سریال زندگی در بهشت | قسمت ١48 - صفحه 9

بنام رب العالمین ❤️

سلام یه استاد عزیزم ، مریم جان و همه اعضای خانواده صمیمی ام 🌹

چقد لذت بردم از دیدن این فایل ، انقد انرژیش زیاد بود شبیه زمان هایی شدم که فایل های عروسی و جشن ها رو میدیدم 😍

نشونه روزم بود و امروز استرس داشتم قشنگ تو آهنگ گفت استرس و رها کن و نا امید نباش 🤩🤩

ای جانم خدای مهربون ❤️

هر سه تا آهنگی که گذاشتین رو انقد دوست داشتم که سریع می خوام دانلودشون کنم

البته این موزیک های مورد علاقم بود که اصلا یادم رفته بود چقد دوسشون داشتم 😍😍

اولین چیزی که تحسین میکنم

این همه آزادی مالی استاد که همه لوازم نقلیه عبور و مرور رو داره

فقط الان یه هواپیما مونده 🤩

یعنی اون لحظه که از جت اسکی اومدین سوار موتور شدین انقد حاااال کردم 😍😍😍

چه باحال

به قول استاد تو فایل ۲ قدم اول تمرین ستاره قطبی

که میگفت زندگی می تونه انقد باحال باشه چرا ما اخه سختش می‌کنیم 😍

چه رنگ هایی رو هم انتخاب میکنین استاد واسه موتور جت اسکی و لوازمتون

خیلی ترکیباشون رو دوست دارم

مخصوصا ترکیب رنگ جت اسکی مشکی قرمز سفید

من عاشق جت و جت اسکی هستم

همین که نگاهشون میکنم کلی انرژی می گیرم

جت اسکی منو یاد رفتن حرکت جریان داشتن سرعت می ندازه 🤩🤩🤩🤩😍😍😍و البته هیجان

اخه من عاشق سرعت و هیجانم

الان این چیز ها رو ندارم ولی پا که دارم همیشه می دوأم با سرعت و یه حس رهایی بهم دست میده

البته دراینده موتور و جت اسکی و جت شخصی هم می خوام

که به لطف الله حتما بهش می رسم 😍😍😍

اولین هدایت رو خیلی واضح دریافت کردین و بهش گوش دادین

من به این نتیجه رسیدم اگه تو مسایل کوچیک زندگیمون هدایت نخوایم

اون ضعیف میشه

پس واسه هر چیزی بزرگ و کوچیک باید از خدا هدایت بخوایم

من واقعا تحسینتون میکنم که وقتی جت اسکی دچار مشکل شد حالتون رو خراب نکردین

غر نزدین که ای بابا این باطریش خوابیده

کی میره درستش کنه

یا اون کسی که سرویسش کرد چرا درست انجام نداد و …..

شما قسمت مثبتش رو درنظر گرفتین و گفتین خدا رو شکر که همین اول متوجه شدیم و جلو خرابی های بزرگ تر گرفته شد

در واقع مثبت نگری یعنی این وگرنه تو شرایط مثبت همه مثبت هستن

اگه می تونی اینجا ذهنت رو کنترل کن

من اینجا یاد یه اتفاقی افتادم که واسه خودم افتاده بود

یه بادکنک بزرگ رو هلیوم زدم و زیرش کلی پول آویزون کردم و می خواستم ببرم یه مسافت طولانی با اتوبوس و دوستم و سورپرایز کنم

اینطوری بود که روی یه باکس بود و وقتی بازش میکردی بادکنک و پولا با هم میرفت بالا و اگه تو فضای باز بود تا کهکشان هم می رفت و فقط باید تو خونه باز می‌شد

تو حیاطمون اومدم منتقل کنم به ماشین یه هو از دستم سر خورد و رفت تو آسمون

من هاج و واج مونده بودم اون همه زحمت کشیده بودم با طرحم دوستمو سورپرایز کنم و …. الان جلو چشمم داشت بادکنک با اون پولا میرفت و کاری از دستم بر نمیومد

اون لحظه کفتم مگه میشه خدا این همه کارکرده باشم بخواد نا امیدم کنه و نشه

یه هو دیدم یه بادی اومد و بادکنک اومد تو دستام و همون لحظه بهم الهام شد

که تو باید یاد میگرفتی چطور اون رو تو دستات محکم بگیری خوب شد که اینجا اینطور شد وگرنه وقتی از اتوبوس پیاده میشدی و ول می‌شد اونجا دیگه کاری از دستت بر نمیومد

( باز تو حیاط خونمون تونستم شیرجه بزنم 😄بگیرمش )

خلاصه یه سلامت رسوندمش و اونجا یه درس بزرگ گرفتم که سنگ ها و مانع هایی که میوفته جلو پام واسه این نیست که من باید برگردم واسه اینه که یه چیز رو درست کنم و پیش برم

چون نا امیدی از خدا نیست

اینجا هم شما در یه کلام اوقات خودتون رو به خاطر این مسائلی که همیشه امکانش هست که پیش بیاد خراب نکردین مسائلی که توش درسه واسه رشد ما پیشرفت ما . نه اینکه خدا با ما سر لج باشه

در واقع همین اتفاق باعث شد بازم به هدایت و به خدا روی بیارین و تا باشه ازین اتفاقا که آدم خدا رو حس منه و ایمانش واسه کارهای بزرگ قوی تر شه

وقتی درون هم افتاد بازم غر نزدین و چهرتون نشون میداد که واقعا مسلط هستین به حالتون و نگفتین که این همه زحمت کشیدم اخرش اینطوری و…

و ریلکس برگشتین و مریم جان هم خم به ابروش نیاورد 👍

پا به پاتون اومد واسه پیدا کردن درون کوچولو 🤩

و آخر هم پیدا شد …..