سریال زندگی در بهشت | قسمت 151 - صفحه 10

188 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سیداحمد میرابوالقاسمی گفته:
    مدت عضویت: 1904 روز

    سلام بر استاد عزیز و مریم بانو همراه شایسته و بینظیر استاد

    این اولیت کامنت من در این سایت بزرگ( به وسعت جهان )هست

    فایلهای زیادی رو دیدم حتی دوره عزت نفس رو از طریق اکانت همسرم خرید کردیم و دیدیم و گوش کردیم و یادداشت کردیم و تمرین کردیم ولی نه اون جوری که بتونیم باورها رو قوی کنیم…. و باید تمرین کنیم و تمرین کنیم… تا انشالله بعدا نتایج بهبودی افکارم و زندگیم رو به موقع اعلام کنیم.

    الان که این فایل رو میبینم من نشسته ام زیر درخت کنار جوی آب با صدای پرنده ها روی درختها (گوش نواز هست) پرواز سنجاقکها روی آب بسیار زیبا در محله و دره زیبای درکه تهران (عشق است)

    و این فایل چقدر چقدر چقدر عالی است

    چقدر زیبایی چقدر عشق چقدر تکاپو چقدر لذت چقدر حرکت و برکت چقدر فراوانی در این فایل هست چقدر جنب و جوش استاد عزیز و همون مرغهاچقدر جنب و جوش دارند

    چقدر لذت داره این غذا دادن به مرغها

    چه کیفی میکنن این مرغها

    چقدر لذت داره اون هرس کردن درختها

    چقدر با عشق کار رو انجام میدین

    چقدر با لذت و عشق بهره وری رو انجام میدین

    چقدر با عشق فیلم میگیرن

    خدا قوتتون بده استاد عزیز و مریم بانو

    خدا رو شکر که استاد عزیز و بخشنده ای مثل شما قسمتمون کرد

    و خدا رو شکر این سایت سراسر هدایت رو خدا ما رو به اون هدایت کرد که هم حال آنی دلمون خوب بشه

    هم احساسمون خوب بشه

    هم‌با دیدن و نوشتن و تمرین کردن کم کم افکارمون تغییر کنه و باورهای توحیدی قوی بسازیم

    باورهای قوی سلامتی

    باورهای قوی ثروت ساز

    باورهای قوی ارتباطی

    باورهای قوی در همه زمینه ها

    عاشق اون جملاتتم که همیشه بر زبان شما جاریه(مدام میگید خدایا شکرت) و همیشه جمله زیبای عاشقتم (به مریم بانوی بزرگوار)

    خدا رو شکر خدا رو هزاران مرتبه شکر

    خدا من هدایتم رو هر ثانیه به خودت سپردم.

    خدایا من نمیدونم چکار کنم؟ خودت بگو چیکار کنم؟

    و چقدر جالب و چه هدایت قشنگ و هماهنگی، این متن رو نوشتم و هنوز فرصت ویرایش (24دقیقه) داشت که اون خواسته من (که خدا خودش میدونه و بعدها شاید بگم) رو انجام داد یعنی خودش گفت چکار کنیم. سپاس خدای عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    سیداحمد میرابوالقاسمی گفته:
    مدت عضویت: 1904 روز

    سلام بر استاد عزیز و مریم بانو همراه بینظیر استاد

    این اولیت کامنت من در این سایت بزرگ( به وسعت جهان )هست

    فایلهای زیادی رو دیدم حتی دوره عزت نفس رو از طریق اکانت همسرم خرید کردیم و دیدیم و گوش کردیم و یادداشت کردیم و تمرین کردیم ولی نه اون جوری که بتونیم باورها رو قوی کنیم…. و باید تمرین کنیم و تمرین کنیم… تا انشالله بعدا نتایج بهبودی افکارم و زندگیم رو به موقع اعلام کنیم.

    الان که این فایل رو میبینم من نشسته ام زیر درخت کنار جوی آب با صدای پرنده ها روی درختها (گوش نواز هست) پرواز سنجاقکها روی آب بسیار زیبا درمحله و دره زیبای درکه تهران

    و این فایل عالی

    چقدر زیبایی چقدر عشق چقدر تکاپو چقدر لذت چقدر حرکت و برکت چقدر فراوانی در این فایل هست چقدر جنب و جوش هم مرغها و هم استاد عزیز

    چقدر لذت داره این غذا دادن به مرغها

    چه کیفی میکنن این مرغها

    چقدر لذت داره اون هرس کردن درختها

    چقدر با عشق کار رو انجام میدین

    چقدر با لذت و عشق بهره وری رو انجام میدین

    چقدر با عشق فیلم میگیرن

    خداقوتتون بده

    خدا رو شکر که استاد عزیز و بخشنده ای مثل شما قسمتمون کرد

    و خدا رو شکر این سایت سراسر هدایت رو خدا ما رو به اون هدایت کرد که هم حال آنی دلمون خوب بشه

    هم احساسمون خوب بشه

    هم‌با دیدن و نوشتن و تمرین کردن کم کم افکارمون تغییر کنه و باورهای توحیدی قوی بسازیم

    باورهای قوی سلامتی

    باورهای قوی ثروت ساز

    باورهای قوی ارتباطی

    باورهای قوی در همه زمینه ها

    خدا رو شکر خدا رو هزاران مرتبه شکر

    خدا من هدایتم رو هر ثانیه به خودت سپردم.

    خدایا من نمیدونم چکار کنم؟ خودت بگو چیکار کنم؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    زهرا محمودآبادی گفته:
    مدت عضویت: 957 روز

    من عاشق اون دنبال کردن مرغ ها و جوجه هام خیلییییی با نمکن وقتی بچه بودم شیطنت میکردیم و دنبالشون میکردیم ولی الان که دیدم چجوری دنبال غذا میدون چقدر بهم لذت داد و کیف کردم

    انگار خودم اونجا بودم و داشتم بهشون غذا میدادم

    بچه که بودم تابستونها اکثرا پیش مادربزرگ و پدربزرگم توی روستا میرفتم و این کارهارو انجام میدادیم چقدر لذت بخشه واقعاً

    و حتی من از شیردوشیدن میترسیدم بابابزرگم گفتن بیا من اینجا میشینم تو امتحان کن

    وای هم خیلی قدرت دست میخواست و هم خیلی باحال و بامزه بودن لمس طبیعت یه وایب و انرژی و حس خوبی به آدم میده

    چقدر زیباست واقعاً خدایا شکرت

    اون حس خوب و خنده های مریم شایسته چقدر حس خوبی میده به آدم چقدر با خودش در صلحه چقدر زیبا میخنده و انرژی خوبی داره

    و نشون میده چقدر رابطه ، رابطه اییه که صلح وجود داره توش

    آخ که چقدر لذت بردم من از دیدن این فایل

    عاشقتونم خدایا شکرت

    نکته آخر هم بگم اینکه من قبلا که سریال رو میدیدم و اون قسمت هایی که رفته بودین پاکسازی پرادایس و مریم جون درخت های بزرگ و فووق بلند پرادایس رو نشون میداد

    که آنقدر بلند بودن که دیگه نور خورشید اذیت کننده نبود و سایه ایجاد کرده بودن درختا

    من یکی دو هفته پیش یه سفر داشتم به بهشت گمشده واااااای نمیدونین چقدر زیبا بود بهشت گمشده توی شهرستان کامفیروزه از توابع استان فارس بچه هایی که ایران هستن بهتون پیشنهاد میکنم حتما توی این فصل برید

    اونجا درخت های بلنددددد که سایه های سنگینی داشتن و چقدر اون فضارو دلنشین تر و زیباتر کرده بودن و چقدر کمک کرده بودن به استراحت و لذت بردن انسانها با سایه هاشون

    چقدر من کیف کردم از اون سفر یه روزه

    من اون سفر رو تنهایی با یه تور رفتم

    انقدر بچه های تور لیدرها عالی و فوق العاده بودن

    از خوش اخلاقی بچه های تور و لیدرها مهربونیشون

    شاد و پرانرژی بودنشون

    یه سفر لذت بخش و یه خاطره خیلی خوبی رو واسمون رقم زد من خیلی لذت بردم

    و خداروشکر میکنم که انقدر جهانش دقیق و منظمه که جواب کوچکترین ارتعاشات رو هم در بهترین زمان بهت میرسونه

    من تا نرفته بودم یادم نبود که چنین توجه ارتعاش فرکانسی رو فرستاده بودم

    وقتی وارد طبیعت بکر اونجا شدم و درخت هارو دیدم گفتم واییییی درختاش عین درختهای سریال زندگی در بهشته

    حتی یه ویدئو پر کردم برای دوستم بهار بفرستم که عضو سایته توی ویدیو گفتم واییی عین درخت های سریال زندگی دربهشته

    یعنی گاهی ما یه خواسته ایی با دیدن در ما شکل میگیره و ما خودمونم فراموشش میکنیم

    اما چون بهش توجه کردیم

    فرکانس اون خواستمون رفته به کائنات

    ما یادمون میره ولی خدا که یادش نمیره

    و مارو هدایت میکنه به سمت خواستمون به راحتی ، عزتمندانه و به زیبایی

    باورتون نمیشه من چندتا مقصد دیگه برای سفر داشتم اما فقط همین اوکی شد

    و باچه راحتی بابام اوکی بود

    و راحت تر اینکه ، این باور که پول سفر برمیگرده ، برو سفر پولش برمیگرده

    چه باور قشنگیه

    و من هنوز توی مسافرتم بودم دقیقا پول سفرم به حسابم واریز شد

    یعنی من مونده بودم خداااااای من :)))))

    با همین جمله این کامنت رو تموم میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 621 روز

    به نام رب العالمین

    خدا را شکر هوای پرادس بهاری شده و طبیعت جامه سبزشو داره بر تن میکنه

    این بوقه خیلی با ابهت راه میره و ‌شخصیت خاص خودشو تو پرادایس داره و خداروشکر واقعا هیکلش بزرگ است و‌خیلی دوسش دارم.

    واقعا لذت می‌برم که این پرندگان شما اینقدر دنبال شما میان و هرجا که شما هستین حضور دارند

    گنی‌ها که خیلی با تعجب به همه چیز گاه می‌کنند واقعاً فان هستند

    واقعا خیلی پرایداس زیباتر شده و زمین‌ها سبزتر شدن و‌اینجا حسش میکنم

    خدا را شکر آنقدر در سمت شما بارندگی هست که همیشه زمین نرمه و جک‌های ماشین پایین رفته .

    اون تخم آبی رنگ واقعاً واسم جالب بود  توی گونه مرغ‌ها ندیده بودم،خدا را شکر توی پرادایس چیزهای عجیب و غریب زیاد مشاهده میشه و خیلی تجربه خوبی هست.

    استاد عزیز نقدر توی بحث آموزش وارد شدین که حتی به مرغ هم آموزش می‌دین که تو جای صحیح تخم بذاره.

    دیدن این یک رنگی استاد که با خیال راحت خوابیده واقعاً لذت بخشه و همیشه با خودم فکر می‌کنم این استاد چقدر با خودش در صلح هست. عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    اسماعیل ریاحی گفته:
    مدت عضویت: 1349 روز

    سلام و دروود به شما دوستان خداپرست.

    استاد من این فایل رو دیدم و داشتم دیدگاه یکی از بچه ها رو می‌خوندم ک از یه خوابی یادم اومد.

    من چند ساله دارم رو باورام کار میکنم و راستش توی خواب از شما پرسیدم چطور ب خواسته هام برسم شما گفتید سپاسگزاری کن حل میشه دقیقا جوری گفتید ک انگار من پرسیده باشم نون میخام و شما بگید برو نونوایی راحت بخر .همین .

    میخواستم از شما و خانم شایسته ک توی قسمت پذیرایی اون خونه ی زیبا بودید برم بیرون ک از پنجره دیدم بیرون دمه هرخونه ای یه شیر یا بعضیا پلنگ و … نشستن و میخاستم برم بیرون ک براتون انگار مثله پیک یه کمد آورده بودن و اون آقاهه گفت هوی کجا میری ؟

    منم نرفتم بیرون و از خاب پاشدم .

    اینو تعریف کردم ک بگم خدا منو میشنوه و هروقت میگم خدایا بیشتر بگو و هدایتم کن تا بتو نزدیکتر شم نمیدونید چیکار می‌کنه غوغاست .

    چشمام یاد گرفته فقط برای شوق و سپاسگزاری اشک بریزه حتی الان .

    من فهمیدم ک این همه مدت داشتم تمیز کاری میکردم ب عبارتی انظافت من ایمان میکردم .

    استاد هیچکس می خدا نمیتونه آموزش بده .

    سپاسگزاری برای توجه ب زیبایی ها و خواسته ها بود و بیرون نرفتن سر ترس هام .

    مدتی رفتم بیرون شهر تازه اونجا فهمیدم ای واییی من چه ترس هایی دارم ک مسخرست مثل جن و تاریکی و شیطان .تا حدودی پیشرفت کردم و هنوز درحال حرکتم اما وقتی باز یادم میاد ک از اون موقش میگزره و انجام دادمو رفتم .

    خدا خیلی طبیعی کارهارو انجام میده .

    گوشی خریدم قسطی چون ترسی بود از ناتوانی در خوش قولی .میدونستم قسطی بده .

    استاد من کارگرم خب.

    من هفته ی سوم ک آخرین قسط بود رو آماده داشتم اما خدا از جای دیگ دومیلیون و خورده ای هدیه داد بهم .

    اما تعجب نکردم انگار آره طبیعیه.

    همه چیز از یک چیزه و اون داره هر سیستم یا ب قولی هر جریانی رو مدیریت می‌کنه .طبق قوانینش.

    هدف بعدیم بزرگتره و آن شاالله ک پیروزم چون خدا پیروزه .

    نمی‌دونم اینارو اینجا مناسب بود بگم یانه اما حس کردم بگم چون شاید فردا مردم .

    همه ی مردم باهام خوبن عشقن.چون خدا عشقه و جز او اویی نیست

    می‌دونم اما انگار یه چیزاییم کمه برای رفتن ب سطح بالا

    همیشه همینه یکم زمان میگذره باز یه مشکل پیش میاد رو باورام کار میکنم تازه میفهمم خدا طبق درخواستم داره رشدم میده .

    مثلاً کسی نمیتونه جای کسی رو غصب کنه اما چرا؟

    خدا پاسخ و خود سواره و دائما داره میگه.

    افکار ما و باورهای ما خودشه .

    فایل های شما حق است و از خدا میخواهم هدایتم ک وارد دوره تون بشم وچیزایی ک گفته رو منم بشنوم و عمل کنم .

    خدا همه چیمه.من هرچی شدم و دارم از اونه وگرنه چهارسال پیش من ناامید و متمایل ب خودکشی بودم .

    خدا نجاتم داد .خدا رو شکر ک با شماهام .شماها بهشتیا و عاشقان درستی و پاکی .

    تا حالا نشده جای بد منو ببره خدا همیشه خوبی و محبت میبینم .تازه میفهمم چرا قسم خوردن بیخوده .

    چون اونی ک شاهد و مدیره خداست و چشم و دست ما مگ بی اجازش میتونن کاری کنم.

    میبینم چون خدایم بیناست و توانا هستم چون خداییم توانایی بی نهایت منه و منیتم قطره ای از اوست .ای او دوستت دارم .

    خیلی مخلصیم عزیزان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  6. -
    امید فیروزبخت گفته:
    مدت عضویت: 1287 روز

    با درود فراوان خدمت همگی

    سپاس گذار خداوندم بخاطر اینکه تونستم این محتوی بی نظیر رو ببینم.

    به قول بچه ها هاجی شهراااام !!!

    خیلی حال کردم. با ایده استاد عباس منش هم خیلی حال کردم برای مدفوع مرغ و خروس ها و خیلی بیشتر حال کردم سر نحوه بریدن شاخه درختان.

    کلا خیلی عالی بود. دقیقا همون سبک زندگی هستش که می خوام.

    خیلی لذت بردم

    پاینده باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    نشمیه بهروزی گفته:
    مدت عضویت: 711 روز

    سلام سلامی به گرمی آفتاب به درخشندگی مهتاب برای استاد ومریم جانم خدارا هر ثانیه سپاس گزارم که من را در این مسیر هدایت کرد استاد عزیزم من با فایل هایه رایگان شروع کردم خدارو هر لحظه شکر می کنم آرامش درونی شروع به رشد کرده تغییر هارا باچشمانم با وجودم حس می کنم استادم من قبلاً مغازه هایه عادی می رفتم اما از وقتی که فیلم های شمارا میبینم به خرید در آمازون می رفتید باور کنید استادم العان خدای مهربانم برای خرید دوتا چیز که خیلی وقته قصد خرید دارم منو به جاهای هدایت کرده که تویه سی دوسال از زندگیم به چشم ندیدم استادم خیلی خیلی دوستتون دارم باور کنید هر لحظه که حس شوق به سراغم میاد اول از خدا بعد از شما سپاس گذاری می کنم هرشب با فایل هایه صوتی شما می خوایم درحالی که قبلاً تا خود صبح خواب نداشتم اما العان قبل‌ از ساعت دوازده خواب هستم استاد بزرگوارم معلمم وراهنمای زندگیم هر لحظه از شما سپاس گذارم که این چنین من را متحول کرده اید استادم من توی این دنیا یک دوست دارم خیلی دوسش دارم اعضای خانواده از من دور هستن اما دوستم همه کسمه همیشه می ترسیدم اگه نباشه میمیرم تنهایی تنها میشم خیلی باهم خوب هستیم اسمش نازنینم باهم هم مدار هستیم شمارو بهش معرفی کردم اما در زمان کوتاه بگم از من بالا زده باور کنید خیلی عالی توی این مسیر هدایت شده خدارو شکر میکنم بابت وجودش بابت هم فرکانث بودنش العان هر لحظه میشیم باهم فقط از فایل هاتون حرف می‌زنیم باهم تمرین می نویسیم باهم سپاس گذاری می کنم استادم با اجازه ی شما اسمشو گذاشتم عزیز دلم .اینهم از شما یاد گرفتم استادم بهترینم از شما هرلحضه سپاس گزارم که این فایل هایه رایگان را برای ما قرارداده آید استاد عزیزم دیروز من تصمیم گرفتم وتوی دفترم نوشتم که دوره عزت نفس رو خریداری کنم وقتی شب نشانه ام را دنبال کردم دوره عزت نفس را برایم نمایان کرد از خدای منان می خواهم که تا ماه دیگر توانایی خرید این فایل را داشته باشم استاد وراهنمای زندگیم هر لحظه دوستانتان هستم به امید روزی که به خواسته هایش بزرگترم برسم چه بتونم با افتخار در محضر شما حاضر شوم راستی دیشب خواب دیدم که به دیدن شما تویه پارادایس اومدم ومن چون ایران بودم از رسم و رسومات خجالت می کشیدم که شما رابغل کنم وسواس گذاری کنم اما یه شوق وحسی که درونم بود شما فهمیدید من خجالت می کشند وشما مرا بغل کردید من فقط اشک شوق ریختم استادم بهترین معلمم بهترین راهنما عزیزترین نمی دانم چطور بنویسم از چه کلمه ای استفاده کنم چون میدانم خودتان می فهمید و میدانید که چه در زندگیم خلق کرده اید خدارا پروردگارم را هر لحظه بابت خلق شما وجود شما زنده بودن شما سپاس گزارم هر لحظه هر ثانیه هر دقیقه چه ساعت چهار روز سپاس گذارشما هستم خدایا پروردگار صاحبا یزدان پاکم شکرت شکرت به خاطر این مسیر به خاطر این سایت به امید اینکه استادم جوابش را برایم بنویسد خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1241 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    بهبودی دیگری در پرادایس.

    همه پرندگان در پرادایس رها هستند و بوقی هم به طرز جالبی که جلب توجه کند راه می رود و همه آنها به دنبال استاد روانه شده اند که غذا بخورند . بوقی از بس که با ناز راه می رود آخرین پرنده ای است که به غذا می رسد.

    تخم مرغی که پوسته آن آبی رنگ است که کار لپی لپ نارنجی است. یکی از مرغها که باز هم می خواست به محلی غیر از لانه برود و تخم کند را استاد میبرند و در لانه در محل مخصوص قرار می دهند تا یاد بگیرد به کجا برود.

    شاخ و برگهای اضافی درخت گردو بریده شد. تراکتور بالانس نیست و باید همان قطعه ای را که در گل است را به تراکتور دوباره نسب کنید.

    ار وی را روشن کرده اید تا کمی موتور آن گرم شود و از طرفی مرغها هم به زیر آن نروند.

    با تراکتور باقیمانده های درختی را که بریده بودید جمع می کنید .

    بوقه و بوقی در لانه هستند و قرار است که چیکن تراکتورجا به جا شود. برونی هم در همین حوالی است.

    استاد در هوای بهاری در راهروی کنار خانه خوابیده اند . گنی ها که پشت شیشه هستند و منتظر غذا.

    پله های چیکن تراکتور را بزرگتر کردید و یک کاور ترک هم سفارش دادید که در زیر قسمتی که شبها مرغها می خوابند با چهار عدد پیچ به چیکن تراکتور نصب کردید که فضولات مرغ و خروس ها در آن جمع شود.

    شبی که بارندگی شدید بود برای مرغ و خروس ها یک کاور محکم خریدید و بر روی قفس آنها کشیدید و دیگر آب باران به هیچ وجه داخل لانه نمی رود و روز به روز این چیکن تراکتور مجهزتر می شود.

    گیره را به تریلر ارتشی نصب و آن را به عنوان میز کار استفاده کردید. یک میز کار سیار.

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    الهه گفته:
    مدت عضویت: 1192 روز

    به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته نازنین و دوستان گرامی خداروشکر بابت دیدن این بهشت زیبا چقد زیبا ان اینا خدایاشکرت بابت این بچه های زیبا و قشنگ خدایاشکرت بابت حس و حال عالی بابت غذا دادن بهشون خدایاشکرت بابت این فضای زیبا پردایس خدای شکرت بابت هوای آفتابی و بهاری خدایاشکرت بابت بهبود دادن به کارا خدایاشکرت بابت تخم مرغ آبی خدایاشکرت بابت این بوقی زیبا خدایاشکرت بابت این همه نعمت و ثروت و فراوانی خدایاشکرت بابت رابطه عالیتون خدایاشکرت بابت حس و حال خوبتون خدایاشکرت بابت داشتن احساس سپاسگزاری خدایاشکرت بابت انجام کارها و سرگرم بودنشون باعشق خدایاشکرت بابت این دریاچه زیبا که خورشید میتابه و طلایی میشه خدایاشکرت بابت قطع کردن شاخه درختا خدایاشکرت بابت تراکتور هیولا خدایاشکرت بابت خوابیدن و راز کشیدن استاد تو اون فضای عالی خدایاشکرت بابت فیلم گرفتن خانم شایسته عزیز خدایاشکرت بابت دیدن وشنیدن این همه زیبایی و لذت بردنش خدایاشکرت بابت سوله جدید و هیولا خدایاشکرت بابت کنترل کردن استاد خدایاشکرت بابت اروی زیبا و هیولا خدایاشکرت بابت ماشین و موتور و ابزارهای هیولا خدایاشکرت بابت این خونه چوبی زیبا خدایاشکرت بابت استاد عزیز وخانم شایسته نازنین ودوستان گرامی خدایاشکرت تحسین میکنم این همه زیبایی رو خدایاشکرت واقعا در پناه الله یکتا شاد ثروتمند وسعادتمند در دنیا وآخرت باشید دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    فاطمه(نرگس) علی پور گفته:
    مدت عضویت: 1314 روز

    بنام تنها خالق هستی..

    خداوندی که این بهشت زیبای پردایسی را به قلبم.به چشمانم به نفسم به تمام وجودم هدیه داد…

    استاد زیباییم چقدر این باور در تمام جنبه های زندگیتون..ریشه دار شده..

    حدودا چند روزه فقط بند کردم به فایلها به سفرنامه ها.به نشانها.به فایلهای جدیدتون…یه انقلاب خاصی تو درونم بوجود اومده..

    دیشب مثل شما در یه محیط باز با هوای ملس..ویوی کوه.و درختای نخل.ستاره ها اسمان و شب و تنهایی..دقیقا در زمان و مکان بسیار عالی هدایت شدم..چنان ارامشی دردرونم بوجود اومده بود..یادم از شما افتاد که در اون مکان خواب رفته بودین….

    این نشانهاست.که وقتی رو خودت کار میکنی.هدایت میشی به بهترین مکانها..من سپاسگزار این خداوند زیبا هستم..

    دوست داشتم به خودم تبریک بگم که وارد مدار جدیدی از نور الهی شدم…

    نور الهی من رنگین شده…رنگ آبی..رنگ سبز.رنگ صورتی.رنگ طلاییی..وای خدای من..

    استادم من قبل از اینکه هدایت بشم به این مکان بهشتی…

    از قبل پذیرا اینجور مکانی بودم…

    یادمه بچه که بودم.الان یکی یکی اون خاطره ها تو ذهنم تداعی میشه…

    من میگم خداوند مدام ما رو هدایت میکنه.حتی تو شرایطی که میگی نقطعه بدبختی!….فقط موقعه ایی برپا میشی برای جنگ با درونت…که نقطعه درونیت جوش بیاد..

    دقیقا مثل شما که این اتفاق برای بچه های پردایس پیش اومد..

    دقیقا نقطعه منم به جوش رسید میگفتم یچیزی تو این دنیا هست که نمیزاره من خودمو بهبود بدم…یادمه چند سال ماه رمضون بند کرده بودم به تفسیر قرآن.ولی چون تو مدار نبودم خیلی کم متوجه میشدم…

    ولی الان خیلی به خودم افتخار اینو داشتم.و جهادی برای برپایی…این طلسم نجوای ذهن برپا کردم..انشالله خداوند یاری بده…

    تا تاهدی به خودم بستم.و اهرم رنج رو برای خودم بزرگ کردم…که بدونم کجا بودم و الان کجا هستم….

    مثل شما دارم فقط کنترل ذهن میکنم..انشالله خداوند یاریم بده…استاد عزیزم.

    بقیه داستانمو بگم بچه که بودم.خونه یکی از دوستانم یه تصویر واقعی از یه استیت پارک بزرگ ویوی رو به کوه و جنگل و سرسبزی با دریاچه بزرگ…تمام افراد با لباسهای زیر…ولی یه حس نشاط و شادی و حال خوب…افراد داستن تو اون محیط لذت میبردن..

    یادمه اینقدر این صحنه زیبا بود..هر موقع میرفتم خونشون.به دوستم میگفتم.این صحنه کجا بوده…؟

    بهم میگفت این خارج از کشوره..چیزیم که خیلی حالبه این افراد دقیقا خصلتهای بسیار باز و خوشی دارن…

    دقیقا الان که با هم در ارتباطیم من اونا رو با همون تصویر زیبا حس میکنم.

    میخام بگم چقدر ذهن چیز بزرگیه..

    من همیشه میگفتم خدایا دوستدارم منم وارد این زندگیا.این ازادیا.این شرایطا بشم.خدایا هدایتم کن.اصلا هیچ برنامه اییم که بگم نداشتم…

    چقدر خواسته من شکل گرفت که با سفرنامه هاتون پیمان بستم..من سپاسگزار این خداوند زیبا هستم که فقط زیبایییها را دوستدارد..

    تمام بدنم به لرزه افتاده..وقتی حس خوبمو دارم مینویسم…من با سفرنامه های شما زندگیم تمامه تغییر کرد.درونم رشد کرد..

    من فاطمه دیگه یه کس دیگه برای خودم شدم.

    ولی چیز خیلی مهم با قانون تکامل….

    بهم الهام رسیده بود.تو جایی میری و وارد سفری میشی..بنام به دور آمریکا!

    دقیقا همین برام پیش اومد..وای چقدر خاستهامون زود براورده میشه…الله اکبر

    و مخصوصا این سریال زندگی در بهشت..که گفتنی نیست..حرکتها و استقامتها…و پایدار بودنها..کنترل ذهنا در مواقع شرایط بظاهر سخت..در مقابل تضادها…همگی…خیلی روی من تاثیر گذاشته..من کاملا متفاوت عمل میکنم.

    و مدام به خودم قول دادم جلوی خودمو بگیریم در شرایطایی که نیاز به زمان داره…

    دوستدارم از زیبایی این فایل بگم…

    وای خدا راه رفتن این بوقی..خخخ چقدر داره برای زیبا شدنش.خودشو هلاک میکنه..دقیقا این رفتار حیوانات چقدر درسها رو برای ما یاداور میشه..میخاد از گرسنگی بمیره.تمرکز کرده رو زیباییش که بهم نخوره.

    و نکته زیبای دیگر..حل مسئله و کار کردن روی بهبود پردایس..از بریدن شاخ و برگها.از تمییزکاری.از اموختن قانون بدون تغییر..مخصوصا قانون فیزیک..

    و راه حل برای بهتر شدن چیگن شاه..

    دقیقا همینه.وقتی که مسئله رو حل میکنی بازم بعد یه مدت.یه اتفاق افتاد..بازم بهتر از اینه میشه.روش کار کرد.بهبودها همیشه هستن.

    استاد میخام یچیزی بگم…

    من قبلا وقتی یه اتفاق برای یکی از چیزای شخصیم میفتاد فکر میکردم من یفرد بدبخت و بیچاره هستم.که فقط دنیا زوم کرده رو من تا وسایلام خراب بشه..

    با اجازتون از بس زجه میزدم غر غر میکردم اون وسیله با عجله کردنم داغونتر میشد..

    بخاط همین طرز فکر..یادمه یه چرخ صنعتی داشتم دست به دستش کردم .و با تعمیرتات افرادی مثل فرکانس خودم آشنا شدم….

    آهن کهنش کردن..برام فرستادنش.برد اصلی رو داخلش دراورده بود..الان یادم میاد میگم خدایا….

    من چی بگم!….چقدر ما دور از خداوند به بیچارگی میفتیم..خیلی از وسایلام با همین تفکرم نابود شد…

    نکته بعدی.زیبایی این فایل..نتیجه تلاش شما و لذت بردنتون….شده تخم مرغی به رنگ آبی…دقیقا رنگ دریاچه پردایس بهشتیم.

    من تحسین میگم از شجاعتتون.از پا گذاشتن روی ترسهاتون..

    از مقاومتتون.از حل مسائلتون.

    از حتی راه رفتنون همه وجود این نور الهی رو در دل من زنده میکنه..

    استاد عزیزم من و همه بچها..هممون داریم هر روز بهبود پیدا میکنیم..ولی من شخصا..خیلی خوشحالم که در راستای این راه خوشبختی قدم برداشتم..انشالله به یاری الله این راه راستی هر روز هروز هر روز گسترش پیدا کنه..

    استادم حدودا سه تا چند روز پیش من از طریق نشانها هدایت شدم بهمون فایل رسیدن به خواستتون.همون اجرا سوله جدیدتون..

    چقدر من خوشحالی شما رو دراون فایل تحسین کردم..همه خبرهای خوب بود برام من در ریشهام نقش بشع…

    از پدر شدن مزغابی زیبا..گفتین.

    از بوشهاگوتون..

    تمام این فایل خوشحالیتون بود…و خبر خوبی برای بالا رفتن من به مدار بالا شد…

    من سپاسگزار این خداوند عزوجلم…چقدر هماهنگی چقدر توشبختی.چقدر راستی….

    و الان از طریق این فایل بهم گفتی کنترل ذهن کن…تا به یاری الله هدایت بشی به خواسته ات..من دارم قدمهای دوازده مو بر میدارم..

    انقلاب درونیم هر روز داره گسترش پیدا میکنه.هدایت الله مدام داره از هر طریقی میگه.برو حلو کم نیار کم اوردی دیگه خبری از من نیستا…

    من تاهد دادم برای آخر عمرمم که شد ادامه بدم.من قربان این زندگی این شیرینها بشم..که هر چی برمیدارم سیر نمیشم..

    استاد زیباییم منم هم قدم تو هستم..انشالله خداوند منو هدایت کنه..به دوره دوازده قدم اونجا بیشتر بیشتر بزرگترو بزرگتر بشم.

    دوستتون دارم.تو برام بهترینی. همیشه تو خوابم میاری جاهایی که نیاز بیشتر روی خودم کار کنم.بهم میگی..

    استادم یادمه اوایل روزهای اشنای من با شما..دقیقا سپیده دم بود.از طریق سایتت..که کاملا به رنگ قرمز برام شد..بهم گفتی توحید عملی…

    من همیشه فکر میکردم این مسیله موفقعیت.که تو پیچا اینقدر شائعه شده.فقط غلو کردن .با حرفهای و کلمات..تکنیکا.که اسمای خاصی دارن هست…ولی فهمیدم.

    چقدر ما انسانها راه خودمونو گم کردیم..قضیه داستان موسی با یارانش شده..واقعا الان خندم گرفته…

    الان مدام به خودم یادآور میکنم..هیچ چیز مانند توحید نیست..

    توحیدی که نه فقط توی اصول دین از ما گفته بودن.(فقط گفتن کلمه ) خود شخص من برای رسیدن به تمام خواستهام دست به گریبان شرک شده بودم..

    الان میدونم تو تمام برنامه های شما..شما فقط داریید یه اصول رو دنبال میکنید..همون ایمان توکل.. توحید…شجاعت…باور باور باور..نه با حرف و دهن باز کردن.و صحبتهای بی در و پیکر….ولی با اصول و قانون تکامل.

    استادم اینقدر حرف دارم دوستدارم فقط بنویسم..ولی من سپاسگزار تک به تک این شجاعتتون و جسارتتون در تمام جنبه های زندگیتون بشم.

    به امید پایداری در این راه خوشبختی و سعادتمندی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت