سریال زندگی در بهشت | قسمت 174 - صفحه 44

898 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    احمد ابوالحسن زاده گفته:
    مدت عضویت: 2309 روز

    سلام ، وقت عالی بخیر ، با تشکر فراوان از استاد عزیز وارجمند که دیدگاه ما را نسبت به دنیا عوض کرد .من قبلا در مورد آمریکا و مردم این کشور دیدگاه خوبی نداشتم و در ذهن من بعنوان یک کشور نا زیبا با مردمی خطرناک و قاطل و لامذهب ساخته شده بود . و اینکه در آنجا ازدواج بصورت مذهبی و قانونی صورت نمی‌گیرد. و همه این پیش فرض های ذهنی من در اثر اخبار و فیلم‌ها و از اول انقلاب آمریکا را به عنوان شیطان بزرگ معرفی کردند و همش از آن بدگویی کردند و کارت پستال های خیلی بد در مورد آن درست کردند. و در کل در همه رسانه ها جلویه این کشور را بسیار بد به تصویر کشیدند . و تصویر بسیار نازیبایی را در ذهن من ساختند . و برنامه سفر به دور آمریکا و سریال زندگی در بهشت واقعا بسیار عالی بود و نطر من را در مورد زیبایی های کشور آمریکا و زندگی مردم آن و پیوند خانواده ها و نحوه برخورد آنها با یکدیگر و با غریبه ها و مهمان نوازی آنها کاملا عوض کرد و به من ثابت کرد سخن یکی از بزرگان اسلام شناس ایران را که گفته بود اسلام را در کشورهای غربی و اروپا یافتم و مسلمانان را در ایران . و چه زیبا فرمود شیخ اجل سعدی شیراز که ، بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهر ند . و متاسفانه بخاطر تعصبات بیجا و افراطی که مغرضانه به ما القا کردند . ما را نسبت به مردم دنیا متفر کردند . با تشکر از استاد فرهیخته که باعث شناخت بهتر فرهنگ ها شده و می شوند در پناه حق شاد و سلامت و موفق باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    محمد امین گفته:
    مدت عضویت: 1969 روز

    چرا آمریکا چرا ایران ؟؟.

    همیشه برام جای سوال بود که چرا آمریکا چرا ایران ؟؟

    چی میشد هند و آرژانتین یا لوکزامبرگ و اسپانیا با هم دعوا می داشتند بعد فهمیدم که ….

    چقدر خوب .. بزار اینا با هم دعوا کنن ، این طوری بهتره

    بهتره ازین لحاظ که ما دیگه آمریکا نمیریم گناه کنیم ، تو همین ایران میمونیمو ی جوری سر میکنیم

    باید بمونیم و بتازیم دیگه ….

    بعد که یکم تو خیابونای همین ایران خودمون چرخیدم

    دیدم بابا اینجا کم از آمریکا نداره …

    همینجا باشیم بهتره … دیگه نه میخواد پول بدی نه میخواد بری پاسپورت بگیری

    تازه تو ایرانم فارسی صحبت می کنند و باهات راه میاند ، فقط بعضی موقع ها و بعضی جاهاا تو بعضی دعوا ها ، خانوادتو جلوی چشمت میارند که یادشون باشی ….

    در کل میشه گفت که همون آسمان خدا همه جا یک رنگه

    ولی از ی جایی ی سری شاخکام حرکت کرد

    قبل از اینکه توضیح بدم ، بگم که من حشره نیستم که شاخک داشته باشم صرفا جهت شوخی و جلب توجه عرض کردم..

    بله داشتم می گفتم…

    شاخکام مثل ماهی که تو تنگ آب تنگی میندازی کار کرد

    به خودمم گفتم اگه آمریکا ، اینجوری باشه که آقای عباس منش نشون میده باشه پس …

    آمریکا های تو اخبار و فیلمای پورن کجاس ؟؟

    شاید اصلا آقای عباس منش اصلا آمریکا نرفته ؟؟ یا شاید آمریکا جای دیگه رفته ..؟؟

    نشستم سریال زندگی در بهشت رو به مرور دیدن

    البته باید اعتراف کنم که صرفا نشستم و گاهی اوقات دراز هم می کشیدم و سریال رو تماشا می کردم

    البته از 174 قسمت همه قسمتاشو کامل ندیدم اما هول هولکی ، مروری بر چندین قسمت سریال زندگی در بهشت داشتم و

    به ی آمریکا ساخته شده رسیدم…

    منظور من از آمریکای ساخته شده ، آمریکای ساخته شده ای توسط خود آقای عباس منش

    همه ما اینو میدونیم که آقای عباس منش آمریکا رو نساخته ، فکر میکنم در مرحله اول خدا زمین آمریکا رو خلق کرد و بعد اگر اشتباه نگم کریستوف کلمب بود آمریکا رو کشف کرد…

    میخوام براتون واضح تر توضیح بدم قبول دارم یکم سنگین شد جملات :

    ببینید استاد آموزش شخصی که فرکانسای خوبی داره برای همین اتفاقات خوبی براش رخ میده

    با آدما و رفقای خوب ارتباط برقرار میکنه

    به شرایط و محیط های خوب هدایت میشه و کلی لدت میبره و طبیعتا کلی میتونه لذت بخش باشه و خوش بگذره

    به همین دلیل در نتیجه کلی میشه گفت آمریکا جای باحال و گوگولیه و زیباست

    در کل خوش میگذره … رفقا پاشین بیان اینجا

    من به ی نکته دیگه هم اشاره کنم

    طبق سوال و مسابقه ای که تو این فایل بود ..گفته شده بود که ذهنیت شما در رابطه با آمریکا قبل از استاد و بعد از استاد چی بود ؟؟

    من همین جا بگم که منظور من از قبل استاد = آشنا نبودن با استاد و منظور من از بعد استاد = آشنا بودن با استاد

    گفتم کدورتی پیش نیاد ، ارزش نداره این قدر کوتاه شرح بدم این تفاضیل رو …

    من حقیقتا نسبت به آمریکا هیچ ذهنیت نداشتم..

    به من نگین دروغ میگما … کمی صبر کنید!!

    قضیه رو دارم از بدو تولدم براتون توضیح میدم تا جذاب باشه…

    تا یادم نرفته زنگوله رو هم بزنید تا با ما باشید

    شوخی کردم

    آره … هیچ ذهنیتی نسبت به آمریکا نداشتم

    بعد که یکم بزرگتر شدم ، حدود دوسالم شد حقیقتا خودم نمیدونم که اون زمانم چه ذهنیتی در رابطه با آمریکا داشتم ولی میدونم رفیق صمیمیم پستونک بود

    بعد از حدود 6 سال از عمرم رو که سپری کردم ، متوجه شدم که در مدرسه هستم و باید ی پرچم بسوزانم …

    پرچمی از جنس پارچه و نخ

    من و رفیقام خیلی ازین کار خوشمون میومد

    چون تو اون روز کلی مدرسه رو هوا بود و هیچ کلاسی برگزار نمیشد

    بعد ها فهمیدیم اخی این پرچمه که ما تو راهپیمایی و مدرسه آتیش میزدیم چقدر شبیه شلوارک پدر بزرگمه …

    کنجکاو شدم !؟

    رفتم ی مصاحبه سه ساعت و ده دقیقه ای با پدر بزرگ پدریم داشتمو متوجه شدم که این پرچمه دقیقا همون شلوارک پدر بزرگمه که خیاطش اونو سایز خیلی بزرگ تر ساختند ….

    هر چقدر از پدر بزرگ آدرس و تلفن اون خیاط رو میخواستم به من نداد .. ولی گفت که اسم اون پرچمه آمریکاس …

    بسیار تلاش کردم تا فامیلش رو هم پیدا کنم اما پدر بزرگم با من همراهی نکرد … فکر کرد دارم دستش میندازم

    برای همین به من پیشنهاد داد تا برم تلویزیون ببینمو متوجه بشم که آمریکا فامیلش چیه ؟؟

    مدتی که گذشت متوجه شدم آمریکا اسم یک کشورعو اصلا فامیل نداره … فقط یک تک اسم.

    تا دوران نوجوانی هم به لطف فیلم های فرشتگان دروغین هالیوودی غرق در رویا بودیم که اگر آمریکا برویم دیگر بهشت رو میخوایم چیکار ؟؟

    البته الانم هنوز ی جورایی غرق در رویاییم ولی خیلی کمتر ..

    اخبار ایرانم که اصولا سریال هرکی بره آمریکا .. بده

    رو هروز پخش می کرد

    حالا ی روز ی لوکیشن میزاشتند آتیش زدن جنگلا رو نشون میدادند ی روز هم وقت میزاشتند مریض شدن بچه هاشون نشون میدادند

    تازه یکی از بهترین و خفن ترین سکانس هایی که اخبار سراسری ایرانی بهش می پرداختند

    دعوا جلوی کاخ سفید بود …

    فرض کنید اگر من مالک کاخ سفید بودم برای ورودی هر نفر تو دعوا نفری 500 تا تک تومنی می گرفتم شاید

    کاخ سفید رو همونجا میفروختم یا خرابش می کردم که همه راحت بشنو … نه کسی فیلم بگیره نه دعوایی بشه

    توهمین اوضاعی که خدمتون عرض کردم

    فکر میکردم که آمریکا مکانی است برای دعوا و حل دعوا که گاهی اوقات هستند فرشتگانی رو هوا

    هست

    بعد از چند سال که پا به عرصه اینترنت گذاشتم و ی سرچ و تحقیقی داشتم و بخت و اقبال من از آشنایی با استاد عباس منش جر خورد…

    البته من خیلی با بخت و اقبال حال نمی کنم ولی اینجا جاش بود ازین کلمه ها استفاده کنم

    داشتم میگفتم

    آقای عباس منش همواره به نشون دادن آمریکا ،آمریکای درست

    حال میکنه و به اشتراک میزاره

    برای همین ما هم دیدیم که آمریکا دقیقا همون آمریکاس با این تفاوت که همه فرشته ها واقعی و واضح چقدر با هم صمیمی هستند ، این طیف خانوادشون بسیار باشکوه و تحسین آور

    از لحاظ مالی و کارشون هم میدونستم اونجا کشور متمدن و سخت کوشی هستند

    اما یکی از نکاتی که بیشتر برام جالب تر بود این بود که

    من فکر میکردم خارجی ها آدمایی اند که به دلیل آزادی تامی که دارند ، هر کاری میکنند و هیچکی جلودارشون نیست

    بعد متوجه شدم درسته ی سری آزادی های تام دارند

    ولی خب ی سری از آزادی های جری رو هم دارند که وقتی با هم ترکیب بشن میشه = آزادی های تام و جری

    قطعا شما یکی از قسمت های تام و جری رو دیدین …..

    در تام و جری ما میبینیم که هر کاراکتری به وسعتش خودش هر کار که بخواهد برای نابودی انجام بده ، انجام میده

    اما در آخر هیچ کس بد نمیشه و باز هم این رقابت با هم ادامه داره …

    شاید بگین این موضوع چه ربطی به تام و جری داشت؟؟

    به نظر من ربطش اینکه ، من دنبال ی بهونه ای بودم که این متنارو تموم کنم که هدایتی رسیدم به تام و جری

    تام و جری همیشه با هم میجنگند و میخوان همو داغون کنند

    اما بعضی جا ها هم شده که هم تام هوای جری رو داره هم جری هوای تام رو داره

    اما از آخر اینا باهم بازم درگیرن

    پس توقعی نداشته باشید که همیشه همه باهم حال کنن

    به نظر من باید ببنیم کجا بیشتر به ما خوش میگذره ؟…

    در آخر میدونم که شاید آخرای متنم خیلی کانکت نشده باشه با موضوع فایل ولی در کل در رابطه آمریکا میشه گفت که

    مشک آن است که خود ببویی نه آنکه عطار بگوید …

    تو آمریکا عطار زیاد داره ولی عطاری آقای عباس منش به نظر من از همشون بهتره …

    چون مشکا با عشق و صداقت تهیه شده …

    مرسی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    مینا گفته:
    مدت عضویت: 1798 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان شایسته عزیزم که صمیمانه و از ته قلبم دوستون دارم و هر وقت میبینمتون لبخندی از سر ذوق روی لبام میاد

    پیش فرضهای من راجع به آمریکا دقیقا مثل این ویروس کرونا میمونه که چقدر محدودیت برای مردم ایجاد کرد تعطیلی مشاغل و قرنطینه و… ولی خوبیش اینه بالاخره هر ویروسی یک واکسنی داره و راحل داره باور های من در مورد آمریکا دقیقا مثل یک ویروسی توذهنم بود و باعث شده بود وقتایی که به مهاجرت فکر میکردم اصلا آمریکا جزو انتخابات نبودمیگفتم اونجا که از نظر امنیت داغونه تازه میگفتم ایران هرچی هم که هست خوبیش اینه که امنیت داره دیگه مردم مجوز اصلحه ندارن یا فکر میکردم اگه شبا مثلا تو خیابونای آمریکا راه بری حتما گیر یه آدم مست میفتی، از نظر روابط خانوادگی که نگم براتون میگفتم اینا که هرشب با یک نفرن کلا بنیان خانواده سسته به خاطر فیلمایی هم که دیده بودم فکر میکردم نصف پلیساشونم که خیانتکاران نمیشه بهشون اعتماد کرد من همیشه فکر میکردم اکثر خانوماشون خوش اندامن و کسی که یکم اندامش به سمت چاقی بره دیگه کل جامعه طردش میکنه و کلی دیگه از این باورهای مخرب… ولی بعد از دیدن این سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا یکی از اهدافم سفربه آمریکا شده وااااای که چقد این کشور پر از آدمهایی که با خودشون در صلحن چقد اونجا همه چیز رو راحت میگیرن چقد همه خودشونن وقتی میدیدم که تو آمریکا مکان هایی هست که برای خوش گذرانی افراد، که حتی اونجا هم زیر یک سن خاصی بچه ها و نوجوون ها رو راه نمیدن. یا اونجایی که استاد و مریم جان توی دریا به خاطر تموم شدن بنزین گیر کرده بودن و کسایی که به کمکشون اومدن بهشون گفته بودن اگر ما به شما کمک نکنیم شب خوابمون نمی‌بره واقعا انسانیت توشون موج میزنه. یا خانواده هایی که برای مهمونی به خونه ی استاد اینا اومده بودن چقدر از نظر روابط قوی بودن چقدر برای هم احترام قائل بودن چقدر قانونمند بودن چقدر به رشد بچه ها کمک میکردن چقدر بچه هارو مستقل بار می آوردن. یا آقای لری که در نبود استاد بدون این که اونها خبر داشته باشن می اومد و به مرغ و خروس سر میزد. و اینکه چقدر میهمان نوازن مردم آمریکا زمانی که اون دوتا خانوم توی سفر به دور آمریکا بدون اینکه استاد و مریم جان رو بشناسند به خونه خودشون دعوت کردند اینو متوجه شدم. واای اینکه هیچ تعارفی تو فرهنگشون نیست چقدر عالیه وقتی مهمونای استادبرای تفریح اومده بودندو خودشون غذا درست میکردن و تازه استاد اینارو هم به غذا دعوت میکردن من ذهنم هنگ کرده بودکه چقد رسم و رسومات نادرستی تو ایران داریم و به خاطر مهمونی های آنچنانی خودمون و چند روز هلاک میکنیم. یا مثلا اینکه موقع راهنمایی خواستن ازشون چقدر با احترام رفتار می‌کنند اونجایی که استاد و پسرش باهم سر تلفظ کلمه خیار باهم شرط بسته بودن و از یک خانواده راجع بهش سوال کردند اون خانواده چقدر راحت و با احترام جواب استاد اینارو دادن. یا هرسری مریم جان ازشون فیلمبرداری می‌کرد با یک لبخند از مریم جان استقبال میکردن. و اینکه خیلی مردمان شادی داره انگار همه منتظرن یک جشنی باشه که سریع صندلی هاشون و بردارن وبیان بشینن و شادی کنن. یکی از جالبترین چیزها برای من این بود که چقدر راحت بسته های پستی رو پشت در میزارن و بعد چند روز هم کسی بهشون دست نمیزنه یا تو بعضی فروشگاهاهست که هرکسی خودش خرید میکنه پولشم پرداخت میکنه و هیچ فروشنده ای نداره اینا خیلی برام جالب بود که چقدر تو این کشور به هم اعتماد دارن و چقدر دزدی اونجا کم هستش.اینکه در هر کشوری خوب و بد هست درسته ولی ما باید سعی کنیم که همیشه دیدمون رو به سمت قسمت های خوب معطوف کنیم و از قسمت‌هایی که دوست نداریم چشم پوشی کنیم و به خاطر رفتار اشتباه یک نفر کل شهر و کشور رو زیر سوال نبریم و نتیجه گیری نکنیم. سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا برای من مثل یک واکسن عمل کرد و دیدم رو راجع به آمریکا عوض کرد بعد از دیدن اونا فکر میکنم که چقدر آزادی خوبه چقدرخوبه آمریکا کشوری هست که همه سعی میکنن از اون اول زندگیشون خودشون باشن و اینکه من چقدر میتونم اگه به چیزهایی که تو کل زندگیم به من گفته شده و من باور کردم شک کنم و به چیزهای خوب برسم و چقدر این باور ها من و محدود کردن واقعا از خدای خودم ممنونم که من و در مسیری گذاشت که با استاد عباسمنش آشنا بشم و از این طریق بفهمم همه ی اینچیزهایی که من باور کردم ممکنه واقعی نباشه ممکنه فقط سدی باشه برای موفقیت من ممکنه باعث بشه من توی قفسی باشم و بهم اجازه ی پرواز نده خدارو شکر میکنم که یکساله با این سایت آشنا شدم و دارم این علف های هرز ذهنمو هرس میکنم و مطمعنم که اتفاقات خوبی قراره بیفته خدارو هزار مرتبه شکر خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    سمیه بهفر گفته:
    مدت عضویت: 1914 روز

    به نام خالق یکتا

    با سلام

    من قبل از آشنایی با استاد عزیزم واین سایت پربرکت وزندگی بخش ،انسان خنثایی بودم ،معمولا درمورد هیچ چیزی نظری نمیدادم وهرچی هم هرکس میگفت قبول میکردم ودر زندگیم اجرا مینمودم.

    درمورد آمریکا هم هیچ تصورخاصی نداشتم وبا توجه به صحبتهایی که در زمان مدرسه درمورد آمریکا شده بود واز طریق رسانه هاوخانواده وبه دلیل تحریمهایی که توسط آمریکابرما شده بودآمریکا درتصور من :

    فضایی تیره با مردمانی شیطان صفت وخونخوارومغرور که هیچ احساس وعواطفی حتی بین خودشان وبافرزندانشان ندارندودرواقع به معنی واقعی کافر میدانستم که دشمن بزرگ مسلمانها هستند ودلیل اصلی بدبختی وفقر وبیکاری بسیاری از مردم ایران را آمریکا وتحریمهای آن میدانستم.

    وفکر میکردم که فقط گوشت خوک میخورند.

    همچنین فکر میکردم به دلیل نبود حجاب دراین کشور دربین زنان ،زنان امنیت ندارندوهر آن امکان تجاوزبه آنها وجود دارد.

    حتی شنیده بودم که روابط جنسی آزاد است وحتی درپارکها درملا عام خیلی راحت مثل حیوان ،باهم ارتباط برقرار میکنند وبا کسانیکه رنگ پوست ومویشان با آنها متفاوت است بد رفتاری میکنند واگر به آنجا رفتی باید موهایت را رنگ کنی که کمتر مورد اذیت وآزار قرار بگیری.

    وهرجابرای عزاداری یا نماز جماعت وراهپیماییهاویاجلسات دعامیرفتیم معمولا جمله ای که همه با هم فریاد میزدیم مرگ برآمریکا بود.

    وهمچنین شنیده بودم که درآنجا معمولاازدواج نمیکنندوبا هم دوست هستند ومرتب دوستانشان را عوض میکنند وخانمهابرای اینکه اندامشان خراب نشود بچه دار نمیشوندورشد جمعیت منفی است.

    واینکه هیچ احساس مسیولیتی نسبت به فرزندانشان ندارند ودر سن ۱۸سالگی آنهارااز خانه بیرون میکنند.

    خلاصه اینکه حتی همین الان اگر کسی بخواهد صحبت مثبتی درمورد آمریکاداشته باشدبه چشم بد به او نگاه میکنندحتی خودمن اوایل که با استاد آشنا شده بودم به یکی دونفر از دوستانم گفتم که با استادی هستم که درآمریکا زندگی میکند ساکت شدندوحاضر نشدند که به ادامه حرفهایم گوش دهند.

    قبل ازاینکه این مطالب رابنویسم فکر میکردم که نظر خاصی درمورد آمریکا نداشته ام ولی با نوشتن فچه چیزهایی رااز مغزم بیرون کشیدم وچقدرپاشنه های آشیلم را پیدا کردم که نمیدانستم .خدایا شکرت .

    استاد عزیز ومهربانم شما چشم مرا به روی دنیای بسیار زیبا گشودیدوبه من یاد دادید قبل از اینکه حرفی را از کسی قبول کنم آن را درذهن خود حلاجی کنم اگر درست هست که قبول کنم واگرنادرست است باور صحیحش را درذهنم ایجاد کنم واز این بابت خداوند را هزاران هزار بار سپاسگذارم.

    بادیدن سریال زندگی در بهشت وسفر به دور آمریکاواستفاده از اموزه های استاد،دیدگاه من درمورد آمریکابه کلی تغییر کرد

    من همیشه فکر میکردم که ایران زیباترین وبهترین کشور جهان است اما من دیدم زیبایی فضا وطبیعت امریکارا ،با آن جنگلهای انبوه واستیدپارکهای زیباوتمیزبا امکانات تفریحی فراوانش ومردمانی با فرهنک ،زیبا ودوست داشتنی.

    پارکها وجنگلهایی که همه مردم برای زیبا وتمیز نگه داشتنش تلاش میکنند وقوانینی که همه خود را موظف به عمل به آن میدانند قوانینی که حتما اجرا میشود وبا کسی شوخی نداردوبرای همه یکسان است،قوانینی که به زیبایی بیشتر این کشوروحفظ حقوق همه کمک میکند.

    پلیسهایی که وظیفه شان فقط اجرای قانون نیست چون مردمانشان آنقدربافرهنگ هستند وبا این قوانین راحت شده اندوقوانین را به نفع خودشان میدانندوازادیها آنقدر بیشتر از قوانین دست وپاگیراست که نیازی نیست پلیس درقدم به قدم این کشورایستاده باشد وقوانین رامرتب گوشزد کندبلکه پلیس برای زمانی که انسانها نیاز به کمکی داشته باشند برای کمک وحفاظت از آنها میشتابند.

    موضوع دیگری که من از دیدن آن لذت بردم این بود که شما کافیست اراده کنی وسیله ای مثل اروی یا تراکتورو…را داشته باشی باچند روز آموزش ساده طریقه استفاده ،به جای اینکه چند ماه بدوی که به خاطر یک اشتباه کوچک اجازه استفاده از آن راپیدا کنی،میتوانی شروع به استفاده از آن کنی.

    بزرگراههایی که با هر سرعتی که دوست داری میتوانی حرکت کنی،موتور سیکلتهایی که به میزان زیاد وبرای مسافت طولانی میتوانی درباک آن بنزین بریزی.

    هروسیله ای که دوست داشته باشی وامکانات فراوان برای راحت زندگی کردن درآنجااز دیدگاه خودم را دیدم.

    من درقسمتی از سفربه دور امریکا دیدم که زن ومردی به عنوان کار ثواب جنگل را جارو وتمیز میکنند واینجا بود که معنی کار ثواب را خیلی بیشتر درک کردم درواقع با توجه به حرفهای استاد ودیدن اینکه چه مکانهای زیبایی توسط مردم دراین کشور ایجاد شده یادگرفتم که من هم برای انفاق میتوانم مبلغی رابرای ساخت وزیباتر کردن مکانهای عمومی اختصاص بدهم.

    استاد عزیزم من معنی واقعی کفر وایمان را از طریق صحبتهای شما ودیدن عمل کردن شما به آنها در سریال زندگی در بهشت وسفر به دور آمریکا متوجه شدم وفهمیدم مردم آمریکا نه تنها کافر نیستند بلکه انسانهایی هستند که میتوان گفت که ایمانشان از ما خیلی بیشتر است.

    من دراین فایلها مردمی را دیدم که چقدر به حقوق هم احترام میگذارندوهمه انسانها راباهررنگ پوست ومو وپوششی وحتی زن یا مردبودن،انسانهای باارزش میدانند وبرای آنها احترام قایلند.

    من دراین فایلها دیدم که خانواده ها داشتن فرزند زیاد را دوست دارند وچگونگی رفتار مناسب با فرزندانشان را با ایمانی قوی میدانند وفرزندان خود را مانع برای هیچ کاری حتی تفریح در هر مکانی حتی مکانهای که به ظاهر خطرناکندرانمیدانند پس مسیله ای با تعداد آنها هم ندارند.

    من آمریکا را کشوری با نعمتهای فراوان مثل آب وباران وسرسبزی ودریاهاوسواحل بینظیر رویایی ودر کل نور وروشنایی وسبزدیدم.

    من نه تنها امریکارادرجمله های نادرست بالا که گفتم ندیدم بلکه شبیه همان کشوررویایی بود که از بچگی وقتی درسریالهایی مثل آنه شرلی وساراپولی وجودی آبوت و…دیده بودم ارزوی رفتن وزندگی درآنجا را داشتم واکثراوقات قبل ازخواب باتصور اینکه در خانه هایی پراز گل وسرسبز ودر نزدیک آب زندگی میکنم به خواب میرفتم.

    استاد عزیزم من با دیدن این سریالها نه تنها تصورات تیره وتار قبلی از آمریکادرنظرم محوشد بلکه متوجه شدم این همان کشورباهمان محیط ومردم وامکانات رویایی است که همیشه درخیال داشتم وفکر نمیکردم که واقعیت داشته باشد.

    به امید خالق یکتا یکی از اهداف من وهمسرم مهاجرت به این کشور شده است وبه زودی زود شمارا دراین کشور خواهیم دید.

    خدارابسیار شاکرم که مرابا استادعباسمنش عزیزم آشنا نمود که چشم مرا برروی بسیاری از آگاهیهای جهان باز نمود.

    وسپاس فراوان از استاد عزیزم وخانم شایسته عزیز وشما هم فرکانسی عزیز که دلنوشته مرا خواندید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    مرضیه سلیمی گفته:
    مدت عضویت: 2032 روز

    سلام به استاد عزیز و مریم جان و دوستان گلم

    امروز که هدایت شدم به این صفحه و دیدم که مسابقه هست خیلی شگفت زده شده

    میدونید چرا

    من یک ماه پیش بخش سوم قانون آفرینش رو خریدم و شنیدم صحبتهای استاد عزیز رو در مورد قدرت تجسم

    شروع کردم به تجسم کردن و استفاده از این قدرت ذهنیم

    من بارها این تصویر رو تو ذهنم تجسم کردم که گوشیم زنگ میخوره جواب میدم بهم خبر برنده شدن در قرعه کشی ۵۰ میلیون تومانی رو میدن و من خیلی خوشحال میشم

    نمیدونم چند درصد بچه ها حرفم رو باور میکنن ولی من مینویسم اول برای خودم بعد برای کسانی که میخوان از این قدرت تجسم استفاده کنن تا باورشون قوی بشه

    اتفاقی که افتاد دوهفته پیش گوشیم زنگ خورد جواب دادم یه آقای محترمی گفت شما تو قرعه کشی کتاب فلان برنده شدید آدرس بدید جایزتون رو براتون پست کنیم

    نمیدونید که من چقدر ذوق کردم از این خبر

    درسته جایزه این قرعه کشی ۱۰۰ هزار تومان بود

    ولی احساس خوبی که من داشتم به خاطر این بود که تجسمم به واقعیت تبدیل شده

    به اینکه قانون چقدر درست جواب میده

    و ما چه قدرتی داریم

    خلاصه کارت هدیه ۱۰۰ هزارتومانی برام ارسال شد

    و من مصمم تر به انجام تمرینها و تجسماتم

    بعد در من خواسته ای شکل گرفت که به امریکا سفر کنم

    (همه ی اینها که میگم توی همین یک ماه و خورده ای اتفاق افتاد)

    اومدم این تجسم رو تو ذهنم ساختم که من وارد سایت شدم دیدم استاد فایل جدید گذاشتن و رفتم تو صفحه سایت دیدم مسابقه گذاشته استاد و جایزه آن سفر چندروزه به امریکاست

    شاید براتون خنده دار باشه

    ولی من میخوام از قدرت تجسمم استفاده کنم برای هرچیزی که دلم میخواد

    من جواب مسابقه رو دادم و چندروز بعد استاد برندگان رو اعلام کردن و من جزء برنده ها بودم و بماند که تا تهیه ویزا و مسافرتم به امریکا رو تجسم کردم و اقامتم در امریکا و …..

    خلاصه من بارها این تجسم رو انجام دادم

    وقتی امروز این فایل رو دیدم و این مسابقه رو خیلی شگفت زده شدم

    از اینکه چقدر زود تجسم ها اتفاق میوفته

    درسته سوال مسابقه چیز دیگیریه و جایزه اون هم سفر به امریکا نیست ولی همین که این اتفاق افتاد که استاد بعد مدت ها مسابقه گذاشت برای من نشونه ست

    چون من الان بیشتر از یک سال هست که در سایت هستم و هیچ مسابقه ای برگزار نشده

    ولی چی میشه که الان بعد از اینکه من اون تجسمات رو انجام دادم و به وضوح دیدم که استاد درسایت مسابقه گذاشته و امروز این رو به چشمم دیدم

    اینها برای من نشونه محکمی هست برای ادامه مسیر

    من این نشونه ها رو تایید میکنم تا هدایت بشم به خواسته های بزرگترم

    اینکه من هرچیزی که میخوام اتفاق بیفته رو بخواهم و تجسم کنم اینکه چطور اتفاق بیفته با جهان است

    اینکه من این تجسمات رو کردم و جهان چطور هدایت کرد استاد رو که مسابقه بگذاره تو سایت هم کار جهان است

    خدایا شکرت که جهانت قانونمند هست و هرچیزی که بخواهیم اتفاق میوفته

    و قدرت خلق زندگیمون در دستان خودمون هست

    خدایا سپاسگذارم که منو با این آگاهی ها و قانون ها آشنا کردی و هدایتم کردی به این مسیر مستقیم

    حالا جواب مسابقه

    استاد عزیزم دقیقا همین گفته های شمارو من هم تایید میکنم

    من هم طبق دیده هام از رسانه و اخبار این بود که امریکا نژاد پرست هستن

    افراد غیر بومی را بشدت آزار و اذیت میکنن

    پلیس امریکا خیلی خشن هست وراحت افراد رو به قتل میرسونه

    اینکه اگر ما بریم امریکا اونجا باید کارگری کنیم

    اینکه افرادی که مهاجرت میکنن به امریکا افراد وطن فروشی هستن(البته بلانسبت شما و دوستان دیگر)

    اینکه امنیت فقط در ایران هست و امریکا بشدت ناامن هست

    خیانت و خانواده رو هم همانطور که خودتون گفتید به همون شکل میدونستم

    اینکه بسیار بچه سقط میکنن

    اینکه ایران سرسبزترین جای دنیاست و افراد از کشورهای مختلف میان تا طبیعت زیبای ایران رو ببینن

    اصلا فکرشو هم نمیکردم که جایی به زیبایی فلوریدا و امریکا در جهان وجود داشته باشه

    تصویری که در ذهن داشتم از امریکا تصویر تظاهرات مردم و کشته شدنشون توسط پلیس بود

    همه ی این ذهنیت توسط تلوزیون و اخبار به من داده شده بود

    که خداروشکر با آشناییم با این سایت و شما استاد عزیز

    و خانم شایسته مهربون که با عشق این تصاویر رو در اختیار ما قرار دادن

    تمام اون ذهنیت ها شکسته شد

    دیدم هر آنچه که تا کنون ندیده بودم در مورد امریکا

    سرسبزی و بهشت گونه بودن امریکا

    مردم مهربونی که با غریبه ها خیلی هم خوش برخورد هستن

    ثروتمند بودنشون

    خانواده دوست بودن و عاشق بچه بودنشون

    روابط سالمشون

    شاد و اکتیو بودنشون

    امکانات فراوان داخل شهرها

    نکته جالب برای من اینجا بود توی همه ی این تصاویر ها حتی یک نفر هم نبود اعتراض کنه به فیلمبرداری خانم شایسته

    چقدر راحت بودن خودشون بودن در مقابل دوربین جبهه نمیگرفتن نسبت به فیلمبرداری

    چقدر با اعتماد به نفس هستن

    هرکس با هر اندامی که داره چاق یا لاغر راحت هستن

    مثلا لباسی نمیپوشن که بدفرمی اندامشون دیده نشه

    چیزی که تو ایران میبینیم افراد چاق خیلی اعتماد به نفسشون تخریب میشه و همیشه سعی میکنن لباسی بپوشن یا تو مجالس گن استفاده کنن تا اندامشون جمع و جور دیده بشه

    ولی تو امریکا اصلا این چیزها نیست

    تو خیابون هرکس با هر اندام و قیافه و پوشش هست و هیچ کس تمسخر یا نگاه توهین آمیز نداره

    نکته بعدی آرایش بود که من در فیلم ها دیدم که اصلا اهل آرایش نیستن یعنی من ندیدم که آرایش کرده باشن خانم ها چقدر اینها اعتماد به نفسشون بالا هست

    ولی تو ایران از نظر آرایش ماشالله…..

    ممنون استاد که به الهاماتتون عمل میکنید

    همانطور که خودتون گفتید همه ی اینها هدایت هست

    خداروشکر در این مسیر زیبا هستیم

    در پناه خدا سالم و سلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    علیرضا گفته:
    مدت عضویت: 1601 روز

    سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و تمام دوستان

    استاد اول از همه تشکر میکنم بخاطر این توضیحات زیبا و دقیقی که دادین

    من خیلی وقته که به حرفای رسانه و اخبار عوام گوش نمیدم و ذهنمو درگیر رسانه و حتی فیلم ها نمیکنم

    اون چیزی که میبینم و خودم تجربه میکنم رو باور میکنم البته با نگاه مثبت

    و اون چیزی که دسترسی ندارم بهش رو ترجیح میدم قضاوت نکنم و اصلا به این‌ اخبار و توضیحات یه طرفه توجهی نکنم چون هرکسی بنا به نفع خودش حرف میزنه

    این مطلب هم درمورد فرمایشات استاد و هرموضوعی تو زندگیم رعایت میشه

    از وقتی که قضاوت کردن رو از زندگیم حذف کردم مثل بالن که وزنه هاشو بندازه پایین اوج گرفتم و خیلی رشد کردم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    ریحانه روشن گفته:
    مدت عضویت: 1861 روز

    استاد در مورد دیدگاه اشتباه افراد نسبت به یه ملیت خاص ، میتونم مثال عرب ها رو بزنم . ببنید من سالهاست به کشورهای عرب زبان سفر میکنم و البته مهاجرت هم کردم.. و این دیدگاه که ایرانی ها فکر میکنند که عربها از اونها بدشون میاد صد در صد با تجربه ای که بنده داشتم مغایرت داره..

    ببنید این نوع نگرش اونقدر در من قوی بود سالها وقتی از من میپرسیدند اهل کجایی نمیگفتم ایرانی ام.. میترسیدم دوستم نداشته باشن یا ازم فرار کنن.اما به تدریج به این نتیجه رسیدم که عربها نه تنها از ما بدشون نمیاد بلکه مردم ما رو هم خیلی دوست دارند، اینو با همه وجودم درک کردم ، و اینجا میخوام به همه دوستانم بگم که اون چیزی که در اخبار میبینید خیلی متفاوت از واقعیته،

    اصلا این تا جایی پیش رفت که عامل ایرانی بودن که روزی مایه ی خجالت من بود الان به یکی از عوامل پیشرفت من تبدیل بشه، چون عربها به صداقت و حرفه ای بود کار ایرانی ها بسیار ایمان دارند و وقتی بشون میگی ایرانی هستم اصلا یه اعتماد دیگه ای بهت میکنن و این موضوع عملا منجر به پیشرفت چندین برابر من در شغلم شد،

    متشکرم،

    در ضمن خواستم بگم که دیدگاه من در مورد امریکا کشوری در هم بر هم بود که از گفته چند تا از دوستانم که صبح تا شب جون میکنند برای یه لقمه نون توی امریکا نشات گرفته بود ، بعد ها پس از روانشناسی ثروت ۱ بود که عامل خوشبختی رو چیزی فرای مکان و شغل و سن یافتم و با لطف خدا و آگاهی های شما الان مقصد نهایی زندگیم امریکا شد . متشکرم از بودنتون، مانا باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    لیدا رضایی گفته:
    مدت عضویت: 1721 روز

    سلام استاد عزیزم سلام دست پرودگارم

    سلام مریم خانم زیبا و مهربان چقدر شما زحمت کشیدید که ما باورهامون عوض بشه

    هر روز از همه چیز فیلم گرفتی ادیت کردی وقت گذاشتی

    استاد شما و مریم خانم عمرتون گذاشتید تا ماها اصلاح بشیم تا دنیا قشنگ تر بشه هر کدوم ما به یه مداری اومدیدم به یه داستانی با یه سوادی با یه باورهای غلطی

    اما شما استاد تونستی تمام ما رو در یک جهت ببری استاد شما فقط یه استاد نیستی یه رهبری ازتون ممنونم خدایا هر روز هزار بار شکرت می کنم منو هدایت کردی به این سایت با این مرد بزرگ اشنا کردی

    استاد من باورهای خیلی بدی درباره امریکا اصلا درباره غرب داشتم همش هم به خاطر صدا و سیما و حرف های مردم بود

    می خوام ردیفی بگم قبل سفر امریکا چی فکر می کردم بعد سفر چی دیدم

    قبل دیدن سفرنامه به دور امریکا فکر می کردم

    1- ویزا امریکا گرفتن و شهروند امریکا شدن به این راحتی نیست

    2-ویزا رو فقط به ثروتمندا میدن یا حتما باید برا تحصیل بری اونم به این راحتی نیست باید سالها صبر کنی

    3- امریکا با مسلمانا بد هستن اگه روسری سر کنی باهات دعوا میکنن روسری از سرت می کشن

    4- اونا همیشه مست هستن

    5- اصلا خانواده معنا نداره معلوم نیست کی مادرش کیه کی پدرش کیه

    6 اسلحه ازاده راحت ادم میکشن

    7 فحشا زیاده حتی من فکر میکردم تو خیابان ادم های میبینی که سکس میکنن چون شنیده بودم

    8 یا لباس خانم ها اینقدر بده که نمیشه اونجا زندگی کرد

    9 فکر می کردم اگه یه روز برم امریکا باید فاتحه زندگی مشترک بخونی چون اینقدر کاباره و از اینجور جا هست که مردها سریع سمت اونا میرن و زندگی نابود میشه

    10- اصلا اونامثل ما غذا نمیخورن غذا هاشون حلال نیست

    11- امریکایی ها توالت عمومی هاشون مشترکه چطور برم تو توالتی که مرد هم هست

    12 امریکا راحت به زنا تجاوز میکنن

    13 اونجا اصلا امنیت نداره باید همیشه با تفنگ بخوابی

    14 امریکایی ها خیلی نژاد پرستن اگه ما بریم امریکا باید بریم کارگری

    15 حتما باید زبان امریکاییت خیلی خوب باشه مدرک تافل داشته باشی

    16 اصلامدارک ما رو قبول نمی کنن باید از دبیرستان شروع کنی درس بخونی

    17 فقط یه عده پولدارن بقیه به سختی زندگی میکنن

    18 ادم چطور میتونه اونجا بچه تربیت کنه وقتی اینقدر سکس تو تلویزیون نشون میدن

    19 -بیشتر برنامه های تلویزیونیشون پر از سکسه

    20- امریکا اصلا جنگل نداره بیابونه

    21 دستشویی هاشون اب نداره ادم طهارت نداره

    22 همشون سگ گربه دارن خونه هاشون کثیفن

    23 اصلا اونجا چطور میشه نماز خوند اگه سر نماز کشتنت چی

    24 اگه برم امریکا دیگه هیچ وقت مسجد نمیبینم تا اخر عمرم باید از تمام کارهای مذهبی باید دست بکشم

    25 یا امریکا به مسلمون ها ویزا نمیده باید مسیحی بشی چون از مسلمونا بدشون میاد

    26 گوشت حلال پیدا نمیشه اوناهمش خوک میخورن

    27 همه مردمش شب ها تو کاباره ها هستن فقط تو فحشا هستن

    28 ادم به ادم رحم نمیکنه بمیری هم کسی به فریادت نمیرسه

    29 خیلی ادم های خونسردی هستن

    30 اگه برای امریکا دیگه هیچ وقت نمی تونی بیایی ایران

    31 هزینه زندگی خیلی بالاس همه عمر باید کار کنی تا خونه ماشین بخری

    32 دیگه هیچ وقت نمی تونی قران بخونی بهمن اخراجت میکنن از امریکا

    33 بری امریکا باید از پایین ترین محلها با سیاه پوست ها زندگی کنی

    الان بعد سفر امریکا

    تمام این 32 مورد رو برعکس شده

    اصلا باورمون نمیشد امریکا اینجوری باشه

    ناگار از شب سیاه رفتم تو روز روشن

    اصلا خبری از فحشا بدی دروغ سختی و بدبختی و خشکی نییست

    خدایا کی اینا رو تو ذهن ما کرد

    تازه اینا همش درباره امریکا

    بود چقدر باور داریم که هنوز نتونستیم پیداشون کنیم

    الان از زمانی که من با سایت شما استاد و دوره 12قدم اشنا شدم ماه سوم 12 قدم هستم دقیقا 6 ماهه کم تلویزیون نگاه نکردم

    که این باورهای که شما ایجاد کردی رو توذهنم ثبت کنم

    استاد از خدا براتون عمر با عزت میخوام که دستی از دستان خدا هستی جهت منو تو زندگی عوض کردی

    در پناه االه باشید همگی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    طاهره فیضی گفته:
    مدت عضویت: 2281 روز

    سلام استاد عزیز و سرکار خانم شایسته گرامی

    از شما برای تمامی زحماتتان سپاس گذارم.

    از پیش فرض های ذهنی که فرمودید در ایران در قبال آمریکا بسیار زیاد است

    1: وجود خدا و دین و حق و عدالت در ایران و کفر و بی عدالتی و عدم انسانیت در آمریکا، که من با دیدن سریال زندگی در بهشت وجود خدا را با این همه نعمت و فراوانی و عدالت و انسانیت را دربین مردم آنجا دیدم

    2: نبود عشق و عاطفه و بنیان خانواده که من با دیدن دوستان شما که به پارادایس آمده بودند دیدم بسیار بهتر و با کیفیت تر ازاینجا بین افراد عشق و علاقه و محبت وجود دارد.

    3: کم بودن احساس مسئولیت پدر و مادری در آنجا به علت آزادی ارتباط بین زن ها و مردان، اما با دیدن سریال زندگی در بهشت از دوستانتان و فیلم هایی که از سواحل می گرفتید دیدم که برعکس پدر و مادرها در آنجا بیشتر از ما به فرزندانشان و رشدشان و موفقیت شان و شاد بودنشان و همراه بودنشان اهمیت می دهند.

    4: عدم نبود حجاب و عدم مصونیت بانوان، اما من در کنار ساحل چیز دیگری دیدم که دختران و بانوان با وجود نبود حجاب از نظر دیدگاه ما بسیار بیشتر در امنیت و آرامش و مصونیت بودند و کسی به خلوت آنها کاری نداشت.

    5: عدم وجود وقت کافی برای تفریح و دائم در حال کار بودن، اما ما که چیز دیگری دیدیم انسان هایی که ریلکسیشن در کنار خیابان انجام می‌دادند و در حال پیاده روی و ورزش بودندو در سواحل نیز در کنار هم شادی و بازی و در حال آرامش بودند.

    6:برای زندگی در آنجا باید از دین اسلام به مسیحیت یا بی‌دین بودن بروی، اما من در فیلم های شما چه بسیار بانوان با حجابی را دیدم که بسیار با حال خوب در کنار دیگر افراد از آن محیط ها لذت می بردند و زندگی می کردند

    7: اینکه در آنجا انسانها نژاد پرست هستند و رابطه خوبی با مهاجران ندارند، امامن با دیدن زندگی خود استاد و ارتباط دیگران با استاد که متوجه می شدند که مهاجر هستند هیچ برخورد بدی را نمی دیدم بلکه بسیار با شور و هیجان بیشتری به استاد کمک و راهنمایی می کردند.

    8: عدم وجود رابطه دوستی و محبت بین همسایگان در آنجا، که من با دیدن سریال زندگی در بهشت دیدم که چقدر همسایه شما در حقتان لطف دارد و بسیار مهربان‌تر از حتی آشنایان می باشد، اینجوری خیلی بهتر می توان به مهاجرت فکر کرد که آنجا هم تنها نیستی و هستند کسانی که همراه با تو شوند و به تو کمک کنند.

    9: به ما می گویند که هرچی با خداتر باشی سختی ها و آزمایش ها برای تو بیشتر است و خداوند آجر سختی هایت را در بهشت به تو می‌دهد، اما من با دیدن زندگی خود استاد و یکی از دوستان خود استاد که مزرعه داشتند و همچنین مذهبی هم بودند و صاحب یک مکانی بودند که مراسم تشییع جنازه را هم برگزار می کردند را دیدم، متوجه شدم که قرار نیست چون مذهبی هستی زندگی دنیایی سختی داشته‌ باشی بلکه می توان ثروتمند دین دار هم بود.

    10: اینکه امکانات برای افراد پولدار هست اما من دیدم که همه در بهترین ها زندگی می کنند فروشگاه‌ها و مراکز تفریحی زیبا و تمیز و با کلی خدمات شایسته که برای همگان بود.

    11: پلیس های خشن و نژاد پرست که با فیلم های استاد و سخنانی که از پلیس های توی اتوبان برای ما گفتند که چقدر برایشان مهم است که اگر کسی ماشینش را در کنار گذر اتوبان پارک کند حتما اگر ببینند می آیند و می پرسند که آیا مسأله ای پیش آمده و نیاز به کمک دارند. و من بسیار لذت بردم در حالی که در اینجا وقتی پلیسی به سراغ من می آید نگران هستم که نکند من خطایی انجام داده ام. و از پلیس اینجا بیشتر ترس وجود دارد.

    12: اینکه در آمریکا به علت نبود دین، رحم و انصاف و انسانیت… وجود ندارد اما من انسانیت را به همراه تمام صفات انسانی را در فیلم های شما دیدم چه در ارتباط با انسان ها با هم، چه در ارتباط خدمات اجتماعی عالی که برای ارزش قائل شدن برای انسان بودن در اختیار افراد قرار گرفته بود.

    و موارد بسیاری که مجال نوشتن نیست. از شما بسیار سپاسگزارم. گرچه در همه جای دنیا همه چیز وجود دارد خوب و بد. و همه چیز به باورهای ما بستگی دارد. و وقتی باور اکثریت مردم خوب باشد جامعه خوبی هم ساخته خواهد شد. و خوبی ها و زیبایی های زیادی در پیرامون زندگیمان نقش خواهد بست.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    الهه مرادی گفته:
    مدت عضویت: 1864 روز

    سلام خدمت آقای محمدرضا ،ممنون از کامنت زیبای شما ،با مثالی که شما در این کامنت زدید ،مطالب بسیار عمیقی که از کودکی به ما گفته شده برای من دوباره مرور شد ،اینکه همیشه باید به حرف بزرگتر خود گوش دهیم ،حتی اگر به ضرر ما باشد ،اینجوری خداوند همیشه از ما راضیه .

    این انجام خواسته های بدون فکر بزرگترها هست که کودکان به مرور زمان اعتماد به نفس و عزت نفس خود را از دست می دهند(البته باید با احترام بعضی از خواسته های اونها رو رد کنیم) تا بتونیم تو زندگی موفق باشیم در غیر این صورت همیشه در همه کارها حتی در بزرگسالی منتظر این هستیم که برای هر حرکتی نظر دیگران را بپرسیم یا تا دیگران راه حلی به ما ندهند ما حرکت نکنیم .

    دقیقا از کودکی باهمین حرفا که کشور های دیگه مخصوصا مردم آمریکا خانواده دوست نیستند و اگه تو کشور دیگه زندگی کنیم همیشه تنها هستیم ،وچون این باور رو داشتیم که هر چیزی که شنیدیم درسته ،حتی به خودمون اجازه فکر کردن برای حتی مسافرت رو هم ندادیم .

    دوست گرامی ممنون از مطالب پر محتوایی که گذاشتید ،و با خوندن این مطالب چند باور قدیمی برای من روشن شد

    ممنون از شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: