باورهاست. اول شاید طول بکشه که تغییرش بدی ، ولی بعد از یه جایی خودش کمکت میکنه تا روون بری جلو و خیلی راحت تر میشه.

    منم اگه کاری رو که منجر به سلامتیم میشه رو طولانی مدت تکرار کنم، خب اصلا بعد از یه مدت عادتم میشه و همینطوری راحت با خودش میرم جلو فقط کافیه که حواسم باشه قطع نشه.

    و این یکی از اون نتایجی بود که من از عمل به الهاماتم گرفتم و خداروشکر اونو به اشتراک گذاشتم و مطمئنا هرکس این مشکلو داشته باشه و دستشو بذاره تو دست الله، اون خودش هدایتش میکنه شاید این راهی که من رفتم بتونه کمکش کنه.

    خداروشکر

    دستمون تو دست الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای: