سریال زندگی در بهشت | قسمت 14 - صفحه 20 (به ترتیب امتیاز)

277 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    بهنام عباسیان گفته:
    مدت عضویت: 2819 روز

    سلام استاد گلم سلام خانم شایسته

    بینهایت ازتون بابت این قسمت سپاس گزارم ♥♥♥♥

    کلی باورهای محدود کننده که میتونه از رفتن به جلو نگهه داره آدم رو به نحوه ی جدیدی بهم یاد آوری کردین ممنونم از این نگاه جدیدی که بهم دادین

    سپاس فراووان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    علیرضا بهرامی گفته:
    مدت عضویت: 4001 روز

    استاد جانم

    استاد عزیزم؛ با شخصیت استثنایی که شما برای خودت ساختی، مطمئنم به لطف خداوند، چند برابر بیشتر از اون میزان لذتی که قرار بود با دوست عزیزت ببری رو تجربه خواهی کرد.

    روحشون شاد؛ جاشون توی بهشت خداوند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    محمدرضا سالاری گفته:
    مدت عضویت: 2263 روز

    سلام استاد منم این فکر تو سرم بود ک چرا استاد اینقد درخت هارو قطع میکنه و خیلی برام سخت بود و بااین توضیح فوق العادتون کاملا نظرم عوض شد من اهل رفسنجان هستم و درخت ارزشش مثه دلاره تا یجا درختی باشه مردم میرن یه زیر انداز میندازنو میشینن و خیلی درخت ارزش داره و یاد گرفتم ک وقتی از کسی کاری دیدم بگم شاید من مثل درخت ک فک میکردم خیلی مهمه ولی برا کسی ک اهل جایه سر سبزه نه این کار اونم برا من غیر منتقیه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    امیر تهرانی گفته:
    مدت عضویت: 3256 روز

    من باید از وجودم با خداوند لذت ببرم نه اینکه به خاطر هماهنگی یا خواسته ها.

    هر روز باید برنامه ای برای کار کردن روی خودم داشته باشم.

    خودم را به دست یار حقیقی بسپارم و ارام شوم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    تغییر سخت است ولی با دستانی از دستان خدا امکان پذیر گفته:
    مدت عضویت: 3591 روز

    من فدای تو بشم‌استاد

    استاد الان ۲۹ روزه روزه گرفتیم و … قصدم این نیست که بگم من روزه گرفتم و… میخواستم بگم زمان اذان داشتیم با خانم گل فایل زندگی در بهشت قسمت ۱۴ رو تماشا میکردیم که یهو بعد قطع کردن درخت زیبای بهشتتون گفتین در مورد دوست خدا بیامرز صحبت میکردین که ی هو منم یاد دوست صمیمیم‌افتادم اینو بخودم گوشزد کردم که تا وقتی کنار هم هستیم قدر همو بدونیم با هم چند روز پیش بحث کردیم ولی به شخصه مثل دادتش دوسش دارم واسه همین زنگ زدم و کلی صحبت با هم کردیم… خلاصه دمت گرم که ما رو میبری به ضمیر ناخودآگاهمون که قطعا به نظر بنده از کودکی که بدنیا میایم دل پاک داریم رفته رفته از این پاکی که دست خود ماست کم میکنیم…چه بهتر که بتونیم بیاد عزیزانمون موقعی که داریمشون باشیم… بازم میگم به خودم گوشزد میکنم و شما قطعا این تکاملات رو طی کزدید

    قطعا بهترینید بهمراه خانم شایسته گرانقدر که واقعا با فیلمها و صحنه هایی که میگیرن واسه لحظه ای هم شده ما رو یاد رویاهامون میندازن که در سریعترین ممکن به شخصه در تلاشم با مسیری که شما کوچ بنده هستید تبدیل به واقعیت کنم… اینجا سر سفره افطار بیادتون هستم و اول سلامتی شما و بعد سلامتی مردم گرانقدر ایرانم و جهانیان رو آرزومندم🤲🤲

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    آرمین اصغری گفته:
    مدت عضویت: 2360 روز

    سلام خدمت شما استاد عباس منش عزیزم

    چه تصاویرزیبای به به😍😍

    ولی درس قشنگ این سریال

    قطع کردن علفهای هرز کوچک اما تاثیر گذار مثل یک عادت کوچک اما درطول زمان تاثیربسیار منفی داره وتو رو ازروند موفقیت دور میکنه

    خیلی ازماها میگم که داریم روی باورهامون کار میکنیم وچقدر راحت فردا آن روز وقتی یکی توی محل کار یک سلام سرد میکنه تا ظهر اون رو مغزمون تحلیل میکنیم واحساس خودمون رو خراب میکنیم

    باید بهتریاد بگیریم که شاخهای هرز رو زدن مهمه اما پیچکها رو زدن مهمتره 👌👌👌

    چون وقتی پیجکها رو بزنی دیگه شاخها ودرختان به راحتی قطع میشن👌👌 دقیقا مثل افکار مون اگه یادبگیریم که اگر فردی حسمون روخراب کرد ما به فکر زیبایها بیفتیم تا حس خوب رو تجربه کنیم

    حالا بجز رویاها فقط یک لحظه تصویر

    خونه و ویو خونهای استاد رو تجسم کنیم

    حالمون خوب میشه😍😍

    یقین دارم یک روز. میام پیشت استاد جان

    بهترینها رو براتون آرزو میکنم چون بهترین هستین😘😘❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    مجید نازقلیچی گفته:
    مدت عضویت: 1880 روز

    باورهای مخرب مثل نمک روی زخم پاشیدن درد و ناراحت کننده است و ارامش را و احساس خوب که در سایه همنشینی با روح پاکمان است را از ما میگیرد پس زخمها را با باورهای درست که مثل درمانی روی این زخمها هستند همیشه درست کنیم تا زخمها فرصت باز شدن پیدا نکنند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    Eshrat Fard گفته:
    مدت عضویت: 2821 روز

    استاد توی این فایل من به درک عمیقتری رسیدم خیلییی عمیق و مفید ،توی بقیه ی فایلا همش میدیدم که از خانم شایسته سوال میپرسید و قبولش داشتم “مشورت کردن”و اغلب هرکاری خانم شایسته میگفتن انجام میدادین،بعد من یه چیزی توی ذهنم بود انگار مبهم بود درمورد قسمتی از عزت نفس که تصمیماتتون رو خودتون بگیرید و مشورت،

    تا این که امروز سوالی از خانم شایسته پرسیدید گفتن هر۰ی “حستون”میگه .درس بزرگش و فهمش برای من این بود که من بارها شده بود همسرم ازم سوال پرسیده بودن حالا شک داشتم باید جواب بدم یا باید خودشون عزت نفس داشته باشن،یعنی در واقع من سوال پرسیدن رو چسبیدن و عزت نفس نداشتن میدونستم ولی الان میبینم که میشه سوال پرسید و سوالایی که جوابش خیلی برامون فرق نمیکنه طبق سلیقه ی هم انجام بدیم و جاهایی هم به هم اجازه بدیم که خودمون تصمیم بگیریم و کاری که حسمون میگه انجام بدیم،

    درس دوم

    وقتی‌ گفتید خیلی برای دوستتون گریه کردید

    گفتم ببین ما انسانیم احساس داریم ،به هم وصلیم ،به بعصی از ادما ،از اون موقع فکر میکردم اگه برای مرگه یا اتفاقی گریه کنی وابسته ای ،ولی طبیعیه ما انسانیم با احساسات متفاوت ،ولی در اون اتفاقات نمونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: