سریال زندگی در بهشت | قسمت 174 - صفحه 46

898 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3370 روز

    سلام

    باورهای ما توسط کسانی ساخته شده است که از کودکی با آنها بزرگ شده ایم و ذهن ما در مورد هر مسئله ای باورهایش این طوری ساخته شده است.

    به صورت ناخودآگاه طبق باورهای گذشتگان ما؛ باورهای ما هم شکل گرفته است و این طوری هست که قبل از کار کردن روی خودمان به صورت ناخودآگاه یک سری از باوها را داریم.

    یعنی ما از درون یکسری چیزهارا باور داریم و با استفاده از همان باورها هم نتیجه می گیریم و اگر می خواهیم که نتیجه ای دیگری بگیریم باید رجوع کنیم به باورهای خود و آنها را عوض کنیم که در این صورت نتایج هم عوض میشود.

    یعنی نوع فکرهایی که داریم که با تکرار آنها باورهای ما شکل میگیرد، نتایج ما را به ما نشان میدهد.

    یک مدتی می گذرد و ما چون آن باورها را داریم از نوع همان هم اتفاقات ما شکل می گیرد مثلا وقتی که از کوچکی یکسره گفته اند که مرگ بر امریکا، و اصلا درهمه محافل نقل و نبات این گفته بوده است، پس من ناخوداگاه بارها و بارها این فکر برایم تکرار شده است و من باور کرده ام که این کشور بسیار بد است که بر آن مرگ می فرسته اند و تمام عامل بدبختی کشور ما به خاطر امریکا بوده است.

    وقتی با دیدن صحنه هایی و اتفاقاتی که به طور واضح و علنی و بدون سانسور و از زمان حال امریکا دیدم؛ نسبت به باورهای قبلی خود خیلی شک کردم و دیدم که اصلا باورهای من درست نیست. و اینکه یکسره از خودم سوال میکنم که چرا ؟ و اینکه حتما نباید همرنگ جماعت شوم؛ مرا به فکر فرو برد.

    چیزهایی که از آدمها می دیدم روابط خالص آنها با هم و با دیگران و زندگی آنها؛ برایم خیلی جالب بود و به طورکلی نگرش مرا نسبت به این کشور عوض کرد.

    اینکه اگر کمکی می کنند از ته دل است برای خودنمایی نیست. اینکه با جان ودل برای خود هستند و اگر کاری کنند هم از جان ودل می کنند مثل خانمی که منزلتان را در پرادایس جارو می کشید که از آنجا می خواستند بروند از ته دلش جارو می کشید نه اینکه بگه مثل خیلیها که خوب داره می آورد کسی را که برایش انجام دهد و از رو و الکی تمیزش کنند.

    قدردانی از آنها را در همه موارد دیدم و تشکر کردن از همه چیز و احساس خالص داشتن را؛ مثل وقتی که در سفر به دور آمریکا بودید خانمی دنبالتان آمده بود که بدرقتان کند و با هم عکس بگیرید. اصلا طرز نگاه آنها به این دنیا با چیزی که من اینجا میبینم بسیار خالصانه است و قدردان و لذت بخش .

    اینکه *کسی به کار کسی کار ندارد بسیاربرایم زیبا است که کی چی می پوشه کی چاقه کی لاغره وووو یعنی کاملا حریم خصوصی دیگران را رعایت می کنند

    احترام به طبیعت و حیوانات برایم خیلی زیباست از ته دل به طبیعت و حیوانات عشق می ورزند و اصلا قصد اذیت ندارند در حالیکه این طوری به من گفته نشده بود.

    وقتی میگفتند که انجا کسی به کسی کاری نداره مردی هم مردی، واضحا دیدم که این طور نیست؛ دیدم که بسیار با محبت هستند و وقتیکه تو نیاز داشته باشیم حتما برایت کاری خوب را انجام میدهند. یعنی افکارتو و مقاومت نداشتن خود با خودت و هماهنگی با خودت در هر جای دنیا که باشی آدمهای خوب را به طرف تو می آورد.

    تو هر جا بروی و هر کشوری که بروی؛ خودت را با خودت می بری؛ این طور نیست که خودت را اینجا بگذاری و بروی؛ همه جا خوب است وقتی که تو با خودت هماهنگ باشی. وقتی که تو به رسانه ها و حرفهای دیگری کاری نداشته باشی.

    باورهای توست که مسیر زندگی تو را می سازد وقتی که تو آدم بد بینی هستی وقتی که به هر کشوری بروی همه آدمها را می بینی که کاری به کار تو ندارند و سوی خودشان هستند و تو می گویی که عجب مردمانی هستند بی احساس و … ولی وقتی با خودت هماهنگ هستی و با خودت در صلح هستی وقتی می روی کشوری دیگر می گویی عجب خدای شکرت مردم این کشور چقدر فهمیده هستند، تا من نخواهم و اجازه ندهم اصلا برایم کاری نمی کنند و در زندگی من دخالتی ندارند؛ یعنی ان تو هستی که رفتار دیگران را با خودت می سازی و هر نوع رفتاری که دیگران در هر جای این دنیا دارند بسته به افکار و باورهای خود توست.

    در مورد این کشور همیشه فکر میکردم بسیار سرد است و کوران و یخبندان؛ و چرا؟ چون اصلا نخواستم یکبار خودم بروم تحقیق کنم که این کشور چه آب و هوایی دارد و اخبار صحیح را خودم پیدا کنم یعنی بدون فکر و چرایی افکارم، شدم همرنگ جماعت.

    فکرمی کردم همه قاتل هستند و کشت و کشتار وجود دارد چون از کودکی یکسره اخباری را ساعت به ساعت می شنویدم که هر لحظه آن کشور را این طوری معرفی می کرد و منم بدون هیج علتی و جستجویی هر کسی هر چی می گفت قبول می کردم و با اینکه عکسهایی را از آشناها در آنجا می دیدم؛ باز هم فکر می کردم که دروغ است.

    بچه هایی از اقوام در سن کم مثل 13 14 سالگی به آنجا فرستاده شده بودند و من همیشه میگفتم که آن کشور بی در و پیکر است واصلا کسی کسی را تحویل نمی گیره و اصلا احساسی آنجا وجود نداره به خاطر همین هم اینها هم بچه هایشان را آنجا فرستاده اند و می دانند که همه در آن کشور بچه هایشان را زود از خانه می اندازند بیرون و گفتند بچه های ما هم می روند قاطی آنها . که دیدم اصلا این طور نیست.

    فکر می کردم مردم زور گویی دارد یعنی دولتش این طوری است و مردم هم این طوری شده اند و بسیار خشک هستند و بویی از انسانیت نبرده اند ولی واقعا دیدم که این طوری نیست.

    *مفهوم هدایت را در این سریالها عالی درک کردم و اینکه با هدایت و آرامش چطوری میشود زندگی کرد و برایم مثل کارگاه عمل و تصویری بود.

    لذت بردن از لحظه حال و از همین الان که در آن لحظه هستیم را یاد گرفتم و برایم مثل تصویری روشن این به من نشان داده شد.

    چون یکسره شنیده بودم که این کشور بسیار از همه لحاظ بد است و خدا به این کشور کلا پشت کرده است؛ اصلا فراوانی را در آن نمیدانستم فکر می کردم همه مغرورند اگر پول دارند و بیشتر هم پر از گدا و بدبختی است یعنی فکر می کردم که یکسری دارند کیف می کنند و یکسره مثل برده ها هستند. آزادی را به این شکل در این کشور نمی دانستم و فکر می کردم که به زور یک سری کارها را باید انجام دهند و گرنه کشته میشوند و چون مجبورند مجبور هستند که در مراکز عمومی خوب باشند.

    از کودکی تحت تاثیر این حرفهای مردم بودم و اینکه بعضی از اطرافیانم اسم امریکا که می آمد شروع می کردن به فحش و لعنت و نفرین ومن بدترین چیزها را در این کشور تصور می کردم . مثلا آشناهایی که در این کشور بودند خیلی کم می آمدند ایران و من هم به خودم می گفتم خوب دیگه مثل آنها شدند؛ آدمهای بی احساس و بی مسئولیت.

    یعنی بدون اینکه علت را بدانم این طوری بد فکر می کردم؛ بعد که دیدم واقعا به خودم گفتم که اصلا چرا باید هر کسی هر چی می گه من گوش کنم؛ مگر خودم چشم ندارم عقل ندارم مگر نمی بینم که اینطوری نیست و تمام باورهایم را در مورد این کشور تغییر دادم.

    همان طور که رسانه ها و مردم باورهای مرا خراب کرده بودند با دیدن این سریالها باورهایم را درست کردم و آن طور که دیدم ساختمش .

    چیزی که خیلی برایم اهمیت پیدا کرد که اصلا بعد از 40 50 سالگی باید مریض شوی ندارند؛ واقعا من فکر میکردم که بعد از 50 سالگی دیگه کم کم باید وداع گفت بری آن دنیا و قراره که بری جهنم؛ یعنی این را باید می دانستم عوض که می گویند بابا فلانی که 50 سالشه معلومه که باید این طوری باشه؛ دیدم مردم این کشور ثابت کردند که این طوری نیست یعنی برای من ثابت شد در مورد انسانها توسط این کشور. یاد گرفتم که تا وقتی که زنده هستم از زندگی لذت ببرم و زندگی کنم در حال زندگی کنم کاری به کار کسی نداشته باشیم اگر کمک خواست در خدمتم و گرنه سرم تو کار خودم باشد.

    قانون درخواست را خیلی خوب درک کردم که راحت چیزی را که می خواهی درخواست می کنی؛ مثل خانمی که شما را به منزلش دعوت کرد در سریال سفر به دور امریکا.

    فکر میکردم که آنها تا پای جان می جنگند تا دیگران را بکشند ولی من این طور ندیدم و تاریخش را هم مطالعه کردم این طور ندیدم.

    احترام احترام احترام به خودم و دیگران را خیلی یاد گرفتم به تاریخ کشورم مثل آن رژه که در سفر به دور آمریکا دیدم و احترام به حیوانات که در باغ وحش دیدم و احترام به خود که درتمام قسمتها بود اینکه من به دنیا آمدم که از تمام لحظاتم استفاده کنم و شاد باشم و این لازمه زندگی در این دنیا است و یاد گرفتم که چقدر قشنگ قدرهر لحظه از زندگی خود را می دانند مثل آن قسمت از سریال زندگی در بهشت که مهمان داشتند آن زن و شوهر و بچه هایشان.

    یاد گرفتم که بی توقع زندگی کنم؛ مثل دوستانی که آمدند منزلتان و چادر زدند ووو به خودم احترام بزارم و به دیگری هم احترام بزارم. مثلا وقتی در تمپا و یا جاهای دیگر در را برای پشت سری نگه میدارید یا می دارند خیلی برایم جالب بود اینجا بیشتر مواقع؛ کسی می بیند که دیگری دارد می آید می دود و در را می بندد که مثلا جلوتر باشد و آن را نبیند که بخواهد سلام کند یا کاری برایش کند.

    روی پرورش کودکان خیلی قشنگ کار می کنند و این برایم خیلی جالب بود و به خودم بارها گفتم که بی خود نیست که این کشور این قدر پیشرفت دارد.

    باور کنید بار اول که سریال سفر به دور امریکا قسمت 1 را می دیدم؛ می گفتم یا خدا چه چیزها خواهد شد و بعد رفتم توی اینترنت که این کشور را پیدا کنم که دقیقا کجای جهان است و نقشه اش را پیدا کنم باور کنید با یک انزجاری این کار را می کردم فقط چون شما انجا بودید می خواستم بدونم چه طوریه؛ ولی الان کاملا صد در صد باورهایم به این کشور عوض شده است و فهمیدم که چه یهودی مسیحی مسلمان همه احترام دارند و همه مدل آدمی همه جا هستند و این هم به دید خود تو و نگرش و باورهای تو بستگی دارد.

    توی سریال سفر به دور امریکا آن خانمی که بچه کوچک داشت و پینگ پنگ بازی می کرد یا بچه ای که آب بازی می کرد ووو در جاهای مختلف می دیدم به خودم گفتم بی خود نیست که بچه دارند ما را در ایران تربیت می کنند و آنها چقدر قشنگ بچه هایشان را بزرگ می کنند و پرروش می دهند و با آنها دوست هستند و به من یکسره می گفتند آنجا حس مادری نیست و همه با هم بدند وووووو

    از خود طبیعت استفاده میکنند برای شادی و لذت؛ یعنی وسیله ای خاصی و گرانی هم نباشد آنها با طبیعت با ذات این دنیا خوشند. یعنی ازهر چه دارند لذت میبرند و زندگی خوبی دارند و هدفمند هستند همه ایشان هدف دارند که در آن حتما شادی ولذت جای خودش را دارد و همه کارهای آنها با فعالیت بدنی است مثل رقص و انواع تفریحاتشان.

    به واقع با دیدن این سریالها اولا لذت را فهمیدم و اینکه سرم تو کارخودم باشد ولی می توان به دیگران هم کمک کردم را فهمیدم و زندگیم خیلی سر و سامان بهتری گرفت خدایا شکرت

    در یک کلام زندگی را زندگی می کنند.

    Just do it now

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  2. -
    کویین گفته:
    مدت عضویت: 2247 روز

    استاد عزیزم سلام

    بعد از ماه ها فرصت کردم تا بیام و کامنت بذارم😍

    اینقدر سرم با زندگی زیبام گرمه و اینقدر دورم پر از آدم های فوق العاده ست که واقعا کم پیش میاد بتونم اینجا فعالیت کنم❤

    همه این ها به لطف شماست

    پارسال که فایل ها رو گوش میدادم و تنها فانوس راه من حرف های شما و تجسم هام بود، منشی ساده کلینیک بودم و برای رییسم چایی میریختم😁 با حقوق ۱/۵ میلیون

    الان دقیقا یکسال از اون روز گذشته و توی دفترم برنامه ریزی روزانم نوشتم که حتما باید امروز کامنت بذارم

    استاد و بچه ها میدونین الان کجا هستم؟

    توی خونه خودم

    خونه ای که تماما با پول خودم هست

    از یک خونه کوچیک نگهبانی با ۶ نفر آدم بعد از ۲۷ سال رها شدم و برای خودم خونه توی یکی از بهترین مناطق تهران اجاره کردم. با اجاره ای که برای خیلیا واقعا گرونه اما برای من اصلا چیزی نیست❤

    استاد عزیزم تو زندگی منو تغییر دادی ازت ممنونم

    دوستان عزیزم ممنونم که توی دیدگاه ها و عقل کل اینقدر راهنمایی های عالی داشتین و من از خیلی هاش نهایت استفاده رو کردم

    یادمه از بچگی آرزوم بود که اتاق داشته باشم…

    آرزوم بود که روی مبل بشینم…

    آرزوم بود که دوستامو بدون خجالت به خونمون دعوت کنم

    سالها توی افسردگی و غم و پژمردگی بودم

    دوست داشتم نجات پیدا کنم و خودمو به درو دیوار میزدم تا پولدار شم

    اما من هم مثل بقیه مردم بودم. پر از حس خفگی و بدبختی و دست و پا زدن برای حقوق کارمندی…

    استاد تو منو به مسیر درست برگردوندی

    حالم خیلی خوب شد. امیدوار شدم. رفتم سراغ همون کاری که تخصص داشتم همون کاری که عاشقش بودم

    با همون حقوق ۱/۵ تومنی منشی گری وسایل کیک پزیمو کم کم خریدم و سفارش گرفتم

    الان میدونی چی شده؟😍

    این خونه رو بعد از یکسال با پول شیرینی هام اجاره کردم و جالبیش اینه که هر۳ تا خواهرم و مامانم و دوستم برای من کار میکنن و من دارم به ۵ نفر حقوق میدم😍

    زندگی من اینقدررویایی شده که اگر شبا به گذشته و راهی که اومدم فکر نکنم باورم نمیشه این منم❤

    اینجا برگشتم تا این پیامو بذارم برای همه کسانی که اول راهن، اونایی که شک دارن، اونایی که مطئن نیستن

    من فکر کنم حدود ۲ سالی هست که شاگرد استادم

    یکسال و نیم شاید گذشت تا تونستم خیلی از باورهای محدود کنندمو رها کنم

    وقتی اونا کم کم محو شدن، زیبایی ها و برکت پدیدار شدن

    پس دوست من اگه این پیام منو میخونی همین الان با جدیت شروع کن. خودتو و باورهاتو بشناس و از استادی که اینجا مثل فانوس روشنه تا میتونی استفاده کن😍

    استاد عزیزم بازهم بینهایت ازت متشکرم

    من فایل ها و کلاب هاوس و اینا رو گوش میکنم همیشه

    فکر نکنی مغرور شدم و رفتماااا😁

    خلاصه اینکه عاشق همتونم و مرسی بابت اینکه اینحا رو اینقدر مثبت نگه داشتین😍❤

    تا کامنت بعدی خداحافظ😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    سوسن گفته:
    مدت عضویت: 1940 روز

    سلام و درود به تمامی اعضای خانواده عباس منش

    سلام به استاد عزیز و مریم نازنین

    من هم مثل خیلیهای دیگه یه سری دیدگاههای عجیب و غریب در مورد آمریکا و مردمش داشتم « اینکه مردمی خشن اهل جنگ و اسلحه بدست توی خیابانها همدیگرو میکشن مثل آب خوردن واصلا براشون مهم نیس همیشه مست و پاتیل و بلهوس و بی اخلاقی در این کشور بیداد میکنه . چیزی به اسم خانواده وجود نداره و روابط نامشروع دارند و بنیان خانوادگی متزلزلی دارن .امنیت اجتماعی وجود نداره و اینکه یک کشور بیابانی و خشک و با طوفانهای وحشتناک و اینکه آدمهای نژاد پرست که سیاهپوست هارو قتل عام میکنن و یه کشور پراز هرج و مرج

    تمامی این نگرشهای من بخاطر رسانه های جمعی و اون اخبارها و مدرسه بخصوص در بهمن ماه که اینها شدت بیشتری میگرفتن . منم هم مثل شما استاد چون بابام همیشه اخبار رادیو اسراییل و بی بی سی گوش میداد مخالف این بدگوییها در مورد آمریکا بود و من به شخصه از بچگی ازتوهین و بدگویی متنفر بودم و هیچ وقت در هیچ راهپیمایی نه خودم نه خانواده ام شرکت نکردیم حتی گاهی مدرسه تهدید میکردند اکر نیایید از انظباط کم میکنیم و …و بخاطر فیلم های وسترن که دیده بودم .

    ولی با دیدن این دو سریال فوق العاده جذاب و بی نظیر و زیبا چنان خونه تکونی از ذهنم کردن که باور کردنی نیست حتی برای خودم.

    دیدم و باور کردم نه تنها خانواده برای آمریکایها بی ارزش نیست بلکه چقدر مهم و با فرزندان زیاد و سالم و باورم از اونجا قوی تر شد با آمدن مهمونها به بهشت اینکه چقدر این انسانها باادب ، خانواده دوست، مهربان ، مسیولیت پذیر، شاد و…هستند

    چقدر این ملت به خودشون و دیگران احترام میزارن

    چقدر با خودشون در صلح هستن

    چقدر کارهای گروهی رو خوب انجام میدن با احترام به همدیگه و اصلا به خودشون سخت نمیگیرن

    فقط لذت میبرن و از هر فرصتی برای شادی و رقصیدن و با هم بودن استفاده میکنن حتی با کمترین امکانات

    چقدر این انسانها راحت هستن در تفریح در خوردن در لباس پوشیدن و اصلا توجه نمیکنن نظر بقیه چیه در موردشون

    من تابحال این همه طبیعت بکر و زیبا و بی نظیر ندیده بودم فکر نمیکردم آمریکا همچین جاهایی داشته باشه

    خدایا این همه نعمت این همه فراوانی این همه زیبایی شگفت انگیز و فوق العاده واقعا خدایا شکرت

    حیران شدم هربار با دیدن این همه زیبایی و نعمت

    چقدر عالیه میشه توی ملک شخصیت دریاچه داشته باشی و کشتی و هواپیمای شخصی داشته باشی

    ازتک تک تصاویر و فیلم ها بی نهایت لذت بردم

    از قانون مندی این کشور ، از نظم و نظام و قوانین درست برای همه کار و همه چی

    از تمیزی زیاد و بی نظیر ، از پارکهای بزرگ و فوق العاده زیبای آمریکا تا بحال همچین پارکهایی رو ندیده بودم حتی توی فیلم ها ، این همه سواحل با شن های سفیدو نرمش که با قدمهای شما میشد آنهارو حس کرد

    اونقدر اشک شوق ریختم با دیدن اون تصویر کنار ساحل و اون غروب فوق العاده زیبا و اون عروس ساده و بی الایش که لبخند زیباش گویای حس خوب و خوشبختی اش بود آدم رو به وجد می اورد

    امنیت بالای این کشور که بچه هاشون درسنین کم به سفر میرن

    چقدر اینها برای خودشون ارزش قایلن که بهترینهارو تولید میکنن و استفاده میکنن

    هرکسی با هر مذهبی میتونه اونجا راحت زندگی کنه و حتی بدون هیچ جنگ و دعوایی دین خودش رو تبلیغ کنه این عالیه

    چقدر اینها خلاق هستن برای کسب و کارهای جدید و کارامد

    این همه فروشگاهای بزرگ و فوق العاده عاشقشون شدم جون میدن برای خرید مگه ممکنه ،اینها به همه چی فکر کردن بدون نگرانی میتونی کل خریدتو انجام بدی

    دیگه از کدومش بگم کم آوردم : از اداره پست که چه عالی کارشونو انجام میدن . از گواهی نامه گرفتن راحت استاد.

    این فایل 173 چقدر جالب و دیدنی و لذت بخش بود این همه هماهنگی و نظم و شادی مردم با تمام احترام به همدیگه حتی با خوردن مشروب و این آرامش که هرجا باشن احساس شادیشون رو نشون میدن و رفتار فوق العاده پلیس با مردم و برقرار کردن نظم و امنیت برای همه و چقدر عالی بود رفتار مردم با شما موقع فیلم گرفتن این لبخند ها و رقص و شادی چقدر دوست داشتنی بودن

    خدارو هزاران بار شاکرم از اینکه وارد این خانواده بزرگ و دوست داشتنی و بی نظیر شدم و با استاد و مریم جون اشنا شدم واین همه زیبایها رو از دوربین شما عزیزان دیدم و لذت میبرم و من هم روی خودم دارم کارمیکنم و خودم رو لایق بهترینها میدونم.

    بی نهایت از شما استاد عزیز و مریم جان شایسته که واقعا شایسته بهترینهایی سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    صبا گفته:
    مدت عضویت: 2386 روز

    (به نام خداوند وهاب ورزاق)

    …سلام به استادومریم جان عزیز

    وسلام به همه دوستان خوب وعزیزم

    که جداشدن ازاین سایت

    برام غیرممکن شده.و بااینکه از طرف اطرافیان مورد آزارقرارمیگیرم ولی بازبابی توجهی ومسخره کردنهاشون بکارم ادامه میدم وفایل های رایگان گوش میدم وسریال زندگی دربهشت راهمچنان دنبال میکنم .

    راستش وقتی کامنت بچه هاراکه می خوندم بهشون رای بدم متوجه شدم دقیقابه گفته ی استاد شنیدهای ماتأثیربه سزایی درباورهای ماداره چون من خیلی ازحرفهایی راکه بچه ها درموردباورهاشون گفته بودن نداشتم دلیلش بخاطر ورودیهای من بودچون هیچ وقت بزرگ فکرنمیکردم ودنیای من فقط درحدایران بود. واصلا به کشوردیگه فکرنمیکردم که چه برسه سفرکنم به آمریکا

    مسافرت خارج ازکشورما فقط به جاهای زیارتی محدود شده بود که خداواسلام فقط اونجاهاوجود داره.وهرکس به این جاها سفرمیکرد یااینکه میتونست بره آدم بسیارخوبیه واونایی که کشورهای دیگه میرن برای خوشگذرانی وبی دینی سفرمیکنند تاراحت درخارج بی بندوبارباشند.

    اماوقتی باشماآشناشدم وهمه فیلم هارابخاطر محدویت نمیتونستم دانلود کنم تانگاه کنم امااون چندتا فیلم هم ازسفربه دورامریکایازندگی دربهشت رانگاه کردم درحدی روی من تأثیرداشته هیچ دختروپسرم هم باورهاشون تغییرکرده…

    وامااون چیزی که بابیشتربچه ها مشترک بودیم همون چیزهایی که رسانه درمورد امنیت به مارسانده بود. من هم درست مثل اکثر دوستان فکرمیکردم اونجاخیانت زیاده ازواج هابه طلاق منجرمیشه بخاطر بی بندوباری ونمی تونی توخیابون راحت بری خرید یاکارهای دیگه همدیگر بخاطر داشتن اسلحه آزادانه می کشندوحشت زیادی ازروبروشدن بااونها راداشتم. چون امنیت برام خیلی مهم بود وازطرفی چون توی شهرکوچکی زندگی می کنم و باورهای محدود کننده ی زیادی دارم.ودنیام نسبت به بچه هایی که به خارج ازکشور سفر کرده اند کوچکتر البته مسافرت زیاد رفتم وخیلی ازشهرهای ایران رارفتم نه تاحدی که استاد چندروز درهرشهربمونه واز آداب ورسوم اونجا باخبربشه مسافرتها بیشتربابرنامه ریزی بوده

    یادمه زمان ما یه موضوع دیگه ای هم راجع به شیعه وسنی بود بذارین خاطره خوبی که بااین عزیزان داشتم براتون بگم درست همون تصوری که از آمریکادرمورد آمریکایها داشتم درمورد سنی هاهم داشتم که اوناخیلی ترسناک وآدم کش وخیانت کار وتجاوزگرهستن منبع این باور هرچی فکرکردم، فقط زمان جنگ که اختلاف بین کردهاوشهرهای اطراف وهمکاری بعضی از اونا باعراق که در فیلم هانشون می دادندیادم اومدکه این باورهای مخرب رابوجودآورده البته چیز زیادی یادم نیومد.امازمان جنگ یک دوست سنی داشتم که درشهرخودمون زندگی میکرد پدرشم نظامی بودوبخاطر جنگ به شهر ما پناهنده شده بود خانواده بسیارخوب ومحترمی بودن وحتی من بااون رفت وامد داشتم ولی این ترس راهمیشه داشتم اماهرگز عنوان نمیکردم تااینکه بعدچندسال ما ازطریق یکی از دوستای همسرم دوران مدرسه که فقط درحدیک نامه بود همسرم مشتاق شد مابه شهرکامیاران سفر کنیم .

    جالب اینجاست که همسرم بخاطر اینکه درمن ترس ووحشت ایجادنکنه نگفته بود که اونم همون باورهای منو داره هردوی ما بااون همه باورمخرب بدون اینکه عنوان کنیم ولی ته دلمون انگاراون حرفها راباورنکرده بودیم ولی باترس به اونجا بادوتا بچه سفرکردیم وبه خونه ی دوستش رفتیم .نمی دونی استاد من وهمسرم وبچه هام ازنحوه ی برخورد عالی اونا شوکه شده بودیم از اداب ورسوم خوبشون وچقدرباهم خوب بودن حتی درکنارهمسایه هاشون شیعه هم بودبدون ایجاددرسر چقدردست ودلباز ومهربون وجالب اینجاکه من فکرمیکردم اونجاطبیعتی نداره ولی یکی اززیباترین مکان هاش پالنگان چه منظره ی زیباودوست داشتنی واقعاعالی بود وچقدرتمیز جایگاه نمازشون وچیزهایی که من فکرمیکردم اصلا واقعیت نداشت چقدرمردم شریف ومهربون بقدری ازلباس هاشون خوشم اومدکه یه لباس مجلسی بسیارشیک براخودم خریدم و دربیشترعروسی ها ازاون لباس استفاده میکنم وهرسال فرصت بشه به اونجاسفرمیکنیم. این اتفاق برای دخترم که هنوز ۱۰سال بیشترنداره بعدفیلم های زندگی دربهشت شماهم اتفاق افتاداین بودکه تعجب زده گفت: مامان پس چراتلوزیون میگه اونجا مردم دعوامیکنند وپلیس هاشون وحشی هستن ومدام مریضی کرونا کشته میده پس استادکجازندگی می کنه که ازاین خبرانیست چقدراینها شادن و خوشحال هستن وچقدرطبیعت زیبایی دارن وتمیز هستن چقدرجاهای تفریحی دارن من بزرگ بشم حتمابه کشور امریکاسفرمیکنم وازالان انگلیسی کارمیکنه ومدام به پدرش میگه بابا چراخارجی هاجشن های زیادی نسبت به مادارن کاش ماهم درخارج بودیم من درجشن هاشون شرکت میکردم البته دخترم علاقه ی بخصوصی به برنامه کودک خارجی داره

    وحالاکه باسریال زندگی دربهشت مقایسه میکنم می فهمم که نبایدآدم هاراباپیش فرضی که از طریق شنیده ها ودیده های دیگران ایجاد شده سنجید

    ویه باوردیگه من این بودکه امریکا کشوربسیارقدرتمندی وهیچ کشوربهش نمی تونه زوربگه وازاینکه توی تلوزیون ماراقدرتمندتراز امریکامعرفی میکردن خوشحال میشدم ومیگفتم مادشمن بزرگ خداراشکست دادیم استاد بااین سریال هاباورمنو کاملاعوض کرد من بدون شناخت داشتم براحتی قضاوت میکردم .

    من خداپرستی و یکتا پرستی رادرمردم این کشوربیشتردیدم تادرکشورخودم البته ازوقتی دیدم درست کردم اینجاهم بیشترباافرادی که وجودخدادراونهابیشترمشاهده میشه میبینم البته زمانیکه کنترل ذهن دارم ونگاهم به همه ازنگاه خدایی هستش …

    شما یادمون دادی استاد…وقتی این فیلتر رو میزارم و به جامعه آمریکا نگاه میکنم متوجه میشم چرا آمریکا آمریکا شده.

    چون همه رها هستن

    چون همه هرطور که دوست دارن زندگی می کنند

    چون همه درلحظه زندگی میکنند

    چون ذات اصلیشون رو به نمایش میزارن

    بدون اینکه نگران باشن کی چی می خواهد

    پس با همین نگاه زیبا به دنیانگاه کنی وهمواره هیچ قدرتی بالاترازقدرت خداوندنیست

    من توخانواده ی بسیارمذهبی که مذهب رافقط درحجاب ونماز می دیدمی دیدم. استادنظرم بادیدن مریم جان ونوع نگاهش که چطوری شماهاباباورهای خوبتون همدیگرراجذب کردید بهم امید میده پس میشود منهم میتوانم. هیچ وقت برای تغییردیرنیست وخداهمیشه کنارمه وهیچ وقت هیچ وقت ازمن جدانمیشه

    یه باورخوبی که داشتم پدرم معمولا وسایلی که می خرید بامارکهای معتبر بود واگه وسیله ای می خرید خوب ومحکم بود میگفت اصل امریکایی واین باورمنو شماهم مطمئن ترکردید وقتی که اون وسایل آچاروقابلمه هاراسفارش داده بودید دیدم چقدرباکیفیت بود.یا سفارش لباس هاباعنوانهایی که خودتون میخواهید این یعنی آزادی من آزادی ورهایی رابه وضوح درفیلم ها مشاهده کردم.

    ویه باورخوب دیگه ای که زنان آمریکایی عزت نفس بالایی دارن که میان تو کادر دوربین بدون اینکه بخوان فکر اشتباه بکنن و چقد من تحسین میکنم عزت نفس این مردم و همین الان تو اطرافیان و اقوام خودم خیلی ها هستن که اصلا عکس و فیلم نمیگیرن و به نظر من یکی از دلایلش کمبود عزت نفسه که من این و تو مردم آمریکا ندیدم حتی خودم اجازه گرفتن فیلم درجایی نمیدهم ازرهابودن اونها لذت میبرم

    برای همه دوستانم آرزوی شادی وثروت وآرامش راآرزو میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    اعظم پورهدایتی گفته:
    مدت عضویت: 1512 روز

    سلام استاددددخوبین نظر من درموردسریال زندگی دربهشت خیلی حس منو عالی میکنه ومن تا الان نمیدونستم که اینقدرامریکاجاهای خوب وعالی داره ومن باورم نمیشه که یک کشور خارجی اینقدر جاهای سرسبز وریبا و جالب داره و اصلا فکرنمیکردم که اینقدر این کشور امنیت عالی داره ولی الان با دیدن این سریال در امریکا که شما استادعزیز گرفتید ومن باورم و دیدم درموردکشور وآمدهای آمریکا خیلی عضو شده واینکه نجات پرست نیستن ممنون استاددددد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    مهدی حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2053 روز

    سلام

    سلام

    سلام سلام

    همگی سلام. همگی سلام

    ای زندگی سلام ای زندگی سلام و ادامه ی آهنگ😉

    من بهار صفاری هستم

    از علاقه مندان به استاد و همراه شایسته شون و بقیه ی عزیزان دل مقیم در سایت عباسمنش جان!❤️👌

    مدتها بود فقط گاهی کامنت میخوندم و نمی نوشتم…خدا قبول کنه داشتم به درسها کمی عمل میکردم…برای سفر به دور امریکا از سفر به دور ایران استارت زدم…

    امروز بعد از یک غیبت کبری اومدم کمی بنویسم….

    خیلی برام جالب بود ….دیدم ۴۰ صفحه کامنت اومده!!!! ماشالله!

    چقدر خواهر برادر داشتیم و خبر نداشتیم!

    🤭😉👌

    راستی قبل از نوشتن کامنت مربوطه از یک دوستی شنیدم خانوم شایسته ی عزیزمون متولد ماه خرداده

    البته روز دقیق شو نمیدونم ولی از همین تریبون و از طرف همه ی همکلاسی های گلم میخوام بگم:

    بانوی مهربان و زیبای فصل بهار!

    تولدت مباااارک!!!!🌈🌄🎂🍩

    در کنار استاد عزیزمون ؛ شاد و سلامت و موفق باشی عزیزم!

    همگی دوستت دارم❤️🙏 و از زحماتت برای ثبت و ضبط فیلم ها خصوصا« سفر به دور امریکا» که باعث آشنایی و آگاهی ما نسبت به واقعیت زندگی در امریکا شد بسیار سپاسگزاریم!!!🧡💖💛💜♥️❤️

    خب بریم سراغ درس امروز که مربوط میشه به before – after دیدگاه ما نسبت به امریکا!!

    بنظرم بچه ها خیلی خوب و هوشمندانه به نکات اساسی اشاره کرده بودن و من واقعا لذت بردم از خوندن شون…

    من هم قبل از آشنایی با استاد و درسهاشون و دیدن سریال های مستند سفر به دور امریکا و زندگی در پرادایس نظرم متفاوت بود و به طور خلاصه از مهاجرت می‌ترسیدم!

    هرکسی میگفت دوست داری مهاجرت کنی

    همیشه میگفتم اصلا! آخه من کشورمو دوست دارم!

    لزومی نداره برم جای دیگه و…..

    چون فکر میکردم زندگی در جایی مثل امریکا سخته

    چون باید خیلی کار کنی!

    خیلی زبان بلد باشی!

    خیلی احساس تنهایی و غربت خواهی داشت!

    و اینکه فکر میکردم هرکسی توی وطن خودش راحت تره….همه هم زبونش هستن!

    با خیلی ها آشناست!

    یا حداقل هموطن ه! و خلاصه فقط ایران سرای من است!!

    ولی بعد از آشنایی با استاد و مریم جان و سبک زندگی شون خیلی آگاه تر شدم و دیدم

    اولا به قول سید بزرگوار:

    همه جای دنیا سرای من است ! سرزمین وسیع خداست!

    و این باور محدودکننده ی وطنم پاره ی تنم 😉…تا حد زیادی از ذهنم پاک شد!👌

    و یا اینکه استاد توی درسها و فیلم هاشون تعریف کردند در ابتدا خیلی زبان نمیدونستند ولی به راحتی اونجا زندگی کردند و به مرور یاد گرفتند و امریکایی ها با مهربونی و حوصله در این مورد همکاری میکنند و این برای من خیلی کمک کننده بود( با اینکه تا حدودی زبان میدونم ولی در کل میترسیدم!)

    موضوع بعدی مساله ی درآمد زایی و کار و فعالیت بود که در دوره های ثروت خصوصا جلسات دوره ثروت سه استاد به این موضوع اشاره کردند که اصلا اینطوری نیست که افراد فکر میکنند برای ثروت مند شدن باید خیلی تقلای فیزیکی کرد و اذیت شد !

    و یاد میدن که همه چیز ذهن ماست و تمرین های عالی میدن برای کسب درآمد مناسب!!

    و موضوع بعدی زیبایی بی نظیر طبیعت امریکا

    هوای مطبوع…باران های زیاد و

    تمیزی چشم نواز همه جا از کنار دریا گرفته تا خیابانها و جاده ها و ساختمانها و….

    در صلح بودن آدمها…..

    اجرای قوانین درست و عادلانه در این سرزمین!

    امنیت!

    امنیت!

    آرامش!

    مدیریت قوی و رفاه عالی برای مردم!!!

    شیک و مدرن و راحت زندگی کردن!

    همه وهمه دیدگاه من رو نسبت به پدیده ی مهاجرت و زندگی در جایی مثل امریکا تقویت کرد و جالب اینکه از وقتی دارم روی درسها تمرکزی و به قول مریم جون لیزری کار میکنم

    به طور معجزه آسایی راه داره برای رسیدنم به ارزوهام از جمله زندگی در جایی مثل امریکا فراهم میشه!

    که البته برای من حدود بیش یک سال طول کشید تا بتونم

    باورهای محدود کننده مو تغییر بدم و با کمک محصولاتی مثل عزت نفس و روانشناسی ثروت و قدم ها ؛ تکاملم رو طی کنم و به مرحله ی تصاعدی بالا رفتن نزدیک بشم انشالله!

    بچه ها به قول استاد برای «تغییر» یک جهاد اکبر لازمه!

    باید بت های ذهن رو با تمرین و تلاش هر روزه و با شجاعت؛ ابراهیم وار بشکنیم و منتظر ورود نور و روشنایی باشیم !!

    ما ایرانیا کمی عادت داریم که بشینیم و منتظر معجزه باشیم با اینکه برای دیدن معجزات باید از جا برخاست!

    باید سخاوتمندانه برای آگاهی هزینه کرد!

    و مثل یک ورزشکار هر روز ورزش کرد ولی این بار ورزش فکری!

    و مراقبت کردن از ورود غذاهای مسموم مثل ناامیدی؛ تمرکز روی کاستی ها؛ خبرهای ناخوشایندو…

    و برعکس تمرکز روی نکات مثبت هر موضوع هر شخص و هر چیزی در دنیای اطراف!

    من خودم روان شناس و زوج درمانگرم و خیلی مطالعه داشتم ولی بعد از آشنایی با استاد انگار دوره ی دکترامو گذروندم و خیلی درسهای عالی یاد گرفتم ونتیجه گرفتم و به مراجعینم هم یاد میدم!!

    نگاهم خیلی به زندگی بهتر و روشن تر شده

    دوست دارم با حال بهتر از قبل برم حداقل برای چند سالی در جایی مثل امریکا خصوصا به عشق استاد و مریم جان ؛ در فلوریدا زندگی کنم و

    به خودم تبریک بگم که آفرین! تو تونستی به جایی که دوست داشتی برسی و حال خودت و آدمهای اطرافت رو خوب کنی!

    و وقتی ما حالمون خوب باشه دنیا رو با وجودمون زیباتر کردیم !! و من امیدوارم همه مون بتونیم مثل استاد و مریم جان با رسیدن به حال خوب به زیبایی دنیا بیفزاییم!!

    به امید دیدار همه عزیزان دل در فلوریدا 😍🙏❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    سامان طاهری گفته:
    مدت عضویت: 4000 روز

    با درود

    بنده سالها قبل آنکه استاد به آمریکا مهاجرت کنند با ایشان آشنا شدم و در سمینارهای داخل ایران (تهران) ایشان شرکت میکردم. بعد وقفه کوتاهی که در استفاده از مطالب ایشان افتاد متوجه شدم ایشان به آمریکا مهاجرت کردند. ابتدا فکر کردم که استاد دیگه قصد ادامه کار و انجام کارهای انگیزشی ندارند ولی بلافاصله متوجه شدم کار استاد در مرحله جدید و به شکل کاملا متفاوت و البته جالبی ادامه دارد.

    من به شخصه از حدود سالهای ۸۷ علاقه زیادی به رفتن آمریکا پیدا کردم اگر الان بخوام دلیل این علاقه رو بگم واقعا دلیل منطقی ندارم و فقط حس خیلی شدید و قوی در وجودم بود و هست برای رفتن

    این حس به مرحله ای رسید که از طریق گوگل مپ داخل محلات و خیابانهای ایالت کلرادو و شهر دنور و دهکده تلوراید میرفتم و نیز از طریق سایتهای املاک در آمریکا خانه‌هایی را هم برای سکونت نشاندار می کردم( ایالت کلرادو رو بیشتر دوست دارم)

    مستندهایی که از طبیعت و حیات وحش آمریکا به ویژه پارک ملی یلواستون پخش میشد رو همیشه دنبال میکردم.

    همیشه دوست داشتم تا قبل اینکه به لطف الله مهربان به آمریکا برم مستند یا فیلمی باشه که با جزئیات به سفر به نقاط مختلف آمریکا بپردازه

    تا اینکه مستند سفر به دور آمریکا استاد شروع شد.

    و چه جذبی

    و چه صحنه هایی

    و چه آهنگهایی

    خدایا شکرت

    من چی دارم میبینم

    حرکت در جاده های سرسبز و عریض و طویل آمریکا

    ایالت به ایالت

    شهر به شهر

    با حداکثر جزئیات

    الله اکبر

    خدایا شکرت

    دیوانه کننده بود

    مناظر طبیعی فوق العاده زیبا و با عظمت

    مردمانی که سرشون به کار خودشونه

    واقعا دیدگاه و نظر مثبت منو بسیار بسیار بیشتر از پیش تقویت کرد

    چندتا از آهنگهای رو فیلمها رو دانلود کردم و وقتی با ماشین در مسیری میرم گوش میدم و تجسم می کنم دارم تو آمریکا رانندگی میکنم

    در یک کلام خیلی خودم رو نزدیک به آمریکا و زندگی در آمریکا حس می کنم

    اینکه با rv و کمپر مسافرت کنی و تازه با حداکثر امکانات در هر پارک ملی و تفرجگاه

    دیدن این همه نعمت فراوانی

    واقعا نمیدونم چی بگم …..

    ناگفته نماند من هیچگاه نسبت به آمریکا و مردمان اون دید بدی نداشتم

    و به نظرم هیچوقت نباید ندیده و نشنیده تحت تاثیر تبلیغات خاصی در هر زمینه ای قرار گرفت

    گو اینکه خودم در مواردی تخت تاثیر قرار گرفتم البته نه در مورد آمریکا

    بعد اون هم سریال زندگی در بهشت

    استاد با در معرض نمایش گذاشتن زندگی خودشون با جزئیات و خیلی به اصطلاح خاکی و خودمونی در واقع قسمت عملی آموزه هاشون رو برای اهل تفکر به نمایش میذارن

    اینکه توجه به زیبایی ها کرد

    همیشه کاری رو انجام داد ولو ساده

    رابطشون با خانم شایسته و نوع کلمات و گویش هاشون

    راحت بودن با مخاطب و مهمان هاشون و ببینده ها

    همه و همه به من میگه میشه طور دیگه ای هم زندگی کرد

    به خدا توکل کرد توکل عملی یعنی آرامش

    خدا رو بخاطر این همه نعمت و ثروت شکرگزار بود

    من یاد گرفتم که زندگی چیز پیچیده ای نیست اگر که آسون بگیریم

    در واقع همون پایه اصلی همه مباحث استاد یعنی باور

    چی رو باور داری چطور باور داری همون رو تجربه میکنی و خواهی کرد

    امیدوارم بتونم به صورت اساسی باورهامو به نحو احسن تغییر بدم

    از همینجا از خانم شایسته بابت تدوین های بی نظیرشون انتخاب آهنگ های عالیشون تشکر می کنم

    و خواهش می کنم دور دوم و سوم و …‌. سفر به دور آمریکا شروع بشه و ادامه پیدا کنه

    البته اونجا که دیدم RV رو قصد فروش دارید کمی ناراحت شدم ولی مطمئنم با استفاده از تجارب سفرهای قبلی اینبار به نحو بسیار بهتر و حرفه ای تری سفرها ادامه خواهد یافت.

    ان شاالله همیشه همه مردمان دنیا و اعضای این سایت و خانواده هاشون تنشون سالم و لبشون خندون باشه

    به لطف الله مهربان امیدوارم هیچوقت هیچ چیز و هیچکس رو قضاوت نکنم.

    حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که مالک هر دو جهان است

    خدایا تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جویم

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    فرنگیس محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2673 روز

    سلام به استاد عزیزم

    قبل از سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت چه دیدگاهی در مورد آمریکا داشتید

    ۱ .ابدا فکر نمی‌کردم آمریکا کشوری به این زیبایی و سرسبزی و تمیزی باشد هیچ بگ گراندی از خیابانهای آمریکا نداشتم تنها تصویر ذهنی من از آمریکا که در فیلمها دیده بودم چند کاکتوس در بیابان بی آب و علف و یک قهوه خانه در بیابان گذشته بود

    طی چند سال اخیر نیز تنها تصویر من از آمریکا تصاویر هوایی و از بالا از سیاه پوستان و مردمی که همیشه معترض بودند و پلیس که روبروی آنها بود و همیشه به شدت در حال درگیری بودند سیاه پوستانی که به زمین کشیده می شدند و به طرز فجیعی توسط پلیس بازجویی می‌شدند

    ۲ ،کشوری با مردمانی بسیار سرد نسبت به ملت های دیگر کشوری جنگ طلب با سران فاسد که فقط به منافع خودش فکر می‌کند و حاضر است برای کسب منافع خود ،ملت های دیگر را قربانی کند از آنها به عنوان سکوی پرواز ،استفاده کند

    ۳ ،کشوری که در آن به کمترین حقوق مسلمانان اهمیتی داده نمی شود به طرز فجیعی با آنها برخورد می‌شود اجازه پوشش دلخواه به آنها داده نمی شود و هر آن باید منتظر باشند که در خیابان به آنها حمله کندو مسلمانان در آنجا به شدت در محدودیت هستند و همیشه نگران جان و امنیت پوشش خودهستند

    ۴ ،کشوری که در آن مجلس و قوای آن را دهک‌های بالای جامعه تشکیل داده است به مردمان طبقه متوسط و پایین کوچکترین اهمیتی داده نمی شود تمام تصمیمات به نفع ثروتمندان و طبقه مرفه جامعه است و مردم متوسط و فقیر جامعه همیشه در حال اعتراض در خیابان ها هستند

    ۴، کشوری با جامعه از هم گسیخته که به هیچ عنوان خانواده در آن استحکام ندارد پدر در اغلب مواردخانواده را ترک کرده و مادر روابط گوناگون دارد و بچه ها به حال خود رها هستند و در بهترین حالت ممکن درون خانواده هر کس مسئولیت کار خودش را دارد مسئولیت برای یکدیگر ارزش و احترام قائل نیستندو هرکسی مختار است هر زمان که خواست خانه را ترک کند.

    ۵،کشوری که دخترها و پسرهای ش از همان نوجوانی با هم روابط آزاد دارم هیچ مرزی بین آنها نیست بالاترین آمار سقط جنین را دارد خانواده ها هیچ نظارتی و رفتار بچه هایشان ندارند اصلا جرات چنین کاری را نیز ندارند بچه ها هر طور که دوست دارند می‌توانند والدین خود برخورد کنند می‌توانند در هر سنی روابط آزاد داشته باشند و خانواده ها حق دخالت در باره روابط خارج از عرف فرزندان شان را ندارند

    ۶,مادران کم سن و سال زیادی دارند بچه هایی که پدر و مادر بی نام و نشان دارند و در پرورشگاه ها بزرگ میشوند.

    ۷،کشوری که در آن روابط خویشاوندی عمه عمو دایی هیچ تعریف خاصی ندارد هر کسی مشغول کار خودش است به شدت همه مشغول کارند و زمان کم دارند چون هزینه های زندگی در آنجا بسیار بالاست، اصلا به تفریح خود اهمیت نمی‌دهند فقط به گذران امور فکر می کنند

    ۸,مردمانش را مردمی عبوس افسرده و تهی از هرگونه احساس خوب می دیدم که همیشه مشغول کارند و برای فرزندان خود وقت ندارند چه برسد به تفریح و مسافرت.

    ۹,کشوری که هیچ منابعی ندارد مانند نفت گاز معادن زغال سنگ کشوری فقیر که برای تامین مایحتاج خود به جنگ با کشورهای دیگر می پردازد.

    ۱۰,کشوری که در آن ممکن است خیلی راحت در خیابان مورد تعرض قرار بگیریم درآنجا هفت‌تیر آزاد است مشروب آزاد است و خطر همیشه در کمینه و هرگز نمیتونی به صورت آزاد یک پیاده روی ساده داشته باشی همیشه باید مراقب خودت باشی همیشه باید شش دنگ حواست به حفظ جانت باشه . بچه ها خیلی راحت می توانند روی پدر مادر خودشون هفت تیر بکشند یا معلم های خودش رو بکشند.

    ۱۱,کشوری که در آنجا مردمش بسیار عصبی هستند آرامش ندارند آدمهای افسرده هستند چون همیشه تحت فشار هستند از خدا بسیار دور هستند هیچ اعتقادی به خداوند ندارند اعتقاد مذهبی بسیار ضعیفی دارند یا اصلا ندارند, خیلی راحت گناه می کنند در قید و بند هیچ چیز نیستند به هر طور که امیال نفسانی آنها حکم می کنند رفتار می کنند.

    ۱۲,در مورد غذا خوردن و غذاهای محلی و فرهنگ غذایی آمریکایی‌ها ادمایی هستند که اصلاً برای خوراک خود ارزش قائل نیستند اصولاً فست فود خور هستند هیچ برنامه غذایی خاصی ندارند و آدم های بسیار بسیار چاق و بد فرمی هستند

    ،🤦🤦چرا این نگرش را داشتید

    مهمترین عامل در ایجاد این نگرش را می توان تلویزیون از جمله اخباری که قبلاً به صورت مکرر گوش می‌کردم که خوب بیشترین تمرکز روی قسمت های منفی اخبار منفی و جنایات می‌گذاشت که حتی اگر یک نفردر هر جای آمریکا به هر دلیلی کشته می‌شد این خبر بسیار بلد می‌شد و چندین بار پخش می‌شد و همین تکرار باعث باور سازی می شد.

    تصاویر هوایی از مردمی که به صورتی که در تعداد نفرات خیلی زیاد همیشه در حال اعتراض بودند در حالی که شاید آن تصاویر اصلاً از از مردم آمریکا نبود.

    ۲، فیلم های خانوادگی که از تلویزیون درباره آمریکا پخش می‌شد که این فیلم ها همیشه تنش بین اعضای خانواده را نشان میداد که شب و نصف شب با هم دعوا می‌کردند بچه ها خیلی راحت خانه را ترک می کردند هیچ ارزش احترامی برای والدین خود قائل نبودند و والدین هیچگونه حمایتی مالی چه عاطفی از فرزندان خودنداشتند ه و خیلی راحت می پذیرفتند که فرزندان اونها خانه راترک کنند.

    پدر خانواده آخر شب مست وارد خانه می شد مادر خانواده با کس دیگری رابطه داشت خیلی راحت بهم خیانت می کردند

    و یا اصلاً فرزند نداشتند و یا فرزندان به حال خود رها بودند و غالبادر مهمانی های شبانه به سر به سر می بردند که در آنجا خیلی راحت مواد و مشروب استفاده می کردند….

    ۳,پلیس در فیلمها به شدت خشن با مردم برخورد می‌کرد حتی پلیس های سیاه پوست به همنوعان خودکوچکترین رحمی نمی کردند کتک کاری و درگیری فیزیکی پلیس با مردم بسیار زیاد بود پلیس هایشان انسانهای بسیار عصبی و بی رحمی بودند

    ۴،خیلی راحت قتل و جنایت اتفاق می افتاد مخصوصا جنایت های خانوادگی شاید ماهها پلیس از چنین از وقوع چنین حادثه ای بی اطلاع بود .

    ،🌹🌹🌹برداشت الان شما از مردم و فرهنگ وکشور آمریکا

    آمریکا کشوری بسیار بسیار سرسبز ؛ سرسبز تر از شمال ما که وقتی در سریالها ی که از این سایت زیبا پخش میشه خیابون های اونجا رو میبینیم انگار یک فضای رویایی و غیر واقعی رو میبینیم که چنین سرسبزی حتی در شمال ماکمتر وجود داره چنین ساختمان های مرتب و شیک و به روزی پیاده روهای منظم مکانهای امن برای پیاده روی مکانهای امن برای دوچرخه سواری بزرگراه های چند بانده بسیار عریض برای رانندگی لذت بخش . قبلاًفکر میکردم در بهترین قسمت کره زمین زندگی می کنیم که خیلی شنیده بودم که ایران کشوری چهار فصل ولی خوب وقتی که با طبیعت و با آن آب انبوهو تمیزی آمریکا مقایسه می کنم سرسبزی اینجا در برابر سبزی اونجا میشه خیلی خیلی ناچیز هرچند اینجا هم خیلی زیباست

    ۲, مردم بسیار خونگرم و با فرهنگ خانواده دوست که هر خانواده لااقل دو فرزند به بالا داردکه بسیار اهل گشت و گذارو خوشگذرانی با خانواده هستند

    ۳،مردمانی که از لحاظ سطح مالی در سریالها دیدیم در سطح متوسط به بالا و می توان گفت پولدار که خیلی به تفریح اهمیت میدن به بودن با خانواده اهمیت میدن تقریبا همشون ماشین های مدل بالا و خیلی خوش رنگ دارند خیلی آدمای شادی هستن و شاد میپوشند خیلی به تربیت فرزندانشان اهمیت میدهند

    ۳, خانه های بسیار لوکس و زیبا شبیه باغشهرهای هاروارد با نماهای بسیار بسیار شیک که دور هیچ خانه ای حصار و دیوار کشیده نشده و نهایتاً یک پرچین نیم متر یا یک متری بود که بر زیبایی شهر افزوده بود

    کشوری بسیار مسطح که خیلی راحت همه چیز تا دوردست با چشم دیده می‌شد یک دشت مسطح سرسبز

    ۴،آدمهایی که خیلی خیلی با خودشون در صلح

    هستند ، خیلی طالبه شادی و زندگی کردن در لحظه هستند خیلی شاد میپوشند خیلی به تفریح و شادی اهمیت می دهند و از کوچکترین اتفاق برای شاد بودن و رقصیدن و زندگی در لحظه استفاده می کنند

    ۵, خانواده های آمریکایی بر خلاف فرهنگ الان خانواده های ایرانی خیلی به فرزندآوری و افزایش تعداد موالید علاقه مند هستند که این هم به نظر من به فرهنگ غالب آنجا برمیگرده که احساس نمی‌کند که باید تا ابد از فرزندانشان حمایت کنند انگار ناراحتی و نگرانی از آینده فرزندشان ندارند آدم‌های بسیار خوشبینی هستند

    ۶،دولت بسیار کارآمد با بخش خصوصی بسیار فعال و ثروتمند که بر همه چیز نظارت دقیق دارد به رفاه مردم اش بسیار اهمیت می دهید و در عین حال به طبیعی و دست نخورده بودن محیط طبیعی هم خیلی اهمیت می دهد (مانند استیک پارک های زیبا و با امکانات به روز و در عین حال طبیعت دست نخورده و پر از حیوانات گوناگون )

    ۷,همه از دوچرخه سوارها تا کسانی که اهل پیاده روی هستند تا کسانی که رانندگی می کنندمکان مخصوص به خود و حقوق مخصوص به خود را دارند حقوق شهروندی در سطح بسیار بالاست

    ۷،در مکان های عمومی خیلی همه با هم مهربان هستند دیگر لبخند میزنند کسی حقوق کس دیگر را پایمال نمی کند به قوانین و مقررات بسیار پایبند هستندو احترام می‌گذارند

    ۸, مردمش از هر لحاظ آزادی دارند آزادی پوشش آزادی در دین آزادی در انتخاب وسیله نقلیه که هر نوع وسیله ای داشته باشند و هیچ محدودیتی ندارند و آزادی به نظر من از بزرگترین مزایای کشور آمریکاست .

    ۹, اینکه اکثر مردمش شاید به دلیل شاد بودن خودشون همیشه رنگ های شاد میپوشند و به ندرت دیده میشه و به خاطر ندارم که کسی رنگ مشکی پوشیده باشه .

    ۱۰, پلیس به شدت با مردم دوست و مدارا می کنه خیلی به رفاه مردم به امنیت مردم اهمیت میده جاهایی که مخصوص نوشیدن مشروب در شب هاست نیز پلیس آنجا حضور داره تا امنیت اون آدم ها رو تامین کنه و این برای من خیلی جالب بود.

    ،🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    نرگس در مسیر توحید گفته:
    مدت عضویت: 1636 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام خدمت استاد عباسمنش عزیز و قوم عباسمنشی

    استاد سپاسگزارم ازتون بابت این فایل و این سوالی که مطرح کردین

    این فایل برای من باعث شده تا فایلها رو با دقت بیشتر ببینم و بیشتر لذت ببرم

    باعث شده زیبایی هایی که توی هر فایل هست رو با یه دید دیگه ای ببینم

    آرامش مردم رو جور دیگه ای تحسین کنم

    شادی مردم رو جور دیگه ای تحسین کنم

    آزادیه این کشور رو جور دیگه ای تحسین کنم

    باعث شده باتقوا تر بشم

    ورودی هام رو بیشتر کنترل کنم

    این فایل و این سوال خیلی ارزشمنده

    چرا؟

    چون باعث شده یه سری ترمزهای مخفی که من و بقیه دوستان داشتیم رو بشناسیم

    ترمزهایی که داشتیم حتی خیلی هاشو رو نمیدونستم ترمزه چون عادی شده بود برام

    این سوال باعث شد که زیبایی ها و چیزهای مثبت رو با عشق بیشتری ببینم

    چرا اینقدر امریکا از نظر مردم بیشتر کشورها قدرتمندتره چون توی ذهن مردم کشورهای دیگه از بچه نوزاد شروع میشه تا پیرزن و پیرمرد ۱۲۰ساله قدرتمند شده و در ذهن قدرت دادن به این کشور و از همون نوزادی به خوردمون دادن که این کشور ترسناکه و فقط برای جنگ هست

    ولی با دیدن این فایلها دیدمون کلا تغییر کرده بود

    ولی این ترمزهایی که بچها توی کامنتا نوشتن بیشترش مخفی بوده چون برای خودم اینطوری هست و میدونم برای هم فرکانسی های منم همینطوره

    با خوندن کامنتهای دوستان دیدم منم بیشتر این ترسها رو دارم توی ذهنم و مخفی بوده

    خوندن کامنتای دوستانم بیشتر کمک کرده تا متوجه این ترمزهای ذهنی بشم نه تنها من بلکه میدونم برای بقیه بچها هم همینطوره

    این سوال باعث شد که ما فکر کنیم بهش و این ترمزها رو از ذهنمون بتونیم بیرون کنیم و ذهنمون رو سالم تر کنیم

    این فایل خودش میلیونها ارزشداره

    سپاسگزارم استاد عباسمنش بزرگوار

    آرزوی بهترینها رو دارم براتون

    ان شاءالله که همیشه شاد و سلامت و سعادتمند باشیم در دنیا و آخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    مریم شمسا گفته:
    مدت عضویت: 2022 روز

    به نام خدا

    سلام استاد عزیزم و مریم جان عزیز و تمام دوستان سایت خداقوت الهی حال دلتون تا ابد شاد و خرم باشه

    سوال ۱- بنویسید که قبل از «برنامه سفر به دور آمریکا» و «سریال زندگی در بهشت» چه دیدگاهی درباره آمریکا داشتید

    از وقتی که تقریباً به تشخیص خوب و بد مسائل رسیدم این حرف هایی که چی خوبه چی بده از شروع شد…

    … لوح سفید و پاکی داشتم که به این دنیا آمدم و در جستجوی حقیقت بودم که …

    و این دو گزینه خوب و بد رو در وجود من شروع کردن به پر کردن اول خانواده‌ام بود که آنها هم از بزرگترها شون شنیده بودند ….و کمی بعد تلویزیون و همچنین رادیو شروع کردن به گفتن خوبها و بدها….

    بعد هم که مدرسه رفتنم اونجا معلم ها شروع کردند به درس خوبها و بدها….

    من هم بدون هیچ سوالی که آیا این هایی که میگن درسته یا نه شروع به یادگیری کردم

    انگار جهان مثل یک کلاس درس بود و در اون خوبها و بدها روی تخته نوشته می‌شد و اونی که خیلی بد بوده ضربدری اضافی می‌گرفت.‌.

    در این بین کلی از مسائل زندگی رو برام شرطی کردن ..‌

    و یکی از آنها دیدگاه ما نسبت به جهان و کشورهای دیگر بود و مخصوصاً کشور آمریکا که همه ما هر وقت اسم این کشور را می‌شنویم و می‌بینیم ناخودآگاه کلمه مرگ را کنارش می ذاریم.‌‌.

    چون که ما از طریق خانواده مدرسه و اجتماع و رسانه‌ها یاد گرفتیم که آمریکا یک کشور پر از خشونت نا امنی و آشوب و برای خودم شخصاً این طور تعریف شده بود که

    در آمریکا چیزی به نام خانواده وجود نداره و اگه هم باشه پر از جنگ و دعوا و از هم پاشیده است

    و اینکه این بود که آنها به فرزندانشان هیچ اهمیتی نمیدن و سرنوشت بچه هاشون براشون اصلا مهم نیست

    و حتی کودک آزاری در آنجا خیلی بیشتره

    و در آنجا فساد اخلاقی بی‌بند و باری و روابط نامشروع بی حد و اندازه است

    و براشون اصلاً این‌ها ارزش نیست

    در بیشتر فیلم ها می دیدم که مردم آمریکا چقدر نژادپرست هستن و مردمان بومی اونجا رو که سرخپوست بودن را به طرز وحشتناکی می کشند

    و حتی تبعیض بسیار زیادی بین سفیدپوستان و سیاهپوستان قائل می شدند و حتی این تصور بر آن بود که بیماری‌های روانی و افسردگی در این کشور بیش از اندازه است

    در این کشور چیزی به نام مذهب وجود نداره و اکثر اونها بی‌دین هستند و همین باعث فساد و اختلالات فردی و اجتماعی در آنجا شده است

    و در مورد طبیعت کشور آمریکا در اکثر فیلم ها می دیدم که یک کشور بیابانی با هوای بسیار گرم و خشک است و مردمی که همش در حال انتقام از هم هستند که همیشه دنبال طلا هستند و سر همین طلا افراد زیادی کشته میشن ….

    در عین حال که دیدگاه ما نسبت به این مردم عوض و بد می کرد در کناراون ثروت و ثروتمند را هم از دیدگاه هم نابود می‌کرد و می‌گفت که ثروت به درد نمیخوره چون جان بسیاری از افراد بی‌گناه را میگیره اون قدر این دیدگاه ها در ذهن من قوت گرفت که حتی از کسانی که به این کشور مهاجرت می‌کردند متنفر بودنم و آنها را خائن می دونستم

    اینها همه دیدگاههای بود که من از طروق مختلف به آنها رسیده بودنم و نگرشی بود که نسبت به کشور امریکا در ذهن من شکل گرفته بود و هنوز هم در ذهن ناخودآگاه هم از این نگرش ها هست و هنوز هم به قوت خودش باقی مانده و این نیاز به کار داره تا این نگرشها رو من عوض کنم..

    سوال ۲- چرا این نگرش را داشتید و این پیش فرض ها از چه منبعی و چگونه شکل گرفته بود (خانواده، تلویزیون و رسانه های جمعی، جامعه و مدرسه و …)

    این نگرشها اول از خانواده شروع شد ناخودآگاه این نگرشها از طریق گفتارو رفتار آنها به من منتقل شد در کنار آنهاتلویزیون و رادیو که با فیلم ها ومستند ها شروع به ساختن یک نگرش بسیار منفی در مورد این کشور شدند و ورود به مدرسه و تکرار همان حرف‌ها و نگرش و با تأکید بر آنها این نگرش تثبیت شد و همچنین اجتماعات و جلسات برای نگرش که کشور آمریکا کشوری است که از همه لحاظ بد و منفی منفور است باعث شکل گیری باورها و دیدگاههای بد در این مورد شد.‌‌..

    سوال ۳-دیدنِ مستندات «برنامه سفر به دور آمریکا» و «سریال زندگی در بهشت» چه تغییراتی در نگرش شما درباره آمریکا در این جنبه ها ایجاد کرده است.

    من به طور جدی از ۵ ماه پیش شروع کردم به دیدن سریالهای زندگی در بهشت و بعضی از برنامه سفر به دوره آمریکا اوایل که این برنامه‌ها را می دیدم هنوز همان تفکر قبلی در ذهن من وجود داشت و شاید همون حس تنفر و بد نسبت به این کشور در ذهنم جریان داشت و می گفتم حالا مثلاً شانسی اینطور شده در این بخش این مردم خوش برخورد بودن ….یا شانسی این قسمت که استاد زندگی میکنه خوش آب و هوا هست وسر سبزه …اما با تکرار این برنامه‌ها در سفر به دور آمریکا و سریال زندگی در بهشت کم‌کم این نگرش نسبت به کشور آمریکا کمرنگ شد

    و چیزی که برام جالبه من حتی قبل از اینکه با گوگل مپ قاره آمریکا رو میدیدم اونقد دیدگاهم نسبت به این کشور خشک و بی آب و علف بود که اصلاً این همه سرسبزی رو انگار نمی دیدم و فقط تمرکزم روی نقاط بیابان این کشور بود

    ولی الان با تمام وجودم این کشور نگاه میکنم ؛ انگار خودم در آنجا هستم و زندگی می‌کنم و هر وقت که به نقشه نگاه می کنم توجهم میره به سرسبزی و اون دریا ها و اقیانوس ها و سواحل زیبایی که در این کشور هستند

    در فیلم‌های سریال زندگی در بهشت دیدم که چقدر آب های شیرین جاری در آمریکا هست و چقدر دریاچه های بزرگ و کوچک وجود دارند و چقدر آبهای زیرزمینی که استاد در پارادایس یک حلقه چاه مخصوص خودشان را دارند

    و چه از سواحل زیبا و درختان بسیار زیاد با تنوع بی‌حد ‌‌‌‌..و گیاهان و گلهای بسیار زیبا و چقدر مناظر رویایی و بی نظیر و چقدر باران های فراوان و پربرکت واقعاً خدایا شکرت

    این همه زیبایی و فراوانی طبیعی در کشور آمریکا هست

    در فیلم‌های سفر به دور آمریکا در یک قسمت بر خلاف نگرش قبلیم دیدم که سرخپوستان یک برنامه بسیار زیبای رقص محلی برگزار کردند و در کنار اون برنامه صنایع دستی خودشان را به فروش گذاشته بودند و مردم آمریکا با چه ذوقی این برنامه را می‌دیدند و آن‌ها را تشویق می‌کردند و با هم از این برنامه ها لذت می بردند و از صنایع دستی سرخپوستان خرید می کردند تا به کسب و کار اونها هم رونق بدن با دیدنی قسمتی

    و در سریال زندگی در بهشت دیدم خانواده هایی که به پارادایس آمده بودند و در این قسمت من متوجه شدم که آنها به بنیان خانواده چقدر احترام می‌گذارند و برای نظرات و علایق هم ارزش قائل هستند پدر و مادرها برای فرزندان و فرزندان هم برای پدر و مادرها….دیدم از مادری که از تربیت فرزندان خودش بسیار لذت می برد و به تک تک نقاط قوت و ضعف و فرزندانش واقف بود و می‌گفت که در چه زمینه های آنها توانایی دارند و بیشتر از اون از آنها انتظار نداشت… میگفت که در خانه از فرزندان برای کارهای خانه کمک می خواست و اون ها رو با موسیقی شاد و مهیج انگیزه می‌داد

    و بالعکس توجه فرزندان به پدر و مادر هم در این قسمت مشهود بود که لیوان نوشیدنی مادر خانواده گم شده بود و همه اعضای خانواده بسیج شدن برای پیدا کردن لیوان مادر

    و همچنین تعداد زیاد فرزندان در خانواده واقعا برایم برایم جالب بود.

    در فیلم هایی که از سطح شهر و مسابقات دیدم فهمیدم که مردم آمریکا چقدر با خودشان در صلح هستند و شادی از درون آنها میجوشه و این شادی رو سعی می کنند با هم به اشتراک بگذارند تا همه از این شادی لذت ببرن متوجه شدم که اینها فقط دنبال بهانه ی هستند برای شاد بودن و همچنین برای آرامش و دوستی و با هم خودم

    خودم در اون موقعیت‌هایی که آنها شادی می‌کنند تصور می‌کنم می‌بینم که چقدر برایم سخت واقعاً که اینقدرشاد باشم

    شادی برای ما تعریف نشده یا شایدم اصلا تعریف نشده چقدر ما با شادی و شاد زندگی کردن فاصله داریم

    چقدر ما را با غم و غصه عجین کردند که شادی را با خودمون غریبه میدونیم و شادی بقیه رو اسمش رو میزاریم مسخره بازی واقعا چرا؟،،؟

    با دیدن فیلم های سفر به دور آمریکا و مخصوصاً زندگی در بهشت متوجه شده که خودباوری در این کشور بسیار زیاد هست هر کسی با پوششی که دوست دارد میره و مهم نیست که بقیه در مورد چی میگن مهم اینه که در آن تیپ و قیافه خودش راحت هست در صورتی که ما هزار تا وسیله داریم که چون موقعیتش جور نشده یا نبود استفاده نکردیم که بقیه شاید اینو بگن و این قضاوت بکنند

    خداروشکر با دیدن سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا یاد گرفتم که بدون اطلاعات هر حرفی قبول نکنم و اجازه ندم هر کسی هر چیزی رو که دوست داره به خورد ذهنم بده مگر اینکه قبلش خودم تاییدش کنم … یاد گرفتم که سریع هر کسی قضاوت نکنم حتی مردم یک کشور … یاد گرفتم که در این دنیا چقد مناظر زیبا و منابع طبیعی بی نظیری از قدرت خداوند وجود داره که ما ازش بی خبر بودیم و چقدر فراوانی و رحمت الهی در این جهان گسترده شده از شیوه زندگی مردم تا .. منابع طبیعی ثروت ساز و توانایی انسانها… خداروشکر که از طریق این سایت داره دیدگاههای جدیدی برام شکل میگیره پر از ثروت و سلامتی و آرامش و صلح و دوستی و شادی خداروشکر به خاطر وجود شما استاد عزیز و مریم شایسته زیبا که با تمام وجود اینهمه فراوانی با ما به اشتراک میگذارید . دوستتون دارم..‌ شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: