https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/02/abasmanesh-16.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-02-18 08:18:522024-02-14 07:28:53سریال زندگی در بهشت | قسمت ١41
382نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
برام بسیار جالبه که هرزمان خانم شایسته ی عزیز شروع به صحبت می کنند استاد کاملا سکوت می کنند و کاملا گوش میدهند . یعنی استاد هم یه گوینده و هم یه شنونده عالی هستن. برام واقعا جالبه. شاید به این خاطر توجهم جلب شد چون من مردانی در اطرافم دیدم که اگر در یه مطلبی خوبن دیگه فرصت حرف زدن به بقیه نمیدن و اصلا گوش شنوا ندارن و متکلم وحده میشن و این یک خانم رو اذیت میکنه اینکه حرفاشو نشنوی و فقط بخوای خودت حرف بزنی. تازه اگه یه وقتی هم حرفشو شنیدی هی بخوای بهش راهکار بدی و ….. میخوام با این دید به این موضوع نگاه کنم. که مواجه شدن با این تضاد این خواسته رو در من بوجود آورد که من میخوام همسری داشته باشم که در کنار هم هر دو بتونیم خودمون رو بروز بدیم و یک رابطه ی دوطرفه داشته باشیم جایی که نیازه هر دو شنونده باشیم و در عین حال هر دو نفر بتونیم افکارمون رو بروز بدیم. باید سعی کنم دلخوری مو جایگزین کنم با این خواسته: که آره اینم یه خواسته ی دیگه که میتونم بهش برسم. مثل نگاهی که استاد به تضادها دارن.
تصاویری که نشون میدید فوق العاده زیباست . با اینکه من در گیلان زندگی میکنم و تو این باغها و دریا بزرگ شدم بازهم از دیدن تصاویر شما سیر نمیشم و شیفته تر میشم. برای خودم هم عجیبه.
ممنونم استاد و خانم شایسته ی عزیزم که لحظاتتون رو با ما شریک میشید و مارو در حس خوبتون شریک می کنید.سپاس🍀🍀🍀🍀🍀💖💖💖💖💖💖💖🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌹🌹🌹🌹🌹🌹
سلام آوا جانم چقدر به نکته ی خوبی اشاره کردید من هم قبلا به این خواسته توجه نکرده بودم و به چشم یک تضاد ندیده بودمش ولی با خوندن کامنتت این خواسته در منم شکل گرفت میخوام همسری داشته داشته باشم که شنونده ی خوبی برای حرفام باشه تا با اشتیاق بدون ترس از اینکه یه وقت از حرفام ایراد نگیره در مورد افکارم باهاش صحبت کنم.
من قبلا هر جایی زیبایی میرفتم ،خیلی سپاسگزاری میکردم و حس خوبی داشتم ولی از وقتی واردسایت شدم و دیدن سریالها ،به طرز فوق العاده ایی نگاهم تغییرکرده ب زیبایی ها ،و چنان محو تماشا و سپاسگزاری و دیدن زیبایی ها میشم که کلا جنسش فرق کرده ،
نگاهم خیلی ناب شده ،خیلی بیشتر در جستجوی قشنگی ها هستم ،خیلی سپاسگزار شدم ،
و همینطور که مریم جان گفتن ،که خیلی از اون مناظر و که تحسین کردن در کتاب بعددر واقعیت دیدن ،خیلی لذت بردم و بهم یاد اوری شد که من هم خیلی از چیزهای که تجسم کردم ،و از دیدنشون شگفت زده شدم ،
امشب به طور اتفاقی هدایت شدم به فصل چهارم روزشمار تحول من. تا امشب نمیدونستم که این روزشمار ادامه پیدا کرده.
من تقریباً تیرماه پارسال روزشمار تحول من رو از ابتدای فصل یک شروع کردم و هر روز میدیدم و ردپا میگذاشتم تا آخرین روز از فصل سوم روزشمار تحول من. که روز آخر از فصل سوم برای من روز ۷۴ ام بود.
امشب که به لطف الله هدایت شدم به فصل چهارم، یکدفعه گفتم بذار ببینم فصل سوم رو تا کجا رفتم. و دیدم در ردپایی که از خودم جا گذاشتم، نوشتم که این برگ ۷۴ و برگ آخر روزشمار تحول من از فصل سوم است.
امشب خیلی تعجب کردم. واقعاً نمیدونم روزهای ۷۵ تا ۹۲ بعداً به فصل سوم روزشمار اضافه شدهاند یا همون موقع هم بوده ولی من در فرکانسش نبودم و به دلایلی ندیدم و از دید من پنهان شده بوده.
به هر حال امشب تصمیم گرفتم روزشمار رو از همین روز ۷۵ ادامه بدم. یعنی روز ۷۵ از فصل سوم روزشمار تحول من.
و به خودم تعهد میدم که به امید خدا و با لطف و کمک الله هر شب یک روز از روزشمار تحول رو دنبال کنم و فایلش رو ببینم و یک ردپا از خودم به جا بذارم. انشاالله.
فایل روز ۷۵، قسمت ۱۴۱ سریال زندگی در بهشته.
استاد عزیزم و مریم جانم در حالی که دوربین کوچیکی رو با بند مخصوص به گردنشون آویزون کردند، سوار بر اسکوتر از مناظر زیبای پیش روشون فیلمبرداری میکنند.😍😍😍
و من محو تماشای این همه زیبایی میشم. یکهو با شروع فایل چشمهام باز میشه از شدت رنگ و نور. 😇😇☀️💚💛🧡❤️💖💙
رنگ آبی آسمون، رنگ سبز درختها و چمنها، لباسهای رنگی پنگی و متنوع و قشنگ مردم توی خیابون، ماشین قرمزی که از اتوبان خلوت و تمیز رد میشه و…
همه جا انقدر تمیزه، انقدر تمیزه که انگار همین یک ساعت پیش جارو شده و شسته شده. آدم لذت میبره از این همه زیبایی و تمیزی. خدایا شکرت.
ممنونم که این همه زیبایی رو به ما نشون دادید.
خدایا… استاد چه جای قشنگی رو انتخاب کردید برای نشستن و فایل ضبط کردن. خیلی زیباست. خیلی. أدم مدهوش میشه.
عاشقتونم استاد جان عزیزم. عاشقتونم مریم زیبا و نازنینم. عاشقتونم و کلی کیف میکنم وقتی صداتون رو بچگونه میکنید و بچگونه حرف میزنید. اونجا که میگفتید ماهیبچه بپر! 😍🤩😍😍🥰
کیف میکنم و لذت میبرم از این رابطه قشنگ و عاشقانه و انسانی و بینظیر استاد و مریم جان. یعنی شما بینظیرید.
تجربه مریم جانم چقدر عالی بود وقتی از واقعی شدن تصاویر کتابهای معماری خودشون میگفتند. هر تصاویری که در کتابهاشون دیده بودند در سفرها براشون زنده شده بود. یعنی انقدر محو زیباییهای کتابها شده بودند و بر اون زیباییها تمرکز کرده بودند که اونها براشون واقعی شده. خدایا شکرت. شکرت به خاطر وجود مریم عزیز که اینقدر خوب حرف میزنه و توضیح میده و بر زیباییها و نکات مثبت تمرکز میکنه و اصللاً جز زیبایی نمیبینه.
چقدر خوشاستایل و خوشلباس هستین مریم جون. 😍 هم شما و هم استاد عزیزم.
توضیحاتی که درباره دوره به صلح رسیدن با خودمان دادید خیلی خوب و دقیق بود و ترغیبم کرد به اینکه برم و بررسی کنم و در اولین فرصت تهیهش کنم. چون شدیداً به کنترل ذهن و پیدا کردن کلیدهایی در این زمینه نیاز دارم.
خدا رو شکر میکنم به خاطر وجود شما دو نازنین. ❤️🌷🌷
یاد یکی از اهنگ های گروه ۲۵ باند افتادم که ذختره میخونه ..
یه باد خنک هو هو
یه ماه پر رنگ هو هو
یه شام خوش طعم هو هو هو
یه ماچ محکم 😘😘
یه جای و اروم و خلوت و ساکت
یه قلعه میسازیم ماها به شعر و ماسه
وووووو
همه چی خوبه خوبه خوبه
یه زیلو زیرمون چند ظرف و میوه توش
وووو
تو هستی روبروم
حالمونم خوب خوب
یه همچین حسی داره کنار ساحل و اب
ووووو
دوربینت رو ورداری ببندی به کمرت و سوار اسکوتر شی دور شهر رو بزنی و زیبایی ها زو فیلم بگیزی و حال کنی
ماهی بچه زو ببینی..
اون دو تا زوج و اون پشت که دارن که ساخل رو نکاه میکنن..
کنار ساحل زده فقط حال و الکل نزن و شنا نکن .. فقط بشین و ماهی بچه زو نگاه کن و در مورد به صلح رسیدن با خودت حرف بزن..
یه جاهایی میرسه اینقدر کنترل ذهن سخت میشع و هی همش با خودت میگی خدایا واقعا نمیتونم حریف این ذهن فقیر بشم.. واقعا کم اوردم این ذهن اینقدر فقیره که هرچی تلاش میکنی نمیتونی حریفش بشی.. پس باید از یه ابزار قوی استفاده کنم و یه کلید داشته باشم تا قفل این مغز رو باز کنم ببینم چی توشه که هر کاری میکنم نمیتونم حریفش شم !!!
واقعا بعضی وقت ها به خودم میگیم نمیتونم حریف این ذهن شم اینقدر که فقیره !!!
نمیتونم ذهنم رو کنترل کنم..
پس یه کلید میخوام تا اول قفل مغزم رو باز کنم !!!
به زیبایی توجه کنم و راجب اون ها صحبت کنم تا به سمتشون هدایت شم..
دلم میخوام منم کنار ساحل باشم و یه کلاه افتابی سرم بذارم و صندلی بذارم و در حال کشیدن یه سیگار برگ امریکایی ساحل رو نگاه کنم و عینک افتابی رو چشمام بزنم..
چه زیبایی هایی اسکوتر سواری در این هوای مطبوع و این فضای سرسبز و عالی و ساحلی خدایا شکرت .واین هماهنگی و عشق بی شرطی که بین استاد و خانم شایسته است.احسنت تبارک الله. خدایا مارا هدایت کن به مسیرهای زیبا.
خدایا بابت فقط دیدن زیبائی ها و تحسینشان سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم.
به نام مهربان پروردگارِباسخاوتِ هدایت گرم که منو به این سایت واین آگاهی ها واین مسیرتوحیدی هدایت کرد تا قوانین جهانش رو بشناسم وباهماهنگ کردن باورهام باخواسته هام،خالق عامدانه ی تجربیات باشکوهم باشم👍🏻✅
ردپای پراز عشق ۷۵👣👣👣💚
استادعزیزمن از اواخر سال گذشته شروع کردم به دنبال کردن جدیه سریال زندگی دربهشت وخداروشکر درطول این یکسال به سفرهای زیادی هدایت شدم مخصوصا به سفرهای شمال کشور که بسیارشبیه پارادایس بود
ومن هنگام تجربه ی اون خواستهام آگاه بودم که بخاطر ورودی هایی هست که با دیدن سریال زندگی دربهشت به ذهنم دادم
من تلوزیونو از سالها قبل قطع کرده بودم،فضای مجازیم امسال خیلی کمترش کردم ،اینستام انصافا روزی نیم ساعتم نمیرم ،همه ی زمانهام با سایت شما ودیدن وشنیدن آگاهی های شما پرمیشه چون دارم نتیجه میگیرم چون تازه دارم درک میکنم قوانین واقعا جواب میده ،بااااید مداومت بخرج داد باید ادامه دادن رو ادامه داد و ازطی کردن این مسیر لذت بُردباید مدت زمان بیشتری در احساس خوب موند تا اتفاق خوب طبق قانون بیوفته👍🏻
استادمن دوره ی به صلح رسیدن رو تهیه کردم گوش کردم و دیدگاه نوشتم و جامشم گرفتم🙈
البته اولش نمیدونستم جام میدین🤭🤭بعدکه دوره رو تموم کردمو جام گرفتم متوجه شدم وکلی ذوق کردم
اماباتوجه به بالاتررفتن فرکانسم که از نتایجم مشخصه من فرکانسم بالاتررفته،نتیجه هایی چون روابط باکیفیت تر،بالاتررفتن درآمد،خرید ماشین صفرو ….
متوجه هستم که مدارم بالاتررفته حالا مشتاق شدم برم باز اون آگاهی هارو دوره کنم وازشون بهرمندشم چون میدونم حالا چیزهای جدیدی ازش درک میکنم
همه ی فایل ها و کتابها و آگاهی ها همینن،هربار با درک جدید میخونی ومیبینیشون اونا ها هم برات حرف های تازه ای برای گفتن ودرک شدن دارن
من عاشق قانون توجه برنکات مثبتم چون همه چیز ازهمینجاشروع میشه
چون من موجودی فرکانسیم وبرای تجربه ی اتفاقات خوب چاره ای ندارم جز اینکه دراحساس خوب بمونم
وخدارو هزاران بارشکر که بااین سایت میشه به راحتی ورودی های مناسب داد به ذهن و مدت زمان بیشتری دراحساس خوب موند
خوشحالم از تغییر مثبت هر روز خودم،اینو وقتی میفهمم که حال خانواده ام هم با تغییر من خوب شده
دیگه پذیرفتم که خودم مسئول زندگی خودم هستم
با هر بار عصبانیت پی میبرم که خودم ضعف دارم و سری خودم رو به احساس خوب نزدیک میکنم.
با دیدن این فایل هم این حس بهم دست داد و فهمیدم که میتونیم با توجه و تمرکز روی نکات مثبت زندگی خودمون و دیگران و ساختن باورهای قدرتمند اون ها را وارد زندگیمون کنیم و از تجربه کردنشون لذت ببریم.
خدایا سپاسگزار تو و دستان تو هستم که منو تو این مسیر تغییر همراهیم میکنند،شکرت🌹
خدارو سپاس که در مدار روز ۷۵ سفرنامه هستیم .به هر چی توجه کنی از همون وارد زندگیت میشه .گاهی من فقط توی سایتم میخونم و میبینم اما حواسم جایی دیگه س ، درواقع کانون توجهم جاییه که نباید باشه روی نازیبایی و نکات منفی اما امروز به محض اینکه به این رسیدم ، سعی کردم از فایلهاو سایت بیام بیرون و کاری کنم که احساس خوبی داشته باشم همینکاروکردم .. من گیییر داده بودم توی سایت داشتم دنبال جمله ای میگشتم که حالمو خوب کنه دریغ از اینکه همه چی در درون منه نه بیرون من نه توی سایت یا هرکجای دیگه ای . گاهی اصل فراموش میشه اصل اینه که احساست خوب باشه .هنوز ترمزهایی از باورهای مذهبی درخودم میبینم ونمیذارن به مداربالاتری برسم مداربالای خوشحالی و رضایت از زندگی وصلح باخود وعزت نفس ..هنوز احساس گناه باهامه بااینکه فکرمیکردم باورام تواین زمینه درست شده ولی بازهم جای کاردارم .
وقتی در لحظه زندگی میکنم حالم خیییلی خیلی خوبتر از وقتای دیگه س ..هنوز هم فکرمیکنم اونایی که حالشون خوبه ، الکی سرخوشن و به فکر یللی تللی و لهو ولعب هستن به فکراخرت و کار خیر و توشه برای اخرت نیستن . این کلمه توشه اخرت الان یادم اومد که چندین و چندبااار در دوران مدرسه تو کتابها اورده شده بود .. توشه اخرت ..چققدر مغزم پر شده از این باورها ..حالاکه مینویسم یادم میاد ..چقدر استاد میگن این باور سیمانگونه س که ثروت مارو از خدا دور میکنه ، راست میگن دقیقا همینطور فکر میکنم . چون تا یه نفرو میبینم شادو خوشحاله و تیپ مورد علاقشو زده و ثروت داره روابط عالی داره ، اولین چیزی که میاد به ذهنم همین باوره ….. خدایا چقدر ذهن ما از باورهای ضعیف کننده اشباع شده .
باید سعی کنیم باتکامل این باورهارو قدرتمندکنیم تا خدا هم پاسخ فرکانس جدید مارو بده
بنام خدایی که خودش ما رو همیشه به مسیر بر میگردونه
سلام به همگی
روز ۷۵ سفرنامه ام
اتفاقا امروز داشتم به این فکر میکردم که پارسال همین موقع که وارد سایت شدم با جدیت و تعهد و به نیت دادن ورودی مناسب دنبال میکردم
ولی الان با اینکه بازم میبینم ولی اون تعهد عمیق و با ذوق و شوقم کم شده و این فایل برام یادآوری شد که
اصل
دادن ورودی های مناسبه و چقد این جمله استاد رو دوست داشتم که گفت من اگه جای بچه ها بودم با هدف این میدیم که به ذهنم ورودی خوب بدم تا تو زندگیم بیشتر هدایت شم به سمت زیبایی ها
خدایا شکرت
و اینکه ما همیشه باید تعهد بدیم تا واسمون روتین بشه و هیچ وقت هم نباید بگیم خوب دیگه ازین جا به بعد یاد گرفتم دیگه زیاد سفت و سخت هم نگیرم اشکال نداره
به نام خداوند بخشاینده و مهربان
روز ۷۵ام از روزشمار زیبای تحولم
برام بسیار جالبه که هرزمان خانم شایسته ی عزیز شروع به صحبت می کنند استاد کاملا سکوت می کنند و کاملا گوش میدهند . یعنی استاد هم یه گوینده و هم یه شنونده عالی هستن. برام واقعا جالبه. شاید به این خاطر توجهم جلب شد چون من مردانی در اطرافم دیدم که اگر در یه مطلبی خوبن دیگه فرصت حرف زدن به بقیه نمیدن و اصلا گوش شنوا ندارن و متکلم وحده میشن و این یک خانم رو اذیت میکنه اینکه حرفاشو نشنوی و فقط بخوای خودت حرف بزنی. تازه اگه یه وقتی هم حرفشو شنیدی هی بخوای بهش راهکار بدی و ….. میخوام با این دید به این موضوع نگاه کنم. که مواجه شدن با این تضاد این خواسته رو در من بوجود آورد که من میخوام همسری داشته باشم که در کنار هم هر دو بتونیم خودمون رو بروز بدیم و یک رابطه ی دوطرفه داشته باشیم جایی که نیازه هر دو شنونده باشیم و در عین حال هر دو نفر بتونیم افکارمون رو بروز بدیم. باید سعی کنم دلخوری مو جایگزین کنم با این خواسته: که آره اینم یه خواسته ی دیگه که میتونم بهش برسم. مثل نگاهی که استاد به تضادها دارن.
تصاویری که نشون میدید فوق العاده زیباست . با اینکه من در گیلان زندگی میکنم و تو این باغها و دریا بزرگ شدم بازهم از دیدن تصاویر شما سیر نمیشم و شیفته تر میشم. برای خودم هم عجیبه.
ممنونم استاد و خانم شایسته ی عزیزم که لحظاتتون رو با ما شریک میشید و مارو در حس خوبتون شریک می کنید.سپاس🍀🍀🍀🍀🍀💖💖💖💖💖💖💖🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌹🌹🌹🌹🌹🌹
سلام آوا جانم چقدر به نکته ی خوبی اشاره کردید من هم قبلا به این خواسته توجه نکرده بودم و به چشم یک تضاد ندیده بودمش ولی با خوندن کامنتت این خواسته در منم شکل گرفت میخوام همسری داشته داشته باشم که شنونده ی خوبی برای حرفام باشه تا با اشتیاق بدون ترس از اینکه یه وقت از حرفام ایراد نگیره در مورد افکارم باهاش صحبت کنم.
لایق بهترینهایی عزیزم
صفورای عزیزم
دوست خوب هم فرکانسیم
ممنونم از اینکه وقت گذاشتی نظرمو خوندی و برام نوشتی.
باعث شدی یکبار دیگه برگردم و کامنت خودم رو بخونم و یکبار دیگه این خواسته در ذهنم شکل بگیره. ممنونم ازت
برات بهترینهارو آرزو میکنم
در مسیر الهی دست خداوند همراهت عزیزم
شاد و سلامت و سعادتمند باشی
به نام الله 🌸🌸🌸
من قبلا هر جایی زیبایی میرفتم ،خیلی سپاسگزاری میکردم و حس خوبی داشتم ولی از وقتی واردسایت شدم و دیدن سریالها ،به طرز فوق العاده ایی نگاهم تغییرکرده ب زیبایی ها ،و چنان محو تماشا و سپاسگزاری و دیدن زیبایی ها میشم که کلا جنسش فرق کرده ،
نگاهم خیلی ناب شده ،خیلی بیشتر در جستجوی قشنگی ها هستم ،خیلی سپاسگزار شدم ،
و همینطور که مریم جان گفتن ،که خیلی از اون مناظر و که تحسین کردن در کتاب بعددر واقعیت دیدن ،خیلی لذت بردم و بهم یاد اوری شد که من هم خیلی از چیزهای که تجسم کردم ،و از دیدنشون شگفت زده شدم ،
بهشون دسترسی پیدا کردم خدایا شکرت
خدایا شکرت
روز ۷۵ روزشمار تحول من
سلام به استاد عباسمنش بینظیرم و مریم نازنینم
امشب به طور اتفاقی هدایت شدم به فصل چهارم روزشمار تحول من. تا امشب نمیدونستم که این روزشمار ادامه پیدا کرده.
من تقریباً تیرماه پارسال روزشمار تحول من رو از ابتدای فصل یک شروع کردم و هر روز میدیدم و ردپا میگذاشتم تا آخرین روز از فصل سوم روزشمار تحول من. که روز آخر از فصل سوم برای من روز ۷۴ ام بود.
امشب که به لطف الله هدایت شدم به فصل چهارم، یکدفعه گفتم بذار ببینم فصل سوم رو تا کجا رفتم. و دیدم در ردپایی که از خودم جا گذاشتم، نوشتم که این برگ ۷۴ و برگ آخر روزشمار تحول من از فصل سوم است.
امشب خیلی تعجب کردم. واقعاً نمیدونم روزهای ۷۵ تا ۹۲ بعداً به فصل سوم روزشمار اضافه شدهاند یا همون موقع هم بوده ولی من در فرکانسش نبودم و به دلایلی ندیدم و از دید من پنهان شده بوده.
به هر حال امشب تصمیم گرفتم روزشمار رو از همین روز ۷۵ ادامه بدم. یعنی روز ۷۵ از فصل سوم روزشمار تحول من.
و به خودم تعهد میدم که به امید خدا و با لطف و کمک الله هر شب یک روز از روزشمار تحول رو دنبال کنم و فایلش رو ببینم و یک ردپا از خودم به جا بذارم. انشاالله.
فایل روز ۷۵، قسمت ۱۴۱ سریال زندگی در بهشته.
استاد عزیزم و مریم جانم در حالی که دوربین کوچیکی رو با بند مخصوص به گردنشون آویزون کردند، سوار بر اسکوتر از مناظر زیبای پیش روشون فیلمبرداری میکنند.😍😍😍
و من محو تماشای این همه زیبایی میشم. یکهو با شروع فایل چشمهام باز میشه از شدت رنگ و نور. 😇😇☀️💚💛🧡❤️💖💙
رنگ آبی آسمون، رنگ سبز درختها و چمنها، لباسهای رنگی پنگی و متنوع و قشنگ مردم توی خیابون، ماشین قرمزی که از اتوبان خلوت و تمیز رد میشه و…
همه جا انقدر تمیزه، انقدر تمیزه که انگار همین یک ساعت پیش جارو شده و شسته شده. آدم لذت میبره از این همه زیبایی و تمیزی. خدایا شکرت.
ممنونم که این همه زیبایی رو به ما نشون دادید.
خدایا… استاد چه جای قشنگی رو انتخاب کردید برای نشستن و فایل ضبط کردن. خیلی زیباست. خیلی. أدم مدهوش میشه.
عاشقتونم استاد جان عزیزم. عاشقتونم مریم زیبا و نازنینم. عاشقتونم و کلی کیف میکنم وقتی صداتون رو بچگونه میکنید و بچگونه حرف میزنید. اونجا که میگفتید ماهیبچه بپر! 😍🤩😍😍🥰
کیف میکنم و لذت میبرم از این رابطه قشنگ و عاشقانه و انسانی و بینظیر استاد و مریم جان. یعنی شما بینظیرید.
تجربه مریم جانم چقدر عالی بود وقتی از واقعی شدن تصاویر کتابهای معماری خودشون میگفتند. هر تصاویری که در کتابهاشون دیده بودند در سفرها براشون زنده شده بود. یعنی انقدر محو زیباییهای کتابها شده بودند و بر اون زیباییها تمرکز کرده بودند که اونها براشون واقعی شده. خدایا شکرت. شکرت به خاطر وجود مریم عزیز که اینقدر خوب حرف میزنه و توضیح میده و بر زیباییها و نکات مثبت تمرکز میکنه و اصللاً جز زیبایی نمیبینه.
چقدر خوشاستایل و خوشلباس هستین مریم جون. 😍 هم شما و هم استاد عزیزم.
توضیحاتی که درباره دوره به صلح رسیدن با خودمان دادید خیلی خوب و دقیق بود و ترغیبم کرد به اینکه برم و بررسی کنم و در اولین فرصت تهیهش کنم. چون شدیداً به کنترل ذهن و پیدا کردن کلیدهایی در این زمینه نیاز دارم.
خدا رو شکر میکنم به خاطر وجود شما دو نازنین. ❤️🌷🌷
سلام
اسکوتر سواری توی فلوریدا چه حالی داره..
من هم خیلی دوست دارم سوار اسکوتر شم .
اون ماهی داخل اب چه با حال بود چه پرشی کرد..
چقدر شهر زیباییه..
چه ساحل قشنگیه..
یاد یکی از اهنگ های گروه ۲۵ باند افتادم که ذختره میخونه ..
یه باد خنک هو هو
یه ماه پر رنگ هو هو
یه شام خوش طعم هو هو هو
یه ماچ محکم 😘😘
یه جای و اروم و خلوت و ساکت
یه قلعه میسازیم ماها به شعر و ماسه
وووووو
همه چی خوبه خوبه خوبه
یه زیلو زیرمون چند ظرف و میوه توش
وووو
تو هستی روبروم
حالمونم خوب خوب
یه همچین حسی داره کنار ساحل و اب
ووووو
دوربینت رو ورداری ببندی به کمرت و سوار اسکوتر شی دور شهر رو بزنی و زیبایی ها زو فیلم بگیزی و حال کنی
ماهی بچه زو ببینی..
اون دو تا زوج و اون پشت که دارن که ساخل رو نکاه میکنن..
کنار ساحل زده فقط حال و الکل نزن و شنا نکن .. فقط بشین و ماهی بچه زو نگاه کن و در مورد به صلح رسیدن با خودت حرف بزن..
یه جاهایی میرسه اینقدر کنترل ذهن سخت میشع و هی همش با خودت میگی خدایا واقعا نمیتونم حریف این ذهن فقیر بشم.. واقعا کم اوردم این ذهن اینقدر فقیره که هرچی تلاش میکنی نمیتونی حریفش بشی.. پس باید از یه ابزار قوی استفاده کنم و یه کلید داشته باشم تا قفل این مغز رو باز کنم ببینم چی توشه که هر کاری میکنم نمیتونم حریفش شم !!!
واقعا بعضی وقت ها به خودم میگیم نمیتونم حریف این ذهن شم اینقدر که فقیره !!!
نمیتونم ذهنم رو کنترل کنم..
پس یه کلید میخوام تا اول قفل مغزم رو باز کنم !!!
به زیبایی توجه کنم و راجب اون ها صحبت کنم تا به سمتشون هدایت شم..
دلم میخوام منم کنار ساحل باشم و یه کلاه افتابی سرم بذارم و صندلی بذارم و در حال کشیدن یه سیگار برگ امریکایی ساحل رو نگاه کنم و عینک افتابی رو چشمام بزنم..
خیلی صحنه ی جالبیه ..
به نام الله مهربان
سلام به استاد، خانم شایسته و دوستان عزیز
ردپای ۷۵
چه زیبایی هایی اسکوتر سواری در این هوای مطبوع و این فضای سرسبز و عالی و ساحلی خدایا شکرت .واین هماهنگی و عشق بی شرطی که بین استاد و خانم شایسته است.احسنت تبارک الله. خدایا مارا هدایت کن به مسیرهای زیبا.
خدایا بابت فقط دیدن زیبائی ها و تحسینشان سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم.
به نام مهربان پروردگارِباسخاوتِ هدایت گرم که منو به این سایت واین آگاهی ها واین مسیرتوحیدی هدایت کرد تا قوانین جهانش رو بشناسم وباهماهنگ کردن باورهام باخواسته هام،خالق عامدانه ی تجربیات باشکوهم باشم👍🏻✅
ردپای پراز عشق ۷۵👣👣👣💚
استادعزیزمن از اواخر سال گذشته شروع کردم به دنبال کردن جدیه سریال زندگی دربهشت وخداروشکر درطول این یکسال به سفرهای زیادی هدایت شدم مخصوصا به سفرهای شمال کشور که بسیارشبیه پارادایس بود
ومن هنگام تجربه ی اون خواستهام آگاه بودم که بخاطر ورودی هایی هست که با دیدن سریال زندگی دربهشت به ذهنم دادم
من تلوزیونو از سالها قبل قطع کرده بودم،فضای مجازیم امسال خیلی کمترش کردم ،اینستام انصافا روزی نیم ساعتم نمیرم ،همه ی زمانهام با سایت شما ودیدن وشنیدن آگاهی های شما پرمیشه چون دارم نتیجه میگیرم چون تازه دارم درک میکنم قوانین واقعا جواب میده ،بااااید مداومت بخرج داد باید ادامه دادن رو ادامه داد و ازطی کردن این مسیر لذت بُردباید مدت زمان بیشتری در احساس خوب موند تا اتفاق خوب طبق قانون بیوفته👍🏻
استادمن دوره ی به صلح رسیدن رو تهیه کردم گوش کردم و دیدگاه نوشتم و جامشم گرفتم🙈
البته اولش نمیدونستم جام میدین🤭🤭بعدکه دوره رو تموم کردمو جام گرفتم متوجه شدم وکلی ذوق کردم
اماباتوجه به بالاتررفتن فرکانسم که از نتایجم مشخصه من فرکانسم بالاتررفته،نتیجه هایی چون روابط باکیفیت تر،بالاتررفتن درآمد،خرید ماشین صفرو ….
متوجه هستم که مدارم بالاتررفته حالا مشتاق شدم برم باز اون آگاهی هارو دوره کنم وازشون بهرمندشم چون میدونم حالا چیزهای جدیدی ازش درک میکنم
همه ی فایل ها و کتابها و آگاهی ها همینن،هربار با درک جدید میخونی ومیبینیشون اونا ها هم برات حرف های تازه ای برای گفتن ودرک شدن دارن
من عاشق قانون توجه برنکات مثبتم چون همه چیز ازهمینجاشروع میشه
چون من موجودی فرکانسیم وبرای تجربه ی اتفاقات خوب چاره ای ندارم جز اینکه دراحساس خوب بمونم
وخدارو هزاران بارشکر که بااین سایت میشه به راحتی ورودی های مناسب داد به ذهن و مدت زمان بیشتری دراحساس خوب موند
عشق برای همتون💚💚👍🏻👍🏻👍🏻
بنام الله یکتا
سلام استاد عزیزم و خانم شایسته و تمام اعضای خانواده بزرگ عباسمنش
ردپای خودم روز۷۵
خیلی احساس عالی دارم که دارم این فایل های عالی از استادم و خانوم شایسته میبینم.
چقدر خواسته های خوبی با دیدن این فایل ها در من ایجاد میشه که اول میبینم چقدر جاهای قشنگی هست.
دوم اینکه باعث میشه منم بخوام که زندگی ام رو تغییر بدهم و به خواسته هام برسم.
واقعا احساس عالی دارم
دوستتون دارم ی عالمه
به نام خدا💕
روز ۷۵ سفر من
خوشحالم از تغییر مثبت هر روز خودم،اینو وقتی میفهمم که حال خانواده ام هم با تغییر من خوب شده
دیگه پذیرفتم که خودم مسئول زندگی خودم هستم
با هر بار عصبانیت پی میبرم که خودم ضعف دارم و سری خودم رو به احساس خوب نزدیک میکنم.
با دیدن این فایل هم این حس بهم دست داد و فهمیدم که میتونیم با توجه و تمرکز روی نکات مثبت زندگی خودمون و دیگران و ساختن باورهای قدرتمند اون ها را وارد زندگیمون کنیم و از تجربه کردنشون لذت ببریم.
خدایا سپاسگزار تو و دستان تو هستم که منو تو این مسیر تغییر همراهیم میکنند،شکرت🌹
بنام خدای مهربون و بخشایشگر
خدارو سپاس که در مدار روز ۷۵ سفرنامه هستیم .به هر چی توجه کنی از همون وارد زندگیت میشه .گاهی من فقط توی سایتم میخونم و میبینم اما حواسم جایی دیگه س ، درواقع کانون توجهم جاییه که نباید باشه روی نازیبایی و نکات منفی اما امروز به محض اینکه به این رسیدم ، سعی کردم از فایلهاو سایت بیام بیرون و کاری کنم که احساس خوبی داشته باشم همینکاروکردم .. من گیییر داده بودم توی سایت داشتم دنبال جمله ای میگشتم که حالمو خوب کنه دریغ از اینکه همه چی در درون منه نه بیرون من نه توی سایت یا هرکجای دیگه ای . گاهی اصل فراموش میشه اصل اینه که احساست خوب باشه .هنوز ترمزهایی از باورهای مذهبی درخودم میبینم ونمیذارن به مداربالاتری برسم مداربالای خوشحالی و رضایت از زندگی وصلح باخود وعزت نفس ..هنوز احساس گناه باهامه بااینکه فکرمیکردم باورام تواین زمینه درست شده ولی بازهم جای کاردارم .
وقتی در لحظه زندگی میکنم حالم خیییلی خیلی خوبتر از وقتای دیگه س ..هنوز هم فکرمیکنم اونایی که حالشون خوبه ، الکی سرخوشن و به فکر یللی تللی و لهو ولعب هستن به فکراخرت و کار خیر و توشه برای اخرت نیستن . این کلمه توشه اخرت الان یادم اومد که چندین و چندبااار در دوران مدرسه تو کتابها اورده شده بود .. توشه اخرت ..چققدر مغزم پر شده از این باورها ..حالاکه مینویسم یادم میاد ..چقدر استاد میگن این باور سیمانگونه س که ثروت مارو از خدا دور میکنه ، راست میگن دقیقا همینطور فکر میکنم . چون تا یه نفرو میبینم شادو خوشحاله و تیپ مورد علاقشو زده و ثروت داره روابط عالی داره ، اولین چیزی که میاد به ذهنم همین باوره ….. خدایا چقدر ذهن ما از باورهای ضعیف کننده اشباع شده .
باید سعی کنیم باتکامل این باورهارو قدرتمندکنیم تا خدا هم پاسخ فرکانس جدید مارو بده
درپناه الله ایینه ای باشیم😉✋
بنام خدایی که خودش ما رو همیشه به مسیر بر میگردونه
سلام به همگی
روز ۷۵ سفرنامه ام
اتفاقا امروز داشتم به این فکر میکردم که پارسال همین موقع که وارد سایت شدم با جدیت و تعهد و به نیت دادن ورودی مناسب دنبال میکردم
ولی الان با اینکه بازم میبینم ولی اون تعهد عمیق و با ذوق و شوقم کم شده و این فایل برام یادآوری شد که
اصل
دادن ورودی های مناسبه و چقد این جمله استاد رو دوست داشتم که گفت من اگه جای بچه ها بودم با هدف این میدیم که به ذهنم ورودی خوب بدم تا تو زندگیم بیشتر هدایت شم به سمت زیبایی ها
خدایا شکرت
و اینکه ما همیشه باید تعهد بدیم تا واسمون روتین بشه و هیچ وقت هم نباید بگیم خوب دیگه ازین جا به بعد یاد گرفتم دیگه زیاد سفت و سخت هم نگیرم اشکال نداره