سریال زندگی در بهشت | قسمت 158 - صفحه 10 (به ترتیب امتیاز)

219 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فرامرز ناوی گفته:
    مدت عضویت: 3930 روز

    با دیدن ماسک ساخت ویتنام که در داخل امریکا مورد استفاده قرار می گیرد اول باین فکر افتادم که ویتنام چه محصول با کیفیتی تولید کرده که مورد تائید سازمان بسیار سخت گیر FDA (سازمان غذا و داروی امریکا) قرار گرفته و در خاک امریکا و برای حفظ سلامتی مردم امریکا مجوز استفاده گرفته.

    سپس یاد یادداشت دکتر مجتبی لشکربلوکی افتادم:

    جنگ آمریکا-ویتنام ۱۹۵۵ آغاز شد و بیست سال بعد در ۱۹۷۵ پایان یافت. جنگی که لقب طولانی‌ترین جنگ قرن بیستم را به خود اختصاص داد.

    اگر یک کشور در سراسر جهان وجود داشته باشد که بخواهد تا ابد با آمریکا قطع رابطه کند، هر روز پرچم اش را به آتش بکشد، قطعا آن ویتنام است. اما ویتنام چگونه برخورد می کند؟ به جای آنکه روی پرچم آمریکا راه برود، روی اعصاب آمریکا راه می رود؟ چگونه؟ با رشد بی نظیر اقتصادی، تولید محصولات صادراتی فوق العاده، با تبدیل شدن به کشوری امن برای کسب وکار، زندگی و سرمایه گذاری، با تمرکز بر حوزه های پیشرفته مانند اینترنت اشیاء و با تبدیل شدن به شریک تجاری شرکت های آمریکایی [آنقدر محیط جذابی برای کسب وکار فراهم کرده اند که شرکت های آمریکایی آنجا را از بین ۲۰۰ کشور جهان برای تولید انتخاب می کنند].

    به حرف های یک ویتنامی دقت کنید: «بله! ما خاطره خوبی از آمریکا نداریم و راستش را بخواهی من که در آن زمان متولد نشده بودم، از آمریکا نفرت دارم ولی نفرت من از آمریکا نباید به ضرر خود من تمام شود و مرا در گذشته نگه دارد» [جمله آخر را با دقت دوباره بخوانید]

    ویتنامی ها جنگی که 46 سال است که تمام شده است را ایستگاهی برای توقف در گذشته نکرده اند بلکه آن را منبعی برای درآمد زایی کرده اند. تور جنگ و جنگل برگزار می کنند و از گردشگران خارجی مبلغی پول می گیرند و تونل های زمان جنگ، ابزارآلات رزمی آن دوران، فیلم مستندی از شجاعت های ویت کنگ ها و … را نشان شان می دهند و در جایی، به ازای هر تیر جنگی ۲ دلار می گیرند و به توریست ها اجازه می دهند با سلاح های زمان جنگ، شلیک کنند. موزه جنگ شان نیز همیشه مملو از گردشگرانی است که برای دیدن عکس های زمان جنگ و هواپیماها، تانک ها و تسلیحات به جا مانده از آن دوران بلیت می خرند و خفت ارتش آمریکا را در عمل نشان می دهد.

    هیچ کشوری دوست و دشمن دائمی هیچ کشور دیگر دنیا نیست. این منافع ملی هستند که دائمی هستند. نه دوستی و نه دشمنی با دیگران. مهم آن است که در هر رابطه دوستانه ای باید منافع ملی مردمم را تامین کنم و هر رابطه خصمانه ای نباید منجر به نقض منافع ملی مردمم شود. انتقام گرفتنی که من بیش از طرف مقابل هزینه می دهم، انتقام نیست، خسارت و اشتباه محاسباتی است. نفرت از دیگران نباید به ضرر خود من تمام شود و مرا در گذشته نگه دارد. آینده را دریابیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    مهدی آزاده گفته:
    مدت عضویت: 1428 روز

    سلام به استاد عزیر و بچه های سایت

    می خواستم بگم که قبل از دیدن این فایل من

    من از واکسن زدن میترسیدم و فکر می کردم اگر واکسن بزنم خدا میدونه چه بلای سرم بیاد به خاطر همین هیچ وقت به فکر واکسن زدن نبودم ولی العان کاملا نظرم راجب واکسن زدن عوض شده مرسی بابت سخنان زیبای شما استاد گل

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    علیرضا طاهرزاده اصفهانی گفته:
    مدت عضویت: 1726 روز

    سلام استاد عزیزم.

    خدارو میلیاردها میلیارد بار بیشتر از ذره ذره نوترون، الکترون و پروتون موجود در کل جهان هستی شکر و سپاس بخاطر اینکه من امروز به این فایل هدایت شدم.

    چقدر عالی بود مخصوصا برای الان من.

    چقدر جالب بود که این فایل استاد خداوند بهم گفت که علیرضا طاهرزاده تو بعضی مواقع فکر میکنی داری رو خودت کار میکنی، ولی داری راه را اشتباه میری، چقدر بیشتر شد ایمان به این قانون که من خالق جهان خودم هستم یعنی چی؟!

    اینکه معنی کنترل ذهن یعنی چی. این نیست که اتفاقی نمی افته، این نیست که بیماری و اتفاقات نازیبا وجود نداره، ولی من چطور و در چه حد باید روی اون چیزی که میخوام باید تمرکز کنم و توجه کنم. اینکه حتی شما اسم این بیماری را نمی آورید، این خودش یه نکته طلایی بود.

    استاد یکی دیگه از چیزایی که یاد گرفتم اینه که من خیلی اوقات برای اینکه نخواهم جذب کنم و اعراض کنم، حرف نمیزدم، سعی میکردم کارها را حلشون کنم ولی با توجه به آموزش‌های دوره شیوه حل مسائل فهمیدم من فقط دارم آشغال ها میریزم زیر مبل، من مسئله ای حل نکردم. من عزت نفسم را بالا بردم و دارم سعی میکنم اون چیزی که به کارم مربوط میشه را حل کنم.

    با تضادی توی کارم برخورد کردم که الان دوست دارم حلشون کنم و از رب العالمین هدایت خواستم و خداوند داره هدایتم میکنه، این بهترین هدایت بود برای الانم.

    عاشقتونم استاد. عاشقتونم. عاشقتونم. بی نهایت ازتون سپاسگزارم، بینهایت ازتون سپاسگزارم که همین فایلهای دانلودی واقعا راه را نشون میده و واقعا داره منو به سمت رب العالمین میبره.

    عاشقتونم که چقدر زیبا در مورد آخرت صحبت کردید. چقدر ساده شد توی ذهنم.

    استاد منم توی اون دوره ای که واکسن وارد ایران شد، رفتم و واکسن زدم 3 دوز و این مسئله را حلش کردم. دارم با این دست از فایلها اصل را از فرع تشخیص می‌دهم و راه را میفهمم. فقط بزرگترین درخواستی که از خداوند و خودم دارم اینه که عمل کنم، خیلی نکته ها عالی ست و خیلی دوست دارم بتونم عمل کنم. امیدوارم هدایت شوم که بفهمم و درک کنم و هدایت شوم.

    ان شاءالله هرکجا هستید در پناه رب العالمین شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    فاطمه(نرگس) علی پور گفته:
    مدت عضویت: 1323 روز

    بنام تنها خالق هستی!

    سلام خدمت شما استاد عزیزم.و خانم شایسته عزیز.با اون چهره بشاششون در کنار ساحل زیبا با عزیز دلشون..تحسین به این دو زوج زیبا و دوستداشتنی..

    استاد.من حقیقتا الان با وجود این مدتی که دارم شبانه روز بیشتر وقتامو تو این سایت بهشتی.میگذرونم.

    هررروز که میگذره باورها یک به یک خودشو نماینگر میکنه…

    هر روز که میگذره درکم از قوانین پروردگار بولدتر میشه.

    .حدودا چند روزه یه باور محدود کننده راجع به تضاد من سخت درگیرش بودم..چون باعث شد من برای رسیدن به خاسته ام عجله کنم..

    همین عجله حالمو درگرگون کرده بود..ولی اینقدر مقاومت و تلاش کردم تا تونستم آتششو خاموش کنم…

    بعضی موقع یه چیزی میشنوی .و میدونی چیه!..ولی چون تو اون موضوع باورشو درک نکردی بهمین خاطر نتایج رخ نمیده…(دقیقا به قانون مدار برمیگرده)..من این نقطعه خیلی برام واضح شده.بین درک…و شنیدن

    الان میدونم تضادها هست که باعث میشرفت من میشه…

    همین تضاد به ظاهر ناجالب بود.که من الان عضو سایت شما باشم..چون یه ندای درونم بود.که خواب شب روزمو گرفته بود…در تاریکی دنیایی باشم که هر چی دست و پا میزنم بجایی نرسم..

    چیزی که خیلی جالبه..الان خودمم به این مفهموم رسیدم..فکر میکنم من دارم رو خودم کار میکنم.و خودم کاملا متوجه میشم از بالا رفتن مدارم..و این خوشحالی من برای درک قانون باعث شده بود..که قانون تکامل رو دور بزنم…چون بدنبال اون روز خاص بودم..

    واقعا الان به این درک رسیدم.و بازم میدونم باز چه چیزهایی هست که باید بدونم…در انتظارمه..فقط با احساس خوب و لذت بردن در مسیره که منو به خاستم میرسونم.

    تکرار تکرار هست…

    واقعا نیاز به تلاش مضاعف داره…الان میدونم قانون خداوند چقدر دقیق عمل میکنه..و بازم این درکها تا ابد پابرجاست..

    تمام صحبتهای شما را یادداشت کردم و با خودم مرور میکنم..چون اینقدر نجوای ذهن به هر طریقی میخاد.خودشو نشون بده..

    الان دقیقا تنوع این حالات نجوای ذهن رو درک کردم..همینجور میخاد یه روزنه ایی باز کنه تا وارد بشه!…

    و نکته بعد!

    دقیقا چقدر باورها دارن دقیق عمل میکنن..

    نتیجه زندگی من در قبلا کجا!

    و نتیجه باورهای من الان کجا!….

    من به خودم افتخار میکنم.که رسالت خودم را دارم با تلاش و گاهی ظاهرا سخت..ولی شیرینی که خداوند بهم میده زمین تا اسمون متفاوته..

    بخدا من بیشتر وقتا که به نتیجه شخصیتیم میرسم..مدال کاپ طلا میگیرم..چون آبشخور باورها رو هر روز بیشتر درک میکنم..

    واقعا ایمان اوردن..چیزی نیست که فقط درموردش حرف بزنی…باید درکش کنی.

    که فقط با عمل خودشو نشون میده..

    عمل به اینکه تنها خالق جهان!فقط پروردگارمه!!!!!

    و من فاطمه با تلاش فروان میتونم به این نقطعه اتصال خودمو به این تنها قدرت جهانم!

    با عملگراییم

    با کانون توجهم.

    با صحبت کردن.و سپاسگزار بودن

    با موندن در مسیر راه راست

    با دریافت کردن الهامات و عمل به اون

    و دنبال نکزدن شر ورهای اضافی.

    دیدن نکات مثبت در دل هر اتفاق.

    وووووو گفته های فروان هست…

    و عمل به اونها!:…

    و..

    تمام این موضوعات فقط با درک قانون تکامل آرام ارام داره تو زندگیم نقش میبنده..

    واقعا سپاس میکنم این خدای بزرگم را..که اینقدر دقیق داره دنیای بزرگشو مدیریت میکنه.

    از زمانی که دارم رو خودم کار میکنم.اینقدر نتایج گرفتم….تمام تجربیات قبلم را محو کرد..تنها چیزی که الان تحربه میکنم.مقایسه خودم با قبلمه…

    انشالله به امید حق تعالی بتونم در این راه استوار باشم.و پروردگارم هدایتم کنه.تا بتونم بقول قرآن استوار باشم!استقامت داشته باشم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  5. -
    علی محمد مهرابی گفته:
    مدت عضویت: 2172 روز

    احسنت مستر عباسمنش.یک مدت بود سایتت آپدیت نشده بود نگران شده بودم ولی الان که دیدم فیلم جدید گذاشتی خیالم راحت شد.حالا که واکسن زدید میتونید دوباره اون مهمونهایی که تابستون دعوت کرده بودید رو دوباره دعوت کنید.ولی همه جوره دوستت داریم بالاخره از شما چیزهایی یادگرفتیم و ممنون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    کبری مشتاقی گفته:
    مدت عضویت: 914 روز

    به نام خداوند مهربانم خدای عزیزم به نام خدای دوست داشتنیم خدایی که هر لحظه با من ست

    الهی شکرت

    سلام به استاد عزیزم و مریم بانو شایسته

    سلام دوستان عزیزم چقدر دوستتون دارم خوشحالم با شماها دارم زندگی میکنم با کسانی که توحیدین آگاهن ثروتمند هستن راهنما هستن

    ممنون همه شماها هستم متشکرم

    میخوام اول فرق بین ذهن انسانهای ثروتمند باذهن انسانهای فقیر رو بگم براتون

    انسان‌هایی که ذهن ثروتمند دارن وقتی مطلبی رو می‌شنوند نمی‌گن ما بلدیم خوب گوش میدن و با خودشون میگن شاید چند بار شنیده باشیم اما شاید این سری چیزه جدیدی ازش یاد بگیریم و

    صبور هستن

    اما انسانهای با ذهن فقیر به محض شنیدن میگن ما اینا رو بلدیم و لازم نیست گوش بدیم

    خدا رو شکر که من خودم به شخصه جزء انسان‌هایی با ذهن ثروتمند قرار گرفتم و وقتی فایلهای استاد رو چند مرتبه گوش می‌کنم سیر نمیشم و برای بار مثلا دهم میگم شاید این سری چیزی جدید به من الهام بشه و هدایت بشم به مسیر زیباتر

    استاد عزیزم با لطف خداوند و هدایت‌هایش و به لطف آموزهای شما هر روز دارم بهتر قوانین رو درک میکنم و چرخ زندگیم روان تر شده روغن کاری شده

    من‌تقریبا نسبت به یه ماهه پیش روابطم با همسر و فرزندانم عالی شده

    وضع سلامتی عالیه دور و برم انسانهای مهربان و خوب هستن

    خلاصه از همه نظر عالی شدم و از نتایجم میفهمم

    ولی از نظر درآمد خودم هنوز 50 50 هستم

    خدا رو شکر بهتر شده هنوز نیاز داره بیشتر روی باورهای فراوانیم کار کنم بیشتر نیاز داره ترمزهامو بشناسم و پا رو بردارم از روش

    تلاشمو میکنم و میدونم با ایمان به خداوند درست میکنم 50 درصد دیگه رو

    خدا روشکر خیلی خیلی از درون بهتر شدم قبلا وضعم‌ خوب نبود اخلاق و رفتارمو میگم

    عزت نفسم پایین بود زیر صفر ولی الان تلاش کردم و رسوندم به 40 و بهتر هم میشم

    فقط باید روی خودم کار کنم و به کسی کاری نگیرم خدایا شکرت که به من فرصت می‌دهی تا بتونم زندگیم رو اون طوری که میخوام بسازم و لذت ببرم و به خواسته هام برسم

    خدایا شکرت سپاسگزارتم برای همه چیز برای زندگی عالی برای خونه قشنگم برای مغازه زیبایم برای همسر خوبم برای فرزندان زیبایم برای هدایت‌هایت شکرت سپاسگزارتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    فرحناز کریمی گفته:
    مدت عضویت: 1688 روز

    سلام خدمت استاد عزیز ومریم جان ،استاد درست می فرمایید همه چیز در دنیای ما وجود دارد ما باید نگا همان را به زندگی تغییر دهیم من به این صحبت های شما ایمان دارم چرا که من پنزدیک به دوسال است که اصلا به بیماری توجه نکردم واصلا خدا را شکر حتی یه بار هم بیمار نشدم و خیلی جالب تر اینکه من دوسال قبل بسیار دچار سردرد میشدنن واز زمانی که افکارم را تغییر دادم اصلا ازاین بیماری خبری نیست من به این صحبت های شما ایمان پیدا کردم تا زمانی که به چیزهای خوب توجه کنیم غیر از زیبای وسلامتی هیچ چیز ناپسندی را نمی‌بینیم ممنون که این فایل زیبا را قراردادی چقدر ساحل زیبا ودریای زیبای است خدارا شکر بابت این همه شادی وزیبای موفق و شاد باشید مچکرم استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    علیرضا مرادی گفته:
    مدت عضویت: 2309 روز

    سلام جون دل

    واقعا همینی که می‌گید درسته .کسی که باور واقعی ‌وقلبی داشته باشه به یک چیزی به طور طبیعی رفتارشم مثل باورش میشه . به عمل کار براید به سخنرانی نیست

    درباره این تیوری واین چیزا که گفتید تو امریکا بین مردم شایع هست ومدام همه میگن تو ایران هم هست که یه نمونشو من دیروز باهاش برخورد کردم

    که یه دوستی اینو گفت ومن واقعا خندم گرفت 😂😂

    داستان از این قراره که چند وقته مرغ مثل اینکه کم شده تو ایران 😁ولی من که کمبودی حس نکردم .

    ومردم می‌رن تو صف های طولانی برای گرفتن مرغ واین بنده خدا میگفت دولت اومده این شرایطو درست کرده که صفها تو ایران برای مرغ درست بشه وموقع انتخابات اگر کسی نرفت برای رای دادن ورای دهنده ها کم شدن بیان این فیلمهارو از صف مرغ نشون بدن بگن این صف انتخاباته😂😂

    امروز این فایل رو دیدم یاد حرف این بنده خدا افتادم

    و واقعا متاسفم برای کسی که این افکارو تو ذهنش میپرورونه وبهش دامن میزنه ودر نتیجه باورش میکنه و زندگی میشه یه جهنم براش .

    ممنون از شما استاد عزیز وخانم شایسته که این فایلهارو برای ما تهیه میکنید

    جون دلید😘😘😘😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    اتوسا گفته:
    مدت عضویت: 3545 روز

    با سلام خدمت مریم جون عزیز و استاد عزیزم،

    استاد درک کردن و عمل کردن چیزیه که ارزوی هر کسی هست ولی خیلی ها وقتی به عمل میرسن جا میزنن و فقط تا مرحله درک پیش میروند، ارزو میکنم همه بتونیم به این مرحله درک و عمل شما برسیم و خدا رو اونجوری که شما توصیف میکنید ببینیم و درک کنیم ، و فقط زیبایی های دنیای دوقطبی ببینیم و نامناسابات اعراض کنیم تا دنیا برایمان بهشت گردد، برای رسیدن به این زیبایی باید قلب و روح جسم و جان همه درک شود و زیبایی را درک کرده و عمل کرده تا ببینیم چه میشود ، امید به رسیدن به این مرحله در این دنیای مادی و دو قطبی و کنترل ذهن و رسیدن به بهشت زمینی ، امین

    خدایا شکرت ، خدایا شکرت ، خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    جواد سلیمی گفته:
    مدت عضویت: 2606 روز

    سلام به همه و استاد عزیز و خانم شایسته دوست داشتنی

    مستقیم میرم سر اصل مطلب

    آقا عجب فایلی، عجب هدایتی،عجب آگاهی هایی

    خیلی خوشحالم که تونستم از این امتحان بزرگ با نمره ۲۰ قبول شم و با سر افرازی و سربلندی از عهده کنترل ذهنم بر بیام و به خودم احسنت میگم. خیییییلی ذوق زده ام.

    داستان رو از اینجا بگم که من کسب و کار شخصی خودم رو دارم و به فروشندگی لباس مشغول ام. یکسال پیش که جریان بیماری شروع شد خب منم کمی ذهنم شروع به نجوا کرد و ترسیدم ولی در همون یکی دو روز اول تونستم با آگاهی های شما که در این چندسال رو خودم کار میکردم(فایلهای رایگان) ذهنم رو کنترل کنم تا اینکه فایل هدایتی شما اون اوایل تحت یه لایو اومد و مسیر رو کاملا برام صاف کرد. و طبق آگاهی های جدید تونستم از پس این ذهن چموش بر بیام. ناگفته نمونه که از طرف اطرافیان و نزدیکان مدام بمباران میشدم که آقا حواست باشه تو با مردم بیشتر درگیری و سر وکار داری احتمال مبتلا شدنت هست ووووو از این حرفا که تمومی هم نداشت ولی من به خودم میگفتم که قانون مو لا درزش نمیره اگه بتونم ذهنم رو کنترل کنم . کار بجایی رسید که اطرافیان از همنشینی بامن اجتناب میکردن و من میفهمیدم که دلیلش به خاطر اینکه فکر میکنن من ناقلم و ممکنه اونا رو هم مبتلا کنم. واز طرفی من هیچکدوم از پروتکل های بهداشتی اعلام شده رو هم رعایت نمیکردم و اونها به وضوح تین حرکات من رو میدیدن و خیلی هم به من گوشزد میکردن ولی در عوض من حسابی داشتم رو خودم از لحاظ ذهنی کار میکردم و واقعا هم در اون شرایط کار راحتی نبود وحرفم همیشه این بود که نگران من نباشین من بلدم ازعهده ذهنم بر بیام و اونا با تعجب به من که انگار به یه روانی نگاه میکردن داشتن مسخره ام میکردن. و این در حالی بود که دو نفر از اطرافیان که از همونا بودن و خیلی خیلی مراقب خودشون بودن و مدام از الکل و ماسک و…. استفاده میکردن مبتلا شدن و باز قانون برای من ثابت شد(خداروشکر بعدا حال هر دوتاشون خوب خوب شد) و از اون موقع من واقعا دچار یه دگرگونی شدم و با خودم یه مسابقه گذاشتم یا بهتره بگم یه امتحان.

    به خودم میگفتم این جریان هست ولی نه برای من که دارم ذهنم رو کنترل میکنم

    روزگار گذشت تا امروز که این فایل شما اومد روی سایت و من اشک ریزان بارها و بارها این قسمت رو دیدم و حس،یه برنده ای را داشتم که بازی رو با توجه به قوانینش بازی کرده بود و برده بود. البته اینم باید به خودم یادآوری کنم که تا وقتی که ذهنم رو دارم کنترل میکنم این نتایج هست و باید همیشه این کارو ادامه بدم.

    عاشقتم استاد واقعا عالللیییییییی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: