سریال زندگی در بهشت | قسمت 171 - صفحه 11 (به ترتیب امتیاز)

120 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ابراهیم حامدفر گفته:
    مدت عضویت: 1682 روز

    الهی صد هزار مرتبه شکر خدا بابت این همه زیبایی هر وقت سریال زندگی در بهشت را میبینم لبخند روی لبم میاد و بابت آن شکر گذار خداوند هستم و امید دارم که در آینده زندگی و شرایط برایم بهتر و بهتر می‌شود و من به تمام خواسته‌هام میرسم

    🌼🌼🌼💮💐💐🌸💮🌼🌼🌺🏵️🌻🌹🌼

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    محمد کیایی گفته:
    مدت عضویت: 1686 روز

    به نام الله یکتا🌹

    🌼خدایا سپاس گذارم که ۱۷۱ قسمت از این برنامه زیبا رو کنار بچه های زندگی در بهشت بودم و شاهد رشد همیشگی و تکامل در ساخت ویدیو ها و ایده های جدید شما بودم❇،آقا سید توی پرورش مرغ ها زمانی که بچه ها تازه به دنیا میان و یکی هم زمانی که میبینی دارن غذا میخورن و صبح به صبح مریم جون یه عالمه تخم مرغ رو جمع میکنه واقعا حس و حال آدم تغیر میکنی😊،🎗خداروشکر از موقعی که هنوز تخم مرغ بودن و مریم جون از پست تحویل گرفت تا الان که کلی زیاد شدن خیلی چیز ها یاد گرفتیم مخصوصا توی چیکن ترکتور کار خیلی ساده شده♥️

    🍀یه آگاهی جدید در کلام آقا سید عزیزم جاری شد این بود که خیلی ساده و با هزینه کم میشه به بقیه هدیه داد و این حس خوب رو ازشون دریافت کنی زمانی که دارن استفاده میکنن☯️

    💛حقیقتا این نیاز به هزینه زیادی نداره و فقط باید هوش EQ بالایی داشته باشیم چون بسیار بسیار زیاد هدیه دادن روابط رو قوی میکنه،و باعث میشه محکم بشه این همبستگی و عشق بین اطرافیان و حس قدردانی رو هم نسبت بهشون میدیم زمانی که عکس میگیریم و ازش سپاسگذاری میکنیم🔰

    💟این واقعا نکته جالبیه〰️

    💥استاد چقد جاده ای منتهی به فروشگاه زیبا بود واقعا ،خدایا شکرت💚 ویدیو های زندگی در بهشت رو به همکارم نشون دادم گفت چقد اونجا طبیعتش سبز پر رنگه😂😂 واقعا هم همینجوره آسمونشم خیلی صاف و زیباست و خداروشکر میکنم که این زیبایی ها و این آگاهی ها رو میتونم از دریچه این سریال ببینم و استفاده از قانون رو در عمل در زندگی عزیزای دلم ببینم😊♥️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    دلارز گفته:
    مدت عضویت: 2265 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی زیبا و مهربان

    سلام به دوستان عزیز هم فرکانسی

    استاد چقدر با این کلاه و لباس رنگی خوشتیپ شدید ، مرتب کردن کمد کار خودش کرد و استاد لباس پوشیدن و آغاز کردند .

    مرحبا به شما مریم بانوی زیبا ،😍

    خداروشکر 🙏

    نکته ای که در صحبتهای شما توجه من و جلب کرد ، بوقلمون ها🦃 بود

    که من اسمش و میزارم محبت افراطی …

    چرا که باعث میشه ، شخص چشمهاش کور بشه و

    چیزی که من متوجه شدم ، از محبتهای زیادی که مریم جون به جیل میکردند و نوازش ها ی پر محبتی که مریم جون از صمیم قلبش به جیل ابراز میکرد و عاشقانه جیل را نوازش میکرد ، باعث شد جیل از زندگی طبیعی خودش دور بشه و دیگه علاقه ای به عشق جفت خودش نداشته باشه و به این ترتیب در تخمهاش نطفه وجود نداشته باشه ….

    به نظر من در زندگی ما انسانها هم اینگونه اعلاقه ها هست که از طرف نزدیکان به ما ابراز میشود، اگر چه این محبتها واقعی و از ته قلب هست ولی گاعی این محبتهای افراطی ما را از مسیر زندگی طبیعی دور میکند و باعث میشود که از اون عشقی که ما باید از اون بهرمند بشیم دور بشیم

    مثل محبتهای افراطی بعضی والدین به دختر و پسرهای تازه ازدواج کرده که باعث میشه اون زوج از هم دور بشوند و عشق همسرشان را نتوانند ببینند .

    استاد عزیزم ، از شما درخواست دارم درباره این محبتهای در ظاهر مفید و در باطن مضر بیشتر برای ما صحبت کنید .

    سپاسگزارم استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    فرنگیس محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2649 روز

    سلام استاد عزیزم

    سپاس بابت این فایل زیبا و صحبت های ارزشمند شما

    خیلی خلاصه و روان توضیح دادید مراحل تکاملی خودتون رو از خرید تخم مرغ های نطفه دار تا مادر شدن همان جوجه ها و تاثیری که این جوجه ها بر محیط پارادایس گذاشتند و همچنین روند تکاملی خودتون در درست کردن خونه های مختلف و پیدا کردن عیب های آنها و دچار تضاد های مختلف شدن و برطرف کردن آن تضاد ها و بزرگ تر شدن از آن مسائل

    از یادگیری مسائل جدیدی که برای شما ایجاد شد بگذریم

    اعتماد به نفس بالایی که در شما دوباره بیشتر شد بزرگترین دستاورد استو ما باید همیشه به دنبال راهی برای افزایش اعتماد به نفس خود باشیم اما صحبتی که در دوره اعتماد به نفس کردید .

    دیشب داشتیم ازیه مسافرت کوتاه برمیگشتیم تو راه داشتم به همسرم می گفتم که چقدر شرایط فکری من نسبت به گذشته فرق کرده یک زندگی آرام و بی دغدغه میخواستم کار مشخص باشه ،زمان استراحت هم مشخص باشه، ساعت بیکاری ها مشخص باشه، زندگیم یک نظم خاصی داشته باشه زندگی ایده آل من این بود یک زندگی شبه کارمندی

    ولی الان در پروسه ای که در پیش گرفته ام که هیچ آینده مشخصی رو به چشم میبینم اما یاد گرفتم تلاش کنم الهامات م عمل کنم عمل گرا باشم به قول شما سمت خودم رو درست کنم تا خدا سمت خودش رو درست کنه و به سمت او کاری نداشته باشم به چه جوری ش کاری نداشته باشم و به الهامات عمل کنم و حرکت کنم

    دیگه اون زندگی آرام و نظم مشخص رو تو زندگی نمیخوام چون مسلما نتایج هم همون قدر آرام و طی سالیان اتفاق خواهد افتادو کوچک خواهد بود

    و مسلما یک روزی از زندگی نزیسته ای که میتونستم داشته باشم پشیمون بشم

    به همسرم گفتم استاد ما میگه مسائل حل کنیم بزرگ بشین بریم سراغ مسئله بعدی و مطمئن باشیم که روزی نیست که مسئله برای حل کردن نداشته باشید و آن روز احتمالاً روز مرگ شما خواهد بود که شما هیچ مسئله ای برای حل کردن نداشته باشید

    و شما در این فایل دقیقابه همه این مسائل اشاره کردید

    استاد من تا به الان فکر میکردم محیط پارادایس به جز محیط بیرونش تضاد خاصی برای شما نداشته

    مرسی که از موش و زنبور صحبت کردید و من متوجه شدم شما هم با اینکه قانون واقف هستید استاد ما هستید به تضاد ها برمی خورید مثل تضاد های ما و توضیح دادید که چگونه چگونه هر سال دوباره به همان تضادها برخورده و آنها را حل می کنید

    همچنین از صحبت های شما متوجه شدم که وقتی ما این مسئله را حل می‌کنیم تاثیر حل مسئله تنها به این موضوع نبوده بلکه مسائل دیگری نیز در کنار آن حل می شود

    مثلاً این پروژه نگهداری از مرغ ها و درست کردن خونه‌های متفاوت و طی کردن تکامل تون این هم باعث زیباتر شدن محیط اطراف شما شدو انرژی مثبت فراوانی که این موجودات دارند

    هم باعث تمیزی محیط اطراف شما شد

    هم باعث انرژی فراوان شد هم باعث هدفمند شدن زندگی شما شد

    و هم یادگیری خیلی از مسائل با مشاهده رفتار این موجودات زنده

    هم باعث ایجاد یک منبع درآمد شد و در نهایت هم حل کردن این مسائل باعث ایجاد اعتماد به نفس بالاتر در شما ایجاد گردید

    این صحبت تو ن رو باید آویزه گوشم کنم :که بچه ها صحبت های من برای اینه که شما بدونید زندگی مسائل مختلفی پیش میاد و با هر کردن هر مسئله مسئله دیگری با مسئله دیگری روبرو می شوید و آموزش های من برای اینکه بتونید خودتون رو مدیریت کنید از عهده حل مسائل تون بربیاید از مواجهه با مسائل نترسید.

    من احساس می کنم تا حدود شاید خیلی کم با طی کردن مسیر زندگی من با آموزش ها این روحیه در من ایجاد شده است وقتی مسئله برایم پیش می آید دیگه مثل سابق استرس نمیگیرم میتونم زود خودمو جمع و جور کنم ونسبت به اطرافیانم رفتار بهتری در برخورد با مسائل نشان می دهم البته که خیلی راه دارم کتاب آنچه که مد نظرم است برسم

    سپاس از فایلهای ارزشمند شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    فاطمه میرزایی گفته:
    مدت عضویت: 1484 روز

    سلام به استاد عباسمنش عزیز و مریم جون گل ممنون از قسمت 171 سریال زندگی در بهشت اونجا که استاد در مورد دفع موش ها و زنبورها گفتند من این رو متوجه شدم که ما هم موش های ذهنی داریم وقتی که تمرین انجام میدیم اجازه نمیدیم این موش ها و زنبورهای ذهنی رشد کنند و جولان بدن ولی به محض اینکه کنترل ذهن نداشته باشیم و تمرین انجام ندیم دوباره روز از نو روزی از نو و ادامه ماجرای منفی و احساسات منفی و…

    بازم ممنون و سپاسگزار از استاد عزیز و همسر نازنین شون امیدورام همواره شادو موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: