https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/05/abasmanesh-9.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-05-26 04:39:382021-05-29 05:47:49سریال زندگی در بهشت | قسمت 170
118نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
لپیم هی کار خودشو میکرد و جایی رو انتخاب کرده بود برای تخم گذاشتن ک اونو ب زحمت مینداخت ما هم خیلی شبیه ب کار لپی کارو برای خودمون سخت میکنیم و برای اینکع تغیر نکنیم خودمونو ب هر ابو اتیشی میزنیم ولی ب قول مریم باید تغییر کنیم قبل ازینکه قانون الهی مجبورمون کنه.
و صحنه زیبای دریاچه ک من هردفعه منو ب وجد میاره
غروب زیبای پارادایس
برونی زیبای براق
صحنه دویدن مرغیا بعد از باز شدن در ک انگار بچه ها از مدرسه تعطیل میشن و اینکه مستقیم رفتن زیر پل برای اب خوردن
تصویر استاد ک هروقت میبینم حالم جا میاد
و ساعت استاد ک خیلی هردفعه چشممو میگیره
ماجرای تاووسها و اینکه استاد میگف دوس داره ازاد باشن و از طبیعت لذت ببرن
جیل زیبا ک ی گوشه دنجی برای خودش ب دور از هیاهو انتخاب کرده بود و تخم کنه
و دیدن صحنه تخم کردن لپی هم خیلی جالب و دیدنی بود
جوجه های ناناز مرغ حناییه و جذبه ای ک ب عنوان مامان گرفته بود
جوجه کوچولوی نازی ک تو دستگاه ازتخم اومده بود بیرون
خیلی صحنه های زیبا و ارامشبخشی دیدم
خدایاشکرت بابت این همه زیبایی این همه نعمت این همه نظم الهی تو طبیعت
خدایاشکرت و هزاران بار شکرت بابت ابن ادمهای دوست داشتنی این بهشت رو زیباتر کردند خدایاشکرت واقعا.
چقدر زیبایی تو این قسمت وجود داشت که زبان قاصره از بیانش و هضمش برام مشکل پیش خودم میگفتم الان این صحنه ها واقعیه یا رویاست
خدایا هزاران بار شکرت برای این عظمت و شکوه و زیبایی خلقت و طبیعت و کائنات
مگه میشه اون لحظه قشنگ تخم گذاشتم لپی اون لحظه هدایت شدن به جیل و خوابیدن رو تخم هاش اون لحظه دیوانه کننده ازاد شدن مرغ و خروسا و دویدنشون تو پرادایس کنار براونی ببینی و اشک تو چشات جمع نشه
خدایا من مسحور تماشای این طبیعت شدم دریاچه ارام ابرهای تپل زیبا اسمون ابی کلبه چوبی روی اب درختای سبز و این حیوانات دوست داشتنی
چون دیشب عروس هلندیم بالش زخم شد من خیلی براش غصه خوردم اصلا هم هواسم نبود که نباید ناراحت بشم ولییییی همون موقع به خدا گفتم این جوجه رو خودت به وجود اوردی خودتم مواظبش باش
امروز رفتم و یه سر بهش زدم خدا رو شکر خیلی حالش بهتر بود یه کم نازش کردم باهاش حرف زدم و چه قدررررر این پرنده باهوشه و خوب گوش میکنه
یه کم بهش پسته دادم و بردمش پیش اجی و داداش هاش
و حس و حالم خیلی خوب شد بعد از اعتماد به خدا
متشکرم استاد فایلتون عاااااالی بود
منم همین جور قربون صدقه جوجه هام میرم و بقیه یواشکی یا اشکار بهم میخندن ولی اصلااااا برام مهم نیست مهم اون حس خوبیه که از این پرنده میگیرم که از خیلی از ادم ها نمیشه گرفت
سلااامممم ،خدمت همه دوستان عزیزم واستاد عباس منش گرامی
این فایل برای من مهم ترین جاش که نکته داشت اونجا بود که مرغه عادت بد کرده بود ؛ومیومد خودش رو اذیت میکرد من هم این موضوع رو که دارم بازندگی خودم مطابقت میدم میبینم که من هم عادتهای بدی دارم که سالها دارم ازش ضربه میخورم امید وارم که حالا دستی از دستان خداوند بیاید ومرا کمک کنم والان که فکر میکنم این پروردگار مهربانی که خانم شایسته رو دستی کرد که مرغ این کار رو انجام نده به من هم کمک خواهد کرد به شرطی که ایمان داشته باشم وادامه بدم ،وبا توجه به صحبتهای سیدفکر میکنم. که اون دستی که مرا نجات خواهد داد:( یاری خواستن از خدا ودر درجه بعد سعی خودم خواهد در همه جنبه ها نه فقط فیزیکی!!) و ناله زاری کردن من کاری رو پیش نخواهد برد ازخداوند متعال خواستارم که به من ایمانی دهدکه به من جرأت تغییر داشته باشم
ایمانی دهد که در شرایط اظطرار موحد باشم
ایمانی دهد که آزاد باشم وابسته به چیزی یا عادتی نباشم.
ایمانی دهد که برای خودم زندگی کنم نه برای دیگران.
و….هزاران خواسته دیگر که خواستارم …
هرچه بیشتر میگذره من بیشتر متوجه میشم که خدا به من قدرت اختیار واراده داده و من مسئول زندگی خودم هستم.
در مرغها واین ویدیو هم بگم که من عاشششق مرغ وخروس هستم اصلا وقتی من میرفتم خانه مادربزرگم همش دنبال مرغ وخروس ها بودم واذیت میکردم ومرغ کُرچ تو ده ما زیاد نبود ومن عاشق مرغهایی که تازه جوجه در میارن هستم یکی تو دِه ما بود چندتاجوجه پشت سرش وقتی راه میرفت، میرفتن به دنبال مادرشون، من عشق میکردم. تو ده ما مثل استاد عباس منش به مرغا اهمیت نمیدن مرغ خودش تونست جوجه در بیاره ،دربیاره !!!نمیتونست زحماتش بی فایده بود چون اکثرا مردم دنبال کارهای خودشون بودن .
من واقعا از این ویدیو لذت بردم هم به خاطر درسش هم به خاطر مرغا!!!
سلام به استاد عزیزم ومریم جان خوش قلبم وهمه ی دوستان هم مسیرم، استاد امروز صبح هم روزم رو بادیدن بهشتتون شروع کردم ومثل همیشه پرازدرس ، پرازآگاهی، خانوم مرغی هم مثل آدمها چقدر روی عادتی که داشت پافشاری میکرد ودوست نداشت خودش رو تغییر بده ، استاد من ازاون روزی که باشما آشناشدم خیلی راحت نکات ضعف خودم رو پیدامیکنم وباانگیزه دوست دارم تغییرشون بدم، اون لحظه ی آزادی مرغها چقدر لذت بخش بود من خودم 20ساله که باشغل همسرم رنگ آزادی تو زندگیمون خیلی کمرنگ شده کارش دولتیه وباید همیشه طبق میلشون بریم مسافرت ولی خداروشکرکه داره بازنشسته میشه وی شغلی رو شروع کرده که خیلی آزادی داخلش هست ، به نظرمن آزادی خیلی توزندگی تاثیر زیادی داره ، استاد من قبل ازآشنایی باشما روستا رودوست داشتم ولی همیشه باهمسرم مخالف بودم یعنی پنهان می کردم که روستارودوست دارم چون به دلیل باورهای اشتباهم فکرمیکردم بی کلاسیه، ولی خودم حس خوبی که درروستای پدرشوهرم میگرفتم رو میفهمیدم، حالا که بااستادی آشناشدم که لذت میبرم وازش یادگرفتم که برای دل خودم زندگی کنم وتصمیم گرفتم توی روستای همسرم ویلای قشنگی بسازم، چه قدر اون آب خوردن مرغها زیر پل جالب بود همشون میومدن زیر پل آب میخوردن، چقدردیدن این مرغها به انسان آرامش خوبی میده وهدایت رو میشه توی حیوانات هم دید قربون خدایی برم که هروقت هدایت خواستم هدایتم کرد، بازهم ازشماخیللللللی تشکر میکنم به خاطر تهیه کردن این فایلهای زیبا که ماهم بدونیم وبه این باوربرسیم که میشود هرطوری که بخواهی زندگی کنی فقط باید خودت بخواهی وحرکت کنی باایمان، به قول استاد ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است، امیدوارم هرکجاکه هستید درپناه الله یکتاشاد، سربلند سلامت، ثروتمند وسعادتمند دردنیاوآخرت باشید
سلام و درود فراوان خدمت استاد عباسمنش عزیزم و مریم جان عزیز استاد الهی شکر که شما توی این دوران که خوب دیدن شرایط ،کار سختی برای خیلی ها شده، بهترین تجربیاتتون رو با ما به اشتراک میزارید، یکی از خواسته هام دیدن فلوریدا و تمپا شده باتوجه به وصف زیبایی هایی که شما تلاش میکنید و با ما به اشتراک میزارید. برای حضورتون در زندگیم، و اینکه دستان خداوند برای زیباتر کردن نگاه و تفکرمون هستید خداوند رو هزاران هزار بار سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم.پایدار باشید وبمانید و انشالله همیشه در اوج بدرخشید. دوستتون دارم
به نظرم هرکس فایل نشانه ی من رو توش به دنبال چیزی میگرده که پاسخ ابهام و مسئله خودشه
و من چیزی که توجهم رو جلب کرد حرکت دسته جمعی مرغ ها به زیر پل برای خوردن آب بود
درحالیکه همه جا آب بود و لزومی هم برای رفتن زیر پل نبود ، شاید چون یه تعدادی میرفتن همه لازم میدیدن برن همونجا فقط آب بخورن و با بقیه همراه بشن ولی یه دونه مرغ بود که با بقیه همراه نشد و راحت رفت همون قبلتر لب آب و آبشو خورد و به بقیه هم کاری نداشت که اکثریت کجا میرن اینم دقیقا همونجا بره و با اونا لزوما همراه شه
با اینکه به شدت دنبال ساختن سبک شخصی ام ولی خب گاهی نجوا ها هستن دیگه و این که آدم میبینه یه تعداد کثیری از آدما یه سمتی میرن و تو میخوای یه سمت دیگه بری اولش یکم ترسناک شاید به نظر بیاد ولی بعد میگی خب آیا من میخوام نتیجه ای که اونا گرفتن رو بگیرم ؟؟؟
خب مسلماَ جواب خیرررر هستش، خب وقتی نمیخوام جواب اونا رو بگیرم نباید راه اونا رو برم
گاهی بخاطر شرک میخوایم همراه بقیه باشیم که دلمون قرص تر باشه که همراه داریم و خیلیا هستن
درحالیکه فراموش کردیم پس هرکس به خداوند توکل کند خداوند برایش کافیست، خدایی که از رگ گردن نزدیکتر و به ظاهر و باطن ما آگاهه
یا هم بخاطر نپذیرفتن مسئولیت زندگی که بخوان مسئولیت نتیجه رو بندازن گردن دیگران
گاهی هم بخاطر ضعف عزت نفسه یا هرچی
در کل توی مسیر ساختن سبک شخصی طبیعیه که نجواها بیان تردیدها بیان و شیطان وسوسه ام کنه و… ولی ایمان به تنها قدرت مطلق جهان و ایمان به خودم کمکم میکنه که پیش برم و بدونم که مسیر درست مسیریه که بهم آرامش قلبی میده نه مسیری که بقیه فکر میکنن درسته یا میگن درسته،
در مصداق آوردن برای حرفم یه زمانی که مسافرت بودم لب یه رودخونه با یه چوپان مهربون برخورد کردم و یه چیز جالبی گفت ، گفتش باید الان که جریان آب شدید شده خیلی لب رودخونه مراقب گوسفندا باشم آخه گوسفندا یه خصلت دارن که اگه یکیشون رفت تو آب همه به نوبت تند تند دنبالش میرن تو آب و دیگه نمیشه جلوشون رو گرفت انقدر که همه هجوم میبرن دنبال هم برن و اینحوری تو این فشار آب همشون هلاک میشن.
این حرف برام خیلی درس داشت
حکایت بعضی آدماست که الکی دنباله روی یه مسیرن که نمیدونن چرا
یا حکایت اینکه بخوایم دنباله روی اکثریت مردم باشیم
دقیقا یاد حرف استاد افتادم که میگفت من توی زندگیم اصلا مثل گوسفند عمل نکردم و فکر کنین به دلیل کارا و رفتاراتون و هرچیزی رو نپذیرید
واقعا طبیعت به ما درسهای خوبی میده وقتی بهش دقیق تر نگاه میکنیم
ما بالکن اتاقمون رو به خاطر اینکه یاکریم ها و کبوترها مدام بهش تردد داشتن و کثیف کاری میکردن؛ توری کشیدیم ولی امروز که من توی خونه هم تنها بودم یه کبوتر تپل مپل از صبح نمی دونم چطوری اومده توی بالکن و مدام خودش رو به توری میکوبید و دیگه راه خروج رو پیدا نمیکرد؛ منم کلا میترسم که به هر نوع حیوونی دست بزنم به خصوص که این کبوتره از اینور به اونورم پرواز میکرد؛ خیلی سعی کردم با خودم کلنجار برم و به شیوه مریم جون برم بگیرمش و نجاتش بدم ولی آخر سر جراتش نیومد که نیومد؛ نهایت رفتم براش آب و غذا گذاشتم که گشنه نمونه
الان برام جالب بود که اومدم این فایل زندگی در بهشت رو دیدم و مریم جون یک دستی و یک دست دیگه دوربین به دست؛ این لپو خانومه فراری از تغییر رو خیلی حرفه ای گرفت و بغل کرد
این فایل کوتاه سراسر زیبایی بود از مناظر شبیه به نقاشی بگیر تا این مرغ و خروسهای بامزه
اون صحنه ای که در باز شد و مرغ و خروسها دویدن بیرون؛ منو یاد این مدارس پسرونه انداخت وقتی که زنگ خونه میخوره:)
بابت نشون دادن این همه زیبایی و درسهای طبیعت ازتون ممنونم
سلام.من تازه عضو این سایت شدم.چقدر این فیلم آرامش بخش بود،بیشتر از من خودتون لذت میبردید ،خدارو شکر می کنم برای این همه نعمت و زیبایی،این فیلم دقیقا رویای من بود،همیشه این رویا رو داشتم و دارم و امروز فیلم رویاهای خودم رو دیدم.
به قول خدای مهربون،بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را.چقدر زیبا و شگفت انگیز،ثانیه به ثانیه زندگی ما شگفت انگیزه.از شما متشکرم که خوشیها و نعمتهاتون رو با ما به اشتراک میگذارید.خوشیهاتون روز افزون باد.
سلام دوستان عزیزم
وای چقدر با دیدن این فایل من اکلیلی شدم
چقدر مریم جان بامزه داشت با لپی حرف میزد
لپیم هی کار خودشو میکرد و جایی رو انتخاب کرده بود برای تخم گذاشتن ک اونو ب زحمت مینداخت ما هم خیلی شبیه ب کار لپی کارو برای خودمون سخت میکنیم و برای اینکع تغیر نکنیم خودمونو ب هر ابو اتیشی میزنیم ولی ب قول مریم باید تغییر کنیم قبل ازینکه قانون الهی مجبورمون کنه.
و صحنه زیبای دریاچه ک من هردفعه منو ب وجد میاره
غروب زیبای پارادایس
برونی زیبای براق
صحنه دویدن مرغیا بعد از باز شدن در ک انگار بچه ها از مدرسه تعطیل میشن و اینکه مستقیم رفتن زیر پل برای اب خوردن
تصویر استاد ک هروقت میبینم حالم جا میاد
و ساعت استاد ک خیلی هردفعه چشممو میگیره
ماجرای تاووسها و اینکه استاد میگف دوس داره ازاد باشن و از طبیعت لذت ببرن
جیل زیبا ک ی گوشه دنجی برای خودش ب دور از هیاهو انتخاب کرده بود و تخم کنه
و دیدن صحنه تخم کردن لپی هم خیلی جالب و دیدنی بود
جوجه های ناناز مرغ حناییه و جذبه ای ک ب عنوان مامان گرفته بود
جوجه کوچولوی نازی ک تو دستگاه ازتخم اومده بود بیرون
خیلی صحنه های زیبا و ارامشبخشی دیدم
خدایاشکرت بابت این همه زیبایی این همه نعمت این همه نظم الهی تو طبیعت
خدایاشکرت و هزاران بار شکرت بابت ابن ادمهای دوست داشتنی این بهشت رو زیباتر کردند خدایاشکرت واقعا.
سلام سلام سلام
چقدر زیبایی تو این قسمت وجود داشت که زبان قاصره از بیانش و هضمش برام مشکل پیش خودم میگفتم الان این صحنه ها واقعیه یا رویاست
خدایا هزاران بار شکرت برای این عظمت و شکوه و زیبایی خلقت و طبیعت و کائنات
مگه میشه اون لحظه قشنگ تخم گذاشتم لپی اون لحظه هدایت شدن به جیل و خوابیدن رو تخم هاش اون لحظه دیوانه کننده ازاد شدن مرغ و خروسا و دویدنشون تو پرادایس کنار براونی ببینی و اشک تو چشات جمع نشه
خدایا من مسحور تماشای این طبیعت شدم دریاچه ارام ابرهای تپل زیبا اسمون ابی کلبه چوبی روی اب درختای سبز و این حیوانات دوست داشتنی
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
سپاس فراوان از استاد نازنین و مریم عزیز️️️
سلام این فایل هدایت امروز من بود و چه به موقع…
چون دیشب عروس هلندیم بالش زخم شد من خیلی براش غصه خوردم اصلا هم هواسم نبود که نباید ناراحت بشم ولییییی همون موقع به خدا گفتم این جوجه رو خودت به وجود اوردی خودتم مواظبش باش
امروز رفتم و یه سر بهش زدم خدا رو شکر خیلی حالش بهتر بود یه کم نازش کردم باهاش حرف زدم و چه قدررررر این پرنده باهوشه و خوب گوش میکنه
یه کم بهش پسته دادم و بردمش پیش اجی و داداش هاش
و حس و حالم خیلی خوب شد بعد از اعتماد به خدا
متشکرم استاد فایلتون عاااااالی بود
منم همین جور قربون صدقه جوجه هام میرم و بقیه یواشکی یا اشکار بهم میخندن ولی اصلااااا برام مهم نیست مهم اون حس خوبیه که از این پرنده میگیرم که از خیلی از ادم ها نمیشه گرفت
سپاس از شما و همسر خوش ذوقتون
بسم الله الرحمن الرحیم
سلااامممم ،خدمت همه دوستان عزیزم واستاد عباس منش گرامی
این فایل برای من مهم ترین جاش که نکته داشت اونجا بود که مرغه عادت بد کرده بود ؛ومیومد خودش رو اذیت میکرد من هم این موضوع رو که دارم بازندگی خودم مطابقت میدم میبینم که من هم عادتهای بدی دارم که سالها دارم ازش ضربه میخورم امید وارم که حالا دستی از دستان خداوند بیاید ومرا کمک کنم والان که فکر میکنم این پروردگار مهربانی که خانم شایسته رو دستی کرد که مرغ این کار رو انجام نده به من هم کمک خواهد کرد به شرطی که ایمان داشته باشم وادامه بدم ،وبا توجه به صحبتهای سیدفکر میکنم. که اون دستی که مرا نجات خواهد داد:( یاری خواستن از خدا ودر درجه بعد سعی خودم خواهد در همه جنبه ها نه فقط فیزیکی!!) و ناله زاری کردن من کاری رو پیش نخواهد برد ازخداوند متعال خواستارم که به من ایمانی دهدکه به من جرأت تغییر داشته باشم
ایمانی دهد که در شرایط اظطرار موحد باشم
ایمانی دهد که آزاد باشم وابسته به چیزی یا عادتی نباشم.
ایمانی دهد که برای خودم زندگی کنم نه برای دیگران.
و….هزاران خواسته دیگر که خواستارم …
هرچه بیشتر میگذره من بیشتر متوجه میشم که خدا به من قدرت اختیار واراده داده و من مسئول زندگی خودم هستم.
در مرغها واین ویدیو هم بگم که من عاشششق مرغ وخروس هستم اصلا وقتی من میرفتم خانه مادربزرگم همش دنبال مرغ وخروس ها بودم واذیت میکردم ومرغ کُرچ تو ده ما زیاد نبود ومن عاشق مرغهایی که تازه جوجه در میارن هستم یکی تو دِه ما بود چندتاجوجه پشت سرش وقتی راه میرفت، میرفتن به دنبال مادرشون، من عشق میکردم. تو ده ما مثل استاد عباس منش به مرغا اهمیت نمیدن مرغ خودش تونست جوجه در بیاره ،دربیاره !!!نمیتونست زحماتش بی فایده بود چون اکثرا مردم دنبال کارهای خودشون بودن .
من واقعا از این ویدیو لذت بردم هم به خاطر درسش هم به خاطر مرغا!!!
سلام به استاد عزیزم ومریم جان خوش قلبم وهمه ی دوستان هم مسیرم، استاد امروز صبح هم روزم رو بادیدن بهشتتون شروع کردم ومثل همیشه پرازدرس ، پرازآگاهی، خانوم مرغی هم مثل آدمها چقدر روی عادتی که داشت پافشاری میکرد ودوست نداشت خودش رو تغییر بده ، استاد من ازاون روزی که باشما آشناشدم خیلی راحت نکات ضعف خودم رو پیدامیکنم وباانگیزه دوست دارم تغییرشون بدم، اون لحظه ی آزادی مرغها چقدر لذت بخش بود من خودم 20ساله که باشغل همسرم رنگ آزادی تو زندگیمون خیلی کمرنگ شده کارش دولتیه وباید همیشه طبق میلشون بریم مسافرت ولی خداروشکرکه داره بازنشسته میشه وی شغلی رو شروع کرده که خیلی آزادی داخلش هست ، به نظرمن آزادی خیلی توزندگی تاثیر زیادی داره ، استاد من قبل ازآشنایی باشما روستا رودوست داشتم ولی همیشه باهمسرم مخالف بودم یعنی پنهان می کردم که روستارودوست دارم چون به دلیل باورهای اشتباهم فکرمیکردم بی کلاسیه، ولی خودم حس خوبی که درروستای پدرشوهرم میگرفتم رو میفهمیدم، حالا که بااستادی آشناشدم که لذت میبرم وازش یادگرفتم که برای دل خودم زندگی کنم وتصمیم گرفتم توی روستای همسرم ویلای قشنگی بسازم، چه قدر اون آب خوردن مرغها زیر پل جالب بود همشون میومدن زیر پل آب میخوردن، چقدردیدن این مرغها به انسان آرامش خوبی میده وهدایت رو میشه توی حیوانات هم دید قربون خدایی برم که هروقت هدایت خواستم هدایتم کرد، بازهم ازشماخیللللللی تشکر میکنم به خاطر تهیه کردن این فایلهای زیبا که ماهم بدونیم وبه این باوربرسیم که میشود هرطوری که بخواهی زندگی کنی فقط باید خودت بخواهی وحرکت کنی باایمان، به قول استاد ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است، امیدوارم هرکجاکه هستید درپناه الله یکتاشاد، سربلند سلامت، ثروتمند وسعادتمند دردنیاوآخرت باشید
سلام و درود فراوان خدمت استاد عباسمنش عزیزم و مریم جان عزیز استاد الهی شکر که شما توی این دوران که خوب دیدن شرایط ،کار سختی برای خیلی ها شده، بهترین تجربیاتتون رو با ما به اشتراک میزارید، یکی از خواسته هام دیدن فلوریدا و تمپا شده باتوجه به وصف زیبایی هایی که شما تلاش میکنید و با ما به اشتراک میزارید. برای حضورتون در زندگیم، و اینکه دستان خداوند برای زیباتر کردن نگاه و تفکرمون هستید خداوند رو هزاران هزار بار سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم.پایدار باشید وبمانید و انشالله همیشه در اوج بدرخشید. دوستتون دارم
ب نام الله هدایتگیر
سلام خدمت استاد عزیزم
و خدمت خانوم شایسته مهربان
خداروشاکر که این فایل دارم میبینم
و این فایل امروز در نشانه های من اومد
تصویر کروت زیبا در این بهشت زیبا
قبل اینکه فایل ببینم برای من نشونه اینو داره که با تغییر میشه ب اینجور بهشت رسید خدایا شکرت
درس اول در عادتهام هستم و دارم تغییر میکنم و ناخوادگاهم مقاومت میکنه یکم سخت شده تغییر
باید تلاشمو بکنم تا ب زودی تغییر کنم تا این انرژی که دارم ازش استفاده کنم
وای خدا دقیقن عادت منه که ناخوادگاه هر جور شده منو میبره ب جای قبلیم و همش میگه چن ماه دیگه بمون
چقد کروت زیباس
چقد این بهشت زیباس خدایا شکرت
استاد تغییر کرده ب اینجا رسیده من هم باید تغییر کنم
خانوم شایسته تغییر کردم از معماری که دوستش داشته گزشته تغییر کرده و ب این بهشت رسیده
وای خدا چقد حرفای نابی زدن خانوم شایسته
فرصت کم بیام الان برو تا غروب نشده لذت ببر
زمان داره از دست میره
زمان صرف رفتن ب جای همیشگی نکن
تغییر کن لذت ببر کرم بخور بازی کن
دیگه قبول کن اونجا پنیری نیست باید تغییر کنی
قبل از اینکه مجبور ب تغییر بشی
چقد درس چقد حرف خدای من چه هدایتی شدم امروز🙌♥️
خیلی راخت تخم گزاشت بدون سختی
تغییر با لذت میشه ب راحتی ب لذت رسید
چقد دوست دارم ازاد باشم
ازادی زمانی
ازادی مکانی
ازادی مالی
و خداوند هدایت کنه ب این خاسته برسم در کمترین زمان🙌
فک میکنم ب تغییر دقیقن مثل مرغا درونم پرواز میکنه
غوغا میشه درونم
چقد فایل ب موقع بود وتاثیر گزار
عاشقتونننننننننم♥️
این فایل نشونه ی امروز من بود
به نظرم هرکس فایل نشانه ی من رو توش به دنبال چیزی میگرده که پاسخ ابهام و مسئله خودشه
و من چیزی که توجهم رو جلب کرد حرکت دسته جمعی مرغ ها به زیر پل برای خوردن آب بود
درحالیکه همه جا آب بود و لزومی هم برای رفتن زیر پل نبود ، شاید چون یه تعدادی میرفتن همه لازم میدیدن برن همونجا فقط آب بخورن و با بقیه همراه بشن ولی یه دونه مرغ بود که با بقیه همراه نشد و راحت رفت همون قبلتر لب آب و آبشو خورد و به بقیه هم کاری نداشت که اکثریت کجا میرن اینم دقیقا همونجا بره و با اونا لزوما همراه شه
با اینکه به شدت دنبال ساختن سبک شخصی ام ولی خب گاهی نجوا ها هستن دیگه و این که آدم میبینه یه تعداد کثیری از آدما یه سمتی میرن و تو میخوای یه سمت دیگه بری اولش یکم ترسناک شاید به نظر بیاد ولی بعد میگی خب آیا من میخوام نتیجه ای که اونا گرفتن رو بگیرم ؟؟؟
خب مسلماَ جواب خیرررر هستش، خب وقتی نمیخوام جواب اونا رو بگیرم نباید راه اونا رو برم
گاهی بخاطر شرک میخوایم همراه بقیه باشیم که دلمون قرص تر باشه که همراه داریم و خیلیا هستن
درحالیکه فراموش کردیم پس هرکس به خداوند توکل کند خداوند برایش کافیست، خدایی که از رگ گردن نزدیکتر و به ظاهر و باطن ما آگاهه
یا هم بخاطر نپذیرفتن مسئولیت زندگی که بخوان مسئولیت نتیجه رو بندازن گردن دیگران
گاهی هم بخاطر ضعف عزت نفسه یا هرچی
در کل توی مسیر ساختن سبک شخصی طبیعیه که نجواها بیان تردیدها بیان و شیطان وسوسه ام کنه و… ولی ایمان به تنها قدرت مطلق جهان و ایمان به خودم کمکم میکنه که پیش برم و بدونم که مسیر درست مسیریه که بهم آرامش قلبی میده نه مسیری که بقیه فکر میکنن درسته یا میگن درسته،
در مصداق آوردن برای حرفم یه زمانی که مسافرت بودم لب یه رودخونه با یه چوپان مهربون برخورد کردم و یه چیز جالبی گفت ، گفتش باید الان که جریان آب شدید شده خیلی لب رودخونه مراقب گوسفندا باشم آخه گوسفندا یه خصلت دارن که اگه یکیشون رفت تو آب همه به نوبت تند تند دنبالش میرن تو آب و دیگه نمیشه جلوشون رو گرفت انقدر که همه هجوم میبرن دنبال هم برن و اینحوری تو این فشار آب همشون هلاک میشن.
این حرف برام خیلی درس داشت
حکایت بعضی آدماست که الکی دنباله روی یه مسیرن که نمیدونن چرا
یا حکایت اینکه بخوایم دنباله روی اکثریت مردم باشیم
دقیقا یاد حرف استاد افتادم که میگفت من توی زندگیم اصلا مثل گوسفند عمل نکردم و فکر کنین به دلیل کارا و رفتاراتون و هرچیزی رو نپذیرید
واقعا طبیعت به ما درسهای خوبی میده وقتی بهش دقیق تر نگاه میکنیم
الحمدلله رب العالمین
سلام
ما بالکن اتاقمون رو به خاطر اینکه یاکریم ها و کبوترها مدام بهش تردد داشتن و کثیف کاری میکردن؛ توری کشیدیم ولی امروز که من توی خونه هم تنها بودم یه کبوتر تپل مپل از صبح نمی دونم چطوری اومده توی بالکن و مدام خودش رو به توری میکوبید و دیگه راه خروج رو پیدا نمیکرد؛ منم کلا میترسم که به هر نوع حیوونی دست بزنم به خصوص که این کبوتره از اینور به اونورم پرواز میکرد؛ خیلی سعی کردم با خودم کلنجار برم و به شیوه مریم جون برم بگیرمش و نجاتش بدم ولی آخر سر جراتش نیومد که نیومد؛ نهایت رفتم براش آب و غذا گذاشتم که گشنه نمونه
الان برام جالب بود که اومدم این فایل زندگی در بهشت رو دیدم و مریم جون یک دستی و یک دست دیگه دوربین به دست؛ این لپو خانومه فراری از تغییر رو خیلی حرفه ای گرفت و بغل کرد
این فایل کوتاه سراسر زیبایی بود از مناظر شبیه به نقاشی بگیر تا این مرغ و خروسهای بامزه
اون صحنه ای که در باز شد و مرغ و خروسها دویدن بیرون؛ منو یاد این مدارس پسرونه انداخت وقتی که زنگ خونه میخوره:)
بابت نشون دادن این همه زیبایی و درسهای طبیعت ازتون ممنونم
سلام.من تازه عضو این سایت شدم.چقدر این فیلم آرامش بخش بود،بیشتر از من خودتون لذت میبردید ،خدارو شکر می کنم برای این همه نعمت و زیبایی،این فیلم دقیقا رویای من بود،همیشه این رویا رو داشتم و دارم و امروز فیلم رویاهای خودم رو دیدم.
به قول خدای مهربون،بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را.چقدر زیبا و شگفت انگیز،ثانیه به ثانیه زندگی ما شگفت انگیزه.از شما متشکرم که خوشیها و نعمتهاتون رو با ما به اشتراک میگذارید.خوشیهاتون روز افزون باد.