سریال زندگی در بهشت | قسمت 17 - صفحه 15

به نام خدایی که همین نزدیکیست

سلامی پر از گرمای همون خورشیدی که تلألوش در آب دریاچه دیوانه میکنه آدمو💖

وای خدای من چه صحنه ای از زیبایی گذشته لذت بخش و زندگی بخش،مریم جان نوش جونت هر لذتی که تو این بهشت از دیدن و تجربه بهترینها در وجودت جاری میشه.استاد جان نوش جان شما هم باشه عشق و حال و موتورسواری ،میتونم حس کنم اون احساس لذتی که تو وجودتونه در همین لحظه،خدایا شکرت برای این همه نعمتهای عالی چه اونهایی که میبینیم و چه اونهایی که با همه وجودمون حس میکنیم.استاد هربار که از مریم جان تعریف و تشکر و سپاسگزاری میکنید من حالم دگرگون میشه ولی این کجا و آن کجا،این قدردانیتون یه چیز دیگه بود ،انگار که داشتین از تمام زنانی که همیشه همراه شریک زندگی شون هستن سپاسگزاری میکردین.

و عزیز دلی که چه الگوی عالی هست از کسی که با خودش درصلحه،برای خودش ارزشمنده،عاشق خودشه،به خودش افتخار میکنه و نمیاد باتعریفهای استاد بگه نه بابا من که کاری نکردم،نه بابا وظیفمه،نه بابا خواهش میکنم …همیشه جوابش به تعریفها عاشقتم بوده و تایید خوبیهاش و با ارزش جلوه دادن همه کارهاش عاشقتم مریم جان و سپاسگزارم که با حضورت بهشتو زیباتر کردی، پر انرژی تر کردی 🙏

این چند وقت که به اخلاقها و خوبیهای همسرم فکر میکنم میبینم چه سالهایی رو تو زندگیم از دست دادم برای تجربه همین رابطه ای که میبینم چون همون چیزی رو بیشتر اوقات دریافت کردم که در وجودم نسبت به خودم پرورش میدادم،با آموزشهای خراااااب از اینکه بهترین بودن یعنی فداکارترین بودن یعنی سوختن و دم نزدن،یعنی خواسته هاتو در دل نگه داشتن ،یعنی در خلوت خودت اشک ریختن.همه این خوبیها از همسرم تراوش میکرد چون در وجودش موجود بود اما من سهمی خیلی کم داشتم از اون خوبیها و مهربانیها و عشق و …. به دو دلیل اولا به خاطر احساس عدم لیاقت که ناخواسته از فضای جامعه در وجودم شکل گرفته بود(خانواده من همیشه مشوقی عالی بودن در دادن اعتماد به نفس بهم و تنها چیزی که شاید تمام این سالها در وجودم حس خوشایندی بهش داشتم اطمینان از تواناییهام و استعداد های فوق‌العاده ام بوده که متاسفانه به خاطر عدم عزت نفسی که بخصوص از فضای مدرسه دریافت کردم با وجودی که موفق بودم نتونستم ازش در جهت پیش رفتم استفاده کنم) دوما به خاطر اینکه بلد نبودم چطور میتونم از این خوبیها سهمی کامل داشته باشم اما به لطف هدایتهای خداوند از آگاهیهای این سایت همه چیز خیییییلی فرق کرده ،نمی گم یاد گرفتم چطور عمل کنم چون من دارم انجامش میدم،من موفق شدم تو این مورد فکر خدارو بخونم و نسبت به عملکردم دارم نتیجشو میبینم و از شما دو مرغ عشق سپاسگزارم برای تمام زحماتی که بدون چشمداشت برای هدف و رسالتتون میکشید و این فضای عالی رو برامون فراهم کردید.

خدایا شکرت بخاطر این همه موتور عالی که استاد داره و هم از دیدن و هم سوار شدنشون لذت میبره ،منم موافقم با مریم جان بریم، تو ترک موتور که میشینی چه حالی میده حالا ببین خودت راننده باشی چه حالی داره منم زیاد ترک موتور نشستم خیلی حال میده به خصوص که اتوبان خلوت باشه و گازشو بدی و بری😁 خدایا منم میخوام که یروزی موتور داشته باشم و موتورسواری کنم نه حرفه ای درحدی که بتونم برم و بیام😊 خدایا سپاسگزارم

واقعا خدا قوت با این حجم از کار که انجام دادین چقدر واقعا کار کردین،و چقدر فضا عالی شده ،امیدوارم که یروزی همه جای جنگل مثل فضای اطراف دریاچه پاک بشه از علفها و درختهای هرز کاش ماهم اونجا بودیم و کمک میکردیم

استاد در رابطه با قسمتی از حرفهاتون باید بگم که من خودم خیلی وابسته بودم به همسرم و ترجیحم این بود که همیشه کنار هم باشیم،حتی جایی تنهایی میرفتم مدام فکرم پیش همسرم و برگشت به خونه بود که خداروشکر الان اصلا اینجوری نیست و خیلی راحت ماهها هم به راحتی میتونم با وجود دلتنگی معقولی که دارم ،دور از همسرم زندگی کنم که البته تجربشو داشتم وفقط در حد تخیل نیست،اما همسرم خیلی راحت بود در رابطه با اینکه من خوش باشم ولی ماهها از هم دور باشیم و خوشی و لذت بردن من براش خیلی پذیرفته و عادی بود و من از خداوند و از همسرم به خاطر این خوبی ودرک بالای همسرم بینهایت سپاسگزارم.خدایا شکرت

واقعا چه خوبه که زنجیری به پای هم نباشیم و به همدیگه اجازه تجربه لذتهایی که دوست داریمو بدیم

خدایا شکرت برای دوره عالی ثروت ۱(که البته من ندارمش و خدایا قطعا و حتما ازت میخوامش خدایا سپاسگزارم) که باعث تغییرات بزرگی در زندگی دوستان بسیاری شده خدایا شکرت

و اهرمی که باعث حرکت و ادامه دادن مسیر میشه،چه همزمانی جالبی که داشتم مقاله ای از سایت میخوندم که دقیقا خانم شایسته درباره این اهرم توضیح داده بود

(این “قانون ذهن” است که وقتی جای رنج و لذت را در این اهرم در ذهن درست میکنی و سمت خودت را انجام میدهی ،ذهن قطعا سمت خودش را خودکارانه انجام میدهد.به گونه ای که ناممکن ترین چیزها را ممکن میسازد.ذهن اصلا اهمیت نمیدهد چه چیزی را رنج یا لذت میدانی “ذهن فقط متمایل به حرکت به سمت لذت و فرار کردن از رنج است.ذهن همیشه راهی به سوی لذتها و دوری جستن از رنج ها در آستین دارد.”)

اهرم رنج و لذت راهکاری هست برای اجرای تصمیمات و اهداف به تعویق افتاده و ادامه دادن به حرکت در مسیری که شروع کردیم یا حتی تصمیم گرفتن برای ورود به مسیری که باید واردش بشیم. و البته یکی از ویژگی های این تکنیک به گفته استاد تمرکز بر نتیجه پایانی هست که لذتی بینهایت رو بهمراه داره.

سپاسگزارم استاد سپاسگزارم خانم شایسته