سریال زندگی در بهشت | قسمت 171 - صفحه 9

120 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمد جواد اسدی گفته:
    مدت عضویت: 862 روز

    چقدر من شگفت زده شدم از تیپ استاد،چقدر خوبه که آدم اینقدر متفاوت باشه و خودش باشه و تفاوت بخاطر سلیقه بوجود میاد و خیلی عالی بود این تیپ با حال با این کلاه خاص…

    چقدر خوبه که یک یادآوری شد برامون که مسائل، جزئی از زندگی هستند و باید حل شوند,چقدر خوبه که یادمون دادین که شاید موش‌ها رو بکشی اما سال آینده باز هم موش هست؛ و این باعث میشه من یاد بگیرم که همیشه مسائل هستند و ممکنه تکراری باشند اما نباید دلسرد بشم و بگم چرا دوباره این اتفاق افتاد بلکه با دید بهتر دوباره شروع کنم با توکل و حلش کنم و چقدر عالی بود سخن خانم شایسته عزیز که فرمودن: ما قراره از مسائلمون بزرگتر باشیم و چقدر خوبه به این درک برسیم و باور کنیم و عمل کنیم و توکل کنیم و آرام باشیم و خودمون رو در زمانی که مساله حل شده تصور کنیم و به لطف الله اون مساله حل بشه و اعتماد به نفس ما و ایمان ما هم بیشتر و بیشتر بشود…

    سپاس بابت این فایل ارزشمند و ممنونم از الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    Arghavan گفته:
    مدت عضویت: 1801 روز

    تکامل تکامل تکامل

    خیلی خووووب تر از پیش نهادینه شده در وجودم با این سریال که هر چیزی برای نتیجه ی بهتر دادن نیاز داره که کامل بشه

    کامل از لحاظ کیفیت

    کامل از لحاظ زیبایی

    کامل از لحاظ دانایی

    کامل از لحاظ رسیدن به خواسته

    کامل از خلق یک وسیله

    کامل از لحاظ رشد کسبو کار

    کامل از لحاظ دریافت علاقه

    خدایا سپاس واقعا که کسی در این دنیا و این زندگی هست که مارو با خیلی چیزا آشنا میکنه

    من که فکر نمیکردم اون دستگاهی که تخم مرغا رو تبدیل میکنه به جوجه یروزی برسه که بشه باهاشون ترشی تخم مرغ

    یاد قسمتهای اولی که راجع به مرغ توی سریال گفتید افتادم که مرغ چقدر میتونه مزیت داشته باشه

    پاکسازی محیط

    خوش انرژی کردن محیط

    سروصداو بازی و دعوا و حمامشون

    استاد چه خوووب دراین مسیر تکاملو هم خودتون تجربه کردید هم به ما نشون دادید

    نه تنها در بحث تکامل بلکه در بحث حل مسائل به شیوه های متعدد در من باور های بسیار خوب و قطعی شکل گرفت

    که در دوره ی شیوه حل مسائل من پاسخ خیلی از مسائل خودم رو گرفتم و حل کردم به شیوه هایی کاملا ساده و کارساز

    ولی بقول شما هر بار زندگی کارهای زیادی داره که واسش انجام بدیم و اینجوری نیست که بگیم اینکارو میکنیم تموم میشه

    به قول استاد ” زندگی یک جریانه و همیشه نیاز داره به حرکت.‌.‌.مسائل همیشه هست و باهر بار حل کردنشون ما قوی ترمیشیم کار ما اینه که از مسائلمون بزرگ تر بشیم”

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    ژاله احمدی گفته:
    مدت عضویت: 972 روز

    سلام به استاد عزیزم ومریم جان

    امروز 16 دی 1402 به وقت ایران

    این فایل نشانه امروز من بود که واقعا به جا بود

    درمورد حل مسائل من همیشه ترس از به وجود آمدن مسائل دارم و خودمو میباختم البته نسبت به قبل بهتر شدم ولی باید ریلکس تر باشم

    این جمله عالیه که فقط آدم مرده مسائل نداره

    چون زندگی همیشه درجریانه و باید مسائل باشه برای حرکت کردن و جریان داشتن و قوی تر شدن

    خدایاشکرت که همیشه در زمان مناسب مطالبی دراختیارم میزاری که همون موقع و زمان بهش نیاز دارم.

    پس مسائل چه کوچیک و بزرگ باید باشند برای رشد اعتماد به نفس ما و گسترش ما

    هیچ وقت با احساس بد و ترس مسائل حل نکنیم

    ودر اون لحظه به خودمون یادآوری کنیم که این برای پیشرفت ماست

    چقدر لباس استاد شاد و صورت مریم جون برق میزنه

    چقدر باذوق و لبخند صحبت کردید

    شما لایق ثروت و نعمت بیشتری هستید چون همیشه ذوق و انگیزه دارید

    خدای من چه کیفیت گوشی که حتی سرمه چشم های جوجه ها معلومه چقدر زیبا هستن همسرم عاشق جوجه و قبلا یه مدتی داشته ولی الان جایی برای نگه داری نداریم ما هم به زودی صاحب جوجه های ناز میشیم در بهترین زمان و مکان

    سپاسگزارم از خدای عزیزم واستاد عزیزم و مریم جان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    سحر و حامد گفته:
    مدت عضویت: 1989 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان زیبا

    استاد جان و مریم جان خیلی سپاسگزارم ازتون که این فیلم هارا برامون میگیرید که ماهم از این همه زیبایی لذت ببریم و بریم تو فرکانس زیبایی ها و در مدارش قرار بگیریم ، من چون کارم تولید محتوا هست میدونم که چقدر فیلم گرفتن و تدوین کردن و ادیت کردن کار سخت و زمان بری هست و خدا قوت میگم به شما دوتا بزرگوار که عاشقانه و بدون هیچ چشم داشتی این فیلم هارو برامون میگیرید تا ما هم لذت ببریم از پارادایس زیبا و مرغ و بوقلمون های با مزه ، این فیلم های رایگان سرشار از آموزش هایی هست که شاید هیچ جا نباشه و ما کلی درس از این طبیعت زیبا و از شما استاد عزیزم یاد میگیریم ، چقدر درس قشنگی امروز ازتون یاد گرفتم که وقتی یک نفر به ما هدیه میده با عکس گرفتن ازش سپاسگزاری کنیم و به این شکل روابط عالی و فوق العاده ای داشته باشیم

    خدارو صد هزار مرتبه شکر برای وجود شما و پارادایس زیبا ‌.

    استاد جان من هر روز خداروشکر میکنم که شمارو دارم شما خیلی برام عزیز هستید و مثل پدرم دوستون دارم چون درس هایی که از شما یاد گرفتم خیلی تو زندگی بهم کمک کرد و میکنه

    خداروشکر برای وجودتون

    همیشه دعاتون میکنم که خداوند بهتون سلامتی و خوشبختی بده استاد شما بی نظیرید عاشقتونم یه عالمه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    فاطمه(نرگس) علی پور گفته:
    مدت عضویت: 1315 روز

    بنام خالق زیباییها

    بنام خالقی که با قوانین بدون تغییرش دنیامونو هر روز رو به رشد جلو میبره

    سلام به سریال زندگی در بهشت.سریال تمرکز روی زیباییها..

    سریال تمرکز روی قوانین الهی

    سلام به چشمانم سرمه کشیده جوجه های پشمویی..وای خدای من.بگیری تو دستت لپشه بوس کنی..

    خدای من من عاشق جوجها هستم.دقیقا یه جا کلیدی دارم.شبیه همون جوجه خوشکلا هست.

    سلام و درود به ذوق شوق استاد عزیز..

    خدای من چقدر این سری ظرف غذاها مثل خودشون گوگولی هست..استاد چقدر شما زیبا هستین..

    قسمتی که گفتین دخترای دم بخت خندم گرفت دقیقا همین شکلین…یه حالت غرور نانازی و جلب توجهی دارن..

    چجور نگاه مرغ با بچها میکردم..

    خدای من چقدر این حیوانات برای ما پند اموز هستن…

    میریم برای هدایت شدن این تخم مرغای خوشمزه…استاد پاداش الهی هر روز هر روز داره تو زندگیتون رشد میکنه..

    من میخام خودمو مثال بزنم برای حل مسائل..

    خداروشکر میکنم که زندگی تو این فضا پردایسی برامون شده درسهای زندگی ساز..

    استادم من در کل آدم فعالی هستم.یادمه قبل از اشنایی با شما..موقعه ایی که دانشجو بودم.بخاطر ترس از مشروط شدن و یالا بردن معدلم…آخرای ترم زمان پروژه و دفاعیه برای کارم فرا رسید..و واقعا برای من اولین بار بود که میخاستم درسهای تئوری و با عملی رو کنار هم بیارم…یه ترس خاصی داشت…

    ولی بخاطر الهاماتی که خداوند در یه دشت کنار خونمون بهم گفت..من که اصلا قانون الهی رو نمیدونستم..از اونجا هدایت شدم..که بیام طبیعت رو بیارم تو کارم..

    اینقدر این حس تو درونم شدید بود.شروع کردم تمام چیزایی که تو طبیعت بود به طرز عجیبی نقاشی کردن…

    و این مدت گذشت..پروژمو قبلا بیان کرده بودم..آوردم توی پروژه پایانیم..خیلی اینکار تو اون موقع ماهرانه کار کردم.و با نمره 19.75.پروژمو به پایان رسوندم..

    و این زمان گذشت.خوب بودن تا یه چند سال..ولی بخاطر ترس از مسئله حل کردن..و ادامه دادن تو این مسیر..و بخاطر شرکی که داشتم.کم کم انگیزهام کم شد…و به یه فرد روزمره ایی تبدیل شدم..

    تا اینکه جهان یه سیلی حسابی بهم زد…

    گفتم من باید تغییر کنم یجایی کارم میلنگه..

    و همه هدایت پروردگار بود که الان شاهد اینجور صحبتی شدم..

    و میخام از حل مسائل بگم…

    تمام این چند سال وقت تلف کردن…الان هر روز دارم سعی میکنم هر روز بهتر از دیروزم باشم.

    و کلاس اموزشی با یه هزینه خیلی خوب خداوتد بهم هدایت کرد…بازم بخاطر ترسهام..اجازه بخودم نمیدادم.بشینم این اموزشا رو باز کنم مطالبا رو مرور کنم کار کنم…

    بازم چند ماه گذشت..و دیدم دست بردار نیست.این روند اشتباهه..

    و بازم هدایت خداوتد تو خواب بهم گفت.ادامه بده فلان ایده رو هم تو بیداری بهم گفت..اگه اینجور کنی خیلی بهتر میتونی خودتو بکشی بالا…

    و تا الان در این ساعت…بخودمم دارم یاداوری میکنم.مخصوصا پاشنه خیلی سخت ماها هست..

    که میخاییم هیچ وقت مسائل نداشته باشیم..

    من فلان کار رو انجام دادم دیگه کافیه..

    و فقط میخاییم زیرش بزنیم.بهش بی توجهمی کنیم. و این موضوع بار هر بار کار کردن الان واقعا حس میکنم داره برام آسونتر میشه.خیلی زود برداشتم نسبت به انوزشا راحتر شده..که البته هنوزم جای کار دارم.

    از نظر من طی این مدت با این انوزشا..و آموزشای درسیم دارم پیش میرم..

    بخاطر همین کمالگراییه..همه بخاطر ترس..یه ترسی که فقط بهت میگه تو کجا میتونی اینکار رو انجام بدی..تو اصلا نمیتونی.اینقدر این باور سخت میشه..مثل قندیلی هست که سر حاش بسته..تا میخاد آب بشه نیاز به کار کردن داره..

    دقیقا همینه….

    الان که دارم هر سری بهتر میشم..دقیقا رشدمم کنار میبینم.درکم خیلی کم کم داره واضحتر و اسانتر میشه..

    مسائل همیشه هست..من همیشه فکر میکردم.افرادایی که پولدارن.و از نظر مالی خیلی ساپورتن.هیچ وقت هیچ دغدغه ایی ندارن.همیشه در ناز و نعمتن..

    و خیلی باورها داشتم کم کم آب شدن..و بگم اینم با تکامل..و هنوزم خیلی جا داره..

    این سریال آب پاکی بیشتری رو دستم ریختین

    که در هر جنبه ایی از زندگیم هر بار بهتر..و از مسائلمون بزرگتر میشیم..و با حل کردن رشد میکنیم…

    زندگی جریان..فقط یه فرده مرده حل مسائل نداره…چقدر باور قدرتمتده کننده ایی هست…

    و هر سری اسانتر و قوی تر…الان من تو یه سری کارا خیلی فرضم.اصلا برام سخت نیست.خیلی زود انجامش میدم…

    و این چقدر زندگیمو داره لذت بخش تر میکنه.

    و برام شده یه تفریح بیین ساعتی…

    استاد عزیزم من با سریال زندگی در بهشت..مسئله ترسم از انجام دادن کارهام کم کم آب شد..چقدر هر سری از خداوند هدایت میخام که هنوز راحتر بشم..

    چون دارم زندگی رو زندگی میکنم.

    میخام فردی قدرتمند باشم.تا همیشه سرم بالا باشه…بجای حرف مفت زدن.عملگراییم بیشتر بشه…

    سپاسگزارتونم از تمام وجودم بابت همه چیز..

    که هر سری آشغالهای زیر مبل اتاقم که( درونمه) رونمایی میشه..

    و این پاشنه رو هر سری در تمامی جنبه های زندگیم روش کار کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    الهه گفته:
    مدت عضویت: 1193 روز

    به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته نازنین و دوستان گرامی خداروشکر بابت دیدن این بهشت زیبا وای چه روز زیبایی چه جوجه های نازی چه مادر مهربونی خدایاشکرت چه هوای عالی چقد باحالن خدایاشکرت تحسین میکنم این نوع زندگی و این همه تجربه های زیبا و حل کردن مسئله باعشق رو خدایاشکرت واقعا چه پیراهن زیبایی پوشید استاد همونی که تو اروی مونده بود چقد جالب تخم مرغ ترشی تحسین میکنم این تجربه های باحالتون رو از هر چیزی واقعا تحسین برانگیزه خدایاشکرت چقد درست گفتین ما باید حرکت کنیم من همش دوست دارم مسئله حل کنم با لذت خدایاشکرت تحسین میکنم رابطه رویایی تون رو تحسین میکنم در صلح بودن واحساس و لبخند زیبای خانم شایسته نازنین رو خدایاشکرت واقعا سپاسگزارم از دیدن این همه زیبایی و شنیدن این حرفهای زیبا خدایاشکرت واقعا عالی بود سپاسگزارم از شما دو عزیز خدایاشکرت در پناه الله یکتا شاد ثروتمند وسعادتمند در دنیا وآخرت باشید دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1242 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    مامان طلا و جوجه هایش در پرادایس.

    امروز روزی است که در کنار درختی زیبا و قدیمی جوجه های دو روزه با مامانشان به پیک نیک آمده اند و از کنار مادرشان تکان نمی خورند.

    مرغ های دم بخت و خروس ها به دیدن مامان طلا و جوجه هایشان آمدند و حسابی نگاهشان می کنند.

    استاد و خانم شایسته در ماشین هستند. دوستانشان تصویر غذاهایی را که با تخم مرغ های هدیه درست کرده برای سپاسگذاری از استاد و خانم شایسته فرستاده بودند که این رسمی بسیار زیبا و پسندیده است.

    مروری بر مسیر تولید تخم مرغ که از تصویری در یو تیوپ شروع و بعد با دستگاهی که مادر بود تخم ها را به جوجه و سپس به مرغ و تخم مرغ تبدیل کردید. در کنار آن ساخت انواع چیکن تراکتور و چیکن شاو و……را آموختید با تجهیزاتی کامل و اتوماتیک که هر کدام از این مراحل پاسخ سوالاتی بود که با یافتن ایده های خلاق که استاد در فایل ثروت دو جلسه سیزده توضیح داده اند و ذوق و شوق شما پس از هربار موفقیت تماشایی بود ساخت و سازهایی که گاهی با موسیقی و خوانندگی استاد همراه می شد و گاهی تا پاسی از شب گذشته را مشغول درست کردن انها بودید.

    سپاس مرغها برای زحمات شما تخم های زیاد و تازه ای است که خانم شایسته آنها را بسیار خوشمزه با تزیینی زیبا تهیه می کردند و چه لذتی دارد تخم مرغهایی را که خودتان زحمت کشیده بودید از صفر تا صد آن را.

    غذا دادن به آنها که دیدنی بود که به محض دیدن استاد و یا خانم شایسته به دنبال آنها روانه می شدند و می دانستند که اول خدا و بعد هم این دو نفر وگرنه ما جان به جان آفرین تسلیم خواهیم کرد.

    طبیعت که همیشه روند زندگی قانونی خودش را در هر مکانی اجرا می کند فرقی نمی کند که این جا خانه استاد و خانم شایسته است یا در جنگلهای آمازون. موشها و زنبورها هر ساله با به کار بردن ترفندهایی از بین می روند تا مارها در کنار خانه نیایند و یا اشکالات دیگری پیش نیاید اما هر ساله این موضوع تکرار می شود و هربار باید همان عملیات پاکسازی را انجام دهید و همیشه و همیشه ادامه دارد. زندگی حل مسئله است که هر حرکتی مانند چرخ دوار می چرخد و تکرار می شود.

    در جهان همه چیز در حال تکامل و تنوع و چرخش و دوران است مانند خود کره زمین که علاوه بر این که به دور خود می چرخد به دور خورشید هم می چرخد اما با نظم و قانونی که خداوند تعیین کرده است.

    امروز شنبه است. آخر هفته. ممکن است به دریا هم بروید و سپس خرید موادی برای درست کردن ترشی تخم مرغ که باید خیلی خیلی خوشمزه باشد.

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    مهساه گفته:
    مدت عضویت: 1759 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به استاد عزیزم خانم شایسته مهربان و دوست داشتنی و همه دوستان عزیز

    امشب در قسمت نشانه ام این قسمت از سریال زندگی در بهشت اومد

    من قبلا دیده بودم ولی بازم مشتاقانه شروع کردم به دیدن این قسمت

    کلی شگفت زده شدم و خوشحال

    حالا چرا شگفت زده

    استاد عزیزم یکی از شاگردهای به نظرم خوبتون که خیلی خوب دارن رو خودشون کار میکنن و قرآن را میخونن چند روز پیش در پیج اینستاگرامشون یه استوری گذاشتن که خیلی برام جالب بود

    ایشون یعنی آقای محسن عرب بهشت را این جور توضیح داده بودند که بهشت مثل یک باغ هست و باغ هم همیشه و به صورت مستمر نیاز به رسیدگی و توجه داره ( البته الان دقیق جملات اصلی یادم نیست ولی همچین مفهومی داشت )

    خیلی تمثیل جذابی برام بود همش به خودم میگفتم اره همینه مگه نمیخوای بهشت را تو این جهان تجربه کنی پس باید مثل یک باغبون درست و حسابی هر روز به باغت رسیدگی کنی علف های هرز را از ریشه بکنی( باورهای محدود کننده ات) شاخه های ناجور را هرس کنی گل های خوشگل و درختهای میوه یا درخت های خوب بکاری( باورهای درست و هم جهت با خواسته هات را بسازی)

    و اینجوری نیست یه بار یه علف هرز را از ریشه بکنی و یه گل بکاری بگی کار تمومه

    باید این کار همیشگیت باشه تا یه باغ خوشگل و با صفا داشته باشی باغی که بهشته و اینجوری بهشت را تجربه کنی

    با این مثال دائم دارم قوانین را برای خودم تو این یکی دو روزه مرور میکنم

    و جالبه هر روز نیاز هست تا به خودم یاد آوری کنم

    همونطور که همیشه میگید باید این آگاهی ها رو هر روز تکرار کنید فکر نکنید بلدید ( همون اشتباهی که خیلی وقت ها دارم) و رها نکنید

    تو این قسمت هم بیشتر صحبت ها تون در مورد رسیدگی همیشگی به پرادایس و حل مسائل و رفتن به مراحل بعدی بود

    انگار که این فایل اومد برام تا دوباره بهم به صورت محکم یاد آوری بشه باید استمرار داشته باشم باید چیزهایی که یاد گرفتم را عمل کنم فکر نکنم یه بار یه کاری کردم یه بار عمل کردم به قانون دیگه تمومه و نیاز به پیگیری و استمرار ندارم !

    خدایا شکرت که قوانینت اینقدر دقیق اند و به هرچی توجه و تمرکز میکنیم برامون گسترشش میدی تو زندگیمون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    محبوبه گفته:
    مدت عضویت: 1483 روز

    فایل نشانه روزانه قسمت 171 زندگی در بهشت

    وقتی زدم روی نشانه ام توی ذهنم داشتم به شرایطم فک میکردم ،مادرم وسه فرزند پسر 4،6،12ساله دارم،مسله ای که باعث شده بود درمیان وظیفه ی مادری و خانه داری گاهی واقعا کم می آورم و احساس های بدی را تجربه میکنم احساساتی مثل ناامیدی ،حسرت،تاسف،خشم،عصبانیت،واحساس قربانی بودن کنم،مخصوصا که نمی‌توانم فراغت فکر داشته باشم…

    زدم روی نشانه و فایل با این صحنه شروع می‌شود مادر مرغی و جوجه هاش

    مریم جان:مامان مرغی یه روزی خودش جوجه بوده و الان کلی جوجه های ناز و خوشگل داره…

    استاد و مریم جان از پروسه ی بزرگ کردن جوجه ها گفتن ،از تجربه های بی نظیرشون،از مسله های که حل کردن و رشد کردن…

    از زیبایی های این تجربه گفتن :ماجراهای خنده دار ،سروصدای جوجه ها،جنگیدن هاشون،تو سروکله هم زدن هاشون،از وابستگی شون که می‌پریدند رو سرو کولمون…

    استاد:بدون اونا پارادایس خیلی چیزا کم داره ️️️️

    البته از تجربه های تلخ هم گفتن ،شب یادشون شد در چیکن شا رو باز کنن و بچه ها بیرون موندن و حیوون اونها رو خورد…

    از مسله هایی که حل کردن ،موش ها،زنبورها،وحتی اینکه جوجه ها شرطی شدن و وقتی استاد رو میدیدن حسابی به پروپاشون میپیچیدن …

    استاد :اولش جذابه ولی بعدا دیدیم بابا اینجوری نمیشه

    ودر نهایت یکی یکی مسائل رو حل کردن و با بزرگتر شدن بچه ها مسائل تازه تری هم پیش میومد….

    مریم جان:وقتی وارد مسیری میشوی و کاری رو شروع میکنی ،یک عالمه تجربه به دست میاری و چیز های زیادی یاد میگیری….

    استاد:آدم فک میکنه من این کارو درست میکنم و دیگه تموم میشه ولی می‌بینیم یک سری مسائل حل میشه ولی یک سری مسائل هنوز هستن …

    جریان زندگی ،جریان حرکت است و ایستا نیست و هربار مسله ی رو حل میکنی میری مرحله بالاتر و مسله های تازه تری را تجربه میکنی….

    جمله طلایی استاد:

    بپذیریم جریان زندگی رو ،تجربه های زندگی کمک می‌کند تا ما دیدمون به دنیا واقع بینانه تر بشه و حرکت کنیم ،مسله حل کنیم بزرگ بشیم ،رشد کنیم، مافقط زمانی که می‌میریم مسله نداریم ..

    هربار زندگی یک کاری داره و کار شما این هست که هربار از مسائل بزرگتر بشوید.

    مساله پذیرش که استاد گفتن و در فایل های دیگه هم زیاد درموردش صحبت کردن که جنس مقاومت و جنس پذیرش رو توضیح دادن و جایی میگن اگه بری تو مقاومت هی بلا سرت میاد…بلا منظور که ناخواسته ها بیشتر میشن …

    طرز فکری که من گاهی دچارش میشدم و همش دنبال این بودم یک جایی مسائلم تمام بشه و این اتفاق نمی‌افتاد و هر بار ناخواسته های بیشتر …خدایا چرا اینجوری میشه ،پس من که راحت میشم وووووو

    و باز جمله ی طلایی استاد که یجورایی راه کار هم محسوب میشه:

    اگر این موضوع رو که زندگی یک جریان است رو به خودمون یاد آوری کنیم کمک میکنه تا ناامید نشیم

    احساسات بدی که من به خاطر مقاومتی که داشتم تجربه میکردم و میتونم با پذیرفتن مسیری که توش هستم از مسیر لذت ببرم تجربه کسب کنم و هر بار بزرگتر بشم…

    من تمام سعی خودم رو میکنم دراین تجربه نهایت لذت را ببرم واجازه دهم خداوند به وسیله ی من بنده هاشو رو نوازش کنه و پرورش بده

    ودر نهایت میخام یه ترمز ذهنی رو معرفی کنم که خودم داشتم ..

    تصویری که من از مادرها و مادر شدن در ذهنم داشتم یک شخصیت قربانی که تمام زندگیش رو صرف بزرگ کردن بچه هاش میکنه ودر پایان زندگی از بچه هاش ناسپاسی میبینه و حسرت زندگی و فرصت های از دست رفته رو میخوره….

    تصویری که از فیلم ها و داستان هایی که شنیدیم بهمون منتقل شده…

    باورهای مثبتی که میخام براش بگم که باید جایگزین کنم..

    من یک مادر عالی برای فرزندانم هستم

    من مسئول زندگی فرزندانم نیستم

    فرزندان من در حمایت کامل خداوند قرار دارند

    استاد عزیزم خدارو سپاسگزارم به خاطر وجود شما

    من امروز نسبت به چندسال پیشم به لطف الله و آموزش های شما تبدیل شدم به مادری که خیلی آرامش بیشتری دارم..

    من انسانی واکنشی بودم که به هر اتفاقی واکنش نشون میدادم ولی امروز انسانی هستم بهتر واین تغییر مثبت کمک کرده مادر بهتری باشم …

    به قول خودتون هر روز فقط یه درجه بهتر بشیم در ادامه معجزه اتفاق افتاده…

    ممنونم از دوستان حاضر در سایت که کامنت منو خوندن

    شادوسعادتمندوثروتمند باشید ️️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  10. -
    نجمه رضائی گفته:
    مدت عضویت: 1914 روز

    به نام رب هدایتگرم

    سلام بر تمام دوستان عزیزم استاد گرامی و مریم مهربان.

    .

    ما تو روستا دوتا مرغ و یدونه خروس داریم نمیدونم جدیدا چه اتفاقی باعث شده که این خروس مهربان در برخورد با هر آدمی حالت دفاعی به خودش میگیره و به قصد نوک زدن به چشم طرف مقابل ،با تمام قدرتش به بالا میپره تا نزدیکای صورتمون و هیججوره بیخیال نمیشه تا دوسه تا نوک بزنه و آروم بشه !.

    همه خانواده ما از این خروس پرقدرت و جنگی شکایت میکردن ولی تا حالا به من حمله نکرده بود منم درگیرش نبودم اصلا نگاهم به خروس نبود.

    خیالم راحت بود و بیخیال بودم ولی چندروزی مهمون داشتیم و توجهات رفته بود سمت این خروس که حتما باید کاری کنید چرا اینجوریه اگر به بچه ها حمله کنه چی و کلی ازین منفیات …

    منم خواسته یا ناخاسته توجه کردم و کمی از خروس حرف زدم با آب و تاب فراوان قضیه حمله کردن خروس به خواهرم رو تعریف کردم و همه میخندیدن منم شاد و خرم بودم که باعث خندیدن مهمونا شدم!

    دوروز پیش میخاستم مرغا و خروس رو ببرم توی لونه و در کمال ناباوری خروسی که هیچوقت بمن حمله نمیکرد ،اومد سمتم و با تمام قوا سعی میکرد بپره سمت صورتم،

    دوسه باری تلاش کرد و منم لگد میزدم بهش سعی میکردم از خودم دورش کنم هرچی بیشتر تلاش میکردم انگار اونم بیشتر تلاش میکرد تا حتما دوسه تا نوک به صورتم بزنه.

    خروسه اصلا بیخیال نمیشد منم واقعا ترسیده بودم چون چهره ش وحشتناک شده بود مخصوصا چشماش )

    تصمیم گرفتم فرار کنم به سمت باغچه تا خروسه بیخیال بشه.اما همینکه فرار کردم خروسه بیشتر تحریک شد و با قدرت بیشتری دنبالم اومد

    یک دور تو حیاط دنبالم کرد

    هیججوره بیخیال نمیشد مسیرمو عوض کردم تا از لابلای درختا برم تو خونه ولی حین دویدن افتادم روی سنگهای کنار باغچه و ساق پام ضربه دید و حسابی ورم کرد و کبود شد.

    همینکه مامانم قضیه رو فهمید خروس رو دادن به یکی از همسایه ها که سرشو ببره و الان خدابیامرز محسوب میشه.

    اما این اتفاق برای من چندتا نکته داشت:

    اول : در صلح نبودن با خودم حتی روی رفتار حیوانات در مواجهه با من تاثیر میذاره .

    دوم: توجه نکنید یعنی توجه نکنید دیگه!! فرقی نداره چطور به موضوعی توجه میکنم ،گاها پیش میاد موضوعات منفی رو به شکل طنز بیان میکنیم و میگیم بابا اینکه مهم نیس فقط کمی خندیدیم!

    تو همین قضیه به خروس توجه کردم و با تعریف حمله کردنش به حالت داستانی طنزآمیز ،خندیدم و‌ فکر کردم اینکه مهم نیس!! ولی واقعیت اینه که جهان نمیفهمه !! پس توجه یعنی توجه ،به هرشکلی میخاد باشه.

    سوم: ترس

    اگه نمیترسیدم و حرکتی نمیکردم خروسه چندباری میپرید و شاید دوسه تا نوک میزد ولی در هرصورت بیخیال میشد.

    من از ترس فرار کردم و نتیجه اش ضرب دیدگی و آسیب بزرگتری شد،چندتا نوک خروس کجا و این کبودی و دردساق پا کجا!!

    ترس تو زندگی هم همین بلا رو سرمون میاره آسیبی عمیق ایجاد میکنه که تا چندوقت فلج میشیم.

    اما این اتفاق رو به فال نیک گرفتم

    من برای موضوعی عجله داشتم که زودتر جایی برم وقتی پام ضربه دید راه رفتنم کند شد و‌کمی درد داشتم هنوزم کمی هست

    با خودم گفتم الخیر فی ما وقع

    به خودم استرس راه ندادم حتما خیریتی در کاره چون جهان به سمت خیره هیچ اتفاقی به ضرر من نیست.

    تا خوب شدن کامل پام صبر میکنم و بعد حرکت میکنم چون هربار که به جریان مثبت جهان اعتماد کردم بسیار بسیار اتفاقات خوبی برام رخ داده اتفاقات پربرکت و عالی،

    پس این بار هم صبر میکنم و طبق برنامه خدا پیش میرم.

    ……………………………………

    و این فایل که نشونه امروزم هست باعث شد این قضیه رو تعریف کنم.

    در پناه االله یکتا

    خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت