سریال زندگی در بهشت | قسمت ١44 - صفحه 11

سریال بهشت قسمت 144

با سلام خدمت استاد زیبابین و مریم جان کشف کننده ی زیبایی ها

خدایا شکرت که باز هم فرصتی رو برام فراهم کردی تا با جریان سیال بهشت همراه بشم و از آگاهی های نابش برخوردار

بعد از چند بار دیدن این فایل و مست شدن از آگاهیهای نابش و حلقه زدن اشک ها توی چشمم با اون آهنگ پایانی و خوندن کامنت دوستان عزیزم و مخصوصا کامنت مرضیه جان ی هیبت عظیمی وجودم رو فرا گرفته

همه جا رو رو ی سکوت آرام بخشی فرا گرفته و اون بیرون داره ی بارون نرمی میاد و من دارم صداش رو میشنوم ی بارونی از جنس همون بارونی که توی ساحل شرقی فلوریدا و کنار اقیانوس اطلس در حال باریدن بوده که نشونش اون خیابون های خیس جلوی خونه ی آقای چاره جو .

میدونی استاد چرا قضیه بارون رو گفتم چون من قبل از آشنایی با شما و این سایت از بارون خوشم نمی اومد و با پدیدار شدن ابرها توی آسمون دلم میگرفت و کلا ی جور احساس غم بهم دست میداد

اما الان تو دل شب در حالیکه پای لپ تاپم نشستم و دارم کامنتم رو مینویسم و صدای بارون رو میشنوم یهویی یادم اومد که من چقدر تغییر کردم چقدر دیدگاهم عوض شده حتی نسبت به بارون. الان به محض شروع بارش و به محض تموم شدن اون کلامم با سپاسگزاری از خداوند به خاطر این نعمت مزین میشه و این از برکات همراه شدن با شما و سریال بهشته.

حالا که بحث بارون پیش اومد ی جورایی انگار هدایت شدم که از اون جای فایل شروع کنم. انگار اون هیبت و عظمته داره من رو به سمت خودش میکشه که کلامم رو با اون آغاز کنم :

با اون اقیانوسی که دیدنش قلب من رو پر میکنه از خشیت ربم

صدای آب اقیانوس هم آرام بخشه و هم هیبت آور درست مثل ربم که یادش آرام بخشه و هیبت آور .آخه ربم و اقیانوس جدای از هم نیستن .این اقیانوس نشان ربمه که با دیدنش من اون رو به یاد بیارم بقول حافظ عزیز:

جمال یار ندارد نقاب و پرده ولی غبار ره بنشان تا نظر توانی کرد

آره جمال رب هویداست اگر قبل از این من نمیدیدم پرده و حجابی مانع از اون میشد که خودم آویزان کرده بودم بر قلب و چشمهام !!!!!

و الان که دارم بهتر میبینم نشان از برداشتن حجاب ها داره و چه حال خوشیه رسیدن به این درک

چه حال خوشیه وقتی که میبینی بقول سعدی :

باران رحمت بی حسابش همه را رسیده و خوان نعمت بیدریغش همه جا کشیده

وقتی که میبینی باران رحمت بی حساب ربت همه ی اهل فلوریدا رو رسیده و خوان تعمت بیدریغش همه جای فلوریدا کشیده شده تو غربش ی جور و توی شرقش هم ی جور

اونوقته که به فکر فرو میری که من اگر جایی دارم زندگی میکنم که مردمش این باران رحمت بی حساب رو دریافت نمیکنن و خوان نعمت بیدریغ ربم رو کشیده نمیبینن مشکل از مردمه نه از ربم و گرنه ربم که همون ربه

و انوقت یادم میاد که :

شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند

آره مردم فلوریدا شکورن که خوان نعمت الهی هر روز براشون گسترده تر میشه اونقدر که اینهمه آروی گسترده شده کنار این اقیانوس و دارن از این خوانی که کنار اقیانوس براشون گسترده شده برخوردار میشن ورودی تازه و مفید میگیرن و خروجی که اونم مفیده میریزن به دامان طبیعت .آخه خروجی اینا سرشار از تجربه انسان هاییه که دارن خودشون و نعمت هایی که خداوند براشون گسترده رو تجربه میکنن پس مقدسه چون خروجی ی سری آدم شکور و پویاست که لایقن .تنه لش و بی مصرف نیستن

چه حال خوشیه وقتی که اقیانوس اطلس رو میبینی و اون شکوه و عظمتش رو تازه یادت میاد که اونچه که توی کتابهای جغرافیات خونده بودی و بواسطه ندیدنش درکش نکردی بودی حالا داری با تمام وجودت صداش رو حس میکنی و روحت انگار که جریان تازه ای از انرژی توش به جریان می افته و می فهمی که لایق دیدن زیباییهای ربت شدی که این خودش ی نشونه خوبیه برای اینکه از نزدیک هم بتونی لمسش کنی

و این حال خوشت با دیدن این چند ثانیه آرامش عمیقی توی وجودت پراکنده میکنه که وقتی برمیگردی خونه ی آقای چاره جو با دیدن خودش و خانمش یادت میاد که:

خدایا استاد راست میگفت همه انسان ها خوبن اگر تو خوب باشی همه اون وجه خوبشون رو به تو نشون میدن

و چقدر اون آرامشه با شنیدن اون موسیقی ملایم و دیدن اون میز بی ریا و اون ظرف های خوشگل روی میز هی عمیق تر و عمیق تر میشه جوری که فقط دوست داری بهشون خیره بشی و نگاشون کنی و فقط و فقط لذت ببری

و صلح این زوج ایرانی- آمریکایی مرز های ملیتی و تفاوت فرهنگ ها رو در ذهنت میشکنه و باز هم بر آرامش تو اضافه میکنه که بابا اون باورهایی که در مورد ازدواج در مورد تفاوت فرهنگی و این جور چیزها توی ذهن تو جا انداختن سرابی بیش نیست وقتی تو با خودت در صلح باشی همه چیز و همه کس با تو در صلح قرار میگیره .

و در همین حین محو انگلیسی صحبت کردن آقای چاره جو میشی که چقدر قشنگ صحبت میکنه و البته قانون تکامل هم یادت میاد که مسلما این آقا هم اولش اینجوری نبوده و تکاملش رو توی این موضوع طی کرده که نتیجش شده این

و وقتی با مریم جان میری حیاط پشت رو میبینی محو تماشای اون باغچه ی خوشگل میشی و یادت میاد که عشق و علاقه تمرکز میاره و پشتکار و نتیجش میشه این چیز خیره کننده که متفاوت کرده این حیاط رو از بقیه ی حیاط های دور و برش . و همین هم باز بهت یادآوری میکنه که آدم هایی متفاوت نتیجه میگیرن که متفاوت فکر میکنن و متفاوت عمل میکنن.

و شادابی و سرزندگی این آقا و همسرش با این سنشون بازم ی آرامش خاصی بهت میده و عمق آرامشت رو بیشتر میکنه که برای لذت بردن هیچ وقت دیر نیست

و چقدر لذت میبری از این رابطه ی مهمان و میزبان توی آمریکا که هم لذت بردن فردی خودشون رو دارن و هم جمعی با هم لذت میبرن و به هیچ وجه آزادی خودشون رو محدود نمیکنن و خودشون رو فدای دیگری نمیکن

و باز هم تجربه ی دیدن این خوان نعمت ی که گسترده شده از اون بالا. تجربه ی دیدنش از این پایین لذت خودش رو داره . اما وقتی دستت رو میدی دست ربت و اون تو رو میکشه بالا توی آسمون و از اون بالا نشونت میده مزش خیلی خیلی بیشتر میشه .چون از اون بالا همه چی رو ی دفه میبینی و با هم کلی ذوق و شوقت بیشتر میشه عین ی بچه ای که باباش براش آب نبات های رنگارنگی خریده باشه و ی دفه همشون رو رو کنه با هم .چه لذتی داره دیدنشون تا اینکه یکی یکی هر دفه ی رنگش رو بده .

آره اون لحظه ای که همه ی آب نبات ها رو بهت میده بابات اون روز روز توه .دوست داری از ته قلبت فریاد بزنی که چقدر خوشبختی که ی همچین بابایی رو داری

وای اینجا یاد حرفهای استاد افتادم در مورد تسلیم شدن در برابر خدا :

تسلیم شدن اون بچه اییه که بالای درخته و می ترسه که بیاد پایین اما باباش اون پایین منتظرشه و ازش میخواد که بپره توی بغلش .تسلیم شدن اون بچه اییه که میپره بغل باباش

تسلیم شدن یعنی دادن دستت به دستت ربت و آروم شدن از اینکه اون کنارته و هواتو داره

الهی و ربی من لی غیرک

خدایا من دستم رو دادم دست خودت ببر اون جایی من رو که خودت بهتر میدونی

حال خوشی رو امشب تجربه کردم استاد عزیزم با این فایل بی نظیر سپاسگزارم

و اما ادامه ی فایل :

اون غروب واقعا بی نظیر و دیوانه کننده اس

و اون آهنگ با محتوی عالی :

اینکه همه چیز به خود آدم بستگی داره .اینکه خوشبختی رو تجربه کنی یا چیزی غیر از این رو فقط و فقط به خودت بستگی داره نه هیچ چیز دیگه ای

اینکه برکت وقتی میاد که حرکتی از جانب ما باشه و با حلوا حلوا کردن دهن شیرین نمیشه .خدا نعمت ها و پاداش ها رو به کسی میده که اهل عمله

برای هر کاری نیاز به توکل هست اما بعدش هم اقدام

اون صحنه ی اول فایل از آسمون و ابرها واقعا محشره .اون آبی آسمون و سفیدی ابرها واقعا دیوانه کننده اس .

و اون پرند ه های خوشگل با اون ترکیب رنگ زیبای منقارشون و سرشون و گردنشون واقعا آدم رو مبهوت عظمت و دقت و ظرافت خداوند میکنه

اون رنگین کمان که دیگه نگو نگو تا حالا رنگین کمانی رو با این شکوه خاصش ندیده بودم توی این مقیاس

خدایا شکرت بابت اینهمه زیبایی که لیاقت دیدنش رو پیدا کردم

بازم سپاسگزارم استادو مریم جان