سریال زندگی در بهشت | قسمت ١43 - صفحه 18

305 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    شکوه دوراندیش گفته:
    مدت عضویت: 960 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام به استادمهربان وعزیزوخانم شایسته عزیز

    خوشحالم که دوباره دوستان عزیزمون رو میبینم آقای راین مهربان و دوست داشتنی و خوشرو و خوش اخلاق با اون خانواده بی نظیرشون ؛ بچه های خوشگل ومهربونشون

    چقدر اتاق بازی جذاب و لذت بخشی رو طراحی کردن که ساعتها توش باعث نشاط وشادی میشه چقدر خلاقیت وتزئینات خوشگلی داره

    چقدر اتاق یعقوب شیرین مثل خودش دوست داشتنی هست همه چی داره میز وصندلی زیبا و میکروفن عالی داره

    همه چی این خونه و افراد این خونه تحسین دارن وتعریف کردنی هستن

    چقدر خونه ویلایشون زیباوتمیز ومرتب ومنظم وخوشگل هست و سازماندهی شده است

    این استخرخوشگل ؛ این میز وصندلی ها این فضا این صدای دلنشین آب همه وهمه لذت بخش وهیجان انگیز هست

    بسیار همه چی در این محیط زیبا وعالی هستن و تحسین برانگیز

    اون فضای بیرون خونه ؛دریاچه ها خونه های خوشگل همسایه ها ؛ اون پیاده رو چوبی زیبا آقای راین وبچه ها واستاد عزیز ؛ دست تکون دادن هاشون ؛ اون درخت تنومند زیبا با اون تاب جانانه اش تاب خوردن خانم شایسته

    مادر عزیز و بادرایت ومنظم این خانواده که منزل تشریف ندارن همه وهمه زیبا ودوست داشتنی وجذاب و قابل تحسین هستن

    این بچه های عالی تربیت شده که اینقدر در صلح و آرامش هستن هم با خودشون هم با دیگران وهمیار و همدلن با هم ؛ همشون رو دوست دارم وبرای این پدر ومادر بی نظیر و فرزندانشون احترام فراوانی قائل هستم

    از درون زیبا هم که این مناظر زیبا رو برامون خلق میکنه و به تصویر میکشه ممنون ومتشکرم ومی بوسمش خداروشکر

    از استاد عزیز ومریم جان عزیزم هم متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    محمد علی غیاثی گفته:
    مدت عضویت: 1198 روز

    سلام سلام

    دوستای خوبمون رو دیدیدم این بچه های جذاب و دوست داشتنی با اون پدر مهربون ٫وای که دیدن این ها نصیب هر کسی نمیشه چون من یه استاد دوست داشتنی دارم و اون برای من زیبایی هارو به تصویر میکشه تا منم توی این مدار زیبایی قرار بگیرم چقدر لذت بردم از این فایلی که گذاشتید استاد حالا هی بیشتر و بیشتر برای من جا میوفته که باید بیشتر بر زیبایی ها تمرکز کنیم عاشقتونم استاد جونم ٫تیم تنیس روی میز عباسمنش برای گرم‌ کردن میره یه شهر دیگه برای مرور فن ٫این تیم خیلی قویه مربی این ایم خود استاد و کاپیتان این تیم مریم بانو و بازیکنان هم یه عالمه از بچه های سایت :کار مهم این تیم دیدن هرچی بیشتر زیبایی هاست ٫خدایی داشتم فکر‌میکردم توی کجای دنیا من میتونم انقدر زیبایی رو ببینم هر وقت میام این سریال رو یه قسمتش رو ببینم یه زیبایی جدید به چشمم‌میخوره

    خداجون شکرت که انقدر زیبایی به چشمای من نشون میدی عاشقتم خدایا انصافاً از اون محله هایی که‌ من خیلی دوست دارم توش زندگی کنم خیلی دوست داشتم این لوکیشن رو این خونه هارو این قدر نظم توی ساختار سازندگان این محل انگار نقاشی کتاب داستان با این رنگبندی های شیک و مدرن اصلاً خیلی زیبا بود خیلی کیف کردم ذوق زده شدم که با درون بچه داشتید فیلم میگرفتید و دور دور میکردید توی شهر یعنی خرج جای دنیا انقدر زیبایی بهت نشون نمیدن تا توی سایت عیاسمنش عزیز دوست داشتنی عاشقتونم سراسر زندگیمون سرشار از زیبایی و لذت و شادی و ثروت و حال خوب عاشقتونم دوستون دارم استاد جونم

    خوش باشید شاد باشید

    به امید دیدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    میترا محسنی گفته:
    مدت عضویت: 288 روز

    به نام رب تنها فرمانروای عالم

    سلام به استاد عزیزم و مریم خانم و همه دوستان عزیزم

    یه موضوعی فکرم درگیر کرده چند روزی اونم اینکه با وجودی که خیلی علاقه به یادگیری زبان انگلیسی دارم و چندتا دوره خریدم و مشغولم به کار کردن ولی چند روزی اصلا و ابدا حس زبان خوندن نیست میدونم تنها راه یادگیری زبان تکرار وتمرینه نمیدونم چرا انرژیش نمیاد خودمم کلافه شدم دفترام جلوم بازه ولی حسش نبود

    الان گفتم بزار برم سایت یه فایل ببینم و حسم بهم گفت فایل نشانه امروز من رو بزنم

    خدایاشکرت برای فایل نشانه ی امروز من قسمت 143 زندگی در بهشت اومد و خدااااای من انگلیسی صحبت کردن استاد ومریم خانم دیدم و لهجه ی آمریکایی عالی بچه ها و این یه تلنگر شد برام که تنبلی بزارم کنار با قدرت شروع کنم یادگیری زبان رو کم کم با تکرار و تمرین منم موفق میشم

    خدایا ممنونم چی بگم من فقط سکوت میکنم در مقابل مهربانی تو

    خدایا شکرت چقدر نکات زیبا بود تو این قسمت که نمیدونم بتونم بنویسمشون

    خدایا شکرت ماشالله چقدر پسرای سرحال و شاداب و پرانرژی داشت دوست استاد مخصوصا اون پسر آخری چه چشمای قشنگی داشت

    خدایا شکرت چقدر خونه ی بزرگ و قشنگ و تمیزی بود برق میزد همه جا

    خدایا شکرت چه استخر قشنگی بود

    خدایا شکرت چقدر اتاق پسر کوچولوشون مجهز بود

    خدایا شکرت برای محله ی ثروتمند و قشنگشون

    خدایا شکرت چقدر مهندسی ساخته شده بودن

    خدایا شکرت چه همه دریاچه های طبیعی قشنگ بود اطراف خونه ها

    خدایا شکرت فراوانی نعمت وبرکت جهانت رو دیدیم

    خدایا شکرت چقدر همه چی زیبا بود آسمون آبی صاف ،ابرای قشنگ ،دریاچه ی زلال ،خونه های قشنگ، ماشین های عالی درجه یک امریکایی ، محله ها وخیابونای تمیز ، مسیر مخصوص اسکوتر

    خدایا شکرت چقدر اون دوتا پسر حرفه ای بازی کردن پینگ پونگ رو لذت بردم از بازیشون

    خدایا شکرت تفاوت این افرادی که ساکن در این محله و این شهر ثروتمند هستند و میتونن از این زیبایی ها استفاده کنند فقط در باورهای قوی اونها در احساس خوب و شکرگزاریشون هست که اجازه دسترسی به امکانات و نعمت ها وبرکات جهان بهشون داده شده

    و اون تاب بازی مریم خانم عالی بود به به یه بازی نوستالژی که هر چی بگذره در هر سن و سالی از جذابیتش کم نمیشه انصافا

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    بهاره صرام گفته:
    مدت عضویت: 1231 روز

    به نام خداوندی که هر آنچه که الان دارم از آن اوست …

    میدونی با دیدن این کلیپ چی رو فهمیدم ؟؟

    اینکه استاد شاید یک روزی بوده که آگاهانه وقت با بچه ها میگذروندن ، آگاهانه تلاش میکردن وقتشونو به بازی کردن بگذرونن ،آگاهانه بازی و تفریح میکردن شاید اون موقع دلشون نمیخواسته حالشو نداشتن ولی خودشونو مجبور میکردند ،

    یاد خودم افتادم که یه روزایی توی‌مهمونی ها چقدر بچه ها از بودن باهام لذت میبردن و دوست داشتند که باهم بازی کنیم ، و چقدر اون چند لحظه و دقیقه به من خوش میگذشت و چقدر حالم خوب بود چون بچه ها تنها موجوداتی هستند چه درگیر بعد و قبل نیستند و فقط در لحظه زندگی میکنند ، چقدرررر بازی کردن و دوست دارن ، خندیدن و دوست دارن ، اگه باهاشون بازی نکنی سرگرمی دیگه ای ندارن یکم غر میزنن و فپق فوقش خوابشون میبره تا دوباره که بیدار بشن و برن پی بازی کردنشون ، و این لحظه های زندگی وقتی همش به بازی و شادی بگذره مطمعنا خدا هم اتفاقات خوب و سر راهشون قرار میده و این میشه که کل زندگی و کل هفته و ماهتو به لذت بردن و خوشی گذروندی و این میشه یه روتین درست و حسابی از زندگی …

    چقدرررر توی این تصاویر تمیزی و نظم دیدیم ،چقدر لذت بردم از پدر این خانواده که اول از همه برای لذت خودش و بعدم بچه ها اتاق بازی و شادی فراهم کرده بود که حال خودشو خوب کنه به دنبالش حال بچه هاشم خوب میشه چون بچه از بازی کردن لذت میبره ،

    چقدررر ثروت همه جا بود ، عاشقتم استاد که انقدر دوستان ارزشمند و ثروتمند داری .

    یه لحظه به خودم گفتم چرا تو این گوشه دنیا نشستی و این ادم ها انقدر غرق باشن در لذت و خوشی و پول و استخر و‌خونه ای که دلشون میخواد داشته باشن ، یه لحظه به خودم گفتم این واقعا واسه همه امکان پذیره ها از چیزای کوچک به بزرگ رسیدن شدنیه ها ،

    به خودم گفتم این مریم جان چیکار کرده با افکار و باورهات که الان اونجایی ؟؟

    فقط زیبایی میبینی به قول خودت شکارچی زیبایی ها شدی؟؟

    چی شد که کنار استاد عباس منشی ؟

    چرا هر آدمی توی دنیا نتونه این خوشبختی ها رو تجربه و زندگی کنه ؟؟

    قطعا میشه و باید امیدوارانه ادامه بدیم به زندگی و لذت ببریم از لحظه ها و قدم اول و برداریم بقیه مسیرها بهمون گفته میشه قطعا …

    خپای مندشکرت برای دیدن و شنیدن این نکات ارزشمند و زیبا ، خدایا شکرت که دوباره برگشتم و دارم مینویسم ، خدایاشکرت که دیروز و‌پریروز خواهرم داشت قسمت هایی از دوره 12 قدم و میدید و گوش میداد و خداوند گوش های منم هدایت کرد به سمتش و تونستم بشنوم و انجام بدم و حالمو خوب تر کرد خدایاشکرت هزاران بار ، که آسانی ها واسم آسان تر شده .

    همگی در پناه خداوند باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  5. -
    سارا صمدی پور گفته:
    مدت عضویت: 1536 روز

    سلام استاد عزیزم و مریم جانم

    نمیدونم این پیام من رو میخونید یا نه

    دارم میرم یه شهر دیگه ، دنبال خونه برای اجاره بگردم

    همه نا امیدم کردن همه گفتن امکان نداره خونه با این قیمت پیدا کنی اما خدا

    خدا واسم دو سه تا خونه پیدا کرد نه یکی

    هرچند یکم با شرایط من فرق دارن اما منم فعلا بودجه مالیم محدوده

    و نمیدونم چیکار کنم

    فقط دارم آرزو میکنم که

    بتونم از این تضاد ها نترسم

    این روزها ، تضاد های ترسناک زیادی برام پیش اومده که سارای قبلی براشون روزها گریه میکرد اما من

    این سارای جدید

    خیلی خوب خودشو جمع و جور کرد

    با عشق رفت به سمتشون

    و همه شون زیر 2,3 روز حل شدن

    یعنی خدا حتی نذاشت من سختی بکشم

    دو سه روز بیشتر ازم صبر نخواست

    الانم همینه

    الان که تو ایستگاه اتوبوس نشستم

    و یکم استرس دارم

    اومدم نشانه روزم رو دیدم و لذت بردم

    دوس دارم همونطور که تو دوره روانشناسی ثروت گفتید

    این تضاد هارو به چشم بازی ببینم

    و حلشون کنم

    امیدوارم خدای من ، پروردگار من، مالک من

    بهم کمک کنه

    دوس دارم این بازی ، این چالش ، این معما رو حلش کنم و بارها و بارها عزت نفسم بیشتر بشه

    امیدوارم روزی بیام این پیام رو بخونم و یادم بیاد که پول نداشتم 50 پوند بذارم روی اجاره خونه تا بتونم راحت تر خونه پیدا کنم

    ولی میدونم روزی میاد این عدد ها واسم خنده داره

    البته اگه تو این مسیر بمونم…

    اینم یه یادگاری واسه سارای آینده

    مرسی که برامون تلاش میکنی

    تو بیشتر از همیشه بهونه داری برای تسلیم شدن

    ولی داری بیشتر از همیشه سرسختی و اراده نشون میدی

    همین کافیه

    بهت افتخار میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 34 رای:
    • -
      ساناز گفته:
      مدت عضویت: 1313 روز

      به نام خدای معجزه ها

      خدایی که هر چه دارم از لطف بی نهایت اوست

      سلام سارای قشنگم

      خوبی دختر

      خدایا هزاران بار شکرت

      دقیقا یکی دو روز پیش داشتم بهت فکر میکردم

      گفتم کجاست این دختر و که پیداش نیست.

      بهت تبریک میگم بابت مهاجرتت

      بخدا سارا جان خیلی اتفاقات خوب اونجا منتظرته

      ببین حتی عوض کردن نوع لباس خودش مهاجرته

      و اینو هم میدونی که هر کسی شهامت مهاجرت رو نداره

      اونجا خدا ی شکل دیگه وارد زندگیت میشه

      بهت قول میدم

      دیدم که میگم

      دقیقا ی روزی پا گذاشتم تو ی املاکی و ی موردی رو برای دفتر کارم اجاره کنم

      وقتی پول کمیسیون رو پرداخت کردم دقیقا موجودی من شد ٢5٠ هزارتومان

      و یک ریال بابت پول پیش نداشتم

      از داداشم گرفتم و گفتم هر چی کار کردم تو این واحد سودشو باهات شریک میشم

      ببین چند روزی در دفترم بسته بود چون من حتی ی صندلی نداشتم ببرم

      و همش چسبیدم بخدا و گفتم ببین تو منو هدایت کردی و گفتی برو اجاره کن

      وقتی تو دفتر همکارم بودم چندین تضاد اوردی سر راهم که خودم دنبال دفتر مستقل باشم

      خودت این مورد رو پیدا کردی

      پس مابقیش رو خودت بساز

      دقیقا همون چند روز با پول کارکردم رفتم ی سرویس میز و صندلی خیلی خیلی متوسط خریدم

      ببین حتی پول نداشتم وسایل پذیرایی بخرم

      با لیوان ی بار مصرف از مشتری پذیرایی میکردم و به دروغ میگفتم هنوز از دفتر قبلیم نتونستم وسایلام بیارم

      حتی یادمه اولین بار رفتم برای دفترم شکلات بخرم حتی نتونستم ی کیلو بخرم اندازه صد هزارتومان شکلات خریدم

      خدایا هزاران بار شکرت

      به والله دختر کمتر از سه ماه

      من به روزترین سرویس میز و صندلی رو برای دفترم خریدم

      ی سرویس چینی برای پذیرایی

      یخچال هتلی

      حتی پول داداشم که به مبلغ ١٠٠ میلیون بود بهش پرداخت کردم

      و خدا میدونه من چقدر نیازهای ضروری خونه رو برطرف کردم

      ببین دختر

      ی معامله هست بین ما و خدا

      سهم بندگی که وظیفه ماست

      سهم خدایی که وظیفه خداست

      حتی همون سهم بندگی هم بسته به شرایطت هست

      خدا که ادمو نمیزاره تو منگنه که

      با توجه به شرایطی که الان داری سهم خودتو برو

      تو قدم هاتو بردار

      ایمانتو نشون بده

      مابقیش اصلا نمیدونی از کجا میاد

      به والله دیدم که میگم

      بهت قول میدم

      دختر زیبا

      در پناه حفاظت بی نهایت خدا باشی قشنگم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 35 رای:
      • -
        سارا صمدی پور گفته:
        مدت عضویت: 1536 روز

        سلام ساناز عزیزم

        نمیدونم کجا چه کار خیری کردم ، همیشه خدا سر وقت بچه های سایت رو میذاره سر راهم

        گاهی میگم شاید دعای مریضامه

        همزمانیه

        نمیدونم

        راستش این داستان سه ماه کار کردن

        خیلی وقت تو سرمه

        هدایتش از خیلی وقت پیش اومده

        ولی چون من همش میگم که تو سه ماه نمیشه هیچی عوض بشه

        نمیتونم برم جلو

        نمیتونم هیچ کاری کنم

        برام باور پذیر نیست

        میدونی قبل پیامت چی شد؟

        یه پست دیدم

        نوشته بود از خدا یه هدیه بخواه با حال خوب تا 24 ساعت آینده و مطمئن باش بهت میده

        و یکی هم نوشته بود تو کامنتاش که من سوالامو واضح و دقیق مینویسم و اون نوشته رو میذارم تو جیبم و خیلی سریع خدا جوابشو میگه

        من فقط گوش دادم ، حتی ننوشتم

        ولی چون تو کامنتاش دیدم نوشته بودن براشون اتفاق افتاده

        فک کنم فقط باورش کردم

        و بعد خدا دستمو گرفت آورد تو سایت

        و اون نقطه آبی بی نظیر

        و دقیقا تو عزیزدلم که هدایت شدی همونیو بگی که من باید بشنوم

        سه ماه

        نمیدونم سه ماه قراره چی بشه

        ولی ساناز جان

        یادته چند وقت پیش همش حالم بد بود و حس خودکشی و افکار نازیبا داشتم؟

        یادته بهت قول دادم از سایت فاصله نگیرم؟

        نمیگم صد درصد ولی تا جایی که تونستم پای قولم بهت واستادم

        و واقعا امروز اون سارا نیستم حتی نمیتونم به اون افکار شیطانی فکر کنم

        هیچکس دیگه منو نمیشناسه انگار یه آدم دیگه ام

        پای قولی که بهت دادم موندم

        اینم هدایت خدا بود

        سه ماه

        چی میشه نمیدونم

        ولی میدونم از قول قبلیم نتیجه خوبی گرفتم

        اولین ایده که الان ذهنم اومد این بود که سه ماه روانشناسی ثروت رو کار میکنم و هر روز پست و استوری میذارم

        از همین امشب شروع میکنم قولمو

        حالا این هدایت اولم بود نمیدونم بعدا چی بشه

        ولی انجامش میدم

        امیدوارم سه ماه دیگه ، نتایج خوبشو بیام تو سایت بنویسم

        همونطور که الان نتیجه قول قبلیم و عمل کردن بهش رو نوشتم

        ازت ممنونم ساناز عزیزم

        ازت سپاسگزارم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
        • -
          ساناز گفته:
          مدت عضویت: 1313 روز

          به نام خدای معجزه ها

          خدایی که هر چه دارم از لطف بی نهایت اوست

          سارای قشنگم سلام و صبحت بخیر

          ممنونم که صبح جمعه منو با کامنت قشنگت پر از انرژی و حس خداگونه کردی

          دستت طلا دختر زیبا

          داستان سه ماه

          اصلا همین تعهد سه ماه انقلاب به پا میکنه

          به والله

          دقیقا استاد اغلب فایل هاش میگه به من سه ماه فرصت بدین

          ی رازی نهفته داره این سه ماه

          دقیق یادم نیست چه فایلی بود اوایل که داشتم لیزری رو سایت کار میکردم استاد گفت وقتی تعهدی میاد رو باورهای ثروت کار میکنه مثلا بعد از سه ماه درامدش میشه ی عددی

          خدا شاهده من وقتی این‌ جمله رو شنیدم زار زار گریه کردم حتی یادمه برای اون فایل کامنت هم نوشتم

          گفتم استاد بخدا سه ماه خیلی خیلی دیره

          من تا سه ماه تموم میشم من از همین الان از همین فردا از همین هفته نتیجه میخوام پول میخوام و برام مث ی غول بزرگ بود این سه ماه

          اما سارای عزیز

          عجله

          عجله تیر خلاصی هست که به باورهایی که ساختیم زده میشه

          لعنت به عجله

          اصلا هر جا که نمیخوایم تکامل طی بشه ایمان داشته باش در محاصره کامل شیطان هستیم

          دقیقا وقتی تن میدی به تکامل اصلا نتایج تصاعدی رخ میده

          کلا تکامل و تصاعد رابطه مستقیم دارن

          میخوای نتایج تصاعدی بگیری و حتی شده ی شبه به همه چی برسی

          باید تکامل طی بشه

          لازمه اجرای تکامل هم اینه که عجله رو از بیخ و بن بکنی

          وقتی عجله رو از ریشه کندی

          اونجاست که خدا تمام جهان و کائناتشو به کار میگیره که مسخر تو بشن و گوش به فرمانت باشن

          ی روز گفتم خدایا منو هدایت کن چه قدمی بردارم من حتی تو قدم برداشتن هم عاجزم و نمیدونم اصلا به چی میگن قدم

          یادم افتاد استاد گفته بود با توجه به شرایط فعلی که نه بدهکار بشین نه وامی بخواین نه قرضی

          هر ایده ای که به ذهنت میاد پاشو اجرا کن

          اگه نسبت به ایده ات حس خوب داری یعنی خدا هدایت کرده

          اگه حس بد داری یعنی جناب شیطان داره این وسط موش میدوونه

          اوایل هر قدمی که برمیداشتم تک تک مینوشتم هی به خدا میگفتم تو هدایت کردی من انجام دادم مابقیش با خودت

          حتی اینو هم استاد گفته بود شما فقط قدم بردار

          نتایج هر چی که باشه قطعا به نفع خودته و اتفاقی رخ بده قطعا خیر مطلق هست

          من شروع کردم به اجرای ایده ها و میگفتم حتی جواب هم نگیرم قطعا در این مسیر درس و تجربه هست که باید یاد بگیرم که به جرات میگم تمام ایده ها منو به نتایج طلایی رسوند

          ایده ها اصلا ایده شاخ و دم داری نیست

          به من گفته شد برو با فلان همکارت صحبت کن بگو که ورشکست شدی

          به من گفته شد برو خیابون ها املاکی بگرد برای دفتر کارت با توجه به پولی که داری

          به من گفته شد برو فلان سایت دنبال جنس ارزون قیمت برای دفتر کارت سرچ‌ کن

          به من گفته شد به اطرافیانت بسپار دنبال تجهیزات دفتر کار هستی

          به من گفته شد ی عدد ثابت بزار برای حاشیه سودت و به همه قیمت ثابت بگو

          اصلا ایده ها که شاخ و دم ندارن

          ی قدم هایی که خیلی خیلی با منطق ذهن هم خوانی داره

          من تک تک این کارهارو انجام میدادم و میگفتمم خدا من سهم خودم رفتم حالا نوبت توست که انصافا قبل از 24 ساعت معجزه ها رو میشدن

          و سارای قشنگم در مورد نوشتن

          من معجزه دیدم

          معجزه دیدم

          ی عالمه نوشته دارم که باید تک تکشون برای استاد ارسال بشه

          اومدم نوشتم دقیقا چه ماشینی میخوام

          کمتر از دو ماه اقدام کردم به خریدش

          نوشتم چه نوع رابطه ای میخوام که از نوشته من ی ماه نگذشته بود با عزیز دلم اشنا شدم

          نوشتم چه درامدی میخوام که تقریبا از ماه سوم رسیدم به اون درامد

          ببین اگه باورهاتو ساختی که میتونی به خواسته ات برسی پس بیا برای خدا نامه بنویس و تشریح کن خواسته ات رو

          خدای معجزه ها من میخوام تو شغلم به این درامد برسم و به این شکل هر ماه واریز سه حسابم و ن

          تمام کارهایی که میتونی انجام بدی رو‌ لیست کن و هر روز انجام بده و این ها میشن سهم خودت

          دیگه مابقیش خدا خودش بلده چجوری سهم خودشو اجرا کنه

          در پناه و حفاظت کامل خدا باشی سارای قشنگ

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 30 رای:
          • -
            آرزو کاظمی گفته:
            مدت عضویت: 503 روز

            به نام خداوندی که همه چیز می‌شود همه کس را به شرط ایمان

            ساناز جان و سارای عزیزم سلاااام به روی چون ماهتون

            عاشقتونم بی قید و شرط

            عاقاااااااا یا منم اینجا بازی میدین یا میزنم خرابش میکنم خخخ

            خب من این بحث رو خیلیییی دوست دارم و با کسب اجازه وارد میشوم ایموجی لبخند مهربونی

            سانازه نازم نمیدونم چه مدتیه کامنتات بهم ایمیل میشه و باعشق میخونم

            میدونی وقتی کامنتت رو میخوام شروع کنم انگار شجاعت به ذهنم میاد انگار توجه به اصل و دوری از حاشیه به ذهنم

            خیلی چلونده شده مینویسی

            طوری که من قلبم تو کلمه به کلمه ای که میخونم همش تحسینت میکنم میگم آفرین بهت ،دختر آفرین به شجاعتت، دمت گرررم نوش جونت این همه موفقیت و و و

            خیلی جاها دلم خواسته برات بنویسم اما انگار حکمه نیومده

            امروز حکم اومد با خوندن کامنتت به وجد اومدم عاخ عاخ چقدر نیاز داشتم

            میدونی اصل توحیده که داشته باشیمش و من از خودم راضیم چون در لول خودم دارم تلاشمو میکنم اما میدونی وقتی کنار توحید پول هم هست انگار توحیده بیشتر میشه شور و شوق بیشتر میشه (قبلا دیدگاهم اصلا اینطور نبود ولی با ورودم به سایت سیمانهای ذهنم داره ترک برمیداره شکر)

            وقتی وارد سایت شدم با کللللی بدهی در جایگاه خودم واقعا برام سر سام آور بود عاححح خدایا شکرت و به لطف آموزه های استاد من با عشق و شور و شوق پرداخت کردم و الان یوهووووووو هزار تومن قرض و قسط ندارم و الحمدالله رزق و روزی از هر طرف بهم میرسه شکر هذا من فضل ربی

            و خب الان در مقطعی از زندگیم هستم که باید روی سلامتی خودم فوکوس کنم و خب برای داشتن سلامتی و از راه درست کار کردن رو سلامتیم و اصلا لذت بردن از دنیا باید پول داشته باشم

            و این کامنت شما برای امروزه من انگار بهم هینت داد مسیر رو روشن کرد اصن میدونی امروزم با نوشتن در مورد پول شروع شد

            خدای من الان یه حسی در قلبم بهم گفت قراره اتفاقای خوب مالی برات بیفته ادامه بده مسیرتو …….

            سانازم؛قشنگم؛شیرینم مرسیییییی بابت تموم نوشته هات؛مرسی بابت تموم روزهایی که تلاش کردی زمین خوردی پاشدی ،نتیجه دیدی و اومدی و الگو شدی برامون

            دمت گرررررررم دختر آفرین بهت

            من هم قطعا خواهم نوشت همانگونه که در کامنتت شما گفتی همانگونه که استاد همه چی تمومم در کتاب رویا ها نوشته ….

            اصن ساناز جان برای شروع این تعهد به قول خودت 3 ماهه برای به دست آوردن پول ،باید برم کامنتاتو دوباره بخونم باید فایلهای ثروت ساز رو ببینم بنویسم

            تامثل سارای دوست داشتنی منم بعد 3 ماه بیام بهت بگم

            جی جینگگگگگگگ سانازم شد همونی که باید میشد

            دعا میکنم هممون بتونیم مثل آب خوردن ذهنمونو کنترل کنم ….

            برایت دوباره خواهم نوشت خواهر قشنگم هر روز بنویسم که من مشتاق خواندن نوشته هاتم

            403.11.19

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
            • -
              ساناز گفته:
              مدت عضویت: 1313 روز

              به نام خدای معجزه ها

              خدایی که هر چه دارم از لطف بی نهایت اوست.

              خدایا هزاران بار شکرت

              آرزوی قشنگم

              دختر خوش اسم

              خدا میدونه با قلب من چه کردی

              خدایا هزاران بار شکرت که بارم داره سبکتر میشه

              خدایا هزاران بار شکرت که حتی ی کامنت من ی نور امیدی شده در قلب عزیزی که ایمانش به تو افزایش پیدا کنه

              خدایا هزاران بار شکرت که به من رزق و روزی دادی تا دوستای من منو الگو قرار بدن و بهت نزدیکتر بشن

              آرزوی زیبا خوش حالم کامنت من چراغی برای مسیرت شده

              من بدهکارم

              به سایت بدهکارم به استادو مریم زیبا بدهکارم

              به خدا و فضل و رحمتش بدهکارم

              به جهان هستی بدهکارم

              به چارچوب غیر قابل تغییر جهان هستی بدهکارم

              من به این قانون مقدس بدهکارم

              و همیشه و همیشه میگفتم خدایا من چجوری سپاس گذاری کنم که واقعا ادای دین کرده باشم

              آرزوی قشنگ

              شما با این کامنتت واقعا اشک منو دراوردی و گفتی که راه من مسیر من افکار من واقعا به درد یکی دیگه هم خورده

              همش میگفتم خدایا من اگه مفید نباشم اگه رسالتم درست انجام نشه اگه کاری برای کسی نکنم اگه دستی از تو نباشم برای کسی پس ارزش من به چی هست اخه؟

              و دختر قصه ها شما با این کامنتت به من گفتی دختر تو بخشی از بدهی هاتو دادی و خدا ازت راضی هستش نگران نباش

              من با جان و دل ازت ممنونم دوست خوش قلب من

              و ایمان دارم جهان پاداش عظیمی برای این قلب مهربون در نظر گرفته.

              خدایا هزاران بار شکرت

              خدا همه چیز میشود همه کس را به شرط پاکی دل به شرط طهارت روح

              آره آرزوی عزیز

              برای من گرفتار در منجلاب و افسرده خدا دفتر کار شد خدا مشتری شد خدا جنس شد خدا حساب بانکی شد خدا قسط وام شد خدا اجاره دفتر شد و خدا عشق شد در قلب و جان و روح من تزریق شد

              و امیدوارم خدا در سلول به سلول تنت تزریق بشه و محافظ قلب و روحت بشه دختر مهربون

              ماچ به کلت زیبای من

              میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
    • -
      سیده گفته:
      مدت عضویت: 448 روز

      سلام سارای قشنگم

      چقدر دیدن عکس پروفایلت بهم عشق داد عزیزم

      من هم یه سارای فشنگ مثه تو دارم

      21سالشه و دانشجوی مدیریت

      بهت افتخار می کنم عزیزم که داری مستقل میشی

      خدا رو همراه خودت دیدی و بهش اعتماد کردی

      خدا هر لحظه با توعه

      تنها ت نمی‌ذاره

      دوستت داره

      عاشقته

      راه رو برات هموار می‌کنه

      در هر لحظه بهت میگه

      کجا بری

      چی کار کنی

      دلها رو برات نرم می‌کنه

      مواظبته

      پس نگران هیچی نباش

      بسپار به خودش

      مثه من که یه مدتیه رها شدم از قید و بند.

      سه ماه فکر کنم داره میشه دلم میخواد برام بگی نتایج کارت رو عزیزم.

      تو می‌دونستی معنی اسمت میشه شاهزاده

      من هر روز به سارای خودم میگم

      شاهزاده من.

      راستی من یه نورا هم دارم که خواهر دوقلوی ساراست.

      برات آرزوی خوشبختی و موفقیت و سربلندی و ثروتمندی رو دارم

      در پناه نور و عشق خدا باشی دخترم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    الهام وابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1524 روز

    خدایا شکرت برای هم مداری ودیدن این زیبایی ها

    خدایا شکرت که موحودی شگفت انگیز هستم

    خدایا شکرت که من حمایت تورو دارم

    خدایا شکرت که من قدرت خلق زندگی خودم را دارم

    خدایا شکرت که من آزاد و رها هستم

    خدایا شکرت که من خارق العاده هستم

    خدایا شکرت که من از زن بودن شاد و مسروم افتخار میکنم

    خدایا شکرت که من قوی هستم

    خدایا شکرت که مهربان هستم

    خدایا شکرت که بخشنده هستم

    خدایا شکرت که ثروتمند هستم‌

    خدایادشکرت که غنی هستم

    خدایا شکرت نور هستم

    خدایا شکرت که عشق هستم

    خدایادشکرت که دوست داشتنی هستم

    خدایا شکرت به لطفت ارزشمند هستم

    خدایا شکرت به لطفت لایق بهترینها جهان هستی هستم

    خدایا شکرت دانا هستم

    خدایا شکرت توانا هستم

    خدایا شکرت به لطفت توانمند هستم

    خدایاشکرت آهن ربای جذب خوبیهاا هستم

    خدایا شکرت که با تووو هستم هرچی که هستم شکرت شکرت شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 1171 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان مهربون و دوست داشتنی و دوستان و خانواده عزیزم در این سایت بهشتی که با خوندن کامنتهای زیباشون کلی چیز یاد میگیرم و حس خوب میگیرم ازشون

    از دیروز یه کم حسم بد بود و امشب گفتم خدایا هر جوری که میتونی حس منو خوب کن. من عادت دارم هر شب یه قسمت از این سریال زیبای بهشتی رو میبینم و امشب رسیدم به قسمت 143.

    وقتی بازش کردم و چشمم به دوستانمون خانواده آقای راین افتاد اینقد ذوق کردم که انگار خودم مهمانشون بودم. وقتی یوسف یعقوب و جیکاب رو دیدم دوست داشتم اونجا بودم و کلی بغلشون میکردم. خیلی حس خوبی از این خونواده من میگیرم. از بس که خودشون هستن و نقاب ندارن و مهربون و دوست داشتنی هستن. دیدن چهره یوسف زیبا آدمو یاد یوسف نبی میندازه و هی با خودم تکرار میکنم فتبارک الله احسن الخالقین.

    منی که مدتها بود کامنت نزاشته بودم با دیدن این خونواده گرم و صمیمی چنان حالم منقلب شد که تصمیم گرفتم بیام و اینجا بنویسم. ممنونم استاد عزیزم که اینقد واسه گرفتن این فایلهای زیبا زحمت میکشین و زیباییهای خداوند رو در اون کشور زیبا بهمون نشون میدین. الهی که همیشه تنتون سالم و لباتون پر از خنده باشه که خنده رو مهمون دلهای ما میکنید.

    خدایا ازت بی نهایت سپاسگزارم منو هدایت کردی به سمت این فایل زیبا و بعد از دو روز حال من عالی عالی شد.

    چقد خونه زیبایی داشتن اون اتاقی زیبا و منظم ورزشی رو خیلی دوس داشتم چه ایده قشنگی بود. تو یه همچین مکانی اون ذهن منطقیت زودتر باور میکنه و دیگه مقاومتی نمیکنه چون که تو داری با آرزوهات زندگی میکنی هر لحظه و معلومه که بچه ها عاشق ورزش هستن و رویای موفقیت تو رشته دلخواهشون رو دارن و با این کار زودتر به خواسته هاشون میرسن.

    من یه نکته خیلی خوبی که گرفتم از این سریال بهشتی اینه که توی مهمونیها و دوره همیا همه سعی میکنن از کوچیک تا بزرگ اکثر اوقاتشون رو با هم باشن و بازی و سرگرمی دارن برای با هم بودنشون درست مثل زمان قدیم ما که خبری از موبایلو امکانات نبود و انگار امروزه ما گم شدیم تو این هیاهوی تکنولوژی و تو مهمونیامون همش گوشی به دست نزدیک همیم جسمی ولی روحی با هم فرسنگها فاصله داریم.فکر میکنیم که این کارمون کلاس داره و اصلا حوصله بازی و سرگرمی رو نداریم.پس چه خوبه که یاد بگیریم که وقتی با همیم واقعا با هم باشیم و از کنار هم بودن لذت ببریم. من واقعا تحسین میکنیم این دوستان خوبمون و شما استادم رو که لحظه به لحظه با هم بودنتون رو قدر میدونید.

    خدای من چقدر این شهر و خونه هاش زیبا بودن از بالا. همه خونه ها منظم ساخته شدن بودن. اینجا تو شهر ما هم خونه های شرکت نفتی هم اینجورین چوبی و زیبا و سرسبز که زمان قدیم انگلیسیها ساختنشون و من هر روز تو این محیط زیبا میرم و قدم میزنم و حس و حالمو عجیب خوب میکنه

    خیلی رنگ خونه ها قشنگ بود که تو هر محله ای هم دریاچه اختصاصی داشتن.من همیشه فکر میکردم که خونه های ایرانی خیلی بزرگ و زیبا هستن نسبت به بقیه جاها ولی با دیدن کشور آمریکا فهمیدم که بابا اونجا دقیقا خود خود بهشته.

    ممنونم از استاد و مریم عزیزم که این زیباییها رو با ما به اشتراک میزارید و ما یه دورنمای ذهنی از این کشور و مردم دوست داشتنی اونجا پیدا میکنیم و کسی که بخواد مهاجرت کنه به اونجا به نظر من دیگه احساس غریبگی نمیکنه از بس که در میان مردم بودیم و دیدیم فرهنگاشونو و آزادیهاشونو.

    خدایا شکرت که باعث شدی امشب حالم خوب بشه و بتونم کامنت بزارم و خودمو در شادی شما استاد عزیزم و مریم جان و دوستانم در اینجا سهیم بشم.

    خیلی خیلی خوشحالم و از خداوند مهربان براتون بهترینهارو آرزو میکنم. الهی که حال دلتون مثل امشب من عالی عالی عالی باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    اعظم برزگری گفته:
    مدت عضویت: 1407 روز

    به نام خدای زیبایی ها

    سلام خدمت استاد زیبا بین و مریم جان عزیز

    و سلام حضور تمام دوستانی که روزی خواستند که تغییر کنند و خداوند هدایتگر و هادی،مسیره زندگیشون رو به سمت این سایت پر از آگاهی کشوند!

    چقدر این فایل پر از زیبایی و ثروت و حال خوب بود!

    تمام مدتی که این فایل رو نگاه میکردم پر از حس سپاسگذاری و تحسین و لبخندی که تمام صورتم رو پر کرده بود!

    چقدر قانون درست عمل میکنه!؟

    چقدر این مردم احساس لیاقت فوق العاده ایی دارند که در چنین بهشت زیبایی زندگی می کنند!

    چقدر درون این مردم پر از صلح و صفا و آرامش هست و بازتابشش رو در محل زندگیشون ،در خونه هاشون،در کشورشون میشه به عینه دید!

    چقدر این مردم باور فراوانی رو دقیق باور کرده اند و در جای جای زندگیشون بکار بسته اند!

    چقدر این کشور و شهر منظم و قانون مند هست و چقدر مردمان فوق العاده ای داره!

    در این فایل احساس لیاقت و باور فراوانی ،دو تا دلیلی که ما بواسطه ی اینکه خوب نتونستیم در خودمون ایجادش کنیم و به زمین هبوط کردیم این مردمان به خوبی رعایت کرده اند و از همه لحاظ در ثروت و لیاقت استفاده از نعمت های خدا هستند!

    خونه هایی بزرگ و منظم با معماری که نظم عجیبی در اون هاست و انگار که نقاشی بود که ترسیم شده بود ولی واقعیت داشت!

    هر محله دریاچه ی اختصاصی خودش رو داشت بدون اینکه کوچکترین دستکاری کرده باشند اون رو و با سازه ها بخوان اون طبیعی بودنش رو از بین ببرند در نهایت زیبایی و حال طبیعیش بودند!

    نظم و انضباط خیابون ها،پیاده روها،حتی جاهایی که میشد در اون ها اسکوتر سواری کرد بدون کوچکترین خطری!

    سرسبزی درختان و چمن ها،ذهنت رو میبرد به بهاری بودن فصل در حالیکه که فکر کنم ماههای پاییز رو سپری میکردند!

    هوای خنک و بهاری و آسمانی که از شدت زلالی ،ابرها در اون در حال خودنمایی بودند!

    اون خونه های یکدست با سقف های توسی رنگ،با حیاط های بزرگ و بدون حصار و ماشین های قیمتی که جلوی هر خونه لااقل دو عدد پارک شده بودند همراه با اون دریاچه های خصوصی و نقلی برای هر محله و خیابون که به اون هم بسنده نکرده بودند و هر کدام یه دونه استخر خصوصی توی خونشون داشتند،من رو سپاسگذار خدایی کرد که بوسیله ی استاد میخواد بگه که بندگان من،چنین شرایط زندگی،با ایده ال ترین امکانات و آب و هوای فوق العاده همراه با آزادی زمانی و مکانی و پوشش رو دارم در بهترین کشور جهان!

    اگه خواسته ای داری که باید بعده دیدن این فایل ها در ذهنت نقش ببنده چنین شرایطی رو برات آماده کرده ام فقط راهش کنترل ذهن و ایجاد باورهای مناسب هست تا تو رو هدایت کنم به چنین جاهای زیبایی!

    وقتی داشتم این قسمت از سریال رو تماشا میکردم اون قدر پر از حس خوب و فوق العاده ایی بودم که غرق در لذت بردن بودم و پسرم گفتند که چه چیزی این قدر تو رو خوشحال کرده و وقتی بردم و اون همه زیبایی رو نشونش دادم دیدم کلا قفل کرده!

    گفتم چی شده!؟

    میگه من باور نمیکردم که چنین جاهایی به این شدت از زیبایی و نظم و ثروت باشه و گفتم این میشه که ذهن نمیخواد ما اینا رو ببینیم چون نمیخواد منطقی کنه برامون!

    خدایا!نمیدونم این مردم امریکا موقع اومدنشون به زمین با چه هدف و خواسته ایی اومدن که چنین در ثروت و لذت غرقند و بدون شک خودشون با توجه به قوانینت اینگونه زندگی عالی رو برای خودشون خلق کرده اند ولی منم میخوام چنین لذت هایی رو تجربه کنم و میدونم چون هیچ خواسته ایی رو به دلمون نمیندازی که توان اجابتش نباشه،پس در بهترین زمان و مکان ما رو هم هدایت کن به چنین مکان های بهشتی تا همراه با دوستان همفرکانس از بودن در این بهشت های زیبایت نهایت لذت رو ببریم!

    استاد جانم!

    هزاران هزار بار سپاسگذارم از شما که چنین شرایطی رو در این سایت الهی ایجاد کردید تا همه ی ما باوراهامون رو تقویت کنیم و در هر لحظه با بودن در این سایت،به احساس خوب برسیم،یقینا پاداشش نزده خداوند بسیار قریب هست و نتیجه ی این تمرکز آگاهانه،کسب رضایت درونی در تمام جنبه های زندگی شماست و از خدا میخواهم که بیشتر و بیشتر شما را بیفزاید که ما رو به راه راست،راه خدایی که گمش کرده بودیم،آشنا کردید!

    سپاسگذار بودنم در این مسیر خدایی هستم!

    خدایا با تمام وجودم تو را سپاس که از گمراهی به سمت نور و روشنایی هدایتمان کردی!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  9. -
    هما ی سعادت گفته:
    مدت عضویت: 1791 روز

    سلام به استاد عباسمنش عزیز و سلام به مریم خانم شایسته ی عزیز …

    سپاس گزار از خدایی که منو به سوی خودش هدایت می کند . و به سوی آسای و زیبایی…

    سپاس گزار از شما برای تهیه ی چنین فایل های فوق العاده ای …

    یک سفر در روز های پاییزی …

    چه مناظر زیبایی و چه سرسبزی فوق العاده ای …

    من عاشق آبم و عاشق هوای تر و بوی رطوبتی که توی چمن ها می پیچد . و عاشق صدای آبم مثل زمانی که یک نسیم روی آن بوزد و یا فواره ی آب و یا جریان آب روی یگ سنگ و بارش برلن روی زمین …

    چه زیبا که این مناظر رو می بینم و رحمت پروردگار رو و فراوانی آب را …

    وقتی این حجم از آب رو می بینم . واقعا برایم باور فراوانی گسترش پیدا می کند . باور اینکه آنچه به عنوان حقیقت در سر تو فرو کرده شده باور نکن . و حقیقت در جای دیگه کاملا متفاوت مب تواند باشد …

    اسناد عزیز ، صادقانه ترین حرف این هست که قبل از اینکه این صحنه ها و زیبایی ها رو ببینم .اصلا انگار این همه زیبایی ندیدم و به زیبایی توجهی نداشتم …

    اسناد عزیز ، مرتب دارم تمرین می کنم زیبا دیدنو احساس زیبایی رو داشتن و فایل های شما چه کمک عظیمی می کند ، و هر بار می بینم چقدر دوباره مصمم تر می شم برای تلاش بیش تر…

    چقدر شما و مریم خانم در فایل ها پر انرژی و شاد و بشاش و زیبا بین هستید . واقعا برام عجیب و قشنگه … و این انرژی مثبت چه موجی دارد که از آمریکا تا این سر دنیا میاد …

    و اسناد چه درس زیبایی گرفتم : خدا رو نه در غم بلکه در شادی جست و جو کن . و خدا رو نه در زمان تنگ دستی و نا امیدی بلکه با امید و گشاده رویی جست و جو کنم …

    استادم ، چیزی که امروز به من الهام شد . خدا همیشه به ما جواب می دهد و خداوند شادی را برای ما مقدر کرده و رسیدن رو …

    و امروز این بیت مولانا رو هم خواندم که مناسب احوال منه …

    بادا مبارک در جهان سور و عروسی های ما

    سور و عروسی را خدا ببرید بر بالای ما …

    به معنای اینکه شادی و عروسی به اندازه ی قامت ما بریده شده . وقتی این بیت رو خوندم . به خودم گفتم مولانا چقدر خدا رو نزدیک خودش دیده و چقدر خداوند همراه ماست …

    و حالا استاد عزیز شما این بیت مولانا رو زندگی می کنید .

    چرا چون خداوند رو نه در حزن و اندوه بلکه در شادی می شود یافت …

    و خدا رو نمی شود در زمان ضعف بلکه در زمان قدرت یافت … چرا که قدرت من از خداوند و و زمان قدرتم او رو در خود می یابم …

    اوه سپاس از خدا … در قلبم عشق مثل غنچه می شکفد و حال منو دگرگون می کند …

    و این احساسات منو بزرگ و عظیم می کند …

    اسناد عزیز درس مهم دیگه که از شما یاد گرفتم . (چقدر از شما سپاس گزارم) : اینکه برای انسان خوب بودن ، برای انسان بودن ، برای موفق بودن بی نقص بودن تلاش بیهوده ای هست . فقط کافی هست به خودت و به خدایی که تو رو هدایت می کند اعتماد کنی و آن زمان چقدر زیبا به نظر می آیی…

    من عاشق اینم که شما جلوی دوربین به ای نقش بازی کردن خودتون ید. لباس های راحت و سوال های ساده و حس سادگی که دارید و چقدر جهان رو زیبا می بینید و برای خوشحالی خود رو وابسته ی شرایط نمی کنید …

    وافعا در خانه ی دوستتون خودتون اسباب راحتی رو فراهم می کنید و بدون انتظار و بدون توقا …

    و اون ها خودشونن و چه ارتباط در اوج سادگی زیبایی ، و البته پر انرژی !

    عاشق ارتباط شما با بچه ها هستم . چه در صلح زیبایی هستید و چقدر با شکوه تحسین کننده هستید . صادقانه بگویم هر چقدر بیشتر با خود به صلح رسیدم ارتباطم با کودکان زیبا تر شد و این به دلیل نزدیک تر شدن به خودم . و به غریزه و حالت طبیعی خودم هست …

    کودکی به معنای ساده ترین حالت خودمان هست . اشتباهات پیش پا افتاده کردن . درگیر نبودن در بعد مادی جهان هست …

    واقعا لذت می برم وقتی کودکم ساده ترین و واضح ترین چیز ها رو گاهی بلد نیست و در مورد اونا سوال می کند و یا یک تعریف کوچک دارد …

    او از پریدن در گودال گل هیچ هراسی ندارد . او از هرچیزی یک وسیله بازی می سازد . او از دویدن دنبال حیوان ها ابایی ندارد و او خودش را به من وابسته نمی داند . و گاهی من رو دوست دارد و منو دوست ندارد …

    من عاشق دنیای کودکانه ی او هستم . واقعا بچه های دوستتون منو شگفت زده می کنند …

    استاد چه حس آزادی زیبایی دارند که هر کدام دنیای مخصوص خودشونو در کنار هم تجربه می کنند و شما چه استقبال زیبایی از تماشای آگاهانه ی علایق اون ها دارید . من واقعا دارم زیبایی و بزرگی یاد می گیرم …

    استاد عزیز چه نظمی در ویدئو شما حاکم هست و چه نظمی در خانه ی دوستتون …

    همه چیز برق می زند …

    همه چیز در سر جای خودش …

    و مادر خونه حضور ندارد . این یعنی هر کسی نظم رو درون خودش یافته و با نظم عجین شده و باید باور کنم . برای منظم بودن نیازی به تلاش و زحمت نیست …

    نظم در وجود منه …

    از وقتی دارم فایل های شما رو می بینم دوباره و دوباره چقدر دارم باور خوب درباره ی نظم می سازم و چقدر جهانم منظم تر شده زیبا تر شده . و در صلح بیشتر با خودم قرار گرفته . و همسر و فرزندم هم متوجه این احساس و انرژی مثبت می شوند و واقعا چقدر جهان زیبا ساختن درون خودت، تلالو های زیبایی در جهان بیرونت به همراه دارد …

    استادم شما منو دارید به شاعر تبدیل می کنید !

    به نظرم شعر گفتن به وزن و قافیه نیست . هرکسی بتواند معنای هر اتفاقی و این جهان رو ببیند . شاعر هست ! و من معتقدم دارم به جای نگاه سطحی به جهان عمقش رو درک می کنم …

    نگاهم در هرچیزی دارد گسترش پیدا می کند …

    از خدا سپاس گزارم ، به معنای حقیقی دارم به سمت چیزهایی که می خواهم حرکت می کنم .

    و من دارم خودم می شوم مهدیه ! مهدیه ای که در تلاش‌های خودش باشد . با تمام افتادن و بلند شدنش و با تمام خودش …

    نتیجه ی امروز من : من تا آخر زندگی ام نه به نسخه دیگری تبدیل نمی شوم . من همین مهدیه خواهم بود…

    یک مهدیه ی با ارزش و ارزشمند …

    که جهان را چه جالب تجربه کرد . من زندگی را به سبک خود زندگی می کنم . و هر چه به خودم نزدیک تر می شوم . جهان رو چه بی مهابا تر تجربه می کنم !و محتاطانه رفتار کردنو را کنار می گذارم …

    اوه من عاشق این مهدیه بودنم …

    حرف آخرم برای این مهدیه …

    مهدیه این مسیر مسیر خیر و آسانی هاست . نرسیدن و خالی بودن در این مسیر نیست . و خداوند به معنای پر کردن و گسترش دادن توست …

    پس با امید مسیرت رو برو … با خدا مسیرت رو برو … با انرژی مسیرت رو برو … با احساس آزادی مسیرت رو برو …

    سپاس گزار از شما استاد عزیز و مریم خانم شایسته و دوستان عزیزم …

    یادگاری من از 2 آبان 1403 …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: