سریال زندگی در بهشت | قسمت 14 - صفحه 22

277 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    الهام وابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1525 روز

    سلام استاد عزیزم ومریم جاااااان

    خدایاشکرت یکی دیگه از این قسمت بهشت رو نگاه کردم..

    چقدر استادعالی وزیبااااتوضیح دادن..

    اینکه حالمون رو باهرچیزی که شده خوب کنم ..استاد با مرگ عزیزیشون وبرای کنترل ذهن و بیرون اومدن از احساس بد اومدن و درختها رو دارن هرس میکنن..

    دوما استاد بااینکه خیلی ثروتمند هستش اما همه کارها رو خودشون ومریم جان انجام میدن واین واقعا تحسین برانگیزه…..

    وبازم موضوع مهم باورها وباورهای محدود کننده ای که مشخص نیست و خیلی باید بیشتر روی خودت کار کنی تا اونا رو شناسایی کنیم…

    باور های محدود کننده مثل شاخه های کوچک به ظاهر بی اهمیت هستند،مثل علفهای هرز به هم وصل هستن

    .باورهای محدود کننده مشخص ترند و راحت دیده می شوند وراحتر میتونی کار کنی و قطعش کنی

    . اما باورهای محدود کننده ای که بد قلق ان ،دیده نمی شوند،در لایه های زیرین هستند،پیدا کردن و قطع کردن آنها مشکل است.

    باید هرروز به صورت ریشه ای وآگاهانه روی خودم کار کنم تا از ریشه این باورها وافکار رو قطعش کنم..

    خدایا مارو به راه راست به راه آنان که نعمت داده ای هدایت وراهنمایی کن..

    خدایا تنها ترا میپرستم وتنها از تو یاری وهدایت میخواهم

    خدااااایاشکرررررت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    خانم اکبرزاده گفته:
    مدت عضویت: 1023 روز

    سلام بر استاد جان و مریم خانم مهربان. امروز به تضاد مالی کوچکی خوردم وبسیار ناراحت بودم بعدحس خوب وکنترل ذهن یادآوری شد برایم ،آمدم در حالی که شکر گزار اساتید فو ق العاده وسایت فوق‌العاده بودم وقتی که به چند سال قبل فکر می‌کردم که در مواجهه با تضادها فقط و فقط حس عجز وناتوانی داشتم وبسیار گریه میکردم حتی موقع نماز خواندن و از قوانین ثابت پروردگار اطلاعی نداشتم چشمانم را بستم ،نفس عمیق کشیدم و خدایا شکرت را گفتم واقعا وقتی نمی دانی قوانین را و وقتی میدانی این را وقتی بیشتر می‌فهمیم که یک مدت طولانی با آموزش‌های استاد بسیار دانا کار کرده باشیم ،در آن صورت هست که آرامشی که،کنترل ذهنی که در مواجهه با تضادهایمان قبل از آموزش و بعد آموزش ،زمین تا آسمان‌ یعنی که بسیار بسیار فرق دارد،ایمان ،توکل، باور به اینکه خودم خواسته یا ناخواسته،دانسته یا نادانسته خالق شرایطم بودم ایجاب می‌کند که قدر دان وسپاسگذار استادان عزیز و شاگردان ممتاز استاد باشم که بسیار بر آگاهی و دانشم افزودند. نشانه آموزم را زدم .چند دقیقه اولش را دیدم بعد گفتم مطلب برای موضوع و حس من ندارد می خواستم بروم بخش دیگری کلید را انتخاب کنم چشمانم را میبندم بعضی وقتها ویکی را انتخاب می‌کنم و دوباره به فایلی که هدایت میشوم گوش میدهم اما حتی حسش نبود بروم جای دیگر… به زیبایی های بهشت تان نگاه میکردم وبا بی‌حوصلگی گوش میدادم چند دقیقه بعدش استاد جان گفتند: (باور های محدود کننده مثل شاخه های کوچک به ظاهر بی اهمیت هستند،مثل علفهای هرز به هم وصل هستند .انگار شک شدم با شنیدنش زدم از اولش بیایید چندین بار گوش کردم .باورهای محدود کننده مشخص ترند و راحت دیده می شوند ودر صدد رفع شان هستی .اما و اما باورهای محدود کننده ای هستند که بد قلق اند ،دیده نمی شوند،در لایه های زیرین هستند،پیدا کردن و قطع کردن آنها مشکل است.عدم لیاقت بر میگرده به کمبود عزت نفس،بر میگرده به احساس خود کم بینی،به خود سرزنشی و اینکه همین جوری به هم وصل اند. و نکته دیگر اینکه اگر برای ریشه کن کردن باورهای محدود کننده وقت نگذاریم،انرژی روحی ما را می خورند وانرژی نمی ماند برای حرکت کردن و رشد کردن،برای تعالی و رسیدن به اهداف )

    یعنی همین یک نکته ای که فرمودند به اندازه یک کتاب مطلب نهفته دارد. کسایی که می‌گویند از محصول رایگان نتایج بزرگ گرفتیم از نظر خودم داخل هر فایلی عین آیه طلایی و پر رنگ در یک سوره استاد جان هم مطلب طلایی و پر رنگ دارند که اگر واگر فقط به آن توجه کنیم ودرک کنیم عمل کنیم در زندگی معجزه میشو د شک نکنید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    فهیمه زارع گفته:
    مدت عضویت: 2971 روز

    به نام خدایی که مرا خالق زندگی ام آفرید

    به نام او که هرچه دارم از اوست

    خدایا تو را هزاران هزار بار شکر بخاطر این لحظه واین دم

    خدایا تورا هزاران هزار بار شکر وسپاس بخاطر بودن در این مسیر زیبا واین مکان بهشتی

    خدایا تورا هزاران هزار بار شکر بخاطر بی نهایت ثروت ونعمتی که هرروز از طرق مختلف وارد زندگیم کردی ،و می‌کنی، وخواهی کرد نعمتهایی که شمارش آن از دست من در رفته وقادر به سپاسگزاری آنها نیستم کوتاهی مرا ازسرلطف وکرمت بر من ببخش

    سلام به استاد عزیزم

    سلام به مریم بانوی زیبا

    سلام به دوستان بهشتی ام

    خدای من هرروز زیبایی های پرادایس مبهوت کننده تر میشه چقدر امروز این آسمان زیباست ترکیب رنگ آسمان ودریاچه ودرختان وچمن ها چه صحنه جادویی را رقم زده

    خداجونم من که میخوام ساعتها بشینم واین زیبایی ها را تماشا کنم ولذت ببرم وبا تو حرف بزنم سپاسگزار نعمتهایت باشم الان متوجه میشم چرا استاد جان مراقبه اش را در این فضای زیبا انجام میده آخه این فضا بوی عشق معبود ،بوی خدا را میده مگه میشه دید ولذت نبرد مگه میشه دید وسپاسگزاری نکرد مگه میشه دید ولب فرو بست خدایا شکرت

    خداقوت استاد جان عجب نردبان هیولایی ،ماشاالله به این شجاعت وقدرت بدنی شما که این همه شاخه های اضافه را بریدید چقدر این درختان احساس سبکی وشادی می‌کنند

    ای جانم مریم جانم که ابزار کار را به ما نشان میده یه میز ودوصندلی ،مریم جان احسنت ، شما از چه فضایی استفاده می کنید برا کار کردن روی سایت هوا هم به نظر عالی میاد ونسیمی که در حال وزیدن هست روح آدم رو تازه می کند چون با خودش بوی طبیعت وآب دارد وچقدر این حس واین بو لذت بخش هست خدایا شکرت

    خب از این زاویه کلبه چوبی دوست داشتنی استوار بر روی دریاچه هم پیداست چه ابهتی برای خودش دارد وچقدر زیباست

    عجب اره خفنی چقدر عالی دسترسی به شاخه ها بالاتر را راحت وآسان کرد وبازم ارزش ابزار اینجا مشخص میشود احسنت به این ایده ها وذهنهای خلاق دیگه نیاز نیست برا قطع شاخه های کمی بالاتر از نردبان بالا رفت

    خدای من استاد جان چقدر این دقت وپشتکار شما ستودنی است یه لحظه حس کردم آرایشگری هستید که دارید درختان را با زدن شاخه های اضافه اصلاح میکنید چه حس فوق العاده‌ای دارد پایان کار

    ای جانم مریم جان همیشه کنجکاوی شما برا من تحسین بر انگیز هست

    ای جانم استاد جان یه تشبیه به جایی یه لحظه ذهنم داشت برا خودش حلاجی می‌کرد که این یعنی هر چقدر که تو قوی باشی باید روی خودت کار کنی ولی تشبیه شما خیلی زیباتر بود این درخت مثل همان افکار منفی هست که افکار منفی زیادی بدنبال دارد این حس کمبود لیاقت بر میگرده به نداشتن عزت نفس، خود سرزنش کردن ،احساس خود کم بینی ،احساس گناه …… که همین جوری این افکار مثل این علف های هرز به هم وصلند اگر ما رو پاشنه آشیلهامون کار نکنیم از بیس باورهامون رو اصلاح نکنیم آشغالها را بدیم زیر مبل با اینکه هر روز داریم رو خودمون کار می‌کنیم اتفاق خاصی رخ نمی دهد درست مانند این درخته که همه را استاد جان قطع کرده ولی هیچ تغییری نکرده

    ای جانم بازم یه تشبیه زیباتر این شاخه های کوچک که در ظاهر بی اهمیت هستند مثل همون باورهای محدود کننده کوچیک اند که در لایه های زیرین ذهن قرار گرفتند برای رفع کردنشون واقعا جهاد اکبری در تمام زمینه هامی طلبد : کنترل ورودیها ،اعراض از ناخواسته ها ،توجه به زیبا یی ها وتحسین وتایید آنها ،توجه به ویژگی‌های مثبت افراد ومحیط اطرافمون ،توکل وایمان به خداوند ،کنترل ذهن ،سپاسگزاری به خاطر داشته ها ونعمتها ،دادن قدرت به خداوند وتمرین واستمرار زیاد

    بر خلاف آن باورهای اشتباهی که مشخص هستند وما میتونیم با کار کردن بر روی آنها وجایگذین باورهای مناسب آنها را در ذهن کم رنگ وکم رنگ تر کنیم

    این نگاهی که بعضی از افراد دارند که نباید شاخه های اضافی درختان را در بهار زد چون درخته دردش میگیره مثل انگلی میمونه که در بدن یه بیماری وجود آورده که بگیم خب شما فعلا داروها وانتی بیوتیک‌ها را مصرف نکنید چون انگل‌ها از بین میرند یا دردشون میگیره این تفکر ،تفکر احساسی است که بیاییم عقل ومنطق را بزاریم کنار واحساسات وعواطف بشری را بزاریم جاش که به قول قرآن میشه جهل

    چقدر چقدر اسناد من این دیدگاهتون رو دوست دارم وهرروز دارم سعی میکنم همینطور عمل کنم وحواسم به قانون احساس خوب = اتفاقات خوب واحساس بد= اتفاقات بد باشد .

    وهمانطور که فرمودید انسان باید

    بتونه در شرایط ناجالب به یه طریقی تمرکزش را از آن اتفاق ناجالب برداره وخودش را سرگرم کنه تا حال وهواش عوض بشه واحساسش کم کم بهتر وبهتر شود

    چیزی که باید از بین برود باید از بین بره وباید روی تفکر احساسی خود کار کنیم چون به نظر من خیلی مواقع این تفکر احساسی نسبت به نزدیکان میتونه سبب دلسوزی بی جا شود

    این علفهای هرز هر جا که دلشان بخواد بدون اینکه کسی بهشون رسیدگی کنه رشد می‌کنند وباعث می‌شوند که از این فضا نتونیم لذت ببریم ودرواقع یه انگل هستند که باید از بین بروند تا جلوی تکثیر آنها گرفته شود

    نکته : درسی که ما میگیریم این است که همه ما داریم از دید خودمون به دنیا نگاه می‌کنیم با تجربیات خودمون به دنیا نگاه می‌کنیم، به همین دلیل سفر مهاجرت ودر کل حرکت کردن دید انسان را نسبت به دنیا باز می‌کند وجهان بینی آدم را گسترش می‌دهد واین درسی است که دنیا را از دید خودمون نبینیم اگر یه ذره نگاهمون به دنیا گسترده تر شود خیلی از این نافهمی هایی که نسبت به بقیه داریم کم میشه چون همه را داریم از دید خودمون نگاه می‌کنیم از همان دریچه تنگ وباریکی که دنیا را شناختیم زندگی بقیه ودنیای بقیه را قضاوت می‌کنیم ولی وقتی خودمون یه ذره بزرگتر میشیم تجربه کسب می‌کنیم بالا وپایین روزگار را میچشیم وسفر می کنیم آنوقت متوجه میشیم که ما چقدر قضاوت بیهوده واشتباهات مختلف داشتیم

    پاکسازی تریل از درختان وعلف های هرز یه کار همیشگی هست مثل باورهای منفی ومحدود کننده که همیشه هستند وبرای کم رنگ کردن آنها باید همیشه رو خودمون کار کنیم ورودیهای ذهنمون را کنترل کنیم ، برای اینکه از زندگیمون لذت ببریم باید هرروز وهر روز باورهامون را اصلاح کنیم واگر این کار را نکنیم همانطور که علفهای هرز هرروز بیشتر وبیشتر می شوند ذهن ما هم پر از افکار منفی وباورهای محدود کننده میشه چون ما در یه محیط ایزوله ویا تنها در یه منطقه خاص زندگی نمی‌کنیم وهر لحظه وهر روز باورهای ما تحت تاثیر رفتار گفتار دیگران ،خانواده، رسانه ها میتونه تغییر کند

    همانطور که رویش علفها ودرختان هرز منابع درختان کاج که سبب زیبایی محیط می‌شوند را می‌گیرند واجازه رشد به آنها نمی‌دهند افکار منفی وباورهای محدود کننده هم اگر به حال خود رها شوند وما هرروز وهرروز روی آنها کار نکنیم تمام فضای ذهن ما را درگیر می‌کنند وباعث می‌شوند که ما همیشه در تررس ،دودلی ،شک ،اضطراب ،استرس ،نگرانی ،بیماری،بی ایمانی ،فقر ،زندگی کنیم وهیچ لذتی از این فرصتی که در اختیار داریم واز زندگی نبریم وهرچقدر این باورهای محدود کننده را از بین ببریم انرژی داریم برای رسیدن به اهدافمون انرژی داریم برای حرکت کردن رو به بالا به تعالی، ولی وقتی درگیر حاشیه ها هستیم واین انرژی روحی وذهنی ما را این انگل‌ها(باورهای محدود کننده ،افکار منفی ) میخورند دیگه انرژی برای حرکت کردن نمیمونه وباید هرروز درگیر بیهوده گیهای باشیم اما وقتی رو خودمون کار کنیم انرژی میگیریم وحرکت می‌کنیم ورشد می‌ کنیم ورشد، که این رشد تا ابد میتونه ادامه داشته باشد

    وفتی روی باورهای بزرگ و واضح ذهن کار می‌کنیم تازه می رسیم به این باورهای محدود کننده وکوچیک که کار کردن وانرژی بیشتری را می طلبد اما وقتی که تغییر کنیم جریانی از ثروت ونعمت وخوشبختی هست که وارد زندگیمون میشود

    درپناه الله شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت باشید در دنیا وآخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    مریم مهدوی فر گفته:
    مدت عضویت: 902 روز

    سلام به عزیزان دلم استادجان ومریم عزیزم

    وهمه دوستانِ عالیم

    خداروشاکروسپاسگزارم بابت یک روز عالی دیگر و این نشانه آکنده از درس وتجربه که ذهنی بازوپاک می طلبد تا به عمق قضیه پی برده وآن را در تمام ابعاد وجود وزندگیمان پیاده کنیم.

    سلامی عاشقانه وشکرگزارانه به پرادایس بهشتی ودرس های آموخته در آن وتمیزی وپاکی اش وطبیعت خدادادیش، الهی شکر ….

    باز هم یادآوری چیدن شاخ وبرگهای اضافی وسبکبال شدن درختان سربه فلک کشیده ونفسی عمیق از ته وجودشان تا آزاد ورها در زیر آسمان خداوند شکرگزارانه تر برآستان مقدسش خودنمایی کنند.

    مریم حان هم که به زیبایی عنوان می کنند در گوشه‌ای از این بهشت نشسته و از قدرت سرانگشتانش که برای رشدوپیشرفت سایت ودر واقع رشدوپیشرفت ما چه ها که نمی کنند ،بوسه می زنم بر دستان پاک ومقدست عزیزدلم

    وهمین است که انرژی مثبت آن برتاروپود وجودمان ماندگار می ماند وهرروز تزریق این انرژی، خالص تر وتاثیرگذار تر…..

    وجود ابزار عالی وکارآمد وقدرت آنها، مثل وجود ارزشمندتان با راهکارهای طلایی تان که تمام باورهای گذشته را می شوید ومی برد وجانی تازه در وجودمان طنین انداز می کند با هرروز پیوند خوردن وحاضری زدن وآموختن هایی که باید هرروز اتفاق بیافتد وچه چیزی مهم تر وحیاتی تر از آموختن وفضای ذهن را پاکسازی کردن از باورهای منفی وکاشتن ورسیدگی باورهای مثبتی که هرروز در ذهن‌مان تداعی کرده تا مثل درختان پرادایس سبکبال شده و جان تازه بگیریم ودر هوای پاک وجود خداوند ،نفسی از اعماق وجودمان بکشیم واز وجودش سیراب شویم …..

    استاد جان از این وَر خر افتادن رو عالی اومدید….

    واقعا تفکر احساسی ما رو نابود کرد ،یه عمر در کنار خانواده خود رشد می کنیم وآنها هم با باورهای گذشته اجدادونیاکان خود رشد کرده اند وبعد که آگاه می شوی که باید خود را جدا کنی ورها وآزاد ،احساسات بی اساس نمی گذارد ودلسوزی های بیجا وخانمان سوز که مثل پیچک دورمان احاطه شدند وحال که می دانیم کافیست خود را جدا کنیم ،وابستگی های عاطفی وبعضا مالی نمی گذارد، افکاری چون اگر بروم ارث گیرم نمی آید ،عاق می شوم ،وام می خواهم بگیرم ضامن ندارم وبا هر خفت وخواری می مانم وتا آنجا ادامه پیدا می کند که این احساسات پوچ وافکار منفی مرا به مرز خفگی می کشانند،آگاه هستم ولی به قول قرآن کور،کر ولال می شوم ونمی دانم که باید از وابستگی ها رها وبه قدرت خداوند ایمان پیداکنم وایمانی که از یک باوری عمیق باید ریشه بگیرد وخداروهرنفس شکر می کنم که استاد ریشه را در وجودم کاشت ومن هرلحظه مراقب بودم ،من تمام تعلقات را ازبین بردم چون به مرز خفگی رسیده بودم اما خداوند در آنی دستانم را در دستان استاد قرار داد ،من تسلیم محض شدم وخودم شدم و صحبت هایی که آرامش بخش وجودم بودند وبا عمل کردن به آنها وجودم دگرگون شد ،مثل ترک کردن یک معتاد،دردها کشیدم اما دردش شیرین بود چون دیگر ایمان وباورهای من دستخوش تغییرات توحیدی شده بودند وکلام استاد، جانم را صفا داد.

    امروز با عزیزدلم تنها هستم وخلوت گاهی برای رشدوپیشرفتم، یعنی خداوند چه زمان مناسبی مرا وابسته خودش کرد و دلبسته این سایت واستادش که در عرض دوماه با استاد بودنم نتایج عالی وبی نظیر رقم بخورد و هرروز جلو چشمانم هستند ومن شکرگزارتر وبه طبع با داشتن ایمانی بیشتر به فراوانی در همه چیز ومصداق جمله زیبا وپرمغز اندکی صبر ،سحر نزدیک است.

    آرامش، احساس عالی در کنار بودن در این مسیر جادویی آنقدر درونم را سیراب کرده که در وصف نمی گنجد.

    من هنوز از نوشتن تجربه دوستانم می بینم که چه رفت وآمدهایی هنوز دارند واحساساتی که آنها را رها نکرده وبعد منتظر نتیجه هستند ،نمی خواهم قضاوتی کنم اما دور وبرم می بینم که همین رفت وآمدهای بیهوده و بی اساسی که به ویژه در فرهنگ ایرانی رایج وجز آسیب‌های روحی وجسمی چیزی ندارد ،مثل گذشته خودم وتجربه رو تجربه کردن خطاست ،من نمی توانم کسی رو جز خودم تغییر دهم ،خودم را از احساسات آسیب زا ورفت وآمدها رها کردم وواقعا سبکبال شدم وارزشش را الان شاهد هستم ،تضاد ها را درک کردم وعقب افتادگی هایم را وسعی کردم آرام آرام خود را رها کنم بنابراین با قدم گذاشتن در این سایت وگوش کردن و عمل کردن به راهکارهای ناب استاد ،جهانم عوض شد ودیدگاهم نسبت به همه چیز تغییر اساسی کرد .

    باور به فراوانی را درک کردم ،به جایی برای ادامه زندگی هدایت شدم مالامال از درخت وگل وگیاه وسرسبزی و طراوت ،تغییر دنیایم از چشم‌انداز دیگربا تغییر باورها ودیدگاه هایم وخود را از تمام باورهای محدود کننده وذهنیت های منفی جدا کردم وااالی که مثل این پیچک های دور این درختان کاج ،راست وجودم را گرفته وتا مغزم نفوذ کرده بودند وذهنم را محدود وبه واقع در جهنم زندگی می کردم وامروز به وضوح درک می کنم که خود انتخاب کرده بودم ومن سعی کردم هرروز با لذت وعشق ،زندگی در بهشت را در همین دنیا تجربه کنم با تغییرات اساسی …

    هرروز عاشقانه تر ادامه دادم ونتایجم هم که مشخص است به لطف خداوند ووجود ارزشمندتان در جای جای این زندگیه بهشتی ولبریز از نعمت وفراوانی ………..

    خدایابی نهایت شاکروسپاسگزارم.

    استاد جانم پیشانی تان را می بوسم وتشکرو قدردانی می کنم که چقدر از وجودتان وصحبتهای ارزشمندتان بهره برده و سپاسگزار خداوند هستم.

    در پناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی باشید و بدرخشید، عاشقتونم.

    خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

    متشکرم متشکرم متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    پریا بیگدلی گفته:
    مدت عضویت: 1243 روز

    سلام به استاد عزیز و دوستای خوبم و مریم جون عزیزم

    استاد تو این فایل گفتن وقتی ما روی خودمون کار میکتیم باورهای محدود کننده بزرگ رو پیدا میکنیم تازه آشغالای وجودمون میزنه بیرون و میفهمیم چقدر کار داریم برای بهتر شدن

    این موضوع دقیقا موصوع منه من چند وقت پیش که 12 قدم رو شروع کردم حس میکردم دو سه تا باور مخرب دارم اونارو بخشکونم همه چی حل میشه ولی الان بعد امتمام دوره و دورباره شروع کردنش میفهمم عه عه من خیییلی کار دارم برا بهبود خیییلی کار دارم خیلی فقط یکی دوتا نیستن هزاران هزار مسائل ریزتری هست که نمیزاره مسائل درشت تر از بین برن با امید به خد و توکل به خدا جلو میرم ببینم چی میشه

    مرسی ازت خدایا شکرت بخاطر این زیبایی خدایا شکرت بخاطر وجود این بهشت زیبا بخاطر شنیدن این موضاعات و گفته شدنش از طرف استاد

    خدایا شکرت خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    رها احمدی گفته:
    مدت عضویت: 372 روز

    سلام سلام استاد جان و مریم جان امیدوارم غرق در شادی باشید

    این فایل نشانه امروز من هست و از دیدنش خیلییی خوش حال شدم

    چون در مورد موضوعی هست ک دو روزه دارم روی خودم کار میکنم و اونم اینه ک جلوگیری کنم از رشد افکار منفی و دو روز پیش داشتم توی دسته بندی فایل های رایگان میگفتم من الان باید روی چی کار کنم و دیدم دسته توانایی کنترل ذهن برام خیلی پر رنگ تر هست چون چند روزی بود ک ب شدت در گیر استرس بی خود بودم و از کاه برای خودم کوه می‌ساختم و برای همین این دسته بندی رو شروع کردم و امروز صبح ک از خواب بیدار شدم گفتم اول نشانه امروزم رو میبینم و بعدش میرم سراغ فایل های اون دسته و چقدر کیف کردم ک موضوع نشانه ام همون موضوعی هست ک ب صورت جدی شرو کردم و خیلیی خوشحالم الان

    و دقیقا همینطوره من خودم رو یه جنگل تصور می‌کنم ک پر از این درخت های هرز هست و باید این جنگل روح ام رو پاکسازی کنم و این نیاز ب تلاش داره و این تعهد ک استمرار داشته باشم

    از بس تعهد دادم و نوشتم و عمل نکردم واقعا خسته شدم بعد خیلی توی اینترنت گشتم چرا اینطوریه ک من هر بار برنامه میریزم تهش یه هفته اجرا می کنم و بعدش یادم میره و فهمیدم ک من برنامه ریزی آن بیش از توانم بوده برای همین تصمیم گرفتم هدف های واضح داشته باشم و در حد توانم بنویسم و برای رسیدن بهشون ب خودم جایزه بدم

    و الان اینو قبول کردم و احساس خیلییی بهتری دارم

    باید یه بار دیگ این تیک صحبت اسناد رو گوش کنم و یادداشت برداری کنم

    سپاس گزارم استاد جونم و مریم کیوت و عزیزم

    عاشقتتونم

    و تهش دم خودم گرم ک یه روز دیگ شروع عالی داشتم و دم خدامم گرم ک هدایتم کرد برای شروع یه روز عالی و فوق العاده

    خدایا شکرتتتت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    مریم دیناشی گفته:
    مدت عضویت: 1047 روز

    خدا رو شکر که تونستم یه قسمت دیگه از سریال زندگی در بهشت رو ببینم و لذت ببرم و درس بگیرم

    درسهای زندگی ،وتجربه های بزرگی در این سریال زیبا وجود داره که بله به راحتی میشه یه زندگی زیبا و قشنگ رو ساخت.

    خدایا شکرت برای این همه آگاهی ،شناخت و فراوانی

    چقدر این کشور زیباست، چقدر همه چی روی مدار درست ونظم عالی قرار داره،خدایا هزاران بار شکرت

    خدایا شکرت برای این رابطه زیبا و قشنگ استاد در کمال احترام از عزیزش می‌پرسه که بریم اونور کارکنیم و بعد جواب خانم شایسته عزیز که میگه هر چی حستون میگه ،،چقدر زیبا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    مهدی گفته:
    مدت عضویت: 1156 روز

    به نام خداوند خالق زیبایی ها

    سلام و درود به استاد عزیز و خانم شایسته مهربان

    خدایا شکرت برای این همه زیبایی و فراوانی

    خدا رو شکر که تونستم یه قسمت دیگه از سریال زندگی در بهشت رو ببینم و لذت ببرم و درس بگیرم

    درسهای زندگی ،وتجربه های بزرگی در این سریال زیبا وجود داره که به راحتی میشه یه زندگی زیبا و قشنگ رو ساخت

    خانم شایسته رو میشه دید که چقدر خوشحال و با روحیه هستن ، و همیشه همراه استاد عزیز ،کمک حالشون میشن و کلی روحیه و انگیزه برای حرکت به جلو میدن

    و توی هر قسمت یه نکته طلایی هم واسه ما میگن که واقعا تأثیر گذاره و فوق‌العاده

    نکته جالب و بسیار عالی که استاد جان فرمودند

    در مورد اینکه بعضی ها میگن درخت رو قطع نکن گناه داره ،یا زمستون ببر،خیلی مفید بود چون خیلی‌ ها این تفکر رو دارن که احساسی برخورد می‌کنن و نمیتونن با ذهن آروم اون کاری رو که باید انجام بدن ،،موفق نشن در انجام دادنش

    و استاد عزیز که به راحتی ذهنشون رو از روی ناخواسته ها بر میدارن و میذارن روی نکات مثبت و زیبایی ها

    خدایا شکرت برای این همه آگاهی و شناخت و فراوانی

    چقدر این کشور زیباست، چقدر همع چی روی مدار درست ونظم عالی قرار داره،خدایا هزاران بار شکرت

    خیلی‌ اطلاعات مفید و ارزشمندی رو توی این مسیر زیبا دارم کسب میکنم

    سپاس فراوان از خدای مهربانم

    شاد و پیروز و سربلند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    زینب ندرلو گفته:
    مدت عضویت: 999 روز

    به نام خدای هدایتگر

    چند روزی میشه که دیدن این سریال بی نظیر رو شروع کردم

    و خدامیدونه چقدر تو این چند روز درکم بهتر شده

    اگر میخای خوشبخت بشی خدا هدایتت میکنه

    اگر میخای شاد باشی خدا هدایتت میکنه

    اگر میخای ثروتمند بشی خدا هدایتت میکنه

    و همچنین اگر میخای غمگین باشی خدا هدایتت میکنه

    اگر میخای فقیر بشی خدا هدایتت میکنه

    اگر میخای بدبخت بشی خدا هدایتت میکنه

    خب حالا چطور من به این جهان می‌فهمونم چی میخام ؟

    با فرکانس ام

    احساسی که در هر لحطه در من شکل میگیره داره میگه من چه فرکانسی میفرستم

    و اون نتیجه رو مشخص میکنه

    وقتی این قانون رو درک میکنیم مهم نیست چه اتفاقی افتاده و چرا حال تو بد

    تو فرکانس بد میفرستی و اتفاقات بد برات میافته

    .

    اولش یکم این حالمو بد کرد گفتم من که خیلی زیاد تو حس بد میرم پس دارم همش فرکانس بد میفرستم

    اما فهمیدم خود این کار هم اشتباه و باعث میشه بیشتر تو حال بد باشم

    با یکی دو بار حس بد یا حس خوب اتفاقی نمی‌افته پس نباید خودمو نگران کنم

    باید تا میتونم کاری کنم که حالم بهتر بشه

    هر کاری که به ذهنم میاد

    ممکن برای یکی مثل استاد قطع وردن درختان باشه

    یکی دوش گرفتن

    یکی رقصیدن و ورزش کردن

    به یه سطح آرامش ذهنی که رسیدم میتونم هی حالمو بهتر و بهتر کنم

    فقط نباید خودمو برای اون حال بد سرزنش کنم و تو اون حال نمونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    صدف صادقی گفته:
    مدت عضویت: 627 روز

    بنام خدای فراوانی ها

    سلام به استاد عزیزم مریم جان و‌همه اعضای خانواده صمیمی ام

    2 تا نکته ازین قسمت که تو ذهنم مانور داد

    یکی اینکه اگر خودمو در گیر حواسی کنم انرژی که باید صرف خواسته ها و اهدافم کنم میره صرف تولید ناخواسته ها میشه و خواسته ها هم دور میشن

    و یکی اینکه گیر ندم حتی تو ذهنم به ادم ها وسیع نگاه کنم من جای اون ها نیستم

    اون ها که تو شرایط من نیستن و نبودن که من با دید خودم نگاه کنم بهشون

    دلیل عصبانیت ما ادم ها از هم همینه

    به جای تمرکز روی نکات مثبت یه طوری رفتارشو به خودمون تعمیم میدیم که ذهنمون ازون طرف هیولا میسازه

    این می تونه نسبت به شرایط هم باشه

    یه جوری به شرایط از دید کوچک نگاه کنیم که واسمون جهنم بسازه

    ارتباط با خدا می تونه ذهن ما رو وسیع کنه که اصلا به خودمون و‌جهان با دید بالا نگاه کنیم

    همه انسان ها رو‌افرادی ببینیم که اومدن در جهت تعالی‌شون

    نباید شبیه افکار من باشن

    اونا رو باید اونطوری که هستن تو ذهنمون بپذیریم

    نه اونطوری که می خوایم باشن این خودخواهی بزرگی هست که بخوام دست به تغییر فرد دیگه بزنم چرا اصلا باید اون رو تو ذهنم دسته بندی کنم قضاوت کنم شخصیت و کارهاشو …… همچین حقی ندارم

    حتی نسبت به کسی که بیتشرین ضربه رو در ظاهر خوردم در گذشته حق اینو ندارم که تو ذهنم تنفر بهش بدم یا اون رو به خاطر یک‌سری ویژگی هاش رد کنم یا بهش برچسب بزنم

    من نسبت به افراد نزدیک اینطوری میشم یه وقت هایی و می خوام ازین به بعد رفتارشون رو به خودم نگیرم و توقع رو از 10٪ به 0٪ برسونم

    ما فکر می‌کنیم که حرف های اطرافیان رو ما اثر نمیکنه

    ولی اینطوری نیست که بشنویم و قوی باشیم‌

    اصلا نباید بشنویم چون کار ذهن اینه وردی ها رو حالا هر جی که هست پردازش و گسترش بده

    پس بهتره اصلا ورودی قطع

    نه اینکه بیام بگم‌به خودم بزارم آسون بگیرم

    آسون گرفتن یعنی ایزوله 100٪

    من قبلا فکر میکردم خیلی کار سخت یا بدی هست

    به وقتایی باید از ناخواسته ها سر در بیارم

    نمی‌دونم‌منطق و‌ریشه این کار ‌‌و فکر من کجا بود ولی به قول قرآن وعده و وسوسه های شیطان سست ‌وبی اساسه

    واقعا این تفکر که من داشتم و‌ناخوداکاه چند وقت یکبار منو‌وارد جاده خاکی می کرد چقد ریز وجود داشت ‌‌من اون و منطقی میدیدم وهر دفعه به ندایش مثل گوسفند به صورت خودکار لبیک می گفتم

    انگار که باید انجام میدادم ….

    اینجا با این نوشتن می تونم تغییرشو شروع کنم

    لازم نیست چند وقت یکبار ببینیم دور و برم چه ناخواسته هایی هست که مثلا درستش کنم

    لازم هست همیشه ‌‌همواره به صورت سفت و سخت کنترل کنم

    و‌فکر هم نکن این کنترل کردن همیشه سخته

    نه خیر لذت بخشه چرا ؟ چون اولا حالم رو خوب دوما سرعت رسیدن به خواسته ها رو‌بالا تر میبره

    پس کجاش سخته ؟

    سخت اونه که درگیر ناخواسته ها بشی به اسم مثلا تغییر حال و هوا

    ( دقیقا دعواهای‌بین زن و‌شوهرها به اسم نمک زندگی من مطمئنم اونا تو ذهنشون این دعوا ها رو طبیعی و به عنوان ضروریت می دونن )

    تمام کارهای ما ریز تا درشت توسط مغز و ذهن ما ران میشه

    حتی دقیق تر از چیزی که فکر می‌کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: