سریال زندگی در بهشت | قسمت 160 - صفحه 9 (به ترتیب امتیاز)

218 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    عارف آرا گفته:
    مدت عضویت: 3300 روز

    به نام خداوند مهربان و فراوان روزی دهنده و فرمانروای جهان و جهانیان

    سلام

    سلام به استاد عزیزم و مریم خانم و همه دوستان و هم مداری هام

    من بعد از دیدن انرژی استاد برای پاک سازی حیاط خونه اش من هم انگیزه و انرژی گرفتم و تصمیم گرفتم که حیاط خونه ام رو پاکسازی کنم و تبدیلش کنم به یک باغچه اول کار برای درست کردن باغچه و باغ از یک متخصص کمک گرفتم و ازیک کشاورز حرفه ای خواستم بیاد حیاط رو تمیز کنه و برای کشت آماده کنه و چونکه زمینش خیلی خراب بود و علف هرز زیاد داشت باید یکی که یلد بود بسترش رو درست میکرد و من بعد خرده کاریاش و کاشتن رو انجام میدادم اون دوست کشاورز دو سه روز روی زمین کار کرد و همه ی علف های هرز رو زد و کرت بندی کرد و زمین رو آماده کشت کرد ولی من تنبلی کردم و برای کاشتن میوه و سبزییجات و گل و گیاهی که میخواستم از همون لحظه شروع نکردم و حدود یک هفته بعد که دیگه خواستم شروع به کاشت کنم وقتی رفتم برای کاشتن بزرها دیدم که باز همه ی علف های هرز دوباره جوانه زدن و خیلی هاشون هم ۱۰ تا ۱۵ سانت رشد کرده بودن این رو بگم من در حین کار کردن روی باغچه همش به شباهت های ذهن و باغچه فکر میکردم و در کل زمانی که روی باغچه کار میکردم با خودم حرف میزدم و شباهت های ذهن و باغچه رو میگفتم و به راه حل ها و نحوه کار کردن روی ذهن به شباهت زیاد افکار منفی با علف هرز و … فکر میکردم و به یک درک عمیق تر از ذهن و افکار مثبت و منفی و نحوه کار کردن و کنترل ذهن رسیدم که میخوام همینجا به اشتراک بزارم تا هم خودم با نوشتنش بهتر درکش کنم و هم دوستان استفاده کنند اولین چیزی که درک کردم و به خودم گفتم این بود که ببین افکار منفی مانند این علف های هرز هستند فقط طی یک هفته کار نکردن روی زمینی که به ظاهر همه ی علف های هرزش رو از بین برده بودیم دوباره رشد کردند افکار منفی هم همین طوری هستند اگر ۱۰ سال هم روی ذهنم کار کنم و بعد بگم که دیگه همه ی افکار منفی ام رو از بین بردم و کنترل ذهن رو رها کنم و روی خودم کار نکنم فقط طی یک هفته دوباره در میان و رشد میکنن دومین چیزی که درک کردم این بود که وقتی من علف های دوباره رشد کرده رو دیدم یکم عصبی شدم و گفتم که خودم شروع میکنم به کار و همه ی این علف ها رو از ریشه در میارم و کاملا از ته زمین ریشه کنشون میکنم تا دیگه در نیان درحین کار فهمیدم که این علف های هرز به طرز عجیبی هم بصورت عمقی و هم بصورت افقی ریشه زدن و من دو روز تلاش کردم که همه ی ریشه هاشون رو از بین ببرم ریشه های زیادی رو هم کندم و نابود کردم ولی هرچه بیشتر زمین رو میکندم میدیدم که ریشه ها بازهم هستند و بازم به طرز عجیبی این ریشه ها با هم مرتبط هستند خلاصه بعد از دو روز کار به این درک رسیدم که من هرگز نمیتونم ریشه های این علف های هرز رو از بین ببرم و فقط تنها کاری که میتونم انجام بدهم و راهش هم همینه که بصورت روزانه بیام روی زمین کار کنم و علف های هرز در معرض دید رو بکنم و شباهتش با افکار منفی( یا بهتر بگم باورهای تضعیف کنند) رو این دیدم که این باورها مثل همین علف ها، توی ذهن من ریشه زدن و من هرگز نمیتونم اون هارو از بین ببرم و فقط میتونم اون باورهای منفی رو که میشناسم با باورهای مثبت بپوشونم یا جایگزین کنم تا فقط باورهای مثبت دیده بشن و برای این کار باید هر روز روی خودم کار کنم و ذهنم رو کنترل کنم تا باورها و افکار مثبت رو توی ذهنم دردسترس تر از افکار و باورهای منفی کنم یعنی باید کاری کنم که وقتی خواستم تصمیم بگیرم یا خواستم عملی انجام بدهم ذهنم از باورها و افکار مثبت استفاده کنه برای انجام اون کار ( مثلا حالاکه نمیتونم افکار منفی رو از ذهنم پاک کنم و بیرون بندازم ذهن رو مثل یک کمد در نظر بگیر میخوام ذهنم رو طوری بچینم که همه افکار و باورهای منفی رو توی دورترین قسمت کمد که دسترسی بهش سختره بزارم و یک قفل هم بهش بزنم و افکار و باورهای مثبت رو توی نزدیکترن و دردسترس ترین قسمت کمد بزارم و درش هم باز باشه و چونکه این ها دردسترس هستند و استفاده ازشون راحت تره اول آگاهانه ذهنم رو تربیت کنم از این ها استفاده کنه و چونکه ذهن هم تنبلی رو دوست داره بعدا خودش عادت میکنه که دیگه همیشه از همین قسمت و وسایل و افکار و باورها استفاده کنه )

    من عادت دارم زیاد توضیح بدم برا همین درکی که از کار رو باغچه رو کردم لیست میکنم

    ۱- به نظر من بهترین مثال برای ذهن باغچه هست

    ۲- کار کردن روی ذهن شباهت خیلی زیادی با کار کردن روی باغچه داره حتما امتحان کنید و یک بار بخواین که یک باغچه درست کنید و مراقبتش کنید خیلی بهت برای فهمیدن ذهن و نحوه کار کردن روی ذهن کمک میکنه

    ۳- مهمترین * من هرگز نمیتوانم باورهای منفی ام رو از بین ببرم پس فقط باید رو جایگزین کردن باورهای مثبت تمرکز کنم نه از بین بردن باور های منفی ( من تا قبل از این تمرکزم روی از بین بردن باورهای منفی بوده که خداوند من رو هدایت کردن با انجام یک کار ساده به من فهماند و هدایتم کرد خدایا شکرت ازت ممنونم که همیشه مراقبم هستی و دوستم داری و کمکم میکنی و هدایتم میکنی با تک تک سلول هام از تشکر میکنم من تازه فهمیدم که چطور روی ذهنم کار کنم خداکنه تو زودتر از من بفهمی )

    ۴- خداوندِ همیشه همراه و هدایت گر با هر چیزی آدم رو هدایت میکنه فقط باید ازش بخوای و بگی هدایتم کن من خواستم و هدایت شدم و جواب سوالی که داشتم رو بهم گفت

    ۵_ هر روز و هر لحظه باید روی ذهنم کار کنم و ورودی های ذهنم رو فیلتر کنم

    ۶- باورهای منفی به هم مرتبط هستند حتی یک باور یا فکر خیلی ساده ریشه های زیادی توی ذهن داره پس ساده ازش نگذر و جدیش بگیر مانند علف هرزی هست که من میدیدم که دوتا برگ کوچک یک سانتی هستش ولی وقتی خواستم از ریشه بکنمش بیشتر از یک متر ریشه ازش بیرون کشیدم مثل یک فکر ساده و کوچک منفی شاید حتی نبینیش و بهش اهمیت ندی چونکه خیلی کوچک بنظر میرسه

    ۷- خدارو بخاطر هدایتم شکر میکنم هدایتم به این سایت و …

    شاد و سالم و موفق باشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    امید فخیم گفته:
    مدت عضویت: 1556 روز

    خدارو هزاران بار شکر برای هدایت امشبم به سایت استاد عباس منش ، من نزدیک سه سال است ، که از فایل های استاد عباس منش و اموزه های استاد عباس منش استفاده میکنم ، ونتیجه های بسیار خوب و فوق العاده ای به لطف پروردگار گرفتم، توضمینه روابط،ثروت، موفقیت ، ومهمتر از اون سلامتی، چون اعتیاد شدید داشتم ، اما متاسفانه مدتی است از مسیر خارج شده بودم و به کل روند رشد تو تمام ضمینه ها در حال افت بود، و هر لحضه از خداوند هدایت میخواستم

    که من و برگردونه تو مسیر به قول استاد از شونه خاکی برگردم تو جاده،

    به لطف پرودگار خداوند درخواست من واجابت کرد با اینکه تو این مدت که از اموزه های استاد استفاده میکردم ،البته مدت 6 ماه دور شدم از قوانین و قانون کار نکردم که یهو به خودم اومدم دیدم از مسیر خارج شدم،

    امشب با خداوند صحبت میکردم انگار بهم الهام شد ، تو سایت ثبت نام کنم و دوباره از اول شروع کنم و تکاملشو طی کنم ، انشاالله خداوند مسیر رو هموار تر میکنه برام و کمک استاد عزیزم دوباره احساس خوب و اتفاقات خوب در زندگی من و بقیه دوستان اتفاق میافته ،

    استاد عزیز

    شما این جمله شما همیشه زمانی که نا امید میشدم ، میامد تو ذهنم که ، خارج شدن از مسیر برای همه انسان ها طبیعیه ، اما دوستانی که با قوانین اشنا هستم و تو مسیر اموزش هستن متوجه میشن و بر میگردن،

    این لطف امشب از طریق خداوند شامل من شد، از استاد عزیزم بینهایت سپاسگذارم و شکرگذارم برای هدایت خداوند ،

    امشب بهترین شب زندگیمه، خداوند هر لحضه کنارمه و پناهمه ، خدایا ازت ممنونم، استادعباس منش ازت ممنونم، عشقی💜💜💜

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    رضا کشاورز گفته:
    مدت عضویت: 1724 روز

    خیلی خوشحالم که دیدن این ویدیو راه هدایت را به من به وسیله دستانش خانم شایسته و استاد عباسمنش نشان داد. به من آموخت حتی اگر زمین خورده باشیم و آتش درونمان خاموش شده باشد، باز هم می‌توانیم روشن شویم و اینکه آتش زیر خاکستر خیلی قوی و پر حرارت تر از آتش اصلی می‌تواند باشد چرا که زغال های بزرگ و پر حرارت تری دارد واگر گرد و قبار را کنار بزنیم می‌توانیم دوباره آتش را روشن کنیم پس یعنی می‌توانیم دوباره شروع کنیم و موفق شویم خیلی شور و اشتیاق دارم که این تجربیات رو با شما دوستان به اشتراک می گذارم و این قسمت رو از نشانه امروز من دیدم. الخیر فی ما وقع

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    عارفه محمودی گفته:
    مدت عضویت: 1462 روز

    سلام درود بر زوج خوشبخت.

    سلام درود براستاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم که نمونه یک رابطه عاطفی فوق العاده ای هستید برای اعضای سایت و دانشجویان تون

    سلام به همه دوستان عزیزم.

    خدارو شاکر و سپاسگزارم که همیشه درحال هدایتم به مسیرهای های زیبا و دیدن و زیبایی های این عالم است.استاد عزیرم خانم شایسته مهربان من از وقتی که عضو سایت شدم همیشه فایل های که امدن روی سایت در همان لحظه دانلود کردم و دیدم. اما کامنتی که بعنوان ردپا از خودم گذاشته باشم بسیار بسیار کم هست.

    یاد روزهای اولی که در سایت عضو بودم افتادم که نکاتی که فایل ها دریافت می کردم برای خووم با صدای خووم ضبط می کردم اونوقت تازه ارشد قبول شده بودم باحجمی از کاراای دانشگاه اما متعهد کرده بودم خووم یکی از سریال های سفر به دور آمریکا رو نگاه کنم و برای خودم ضبط کنم نکته اشو…. امسال آذر ماه دفاعم تموم شد.بعدازدفاعم خیلی چیزا رو تموم شد برام ،یکسری رابطه هام خودم تموم کردم یکسری ها با تمام شدن دانشگاه تموم شد.

    هرروز سایت هم و دارم فایل هایی که قبل دیدم مجدد نگاه می کنم امروز رو کلید مرابه سوی نشانه ام هدایت کن رو زدم هدایت شدم به این فایل زیبا.

    چقدر برام لذت بخش بود وقتی به خدا اعتماد می کنی برای آرامش خیالت نشانه ای بفرست.در آن واحد پاسخ می دهد.

    یاد جمله ای افتادم بخواهید تا به شما داد شود بپرسید تا پاسخ بگیرید.

    ابتدای این فایل استاد پیامش رو بهم داد با روشن کردن آتش زیر خاکستر.

    وقتی انسان به دلیل بنیه قوی و خودباوری که به خودش داره بنا به هر دلیل از مسیر درست خارج شده یاگم کرده باشه مسیرشو. وقتی که بنیه قوی بنیه قوی باشه عوامل مورد نیاز بهش برسه خیلی زود برمی گرده توی مسیر وحتی زودتر از قبل می تونه پیشرفت کنه.

    استاد مهربان که زبان خداوند شدی برای ما که خداباوری وخود باوری رو داری به ما یاد می دی ازت ممنونم.

    چقدر لذت بخش توی بهشت زندگی کنی و دوتایی باهم،هم تفریح کنید هم فعالیت فیزیکی هم که بهشتون تمیزتر و مرتب ترکنید چقدر لذت بخش فعالیتی که دوتایی انجام میشه،و حین انجامش در مورد قوانین جهان هستی صحبت کنید چقدر این همزبانی و مونس همراه داشتن مسیر رو برای مون لذت بخش تر و زیباتر می کنه. خدایاشکرت که هر لحظه در لحظه به لحظه دیدن این فایل ها خواسته ها و آرزوهایی رو درما ایجاد می کنی ، استادجان تحسین تون می کنم به خاطر داشتن این رابطه فوق العاده اتون چقدر باورهای خوبی در ما ایجاد میشه چقدربا دیدن این فایل ها آرزوهامون درما رنگ برآورد شدنش پررنگ تر میشه البته این پررنگ ترشدنش با دیدن الگو هایی که شما به ما نشون می دید.

    وقتی بنیه قوی باشه اصلا مهم نیست چه دوران رو پشت سر گذاشتی. به این باور برس که برای تکاملت لازم بود مثل اون چمن هایی که زیر برگ های پوسیده درخت سالها پنهان بوده وقتی انگیزه رشد داشته باشی کائنات هم به یاری تو می آن تمامی عوامل لازم رو برات مهیا می کنن.فقط،تو باید درمسیر باشی و ادامه بدی،کاری به کی نتیجه می آد نباش. اگه بنیه خودباوریت قوی باشه مثل آتیش کمتراز 60 ثانیه یا مثل چمن هایی که خانم شایسته نشون داد در عرض 2 هفته بالاخره شکوفا میشی.فقط،به خودت وخدایت باور داشته باشه.

    من این فایل رو قبلا دیده بودم شاید پیامی که اون زمان ازاین فایل برداشت کردم با الان خیلی متفاوت بوده و مطئنم هستم.الان متوجه میشم چرا استاد تاکید دارن فایل ها رو چندبار چندبار با فواصل متفاوت گوش بدیم چون که مدارمون تغییر می کنه ودرک مااز برداشت آگاهی هااا متفاوت تر میشه.

    چقدر برام لذت بخش بود که استاد شبای پردایس برام صحبت کردن که دوتایی لبه آتیش ستارها رو نگاه کردن و درمورد زیبایی های پردایس صحبت کردن.استاد توی این فایل تمرکز بر زیبایی ها رو برامون به وضوح توضیح دادید با مثال با زبان تصاویر

    از طلوع و غروب خورشید که در کدام نقطه از پردایس زیبایی منحصربه فرد خودش داره از شبای پرستاره پردایس که بدون آلودگی هست از آتیش دونفر.الگو یه رابطه عاطفی عاشقانه که لذت تعهد مسئولیت وهمکاری درانجام کارها به صورت دونفرهستید برام.

    چقدر زیباس چقدر لذت بخش میشه زندگی چقدر جنس آرامشی که همراه با نام یاد خدا و صحبت درمورد قوانین جهان هستی هر لحظه به یادمون می آره این عشقی تو داری دریافتش می کنی منبع اش خداس. همان جوری که عشق شو از طریق دستان مهربان خانم شایسته که برگ ها رو جمع می کنه تا نور باران به اون جوانه های چمن برسه تا اون چمن هم لذت زندگی کردن تجربه کنه،همان خدا عشق شو از طریق استاد که داره برای یه اتیش دونفر عاشقانه چوبها رو خلالی می کنه به خانم شایسته منتقل می کنه.الان می فهمم به هرکجا نگاه می کنی عشق خدا رو می تونی پیدا کنی…..

    خدایا خودم رو به تو می سپارم می دانم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    مریم السادات هاشمی گفته:
    مدت عضویت: 1420 روز

    مجددباز هم به نام الله یکتا و هدایتگرم

    اومدم یه چیزهایی که جا افتاد از قلمم رو بنویسم من شیفته زیبایی پارادایسم چقدر ترکیب رنگها در کنار هم در آن مکان رویایی زیباست خورشیدش رو تحسین میکنم ویوی این طرف با طلوع خورشید و آن همه زیبایی رو تحسین میکنم و غروب خورشیدش ا آن طرف دریاچه و زیبایی هایش رو تحسین میکنم شاد و پرانرژی بودن استاد و مریم گلی رو تحسین میکنم همیشه پر انرژی و شاد هستن و امکان نداره یه زیبایی کوچولو رو هم از دست بدن و تحسین نرده باشه مدام در حال انجام تحسین زیبایی ها و پخش کردن احساس خوب هستن برای همینه اینقدر اونجا زیباست اون رنگ آمیزی اونجا به جرات میگم من ندیدم این طبیعت رو با این برقی که رنگها دارن واقعا شگفت انگیزه

    تحسین میکنم با همه وجودم این نگاه تحسینگر شما رو تحسین میکنم.این احساس خوبتونو تحسین میکنم.این حساس و محبت و عشقی که نسبت به هم دارید رو تحسین میکنم و تمام انچه زیبایی که اونجا هست و من بهش اشاره نکردم رو هم تحسین میکنم میدونم که حتما چیزایی هست که من شاید ندیدمو تحسین نکرده باشم

    در پناه الله یکتا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    سمیرا لعل پهلوان گفته:
    مدت عضویت: 1554 روز

    وای که نوشته مینای عزیز، اشک منو سرازیر کرد، سپاس از اسناد عزیزم، مریم دوست داشتنی و مینای قشنگم که اینقد خوشگل حال و هواش رو توصیف میکنه که انگار حال و هوای خیلی از بچه های سایت هس، امروز که به این فایل هدایت شدم شاکی بودم که با اینکه اینقد دارم رو خودم کار میکنم چرا نتایج بزرگ نیست اما گفته های استاد و نوشته های مینا انگاری آبی بود بر آتش دلم! قانون تکامل و لذت بردن از مسیر که همیشه باید به خودمون یاداوری کنیم. مرسی واقعا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    فروغ شمس گفته:
    مدت عضویت: 1802 روز

    درود بر خداوند وهاب و بخشنده

    درود بر استاد عزیز و مریم جان

    و دوستان بهشتیم در سریال زندگی در بهشت

    + وقتی روی خودتون کار می‌کنین و پیشرفت می‌کنین اصلاً نگرانِ این نباشید که همه موفقیت‌ها از بین میره، چیزی که آرام آرام ساخته می‌شه مثل عضله که تکاملی ساخته می‌شه حتی اگر یه دوره‌ای هم گم کنیم خودمونو، راهمون رو گم کنیم به محضی که بیدار بشیم خیلی زود می‌تونیم رشد کنیم.

    + خدا قوت جانانه بهتون میگم از تمیزکاری زیبای این بهشت مون که هر جا نگاه میکنی رد پای خدارو میتونی در جای جای اون ببینی. خدایا شکرت

    + خدایا شکرت به دلیل این اره پرکاربرد و قوی برای تبدیل کردنه تنه درختا به لاگ به قول استاد مثل کبریت برای مریم جون لاگ تیکه تیکه می‌کنه

    + خدایا شکرت برای زیبایی‌های پارادایس که می‌تونیم این دریاچه زیبا و درختان انبوه که سایه‌شون توی این دریاچه افتادن رو ببینیم و خواسته برامون ایجاد بشه که ما هم بتونیم اونو زندگی کنیم

    عاشقتونم الهی وار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    محمد گفته:
    مدت عضویت: 2098 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استاد عشق و معرفت استاد عباسمنش با محبت و شیر زن قدرتمند بانو شایسته عزیز و تک تک دوستان خوبم

    خدایا شکرت به خاطر این هدایت قشنگ به این فایل زیبا

    استاد عزیز من عاشق شما هستم

    چقدر زیبا به موضوعات نگاه میکنین و اونا رو با قانون برسی می کنین

    و چه قدر قشنگ مثال میزنین و ساده و روان اونا رو برامون توضیح میدین

    باعث افتخارمه که میتونم از فایل ها و اموزش های شما استاد دانا و آگاه استفاده کنم

    واقعا جای تحسین داره این حد از نگاه زیبا و عمیق شما و دیدن قوانین و توضیح اونا

    صدای گرمتون به ادم احساس ارامش میده و به قلب ادم میشینه

    بازم میگم من عاشق شما هستم

    خدایا شکرت بابت این همه زیبایی

    بابت این طبیعت سرسبزت

    بابت این بهشت زیبا

    بابت این همه رحمت

    این همه نعمت های فروانت

    بانو شایسته عزیز خدا قوت

    همیشه پر انرژی باشین

    شاداب و سرزنده باشین

    چه قدر با انگیزه و شور و اشتیاق در کنار استاد مشغول پاکسازی هستین

    و برامون فیلمای فوق‌العاده میگیرین

    خدایا شکرت

    شکرت که در مدار دیدن این زیبایی ها هستم

    همفرکانس شنیدن این اگاهی ها

    شکرت منو لایق و ارزشمند افریدی

    و رحمت و برکت های زیبات رو شامل حالم کردی

    خدایا شکرت

    استادای نازنینم دوستون دارم

    عاشقتونم

    بهترین ها و زیباترین ها رو براتون آرزو دارم

    در پناه خالق بی همتا سربلند و سرافراز باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    سیدرحیم میرموسوی گفته:
    مدت عضویت: 1300 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام زندگی در بهشت ، یه چند سالی از آخرین کامنتی که نوشتم در مورد این سریال میگذره و اون زمان هم تعداد کامنت هام فکر کنم کمتر از 3 تا دونه شد ، یادمه اون زمان خیلی دوست داشتم که کامنت پر محتوا بنویسم ولی کمال گرایی همیشه بهم میگفت که تو تازه کاری و هنوز خیلی مونده که به این دوستان برسی و بتونی که این جوری کامنت بنویسی ، یادمه وقتی که سریال رو میدیم و بعد کامنت منتخب رو میخوندم و برداشت خودم رو از فیلم با برداشت دوستمون مقایسه می کردم همیشه متعجب بودم از اینکه این دوستمون چطور این همه نکته رو دیده و من ندیدم یا اینکه چطور از این صحنه این برداشت زیبا رو داشته که هرگز به ذهن من خطور نکرده که میشه اینطوری هم دید ، و یادمه که همیشه متعجب بودم که چطور ممکنه که یه آدم این همه وقت گذاشته باشه و کامنت به این طولانی نوشته باشه که من اون موقع ها از خوندنشون خسته میشدم از بس که طولانی بود ، یعنی میخوام بگم اینقدر که آماده نبودم ، حوصله خوندن کامنت رو هم نداشتم چه برسه به اینکه بیام و بنویسم در موردش و وقت بزارم و درکم رو مکتوب کنم ، وقتی فکر کنم که الان دیگه آماده شدم برای ورود به فصل جدیدی از زندگیم ، چون الان دارم میبینم که دارم کارهای متفاوتی می کنم که یه روزی اصلا فکرش رو هم نمی کردم که انجامش بدم، کامنت خوندن هم برام عذاب بود چه برسه به نوشتن کامنت ، زمان برد تا آماده بشم برای متفاوت فکر کردن و متفاوت عمل کردن ، یادمه همیشه وقتی که استاد میگفت کامنت بنویسید و کامنت بخونید من فکر میکردم برای سایت و بالا رفتن آمار سایت استاد داره این حرف رو میزنه و همیشه در مقابل این موضوع مقاومت داشتم و البته که به مرور این مقاومت کمتر شد چون هر چی که میگذشت من بیشتر و بهتر ؛ منطق این حرف استاد رو درک میکردم و همین کمتر شدن مقاومت باعث میشد که آروم آروم من هم رفتارم در مقابل این کامنت خوندن تغییر کنه و الان که یه چند وقته که دارم کامنت ها رو میخونم ، تازه دارم میفهمم که چقدر این کامنت ها میتونن مقاومت های ذهنی رو بشکنن و باور پذیر کنن اون منطق ها رو چون اولا کلی مثال و الگوی متفاوت میبینی و اینکه هر فردی از یه زاویه ای به اون الگوها اشاره کرده که من به تنهایی ممکن بود تا پایان عمرم هم نتونم به اون نگاه و دیدگاه برسم و به همین دلیل خیلی راحت تر و سریع تر میتونن مقاومت ها رو بشکنن ، یعنی یه جورایی این کامنت ها ، راه میانبر هستن ، چون اگه قرار بود خودت بری و بگردی و اون الگو ها رو پیدا کنی باید کلی زمان میزاشتی و تازه معلوم نبود که بتونی این همه الگو با این کیفیت عالی پیدا کنی و از طرف دیگه برای اینکه به اون درک و اون نوع دیدگاه که توی هر کامنت نوشته شدی برسی شاید تا پایان عمرت هم تلاش کنی باز هم کم باشه ولی اینطوری داری خیلی راحت و سریع و سر راست میری سر اصل مطلب ، خوب بریم ببینیم بعد از این مدت چقدر درکم نسبت به اون اوایل در مورد این سریال تغییر کرده

    اول فایل که با صحبت از بهار و زیبایی هاش شروع شد و یه جورایی بهم یادآوری کرد که این حرکت امروزم میتونه شروع یه بهار توی زندگیم باشه که اون جوونه هایی که کاشتم و سعی کردم که مراقبشون باشم و بهشون آب و نور و مواد مغذی بدم ؛ آروم آروم از دل این خاک که قبلا شخم زده بودم و آماده کاشتن بذر شده بودن ، بیرون بیان و اون ثمراتی که منتظرشون بودم جوونه بزنن و فضای احساس و زندگیم رو سر سبز و باطراوت کنن ، مثل زیبایی سبز شدن برگ درختان در بهار، مثل سر سبزی زنگ زیبای چمن و علفزار، من عاشق هر چایی هستم که چمنزار باشه ، اصلا وقتی که اون سر سبزی رو میبینم که یه دشت بزرگ و سرسبز داره از خود بیخود میشم ، و استاد چقدر قشنگ توصیف میکنه اون زیبایی ها رو و فضای زیبایی که در طلوع و غروب پرادایس تجربه کردن و وقتی که صحبت های ایشون رو میشنوی بی اختیار ذهنت اون جملات رو تصور میکنه، اون خنکی هوایی که داره توصیف میشه ، اون طلوع خورشید و غروبش ، اون صبح بهاری و اون مناظری که در طلوع و غروب افتاب از جهات مختلف میتونی ببینی ، یعنی باخودت فکر میکنی که چطوری میتونه باشه و سعی می کنی با استفاده از تخیلت اون جملات رو به تصویر بکشی و بهش جان بدی

    استاد : ” اگر برگ ها رو جمع کنیم ، اینجا چمن سبز میشه ” ، این جمله من رو یاد ترمز ها و باورهای ناهماهنگ با خواسته میندازه که مثل این برگ ها که روی زمین رو پوشوندن و اجازه نمیدن که نور به سطح زمین برسه که اون بذرهایی که آماده رشد هستن بتونن سبز بشن ، یعنی علیرغم اینکه این خاک توش بذر هست و آماده رشد هست و خاکش هم خاک مناسبی هم هست ولی به دلیل نبودن نور افتاب نمیتونن رشد کنن و این ترمز ها به اون بذرها اجازه رشد نمیدن و نمیزارن که نتیجه این رشد پدیدار بشه، مثل زمانی که ما یه خواسته ای داریم و داریم ذهنمون رو با ورودی های مناسب بمباران میکنیم ولی چون حواسمون به ترمز ها و باورهای محدود کننده نیست اون بذرهایی که کاشتیم نمیتونن رشد کنن ، هر چقدر هم که بذر خوبی کاشته باشیم و هر چقدر هم که زمین مساعد و مناسب و مغذی باشه ، تا زمانی که بهش نور مناسب رو نرسونی از نتیجه خبری نیست ولی به محض اینکه اون موانع رو برمیداری و همه عوامل و فاکتورهای لازم برای رشد و جوونه زدن اون بذر ها فراهم میکنی ، خیلی زود میبینی که جوونه ها دارن از خاک میان بیرون و اون موقع دیگه کار خیلی راحت میشه ، چون هم اشکال رو پیدا کردی و هم بازی رو یاد گرفتی که چرا این همه مدت این جوونه ها رشد نمی کرده و یه اتفاق دیگه ای هم می افته و اون هم اینکه متوجه میشی که راه حل خیلی ساده و در دسترس بوده و تو نمیدیدیش و فکر میکردی که یه دلیل خاص دیگه ای باید باشه و دنبال دلیل توی خاک و بذر و آب بودی در حالی که دلیلش همیشه جلوی چشمت بوده ولی تو حتی یک ذره هم به اون شک نکردی از بس که ظاهر موجهی داشته ،

    در ادامه دیدن صحنه کار کردن با بلوئر و دیدن ماجرا خاکستر و آتیش باز هم من رو یاد ترمز ها انداخت که در اینجا آتیش حکم خواسته های ما رو داره که در زیر خروار ها باورهای محدود کننده و ترمزها (خاکستر) قرار گرفته ولی هنوز امید داره که یه روزی بتونه دوباره شعله ور بشه و لحظه زیبای وصال و رسیدن به خواسته و ایجاد احساس زیبای سپاسگزاری رو رقم بزنه ، و منتظر که زمانی برسه که با یه بلوئر ( با منطق های قوی ) بری سراغش و اون خاکسترها رو از روش برداری و اجازه بدی که اون خواسته ها نفس بکشن و اجازه متولد شدن پیدا کنن ،

    صحبت های استاد در ادامه چقدر برای من درس داشت و من رو یاد این میندازه که وقتی توی این مسیر اومدن و شروع کردم توی اون زمینه هایی که مقاومت کمتری داشتم چقدر سریعتر به نتایج مطلوب رسیدم و چقدر راحت تر شخصیتم تغییر کرد که بهم کمک کرد در مورد اون خواسته هایی که مقاومت زیادی در موردشون دارم بتونم ادامه بدم ، چون وقتیکه میبینم که این نوع نگاه و این طرز تفکر توی یه عالمه مورد جواب داده و نتایجی داشته که من خوابش رو هم نمیدیدم و الان شده جزئی از شخصیت من ، بهم امید میده که این چیزی که الان برام خیلی بزرگه و دست نیافتنی میتونه روزی بشه برام خاطره ، درسته که الان گاهی خسته میشم ؛ نا امید میشم ؛ نگران میشم ، افسرده میشم ولی وقتی میام خودم رو با گذشته مقایسه میکنم و میبینم که توی همین موردی که اینقدر هنوز مقاومت دارم چقدر بهتر شدم و چقدر مقاومت هام کمتر شده به ادامه مسیر امیدوار میشم و به جای اینکه تسلیم بشم ؛ انگیزه دوباره میگیرم که با قدرت بیشتری دوباره بیام توی مسیر و به حرکت ادامه بدم چون دیدم که توی خواسته ای دیگه چطور اتفاقات معجزه آسا رقم خورده و چیزی رو که ذهنم به هیچ عنوان قبول نمی کرد و هر منطقی که براش می آوردم رو نمی پذیرفت ؛ در نهایت محقق شد اون هم از مسیر بسیار ساده و این باور رو در من هر بار تقویت می کنه مسائل همیشه راهکار های ساده و در دسترس دارند، بنابراین برای خواسته الانم هم همین راه حل های ساده و آسون وجود داره فقط من باید ادامه بدم چون با ادامه دادن هست که ذهنم بالاخره یه جایی و با یکی از همین منطق ها میپذیره و تسلیم میشه و همکاری میکنه و اون خواسته هم محقق میشه و میشی یه مدرک و سند برای خواسته های بعدی ؛ مثل همه اون خواسته هایی که الان تجربه شون کردم و شدن سند و مدرک برای خواسته الانم ؛

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    الیاس و فاطمه سادات گفته:
    مدت عضویت: 1395 روز

    فاطمه سادات

    سلام به استاد عباسمنش و استاد شایسته

    سلام به پارادایس زیبا و زنده و سرسبز

    سلام به جریان شادی و عشق و برکت

    سلام به در لحظه بودن و تمرکز بر زیبایی ها

    نشانه ی امروزم به من گفت حتی اگه بینهایت ثروتمند هم باشی یادت باشه از دیدن آتیش خاکستر و تیکه شدن چوبها باید ذوق کنی و لذت ببری.

    یادت باشه همین الان از هرچی که داری خوشحال باش.

    یادت باشه از مسیر باید لذت ببری چون اون روز خاص و اون اتفاقات خاص وجود نداره و همین لذت بردن از کوچیکترین اتفاقات مهمه.

    سپاس گزارم استاد عزیزم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: