سریال زندگی در بهشت | قسمت 166 - صفحه 3

به نام خداوند وهاب

سلام به رهروان راه حقیقت

خدایاتوخودت شاهدی الان که اتفاقی دیدم فایل جدید اومده چطوری سرتابه پام عشق شد و پرواز به سمت دانلود و نکته نویسی اصلا جون میگرم انرژی میگیرم با این سریال و هزاران بار خدا روشکر میکنم که این سریال هست و من در مدارشم و دریافتش میکنم به قول عادله کیانی فر عزیز که امروز توی فایل گفت و گو شماره ۱۵ از شدت ذوق داشت گریه میکرد و منم همراهش چقد گریه کردم و ارزو کردم روزی برسه منم توی کلوب هاوس از نتایجم بگم الانم با دیدن قسمت جدید تمام وجودم اشک شوق شد هنوز بازش نکردم اما بشدت بی نهایت حالم خوبه استاد توی این بعدازظهر زیباسکوت بسیار زندگی بخشی حاکمه صدای پرنده ها میاد همه خوابن و فقط من بیدارم و دخترمم کنارم خوابه و من غرق آرامشم چون بحدی باخدا وصل شدم که به ساعت نکشیده جوابمو میده اصلا نمیدونم چه جوری بنویسم استاد که سوالی نیست که من بگم و خدا راهکارشو به قلبم نگه و منو به بالاتر نبره و هزاران بار خداروشاکرم از این همه توجهی که به من داره و من الان قران رو یکدور کامل ختم کردم البته معنی فارسی بدون پرانتزشو و سوره به سوره تو عقل کل سرچ کردم و خوندم و با قانون تطبیق دادم و تموم شدم و دیدم قسمت جدید اومده تا من سلبریت کنم و اصلا استاد یه جوریه فضای ذهنم انگار داره پاکسازی میشه گاهی اتفاقات بسیار ناخوشایندی رو میاد که حالمو میگیره اما وقتی به خدا گفتم خدایا کمکم کن از این تضادها بگذرم خدایا کمک کن تقوا داشته باشم وگرنه از زیانکاران خواهم بود خدا به قلب من اول یک ایه ی قران رو نشون داد که نمیدونم اصلا چه جوری بنویسم که من توی جزء بیست و چهار بودم از اخر می اومدم اول بعد یهو یه ایه روی گوشیم اومد که من برام جالب بود نوشتمش روی یه برگه ی آچهار و بعد بشدت درگیر تضادم شدم رفتم زیرپتو اصلا نمیتونستم تکون بخورم دوسه ساعت باخدا حرف زدم و وقتی برگشتم سرقران دیدم خدا صبح بااون ایه جواب منو داده و من دیوانه شدم و بعد از چندروز خواستم اون ایه ی رو توی بیوی واتسپام بنویسم و وقتی سرچش کردم شکه شدم که اون ایه توی جز هفت بود و من اصلا هنوز به جز هفت نرسیده بودم وتاساعت سه چهار نصف شب خوابم نبرد از این معجزه صدبار جست و جو کردم شاید ایه تکراری باشه اما نبود فقط یکبار گفته شده اونم تو جز هفتو بعد دوباره خدابهم استغفار رو الهام کردم که هرچی از گذشته یادت اومد فقط با استغفار پاکش کن تو ذهنت و خدا میدونه من الان چقد ارام و رهام چقد از مقاومتهام دست برداشتم گرچه هنوز اول راهم ولی هرجوری شده دارم قدمم رو برمیدارم و در این راه خود خدا به کمکم اومده خدایاهزاران بار شکرت

تصویر اول ثانیه اول رو پاوس میکنم و شگفت زده میشم از سرسبزی و حس بارانی که تو فضاهست خدای من چقد همه چی تمیزو زیباست چقد ثروت هست سانتافه اروی شاپ کارگاه نجاری تراکتور و دوربین میچرخه روی عظمت دریاچه و خونه ی روی اب و فایرپیت زیبا و قایق نوتون مبارک ،به به تنور هم که راه اندازی شده همش برام سوال بود رو چی میذارید فکر کردم براش پایه درست میکنید ولی انگار روی سینک حیاط گذاشتید و صدالبته شاید براش پایه هم بسازید از شما استاد همه کار بلد به دور نیست ، تفنگ بادی میلواکی، خداوندا آسمان و دریاچه چقد زیباست هزاران بارشکرت

چه پالت محکم و حرفه ایی چقد عالیه که تقریبا برای همه چی پالت میذارن تا صحیح و سالم به مقصد برسه ،ای خدا قلبم تنور روشنه 😍😍😍،تجهیزاتشو نگاه چه براق و طلایی و زیبا هستن ،یاخدا چه قایقی من هیچ وقت این مدلی ندیدم کاش تستش کنید و نشون ماهم بدید،راستی اون قایق قرمزه چی شد؟ ،واقعا چقد زیبا و براقه چقد خوشرنگه مبارکتون باشه،واقعا هم استاد اولش ترس داره چون تقریبا یه سطح صافه ولی خوب هرچیزی تکامل میخواد و توی بردسواری هم صددرصد شما عالی میشید ان شاءالله،صدای ماشینهای توی جاده چقد گوش نوازه برای من خدایاشکرت

ای خدایا تنور رو چه صدایی میده رنگ آتیشش چقد زیباست،عاشقتونم که برای خوشمزه تر کردن پیتزای زغالی هم میرید فیلم میبیند تا کیفیت غذاتون بالاتر بره ،کوروت اناری ، چیکن تراکتور،تریلیر ، صندلیهای مسافرتی،ضرب المثل زیبای مریم افتابه خرج لحیم اولین باره میشونم ولی واقعا چقد درسته که گاهی برای یه لحیم زدن افتابه باید قیمت افتابه ی جدید رو داد و واااو چقد این اصل فقیریه اصل اصلش بخدا من انقد دیدم که اخرش که اومدیم حساب کتاب کردیم دیدم واقعا خرج لحیمه از افتابه بیشتر دراومده فقط چون خردخرد دادیم نفهمیدیم اصلا لامصب فقر عجب چیز افتضاحیه ،چقد این ابزاری که لری بهمون کادو داده مفیده یادش گرامی،فرغون ،واااو چه تسمه هایی چقد عالی و راحت باز و بسته میشن ،استاد من تعجب میکنم چطور شما همه چی خریدید همه چی دارید یعنی بشدت فنی شدید ها ،اون سیاهه گراپله تصویر اول دیدم ولی نتونستم حدس بزنم چیه الان یادم اومد چقد این گراپل هم مفید بوده، چقد خوبه که تراکتور انقد هوشمنده خداروشکر و بار اضافی برنمیداره تا مشکلی پیش بیاد خدایاشکرت

استاد عاشق این خصلتتونم هیچ سرزنشی در کار نیست هر اشتباهی یک تجربه ست و بس و خیلی راحت با وجودیکه به تنور به اون گرونی ضربه زده اصلا ناراحت نیستید من خیلی باید روی خودم کار کنم چون از بچگی تا یه چیزی رو خراب میکردم پدرم میگفت الهی کور بشی و این سرزنش تو ذهن من موند تا جایی که وقتی قوانین رو هم یاد گرفتم وقتی عمل نمیکردم خودمو سرزنش میکردم ولی شکرخدا الان که دارم روی خودم کار میکنم مخصوصا روی عزت نفسم که ان شالله به زودی هدایت میشم تا بتونم دوره شو تهیه کنم خیلی بهترم و خیلی بیشتر برای وجود خودم ارزش قائلم خدایاشکرت

خدای من چه لحظه ی حساسیه وقتی تو اون لحظه که ادم احساس خطر بکنه بتونه خودشو کنترل کنه اینجا درست اون نقطه ی نهاییه استاد اونجایی که آدمها از هم سوا میشن انگار اونجا اخرین مرحله ی سرنده که میبینیم مریم جان بااون همه اگاهی و درک و شعور از قوانین باز احساسش بد میشه و نگران میشه ولی شما در کسر ثانیه خودتون رو کنترل میکنید و صددرصد هم اتفاق به نفع شما تموم میشه چه بسا اگه خودتونو مینداختید بیرون تراکتور چپ میشد و تنور میشکست و کلی خسارت وارد میشد حالا سوای اینکه خودتون هم ممکن بود صدمه ببینید ولی اینجا خیلی مهمه و بهتون تبریک میگم که به این حد بالای عمل به قوانین رسیدید،ان شالله که سینک جواب بده و گرنه به راه حل بهتر هدایت بشید واقعا جاش خوبه نزدیک فایر پیت کنار اب و زیر نور و بدون اینکه برای خونه ی چوبی ضرری داشته باشه همه چی عالی خدایاشکرت

اره ی حرفه ای میلواکی که تخته هاشو باهاش بریدید،سوال درستی که استاد همیشه از خودش میپرسه و اینجا به طنز میگن شیرازیه که چطور از این راحترر؟واقعا سوال عالیه ،عزیزم استاد فرغون دم دست بود قربونت اگه سنگینن لری نمیرفتی همونم شیرازی میرفتی😁،اینم کارگاه تمیز و خنک و مرتبمون ،موتورهامون اینجام ،اینجارو هم قفسه بندی کردید چقد خوب ،چقد اره های مختلف و عالی و نردبون و تجهیزات ،ایده ی خوب حالا که نئوپان جواب نمیده با تجهیزاتمون تخته هارو اندازه میبریم و کارمون رو راه میندازیم خیلیم عالی بدون گلایه و شکایت، و اینکه استاد کی تغییر کرد؟وقتیکه دید نئوپان کمی ورم کرده و ننشست نئوپان بشکنه و اره یا تجهیزات دیگه بیفتن و صدمه ببینن و اون وقت مجبور بشه تخته ی محکم بذاره بلکه بااولین نشانه دست بکار شد و این اون عملگرا بودنیه که همه ی بچه های سایت رو شیدای شما کرده خدایاشکرت

کاش استاد یه چیزیم زیر ماشین لباسشویی و خشک کن بذارید از زیر رطوبت نکشن خراب بشن حیفه، استاد سپاسگذارم که در رو نگه میدارید تا مریم جانم بیاد ردشه ،به به چه پیتزایی چه خوش رنگ و لعاب و صددرصد خوش بو ، وای استاد چه جوری بو کشیدی به به فرکانسش وارد وجودمون شد ،نوش جونتون ،خدای من اسمان چقد ابری و زیباست، وااو عزیز دل چه اناریی کرده ،این دفعه توی ظرف گذاشتید یعنی من عاشق تکاملتونم ، یاخدا نگاشون کن چه پیتزاهایی شدن از گوشه لبم اب میاد😂😂، دستکشهای ضد حرارت عالی مریم جان ،راستی مریم جان منم وقتی پیتزا درست میکنم اخرین نفر میخورم نمیدونم دلیلش چیه ولی انگاری قبلش بهم مزه نمیده اینجوری دیگه کاری نیست اخریه و میشینم با خیال راحت میخورمش ،البته بعد از اون دفعه که شما خمیرشو با بریدمیکر درست کردید منم یه جذبی داشتم که خودم خمیرشو اماده کردم و توی این مینی فرها که سینیشون بزرگه دوتا پیتزای خانواده ی عالی درست کردم ،وای چه ایده ی خفنی بذاری روی اون بیله و اینجوری بالا نگه داری و حتی جاشم روی در تعبیه کردن تا کار راحتتر بشه ا،چقد هیزم دارید یه دسته خرد شده و یه عالمه خرد نشده که قراره با تبر برقی خرد و اماده بشن واسه تنور،واقعا پیتزاهات حرف ندارن واقعا عالین دستتون طلا نوش جووونتون ،اون کاسه ی طلاییه توی سینک چقد زیباست،به به مریم جان نویده یه قسمت اشپزی میده که موردعلاقه ی منه خدایاشکرت

استاد هم که کلی تخته بریده وواقعاهم خوب شده خیلی بهتر از نئوپانه اصلا همه ی ایده هاتون عالین، در پردایس هیچ چیزی حیف نمیشه همه به دامان طبیعت برمیگردن حتی این چوب ریزها هم به عنوان استارتر اتیش استفاده میشن خدا به مال و رزق و دارایی ها و عشق و هرچی طلب دارید برکت بده ان شاءالله خدایاشکرت

سپاسگذارم برای این فایل زیبا

از اتاقم تا فلوریدا راهی نیست