سریال زندگی در بهشت | قسمت 170 - صفحه 4

118 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهره محمودی گفته:
    مدت عضویت: 2847 روز

    رهایی از عادت های مرغی

    سلام به همگی

    🌹🌹🌹

    به نظرم این قسمت به عنوان اهرم رنج می‌تونه به ما نشون بده رها نکردن عادت های غلط گذشته ، چه رنجی رو به ما تحمیل می‌کنه .

    به این فکر کنیم که این عادت ها چطور ایجاد شدند ؟ مثلاً اینکه مرغ ها میان زیر پل آب میخورن ….

    همین اولین قدم هست که ما به « چرایی » فکر کنیم .

    در واقع موضوع اساسی اینه که درک کنیم ، آگاهی و تفکر ، ضد عادت هست . تفکر راجع به اینکه چرا من این کار رو می‌خوام انجام بدم ؟ آیا این تنها و بهترین راه برای رسیدن به هدف من هست ؟! واقعا فقط همینجا باید تخم گذاشت؟!! 😄😄😄

    🌹🌹🌹

    اینهمه دعوت قرآن به تفکر و تعقل ، برای رها شدن از عادت هاست . برای بینا شدن نسبت به زندگی و خودمون. برای جدا شدن از حرکت توده ای دسته ی مرغ ها ! شاید بیس فلسفه هم همینه در واقع ! که البته بعدش خودش پیچیده در خودش و ره افسانه رفتند!

    اینکه رها بشیم از شرطی شدن های ذهن ، و خودمون آگاهانه ذهنمون رو کنترل و برنامه ریزی کنیم , کلید

    خیر دنیا و آخرته!

    🌹🌹🌹

    وای چقدر عالی بود به ثمر نشستن تلاش های مامان مرغی و البته استاد و خانم شایسته عزیز 😀

    چقدر جالب که حتی بعد از اینکه آدم عزم جزم داره به کاری، ممکنه برگرده به عادت های قبلی ! مثل مامان مرغی که بعد از نشستن روی تخم هاش ، دوباره یادش می رفته چه هدفی داره و داره چکار می‌کنه و برمیگشته به روند عادی زندگی بین همه ! همینه که استاد میگه وقتی تصمیمی میگیرید بیاید برای خودتون دلایل رو بنویسید تا وقتی بی انگیزه شدید بخونید و یادتون بیاد ! 😀🙂😄 تثبیت رفتار جدید برای اهداف جدید لازمه اش اینه که ما تا عادت شدن اون رفتار ، دائم ذهنمون رو کنترل کنیم و مرور کنیم چرایی رو .در واقع اهرم رنج و لذت جدید برقرار بشه ، منطق ذهن تغییر کنه.

    حتی کار فیزیکی جدید برامون سختی داره (ناشی از اینکه ذهن داره مقاومت می‌کنه ) بنابراین باید مثل خانم شایسته ، لپی خانم رو برداریم و ببریم جای درست ! یعنی اوایل، برای تثبیت روند درست ، باید انرژی ذهنی و شاید فیزیکی بیشتری بذاریم

    🌹🌹🌹

    اینکه شخصیت متفکر و ذهن روشن و بینا پیدا کنیم ، باعث میشه کارهای عبث انجام ندیم . یک عالمه سختی و کار فیزیکی بدون نتیجه ! مثل لانه ساختن و نشستن روی تخم های بدون نطفه😀

    واقعا خیلی وقت ها بجای سرگرم شدن به کار ، باید ببینیم اصل اساسی موضوع رو داریم ؟! وقتی اصل اساسی و ضروری رو نداشته باشیم دیگه هر چی در مقدمات و جزئیات و تزئینات بکوشیم ، بی فایده است ، سعی پراکنده است.

    🌹🌹🌹

    چقدر لحظه ی زیبایی بود ، آزادی ! و رفتن بسوی آب آزاد بی انتها ! چقدر آزادی خواستن اصیل هست در جهان ، چقدر همه ی موجودات آزاد نبودن رو نمی‌خوان . البته مهمترین آزادی ، آزاد شدن از باور های غلط و سقف های شیشه ای ذهن هست ! آزادی ، آزادی انتخاب و خلق آگاهانه زندگی و چگونه بودن خویش است

    برای اینکه به صراط المسقیم هدایت بشیم ، باید پاک بشیم از باورهای غلط ، از شرک….باید ایمان بیاریم به خدای یگانه ی رحمان و رحیم

    🌹🌹🌹

    خانم شایسته عزیز و استاد نازنین ، بی نهایت سپاسگزارم برای عشق و انرژی که برای هر قسمت می‌گذارید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  2. -
    هێژا مەهتابی گفته:
    مدت عضویت: 3181 روز

    به نام خدای مهربان من هێژا مەهتابی هستم و سپاسگذار خداوندام که منو هدایت کرد به این مسیر بهشتی که سراسر ثروته سراسر فراوانیه استاد این قسمت از سریال زندگی در بهشت رو میخوام ربط بدم به تحسین زیبایی ها که در جلسه پنجم و ششم قدم دوم توضیح دادید چقدر جلسات فوق العاده ای هست برای کنترل ذهن من این دو جلسه رو که فایل منتخب هستن رو گوش میکنم با چند تا فایل منتخب دیگه قدم های دیگه توی جلسه ششم قدم دوم خانم شایسته یک جمله ای گفت خیلی منو به فکر فرو برد گفت حالا برگردم به خونه ای که توی کرج داشتیم یک خونه شصت متری بود باید برگردم ببینم تا تصمیم بگیرم بگم تمپا و فلوریدا زیباتره یا اون خونه پیش خودم گفتم خدایا اینا چقدر تمرکزشون روی زیبایی هاست که میگن باید برگردم دوباره ببینم تا تصمیم بگیرم کرج ایران زیباتره یا فلوریدا آمریکا معلومه همچین آدم هایی انقدر با جزییات زیبای ها رو میبینن به زیبایی بیشتر هدایت میشن استاد یادمه خودت توی یکی از فایل های زندگی در بهشت یک ساعت در مورد مرغ و فواید و کاربرد های که داره صحبت کردی که من اصلا توی عمرم بهش فکر نکرده بودم گفتم یعنی چی؟؟ اینا چقدر نکته بینن چقدر زیبایی ها رو میبینن همین فایل بالا چقدر خانم شایسته زیبایی ها رو دید و تحسین کرد بیرون اومدن مرغا از چیکن تراکتور غروب زیبا برونی زیبا سرسبزی و پاکی هوا استاد واقعا وقتی فکر میکنم به این آگاهی میرسم که مو لای درز قانون نمیره و اگه حالا شما اونجا هستید کار عجیب و غریب و جادویی انجام ندادید فقط تعهد بیشتری دارید به قانون و هر کس به همون اندازه ایمان داشته باشه مطمعنا به اون جایگاه میرسه سپاس از خدا

    با آرزوی بهترین ها برای شما استاد عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    علی محرمی گفته:
    مدت عضویت: 2989 روز

    سلام به استاد عزیز و مریم خانم و بقیه دوستان عزیزم من واقعا خدارو شکر میکنم به خاطر وجود این سایت و آگاهی هایی که به طرق مختلف واسه کسی که یکم فکر کنه هست در هر فایلی .❤❤❤

    مثلا تو شروع ، یکی از بزرگترین درسهای واضحش که واقعا درکش خیلی میتونه ذهن رو باز کنه و نتایج بزرگی رو رقم بزنه اینه که دقیقا به همین شکل که تو طبیعت و حیوانات مشاهده میشه طرز ذهنیت و عادات غلط که وقتی ۱ بار ۱ عادت و ذهنیت غلطی ایجاد میشه تا مدتهای زیادی به همون شکل ادامه داده میشه!!!😑😑😑

    این خانم مرغی اینهمه فضای عالی رو ول کرده بود عادت کرده بود به همچون جایی و انگار آیه نازل شده که حتما الا بلا باید همون جا تخم میکرد در حالی که واقعا واسه خدا و جهان مگه فرقی میکنه که کجا تخم کنه اون ذهنشو عادت داده بود و تو ذهنش فقط اون نقطه رو به عنوان یک نقط امن ثبت کرده بود و باور کرده بود و برنامه ریزی شده بود ذهنش نسبت به محل انجام عمل تخم گذاری🙄🙄🙄 و این بست پیدا میکنه به بقیه رفتار و عملکردهای دیگه بواسطه برنامه ذهنی تا وقتی که حتی میدید جهان مسیر رو براش بسته باز هم اصرار داشت به روش قبلی خودش و ذهنیتی که داشت همونجا تخم بزاره با اینکه اونهمه هم تو اذیت بود ولی نمیخواست تغییر کنه و جای بهتر و جدیدی واسه خودش پیدا کنه اونم تو بهشت وسیع و پهناوری واسه همچین کاری.🙄🙄🙄

    تا اینکه خانم شایسته بزور به جایگاه بهتری بردش.

    و چقدر جای جدید ، بهتر ، زیباتر ، دلنشین تر و حتی امن تر و راحت تر بود،

    ولی عادت قبلی و ترس مانع میشد.

    و دیدیم که واسه جهان و خداوند هیچ فرقی نمیکرد چه اونجا تخم میکرد چه هر جای دیگه .

    اذیت میشد یا نمیشد .

    اگه خانم شایسته نمیبرد جای جدید و اون با تمام اذیت هی اینور اونور میدوید جهان دلش نمیسوخت که واسش کاری کنه .

    و این نکات به ظاهر ریز وشاید یکم خنده دار و نگاه گذرا از ذهن ما خیلی درس داشت واسه کسی که یکم فکر کنه به رفتارهای خودش یا اطرافیانش.

    پس درس گرفتن شرط داشت شرطش هم نکته سنجی و خوب فکر کردن به موضوع بود.

    یعنی اگه خوب فکر نکنیم وبادقت درسهامون رو از زندگی و اتفاقات و طبیعت بیرون نکشیم هیچ درسی یاد نمیگیریم و به همه چی سر سری نگاه میکنیم و درس خاصی هم یاد نمیگیریم و اتفاق جدیدی هم تو زندگیمون نمیفته.

    و اگه خوب فکر کنیم میبینیم ما انسانها هم دقیقا تو خیلی رفتار ها و عملکردامون تو زندگی به همین شکل عمل میکنیم و اصلا فکر نمی‌کنیم که چرا ما در مورد فلان موضوع فلان رفتار رو میکنیم.

    مثلا در مورد موضوع ثروت فرض کنیم بیکاریم و مثلا ۱ میلیون پول تو حسابمون هست ودوست داریم یه تی شرت واسه خودمون بخریم یا یک غذای خوب بخوریم ولی جرات نمی‌کنیم .

    چرا ؟؟؟!!!!!!

    به خاطر باور کمبود و یک ذهنیت غلط .!!!!!

    و تو هر موضوع دیگه هم به همین شکله باورهای غلط مانع رفتار صحیح میشه و ما فراوانی رو تو زندگیمون تجربه و لمس نمی‌کنیم با اینکه وجود داره و دیگران دارن ازش لذت میبرن .

    مثل اونهمه جای عالی و زیبایی که واسه مرغ وجود داشت ولی اون فقط خودشو محدود کرده بود به نقطه خاص .

    و نمیتونست فضاهای دیگه و لذت بخش رو واسه تخمگذاری و اون لحظه از زندگیش تجربه کنه.

    دقیقا باورهای غلط و گذشته ما هم همین بلا رو سرمون میاره،

    و مارو فقط تو اون فضای فکری و فرکانسی نگه میداره و ذهن محدود ما زندگی و تجربیات و لذت ما رو محدود میکنه از تجربه این جهان بی نظیر و شگفت انگیز که پر از نعمت و ثروت و زیبایی هست .

    و این اتفاق در سلامتی و یا روابط و شغل هم میفته.

    با اینکه با این حرفا آشناییم ولی باز به شیوه گذشته رفتار میکنیم و انتظار داریم زندگیمون عوض شه و جایگاه جدیدی تو دنیا پیدا کنیم مثل جای جدید تخم گذاری تو مثال مرغ و شرایط جدیدی جهان تو تجربمون وارد کنه در حالی که با رفتار به شیوه گذشتمون که از کودکی تو مغزمون فرو کردن اجازه این کار رو نمیدیم و مدام تو جایگاه قبلیمون بالا پایین میکنیم مثل مرغه که نمیخواست دست از جای قبلی برداره ما هم دست از عادات و ذهنیت و رفتارها و باورهای قبلی بصورت بنیادین برنمیداریم و توقع جای جدید و شرایط بهتر و جدیدی داریم .

    و تا وقتی خوب نفهمیم و خوب عمل نکنیم متاسفم اتفاق جدید انتظار بیجایی خواهد بود ما باید آگاهانه شیوه های غلط قبلی رو شناسایی کرده وتغییر بدیم تا شرایط هم به همون نسبت تغییر کنه .

    من در واقع اینارو دارم به خودم یادآوری و گوشزد میکنم و از شما دوستان عزیز هم هر کی تو مدار دریافتش بود دریافت میکنه و من خوشحال میشم و خدا رو از این بابت شکر میکنم.

    و خیلی درسهای دیگه از تو این فایل عالی گرفتم مثلا همه هدایتهایی که پشت هم تو این فایل اتفاق میفتاد هم بی دلیل نیست.

    چرا خداوند خانم شایسته و استاد رو هدایت میکنه به این صحنه های جذاب و دیدنی؟؟؟

    چون خانم شایسته باور داره و علاقه نشون میده و تایید و تحسین میکنه اتفاقات تو طبیعت و زندگی رو و یادگیری رو دوست داره و دنبال میکنه و جهان هم پاسخ میده و خانم شایسته عزیز و یا استاد هم به این صحنه های طبیعی و بی نظیر هدایت میشن.

    یعنی اگه خانم شایسته باور نداشت که الان یه صحنه جالب اتفاق میفته که حوصله به خرج نمیداد تا لحظه زیبای تخم گذاری رو فیلم بگیره یا منتظر باشه تا لحظه با شکوه بیرون اومدن مرغها رو ثبت کنه اصلا اگه تو این وادیا نبود این فیلمها و ثبت لحظات بخصوص و زیبا هم نبود. این اتفاقات داره قانون رو نشون میده.

    و در واقع چرا اینهمه تو هر فیلمی لحظات زیبا و درس هست؟

    چون توجه میکنه چون درسهای عالی و اتفاقات زیبا وبی نظیر رو مدام باذوق تایید و تحسین میکنه و با این کارش به خداوند و جهان اجازه هدایت به زیباییهای بیشتر رو بصورت آگاهانه میده.

    و اینها یعنی همش درس و لحظه به لحظه یادگیری و دیدن وتایید و تحسین و سپاسگزاری.

    یعنی ما هم باید دقیقا تو لحظه لحظه زندگیمون باید به همین شکل عمل کنیم ، باور کنیم ، ببینیم ، تایید و تحسین کنیم ، ذوق کنیم ، یاد بگیریم ، یادگیریامون رو در اسرع وقت یعنی همون لحظه به خودمون یادآور شیم با مرور و تکرار دوباره هر اتفاق زیبا و تحسین برانگیز.

    و درسهاش رو هم یاد بگیریم.

    خیلی نکات بود که میشه کلی در موردشون نوشت و یادگرفت و سپاس گزار بود ….

    واقعا خدایا شکرت به خاطر اینهمه آگاهی.

    از همه دوستان و خانم شایسته عزیز و استاد گرامی بینهایت سپاسگزارم که تا اینجا وقت گذاشتن و این متن رو خوندن و همچنین از زحمات همگی واسه انتشار این آگاهی ها سپاسگزارم در پناه الله یکتا شاد و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    پریسا تقیخانی گفته:
    مدت عضویت: 1933 روز

    سلام به خالق این همه زیبایی

    سلام به استاد عزیزتر از جانم

    سلام به مریم مهربانم که مارو غرق زیبایی هایی که خودش میبینه میکنه

    چطور میشه نوشت ،چطور میشه این همه زیبایی رو دید و بندگی شیطان کرد

    چه جوری میشه ندید و بی تفاوت بود دلم میخواست فریاد بکشم از غروب قشنگ و این نور زیبا که روی چمنها و اب دریاچه افتاده

    من چیزی ندیدم جز نقاشی خدا

    یه نقاشی که هم قشنگ میکشه هم روح میده به هر چی خلق کرده

    مریم جون چیزهایی که من تو زندگی ام ندیده بودم شما نشونم دادی با هدایت هایی که شدی مارو هم هدایت کردی

    چه صحنه زیبایی بود تخم گذاشتن مرغی

    چه صحنه زیبایی بود آزادیشون از قفس ،خدا میدونه که چشمهام پر اشک شد از این قانون قشنگ خدا میل به آزادی برای هر موجودی

    چقدر از وقتی با شما اشنا شدم خواسته در من ایجاد شده

    چقدر هیچی نمیخواستم یعنی بلد نبودم که بخوام

    اصلا دوست نداشتم که بخوام بدونم حتی درباره خیلی زیباییها ،،شایدم الان برام زیبا هستن

    همیشه از مرغ و خروس بدم میومد

    الان انقدر با ذوق میبینم و خیلی چیزا دربارش یاد گرفتم که خودم تعجب میکنم

    خیلی برای خودم خوشحال شدم که چشمم زیبا بین شده و میتونه آفریده های خدارو با لذت ببینه

    وقتی چشمم به این پرادایس میخوره انگار مال منه و همش من دارم راه میرم و ازش لذت میبرم وقتی به خودم میام که چشمهام خیسه

    جالبه که عادی نمیشه دیگه زیباییها برام

    انقدر که تصمیم گرفتم برم بالا پشت بوم خونمون کاری که ۱ ساله هر روز انجامش دادم و از زیبایی غروب خورشید و کوهها استفاده کردم

    ما ۶ ساله تو همین خونه ایم ولی امسال یه جور دیگه ازش لذت بردم و اولین بار پشت بوم رفتم

    و حالا میخوام برم چادر بزنم و شب بخوابیم کاری که هیچ وقت نکردم ولی الان دلم فقط زیبایی میخواد و تجربه های جدید💪👏

    مریم جون چقدر مثال قشنگی زدی برای مقاومت برای تغییر نکردن

    خیلی سخته و ذهن همش مقاومت میکنه ولی اگر پیروز بشیم نتیجه اش یه تخم طلایی و راحتی خودمون و سبک بال بودن از کار انجام شده

    وای استاد نمیدونم چرا تازگیا عاشق ماشین شدم وقتی کروت و میبینم قلبم میتپه براش وتحسین میکنم سازنده و مدل و رنگ به این قشنگی شو

    و خوشحالم که شما داریدش و ازش لذت میبرید

    هدایت شدنتون باز هم برام درس داشت که وقتی ازاد و رها هستی ‌و لذت میبری هر چیزی که قراره ببینی و همون موقع سر راحت میزاریم چه زیبایی بیشتر چه سود بیشتر و چه جلوگیری از خطر و آگاه شدن به یه موضوع

    چقدر دلم میخواست بدونم تو سر مرغ ها چی میگذره که این همه جا رو ول کردن واسه اب خوردن میرن یه جای سخت زیر پل😂ولی خیلی بامزه بود

    برای اینکه هنوز Rv اونجا پارکه خدارو شکر کردم چون اینم اولین چیزی بود که تو زندگیم با وجود شما باهاش اشنا شدم و یه سفر بدور امریکا باهاش رفتیم و کلی لذت بردیم و خوشحالم که زنده هستم ودر جهل و نادانی نمردم و خیلی از نعمتها و فراوانیهای این جهان رو دیدم

    چقدر دوستون دارم و برای تک تک سلولهام که شمارو میفهمه و باهاتون زندگی میکنه از خداوند سپاسگزارم

    براتون سلامتی و ارامش بیشتر و ثروت بیشتر آرزومندم 🙏🏻

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    علی محرمی گفته:
    مدت عضویت: 2989 روز

    سلام به استاد عزیز و مریم خانم و بقیه دوستان عزیزم من واقعا خدارو شکر میکنم به خاطر وجود این سایت و آگاهی هایی که به طرق مختلف واسه کسی که یکم فکر کنه هست در هر فایلی .

    مثلا تو شروع یکی از بزرگترین درسهای واضحش که واقعا درکش خیلی میتونه ذهن رو باز کنه و نتایج بزرگی رو رقم بزنه اینه که دقیقا به همین شکل که تو طبیعت و حیوانات مشاهده میشه طرز ذهنیت و عادات غلط که وقتی ۱ بار ۱ عادت و ذهنیت غلطی ایجاد میشه تا مدتهای زیادی به همون شکل ادامه داده میشه این خانم مرغی اینهمه فضای عالی رو ول کرده بود عادت کرده بود به همچون جایی و انگار آیه نازل شده که حتما الا بلا باید همون جا تخم میکرد در حالی که واقعا واسه خدا و جهان مگه فرقی میکنه که کجا تخم کنه اون ذهنشو عادت داده بود و تو ذهنش فقط اون نقطه رو به عنوان یک نقط امن ثبت کرده بود و باور کرده بود و برنامه ریزی شده بود ذهنش نسبت به محل انجام عمل تخم گذاری. و این بست پیدا میکنه به بقیه رفتار و عملکردهای دیگه بواسطه برنامه ذهنی تا وقتی که حتی میدید جهان رو واسش بسته باز هم اصرار داشت به روش قبلی خودش و ذهنیتی که داشت همونجا تخم بزاره با اینکه اونهمه هم تو اذیت بود ولی نمیخواست تغییر کنه و جای بهتر و جدیدی واسه خودش پیدا کنه اونم تو بهشت وسیع و پهناوری واسه همچین کاری تا اینکه خانم شایسته بزور به جایگاه بهتری برد می‌شود و چقدر جای جدید بهتر زیباتر دلنشین تر و حتی امن تر و راحت تر بود ولی عادت قبلی و ترس مانع میشد و دیدیم که واسه جهان و خداوند هیچ فرقی نمیکرد چه اونجا تخم میکرد چه هر جای دیگه اذیت میشد یا نمیشد اگه خانم شایسته نمیبرد جای جدید و اون با تمام اذیت هی اینور اونور میدوید جهان دلش نمیسوخت که واسش کاری کنه و این نکات به ظاهر ریز وشاید یکم خنده دار و نگاه گذرا از ذهن ما خیلی درس داشت واسه کسی یکم فکر کنه به رفتارهای خودش یا اطرافیانش پس درس گرفتن شرط داشت شرطش هم نکته سنجی و خوب فکر کردن به موضوع بود یعنی اگه خوب فکر نکنیم وبادقت درسهامون رو از زندگی و اتفاقات و طبیعت بیرون نکشیم هیچ درسی یاد نمیگیریم و به همه چی سر سری نگاه میکنیم و درس خاصی هم یاد نمیگیری و اتفاق جدیدی هم تو زندگیمون نمیفته و اگه خوب فکر کنیم میبینیم ما انسانها هم دقیقا تو خیلی رفتار ها و عملکردامون تو زندگی به همین شکل عمل میکنیم و اصلا فکر نمی‌کنیم که چرا ما در مورد فلان موضوع فلان رفتار رو میکنیم مثلا در مورد موضوع ثروت فرض کنیم بیکاریم و مثلا ۲ میلیون پول تو جیبمون هست ودوست داریم یه تی شرت واسه خودمون بخریم یا یک غذای خوب بخوریم ولی جرات نمی‌کنیم چرا به خاطر باور کمبود و یک ذهنیت غلط و تو هر موضوع دیگه سلامتی و یا روابط و شغل هم دقیقا با اینکه با این حرفا آشناییم ولی باز به شیوه گذشته رفتار میکنیم و انتظار داریم زندگیمون عوض شه و جایگاه جدیدی تو دنیا پیدا کنیم مثل جای جدید تخم گذاری تو مثال مرغ و شرایط جدیدی جهان تو تجربمون وارد کنه در حالی که با رفتار به شیوه گذشتمون که از کودکی تو مغزمون فرو کردن اجازه این کار رو نمیدیم و مدام تو جایگاه قبلیمون بالا پایین میکنیم مثل مرغه که نمیخواست دست از جای قبلی برداره ما هم دست از عادات و ذهنیت و رفتارها و باورهای قبلی بصورت بنیادین برنمیداریم و توقع جای جدید و شرایط بهتر و جدیدی داشته باشیم و تا وقتی خوب نفهمیم و خوب عمل نکنیم متاسفم اتفاق جدید انتظار بیجایی خواهد بود ما باید آگاهانه شیوه های غلط قبلی رو شناسایی کرده وتغییر بدیم تا شرایط هم به همون نسبت تغییر کنه و خیلی درسهای دیگه از تو این فایل عالی گرفتم مثلا همه هدایتهایی که پشت هم تو این فایل اتفاق میفتاد هم بی دلیل نیست و خداوند چرا هدایت میکنه به این صحنه های جذاب و دیدنی چون خانم شایسته باور داره و دنبال میکنه و جهان هم پاسخ میده و به این صحنه های طبیعی و بی نظیر هدایت میشه یعنی اگه خانم شایسته باور نداشت الان یه صحنه جالب اتفاق میفته که حوصله به خرج نمیداد تا لحظه زیبای تخم گذاری رو فیلم بگیره یا منتظر باشه تا لحظه با شکوه بیرون اومدن مرغها رو ثبت کنه اصلا اگه تو این وادیا نبود این فیلمها و ثبت لحظات بخصوص و زیبا هم نبود و در واقع چرا اینهمه تو هر فیلی لحظات زیبا و درس هست؟ چون توجه میکنه چون و درسهای عالی و اتفاقات زیبا وبی نظیر رو مدام باذوق تایید و تحسین میکنه و با این کارش به خداوند و جهان اجازه هدایت به زیباییهای بیشتر رو بصورت آگاهانه میده و اینها یعنی همش درس و لحظه به لحظه یادگیری و دیدن وتایید و تحسین و سپاسگزاری یعنی ما هم باید دقیقا تو لحظه لحظه زندگیمون باید به همین شکل عمل کنیم باور کنیم ببینیم تایید و تحسین کنیم ذوق کنیم یاد بگیریم یادگیریامون در اسرع وقت یعنی همون لحظه به خودمون یادآور شیم با مرور و تکرار دوباره هر اتفاق زیبا و تحسین برانگیز و درسهای رو هم یاد بگیریم خیلی نکات بود که میشه کلی در موردشون کلی نوشت و یادگرفت و سپاس گزار بود ….

    واقعا خدایا شکرت به خاطر اینهمه آگاهی از همه و خانم شایسته عزیز و استاد گرامی بینهایت سپاسگزارم که تا اینجا وقت گذاشتن و این متن رو خوندن و همچنین از زحمات همگی واسه انتشار این آگاهی ها سپاسگزارم در پناه الله یکتا شاد و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    خدیجه شریعتی گفته:
    مدت عضویت: 1958 روز

    بنام الله مهربان

    سلام به استاد نازنینم و مریم بانوی عزیزم و سلام به خانواده گلم💐💐

    وای خدای من چه خبره تو پرادایس، چه قشنگیایی داره خدا نشون میده به ساکنان این بهشت، همش نعمت، همش شادی، همش فراوانی، همش حال خوب، خدایا شکرت

    خانم شایسته عزیزم مرسی که اینهمه زیبایی رو به تصویر می کشی و کلی به گسترش این حال خوب هم برای خودتون و هم برای ما کمک می کنی..

    چقدر حرفهایی که در مورد لپی زدین از صبح منو به فکر برده،،

    ما موجودات در بند عادتهامون هستیم،

    داری زمانتو از دست میدی، زمانی که میتونستی کلی کرم و حشره پیدا کنی گذاشتی صرف رفتن تو لونه ای که درش مهر و موم شده

    قبول کن، تغییر کن، قبل از اینکه مجبور بشی..

    واقعا این حرفها رو هر روز باید به خودم بگم، چون به قول استاد تغییر باید یه پروسه دائمی باشه، این نیست که من بگم خب این جای رفتارم رو عوض کردم دیگه خوبه، چون موندن تو هر حالتی باعث ایجاد یه عادت میشه، و تغییر یعنی یه کار کوچک که باعث بشه اون روز متفاوت تر بشی،

    چند روز بود نجواهای ذهنم داشت منو می کشوند به سمت اینکه تو هیچ کاری نمی کنی و باید یه کار بزرگ انجام بدی برای تغییرت و بازم منو مینداخت تو تله کمالگرایی اما همین الان که اومدم کامنت بنویسم هدایت شدم له یکی از کامنتهای خودم که منتخب شده بود و فهمیدم ذهنم اینبار چجوری داشت منو می پیچوند تا بجای تمرکز روی نکات مثبتم و دیدن تغییرات کوچولویی که هر روز دارم تو شخصیتم ایجاد می کنم تمرکزم رو بزارم روی نکات منفی خودم و هی خودم رو ضعیفتر و ضعیفتر کنم، دقیقا همون عادت خطرناک گذشته م که با تخریب خودم هر روز خدای درونم رو داغونتر و ناتوانتر میکردم، خدایا شکرت برای همین آگاهی جدید این هدایت ناب😇😇

    مریم جون سپاسگزارم که اینجور با عشق با مرغی خانم صحبت کردین، واقعا رفتار شما با حیوانات و کلا با جهان اطرافتون خیلی برای من درس داره، اون صحبت عاشقانه تون با لپی باعث شد اونم در کمال آرامش بشینه و اجازه بده این صحنه بینظیر رو برای ما فیلم بگیرین، اولین بار بود که از این زاویه نزدیک تخم گذاشتن یه مرغ رو میدیدم اونم تخم آبی😍🤩 خیلی قشنگ بود، طفلی لپی خانم چه دردی می کشید و چه زوری زد، چه له لهی میزد طفلی، از یه طرف بخاطر اون در بدری و کوبیدن به دری که باز نمیشه و از یه طرفم سختی تخم گذاشتن، واقعا باید ازش تشکر کنیم بخاطر تخمی که گذاشت، کاری که مریم جان با عشق انجام دادن و دعای خیری که در حق مرغی خانم کرد، عاشقتم که همه جوره عشق وجودی خودتو به زمین و زمان میدی مریم عزیزم و باید تو این مورد اینقدر ادای شما رو دربیارم تا در وجودم نهادینه بشه، منم اینروزا بیشتر وقتهایی که آگاهانه کار می کنم از گلهام که برگ و پاجوش جدید میدن تشکر می کنم، از دوچرخه م که باهاش میگردم و از دستگاه کارتخوانم که باهاش کار می کنم، از گوشی خوشگلم که راه ارتباطی من با این دنیای قشنگه سپاسگزاری می کنم، از لباسشوییم که به راحتی لباسهامو میشوره، از دستام و‌پاهام، و همینجور دارم کم کم به لیستم اضافه می کنم…..

    خدایا چقدر من عاشق جوجه ام و‌چقدر اینا خوشگلن😍🐣🐤🐥 مخصوصا اون جوجه لپیه، آدم دلش میخواد قورتش بده،

    واقعا حیرت کردم از پوست تخم مرغهایی که با این دقت تو هم چیده شدن، چه نظمی داره این جهان خداوتد که هیچ چیزی در هیچ جای جهان رها نمیشه و هدایتی براش هست، الله اکبر ،،،،

    خدایا عظمت و بزرگیت رو شکر..

    اوووه اووه اوه ببین چه خیره هم داک مهاجر و هم جیل، اوناهم لا دیدن خانم طلا که مادر شده این خواسته مادر شدن در وجودشون رشد کرد و خواستن که مادر بشن، حتی داک مهاجر با وجود تجربه شکستی که داشت بازم از هدایتش تبعیت کرد و‌تخم گذاشت و قطعا خداوند سریع الاجاب اجابت خواهد کرد.

    خداوندا شکرت که بازم دیدن و‌ توفیق نوشتن برای این فایل روزی من شد.خدابا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2495 روز

    سریال بهشت قسمت 170

    با سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان

    خدایا شکرت که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان سیال بهشت همراه بشم و از آگاهی های نابش برخوردار

    سلام بر بهشتی که هر بار که اون رو میبینی احساس میکنی اولین باره داری میبینش چون همه چیز در این جهان داره در لحظه تغییر میکنه و بهشت اینجا هم از همین قانون تبعیت میکنه

    آسمان صافش

    هوای تمیز و پاکش

    دریاچه ی آرام و روانش

    سبزی خوشرنگ چمنش

    درختان رعناش

    براونی با وقارش

    کروت دلرباش

    چیکن شای دست سازش

    استاد آگاهش

    بانوی همیشه هوشیارش

    همه و همه چیز در این بهشت زیبا در حال تغییر آرام و تدریجی به سمت بهتر شدن و زیباتر شدنه و واسه همین هم همیشه تازه و نو به نظر میرسه چون قانون جهان اینه

    و چه قدرت بی نهایتی داره اون انرژی اون نیروی برتر اون نیروی خیری یا هر چی که اسمش میذاری که در هر لحظه داره مدیریت میکنه این همه تغییر رو در گوشه گوشه این جهان حتی فکر کردن بهش هم هوش رو از سر آدم میبره .واقعا که سنایی چه زیبا سروده :

    ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی

    نروم جز به همان ره که توام راه نمایی

    همه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویم

    همه توحید تو گویم که به توحید سزایی

    تو زن و جفت نداری تو خور و خفت نداری

    احد بی زن و جفتی ملک کامروایی

    نه نیازت به ولادت نه به فرزندت حاجت

    تو جلیل الجبروتی تو نصیر الامرایی

    تو حکیمی تو عظیمی تو کریمی تو رحیمی

    تو نماینده فضلی تو سزاوار ثنایی

    بری از رنج و گدازی بری از درد و نیازی

    بری از بیم و امیدی بری از چون و چرایی

    بری از خوردن و خفتن بری از شرک و شبیهی

    بری از صورت و رنگی بری از عیب و خطایی

    نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی

    نتوان شبه تو گفتن که تو در وهم نیایی

    نبد این خلق و تو بودی نبود خلق و تو باشی

    نه بجنبی نه بگردی نه بکاهی نه فزایی

    همه عزی و جلالی همه علمی و یقینی

    همه نوری و سروری همه جودی و جزایی

    همه غیبی تو بدانی همه عیبی تو بپوشی

    همه بیشی تو بکاهی همه کمی تو فزایی

    احد لیس کمثله صمد لیس له ضد

    لمن الملک تو گویی که مر آن را تو سزایی

    لب و دندان سنایی همه توحید تو گوید

    مگر از آتش دوزخ بودش روی رهایی

    صدای چالش میاد یا همون مساله. همون چیزی که توی زندگی همه هست و ذات زندگی بشر همینه که با حل کردن چالش ها ظرف وجودش بزرگتر بشه چون قراره ازشون تجربه کسب کنه.حالا اینجا هم مریم جان و هم مرغ پاپری هر کدوم با نوع خاصی از چالش روبرو هستن.یکی اصرار بر انجام شدن کار داره و دیگری اصرار بر انجام نشدنش در یک مکان مشترک .

    مثل همیشه که همه چیز مسخر انسان شده این چالش هم به نفع انسان تموم میشه و اینه تفاوت انسان با بقیه موجودات که دارای قدرت تفکره و از اون به نفع خودش استفاده میکنه البته انسانی که آگاه باشه از این قدرتش

    و مرغ پاپری اینجا نه تنها یک حیوان بدون قدرت تفکره میتونه نماد انسان هایی با خصوصیات زیر هم باشه:

    1. انسان هایی که بر عادات قبلی خودشون پافشاری میکنن

    2. انسان هایی که بدون تفکر اقدام میکنن

    3. انسان هایی که از ی سوراخ هزار بار گزیده میشن

    4. انسان هایی که نشانه ها رو با وجود هویدا شدنشون نمیبینن

    5. انسان هایی که به اشاره انسان های دیگه هم که نقش رسول رو دارن توجهی نمیکن

    و نتیجه هم مشخصه برای این انسان ها

    و مریم جان هم که بارها تذکرات رو داده به پاپری:

    به کجا چنین شتابان

    مریم از پاپری پرسید

    تو و دوستی خدا را

    به نستینگ باکس برو

    و بذار این تخم ما را

    و اون توجه نکرده از در زور وارد میشه و با اعمال فشار البته محترمانه پاپری رو مینشونه سرجاش

    وای که چقدر این پاپری من رو یاد اون آدم هایی انداخت که خودشون به خودشون ظلم میکنن .این جا میشه مفهوم ظلم به خود رو خیلی خوب درک کرد

    و مریم جان با اون حرفهاش من رو یاد اون آیه هایی از قرآن انداخت که خداوند در مورد بهشت صحبت میکنه که بابا ایها الناس چرا اینقدر به خودتون ظلم میکنین راه راست اینه و نتیجش هم میشه اون بهشتی که چشمها از زیرش جاریه و میوه ها داره و نوشیدنی های گوارا و حوری های بهشتی و ….. آخه شما انسان ها چرا اینقدر الکی خودتون رو اذیت میکنین

    خدای من من اولین بار توی سریال بهشت بود که تخم مرغ آبی دیدم چقدر تخم مرغ این رنگی قشنگه مخصوصا که مریم جان با مهارت عالی لحظه تخم گذاری رو هم شکار میکنه

    اینکه از ی مرغی که اینقدر اذیت کرده اینجوری سپاسگزاری کنی برا تخم کردنش حد اعلی در صلح بودن با خودت و دنیای پیرامونته و این تنها از آدمی سر میزنه که روی خودش کار کرده و گرنه اگر مریم جان ی آدم واکنش گرا بود که باید کلی این مرغه رو دعوا هم میکرد .اینه که استاد میگن آدم بادی در هر شرایطی حال خودش و خوب نگه داره و این ی مهارته که بادی روش کار بشه. معلومه که مریم جان دیگه توی این کار تخصص پیدا کردن

    خدایا شکرت که میشه صدای زندگی رو با این جوجه ها شنید .اون تخم های بیجان شدن این ناز نازی ها .اینجا بود که باز هم یاد قدرت و عظمت خداوند افتادم که :

    أَوَلَیْسَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلَى وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِیمُ ﴿یاسین ٨١﴾

    آیا کسی که آسمان ها و زمین را آفریده است، قدرت ندارد که همانند آنان را بیافریند؟ چرا قدرت دارد؛ زیرا اوست که آفریننده بسیار داناست.

    و باز هم جریان هدایت که داره هر لحظه داره اتفاق می افته اما ما زمانی میتونیم ببینیم اینها رو که وصل باشیم به منبع و باور داشته باشیم این جریان رو

    و استاد که نه تنها آزارادی رو برا خودش میخواد برای همه ی انسان ها و موجودات اطرفش هم همین رو میخواد مثل برانی آزاد و بعدشم هم طاووس ها حلال اینکه اونها چجوری از این آزادی اتفاده میکنن دیگه به خودشون بستگی داره

    خدای من چه غروب زیبایی الله اکبر. اصلا یادم نمیره که من با سریال بهشت بود که تمرکز کردن روی زیباییها رو شروع کردم مخصوصا تمرکر روی آسمون و زیباییهاش و چه غروب هایی زیبایی رو بعد از اون تجربه کردم چیزی که اصلا قبل از آشنایی با استاد و سریال بهشت جایی توی زندگیم نداشتن

    خدایا چه صحنه ی باشکوهیه دیدن شکوه آزادی و رها شدن از قید و بند ها

    با دیدن این صحنه یاد زنگ آخر مدرسه می افتم و اون حس رهایی که بچه ها با خوردن زنگ حس میکنن اون لحظه اس که واقعا همه بودن در لحظه رو حس میکنن

    چقدر قضیه مرتب کردن پوسته تخم مرغ ها جالب بود اولین باری بود که همچین چیزی رو میدیدم ی تجربه ی ناب جدید

    عزیزم این جوجه ها چقدر نازن آدم دوست داره بگیرتشون و نازشون کنه

    خدایا شکرت به خاطر اینهمه زیبایی

    سپاسگزارم استاد و مریم جان عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      Princess Ela گفته:
      مدت عضویت: 2410 روز

      سلام به روی ماه نسرین نازنین منن

      زیبای من

      عشق منن

      ارامش من

      چقدر چقدر عاشق ایننن عشق نابتم مننن من محوووو میشممم غرق ترین میشم دراین عشقق بینهایتتت چقدرررچقدرعاشققق این عشق نابتممم چقدر بینهاستت بینهایتت تحسسنتت میکتنم این اتصاللل نابت رووو چقدرر زیبا نوشتی جقدر پراز ارامش پراز اتصالللل نوشتی جقدر بینهاست تحسینتت میکنممپ این ارامش اینن درک بینظیرت روو چقدر این شعر سناییی فوق العاده بوددد چقدررررعاشق این وجود ناب توحیدیتممم چقدررربینهایت بینهایت تحسسنتتت میکنم جان دلمم

      چقدرعاشق این توحید نابتمم چقدر عاشق این عشقمممم چقدر عاشقق این عشقمم چقدر میخواممغرق ترین غرق ترین بشممدرونش چقدرررفوق العاده بود عشق دلم جقدر بینهایتت بینهایت تحسسنتتت میکنمم عشقدل من جقدر تحسینتتت میکنممم الهی گه هرلحظه ات غرق ارامش غرق بینهایتتت اتصاا و عشق و ثروت نعمتتتت باشه

      الهی که جریانی ازبینهایتت بینهایت نعمت و برکت و عشق فراوانی و شادی جاری ترین باشه برلحظه احظه ات جقدرررررخ اروهزاران بارشکرمیکنم که هرلحظه هدایتمون میگنهه هرلحظه هدایتمون میکنهه هرلحظه هدایتمون میکنه به سمت درک بهتر بهترر له سمتتت غرق تررشدنش در این اگاهی هااا و وحی منزل خودش خدای من شکرت هزاران بارشکرتتتت

      خداروهزاران بارشکر که هرلحظه هدایتمون میکنه همه چیززاوستتت تنهاا قدرت اوستتت تنهااا قدرت اوست همه اوستت همه تنها اوستت

      بهترینن های بهتریننن هاروو برایت میخواهممم زیبای من بهترین های بهترین هارو برایتتت میخواهم از یگانه قدرت جهانن که همه چیزززاونه و عاشقانه عاشقانه هرلحظه هدایتمون میکنه به سمت خواسته هامون هزلحظه هدایتمون میکنهه تنههه او کافی ترینههه تنهاا کافی ترینه عاشقتممم عاشقققتمم عاشقققق چقدربینظیرییی جان دلم😍😍😍

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        نسرین سلطانی گفته:
        مدت عضویت: 2495 روز

        سلام به الهه جان .سلام به دختر عاشق عشق ناب الهی.باید اعتراف کنم که این حجم از عشقی که توی کلامت هست درکش برای من ی کم سنگینه و این نشون دهنده بالاتر بودن مدار الهه جانه.منم دارم سعیم رو میکنه که میزان نزدیکیم به خداوند رو بیشتر کنم تا منم غرق بشم در عشق ناب الهی. ممنونم که باز هم عشقت رو پراکنده کردی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    زینب سلمان زاده گفته:
    مدت عضویت: 2439 روز

    بنام خدایی که بــــــشدت کافیست

    ســــــــــــــــــــلام😍😘

    خــــــدای من چقدر این قسمت عــــــالی بود، کـــــلی اتفاقات نــــــابی دیدم که اصلی ترین دلیلش تکاملی بوده که مریم جون تو فیلمبرداری تا همین لحظه بدست اورده و بودن های به موقع و در بهترین زمان و مکان برای استاد و مریم جون که ایــــنقدر عالی اجازه دادن جریان تکامل تو وجودشون جاری بشه که این جریان هدایته هر روز زیباتر و زیباترها واسشون اتفاق میفته، هدایتی که همه ما بهش دسترسی داریم البته که ما خودمون با جنس ورودی هایی که آگاهانه یا ناآگاهانه انتخاب میکنیم میتونیم مسیر این هدایت رو به سمت خواسته ها یا ناخواسته هامون مدیریت کنیم

    خدایا شــــــــــــــکرت برای کلی زیبایی هایی که با این قسمت از زندگی در بهشت نــــــوش جان کردم، زیبایی که با دریاچه همیشه زیبای پرادایس و آب در جریان و خوشرنگ اون و سرسبزی بی نهایت زیبایی که دورتادور پرادایس رو احاطه کرده شروع شد و چالش جدید مریم جون با یکی از مرغا که کلی درسها تو دلش برای همه ما داشت، چالشی که به ما نشون داد چطوری عـــادت های ما میتونن مسیر زندگی مون رو مشخص کنند و بهش خط بدن

    ما موجودات زنده؛ چه میخواد آدم باشه چه حیوان در بند عادت هامون قرار میگریم، حالا خبر خوب اینه که اگر این عادت ها خوب باشه اتفاقات زندگی ما هم به طبع جنس عادت هامون، هر روز عالی تر و بهتر و زیباترها و در نقطه مقابل اگر عادت های ما غلط باشه زندگی ما هم از جنس عادت های ما تبعیت خواهند کرد و امـــــــا خبر خوب تر اینه که حتی اگر با عادت های اشتباه زندگی مون رو سر میکردیم همین که بفهمیم و بخــــوایم و تغییر بدیم عادت هامون رو طبیعتا زمان میبره ولی این همین زمان رو هم باز خودمون مشخص میکنیم به اندازه تعهد و ایمانی که خواهیم داشت و چقــــدر خوبه که خودمون تصمیم بگیریم قبل اینکه جهان مجبورمون کنه تغییر کنیم که باز البته اگر نخوایم هر چقدر هم جهان به ما بگه ما اصلا گوشی برای شنیدن نداریم که بخوایم بشنویم و تغییر کنیم ولــــی وقتی اصرار نداشته باشیم وقتی نچسبیم به عادت های غلطمون مثل همین مرغی خانوم و نعمت هایی که خداوند و جهان در اختیار ما خیلی شیک و مجلسی توسط ببشمار دست هایی که در این جهان هست در اختیارمون کذاشته استفاده کنیم چـــــــقدر رشد میکنیم و چقدر زمان داریم برای لذت بردن برای زندگی کردن زیبای زندگی بجای اینکه بخوایم انرژی مون رو صرف درهای بسته و پنیری که تمام شده یا چیزی واسمون نداره بکنیم حالا این میخواد رفتارهای غلطمون باشه یا هر چیز دیگه؛ امروز بعد نوش جان کردن اولین قسمت عزت نفس و انجام تمرین اون دوست داشتم یه هدیه به خودم بدم و ایده خاصی هم واسش نداشتم البته تا اینکه بعد تعطیل شدن از محل کارم یه دفعه یه حسی بهم گفت برو فلان جا یه قهوه بخور که قبل اون من فقط خرید آنلاین داشتم ازشون و البته اینقدر کارشون حرفه ای و تخصصی هست که تمام وقتشون رو کذاشتن برای فروش قهوه و تجهیزات اون و سرو قهوه اصلا ندارن که من نمی دونستم ولی وقتی رفتم کفتم اِ سرو قهوه ندارید که مسئول اونجا بهم گفت برای شما که البته داریم و یه قهوه ۱۰۰درصد عربیکا عــــالی واسم زدن و نوش جان کردم که موقع حساب کردن هم اصلا راضی نشد هزینه ای دریافت کنند که همینم ارتباطه خودش نتیجه کار کردن روی خودم هست که الان خــــــیلی راحت تر ارتباط میگیرم با آدما چیزی که قبلا واسم سخت بود مخصوصا اگر جنس مخالف و مخصوصا اگر از نظر موقیعت اجتماعی و مالی بالاتر از من می بود ولی الان واسم خـــــــــیلی راحت تر شده و بابت یان به خودم افتخار میکنم یا عادت های دیگه مثل نه گفتن هایی که حتی زمانی که روی خودم آگاهانه کار کردن رو شروع کرده بودم واسم سخت بود و رودربایست هایی که باعث میشد نتونم نه بگم یا اگر هم گفتم عذاب وجدان مییگرم یا جونم درمیاد تا بگم مخصوصا مثلا تو حیطه کاری ام هر پیشنهادی میشد قبول میکردم که همین پیشنهادها هم البته نتیجه کار کردن روی خودم بوده ولی الان کم کم داره راحت تر میشه واسم نه گفتن ها و الانم خـــــِلی راحت تر شده مثلا نسبت به سال گذشته؛ همین دو روز پیش یه نفر که آدم خیلی خوبیه و احترام زیادی واسش قائلم و تو یکی از برنامه های موسسه ام کلی بهم کمک کرد برای انجام کاری بهم پیشنهاد داد و همون لحظه گفت چون مادرم مسئول این کاره با ایشون صحبت کنید ولی من خـــــیلی راحت اول تشکر کردم بابت اعتمادشون و بعد خیلی محترمانه گفتم که من به این فیلد علاقه ای ندارم؛ که این مثل هر چیز دیگع تکاملی در من بهتر شده مثل مریم جون که چــــــقدر قشنگ دیگه رفتار مرغها رو متوجه میشه و در بهترین زمان هدایت میشه تا صحنه هایی رو ببینه که در حالت عادی اصلا ممکن نیست مثل تخم گذاشتم مرغی خانوم امروز که تخم گذاشتنش رو داغ داغ برای اولین بار با هم دیدیم😍، خــــــــــدای من چقدر خوشرنگ بود اون لحظه اول که مرغی خانوم تلپ انداختش😍برق میزد اصلا😍 ، خدایا شــــــــــکرت چقدر تخم مرغ 😍، خـــــــــدای من شکرت برای این همه زیبایی هایی که دیدم، مامان طلا رو ببین بچه هاش هم بدنیا اومدن چه مامان خانوم جذابی هستی شما طلاخانــــــــــوم😍 ، مثل تخم گذاشتن جیلی عزیز و خوابیدنشروی تخم ها که چی هست بغیر از جریان زیبای هدایت که اصلا استاد و مریم جون رد نمیشن از این نقطه ولی این دفعه یه حسی بهشون میگه و یه صحنه زیبای دیگه رو می بینن تا بیشتر لذت ببرن، عــــــــــزیزم چــــــــقدر هم مرتب تخم هاش رو کنار هم گذاشته بود و روی اونا با ارامش خوابیده بود

    خــــــدایا شکرت برای صحنه بــــــــی نهایت زیبای بیرون اومدن دسته جمعی بروبچ از چیکن تراکتور، چــــــــقدر دیدنی بود چــــــــــــقدر زیبا بود، بـــــــــــراونی پسر چقدر خوشحالم دوباره دیدمت چقدر تو بی نظیری پسر چــــــــقدر تو نجیبی آخه پسر ، چه پروازی میکرد جیل ، عــــــالی بود

    خـــــدای من تخم های جدید داک مهاجر رو ببین چقدر قشنگ و حرفه ای از پرزهای خودش روی تخم ها ریخته که در امان باشند یا طلاخانوم رو بگو خـــــدای من چـــــــقدر قشنگ و تمیز تخم هایی که زیرش بودن و جوجه های ناز ازشون دراومده رو خودش کرده داخل هم اونم چـــــــقدر تمیز و مرتب اونم نهیهدونه نه دو دونهنه سه دونه که هشت تا پوسته تخم مرغ رو داخل هم گذاشته این طلاخانوم تو فوق العاده ای طلاخانون فوق العاده، مغرور جـــــــــذاب😍🔥💃خدایا شـکرت چــــــقدر طبیعت واسمون درسها داره، چقدر از این پرادایس درسها گرفتم من چـــــقدر باورهام رشد کرد و بزرگتر شد، خدایا شــــــــــــــکرت؛ امروز یه اتفاق زیبای دیگه شاید کوچیک ولی من یاد گرفتم همین کوچیک ها هستن که زندگی من رو هر روز زیباتر میکنه و من رو رشد میده، اولش نیمخواستم بنویسم چون ذهنم میگفت این چیه بابا نمی خواد بگی، ولی گفتم نه من میگم مهم نیست حتی اگر واسه همه بچه هایی که میخوننش چیز کوچیکی باشه، می نویسم چون این نتیجه کار کردن من روی خودم هست می نویسمش که بعدا که برگشتم و خوندمش ببینم من چی بودم و چـــــــــقدر رشد کردم همینطور که همین الان من نسبت به سال گذشته ام کـــــــلی رشد کردم از نظر روابط و سلامتی و مالی و و و و ، امروز یه آقایی اومده بود خونه مون که واسه انجام یه سری تعمیرات که پدرم برای اولـــــــین بار جلو این اقا از من خواست چهارپایه رو با هم ببریم که اون اقا استفاده کنه رفتاری که قبلا اتفاق نمی افتاد ولی الان که تغییر کردم و دارم سعی میکنم با کار کردن مستمر روی خودم ؛ داره اتفاق میفتته؛ آره قانون لــــــاجرم جواب میده

    کلا نمد؛هولاء و هولاء

    یا مثلا در حین نوشتن همین کامنتم تو همین جملات اخر لب تابم قفل کرد و معمولا همیشه خاموشش میکردم بعد درست و اکی میشد ولی این سری گفتم این کامنتی که نوشتم رو دوست دارم چون مثل خیلی کامنت های دیگه ام اصلا ایده ای واسه نوشتن نداشتم ولی هر جمله که مبنوشتم بعدیا بهم گفته میشد واسه همین دوست دارم همین باشه من لب تابم رو خاموشـنمیکنم و میخوام برخلاف دفعه های قبل و معمول خودش درست بشه(چون اگه خاموش میکردم کامنتم میپرید) مشغول انجام کارهای دیگه شدم بعد الان اومدم خودش درست شد💃😍

    خدایا شـــــــــــــکرت…مریم عزیزم سپاسگزارم برای این فایل های عــــــالی واسه صحنه های جذابی که واسمون میگیری که علاوه بر زبان گویا و حرفه ای تصاویر خودتم خــــــــیلی خرفه ای و عالی توضیحات لازم و درسهایی که گرفتی رو هم میگی؛ من عـــــــــــــاشقتم شدیـــــــــــد😍😘😍😘

    هر لحظه مون توحیدی تر و ثروتمندتر در تمام جنبه ها در پناه رب الـــــعالمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    مصطفی خدابخشی گفته:
    مدت عضویت: 2043 روز

    بنام خداوند مهربان

    سلام و درود به خانواده صمیمی عباسمنش

    چقدر این پارادایس زیباست و چقدر این دریاچه آروم رو دوستش دارم.

    چقدر این سبزی درختان و چمن های پرادایس چشم نوازه

    چقدر زیباست این غروب زیبای آفتاب تو بهشت

    مچکرم از مریم جان بابت تصویر کشیدن اینهمه زیبایی

    ممنونم از مریم جان بابت درس های مهمی که به ما میده.

    چقدر تخم کردن این مرغ درس داشت.

    اینکه متوجه شدم چقدر چسبیدم به عادت هایی که گاهی جز دردسر چیزی برام ندارن…جز تلف کردن وقت ارزشمندم هیچی برامن ندارن.

    جز کشتن و هدر دادن عمرم…

    و چقدر شجاعن اون کسایی که تغیر میکنن…عادت های قدیم رو میشکنن…باورهای خوب میسازن…و در یک کلام:

    پای تصمیم های خودشون می ایستن.

    اینجا فهمیدیم اگه ما این مرغ باشیم و بخوایم حالا بخاطر شرایطی که داریم اون تخم رو نزاریم و بگردیم دنبال ”جای مناسب”…

    چقدر وقت باید تلف کنیم

    چقدر باید بگردیم دنبال جای مناسبی که حالا هم توسط مریم جان کور شده ولی بازم دست بردار نیستیم و سعی میکنیم اون مانعی که زورمون هم بهش نمیرسه رو برداریم…

    بجای اینکه روی نقاط ضعف و دیگر عوامل خودمون کار کنیم.. دنبال اون ”جای امنه”میگردیم و کلی از وقتی که میشد لذت ببریم و با عشق دنبال کرم خوشمزه ها بگردیم رو خودمون از دست دادیم…

    به طرز عجیبی یاد عزت نفس میافتم وقتی این داستان مرغمون رو میبینم.

    اگه عزت نفس داشتم همونجا تخم میذاشتم تو نستینگ باکس

    شاید کمبود عزت نفسه که نمیزاره همونجا کار رو انجام بدم و دارم الکی دنبال جای امن تری میگردم و وقت خودم رو دارم تلف میکنم.

    آخرش هم با کمک مریم جان که مرغ تخم گذاشت…اون آب خوردن بعدش معلوم بود کلی آسودگی و خیال راحت پشتش بود…

    چقدر اون صحنه باز شدن در مرغ ها قشنگ بود…

    همه آزاد شدن…

    این آزادی عجب نعمت بزرگیه..خیلی ها مون یادمون میره که آزادی چه نعمت بزرگی هست و باید بابتش شکرگذار باشیم.

    اون صحنه دویدن مرغ ها برام جالب بود و از مریم جان باز هم تشکر میکنم بخاطر اشتراک گذاشتن این تیکه از زندگی در بهشت.

    تحسین میکنم زیبایی های پارادایس و ثروت شما رو استاد عزیزم که اینقدر آزادی به شما داده که میتونید اون چیزهایی رو دنبال کنید که عاشق شون هستید.

    سپاسگذارم استاد عزیزم که نشون میدید ما هم میتونیم به همچین آزادی مالی و زمانی برسیم و داشته باشیمش تو زندگی مون.

    خدایا شکرت.

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    چقدر خوبه که ماهم میتونیم باورهای قشنگتری بسازیم که ما هم میتونیم ثروت و نعمت و برکت رو وارد زندگی مون کنیم و باورهایی رو بسازیم که به ما احساس بهتری میده…

    خدایا شکرت بخاطر سریال زندگی در بهشت

    خدایا شکرت بخاطر طبیعت زیبای پارادایس

    خدایا شکرت بخاطر نعمت هات

    خدایا شکرت بخاطر ثروت هایی که همیشه در حال باریدن هستن.

    خدایا شکرت بخاطر قوانین ثابت کیهانی

    خدایا شکرت بخاطر عشق

    خدایا شکرت بخاطر نگاه توحیدی به زندگی

    در پناه الله مهربان شاد و ثروتمند و سالم باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    زهرا حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2335 روز

    به نام یاری دهنده رهنما

    سلام بر اساتید جان و سلام بدوستان مسیر بهشتی

    خداوند‌مهربان را شکر که روزی دیگه رو روزیم کرد تا زندگی کنم و لذت ببرم و تجربه کنم و بزرگتر شم

    خدا زو شکر که چشمام همه زیبایی های دنیا رو میبینن و وجودم زندگی رو حس و تجربه میکنه و میدونم زنده هستم و از ابن نعمت ایتفاده میکنم

    خدایا شکرت که قسمت ۱۷۰ سریال زندگی در بهست رو نصیبمون کردی تا ببینیم و در آگاهی هاش و لذت هاش غرق بشیم

    غرق در این طبیعت بکر و لذت آفرین

    خدا رو شکر که میتونیم پرادایس زیبا رو ببینیم و با حال خوب شما عزیزان دل، همراه بشیم

    مریم نازنینم سپاس بی نهایت از وجودت ارزشمندت که چشمامون رو منور میکنی به دیدن این همه زیبایی و با دیدن همه این سرسبزی و طراوت وجودم تازه میشه

    داستم دقت میکردم اون برگهای قهوه ای مرده که سالخا مونده بودن رو که ترتمیز کردید، چقدر چمن تر و تازه سبز شده و هر بار چقدر این زمین نفس میکشه و شکر میکنه وجود شما رو که زندگی رو در اینجا به جریان انداختید

    خدا رو شکر بابت همه این ثروت و‌نعمت بی انتخا که اینجا جمعه و شما دارید حضورا بهره میبرید و ما از راه دور با عشق و تجسم مثبت، جوری که حالمون خوبه نه اینکه نا امید باشیم و حسرت بخوریم

    خدایا چقدر با وجود این مرغ و خروسا بهشتمون زنده تر از همیشه هست

    عزیزم این لپی دلش میخواد پیش مامان طلا تخم بذاره

    عادت کرده و براش ترک عادت، سخته

    اما شما چقدر عالی گفتید که ماخا باید هر بار تغییر کنیم داوطلبانه قبل از اینکه جهان با چک و لگو‌گوشمالی بخواد تغییرمون بده

    جوری که سختکون باشه و عذاب بکشیم

    خدایا شکرت

    چقدر لحظه تخم گذاشتن این لپی جون زیبا بود و شما عجب شمار لحظه ای کردید

    خدایا شمرت که زندگی اینجا با حال خوب و لذت در جریانه

    اون صحنه باز شدن در چیکن شا و رهایی مرا زیبا بود و چقدر برای جریان زندگی لحظه شماری میکردن و هیجان داشتن

    کاش ما هم لذت بردنمون و شور و شوق زندگیمون همیشه مثل اینا باشه فارغ از هر تضاد و خواسته و ناخواسته ای که در زندگیمون داریم

    هزاران تبریک بابت تولد جوجه های جدید و یه نسل شاد و سالم از مرغا و ان شالله بوقلمون و مرغابی رو داشته باشیم

    الهی شکر که همه مدل ثروت و فراوانی داریم چون شما در مدار دریافت این همه فراوانی هستید

    خدایا شکرت بابت این دریاچه بزرگ و شاداب که همیشه آب تازه و فرش در جریانه

    خدایا شکرت بابت این مدار بالا که بایق ابن همه نعمته و‌ما هم لذت میبریم از دیدن و حس همه اونها

    سپاسگذارم و ایام به کام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: