https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/05/abasmanesh-3.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-05-07 07:26:402021-05-17 20:09:32سریال زندگی در بهشت | قسمت 167
204نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام عرض می کنم خدمت تمامی دوستان گرامی و ارزشمندم
چند تا درس با ارزش از این فایل یاد گرفتم که دوست داشتم اینجا به عنوان یک رد پا از خودم ثبت کنم
اول اینکه چقدر خوبه که در هر لحظه از زندگیم حتی از کار کردن با چوب و ساخت میز و … هم که جزو علاقه مندی ها و آرزوهایم دوران کودکی ام بوده ،
از هر لحظهاش یک شادی و خنده و لذت بسازم ، مثل آنباکسینگ کردن مرغ ها:)) گپ زدن باهاشون :)) اونجایی که خانم شایسته گفت آقا مواظب باش تو کلهی ناظر نزنی !! بعد رو به بوقلمون کرد و گفت ناظر کلتو بپّا :))
درس دوم اینکه ، خانم شایسته گفت ما این میز رو عالی ساختیم و نمی آییم اولین قدم مون رو با صدمین قدم نجارهای حرفهای مقایسه کنیم
به نسبت خودش این میز عااااالیه
چقدر لذت بردم از این نگرش
اینکه کمال گرایی رو بگذارم کنار و قانون تکامل رو رعایت کنم ، این اون چیزیه که باعث میشه قدم ها رو بردارم ، در مسیر قدم های بعدی بهم گفته بشه و آرام آرام از مسیر رشد تکاملی خودم لذت ببرم … این خیلی مهمه ها … باید از مسیر تکاملی خودم لذت ببرم ، عجله نکنم حرص نزنم ، و به یاد داشته باشم و با صبر و صلاه هست و ادامه دادن هست که من به همه چیز میرسم
یه متنی از خانم شایستهی عزیز در قسمت 14 سفر به دور آمریکا خواندم خیلی لذت بردم ، میارمش اینجا یک بار دیگه بادهم بخوانیمش…
نیرویی که اگر به او وصل شوی، اگر او را باور و انتخاب کنی و جدّی بگیری، او نیز تو را انتخاب میکند و خواستههای قلبیات را جدّی میگیرد.
اگر به او توجه کنی و در برابر برنامهاش سرسپرده باشی و به هیچ چیز-حتی زیباییها- نچسبی و به قول قرآن، استعینوا بالصبر(رهایی) و صلوه(توجه به نکات مثبت هر لحظه) شوی، تو را در زمان مناسب، با اتقافات مناسب احاطه میکند و زیباییهایی را به تو نشان میدهد که در هیچ منطق و استدلال ذهنیای نمیتواند بگنجد.
درس سومی که خیلی خیلی برای من ارزشمند هست این بود که خانم شایسته چقدر راحت با یه شلوار و بلوز کار … اومد جلوی دوربین
این نشون میده که ایشون عزت نفسش بالاست و احتمالاً تو ذهنش میگه خب الان تو کارگاهم با لباس کار هستم دیگه … مهمونی که نیسم لباس مهمونی بپوشم … و خودش رو ارزشمند می دونه ، و همینکه خودش میدونه زیباست و خوش پوش هست برایش کافیه ، دنبال تأیید گرفتن از دیگران نیست.
درس چهارم اینکه استاد همیشه سعی می کنه به آموزه های خودش عمل کنه
همیشه میگه ، توی دورهی عزت نفس هم میگه که ما زنده به آنیم که آرام نگیریم ، موجیم که آسودگی ما عدم ماست
استاد مدت کوتاهی از پَدِل بُرد استفاده کرد و بعدش هم گذاشتش کنار … ولی چون ازش می ترسید و دوست داشت رشد کنه ، یه دونه برای خپدش خرید ، رفت تو دل این ترسش ، انجامش داد و ازش گذر کرد … درود بر شما استاد عزیزم که اولین نفری هستید که به آموزه های خودتون عمل می کنید و برای ما دانشجویان الگویی مناسب هستید ، سپاسگزارم
خداوند یار و نگهدار و هدایتگر همهی ما باشه به سمت زیبایی های بیشتر
از خانم شایسته تشکر میکنم که این فایل زیبا رو با ما به اشتراک گذاشتن چه بارون زیبایی چه طبیعت زیبایی خدایا شکرت بخاطر این هوا و این طبیعت زیبا و اینکه چه فضای زیبایی رو واسه کار نجاری درست کردین که مخصوص همین روزایی هستش که بارون میاد و این که از هر مواد و وسیله ای با کیفیت ترین رو گرفتین که جای تحسین داره و چه حس خوبی داره که اولین تجربه از هر کاری رو در حد توان به بهترین نحو انجام بدین و اون حس رضایت درونی رو به دست بیاری این نشون میده که تو هر حوزه کاری که هستیم باید کمال گرا نباشیم و اینکه خودمون رو با هیچکس مقایسه نکنیم و اون احساس خوب رو در همه حال داشته باشیم که اگه اینجور پیش بریم پله های تکامل رو طی میکنیم و تو هر حوزه ای بهترین میشیم و اون رضایت درونی رو نسبت به توانایی هامون به دست بیاریم و اینکه چقدر زیباس رابطه استاد و خانم شایسته و این نشون میده کسی که رو خودش کار کنه و قوانین رو بفهمه تو زندگیش همه چیز سر جای خودشه یعنی در همه حال استاد و خانم شایسته با هم هستن موقع سفر ، موقع کار، موقع تفریح و اکثر اوقات با هم هستن و از بودن با هم لذت میبرن بدون هیچ گونه وابستگی و در عین حال عاشقانه
و فضای دریاچه بعد از بارونی که اومد خیلی آرامش بخش و زیبا بود خدایا شکرت بخاطر این همه زیبایی و آرامش و احساسات خوب
خدایا مارو به راهی هدایت کن که تموم زیبایی ها و احساسات خوب رو تجربه و زندگی کنیم
موضوعاتی در این قسمت توجهم رو جلب کرد که نوشتم و ترتیب خود فایل رو نداره ولی هرچی به ذهنم رسید رو نوشتم که بیشتر در موردشون بنویسم.
خیلی جالبه برام رفتار استاد که وقتی مرغ خروسا اومدن تو کارگاه صحرایی، اصلا سعی نکردن که دورشون کنن از اون فضا چون اولا هرگونه مقاومتی بی فایده بود و دوباره اونا برمیگشتن و دوما اینقدر استاد توجهش به نکات مثبت حیوونا هست که نمیتونه رفتار بدی باهاشون داشته باشه و همچنین اینکه اینقدر اینا فرندلی هستن و همیشه چسبیدن به استاد و خاله مریم، این درخواست این دو عزیز هست و میدونن اگر توجه کنن به نکات منفی مثل خرابکاری هاشون و بخوان این توجه رو به صورت رفتار یعنی کیش دادن مرغا انجام بدن، کم کم مرغها ازشون دور میشن و نمیتونن اون رابطه صمیمی که دلشون میخواد رو داشته باشن و میدونن که مسئله باید از ریشه حل بشه و مشکل مرغها نیست که این اتفاق افتاده و استاد میدونه باید راه حلی بده که مرغها دیگه نتونن وارد این مکان بشن که این خرابکاری ها اتفاق بیافته. یعنی استاد خودش رو مسئول میدونه نه مرغهاش رو که داد بزنه سرشون چرا اینجا خرابکاری کردید. خیلی درس داره برای من دیدن این رفتار و تو زندگی ما هم همینه هااااا. یه آدمی یه رفتاری با ما میکنه که جالب نیست و خیلی از ماها واکنشی میشیم که فلانی چرا این حرف رو زدی یا این رفتار رو کردی؟ ولی اونی که داره روی خودش کار میکنه، میدونه مشکل خودشه که باعث دیدن این رفتار از سوی دیگری شده و میگرده ببینه مشکل چیه؟
مثلاً یک نفر حرفی رو درباره شما میزنه هربار، حرفی هست که دوست نداری کسی بدونه، دوست داری بهش توجه نشه ولی اون آدم هربار اینکارو تکرار میکنه؟ در نگاه اول اینه که عجب آدمیه، چرا خودش نمیفهمه که نباید همچین چیزی بگه و از اینجور توجیهاتی که میاریم. ولی اصل قضیه اینه که مشکل از منه. چرا؟ چون با طرف صحبت نکردم که عزیزم این رفتارت درست نیست و نباید بیای جلوی بقیه این صحبت رو بکنی و اگر خودم صلاح بدونم در موردش صحبت میکنم و کاملا طرف رو شیش فهم میکنی که دخالت نکنه. وقتی خیلی مودب و درست بیای با طرف صحبت کنی، طرفم دیگه میفهمه که بهت احترام بزاره ولی خیلی مواقع ما اینقدر این مسئله رو تو دلمون نگه میداریم و اینقدر به این نکته منفی توجه میکنیم که منفجر میشیم و یه حرفای بدی میزنیم و رابطمون با این آدم درب و داغون میشه.
درصورتیکه مشکل از همون اول خودمون بودیم که مسئله رو حل نکردیم و کار به اینجا کشید و دوست خوبمون رو از دست دادیم.
استاد خیلی خوب این موضوع رو میدونه و با توجه به نکات مثبت مرغها از همون اول، فقط برانگیخته میکنه وجه مثبت مرغها رو که اینقدر باهاش دوستن و اینقدر از وجودشون لذت میبره و میخنده باهاشون.
موضوع بعدی:
وقتی اصول یک کاری درست آموخته و رعایت بشه، ببین چقدر راحت خروجی کار با کیفیت میشه حتی اگر دفعه اول باشه که انجام میشه. چقدر قشنگ یک میز با کیفیت ساخته شد که به نظرم برای تجربه اول خیلی کوالیتی بالایی داره. نکته مهمتر هم اینه که قانون تکامل رو رعایت کردید و از ساده ترین میز شروع به ساخت کردید و اینطوری هم لذت بردید از روند کار و هم نتیجه شد یک میز با کیفیت و به قول ما، اوسُ قوس دار.
ضمنا این نکته رو از بحث توجه به نکات مثبت اشاره کنم که اینقدر استاد توجهش به نکات مثبت خاله مریم هست که ایشونم همیشه وجه خوبشون رو نشون استاد میدن، یعنی اگر استاد میگن مرحله بعد باید دوربین باید قطع بشه و با یه لحن خاصی میگن که منظورشون تمرکز بیشتر داشتن هست، خاله مریم هم بدون ناراحتی گوش میسپره و این شخصیت برجسته خاله مریم رو هم میرسونه که کنترل ذهن قوی ای داره و اینقدر با استاد هماهنگ هست که با عشق کارو انجام میده. خیلی رابطه ها هستن که طرف یک چیزی میگه و کار درستی هست که باید انجام بشه ولی چون همیشه توجهش به نکات منفی پارتنرش هست، طرف پاتنره هم وجه منفی خودشو بروز میده و می بینی از یه جمله ساده، الکی یه دعوایی درست میشه. به خاطر همین شکرگزاری اینقدر مهمه و ظرف آدمو بزرگ میکنه.
موضوع بعدی زیبایی ثروته که اینقدر آدمو با خودش در صلح نگه میداره که میتونی خوش باشی و بخندی و لذت ببری از اتفاقات کوچیک و ساده. کسی که پر باشه از نعمت میتونه تا این حد در لحظه باشه ولی کسی که خالیه و مجبوره صبح تا شب بدوئه برای دو قرون دوزار، کجا میتونه با فراق بال بشینه حتی یک چایی بخوره؟ این بهم نشون میده که به آرزوهام برسم و پر بشم ازشون و ثروت چیز بدی نیست و معنویه و چقدر با ثروت من آرامشم بیشتره و با خانوادم حالم بهتره. دیدم کسایی که فقیرن، حتی با خانوادشون هم حالشون خوب نیست و بد باهاشون حرف میزنن. طرف فقیره میگه الان باز زنم یا بچم زنگ زده برای پول و اینقدر باهاشون با لحن بد صحبت میکنه که طرف دوباره زنگ نزنه، خب این چه رابطه ایه اصلا. واقعا فقر عقل رو باطل میکنه و برادر کفره.
موضوع بعدی اینه که چقدر با ایده های ساده میشه کاربرد یک وسیله مثل اره دایره ای رو هم بهتر کرد و خروجی کار با کیفیتتر بشه و کار هم راحتتر.
نکته بعدی اینکه استاد دست چپ هست و چقدر خوب از دست راست خودش برای پیچ کردن استفاده کرد در یک موقعیتی و محدودیتهاش رو به چالش کشید که البته به شخصه خودم در فوتبال میتونم با هردوپا کار کنم با کیفیت و خیلی لذتبخشه که آدم بر محدودیت هاش غلبه کنه و تفاوت ایجاد میکنه با بقیه.
دور قشنگی های خودتون و پرادایس و دنیاتون بگردم من😊😍💕
چه هوای لذت بخشی که نم و خیسی اون محیط رو دارم از اینجا حس میکنم و سردم شده😊چقدر این سبزی محیط قشنگ تر شده که اینم بخاطر وجود نازنین شما دونفر و انرژی مثبتتون هست و البته پاکسازی!
همون طور که پاکسازی شما باعث شده چمن ها و درخت های پرادایس زیباتر رشد کنن و سرسبز بشن، توی ذهنمون هم حتما همینطوره و هرچی بهتر و بیشتر پاکسازی کنیم افکار و باورهای چندلایه ای که از چندین سال زندگیمون توی دریای باورهای اطرافمون جمع شده، ذهنمون و زندگیمون تمیزتر و شفاف تر میشه و همون طور که اگه بازم این پرادایس به حال خودش رها بشه بازم علف های هرز رشد میکنن و انوهی از برگ های خشک روی زمین جلوی رشد چمن ها رو میگیرن؛ حتما حتما ذهن ماهم همین طوره و اگه رهاش کنیم بازم کار خودشو میکنه.
تلاش فیزیکی و ذهنی به این دلیل تفاوت داره و فیزیکی برامون راحت تره انگار ،چون جلوی چشممون هست و میبینیم داره چی میشه همون طور که کسانی که اونا رو در قدیم کافر خطاب میکردن هم حرفشون همین بود که کو خداست که ما نمیبینیمش!! و باید حتما دیده بشه با چشم ظاهر، تا ما قبول کنیم و ایمان بیاریم!
پس باید بجای قضاوت بقیه و خودمون ، هر کجا کج رفتیم هرجا به تضاد خوردیم(یعنی جهان خواسته مارو برگردونه به مسیر درست بشیرا و نذیرا) باید گوش بدیم و برگردیم و هرس کنیم بازم پاکسازی کنیم.
وااای بااارون!خدای من! به نظر من یکی از معجزه های خداوند که هیچ وقت تکراری نمیشه همین بارون هست و قدم زدن زیر بارون خون رو تو رگ های آدم به جوشش میاره. چقد قشنگی های دنیای ما ناااابه!
چقدر خوبه که خدا از طریق شما دوتا عزیزای دل این معجزه رو بهم نشون میده
بارون یعنی خدا میگه: ببین بنده جان، من هستما غصه ی هیچی رو نخور و فقط از خودم بخواه! ببین آبی که ریخته روزمین و شما نمیدونین کجاها رفته و فکرشو هم نمیکنین و میگی شاید تموم شد و راهی نیست رو چقدرررر راحت خودم پیدا میکنم دوباره بخار میکنم و ابر میکنم و بازم بارون و نعمت و رحمت! خب بنده ی نازنینم بهم اعتماد کن .تو کجا توی ذهنت همچین روندی قابل اجراست یا آسونه اصلا؟؟ ولی برای من هییییچ کاری نداره! بعد فکر میکنی مسائل تو بزرگه و قرار نیست حل بشه و از من ناامید میشی؟؟؟؟ وقتی ازم ناامید میشی یعنی من رو نمیبینی بنده ی من، این درسته ؟؟ نه! فقط و فقط خودم رو ببین و از خودم بخواه تا تو رو به عرش برسونم. هرچی که حتی توی ذهنت غیرممکنه از من بخواه و غم به دلت راه نده خودم معجزه هام رو مثل بارون وی زندگیت میبارم بنده ی عزیزم.
دور خدای نازنینمون بگردم که چقد دوست داشتنی و بزرگه. هرجای دنیا و زندگی بریم کافیه دوباره نگاش کنیم! به مو میرسه ولی پاره نمیشه! مگه کم ازش معجزه دیدیم وقتی فقط و فقط خودشو دیدیم؟ خودم مگه وقتی توجهم ر از روی همه برداشتم و فقط از خودش خواستم مگه ندیدم چه ها برام کرد و من فقط آروم نشستم و تماشا کردم! دمش گرم!
ولی رازش اینه که با آرامش و حال خوب و اعتماد ، فقط و فقط از خودش بخوایم بدون توجه به هرکس و هرچیز دیگه ای!
چقدر خوبه که زیبایی های پرادایس هیچ وقت تکراری نمیشه! و خودتون هم نمیذارین تکراری بشه خداهم کمکتون میکنه.
چقدر ماشینتون زیباست و قشنک داره خودنمایی میکنه توی این طبیعت زیبا. ترکیب قشنگ تکنولوژی و طبیعت ناب!
چقدر صدای شما پر از امیده و نوید اتفاق های خوب رو میده.
کارگاهتون مبارکتون باشه عزیزای دل! چقدر خوبه که وسط هوای لذت بخش به انجام کارهای دلخواه برسی اونم درکنار یارِ موافق! که ذوق این کارها برا آدم چندبرابر میشه وقتی همراهت هم “هم راهت” باشه!
قربون شما برم که هرجا میبینین چیزی اونطور نیست که دلتون میخواد زود دست به کار میشین و درستش میکنین و نمیگین خب همینو هرچی هست تحمل میکنیم!
توی مسائل زندگی هم حتما باید همینطور باشیم و هرچی باب میل نبود سریع دست به کار بشیم و همون طور که چوب های خوب بریدین جایگزین کردین اونم درست و تمیز، پس ماهم باید باورهای مناسب و خوب پیداکنیم جایگزین کنیم و حتما حتما لاجرم نتیجه خوب میشه و باب میل! الله اکبر!
قربون شما دونفر برم که انقد حالتون خوبه و با خودتون وراحتین که به فکر کمبودها نمیفتین و از هرچی خوشتون بیاد میگیرین! این همه میخ و وسایل همه هردفه بهتر از قبلی هاتون. بدون اینکه بگین حالا اینا به چه کارم میاد یا زیاده و اینا. دلتون خواسته و خریدین همین!
خداوند و جهان هم دست به کار میشه چیزهای بهتر و بیشتر و ایده های بهتر بهتون جایزه میده به خاطر این حرکتتون. میگه بیین این ها میخوان پس منم بهشون هدیه میدم!
شما فقط مشخص کنین چی میخواین من بهتون میدم! سختی میخواین؟کمبود میخواین؟شکست میخواین؟تنهایی میخواین؟عشق میخواین؟آرامش و رفاه میخواین؟.. هررررچی بخواین بهتون میدم ولی خواستن به زبونی گفتن نیستا حواستون باشه بنده های عزیزم!
خواستن به توجه کردنه!به نجواهای وقت و بی وقتِ ذهنته! به ورودی هاته! به شرک ورزیدن یا نورزیدنته!
عزیزم چه بوقلمون پیگیر و همراهی!احساس میکنم دلش میخواد اون هم کمکتون کنه!استاد گنی های شما رو من تا به حال جایی ندیده بودم.چندروز پیش داشتم از کوچه ای رد میشدم یهو صداشونو شنیدم فکر کردم خیالاتی شدم چون سریال شما رو نگاه میکنم ولی بازم صداشون اومد و توجه کردم تا آره گنی هستن دقیقا مثل گنی های خودتون! چقد ذوق کردم از دیدنشون باوجود اینکه علاقه ای به مرغ ها ندارم!🙂
استاد گلم چقد موتورهاتون رو دوست دارم.کلا موتور دوست دارم ولی بخاطر محدودیت های ذهنم هنوز فرصت امتحان کردنش پیش نیومده که ان شاءالله حلش میکنم و میشه.
چقد دوستتون دارم و عشق میکنم که کار خودتون رو انجام میدین و مریم جان با دوربینِ خداییش میاد سراغتون خودتون باعشق اون لحظه کار رو رها میکنین میاین جلوی دوربین و با حالِ خوب کلی برای مریم جان و ما حرف میزنین و ریز به ریز توضیح میدیدن چه از کارهای فیزیکیتون چه از تلاش ها و ایده های ذهنیتون چه از قانون!
چقدر دوستتون دارم شما دو نفر رو و چقدر دوست دارم عشق و آرامش و رهایی بین شما دوتا عشق رو.
چقدر خوبین شما که اول تشکر میکنین از عزیزدلتون که برای دل دوتاتون توی این پروژه ی کارگاه باهاتون همکاری کرده و چقدر قدرشناس هستین و عاشق! سپاسگزاری از ایده های دوستان سایت!چقدر قدرشناس و متوجه!
چقدر راحت و قشنگ هم از وسایلتون تعریف میدین هم ازقدرت خریدتون هم از سازنده ی اونا! این مدل رفتارتون خیلی خیلی به کارم میاد بهم نشون میده که این باور غلطه که از چیزی یا کسی تعریف کنیم یا از خوبی های زندگیمون تعریف بدیم یا کسی بدونه یا ببینه خوبی های زندگیمون رو ،همه چی خراب میشه! یه عمره هنوزم که هنوزه داریم میشنویم که رابطت رو قایم کن حالِ خوبت رو قایم کن وسایل خوبت رو قایم کن!نذار کسی بفهمه وگرنه چشمت میزنن وگرنه خراب میشه. و من چقدر ساده بودم که فکر میکردم به چشم زدن اعتقاد ندارم اما در عین حال سعی میکردم همه چیز رو قایم کنم!! اگه اعتقاد به این اشتباه نداشتم پس حرکتم چه معنی میده؟؟؟
شرررک! خدای من! هیچ کس هیچ کس به جز خودم و خدای خودم هیچ قدرتی توی زندگیم نداره.و هروقت دلم خواست حال خوبم رو با بقیه سهیم بشم با حالِ خوب باید این کار رو بکنم و نترسم!ترس یعنی شرک و کفر و بی ایمانی ،ترس یعنی یکی به جز خدا قدرت داره!شرک!
از طرف دیگه باید این باور رو درست کنم که هروقت خیلی همه چی داره خوب پیش میره یهو دلشوره میگیرم که یه چیزی خرابش میکنه و همینطور هم میشه!!باید پناه بیارم به خداوند قدرتمندم و درستش کنم.این کاملا طبیعیه که همه چی عالی پیش بره و اگه غیر از این باشه غیرطبیعیه و باید نگران شد!!!!!!
یه اخلاق دیگه هم یه مدت خیلی خوب روش کار کرده ولی با دیدن این قسمت فهمیدم بازم برگشته سراغم این بوده که ببینم و بگردم کی یه جنسی رو ارزونتر میده اونو بگیرم!! باور کمبود بازم برگشته سراغم و داره حتی رو جنبه های دیگه ی زندگیم هم تاثیر میذاره!
چقدر حوصله و آرامش و خنده و شوخی هاتون رو دوس دارم.همیشه بخندین و شوخی کنین دوتا عشق😍
چقدر این جمله ی قدیمی و همیشگی شما قشنگه: وقتی روی خودتون کارکنین در زمان مناسب درمکان مناسب هستین…خب شما این کارگاه رو راه اندازی کردین بعد بارون شدید اومد و هم کارهاتون مختل نشد و هم اینکه یه آزمایش شد برای محکم بودن کارگاه!
چقدر مریم عزیزم یک بانوی عالی و مهربون و بااعتماد به نفسه! وقتی ازش قدردانی میکنین و ازش کلی تعریف میکنین نمیگه من که کاری نکردم یا همشو که خودت انجام دادی و از این حرفا…بلکه با آرامش و حتما با لذت بهتون گوش میده و نگاتون میکنه و جوابش هم حتما اینه: من عاشقتم! … یعنی به جای اینکه خودشو دست کم بگیره و تعارف تیکه پاره کنه، بهتون عشق میورزه و این چقدر قشنگه و چقدر عشق و فرکانس بینتون رو قشنگ تر میکنه! بی نظیرین شما دوتا عشق.
مریم قشنگم، شما فکر کنم گفتی شخصیتت تقریبا دردن گراست و زیاد اهل حرف زدن و شلوع کاری نیستی ولی با این وجود کنار آدمی هستی که برون گراست و… و این واقعا نمود قشنگی هست برای من.وقتی کسی بهم میگه آروم بودنت خوب نیس بهش فکر میکنم من نمیتونم زور بزنم و خودمو مثل بقیه کنم اونم بخاطر توقع و حرف دیگران و اگه این اخلاق اشتباهه چطور مریم عزیز انقدر هم خودش عالیه و پیشرفت کرده و هم کنار یه انسان عالی هست و هردوتاشون دارن از وجود هم لذت میبرن با وجود این تفاوت ظاهریِ اخلاقی. چقدر الگوهای قشنگی هستین و قابل تحسین هستین.
رعد و برق و اسکلت بدن! 😊😊😊 چقدر این اتفاق که میتونست براتون ترسناک یا نگران کننده باشه رو خنده دار و قشنگ تعریف کردین.پاشدین تا اینترنت پریده دارین باخنده تعریفش میکنین😄شما لایق بهترین ها هستین بهترین ها.
باز شروع میکنین از کارگاهتون و موقعیتتون تعریف میکنین و نکات مثبتش رو میگین یعنی همش سعی دارین تمرکزتون روی خوبی ها باشه تا بیشتر و بیشتر جذب کنین و چقد سپاسگزار هستین.
وسط حرفاتون توجهتون به صحنه های جالب و خنده دار بال مرغ ها جلب میشه و چرا همش صحنه های جالب برای شما پیش میاد؟ چون حالتون خوبه چون دارین با لذت درمورد اطرافتون میگین و سپاسگزارین لاجرم جهان برای پاداش چیزهای جالب تر بهتون هدیه میده.
من فدای شما دونفر و خنده های ساده و بی ریاتون و سادگی و صفاتون😍
درمورد سخنرانی و بی توجهی مدعوین واقعا حرفتون رو قبل از اینکه بگینش درکش کردم و جقدر خودم خندیدم وقتی خودتون هم گفتینش😄
هیچ عجله ای ندارین و با آرامش کارهاتون رو انجام میدین و وسط کار با مرغ ها هم بازی میکنین و شیطونی میکنین
چقد کمک و همکاری و آرامش داشتنتون قشنگه.
چقدر راحت لباس پوشیدنتون رو دوست دارم.
چقدر قشنگ و جالب از خاطرات شغل قبلیتون و میمیک صورت حرف زدین به جای اینکه اعتراض کنین یا ناراحت بشین که چرا داری از این حالتم فیلم میگیری یا میخندی! خودتون بیشتر خندیدین و بیشتر همراهی کردین و اصلا جالبترش کردین!
به خودمون و دیگران سخت نگیریم و اصلا چیزی رو به خودمون نگیریم!
چه نکته ی قشنگی.
استاد عاشق این حرکتم که با اون وسیله پیچ ها رو توی تخته ها فرو میکنین.چقد راحت.
استاد عزیزم چقدر دوست داشتنی هستین همون طور که بچه کوچولوها هستن! خودِ خودتونین و دنبال هرتفریح که خودتون بخواین میرین کاری به هیچ چیزی ندارین.کاری ندارین بار اولتونه و مریم جان داده ازتون فیلم میگیره شاید بیفتین یا اتفاقی بیفته! و راحت تجربه ی اولتون رو فارغ از نگاه های بقیه انجام میدین فارغ از نگاه های ما!
شما اونجا تنها نیستین که ما بگیم خب اگه ماهم تنها باشیم و همچین جایی باشیم همه کاری میکنیم ولی الان نمیتونیم و بقیه میبینن!
شما کجا تنهایین آخه شما که لحظه به لحظه دارین فیلیم میگیرین و میفرستین و ریز و درشت رو به ما نشون میدین و هرلحظه ما همراهتونیم.آخه کدوم یکی از ما میتونه همچین چیزی رو بپذیره که دوربین توی خونش روش باشه برای هزاران و میلیون ها آدم غریب همه چی رو شفاف نشون بده! و راحت زندگیمونو کنیم و خودمون باشیم؟؟؟
هوا خیلی عالیه..خیلی مطبوعه و طبیعت، تر و تازه شده همیشه بعد از بارون این زیبایی طبیعت چشم نوازی میکنه و با این صحنه ها احساسم عالی میشه خدایا شکرت که لایق دیدن و استفاده از این نعنتها هستیم…..باز هم مثل همیشه تحسین میکنم که استاد و مریم مکمل هم هستن و ایده هاشون تکمیل کننده ی همه و با هم احساس فوق العاده ای دارند..مهندس ناظر هم پا به پای اونا داره تایید میکنه و راضی هست ازشون.تایید میکنه بچه های خوب و خلاقی هستن😂
خیلی میز فوق العاده ای شد و خیلی از اساس اون رو خط کشی شده و منظم خلق کردید.تبریک میگم. چون اگه یکی از خط کشی های اولیه کج بود تا آخر میز کج درمیومد….مثل تفکرات من …
میخوام اینجا یکم درباره ی خودم صحبت کنم.چند ماهی هست که طرحم توی زایشگاه تمام شد و از اونجایی که روی خودم کار کرده بودم و بسته ی اعتماد به نفس رو هر روز گوش میدادم.توی زایشگاه اعتبار خلق کرده بودم و مهارتام خوب شده بود.مسئول نمیذاشت من برم و همکارا میخواستن که من بمونم.من یهو از دهنم پرید که میخوام برا ارشد بخونم که اینا ولم کنن تا برای خودم شرایط جدیدی رو رقم بزنم.خلاصه ملت تا الان پیگیرن که من ارشد خوندم یا نخوندم 😅منم به خاطر اینکه توی ذهنم این بود که میرم یه شهر جدید و خوش اب و هوا و از خانوادم و تنشهای تو خونه راحت میشم و میرم وفقط رو باورام کار میکنم … شروع کردم مطالعه ی شبانه روزی و بی وقفه …طوری که چشمام کاسه ی خون میشد و کمرم درد میگرفت اونوقت دراز کش درس میخوندم تا خوابم ببره اونم ۵صبح 🙄……اینکه من از اهرم و رنج و لذت یاد گرفتم استفاده کنم بماند…..
امااااا کم کم وارد مسیر استرس شدید شدم و زندگیم مختل شد هر قدر نزدیک کنکور میشد مشاورم استرس بیشتری وارد میکرد من با خودم فک میکردم که یا امسال یا هیچوقت با خودم فک میکردم این همه هزینه ی کتاب و مشاور کردی باید قبول شی…با خودم فکر میکردم اگه قبول نشم به همکارام چی بگم که هر یه مدت پیام میدن چکار کردی برای کنکور…به پدرم چی بگم….این فکر مردم چی میگن مدام نشخوار میشد توی ذهنم…..
من فک میکردم با قبولی توی کنکور هست که من نجاااات پیدا میکنم….کنکور هم که تا الان عقب افتاده و این استرسها ادامه داشت.من یک ماه پیش طبق باورهام که گفته بودم من لیاقت دارم یه شغل راحت تر داشته باشم خیلی راحت هدایت شدم به بهداشت که الان بیشتر پشت سیستم هستم.شب رو خونه ی خودمون میخوابم و شیفت صبم فقط..اینم از تضادایی بود که توی زایشگاه باهاشون روبرو شدم.یه شغل راحت و یه جای خوب و پرا از ماشینای خوب و یه جای تمیز و سرسبز…..😍
من مدام به ماشین خوب و درختای زیبا توجا میکردم.
بعد با خودم فک کردم و چندتا سوال از خودم پرسیدم؛
۱.کی زندگی کردی و لذت بردی؟اصلا بیشتر زندگی رو با تنش گذروندم.
۲.چرا این مسابقه تمام نمیشه؟زندگی مسابقه نیس اصلا تو خودت اینطور خودت رو وارد مسابقه میکنی.۳.به خاطر چی زود زود میخوای بری ارشد و حتما همین امسال؟چون فک میکنم فقط امسال فرصت دارم و اینکه فک میکنم برم یه شهر دیگه دور از بقیه و تو یه هوای خوب زندگی کنم.۴.یعنی تو فک میکنی اگر اینجا ثروتمند نباشی اونجا میشی؟فک میکنی اینجا آرامش نداشته باشی اونجا پیدا میکنی؟
نتیجه :من همینجا باید آرام باشم همینجا با توجه به همین امکاناتم پول دربیارم.همینجا مسئولیت زندگیم رو به عهده بگیرم.همینجا از وجود پدرو مادرم لذت ببرم.
و اینگونه شد که:
یک هفته ست که من اساسی و با تعهد دارم روی باورام کار میکنم.زندگی در بهشت رو میبینم و مینویسم هر چی رو که یاد میگیرم.و اعتماد به نفس و ثروت رو هم کار میکنم چون این دوتا مکمل هم هستند.به خاطر همین امسال دوتا هدف دارم و برنامم اینه که کم کم مطالعه کنم روی خودم کار کنم و لذت ببرم و همینجا با امکاناتی که دارم پول بسازم…..با همین مدرک لیسانسم پول بسازم.چه بسا افرادی هستن که بدون مدرک پول میسازند.مثلا الان استاد بدون مدرک نجاری میتونه از این کار پول بسازه.
احساس خوبی دارم قبول دارم هنوز خیلی وقتا از مدار خارج میشم و به عادتای قبلم برمیگردم.اما دیگه واقعا متعهد شدم و میدونم فرکانس هام همه ی زندگیم رو رقم میزنم.زندگیم خوبه و از زندگی لذت میبرم از نگاه به پدر و مادر لذت میبرم باهاشون غذا و چاایی میخورم ….ان شالله این چند هدفی که امسال گذاشتم عملی بشن و بیام توی دوره ها بنویسم از اجرا شدنشون….استاد جان دوستتون دارم….مریم جان خدا قوتتت.باز هم از میمیک های استاد برای ما فیلم بگیر..😍😃
برای دومین باره که دارم این فایل رو میبینم، نشانه امروزم بود، البته چندان بی ربط هم نیست. شاید باید دوباره ابزارهام رو جمع کنم و دوباره دست به کار بشم. استاد بسیار تحسین تون میکنم. ابزارهایی که گرفتین فوق العاده هیولا هستن. قیمت های ابزارها رو توی سایت آمازون و هوم دیپوت چک کردم ، خیلی قیمت خوبی دارن برای بازار آمریکا ، منتها ابزارهای بی کیفیت چینی رو ما اگه بخوایم تهیه کنیم باید حقوق دو ماهم رو بذارم که بتونم بخرم… بعد از کلی سرچ کردن گفتم نه ، باید برم سراغ غول مرحله آخر ، همون که استاد گفت، اینجا زمین بازی خیلی کوچیکه. باید موفقیت بسازم . صحبت دقیقه ۷:۱۰ رو کاملا درک میکنم، یاد کارآموزهای قبلیم افتادم ، وقتی آموزش طولانی میشد و شروع میکردن به ور رفتن با گوشی یا خاروندن پس کله شون ، یه شوک بهشون میدادم برگردن سر کلاس ، بعضی وقتا هم راحت باش میدادم بهشون.
استاد یه پیج اینستاگرامی هست ، بنام
dustylumberco یه شخص کانادایی هست ، نجار حرفه ای ، کار با چوبش عالیه ، اگه تمایل داشتین به پیجش یه نگاهی بندازید، بعضی از ایده هاش برای ساخت وسایل خوبه « کاملاً پیشنهاد دوستانه💚» به شخصه از ایده هاش خوشم میاد، حتی گاهی اوقات شده یه کاری انجام میده یه ایده جدید توی ذهن من جرقه میزنه، میگم اگه من بودم به فلان روش انجامش میدادم ، به نظرم بهتر باشه.
خلاصه اینکه کارت عالیه استاد. خیلی دلم میخواد کمکت دست به ابزار بشم.
راستی ایده برپا کردن این Tent و میزهای کار بسیار ایده خوب و ارزشمندی هست. واقعا تحسین برانگیزه.
۱۴:۳۰ داشتین در مورد مهارتهای خانم شایسته میگفتین که معماری خوندن و چه نرم افزارهایی رو مسلط هستن. Sketch Up هم گفتین، یادم افتاد یه مدت به شکل self study اسکچاپ رو کار کردم در حد خیلی خوب ولی خب … برای ساخت همین میز کار هم میتونید ابتدا توی اسکچاپ یه مدل ازش بسازید ، من خیلی از چالش های زمان ساخت وسایل رو تو اسکچاپ حل میکردم ، بعدا تو زمان اندازه بندی و ساخت خیلی به کارم میومد.
۱۶:۵۷ صدای بارون خیلی لذت بخشه روی سقف تنت .
استاد کار با ابزارت خیلی عالیه ، مخصوصاً وقتی خواستی پایه رو نصب کنی ،یه پیچ زدی ، برای پیچ دوم گونیا کردی ،خیلی حال کردم 🤩😍👍
You’re awesome
داشتم به میمیک چهره تون دقت میکردم موقع بستن پیچ ،که بعدش خودتون ماجرای بازی های کامپیوتری و میمیک چهره بچه ها گفتین 😂😂
۲۸:۵۰ استاد در مورد میزی که ساختین گفتین خیلی حرفه ای نشده، دیگه حرفه ای تر از این ؟؟!!😍🤩 این میز به راحتی میتونه چند صد کیلو وزن رو تحمل کنه، اون استراکچری که شما ساختین ، مطمئنم وزن جت اسکی رو تحمل میکنه اگه بعنوان پایه جت اسکی ازش استفاده کنید. بسیار تحسین تون میکنم. حس میکنم اینو قبلاً توی کامنتها گفتم، ولی دوباره بگم شاید مفید باشه ابزارهای برش رو سعی کنید بیشتر برقی تهیه کنید ، اگه قراره فقط توی کارگاه ازشون استفاده بشه. بخاطر قدرت موتور و سرعت rpm تیغه شون، ابزار برقی ایمنی بیشتری نسبت به باتری داره، موقع برش پلای وود اون قسمتی که آویزون میشه میتونه تیغه رو بگیره و اره ضربه بزنه« بخاطر ایمنی بیشتر»
اون دریل شارژی میلواکی واقعا هیولاست ، کارمند های شرکت میلواکی تولز واقعا دارن به بشریت خدمت میکنن، مصداق بارز جهان رو جای بهتر کردن. چقدر کار موثر تر میشه با ابزار موثر.
استاد یه ابزار چوب هست بهش میگن فرز . انگلیسیش میگن Palm router مدلهای مختلفی ازش هست ، برند ماکیتا اسم مدلش ۳۷۱۰ هست. این خیلی ابزار خوبیه برای گوشه ها و لبه های تیز چوب ها و برشهایی که زدین رو براتون یه دست فرز میزنه حالت گرد میده ، و چون فک قابل تنظیم داره همه لبه ها رو میشه یکدست حالت داد. خیلی جالب میشه.
دقیقه ۳۱:۰۰ به بعد بسیار بسیار رویایی بود ، ویو رویایی پارادایس و دریاچه و منظره غروب خورشید. الهی شکر، الهی شکر. الهی شکر،بخاطر این همه زیبایی و فراوانی. این همه باران رحمت الهی. خدا رو شکر.
ان شاالله همیشه سلامت و موفق باشید استاد و کلی نجاری کنید .
سلام استاد ومریم جان عزیز سر صبحی خیلی نیاز به آرامش بهشت شما داشتم تنها چیزی که بهم آرامش میده همراهی شما در بهشت هست مرسی اینقدر قشنگ سپاسگذاری میکنید برای ماهم یادآوری میشه هرروز نعمتها وقشنگیارو ببینیم هرروز ازخدا میخوام این مسیر رو فراموش نکنم وتا آخر عمر ازاین مسیر زیبا خارج نشم خدایا شکرت❤❤❤❤
سلام به خداوند مهربان و وهابم که بیشتر از چیزی که ما تصور کنیم بخشیده و داده.
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و همه ی دوستان و خانواده ی خوبم.
این قسمت اولین تجربه ی رسمی نجاری و کار با ابزار آلات نجاری و پروژه ساخت یک میز کار قوی و محکم .
چقدر اعتماد به نفس و چقدر عزت نفس توی وجود استاد هست که خیلی راحت میگه بچهها من این رو بلد نیستم اما رفتم یه فیلم دیدم وسرچ کردم در مورد ساخت میزکار و الان می خوام همون رو اجرا کنم.استاد در مورد درک و استفاده از قوانین کیهانی و الهی عالی عمل کرده و انصافن به درجه ی استادی رسیده اما توی نجاری تازه اول راهه و این رو خودش هم میدونه و هم میگه که من تازه شروع کردم و هیچ ترسی هم نداره که بقیه بگن استاد شما دیگه چرا میگی بلد نیستم . آفرین ، آفرین، تحسین میکنم این عزت نفس و اعتماد به نفس قشنگ و قوی رو ، آفرین. مرحله آخر کار عجب میز خوب و محکمی شد ، خدایی برای اولین تجربه و اولین بار نجاری خیلی هم عالی شد ، اما توی این فایل یه چیزی خیلی توجهم رو جلب کرد و فکر کنم بقیه هم با من هم عقیده باشند که وقتی درگیر مسائل مالی و روزمرگی نباشی ، وقتی ثروتمند باشی ، ناخودآگاه تمرکزت میره روی انجام کارهایی که ازشون لذت میبری و دوست داری امتحانشون کنی و باز هم لذت ببری و ظرف وجودیت رو بزرگتر کنی و خودت رو در ابعاد جدیدی رشد بِدی ، و همین که با پولی که زیاد هم داری میری این همه وسیله و ابزار میخری ، میری جایی میخری که تبدیلش کنی به کارگاه نجاری و با اون پول چیزهای دیگه ایی که دوست داری میخری . وقتی دنبال میکنی که به چند نفر به صورت مستقیم و غیر مستقیم داری نون میرسونی مغزت سوت میکشه و میگی خدایا من فقط مثلاً یه تیکه تخته خریدم اما چند نفر کار کردن تا این چوب درست شده و به دست من رسیده ، هم قدرِ اون چیزی که خریدی رو بیشتر میدونی و درک میکنی که با ثروتمند شدن تو چرا دنیا جای قشنگ تری برای زندگی همه ی افراد میشه و چرا ثروتمند شدن معنوی ترین و اصلی ترین کار دنیاست .دقیقه های آخر این قسمت دوست داشتنی که دیگه واقعن من رو مدهوش کرد بَه بَه عجب آرامشی ، عجب رنگهایی ،عجب آسمونی ، عجب دریاچه ایی ، عجب کلبه ایی روی دریاچه ، عجب هوایی ، عجب درختان سرسبزی، قشنگ حس کردم در اون آب و هوا بودن رو چقدر لذت بردم ، خدایا تحسین میکنم این همه نعمت ، ثروت ، برکت و فراوانی رو و تصدیق میکنم که هست و در همین دنیای فیزیکی ما هستند کسانی که در چنن مکانهایی زندگی می کنند و لذت می برند ، من هم می خوام تا جوان و سرزنده و شاداب و سلامت هستم یک چنین زندگی و ثروتی رو تجربه کنم و رسیدن به این خواسته رو می سپارم به دست هدایت الله وهابم .
چقدر ان پَدل بُرد نرم و روهن روی آب حرکت میکنه چه حالی میده اگر بشه بخوابی روش و آسمون رو نگاه کنی و نرم و روان روی دریاچه حرکت کنی یعنی یکی از لذتهای من خوابیدن ودیدن ابرهای در حال حرکت آسمونه و دیدن اون آزادی و رها بودن ابرها .
استاد باز هم خودش رو آموزش داده و یه فیلم دیده که چطور پَدل بُرد سواری کنه باز ۶م تحسین میکنم این خود آموزشی رو و اینکه بعد از آموزش دیگه به تمرین و تکرار خودمون بستگی داره که توش ماهر و استاد بشیم .و چه تعبیر قشنگی داشت استاد که فکر میکنم هوای بهشت جاویدان هم همینطور باشه ، در نقطه ی آسایش کامل ، نوش جان استاد و مریم خانم عزیز نوش جان این بهشت رو .
به نام خدای مهربان
سلام عرض می کنم خدمت تمامی دوستان گرامی و ارزشمندم
چند تا درس با ارزش از این فایل یاد گرفتم که دوست داشتم اینجا به عنوان یک رد پا از خودم ثبت کنم
اول اینکه چقدر خوبه که در هر لحظه از زندگیم حتی از کار کردن با چوب و ساخت میز و … هم که جزو علاقه مندی ها و آرزوهایم دوران کودکی ام بوده ،
از هر لحظهاش یک شادی و خنده و لذت بسازم ، مثل آنباکسینگ کردن مرغ ها:)) گپ زدن باهاشون :)) اونجایی که خانم شایسته گفت آقا مواظب باش تو کلهی ناظر نزنی !! بعد رو به بوقلمون کرد و گفت ناظر کلتو بپّا :))
درس دوم اینکه ، خانم شایسته گفت ما این میز رو عالی ساختیم و نمی آییم اولین قدم مون رو با صدمین قدم نجارهای حرفهای مقایسه کنیم
به نسبت خودش این میز عااااالیه
چقدر لذت بردم از این نگرش
اینکه کمال گرایی رو بگذارم کنار و قانون تکامل رو رعایت کنم ، این اون چیزیه که باعث میشه قدم ها رو بردارم ، در مسیر قدم های بعدی بهم گفته بشه و آرام آرام از مسیر رشد تکاملی خودم لذت ببرم … این خیلی مهمه ها … باید از مسیر تکاملی خودم لذت ببرم ، عجله نکنم حرص نزنم ، و به یاد داشته باشم و با صبر و صلاه هست و ادامه دادن هست که من به همه چیز میرسم
یه متنی از خانم شایستهی عزیز در قسمت 14 سفر به دور آمریکا خواندم خیلی لذت بردم ، میارمش اینجا یک بار دیگه بادهم بخوانیمش…
نیرویی که اگر به او وصل شوی، اگر او را باور و انتخاب کنی و جدّی بگیری، او نیز تو را انتخاب میکند و خواستههای قلبیات را جدّی میگیرد.
اگر به او توجه کنی و در برابر برنامهاش سرسپرده باشی و به هیچ چیز-حتی زیباییها- نچسبی و به قول قرآن، استعینوا بالصبر(رهایی) و صلوه(توجه به نکات مثبت هر لحظه) شوی، تو را در زمان مناسب، با اتقافات مناسب احاطه میکند و زیباییهایی را به تو نشان میدهد که در هیچ منطق و استدلال ذهنیای نمیتواند بگنجد.
درس سومی که خیلی خیلی برای من ارزشمند هست این بود که خانم شایسته چقدر راحت با یه شلوار و بلوز کار … اومد جلوی دوربین
این نشون میده که ایشون عزت نفسش بالاست و احتمالاً تو ذهنش میگه خب الان تو کارگاهم با لباس کار هستم دیگه … مهمونی که نیسم لباس مهمونی بپوشم … و خودش رو ارزشمند می دونه ، و همینکه خودش میدونه زیباست و خوش پوش هست برایش کافیه ، دنبال تأیید گرفتن از دیگران نیست.
درس چهارم اینکه استاد همیشه سعی می کنه به آموزه های خودش عمل کنه
همیشه میگه ، توی دورهی عزت نفس هم میگه که ما زنده به آنیم که آرام نگیریم ، موجیم که آسودگی ما عدم ماست
استاد مدت کوتاهی از پَدِل بُرد استفاده کرد و بعدش هم گذاشتش کنار … ولی چون ازش می ترسید و دوست داشت رشد کنه ، یه دونه برای خپدش خرید ، رفت تو دل این ترسش ، انجامش داد و ازش گذر کرد … درود بر شما استاد عزیزم که اولین نفری هستید که به آموزه های خودتون عمل می کنید و برای ما دانشجویان الگویی مناسب هستید ، سپاسگزارم
خداوند یار و نگهدار و هدایتگر همهی ما باشه به سمت زیبایی های بیشتر
به نام خدای مهربان خداوندا هر چه دارم از ان توست
تحسین میکنم این فضای زیبا و رویایی و سرسبز رو خدایاشکرت
تحسین میکنم این ملک زیبا با ماشین های متنوع کوروت قرمز سانتافه سفید و کلی ثروت و فراوانی رو خدایاشکرت
تحسین میکنم این کارگاه زیباتون رو که کلی نشانه فراوانی هست خدایاشکرت
تحسین میکنم این ازادی مالی زمانی و مکانیتون رو خدایاشکرت
تحسین میکنم این احساس خوب و با خود درصلح بودم و ارامش درونی تون رو خدایاشکرت
تحسین میکنم رابطه پر ازعشق و لذت و رویایی تون رو خدایاشکرت
تحسین میکنم این اعتماد به نفس و احساس لیاقتتون رو خدایاشکرت
تحسین میکنم این هوای بارونی و سرسبزی و این بچه هایی که اینقد نازن خدایاشکرت
تحسین میکنم این ارامش این دریاچه اروم واقعا که بهشته خود بهشت خدایاشکرت
واقعا این فایل عین بهشت چقد خندیدیم چقد چیز یاد گرفتم چقد رابطه تون عالی خدایاشکرت
سپاسگزارم از شما عزیزا در پناه خدا شاد و ثروتمند باشید دوستون دارم
به نام خدا
سلام خدمت استاد و خانم شایسته و اعضای سایت
از خانم شایسته تشکر میکنم که این فایل زیبا رو با ما به اشتراک گذاشتن چه بارون زیبایی چه طبیعت زیبایی خدایا شکرت بخاطر این هوا و این طبیعت زیبا و اینکه چه فضای زیبایی رو واسه کار نجاری درست کردین که مخصوص همین روزایی هستش که بارون میاد و این که از هر مواد و وسیله ای با کیفیت ترین رو گرفتین که جای تحسین داره و چه حس خوبی داره که اولین تجربه از هر کاری رو در حد توان به بهترین نحو انجام بدین و اون حس رضایت درونی رو به دست بیاری این نشون میده که تو هر حوزه کاری که هستیم باید کمال گرا نباشیم و اینکه خودمون رو با هیچکس مقایسه نکنیم و اون احساس خوب رو در همه حال داشته باشیم که اگه اینجور پیش بریم پله های تکامل رو طی میکنیم و تو هر حوزه ای بهترین میشیم و اون رضایت درونی رو نسبت به توانایی هامون به دست بیاریم و اینکه چقدر زیباس رابطه استاد و خانم شایسته و این نشون میده کسی که رو خودش کار کنه و قوانین رو بفهمه تو زندگیش همه چیز سر جای خودشه یعنی در همه حال استاد و خانم شایسته با هم هستن موقع سفر ، موقع کار، موقع تفریح و اکثر اوقات با هم هستن و از بودن با هم لذت میبرن بدون هیچ گونه وابستگی و در عین حال عاشقانه
و فضای دریاچه بعد از بارونی که اومد خیلی آرامش بخش و زیبا بود خدایا شکرت بخاطر این همه زیبایی و آرامش و احساسات خوب
خدایا مارو به راهی هدایت کن که تموم زیبایی ها و احساسات خوب رو تجربه و زندگی کنیم
الهی آمییین.
خدایا هرانچه که در زندگیم دارم از آن توست.
خدایاشکرت برای حضورت
خدایا شکرت که همیشه کنار منی و دوستم داری
خدایا شکرت که بهترین نعمتهات رو به من دادی
خدایا شکرت برای زندگی عالی که بهم هدیه دادی
خدایا شکرت که به زندگی من عشق و نور و معجزه بخشیدی
خدایا شکرت برای حال خوبم
خدایا شکرت برای سلامتیم وبارداری سالم وراحتم
خدایا شکرت که کائنات در اختیار منه
خدایا شکرت که فقط ارتعاش مثبت به جهان هستی میفرستم و از سمت کائنات بهترینها رو دریافت میکنم
خدایا شکرت که برام معجزه کردی
خدایا شکرت که من رو به منبع اصلی قدرت و ثروت الهی متصل کردی
خدایا شکرت که من خالق زندگیم هستم وهمه چی داره عالی پیش میره
خدایا شکرت که افزایش درآمد دارم
خدایا شکرت که شغل عالی و پردرآمد دارم
خدایا شکرت که پول فراوان رو از راههای غیر منتظره به راحتی به دست من میرسونی
خدایا شکرت که من روابط عالی دارم
خدایاشکرت روزی رسان هرروز من هستی
خدایاشکرت فرزندانی سالم و صالح وموفق دارم.
خدایاشکرت بهترین عشق و روابطه ی عاشقانه عالی دارم.
سلام به همه
موضوعاتی در این قسمت توجهم رو جلب کرد که نوشتم و ترتیب خود فایل رو نداره ولی هرچی به ذهنم رسید رو نوشتم که بیشتر در موردشون بنویسم.
خیلی جالبه برام رفتار استاد که وقتی مرغ خروسا اومدن تو کارگاه صحرایی، اصلا سعی نکردن که دورشون کنن از اون فضا چون اولا هرگونه مقاومتی بی فایده بود و دوباره اونا برمیگشتن و دوما اینقدر استاد توجهش به نکات مثبت حیوونا هست که نمیتونه رفتار بدی باهاشون داشته باشه و همچنین اینکه اینقدر اینا فرندلی هستن و همیشه چسبیدن به استاد و خاله مریم، این درخواست این دو عزیز هست و میدونن اگر توجه کنن به نکات منفی مثل خرابکاری هاشون و بخوان این توجه رو به صورت رفتار یعنی کیش دادن مرغا انجام بدن، کم کم مرغها ازشون دور میشن و نمیتونن اون رابطه صمیمی که دلشون میخواد رو داشته باشن و میدونن که مسئله باید از ریشه حل بشه و مشکل مرغها نیست که این اتفاق افتاده و استاد میدونه باید راه حلی بده که مرغها دیگه نتونن وارد این مکان بشن که این خرابکاری ها اتفاق بیافته. یعنی استاد خودش رو مسئول میدونه نه مرغهاش رو که داد بزنه سرشون چرا اینجا خرابکاری کردید. خیلی درس داره برای من دیدن این رفتار و تو زندگی ما هم همینه هااااا. یه آدمی یه رفتاری با ما میکنه که جالب نیست و خیلی از ماها واکنشی میشیم که فلانی چرا این حرف رو زدی یا این رفتار رو کردی؟ ولی اونی که داره روی خودش کار میکنه، میدونه مشکل خودشه که باعث دیدن این رفتار از سوی دیگری شده و میگرده ببینه مشکل چیه؟
مثلاً یک نفر حرفی رو درباره شما میزنه هربار، حرفی هست که دوست نداری کسی بدونه، دوست داری بهش توجه نشه ولی اون آدم هربار اینکارو تکرار میکنه؟ در نگاه اول اینه که عجب آدمیه، چرا خودش نمیفهمه که نباید همچین چیزی بگه و از اینجور توجیهاتی که میاریم. ولی اصل قضیه اینه که مشکل از منه. چرا؟ چون با طرف صحبت نکردم که عزیزم این رفتارت درست نیست و نباید بیای جلوی بقیه این صحبت رو بکنی و اگر خودم صلاح بدونم در موردش صحبت میکنم و کاملا طرف رو شیش فهم میکنی که دخالت نکنه. وقتی خیلی مودب و درست بیای با طرف صحبت کنی، طرفم دیگه میفهمه که بهت احترام بزاره ولی خیلی مواقع ما اینقدر این مسئله رو تو دلمون نگه میداریم و اینقدر به این نکته منفی توجه میکنیم که منفجر میشیم و یه حرفای بدی میزنیم و رابطمون با این آدم درب و داغون میشه.
درصورتیکه مشکل از همون اول خودمون بودیم که مسئله رو حل نکردیم و کار به اینجا کشید و دوست خوبمون رو از دست دادیم.
استاد خیلی خوب این موضوع رو میدونه و با توجه به نکات مثبت مرغها از همون اول، فقط برانگیخته میکنه وجه مثبت مرغها رو که اینقدر باهاش دوستن و اینقدر از وجودشون لذت میبره و میخنده باهاشون.
موضوع بعدی:
وقتی اصول یک کاری درست آموخته و رعایت بشه، ببین چقدر راحت خروجی کار با کیفیت میشه حتی اگر دفعه اول باشه که انجام میشه. چقدر قشنگ یک میز با کیفیت ساخته شد که به نظرم برای تجربه اول خیلی کوالیتی بالایی داره. نکته مهمتر هم اینه که قانون تکامل رو رعایت کردید و از ساده ترین میز شروع به ساخت کردید و اینطوری هم لذت بردید از روند کار و هم نتیجه شد یک میز با کیفیت و به قول ما، اوسُ قوس دار.
ضمنا این نکته رو از بحث توجه به نکات مثبت اشاره کنم که اینقدر استاد توجهش به نکات مثبت خاله مریم هست که ایشونم همیشه وجه خوبشون رو نشون استاد میدن، یعنی اگر استاد میگن مرحله بعد باید دوربین باید قطع بشه و با یه لحن خاصی میگن که منظورشون تمرکز بیشتر داشتن هست، خاله مریم هم بدون ناراحتی گوش میسپره و این شخصیت برجسته خاله مریم رو هم میرسونه که کنترل ذهن قوی ای داره و اینقدر با استاد هماهنگ هست که با عشق کارو انجام میده. خیلی رابطه ها هستن که طرف یک چیزی میگه و کار درستی هست که باید انجام بشه ولی چون همیشه توجهش به نکات منفی پارتنرش هست، طرف پاتنره هم وجه منفی خودشو بروز میده و می بینی از یه جمله ساده، الکی یه دعوایی درست میشه. به خاطر همین شکرگزاری اینقدر مهمه و ظرف آدمو بزرگ میکنه.
موضوع بعدی زیبایی ثروته که اینقدر آدمو با خودش در صلح نگه میداره که میتونی خوش باشی و بخندی و لذت ببری از اتفاقات کوچیک و ساده. کسی که پر باشه از نعمت میتونه تا این حد در لحظه باشه ولی کسی که خالیه و مجبوره صبح تا شب بدوئه برای دو قرون دوزار، کجا میتونه با فراق بال بشینه حتی یک چایی بخوره؟ این بهم نشون میده که به آرزوهام برسم و پر بشم ازشون و ثروت چیز بدی نیست و معنویه و چقدر با ثروت من آرامشم بیشتره و با خانوادم حالم بهتره. دیدم کسایی که فقیرن، حتی با خانوادشون هم حالشون خوب نیست و بد باهاشون حرف میزنن. طرف فقیره میگه الان باز زنم یا بچم زنگ زده برای پول و اینقدر باهاشون با لحن بد صحبت میکنه که طرف دوباره زنگ نزنه، خب این چه رابطه ایه اصلا. واقعا فقر عقل رو باطل میکنه و برادر کفره.
موضوع بعدی اینه که چقدر با ایده های ساده میشه کاربرد یک وسیله مثل اره دایره ای رو هم بهتر کرد و خروجی کار با کیفیتتر بشه و کار هم راحتتر.
نکته بعدی اینکه استاد دست چپ هست و چقدر خوب از دست راست خودش برای پیچ کردن استفاده کرد در یک موقعیتی و محدودیتهاش رو به چالش کشید که البته به شخصه خودم در فوتبال میتونم با هردوپا کار کنم با کیفیت و خیلی لذتبخشه که آدم بر محدودیت هاش غلبه کنه و تفاوت ایجاد میکنه با بقیه.
خدایا شکرت
در پناه حق
به نام خداوند بخشنده ی مهربانم
سلام به استاد و مریم نازنینم
دور قشنگی های خودتون و پرادایس و دنیاتون بگردم من😊😍💕
چه هوای لذت بخشی که نم و خیسی اون محیط رو دارم از اینجا حس میکنم و سردم شده😊چقدر این سبزی محیط قشنگ تر شده که اینم بخاطر وجود نازنین شما دونفر و انرژی مثبتتون هست و البته پاکسازی!
همون طور که پاکسازی شما باعث شده چمن ها و درخت های پرادایس زیباتر رشد کنن و سرسبز بشن، توی ذهنمون هم حتما همینطوره و هرچی بهتر و بیشتر پاکسازی کنیم افکار و باورهای چندلایه ای که از چندین سال زندگیمون توی دریای باورهای اطرافمون جمع شده، ذهنمون و زندگیمون تمیزتر و شفاف تر میشه و همون طور که اگه بازم این پرادایس به حال خودش رها بشه بازم علف های هرز رشد میکنن و انوهی از برگ های خشک روی زمین جلوی رشد چمن ها رو میگیرن؛ حتما حتما ذهن ماهم همین طوره و اگه رهاش کنیم بازم کار خودشو میکنه.
تلاش فیزیکی و ذهنی به این دلیل تفاوت داره و فیزیکی برامون راحت تره انگار ،چون جلوی چشممون هست و میبینیم داره چی میشه همون طور که کسانی که اونا رو در قدیم کافر خطاب میکردن هم حرفشون همین بود که کو خداست که ما نمیبینیمش!! و باید حتما دیده بشه با چشم ظاهر، تا ما قبول کنیم و ایمان بیاریم!
پس باید بجای قضاوت بقیه و خودمون ، هر کجا کج رفتیم هرجا به تضاد خوردیم(یعنی جهان خواسته مارو برگردونه به مسیر درست بشیرا و نذیرا) باید گوش بدیم و برگردیم و هرس کنیم بازم پاکسازی کنیم.
وااای بااارون!خدای من! به نظر من یکی از معجزه های خداوند که هیچ وقت تکراری نمیشه همین بارون هست و قدم زدن زیر بارون خون رو تو رگ های آدم به جوشش میاره. چقد قشنگی های دنیای ما ناااابه!
چقدر خوبه که خدا از طریق شما دوتا عزیزای دل این معجزه رو بهم نشون میده
بارون یعنی خدا میگه: ببین بنده جان، من هستما غصه ی هیچی رو نخور و فقط از خودم بخواه! ببین آبی که ریخته روزمین و شما نمیدونین کجاها رفته و فکرشو هم نمیکنین و میگی شاید تموم شد و راهی نیست رو چقدرررر راحت خودم پیدا میکنم دوباره بخار میکنم و ابر میکنم و بازم بارون و نعمت و رحمت! خب بنده ی نازنینم بهم اعتماد کن .تو کجا توی ذهنت همچین روندی قابل اجراست یا آسونه اصلا؟؟ ولی برای من هییییچ کاری نداره! بعد فکر میکنی مسائل تو بزرگه و قرار نیست حل بشه و از من ناامید میشی؟؟؟؟ وقتی ازم ناامید میشی یعنی من رو نمیبینی بنده ی من، این درسته ؟؟ نه! فقط و فقط خودم رو ببین و از خودم بخواه تا تو رو به عرش برسونم. هرچی که حتی توی ذهنت غیرممکنه از من بخواه و غم به دلت راه نده خودم معجزه هام رو مثل بارون وی زندگیت میبارم بنده ی عزیزم.
دور خدای نازنینمون بگردم که چقد دوست داشتنی و بزرگه. هرجای دنیا و زندگی بریم کافیه دوباره نگاش کنیم! به مو میرسه ولی پاره نمیشه! مگه کم ازش معجزه دیدیم وقتی فقط و فقط خودشو دیدیم؟ خودم مگه وقتی توجهم ر از روی همه برداشتم و فقط از خودش خواستم مگه ندیدم چه ها برام کرد و من فقط آروم نشستم و تماشا کردم! دمش گرم!
ولی رازش اینه که با آرامش و حال خوب و اعتماد ، فقط و فقط از خودش بخوایم بدون توجه به هرکس و هرچیز دیگه ای!
چقدر خوبه که زیبایی های پرادایس هیچ وقت تکراری نمیشه! و خودتون هم نمیذارین تکراری بشه خداهم کمکتون میکنه.
چقدر ماشینتون زیباست و قشنک داره خودنمایی میکنه توی این طبیعت زیبا. ترکیب قشنگ تکنولوژی و طبیعت ناب!
چقدر صدای شما پر از امیده و نوید اتفاق های خوب رو میده.
کارگاهتون مبارکتون باشه عزیزای دل! چقدر خوبه که وسط هوای لذت بخش به انجام کارهای دلخواه برسی اونم درکنار یارِ موافق! که ذوق این کارها برا آدم چندبرابر میشه وقتی همراهت هم “هم راهت” باشه!
قربون شما برم که هرجا میبینین چیزی اونطور نیست که دلتون میخواد زود دست به کار میشین و درستش میکنین و نمیگین خب همینو هرچی هست تحمل میکنیم!
توی مسائل زندگی هم حتما باید همینطور باشیم و هرچی باب میل نبود سریع دست به کار بشیم و همون طور که چوب های خوب بریدین جایگزین کردین اونم درست و تمیز، پس ماهم باید باورهای مناسب و خوب پیداکنیم جایگزین کنیم و حتما حتما لاجرم نتیجه خوب میشه و باب میل! الله اکبر!
قربون شما دونفر برم که انقد حالتون خوبه و با خودتون وراحتین که به فکر کمبودها نمیفتین و از هرچی خوشتون بیاد میگیرین! این همه میخ و وسایل همه هردفه بهتر از قبلی هاتون. بدون اینکه بگین حالا اینا به چه کارم میاد یا زیاده و اینا. دلتون خواسته و خریدین همین!
خداوند و جهان هم دست به کار میشه چیزهای بهتر و بیشتر و ایده های بهتر بهتون جایزه میده به خاطر این حرکتتون. میگه بیین این ها میخوان پس منم بهشون هدیه میدم!
شما فقط مشخص کنین چی میخواین من بهتون میدم! سختی میخواین؟کمبود میخواین؟شکست میخواین؟تنهایی میخواین؟عشق میخواین؟آرامش و رفاه میخواین؟.. هررررچی بخواین بهتون میدم ولی خواستن به زبونی گفتن نیستا حواستون باشه بنده های عزیزم!
خواستن به توجه کردنه!به نجواهای وقت و بی وقتِ ذهنته! به ورودی هاته! به شرک ورزیدن یا نورزیدنته!
عزیزم چه بوقلمون پیگیر و همراهی!احساس میکنم دلش میخواد اون هم کمکتون کنه!استاد گنی های شما رو من تا به حال جایی ندیده بودم.چندروز پیش داشتم از کوچه ای رد میشدم یهو صداشونو شنیدم فکر کردم خیالاتی شدم چون سریال شما رو نگاه میکنم ولی بازم صداشون اومد و توجه کردم تا آره گنی هستن دقیقا مثل گنی های خودتون! چقد ذوق کردم از دیدنشون باوجود اینکه علاقه ای به مرغ ها ندارم!🙂
استاد گلم چقد موتورهاتون رو دوست دارم.کلا موتور دوست دارم ولی بخاطر محدودیت های ذهنم هنوز فرصت امتحان کردنش پیش نیومده که ان شاءالله حلش میکنم و میشه.
چقد دوستتون دارم و عشق میکنم که کار خودتون رو انجام میدین و مریم جان با دوربینِ خداییش میاد سراغتون خودتون باعشق اون لحظه کار رو رها میکنین میاین جلوی دوربین و با حالِ خوب کلی برای مریم جان و ما حرف میزنین و ریز به ریز توضیح میدیدن چه از کارهای فیزیکیتون چه از تلاش ها و ایده های ذهنیتون چه از قانون!
چقدر دوستتون دارم شما دو نفر رو و چقدر دوست دارم عشق و آرامش و رهایی بین شما دوتا عشق رو.
چقدر خوبین شما که اول تشکر میکنین از عزیزدلتون که برای دل دوتاتون توی این پروژه ی کارگاه باهاتون همکاری کرده و چقدر قدرشناس هستین و عاشق! سپاسگزاری از ایده های دوستان سایت!چقدر قدرشناس و متوجه!
چقدر راحت و قشنگ هم از وسایلتون تعریف میدین هم ازقدرت خریدتون هم از سازنده ی اونا! این مدل رفتارتون خیلی خیلی به کارم میاد بهم نشون میده که این باور غلطه که از چیزی یا کسی تعریف کنیم یا از خوبی های زندگیمون تعریف بدیم یا کسی بدونه یا ببینه خوبی های زندگیمون رو ،همه چی خراب میشه! یه عمره هنوزم که هنوزه داریم میشنویم که رابطت رو قایم کن حالِ خوبت رو قایم کن وسایل خوبت رو قایم کن!نذار کسی بفهمه وگرنه چشمت میزنن وگرنه خراب میشه. و من چقدر ساده بودم که فکر میکردم به چشم زدن اعتقاد ندارم اما در عین حال سعی میکردم همه چیز رو قایم کنم!! اگه اعتقاد به این اشتباه نداشتم پس حرکتم چه معنی میده؟؟؟
شرررک! خدای من! هیچ کس هیچ کس به جز خودم و خدای خودم هیچ قدرتی توی زندگیم نداره.و هروقت دلم خواست حال خوبم رو با بقیه سهیم بشم با حالِ خوب باید این کار رو بکنم و نترسم!ترس یعنی شرک و کفر و بی ایمانی ،ترس یعنی یکی به جز خدا قدرت داره!شرک!
از طرف دیگه باید این باور رو درست کنم که هروقت خیلی همه چی داره خوب پیش میره یهو دلشوره میگیرم که یه چیزی خرابش میکنه و همینطور هم میشه!!باید پناه بیارم به خداوند قدرتمندم و درستش کنم.این کاملا طبیعیه که همه چی عالی پیش بره و اگه غیر از این باشه غیرطبیعیه و باید نگران شد!!!!!!
یه اخلاق دیگه هم یه مدت خیلی خوب روش کار کرده ولی با دیدن این قسمت فهمیدم بازم برگشته سراغم این بوده که ببینم و بگردم کی یه جنسی رو ارزونتر میده اونو بگیرم!! باور کمبود بازم برگشته سراغم و داره حتی رو جنبه های دیگه ی زندگیم هم تاثیر میذاره!
چقدر حوصله و آرامش و خنده و شوخی هاتون رو دوس دارم.همیشه بخندین و شوخی کنین دوتا عشق😍
چقدر این جمله ی قدیمی و همیشگی شما قشنگه: وقتی روی خودتون کارکنین در زمان مناسب درمکان مناسب هستین…خب شما این کارگاه رو راه اندازی کردین بعد بارون شدید اومد و هم کارهاتون مختل نشد و هم اینکه یه آزمایش شد برای محکم بودن کارگاه!
چقدر مریم عزیزم یک بانوی عالی و مهربون و بااعتماد به نفسه! وقتی ازش قدردانی میکنین و ازش کلی تعریف میکنین نمیگه من که کاری نکردم یا همشو که خودت انجام دادی و از این حرفا…بلکه با آرامش و حتما با لذت بهتون گوش میده و نگاتون میکنه و جوابش هم حتما اینه: من عاشقتم! … یعنی به جای اینکه خودشو دست کم بگیره و تعارف تیکه پاره کنه، بهتون عشق میورزه و این چقدر قشنگه و چقدر عشق و فرکانس بینتون رو قشنگ تر میکنه! بی نظیرین شما دوتا عشق.
مریم قشنگم، شما فکر کنم گفتی شخصیتت تقریبا دردن گراست و زیاد اهل حرف زدن و شلوع کاری نیستی ولی با این وجود کنار آدمی هستی که برون گراست و… و این واقعا نمود قشنگی هست برای من.وقتی کسی بهم میگه آروم بودنت خوب نیس بهش فکر میکنم من نمیتونم زور بزنم و خودمو مثل بقیه کنم اونم بخاطر توقع و حرف دیگران و اگه این اخلاق اشتباهه چطور مریم عزیز انقدر هم خودش عالیه و پیشرفت کرده و هم کنار یه انسان عالی هست و هردوتاشون دارن از وجود هم لذت میبرن با وجود این تفاوت ظاهریِ اخلاقی. چقدر الگوهای قشنگی هستین و قابل تحسین هستین.
رعد و برق و اسکلت بدن! 😊😊😊 چقدر این اتفاق که میتونست براتون ترسناک یا نگران کننده باشه رو خنده دار و قشنگ تعریف کردین.پاشدین تا اینترنت پریده دارین باخنده تعریفش میکنین😄شما لایق بهترین ها هستین بهترین ها.
باز شروع میکنین از کارگاهتون و موقعیتتون تعریف میکنین و نکات مثبتش رو میگین یعنی همش سعی دارین تمرکزتون روی خوبی ها باشه تا بیشتر و بیشتر جذب کنین و چقد سپاسگزار هستین.
وسط حرفاتون توجهتون به صحنه های جالب و خنده دار بال مرغ ها جلب میشه و چرا همش صحنه های جالب برای شما پیش میاد؟ چون حالتون خوبه چون دارین با لذت درمورد اطرافتون میگین و سپاسگزارین لاجرم جهان برای پاداش چیزهای جالب تر بهتون هدیه میده.
من فدای شما دونفر و خنده های ساده و بی ریاتون و سادگی و صفاتون😍
درمورد سخنرانی و بی توجهی مدعوین واقعا حرفتون رو قبل از اینکه بگینش درکش کردم و جقدر خودم خندیدم وقتی خودتون هم گفتینش😄
هیچ عجله ای ندارین و با آرامش کارهاتون رو انجام میدین و وسط کار با مرغ ها هم بازی میکنین و شیطونی میکنین
چقد کمک و همکاری و آرامش داشتنتون قشنگه.
چقدر راحت لباس پوشیدنتون رو دوست دارم.
چقدر قشنگ و جالب از خاطرات شغل قبلیتون و میمیک صورت حرف زدین به جای اینکه اعتراض کنین یا ناراحت بشین که چرا داری از این حالتم فیلم میگیری یا میخندی! خودتون بیشتر خندیدین و بیشتر همراهی کردین و اصلا جالبترش کردین!
به خودمون و دیگران سخت نگیریم و اصلا چیزی رو به خودمون نگیریم!
چه نکته ی قشنگی.
استاد عاشق این حرکتم که با اون وسیله پیچ ها رو توی تخته ها فرو میکنین.چقد راحت.
استاد عزیزم چقدر دوست داشتنی هستین همون طور که بچه کوچولوها هستن! خودِ خودتونین و دنبال هرتفریح که خودتون بخواین میرین کاری به هیچ چیزی ندارین.کاری ندارین بار اولتونه و مریم جان داده ازتون فیلم میگیره شاید بیفتین یا اتفاقی بیفته! و راحت تجربه ی اولتون رو فارغ از نگاه های بقیه انجام میدین فارغ از نگاه های ما!
شما اونجا تنها نیستین که ما بگیم خب اگه ماهم تنها باشیم و همچین جایی باشیم همه کاری میکنیم ولی الان نمیتونیم و بقیه میبینن!
شما کجا تنهایین آخه شما که لحظه به لحظه دارین فیلیم میگیرین و میفرستین و ریز و درشت رو به ما نشون میدین و هرلحظه ما همراهتونیم.آخه کدوم یکی از ما میتونه همچین چیزی رو بپذیره که دوربین توی خونش روش باشه برای هزاران و میلیون ها آدم غریب همه چی رو شفاف نشون بده! و راحت زندگیمونو کنیم و خودمون باشیم؟؟؟
شما محشرین دوتا عشششششق
خدا بیشتر و بیشتر بهتون عشق و ثروت و لذت بده.
مریمِ با اعتماد به نفسم عاشقتم.
😍💕🌸🌸💐
هوا خیلی عالیه..خیلی مطبوعه و طبیعت، تر و تازه شده همیشه بعد از بارون این زیبایی طبیعت چشم نوازی میکنه و با این صحنه ها احساسم عالی میشه خدایا شکرت که لایق دیدن و استفاده از این نعنتها هستیم…..باز هم مثل همیشه تحسین میکنم که استاد و مریم مکمل هم هستن و ایده هاشون تکمیل کننده ی همه و با هم احساس فوق العاده ای دارند..مهندس ناظر هم پا به پای اونا داره تایید میکنه و راضی هست ازشون.تایید میکنه بچه های خوب و خلاقی هستن😂
خیلی میز فوق العاده ای شد و خیلی از اساس اون رو خط کشی شده و منظم خلق کردید.تبریک میگم. چون اگه یکی از خط کشی های اولیه کج بود تا آخر میز کج درمیومد….مثل تفکرات من …
میخوام اینجا یکم درباره ی خودم صحبت کنم.چند ماهی هست که طرحم توی زایشگاه تمام شد و از اونجایی که روی خودم کار کرده بودم و بسته ی اعتماد به نفس رو هر روز گوش میدادم.توی زایشگاه اعتبار خلق کرده بودم و مهارتام خوب شده بود.مسئول نمیذاشت من برم و همکارا میخواستن که من بمونم.من یهو از دهنم پرید که میخوام برا ارشد بخونم که اینا ولم کنن تا برای خودم شرایط جدیدی رو رقم بزنم.خلاصه ملت تا الان پیگیرن که من ارشد خوندم یا نخوندم 😅منم به خاطر اینکه توی ذهنم این بود که میرم یه شهر جدید و خوش اب و هوا و از خانوادم و تنشهای تو خونه راحت میشم و میرم وفقط رو باورام کار میکنم … شروع کردم مطالعه ی شبانه روزی و بی وقفه …طوری که چشمام کاسه ی خون میشد و کمرم درد میگرفت اونوقت دراز کش درس میخوندم تا خوابم ببره اونم ۵صبح 🙄……اینکه من از اهرم و رنج و لذت یاد گرفتم استفاده کنم بماند…..
امااااا کم کم وارد مسیر استرس شدید شدم و زندگیم مختل شد هر قدر نزدیک کنکور میشد مشاورم استرس بیشتری وارد میکرد من با خودم فک میکردم که یا امسال یا هیچوقت با خودم فک میکردم این همه هزینه ی کتاب و مشاور کردی باید قبول شی…با خودم فکر میکردم اگه قبول نشم به همکارام چی بگم که هر یه مدت پیام میدن چکار کردی برای کنکور…به پدرم چی بگم….این فکر مردم چی میگن مدام نشخوار میشد توی ذهنم…..
من فک میکردم با قبولی توی کنکور هست که من نجاااات پیدا میکنم….کنکور هم که تا الان عقب افتاده و این استرسها ادامه داشت.من یک ماه پیش طبق باورهام که گفته بودم من لیاقت دارم یه شغل راحت تر داشته باشم خیلی راحت هدایت شدم به بهداشت که الان بیشتر پشت سیستم هستم.شب رو خونه ی خودمون میخوابم و شیفت صبم فقط..اینم از تضادایی بود که توی زایشگاه باهاشون روبرو شدم.یه شغل راحت و یه جای خوب و پرا از ماشینای خوب و یه جای تمیز و سرسبز…..😍
من مدام به ماشین خوب و درختای زیبا توجا میکردم.
بعد با خودم فک کردم و چندتا سوال از خودم پرسیدم؛
۱.کی زندگی کردی و لذت بردی؟اصلا بیشتر زندگی رو با تنش گذروندم.
۲.چرا این مسابقه تمام نمیشه؟زندگی مسابقه نیس اصلا تو خودت اینطور خودت رو وارد مسابقه میکنی.۳.به خاطر چی زود زود میخوای بری ارشد و حتما همین امسال؟چون فک میکنم فقط امسال فرصت دارم و اینکه فک میکنم برم یه شهر دیگه دور از بقیه و تو یه هوای خوب زندگی کنم.۴.یعنی تو فک میکنی اگر اینجا ثروتمند نباشی اونجا میشی؟فک میکنی اینجا آرامش نداشته باشی اونجا پیدا میکنی؟
نتیجه :من همینجا باید آرام باشم همینجا با توجه به همین امکاناتم پول دربیارم.همینجا مسئولیت زندگیم رو به عهده بگیرم.همینجا از وجود پدرو مادرم لذت ببرم.
و اینگونه شد که:
یک هفته ست که من اساسی و با تعهد دارم روی باورام کار میکنم.زندگی در بهشت رو میبینم و مینویسم هر چی رو که یاد میگیرم.و اعتماد به نفس و ثروت رو هم کار میکنم چون این دوتا مکمل هم هستند.به خاطر همین امسال دوتا هدف دارم و برنامم اینه که کم کم مطالعه کنم روی خودم کار کنم و لذت ببرم و همینجا با امکاناتی که دارم پول بسازم…..با همین مدرک لیسانسم پول بسازم.چه بسا افرادی هستن که بدون مدرک پول میسازند.مثلا الان استاد بدون مدرک نجاری میتونه از این کار پول بسازه.
احساس خوبی دارم قبول دارم هنوز خیلی وقتا از مدار خارج میشم و به عادتای قبلم برمیگردم.اما دیگه واقعا متعهد شدم و میدونم فرکانس هام همه ی زندگیم رو رقم میزنم.زندگیم خوبه و از زندگی لذت میبرم از نگاه به پدر و مادر لذت میبرم باهاشون غذا و چاایی میخورم ….ان شالله این چند هدفی که امسال گذاشتم عملی بشن و بیام توی دوره ها بنویسم از اجرا شدنشون….استاد جان دوستتون دارم….مریم جان خدا قوتتت.باز هم از میمیک های استاد برای ما فیلم بگیر..😍😃
سلام و درود به استاد جانم و خانم شایسته بزرگوار
برای دومین باره که دارم این فایل رو میبینم، نشانه امروزم بود، البته چندان بی ربط هم نیست. شاید باید دوباره ابزارهام رو جمع کنم و دوباره دست به کار بشم. استاد بسیار تحسین تون میکنم. ابزارهایی که گرفتین فوق العاده هیولا هستن. قیمت های ابزارها رو توی سایت آمازون و هوم دیپوت چک کردم ، خیلی قیمت خوبی دارن برای بازار آمریکا ، منتها ابزارهای بی کیفیت چینی رو ما اگه بخوایم تهیه کنیم باید حقوق دو ماهم رو بذارم که بتونم بخرم… بعد از کلی سرچ کردن گفتم نه ، باید برم سراغ غول مرحله آخر ، همون که استاد گفت، اینجا زمین بازی خیلی کوچیکه. باید موفقیت بسازم . صحبت دقیقه ۷:۱۰ رو کاملا درک میکنم، یاد کارآموزهای قبلیم افتادم ، وقتی آموزش طولانی میشد و شروع میکردن به ور رفتن با گوشی یا خاروندن پس کله شون ، یه شوک بهشون میدادم برگردن سر کلاس ، بعضی وقتا هم راحت باش میدادم بهشون.
استاد یه پیج اینستاگرامی هست ، بنام
dustylumberco یه شخص کانادایی هست ، نجار حرفه ای ، کار با چوبش عالیه ، اگه تمایل داشتین به پیجش یه نگاهی بندازید، بعضی از ایده هاش برای ساخت وسایل خوبه « کاملاً پیشنهاد دوستانه💚» به شخصه از ایده هاش خوشم میاد، حتی گاهی اوقات شده یه کاری انجام میده یه ایده جدید توی ذهن من جرقه میزنه، میگم اگه من بودم به فلان روش انجامش میدادم ، به نظرم بهتر باشه.
خلاصه اینکه کارت عالیه استاد. خیلی دلم میخواد کمکت دست به ابزار بشم.
راستی ایده برپا کردن این Tent و میزهای کار بسیار ایده خوب و ارزشمندی هست. واقعا تحسین برانگیزه.
۱۴:۳۰ داشتین در مورد مهارتهای خانم شایسته میگفتین که معماری خوندن و چه نرم افزارهایی رو مسلط هستن. Sketch Up هم گفتین، یادم افتاد یه مدت به شکل self study اسکچاپ رو کار کردم در حد خیلی خوب ولی خب … برای ساخت همین میز کار هم میتونید ابتدا توی اسکچاپ یه مدل ازش بسازید ، من خیلی از چالش های زمان ساخت وسایل رو تو اسکچاپ حل میکردم ، بعدا تو زمان اندازه بندی و ساخت خیلی به کارم میومد.
۱۶:۵۷ صدای بارون خیلی لذت بخشه روی سقف تنت .
استاد کار با ابزارت خیلی عالیه ، مخصوصاً وقتی خواستی پایه رو نصب کنی ،یه پیچ زدی ، برای پیچ دوم گونیا کردی ،خیلی حال کردم 🤩😍👍
You’re awesome
داشتم به میمیک چهره تون دقت میکردم موقع بستن پیچ ،که بعدش خودتون ماجرای بازی های کامپیوتری و میمیک چهره بچه ها گفتین 😂😂
۲۸:۵۰ استاد در مورد میزی که ساختین گفتین خیلی حرفه ای نشده، دیگه حرفه ای تر از این ؟؟!!😍🤩 این میز به راحتی میتونه چند صد کیلو وزن رو تحمل کنه، اون استراکچری که شما ساختین ، مطمئنم وزن جت اسکی رو تحمل میکنه اگه بعنوان پایه جت اسکی ازش استفاده کنید. بسیار تحسین تون میکنم. حس میکنم اینو قبلاً توی کامنتها گفتم، ولی دوباره بگم شاید مفید باشه ابزارهای برش رو سعی کنید بیشتر برقی تهیه کنید ، اگه قراره فقط توی کارگاه ازشون استفاده بشه. بخاطر قدرت موتور و سرعت rpm تیغه شون، ابزار برقی ایمنی بیشتری نسبت به باتری داره، موقع برش پلای وود اون قسمتی که آویزون میشه میتونه تیغه رو بگیره و اره ضربه بزنه« بخاطر ایمنی بیشتر»
اون دریل شارژی میلواکی واقعا هیولاست ، کارمند های شرکت میلواکی تولز واقعا دارن به بشریت خدمت میکنن، مصداق بارز جهان رو جای بهتر کردن. چقدر کار موثر تر میشه با ابزار موثر.
استاد یه ابزار چوب هست بهش میگن فرز . انگلیسیش میگن Palm router مدلهای مختلفی ازش هست ، برند ماکیتا اسم مدلش ۳۷۱۰ هست. این خیلی ابزار خوبیه برای گوشه ها و لبه های تیز چوب ها و برشهایی که زدین رو براتون یه دست فرز میزنه حالت گرد میده ، و چون فک قابل تنظیم داره همه لبه ها رو میشه یکدست حالت داد. خیلی جالب میشه.
دقیقه ۳۱:۰۰ به بعد بسیار بسیار رویایی بود ، ویو رویایی پارادایس و دریاچه و منظره غروب خورشید. الهی شکر، الهی شکر. الهی شکر،بخاطر این همه زیبایی و فراوانی. این همه باران رحمت الهی. خدا رو شکر.
ان شاالله همیشه سلامت و موفق باشید استاد و کلی نجاری کنید .
سلام استاد ومریم جان عزیز سر صبحی خیلی نیاز به آرامش بهشت شما داشتم تنها چیزی که بهم آرامش میده همراهی شما در بهشت هست مرسی اینقدر قشنگ سپاسگذاری میکنید برای ماهم یادآوری میشه هرروز نعمتها وقشنگیارو ببینیم هرروز ازخدا میخوام این مسیر رو فراموش نکنم وتا آخر عمر ازاین مسیر زیبا خارج نشم خدایا شکرت❤❤❤❤
سریال زندگی در بهشت قسمت ۱۶۷
سلام به خداوند مهربان و وهابم که بیشتر از چیزی که ما تصور کنیم بخشیده و داده.
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و همه ی دوستان و خانواده ی خوبم.
این قسمت اولین تجربه ی رسمی نجاری و کار با ابزار آلات نجاری و پروژه ساخت یک میز کار قوی و محکم .
چقدر اعتماد به نفس و چقدر عزت نفس توی وجود استاد هست که خیلی راحت میگه بچهها من این رو بلد نیستم اما رفتم یه فیلم دیدم وسرچ کردم در مورد ساخت میزکار و الان می خوام همون رو اجرا کنم.استاد در مورد درک و استفاده از قوانین کیهانی و الهی عالی عمل کرده و انصافن به درجه ی استادی رسیده اما توی نجاری تازه اول راهه و این رو خودش هم میدونه و هم میگه که من تازه شروع کردم و هیچ ترسی هم نداره که بقیه بگن استاد شما دیگه چرا میگی بلد نیستم . آفرین ، آفرین، تحسین میکنم این عزت نفس و اعتماد به نفس قشنگ و قوی رو ، آفرین. مرحله آخر کار عجب میز خوب و محکمی شد ، خدایی برای اولین تجربه و اولین بار نجاری خیلی هم عالی شد ، اما توی این فایل یه چیزی خیلی توجهم رو جلب کرد و فکر کنم بقیه هم با من هم عقیده باشند که وقتی درگیر مسائل مالی و روزمرگی نباشی ، وقتی ثروتمند باشی ، ناخودآگاه تمرکزت میره روی انجام کارهایی که ازشون لذت میبری و دوست داری امتحانشون کنی و باز هم لذت ببری و ظرف وجودیت رو بزرگتر کنی و خودت رو در ابعاد جدیدی رشد بِدی ، و همین که با پولی که زیاد هم داری میری این همه وسیله و ابزار میخری ، میری جایی میخری که تبدیلش کنی به کارگاه نجاری و با اون پول چیزهای دیگه ایی که دوست داری میخری . وقتی دنبال میکنی که به چند نفر به صورت مستقیم و غیر مستقیم داری نون میرسونی مغزت سوت میکشه و میگی خدایا من فقط مثلاً یه تیکه تخته خریدم اما چند نفر کار کردن تا این چوب درست شده و به دست من رسیده ، هم قدرِ اون چیزی که خریدی رو بیشتر میدونی و درک میکنی که با ثروتمند شدن تو چرا دنیا جای قشنگ تری برای زندگی همه ی افراد میشه و چرا ثروتمند شدن معنوی ترین و اصلی ترین کار دنیاست .دقیقه های آخر این قسمت دوست داشتنی که دیگه واقعن من رو مدهوش کرد بَه بَه عجب آرامشی ، عجب رنگهایی ،عجب آسمونی ، عجب دریاچه ایی ، عجب کلبه ایی روی دریاچه ، عجب هوایی ، عجب درختان سرسبزی، قشنگ حس کردم در اون آب و هوا بودن رو چقدر لذت بردم ، خدایا تحسین میکنم این همه نعمت ، ثروت ، برکت و فراوانی رو و تصدیق میکنم که هست و در همین دنیای فیزیکی ما هستند کسانی که در چنن مکانهایی زندگی می کنند و لذت می برند ، من هم می خوام تا جوان و سرزنده و شاداب و سلامت هستم یک چنین زندگی و ثروتی رو تجربه کنم و رسیدن به این خواسته رو می سپارم به دست هدایت الله وهابم .
چقدر ان پَدل بُرد نرم و روهن روی آب حرکت میکنه چه حالی میده اگر بشه بخوابی روش و آسمون رو نگاه کنی و نرم و روان روی دریاچه حرکت کنی یعنی یکی از لذتهای من خوابیدن ودیدن ابرهای در حال حرکت آسمونه و دیدن اون آزادی و رها بودن ابرها .
استاد باز هم خودش رو آموزش داده و یه فیلم دیده که چطور پَدل بُرد سواری کنه باز ۶م تحسین میکنم این خود آموزشی رو و اینکه بعد از آموزش دیگه به تمرین و تکرار خودمون بستگی داره که توش ماهر و استاد بشیم .و چه تعبیر قشنگی داشت استاد که فکر میکنم هوای بهشت جاویدان هم همینطور باشه ، در نقطه ی آسایش کامل ، نوش جان استاد و مریم خانم عزیز نوش جان این بهشت رو .
در پناه ربّ العالمین شاد و ثروتمند باشید.