سریال زندگی در بهشت | قسمت 174 - صفحه 49

898 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    الهام گفته:
    مدت عضویت: 2550 روز

    سلام به گرمی هوای شرجی این روزای بندرعباس به استاد و مریم عزیز و دوستای عزیزم 🌴😊

    🤦‍♀️ ۱.دیدگاه قبلی من نسبت به آمریکا:

    دید من نسبت به آمریکا و مردمش برگرفته از اتفاقها و شنیده های دوران کودکی تا همین چندسال پیشه.

    ❌ از همون بچگی که ما رو میبردن راهپیمایی و نمازجمعه و یکی از شعارهای همیشگی هم مرگ بر آمریکا بود و تکرار مداوم همین یه شعار تو گوش من کافی بود تا فکر کنم بدترین کشور، کشور امریکا و بدترین مردم دنیا، مردم آمریکا هستن.

    ❌ کمی بزرگتر که شدم و مدرسه رفتم باز این داستان ادامه داشت. با مراسمهای دهه فجر و ۱۳ ابان و آتش زدن پرچم امریکا و شعار دادن و مطالبی که توی کتابها راجب دشمنی امریکا با ما نوشته بودن. و اگر هم منظور کتابها دولت امریکا بود بالطبع من تو اون سن دولت و مردم امریکا رو به یه چشم می دیدم و همه رو بد و دشمن تصور میکردم.

    ❌ باز بزرگتر شدم و پای اخبار و صدا و سیما نشستم و هر چه دیدم و شنیدم از تجاوز امریکا به کشورهای دیگه بود و از اسلحه کشیدن مردم روی هم و اسلحه کشیدن نوجوونای امریکا روی هم کلاسی هاشون و نا امنی و درگیری پلیس با سیاهپوستان و تبعیض نژادی شدید در امریکا و کمین آمریکا برای حمله به کشورهای مختلف من جمله ایران و ….

    ❌ هر چه گذشت باز از پدر و مادر و اقوام و صدا و سیما میشنیدم که توی کشورهای خارجی و امریکا بی بند و باریه و تجاوز به جنس مخالف و از هم پاشیدن خانواده ها بیداد میکنه و بی بند و باری توی امریکا رواج داره و هر کی هم رفته و میگه اونجا خیلی خوبه الکی اینجوری میگه چون نمی خواد کم بیاره و مجبوره شرایط رو خوب جلوه بده

    و…. هزاران هزار بمباران فکری و ذهنی دیگه که منو احاطه کرده بود.

    ✅⚡ اما توی سن نوجوانی و با آگاه شدنم نسبت به خیلی مسائل تا حدودی دیدم بازتر شد و تونستم کمی از اون حجم بد جلوه دادن امریکا رو توی ذهنم کمتر کنم و اوج این تغییر دیدگاه بعد از دیدن مستندهای استاد عزیزم از سفر به دورامریکا و سریال زندگی در بهشت بود.

    🤩🌱 ۲. دیدگاه جدید من نسبت به آمریکا و مردمش:

    🇱🇷🇱🇷🇱🇷🇱🇷 کشور امریکا:

    🇱🇷 آمریکا یه کشور بسیار سرسبز و زیبا با طبیعت بسیار دیدنیه

    🇱🇷 زیباترین آسمونی که تا الان دیدم متعلق به آمریکاست با اون رنگ آبی شفاف و زیبا و ابرهای سفید پفکی

    🇱🇷آمریکا تمیزترین کشوریه که تا حالا دیدم، انگار همه جا برق میزنه، همه چیز تمیز و مرتب و سرجاشه، همه چیز با یه نظم خاصی توی خیابونا دیده میشه

    🇱🇷آمریکا یه کشور وسیعه با یه عالمه شهر و ایالت و کلی جاهای دیدنی و زیبا و دارای زیباترین و بی نظیرترین آبشار دنیا به اسم نیاگارا

    🇱🇷آزادی توی این کشور موج میزنه، اینکه هر مذهبی برای خودش تو خیابون بلندگو دست میگیره و تبلیغ میکنه تا آزادی پوشش که هر کسی با هر رنگ و نوع پوششی توی خیابونا و لب ساحل دیده میشه

    🇱🇷توی آمریکا نعمت و فراوانی به وفور دیده میشه، کشوری که از شمال تا جنوب ادامه داره،اب و هوای متنوع داره،باران رحمت الهی که همیشه می باره، درختان و جنگلهای سرسبز و زمین های کشاورزی حاصلخیز و آب فراوان….

    🇱🇷 کشوری که اقیانوس و دریا داره،زیباترین و تمیزترین ساحلی که دیدم ساحل دریای امریکا بوده با اون شن های سفید و براق و چشم نواز…

    🇱🇷 امنیت فوق العاده داره (در این حد که مریم عزیز تنها توی پارادایس به اون بزرگی می مونه،یا بسته های پستی استاد مدتها دم در پارادایس می مونه و کسی برنمی داره یا خونه ها که دیوار دورشدن نیست و من عاشق همچین خونه هایی هستم،یا دخترهایی که براحتی با اون مایوها لب ساحل میخوابیدن و هیچکس کاری بهشون نداشت)

    🇱🇷 توی امریکا حقوق شهروندی کاملا دیده میشه.

    ✔همینکه قدم به قدم استیت پارک وجود داره با اون امکانات عالی آب و تخلیه فاضلاب و برق و …

    ✔همینکه خیابونای شهر از تمیزی برق میزنه

    ✔همینکه پلیس با مردم خیلی مهربون و محترمانه برخورد میکنه

    ✔همینکه پرسنل خدماتی شون مثل اداره پست و فروشگاه ها و … بسیار محترمانه و با حوصله جواب میدن و ….

    👨‍👩‍👧👬👫👨‍👩‍👧‍👦 مردم امریکا:

    🇱🇷 انسانهای بسیار شریف و صادق و درستکاری هستن (مثل رفتار دوستای استاد که اومدن پارادایس)

    🇱🇷 بسیار خانواده دوست هستند و فرزند زیاد دارن ( مثل دوستای استاد که با خانواده اومدن پیک نیک و زن و شوهرها جقدر در عین حال که با هم خوب بودن اما اصلا بهم وابسته نبودن و چقدر در کنار بچه ها و پا به پاشون بازی و تفریح میکردن و توی خیابونا خیلی بچه دیده میشد که نشون دهنده خانواده دوست بودن این مردمه )

    🇱🇷 انسانهای بسیار مودب و نجیب و محترمی هستن ( مثل رفتار بچه های دوستان استاد و مثل رفتار اونایی که در اسانسور یا فروشگاه و … برای بقیه نگه میدارن با لبخند و انرژی مثبت)

    🇱🇷 انسانهای بسیار فهمیده و با درک و شعوری هستند (مثل مهمانهای استاد که با خودشون همه امکاناتی رو میاوردن و حتی غذا و وسایل خواب و … که به میزبان فشار نیاد)

    🇱🇷 بسیار شاد و پرانرژی و خنده رو و با نشاط هستند

    (از هر فرصتی برای جشن و شادی استفاده میکنن مثل افرادیکه بیرون ورزشگاهها بدون اینکه نظر دیگران براشون مهم باشه براحتی میزنن و میرقصن و جشن و پایکوبی راه میندازن)

    🇱🇷انسانهای بسیار چشم پاکی هستن (چون با این نوع پوشش و ازادی حتی کنار دریا هیچ حس بدی دیده نمیشد و همه با هم رفتار محترمانه و عالی داشتن و همه چیز کاملا در صلح بود)

    🇱🇷 کاملا با خودشون در صلح هستن

    (مثل کساییکه استاد یا مریم عزیز دوربین رو روشون میگیرن و بدون کوچکترین اخمی و عکس العمل بدی،با خنده و روی خوش و لبخند دست تکون میدن و انرژی مثبت میفرستن)

    ✅✅✅

    اصلا انگار از هر چیزی بهتریناش توی امریکا هست و اون هم مطمعنا برمی گرده به نگاه توحیدی و واقعی و قلبی مردمش نسبت به خدا و جهان👌

    سپاسگذارم از استاد و مریم عزیز برای مستندهای بی نظیرشون و تغییر نوع نگاه ما🙏⚘⚘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    معصومه خالقی گفته:
    مدت عضویت: 2381 روز

    سلام بر استاد جان و مریم عزیز

    سلام بر همه دوستان

    سپاس رب العالمین به خاطر همه نعمتهایش و قوانین بی عیب حاکم بر جهانش

    سوال بسیار جالبی پرسیدین استاد عزیزم

    من ۴۵ سال ام به همین علت و با توجه به جو خانواده خیلی اخبار ها رو درباره آمریکا از همون بچگی باور نداشتم . با بزرگتر شدنم و بیشتر وارد جامعه شدن این قضیه بازهم کم رنگتر شد.

    البته اگه این سوال رو ۵ سال قبل که با دوره عزت نفس شما آشنا شدم ،میپرسیدین مطمئنا جور دیگه ای پاسخ میدادم. واقعا الان نمی دونم اون موقع جوابم چه بود.با توجه به باورها و آگاهی‌های حال پاسخ سوالاتون رو مینویسم.

    اولین نکته ای که توجه من رو در سفر به دور آمریکا جلب کرد این بود که چقدر آمریکایی‌ها اهل تفریح هستن وبا اینکه هزینه های سفر بالاست (البته با توجه به پول ما)درآمد ها هم خیلی بالاست و مردم با سطح درآمد بالا که بتونن به این سفرها بروند خیلی زیاد .تقریبا هر جای دیدنی میرفتین پر بود از مردم.

    غاری که رفته بودید خیلی شلوغ تر از غار علی صدر بود در زمانی که من رفته بودم و…این نکته باعث اصلاح این برداشت شد که میگن مردم آمریکا همش در حال کار کردن هستن و اصلا وقت تفریح ندارن به قول شما استاد :آمریکا نه عمری کار

    و تقویت باور فراوانی

    قبلا خیلی شنیده بودم که آمریکایی ها از اروپایی ها خیلی خونگرم تر هستن و در سریال سفر به دور آمریکا کاملا محسوس بود .حتی از ما ایرانی ها هم خیلی صمیمی تر بودند .خصوصا این روزها که ایرانی ها خیلی اهل کلاس گذاشتن شدن و سلام نکردن و ارتباط برقرار نکردن کلاس شده!!!

    با توجه به بزرگی آمریکا و مدار جغرافیایی که داره فکر میکردم که از تنوع آب و هوایی بالایی برخوردار باشه که در سریال کاملا ثابت شد.

    اما واقعا فکر نمیکردم که تعداد فرزندان زیاد باشه چون اکثرا شنیده بودیم که اصلا بچه دار نمیشن.خیلی تعجب کردم در سریال زندگی در بهشت مهمان شما ۴ تا پسر داشتن با فاصله سنی کم.چقدر هم با هم خوب بودن و پدر و مادر خانواده چقدر راحت بودن با این مسئله .در سفر به دور آمریکا هم این مسئله در چند مورد دیده شده بود.اینجا پدر و مادرها خیلی خودشون رو محدود به شرایط فرزندشون میکنن و از تفریحات و آزادی هایی که میتونن داشته باشن محروم می مونند.( خودم متاسفانه یکی از این مواردم که به کمک استاد عزیز خیلی بهتر شدم)

    یک فامیل آلمانی داریم چند باری اومد ایران و مصادف شده بود با سیزده بدر ما.وقتی جمعیت سی نفر ما که میرفتیم جنگل رو میدید قیافه اش دیدنی بود،،باورش نمیشد این همه آدم با هم برن پیک نیک .می‌گفت ما تو عروسی این جمعیت میشیم.برای همین من راجع به آمریکا هم همین فکر رو داشتم اما وقتی دیدم چهار تا ماشین با اون جمعیت برای چند روز اومدن پارادایس خیلی تعجب کردم و اونجا فهمیدم که این فکرم اشتباه بود( در مورد اروپایی ها نمیدونم)

    در یک فایل رایگان که جلوی خونه ی رویایی تون در تمپا ضبط کرده بودین ،چندین بار با همسایه هاتون که رد میشدن خیلی گرم سلام و احوالپرسی میکردین حتی اول اونها سلام میکردن .چقدر خوب که در مدت کوتاهی با هم دوست شده بودین و این نشون دهنده خونگرم بودن آمریکایی ها و صد البته مداری که شما در اون قرار دارید.من اطمینان دارم که مدار شما انسانهای گرم و صمیمی را به سمتتون جذب میکنه.

    نکته خیلی زیاد اما آخرین نکته ای هیچوقت با اون برخورد نکرده بودم :افراد خیلی پولدارهم با عشق و علاقه زیاد کارهای شخصی خودشون تا جایی که بتونن خودشون رو انجام میدن.مثل مریم جان که تمام کارهای تمیز کردن همه خونه هاتون رو خودشون با دقت بالا تنها انجام میدن .استاد عزیز هم وقتی تراکتور توی گل گیر کرد سریع زنگ نزد که نیروی کمکی بیاد اول همه راه‌ ها رو آزمایش کرد بعد از نیروی کمکی استفاده کرد .حتی کارهای مرغ و خروس هارو هم استاد و مریم جان خودشون انجام میدن و این درس بسیار بزرگی برای من داشت که حل کردن چالشهای کوچک که خیلی راحت با پول حل میشه،اگر خودم حلشون کنم به رشد شخصیتی ،بالا رفتن اعتماد به نفسم کمک میکنه.در خیلی از موارد باعث قوی تر شدن ایمانم در عمل می‌شود چون کارها رو به نیرویی که همیشه در حال هدایت منه سپردم و از الهاماتش استفاده کردم.

    خدایا سپاس تو را که همیشه در حال هدایت بندگانت هستی،ما را به راه راست هدایت بفرما .

    خدایا قلب ما را بعد هدایت مان گمراه مگردان.

    بهترین ها رو برای همتون آرزو دارم خصوصا استاد و تیم حرفه ای سایت .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    زهرا شهرکی گفته:
    مدت عضویت: 2096 روز

    سلام به شمااستادزندگی وخانم مریم نازنین

    همچنین به خانواده صمیمی این سایت

    بنده هم درزمان شروع جنگ ایران وعراق به دنیاآمدم وتمام دوران کودکیم بااین صحنه هاواطلاعات گذشت که عراق دشمن ماست وصدام دست نشانده آمریکای خونخوارهست وامریکاجایی وحشت آوره که سیاه پوستان روقتل عام میکنه وباسرخپوستان میجنگه واونهاروازشهرودیارشون بیرون میکنه جایی خشک بامردمانی سردوخشن همیشه درمدارس وبرنامه های تلویزیونی اونهارومسبب جنگ میدونستن ونفرت ازامریکاازهمون دوران دردل ماکاشته شده بودتا اینکه من بزرگ شدم وکم کم باپیشرفتهای امریکااشناشدم وبرام عجیب بودچطورکشوری بااین فضای خشن ونژادپرستانه اینقدر پیشرفت کرده وتونسته این همه قدرت بدست بیاره

    بادیدن سریال سفربه دورامریکاوزندگی دربهشت دیدی تازه برای من بازشدکه این کشورچقدرامنیت داره ویک زن تنهامیتونه درجایی وسیع بمونه که حتی یه دربزرگ ومحکم نداره خیلی راحت میشه واردابن ملک شداماهیچکس کاری نداره وخانم مریم شایسته باخیال راحت چندروزرودرپارادایس میمونه

    نکته جالب دیگه برای من داشتن چهارچوب درخاتواده بودوقتی سری اول که خانواده شش نفره امریکایی واردپارادایس شدن من فکرکردم همسراون جداشده اماسری دوم که آمدندباکمال تعجب دیدم چقدرنسبت به هم محبت دارندچقدرخانواده منسجم وهماهنگی هستندودرحین آزادی کامل قوانین خانواده رورعایت میکنن شادیهاشون واقعی وزته دله

    حتی کناردریاباوجودآزادی مطلق هیچ حرکت زننده ای رونمیبینیم وهمه فقط میخوان خوش بگزرونن کاری به کارهمدیگه ندارن وآرامش درهمه جاحاکمه

    همچنین سرسبزی خیره کننده اون برام جالب بودمن سالهادرشمال کشورمون زندگی کردم اماهیچوقت سرسبزی به این پهناندیدم واین وسعت زیادطبیعت سبزبسیارجالب بود

    وقتی درکنارورزشگاه اون دخترجوان میرقصیدوخانم سن وسال داردرکنارش بودومتوجه فیلم برداری شدفقط میخندیدواصلااون دخترخانم رومتوقف نکردواجازه دادخودش باشه واون دخترهم باخیال راحت به رقصش ادامه دادبدون هیچ جلب توجهی

    این درصدازراحتی وبی آلایشی برای من قابل تقدیره من درفضایی رشدکردم که خیلی ازرفتارهای ساده بدتلقی شدندومانع من بودندکه دخترنبایدبلندبخنده نبایدجلف باشه نبایدجلب توجه کنه نبایدنباید….امادراین سرزمین هرکس باهرعقیده محترم شمرده میشه واجازه داره که خودش باشه خوب طبیعیه که احساس شادی هم بیشتره امنیت بالاست ورشداتفاق میفته حالامیدونم پیشرفت الکی بدست نمیادبایددرفرکانس شادی وسپاسگزاری ولذت باشی تاشرایط عالی بوجودبیاد

    بهرحال من به شخصه حتی فکرش روهم نمیکردم همچین جایی هم وجودداشته باشه فکرمیکردم اون افراری که به امریکامیرن اونجاپناهنده میشن وفقط بایدگارسون رستوران بشن وزمین روتمیزکنن وآخردر فلاکت وبدبختی میمیرن وآرزوی برگشت به وطن روبه گورمیبرن…..

    بسیارازشماسپاسگزارم که دریچه ای تازه به روی دیدگانمون بازکردین وامیدوارشدیم که باتغییرفرکانس میشه به بهترین شرایط نقل مکان کرد

    بسیاراززحمات شماممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    زهرا جعفرزاده گفته:
    مدت عضویت: 1604 روز

    سلااام خدمت همه ی دوستان مثبت اندیشم همتونو ی دنیا دوس دارم🥰

    خب من ازقبل ی تصورخیلی خوب درمورد امریکا داشتم همیشه ی جای عالی و بینظیرمیدیدمش توذهنم ی جایی پراز خوبی پراز انرژی مثبت و پراز جاهای دیدنی زیبا ومردمانش رو هن خیلی روشنفکرترمیدیدم هرچند که درهرجایی از دنیا هرجور ادمی پیدا میشه ولی من حس خیلی خوبی ب تمام مطعلقات امریکاداشتم

    واین دیدگاه زیبا به لطف خانواده ی بینظیرم درذهن من نقش بست البته باید بگم ک من از بچگی متنفربودم ازاخباریعنی واقعا حالم ازاخباربهم میخورد و هنوزم همینطوره خوشبختانه وخداروازاین بابت شکرمیکنم

    وباید بگم ک این فیلم چیزی از دیدگاه خوبه من درباره امریکارو تغییرنداد و هنوزهم به همون اندازه عاشقشم😍

    وحتی باخودم فکرمیکنم ک جاهای زیباتری هم داره ک شاید استاد نرفته باشه

    وچه حس زیباتریه اینکه از نزدیک این کشور بینظیرروببینیم و حس کنیم🤩

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    فهیمه ومحمد گفته:
    مدت عضویت: 2186 روز

    سلام استاد عزیزم ,و.مریم جان وتمام دوستانم در این سایت زیبا من فهیمه هستم و این اولین کامنتی هست که دارم میذارم توی سایت ,,قبل از اینکه استاد این مسابقه رو بذارن همش میگفتم خدایا میشه استاد یه بار دیگه یه مسابقه بذاره منم شرکت کنم و برنده بشم و.میگفتم ,با پولش حتما یکی از دوره های استاد رو میخرم ,,که البته من چند وقت قبل دوره عزت نفس رو خریدم به لطف الله و الان خوشحالم که دارم تو این مسابقه شرکت میکنم ,البته نه فقط برای مسابقه و.برنده شدن بیشتر برای این خوشحالم که الان دارم به یکی از ترسام غلبه میکنم ومیرم تو دله ترسم ,ترسم همین نوشتن کامنت بود میگفتم من چی بنویسم اخه منکه چیزی بلد نیستم هنوز اول راهم وقتی کامنتای بچه ها رو میخوندم همش میگفتم میشه یه روزی هم منم کامنت بنویسم و از خودم یه رد پای خوب به جا بذارم چند سال دیگه که از همه لحاظ پیشرفت کردم بیام بخونم وبگم دمت گرم فهیمه جونم ببین اون موقع کجا بودی الان به کجاها رسیدی به امید الله یکتا حتما همینم میشه ,, بریم سراغ جواب مسابقه من یادمه از بچگی تو مدرسه همیشه اول صبح که صف میبستیم تا برنامه صبگاهی رو انجام بدیم یه شعری میخوندیم اخر برنامه که درمورد کشور بود و در اخر میگفتیم مرگ بر امریکا و مرگ بر اسراییل ,,خب اون موقع منم مثل بقیه تحت تاثیر معلما و مدرسه و جامعه بودم وخیلی بدم میومد از امریکا اما الان خیلی دوستشون دارن وقتی میبینم اونا حتی یه بارم مرگ به کشور من نگفتن ,یادمه یه نفری تعریف میکرد که اصفهان زندگی میکردن و برادرش هم توریستارو میبرده که شهر رو نشونشوت بدن یه بار یه انگلیسی رو میبره جاهای دیدنی رو نشونش بده به جلوی یه مسجد میرسن یه دفعه میبینه که صدای مرگ بر انگلیس و امریکا و اسراییل داره میاد از مسجد(همون تکبیرا و شعارهایی که بعد نماز میدن )اون فرد انگلیسی میپرسه که دارن چی میگن ,,برادر این بنده خدا به خاطر اینکه نگه اینا دارن مرگ برکشورش میگن میگه چیزی نمیگن میخواد زودتر ببرتش از اونجا ,,امااقای توریست میگه نه اگه تو واقعا از من پول گرفتی که به من نشون بدی و با من روراست باشی بگو چی میگن ,,برادر ایشون میگه اینا دارن شعارمرگ برانگلیس امریکا و اسراییل میدن اون فرد انگلیسی میگه ما تو کشورمون تو کلیسا بعد دعا برای همه کشورها دعا میکنم و خیرو برکت میخواییم شما بعد دعا و عبادتتون توی خونه خدا ارزوی مرگ برای کشورهای دیگه میکنین و میگه دیگه نمیخوام جایی باشم که برای ملتای دیگه ارزوی مرگ میکنن و همون روز از ایران میره ,,ومن.چقدر تاسف خوردم که اینهمه سال ,منم ارزوی مرگ میکردم برای ملتی که اینمه زیبایی و خوبی داره و حتی یه بارم برای کشور من ارزوی مرگ نکردن منظورم مردم اون کشوره ,من کاری به سیاست مداراش ندارم ,, دوم اینکه من فکر میکردم طبیعت امریکا بیشترش خشکه اونم به خاطر فیلمهایی که دیده بودیم یادمه حتی تو کلیپ های اهنگهای خواننده های لس انجلسی هم بیشترشون جاهایی بود که.سرسبزی نداشت ,,,یا خیلی کم بود سرسبزی اون جایی که کلیپ اهنگشون رو ساختن فکر نمیکردم اینهمه دریا و دریاچه داشته باشه و سرسبز باشه ,اما با دیگه سریال سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت دیدم خدای من چقدر زیبایی و سرسبزی چقدر اب و دریاچه چه ابرای خوشگلی داره اسمون تمپا ,,عاشق اسمون پر ابرم ,,خوشبحالتون استاد که این اسمون زیبا رو میبینید ,,باابرای قشنگش ,,, سوم اینکه , فکر میکردم امریگایی جاده هاشون مثل جاده های ما پر از چاله چولس ,,یا شهراشون تمیز نیست ,,اینم به خاطر اینکه که تقریبا ۹۰درصد جاده های کشور ما هم خرابن و اکثر شهرها هم خیلی تمیز نیست میشه گفت ۸۰درصد اما چقدر امریکا تمیزه ,,حتی شهرهای شلوغش حتی پایتختش ,,چقدر من تحسین میکنم اینهمه تمیزی و.مرتبی رو حتی تو اماکنه عمومی شهر پارکها و مراکز خرید برجا حتی برجایی که رنگشون سفید و روشنه در صورتی که تو تهران بیشتر ساختمونا از بس دود روشون نشسته کثیفن وسیاه شدن همیشه میگفتم انگار اینجا پایتخته چقدر کثیفه ,, چهارم اینکه چقدر مردم امریکا شادن چقدر مهربونن ,,چقدر خوش برخوردن ,,حتی وقتی تو یه غریبه باشی بینشون ,,اما تو ایران وقتی یه جایی میری که اونا نمیشناسنت یه جوری باهات رفتار میکنن که انگار از یه سیاره دیگه اومدی خیلی کم پیش میاد دوربین رو ببری سمت کسی و برات لبخند بزنه بیشتر وقتا حتی ناراحت میشن و فکر میکنن قصد و غرض داری از اینکه داری فیلم میگیری ازشون ,, پنجم چقدر تو امریکا از وسایل عمومی خیلی خوب استفاده میکنن کوچیکترین اسیبی نمیزنن به وسایل پارکاها و مکانای عمومی و.چقدر تمیز نگه میدارن پارک ها و وسیله های مکان های عمومی رو چقدر مراقب درختان روشون یادگاری نمینویسن ,اما اینجا هر جاباشه یه اثر هنری روی درختا میذارن ,حتی تو.جاده ها روی تابلوهاو رو.کوه ها هم با رنگ دیدم تاریخ میزنن با اسمشون رو چیزی که تو امریکا ندیدم و.چقدر بهم دیگه احترام میذارن با اینکارشون چون مراقب وسایل عمومی بودن و خراب نکردن اونها یعنی احترام به خودت اول از همه دوم احترام به دیگرانه امیدوارم منم بتونم به این گفته هام عمل کنم خداروسپاس گذارم که بر ترسم غلبه کردم و اولین کامنتم رو نوشتم و ممنونم از شما استاد عزیزم و خانم شایسته گل هر جا هستین در پناه الله یکتا شاد ,و سلامت,ثروتمند باشید :-)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    سلما مصدق گفته:
    مدت عضویت: 2821 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم نازنینم

    استااااد من انقدر با دیدن فایلهای شما نگرشم نسبت به امریکا و مردمش عوض شده که واقعا یادم نمیاد قبلا چه نگرشی در این مورد داشتم.

    ولی خب در کل با توجه به صحبتهای خود شما در همین فایل و کامنتهای دوستان مثل راضیه عزیز داره کم کم یه چیزایی یادم ‌میاد و مینویسم.😁

    البته منم مثل شما خیلی دیدگاه منفی شدیدی نسبت به امریکا نداشتم بیشتر در حالت بیخبری و ناآگاهی به سر میبردم 😂

    مثلا در مورد خشکی کشور امریکا من چیزی نمیدونستم چون

    فیلم وسترن نمیدیدم. سریال لوک خوش شانسو میدیدم ولی خوشبختانه نمیدونستم اونجا آمریکاس بعضی بیخبری ها بدم نیس.😁

    دارم بیاد میارم که تو یه سخنرانی شنیدم که طرف داشت میگفت ببین آمریکا چه کشور داغونیه که اسطوره اش مایکل جکسونه و کلی غیبت میکرد که چه قدر فاسده و افتضاحه. من بیشتر این تو ذهنم مونده. ولی یادمه اوایل که عضو سایت شما شدم یه کامنت زیبای دوستان رو خوندم که در مورد بیوگرافی و باورهای توحیدی مایکل جکسون نوشته بود و چقدر احساسم خوب شد و چقدر این آدم رو تحسین کردم.

    یادمه توی مقطع ابتدایی از طرف مدرسه میبردنمون تظاهرات یا همون راهپیمایی و این نمره انظباط داشت. بچه ها شعار مرگ بر آمریکا میدادن ولی یادمه من شعار نمیدادم. دقیقا نمیدونم چرا؟

    شاید خجالت میکشیدم 😂

    شایدم روحم حقیقت رو میدونست و چون من تو عالم بچگی با روحم هماهنگ بودم و این هم هدایت خداوند بود که از اطرافیانم تقلید نکنم آره واقعا شعار دادن برام کار جذابی نبود!!!🤔

    استاااد من عاشق امریکا و مردمش شدم و از خداوند میخوام کمکم کنه تا با این کشور و این مردم هم مدار بشم. چون میدونم اگر الان توی امریکا نیستم بخاطر اینه که باهاش هم مدار نیستم. من مثل امریکایی ها نیستم هنوز.

    ولی با فایلای شما دارم کم کم میفهمم که امریکایی ها چه ویژگی های خوبی دارن و دارم سعی میکنم این ویژگی ها رو در خودم بسازم مثل ویژگی شاد بودن. بخاطر همینم اولین هدف امسالم رو شاد بودن انتخاب کردم. شایدم اولین هدف بقیه سالهای زندگیم.

    بعضی وقتا احساسم بد میشه. از ایران یه جورایی دیگه خسته شدم. یک عمر یعنی ۳۵ سااال اونجوری که خونواده ام و فامیلم و دانشگاه و قانون ایران خواسته زندگی کردم. به خودم میگم پس تا کی باید حسرت بکشم. حتی حسرت یه چیزایی که حق یک انسانه.

    مثل حسرت پوشیدن لباس به سبک خودم نه به سبک زورکی.

    مخصوصا این مورد بعضی وقتا خیلی برام زجرآور شده ولی از خداوند میخوام هدایتم کنه یعنی احساسم رو خوب نگه دارم تا هدایت شم.

    الان که فکر میکنم به یاد میارم که تا اوایل آشناییم با شما در مورد حجاب همیشه درگیری داشتم نمیدونستم باید چه حجابی داشته باشم و تو سایت هم گاهی دنبال پاسخ این سوالم میگشتم.

    بعد کم کم هدایت شدم و فهمیدم قضیه حجاب چیه روحم آروم شد خیالم راحت شد از عذاب وجدانهای مسخره رها شدم و کم کم حجابم راحتتر شد و دیگه عذاب وجدان نداشتم.

    جالبه از اونجایی که هیچ اتفاقی اتفاقی نیست من مطمئنم همینکه گشت ارشاد دیگه نیست یا اگرم هست من مدتهاست اصلا ندیدم، بخاطر تغییر فرکانسهای من و مردم در این مورده که دولت الان ایران نسبت به دولت قبلی در مورد این مسئله خیلی ملایمتر رفتار میکنه. خداروصدهزاربار شکر.

    یادمه بچه بودم یه نواری پخش میشد به اسم سیاحت غرب که دقیقا همین که شما اشاره کردین میگفت اگه موهات بیرون باشه اون دنیا از موهات آویزونت میکنن در مورد فشار قبر و نگاه به نامحرم اصلا یه چیزایی میگفت و مخم شستشو داده بود که بخدا تا یه مدت طولانی به جنس مخالف نگاه نمیکردم وحشت و ترس تمام وجودمو گرفته بود.

    چه قدر عذاب وجدان کشیدم. بخدا اشکم دراومد. 😢 اونایی که این ورودیها رو به مغز ما دادن جنایت کردن شایدم ناآگاهانه بوده. بله ما برای اینکه احساس خودمون خوب شه باید اینطور فرض کنیم و اونا رو ببخشیم😬

    خدایا سپاسگزارم که بعد از یک عمر سردرگمی و پریشونی حقیقت رو فهمیدم.

    استاااااد من دوس دارم تو کشور آزاد امریکا زندگی کنم هر لباسی که دوسدارم بپوشم در کمال امنیت. این برام رویا شده.

    فک کن همچین چیز ساده ای برات رویا باشه!!!

    توی اینستاگرام اغلب پستهام بدون حجابه. اولش میترسیدم گیر بدن یا مشکل بوجود بیاد ولی کم کم باورای خوب ساختم که هیچ اتفاقی بدون اجازه من وارد زندگیم‌نمیشه.

    آخه واقعا باحجاب ورزش کردن سخته. فقط وقتی انجامش بدی میتونی درک کنی مخصوصا تو هوای گرم فاجعه اس.

    تو دوران نوجوونی اولین دختری تو فامیل بودم که چادرم رو برداشتم بعد از من چند تا از دخترای فامیل هم کشف حجاب کردن!!!😅

    آخه من خودم دید جنسی ندارم به آدما. با دید انسانی آدما رو نگاه میکنم. من برام خیلی عادیه که یه خانم با یک سوتین و شلوارک یا شورت ورزشی ورزش کنه. نه با مقنعه و لباس سر تا پا پوشیده! من برام عادیه که با خانما با بیکینی برن ساحل نه با مقنعه و مانتو برن تو آب.

    من عاشق دریام ولی خب یکی بخاطر تمیز نبودن دریا و یکی بخاطر حجاب اجباری بیشتر ترجیح میدم نرم تو آب. البته الان بهم الهام شد که زیاد سخت نگیرم. انشاءالله به جاهای بهتر هدایت میشم.

    من آرزوم بود استاد دانشگاه شم چون فکر میکردم هم دیسیپلین داره و هم درآمد خوب ولی وقتی تدریس در دانشگاه رو تجربه کردم کم کم متوجه شدم به هیچ عنوان فضای کارمندی دانشگاه رو نمیخواااام.

    عاقاجان من حجاب زورکی نمیخوام. من یک بار به دنیا میام میخوام اونجوری که میخوام زندگی کنم.

    استااااد بعضیا عاشق حجابن بغضی وقتا میگم کاش منم مثل اونا بودم اینجوری حسم انقد در مورد حجاب بد نمیشد. من به اونایی که حجاب دارن احترام میذارم اما خودم هر چی فک میکنم نمیخوام حجاب داشته باشم.

    آره استاد منم مثل شما وقتی بچه بودم یادمه تلویزیون فیلمهایی در مورد جنگ ایران عراق میذاشتن و واقعااا جوری مخم شستشو داده بودن که تو همون عالم بچگی به شدتتت از عراقیا متنفر شده بودم. فک میکنم یه علت اینکه ذهنیتم نسبت به امریکا بهتره بخاطر اینه که فیلمای کمتری در موردش دیدم.

    جالبه چندین سال پیش یادمه موقع جنگ عراق و امریکا یادمه دولت ایران از عراق حمایت میکرد و میگفت برادران عراقی!!! من مات و مبهوت بودم و خیلی احساس بدی داشتم که چرا تا دیروز با عراقیا میجنگیدن و دشمن خونی بودن حالا میگن برادر.

    غافل از اینکه اتفاقا این صلح خیلی هم اتفاق خوبی بود ولی اون فیلمای جنگی تاثیرش رو روم گذاشته بود دیگه. البته کم کم هدایت شدم.

    اتفاقا بعد از چند سال با دختری تو دانشگاه آشنا شدم که ادبیات عرب میخوند و منو با چند نفر عراقی آشنا کرد که اتفاقا آدمای خوبی هم بودن ولی اولش خیلی مقاومت داشتم.‌

    متوجه شدم که همه جا همه جور آدم هست اینکه من چه آدمایی رو جذب میکنم بستگی به باورای خودم داره.

    واقعا یادمه کتابها و برنامه های تلویزیونی و سخنرانی هایی بود که در دائم در مورد غرب زدگی حرف میزدن و میگفتن غرب یعنی آمریکا و اسرائیل داره با همین رواج بیحجابی از طریق رسانه ها بنیان و اساس خانواده های ما رو سست میکنه و فلان و بهمان.

    چند سال پیش یه فیلم خفن به اسم شکارچی شنبه با هنرمندی آقای علی نصیریان در مورد اسرائیلی ها دیدم که بشدت مخم رو درمورد اسرائیلی ها شستشو دادن. این بازیگر جوری هنرمندانه نقش یک اسرائیلی رو ایفا کرد که من واقعا از اسرائیلیا متنفر شدم.

    اما این وسطا همیشه اطلاعات برعکس این هم دریافت میکردم و بیشتر سردرگم میشدم و همیشه دنبال حقیقت میگشتم و خداروشکر میکنم استاد که با شما هم مدار شدم و حقیقت رو فهمیدم.

    استاد واقعا من تا قبل از دیدن فایلای شما نمیدونستم که چقددددر امریکایی ها اهل خونواده و خونواده دوست هستن. حتی کلی بچه دارن برعکس بعضی ایرانی ها که بخاطر ترس از فقر و ناتوانی در تربیت بچه یه بچه بیشتر نمیارن.

    یادمه دخترا همیشه تو مدرسه و دانشگاه میگفتن دیگه اینروزا هیچکس ازدواج نمیکنه از بس که فساد زیاد شده و روابط دختر پسرا آزاد شده و ایناااا. و واقعا هم برای ماها که این حرفا رو شنیده بودیم همین طوری هم شد و تا الان من هنوز نتونستم ازدواج کنم. چون هنوزم باورام درمورد ازدواج درست نشده بااینکه دوره عشق و مودت رو هم دارم و کار کردم ولی حالا حالاها باورام نیاز به کار داره. خیلی بهتر شدم و از زیر صفر به صفر و کمی بالای صفر رسیدم. میخوام بگم این باورا خیلی ریشه داره.

    بلهههه استاد درسته منم مثل شما همین اخیرا در مورد امریکا چند بار از اطدافیانم ورودی های خراب گرفتم. میگفتن آمار مرگ و میر آمریکایی ها خیلی بالاتر از جاهای دیگس! منم یه گوشم در بود یه گوشم دروازه و اصلا باور نمیکردم فایلای شما تاثیرش روم بیشتره و هر روز داره عشقم به امریکا بیشتر میشه. مخصوصا ایالت فلوریدا و شهر تمپا که مثل ما زیاد نگران این بیماری نیستن. اصلا یه جورایی اونجا شده بهشت من. یه حس خوبی دارم. حسم میگه وقتی یه چیزیو با تمام وجود بخای بهش میرسی مثل فلان خواسته ای که با تمااام وجود خواستی و رسیدی پس به اینم میرسی.

    استاد جان من که آرزومه بیام امریکا و تا آخر عمرم دیگه ایران برنگردم چون بنظرم به اندازه کافی ایران بودم. و حالا میخوام زندگی در یک کشور دیگه رو تجربه کنم و کل ایالتهاشو بگردم. اما خیلی ترمزای بزرگی دارم. میدونم ترمزام چیه یکیش نگرانی در مورد مادرمه. مادرم بعد از فوت پدرم خیلی به من وابسته اس. سنش بالاس و دوس داره من کنارش باشم. من مادرم رو خیلی دوس دارم مادرمههههه ولی خیلی باورای محدود به خوردم میده و به من وابسته شده امیدوارم خداوند هدایتم کنه تا با خودم به صلح برسم و ویژگی های خوب مادرم رو بیاد بیارم همیشه تا ویژگیهای خوبشو برانگیخته کنمو وابستگی کمتر بشه. هر چند وابستگی مادرم رو هم خودم خلق کردم و خودم میتونم درستش کنم.

    یادمه گفتین اگه من میدونستم آمریکا یه همچین جای خوبیه پیاده هم که شده راه میفتادم میومدم اونجا ولی خب این ترمزا نذاشته راه بیفتم.

    قبلا فکر میکردم که ویژگی وطن پرست بودن چه ویژگی باکلاسیه و یه سری خواننده ها در مورد وطن پرستی میخوندن فک میکردم چقد باکلاسن. اماااا واقعا الان دیگه استااااد شما و خانم شایسته مغزمووو از باورای اشتباه انقدرعاااالی شستشوووو دادین که دیگه واقعا بااااورررر کردم که هیچ مرزی وجود نداره. اینا همش مرزای سیاسیه که آدما گذاشتن. وگرنه از نظر خداوند هیچ مرزی وجود نداره. همه آدما یکسان هستند. مخصوصا سریال سفر به دور امریکا اولین سریالی بود که درمورد امریکا دیدم و پرده ناآگاهی رو از روی چشمام کنار زد.

    از مریم شایسته عزیز سپاسگزارم که به ندای قلبش گوش داد و این سریال رو فیلمبرداری کرد. عاشقتم 🥺💘

    استاد من میدونم که شما گفتین باید با همون جایی که هستین هماهنگ بشین یعنی به احساس خوب برسین تا به جاهای بهتر هدایت شین.

    ولی استاد یکم شاید کار سختی باشه و نیاز به کنترل ذهن داره. واقعا دم شما گرم که تو اون شرایط سخت خونه سیمانی بندرعباس احساستون خوب بود. هر وقت احساسم بد میشه یاد همین صحنه میفتم.

    اولش نمیخواستم کامنت بنویسم چون فک کردم هیچی ندارم که بنویسم ولییی همینکه شروع کردم داره همینجوری میاد و من بی وقفه یادداشت میکنم.

    ممنونم که بالای ۹۰ درصد کامنتها رو باعشق میخونین استاد جونم. 😍😍😍😘😘😘❤❤❤❤❤

    دوستای عزیز مجازی از کامنتهای زیبای شما هم سپاسگزارم! 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  7. -
    صفدر مومنی گفته:
    مدت عضویت: 2174 روز

    سلام و دورود خدمت شما استاد عزیز جان دل و خانوم شایسته عزیز که این همه محبت دارید نسبت به اعضای سایت خدا را صد هزار مرتبه شکر

    راستش استاد

    من امروز یه طومار بلند نوشتم در مورد موضوع سوال هایی که فرمودید متوجه شدم که تقریبا 12سالی میشه که دیدگاهم عوض شده و هیچ کدام از اینهایی که نوشتم مربوط به حتی 10سال پیش من نیست که تصمیم گرفتم پاکشون کنم

    شاید چیزایی که دوستان کامنت میزارن رو ببینم یا شنیده باشم از طروق مختلف اما چونکه میدونستم چرا این حرف ها گفته میشه، میشه بگم تقریباً هیچ تاثیری روم نداشت و فکر کنم از همون 12/10 سال پیش بود که من تلوزیون هم نگاه نکردم به احتمال زیاد میتونه این هم تاثیر گذار بوده باشه

    فقط از لحاظ روابط جنسی مشکل داشتم و احساس میکنم دیدگاه من هم مثل بیشتر مردم ایرانه که با دیدن سریال زندگی در بهشت بهتر شدم

    و اما فرهنگ امریکا رو اصلا نمیدونستم چون تا به حال نرفته بودم و معاشرتی هم نداشتم و آداب و رسومشون هم نمیدونستم و کسی یا چیزی هم نبود که اینقدر من رو نزدیک کنه به فرهنگ امریکایی که اون هم به لطف الله ی مهربان شما و خانوم شایسته عزیز نیز برام باز شد و خدا را شکر خیلی چیز ها رو در کنار شما یاد گرفتم و یاد خواهم گرفت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    وفا شمس گفته:
    مدت عضویت: 2469 روز

    با سلام به استاد عزیز و مریم جان و همراهان این سایت زندگی و آگاهی

    ابتدا بگم با این فایل منو بردید به همون دوران کودکی که در قم سپری شد

    استاد من جنوبی ام و وقتی جنگ شروع شد ما به شهر قم ( بخاطر داشتن مسکن) مهاجرت کردیم و بعد از اتمام جنگ برگشتیم به شهرمون

    کاملا مثالهاتون ملموسه از عراقی و تنفر و ترسی که در ذهن کوچک ما کاشتند تا افغانی ها و خفاش شب و ووو

    باور کنید بعید نیست ما در پناهگاه همدیگه رو دیده بودیم 😄

    و اما در خصوص سوالتون و ذهنیت ما در مورد آمریکا باید بگم من توی ی برهه از زمان که تلوزیون خبر کشتار دانش آموزان رو توسط همکلاسیشون میداد و تماما آمریکا با صفت جنایتکار به گوش ما می رسید خب طبیعیه ترس و رعب داشتم اما این زمان طول نکشید و با بزرگ شدنم و بالا رفتن اطلاعات عمومیم این ذهنیت پاک شد و مخصوصا میدیدم تو همه ی کشورها جرم و جنایت هست

    من به جغرافیا خیلی علاقه داشتم و مدام در مورد کشورهای مختلف اطلاعات کسب میکردم جوری که من تا دبیرستان اطلس گیتاشناسی رو بلعیده بودم.

    یادمه ی بار معلم تاریخ دبیرستانم بهمون گفت :

    بچها این فیلمهای آمریکایی همشون اینطور بی بند و بار نیستن آدمهای موفقشون رو ببینید چطور زندگی میکنن

    ( اون زمان ماهواره نبود ولی ما در شهرمون؛ آبادان ؛ به واسطه ی همسایگی با کشور های عراق و کویت و امارات میتونستیم از برنامه های تلویزیونی اونها با آنتن معمولی استفاده کنیم که اکثرا فیلمها و سریالهای آمریکایی و اروپایی پخش میکردن )

    و الانم با پیشرفت تکنولوژی و شبکه های اجتماعی که کاملا میدونم هر کشوری چه نوع آب و هوا و حتی آداب و رسومی داره✌😄

    به نظرم آدم باید در مورد هرچیزی چشم بسته چیزی رو نپذیره حالا در مورد هر موضوعی باشه …. هیچ مملکتی گل و بلبل نیست ولی خوبه آدم خودش بره دنبال بعضی واقعیتها

    یکی از کارهایی که من همیشه انجام میدادم قبل از آشنایی با شما دیدن نکات مثبت یک چیز بود

    یادمه پایه ی پنجم تدریس میکردم وقتی رسیدم به کتاب تاریخ و درسی در مورد رضا شاه اول خدمات ایشون رو گفتم بعد گفته های کتاب رو اونم با صلاحدید خودم😎

    بهرحال استاد نازنینم با سفر به دور آمریکا چشم ما رو بیشتر روشن کردید که چقدر صلح و آرامش خوبه 😍✌

    مخصوصا چون ما در کشوری زندگی میکنیم که بقول شما آمار آمریکا رو از خود آمریکایی ها بیشتر میدونیم و البته به غلط 😉

    خدایا شکرت بابت هر آگاهی که به ما میدید

    ممنون که کامنتها رو مبخونید آدم احساس نزدیکی بیشتری میکنه.عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    ناصر امیری گفته:
    مدت عضویت: 2373 روز

    بنام رب وهاب

    سلام و تشکر فراوان از استاد آگاه و خانم شایسته با هوش و خانواده ای عزیز عباس منش خیلی دوستتون دارم

    بریم روی اصل مطلب

    ۱. دیدگاهم نسبت به آمریکا

    a. فکر میکردم امریکا یک کشور آزاد است و شراب دزدی و تجاوز کار روز مره زورمندان است و هیچ کس از دزدی در امان نیست و هیچ زنی از تجاوز در امان نیست.

    b. فکر میکردم هرگاه موضوع دین باشه هیچ آزادی نداری و مردم آمریکا با مسلمان ها تبعیض شدید دارند.

    c. تو ذهنم امریکا یک کشور با شهر های شلوغ که بعضی مردم مصروف قمار و عیاشی و بعضی دو شفت(روز و شب) کار میکنند اصلا تفریح نمیرند و بهترین تفریح شان قمار و عیاشی و تماشای تلویزیون است و با شادی اصلا سرو کاری ندارند و هیچ آرامش قلبی تو وجود شون یافت نمیشه.

    d. درحالی که میفهمیدم امریکا ثروتمندترین کشور دنیاست اما این فراوانی که من تو مستندات دیدم را اصلا به ذهنم نمی گنجید و از طرف دیگه اصلا فکر نمیکردم که اونجا فقیر وجود دارد و میگفتم امریکا همه کار برای مردمش انجام میدهد، فکر میکردم اصلا نمی دونن سپاس گزاری چی است، همدیگر تمجید نمی کنند

    e. بنیان خانواده که صلا برای اون ها جک است وقتی خبر ندارند پدرشون کیست رابطه پدر و پسر یعنی چی وقتی به هم دیگر خیانت میکنند رابطه زن و شوهر یعنی چی

    g. و راجع به کسب کار فکر میکردم کلا اختراع و تولید دارند درک نمی کردم که بعد از اختراع و تولید یک عالمه کار و فعالیت و تجارت دیگه است برای انجام دادن

    ۲. منبع شکل گیری این افکار (مردم به اصطلاح دیندار) و تلویزیون بود

    ۳. سریال سفر به دور امریکا و سریال زندگی در بهشت باور ها و نگرشم را سرنگون کرد و باورهای جانانه برایم ساخت مثلا راجه به امنیت اجتماعی خیلی باور های خوبی دارم راجه به آزادی دین باور هام خیلی خوب شده راجه به تفریح مردم امریکااااا خدای من از چه موقعیت ها برای تفریح و سرگرمی استفاده میکنند هر جور شده خود شونو شاد میکنن و از لحظه لحظه خود لذت میبرند چقدر اطراف شهر های قشنگی دارند چقدر زیبایی هست چقدر ساحل های زیبا است چقدر سبزه و درخت و استیت پارک است خدایا صد هزارمرتبه شکرت چقدر مردم با خود شون در صلح هستند چقدر انسان های شریف و مردم دوستی هستند اصلا فرق نمی کنه از کجایی چه رنگی بهت عشق میورزه خدایا شکرت چقدر مردم سپاس گزاری هستند چقدر از آدم های دیگر و از وسایل شون تعریف و تمجید میکنند چقدر پدر مادر ها باهم دوست اند چقدر با فرزندان شون دوست اند پدر دست دختر نازشو میگیره میبره تو فواره های آب باهاش بازی میکنه وای خدا من چقدر من از روابط شون لذت بردم استاد عزیزم با نوشتن این متن ها میدونی که چی یک احساس لذت بخش در وجودم شکل گرفته استاد عزیزم اگر کسی ازمن بپرسد که ارزشمندترین چیز تو زندگیت چیست من میگم آگاهی چون با آگاهی های شما و با دیدن این مستندات زندگی خانوادگی من زیر رو شده تو خانواده ما شادی کلا عیب بود خدا را صد هزار مرتبه شکر حالا همه شاد اند روابط خانواده ما کلا عوض شده.

    و یک مثال عملی از پیشفرض های ذهنی من ۲۷ سال سن دارم و از شهر هرات افغانستان هستم این را گفتم چون به مثال ربط دارد در افغانستان افراد زیادی رو میشناسم که برای کار به کشور ایران میروند درصد زیادی از مردم از ایران خیلی راضی اند البته کسای که من باهاشون در ارتباطم و میگن ایران کشور خوبی است آب و هواش خوبه مردمش خوبه امکاناتش خوبه پول مارا سر وقت میده وغیره اما از طرفی کسایی هم است که میگه ایران دشمن افغانستان و افغانها است و تمام خوبی های که ذکر کردم را رد میکنند حالا نتیجه اش اینه که گروه اول همیشه میرند ایران کار میکنند پول بدست میارند حتا بعضا به ایران مهاجرت میکنند گروه دوم همیشه در ایران به مشکل برمیخورن یا دعوا میکنن یا پولشون نمیدن و غیره که همه ساخته شده ذهن خودشون است دوستتون دارم استاد عزیزم یک عالمه از خداوند سپاسگزارم که برایم لیاقت معرفت با شما را داد و یک عالمه از شما سپاس گزارم برای آگاهی های ناب تون

    متشکرم.❤❤❤🌷🌷🌷

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    مهناز ذوالفقاری گفته:
    مدت عضویت: 1894 روز

    به نام الله بخشنده ‌مهربان🌼🌼🌼

    استاد عزیز با دیدن این فایل خاطرات ریز و درشتی برای من زنده شد،ساعت ها لا بلای درخت ها توی پارک قدم زدم و فکر کردم و فکر کردم…

    کودک ابتدایی که برای حفظ ارزش های تایید شده باید هم‌کلاه و هم مقنعه رو طوری می بست که از هجوم مارهای افعی و زهر الود جهنم محفوظ باشه…پوشیدن جوراب سفید که نماد آغاز مسیر چشم چرانی نامحرم از مسیر پا تا ارتفاع قامت یک زن بود…

    دو‌گانگی خانواده ها که یکباره از جهنمی که ناخواسته و ندانسته قرار بود در اون سوزانده بشن پرتاب شدن بر دل بهشتی که الزاما باید یک مقصد و یک راه و یک باور رو داشت.

    خاطرات تقریبا مشترک هست با دیدگاه هایی از جنس زنانه و مردانه…

    در این چنین جوی ،جهان به دو‌قست تقسیم می‌شد،ایران که قرار است منجی در اون ظهور کنه و زن با حجاب و مرد با نگاهش قرار بوده حافظ مقدسات باشه ووو…

    و دوم کشوری ابرقدرت به نام امریکا که مخالف با باورهای سرزمین ماست که هر لحظه در کمین بهم ریختن ستون های اصلی ارزش های ماست و ما تنها نماینده خداوند برای حفظ قدرت اش و بزرگی اش که قرارمان با خداوند این بوده که اگر سهل انگاری داشته باشیم،تمام قدرت خداوند گرفته می شود.

    قدرت در دست عده ای بود که وظیفه ارشاد گروهی گمراه که در اول مسیر شناخت دین بودند قرار داشت که با مهربانی بیگانه بودند و با غضب و تنبیه و تاختن و ویران کردن شخصیت طرف مقابل جلوی وسوسه هایی که از طرف لانه جاسوسی امریکا در کمین اشخاص بود رو خنثی می کردند.

    در شروع برنامه مدارس ،فضایی مثل پادگان رو داشت که باید با مشت های گره کرده و پاکوبان با صدایی که بر عرش خدا می رسید،فریاد مرگ بر امریکا رو سر می دادیم تا دور باشیم از کشوری که در آن تولد کودک از پدر و مادری بدون ازدواج بوده و تمام نوزادان غسل تعمید میشدند تا حامی داشته باشن…اما اغلب این کودکان که بزرگ می شوند تبدیل به یاغی و ویرانگر می شدند که با سلاح گرم هم نوعانشان را می کشند و هیچ قانونی هم وجود ندارد که جلوی این رفتارها رو بگیرد،چون زور قانون به این افراد نمی رسد چون اکثریت جامعه به این سیاق زندگی می کنند…

    و‌زندان ها پر از تبهکار های حرفه ایست که در آنجا هم تنها سرگرمی اشان کشتار و‌کشتار هست.

    باورها تا حدی تکرار می شد از طرف تلویزیون،مدارس،خانواده و روزنامه و…که باعث می شد که ذهن فرصت اندیشیدن به درست یا نادرست بودن اون ها رو نداشت…و ناخودآگاه ذهن می پذیرفت که تنها راه نجات چنگ‌زدن به ارزش های ایست که فقط تعداد معدودی از اون ها خبر دارند و راز هایی ایست که خداوند بر قلب پاکشان نازل کرده و بی چون و‌چرا باید پذیرفته و عمل بشه تا حریم خانواده حفظ بشه.

    دایره ارتباطات که بزرگ تر شد کم کم دیدم که چه اشخاصی که مذهبی بودن و چه اشخاصی که آزاد اندیش بودن به نوعی،هر دو‌دسته نقاط ضعف و قوت دارن،آرزو دارن،ترس هایی دارن ،امید و نا امیدی و….بعد شک کردم به تمام باورهایی که نباید جرات شک بهشون رو داشته باشی…

    در گیر و دار و‌جزر ‌و مد زندگی ،کتاب ها،انسان های اندیشمند و قرار گرفتن در موقعیت های مختلف باعث فرو ریختن باور های گذشته شد.

    در گیر شدن با خود،مبارزه تن به تن با خود و ذهنیات گذشته و جایگزینی باورهای جدید باعث شناخت خود و شناخت قوانین حاکم بر جهان می شود و ا‌ز انسان انسانی دیگر می سازد :انسانی آرام تر،قوی تر و مثبت گراتر و…

    استاد عزیز من بعد از نگاه کردن به سریال سفر به دور امریکا متوجه شدم که به اندازه کافی نتونسته بودم دیدمثبت رو نسبت به مردمان این کشور داشته باشم یعنی من تمام سعی ام رو کرده بودم تا دید انسانی روپیدا کنم نسبت به این کشور اما واقعا فکر نمیکردم با این چنین سبک زندگی روبرو بشم که به معنای واقعی کلمه مردمانش آزاد باشن و نوع زندگی ایشون آرزوی همگان باشه….

    نشانه امروز من ،من رو به صفحه ارسال دیدگاه کشوند و من قبل از نوشتن کامنت تقریبا بیست و چند قسمت از این سریال رو مجددا نگاه کردم.

    شروع اولین فایل این سفرنامه با گفته های خانوم شایسته عزیز برام بی نهایت دلنشین ‌و آگاهی بخش بود:

    سلام به همه دوستای عزیزم.

    من مریم شایسته هستم و جایی که الان هستم اینجاست(Tampa)…این هم کره زمینه،می بینید چقدر نقطه ای که من الان توش هستم کوچیکه…بریم رو نقشه امریکا که بزرگ تره…این نقشه امریکاست و قراره ما یه سفری به دور امریکا بکنیم ،حالا تا هر جایی که بشه.

    من یه ایده ای داشتم،گفتم در راستای فایل های سفرنامه این سفرنامه رو میخوایم به شکل جدیدی ادامه بدیم و من سعی می کنم هر چند روز یکبار یا هر زمانی که مناسب باشه براتون فایل هایی رو از این سفر بزارم…عکس هایی رو از نقاط زیبا یا هر زیبایی که خودم رو تحت تاثیر قرار میده و نکته ای رو به یادم میاره و به من کمک می کنه که باور بهتری رو بسازم رو با شما شریک بشم.

    ما قرار بود فردا بریم سفر اما ماجرا به شکلی پیش رفت و خداوند ما رو به شکلی هدایت کرد که الان قراره راهی سفر بشیم…جایی که ما هستیم =>ما الان تمپای فلوریدا هستیم و قدم بعدی که ما می خوایم بریم ،در واقع قراره بریم جوریا،یعنی بریم اینجا…GRORGIA

    این قدم بعدی ماست و بعد دیگه قراره خدا ما رو هدایت کنه ،ما قراره بریم روزن استیت پارک….

    …چمدون هاتون رو ببندید و با ما راهی این سفر شگفت انگیز بشید.

    مطمئنم خیلی چیزای خوبی رو یاد می گیریم،خیلی پخته تر می شیم،خیلی رهاتر می شیم ،خیلی شناخت جامع تری نسبت به جهان به دست می یاریم.

    سفر واقعا آدم رو می سازه یعنی مهم ترین چیزی که به آسان رهایی و‌نچسبیدن به یک چیز رو یاد میده سفره،چون سفر هر چیز اضافه ای که با خودت حمل می کنی رو جدا می کنه و سبکت می کنه،آزادت می کنه ‌‌بهت می گه که این جهان چقدر زیبایی داره و‌چقدر فضا داره و اصلا نیاز نیست که به هیچ لحظه ای حتی خیلی زیبا برچسبی چون لحظات خیلی زیبای بیشتری توی آینده ،روز بعد و توی قدم بعد منتظرته…پس نگران هیچ چیز نباشید و فقط از اون لحظه لذت ببر و رها باش و گذر بکن…🌺🌺🌺

    و این چنین بود که سفری با لبخند استاد عزیز و با برزبان راندم جمله توکل بر خدا آغاز گشت که تک تک‌ جملات مریم شایسته عزیز در اون محقق شد🙂

    به جرات میتونم بگم فایلی رو‌من ندیدم که از کلمه هدایت توش استفاده نشده باشه و این چقدر درس هست که به هدایت ها حساس باشیم و دنبال کنیم بی چون ‌‌چرا…

    توی قسمتی از فایل اول پارکی رو می بینیم به نام franklin D Roossevelt که هم نام یکی از رئیس جمهور های امریکاست و این پارک تفریح گاهش بوده…تحسین کردم این کشوری رو که نیازی به پنهان کاری نداره و تفریح و شادی اصل و اساس زندگی ایشون هست با هر منصب و‌مقامی…

    خیلی برام تحسین برانگیز بود فضای پارک های بزرگی که به اندازه ای تمیز بودن که آدم احساس می‌کرد همین امروز اولین روزی بوده که انسان قدم به این فضا گذاشته و هنوز فرصت به هم ریختن نظم و تمیزی پارک میسر نشده….

    وجود فراوانی و‌ثروت در زندگی مردمان این کشور نشان از باور های درست و دوست بودن با پول و‌ ثروت رو داشت…تو فایل سوم اکثر خونواده ها آر وی شخصی داشتن و چقدر زیبا و متنوع با سلیقه شخصی اون ها رو تزئین کرده بودن …دیدن افراد میانسال و سالمند که از عمق وجودشون میخندیدن و کنار هم از زندگی لذت می بردن برام بسیار هیجان داشت…تو کشور ما اشخاصی که سنگین هستن بهترین به شمار میومدن تو زمان های نه چندان دور ‌و جدی بودن ارزش بود ‌‌و‌ نشان بلوغ فکری فرد…

    اشخاصی که در حال نواختن آهنگ دلخواه با ساز شخصی ایشون بودن توی جنگل پر درخت و سبز چقدر منظره رویایی رو‌ نشون میداد…

    زمانی داشتن ساز یک گناه کبیره ای بود تو کشورمون که اون شخص رو ملحد می دونستن…یادم مییاد در زمان کودکی من ،همسایه ای داشتیم که اهل موسیقی بودن و به ما طوری القا کرده بودن که اصلا نباید از دم در این خونواده حتی گذر کنی چون روحت الوده میشه…

    چقدر با این دست باورها ،ذهن ها رو شخم میزدن و دانه ترس و و دشمنی و‌کینه رو تو سرزمین وجودمون می کاشتن…نکته این بود که نشه باورهای جدید رو وارد ذهن کرد و زندگی متفاوت با بافت یکدست جامعه رو رقم زد …متفاوت بودن جرم بود ،جرم غیر قابل بخشش…راحتی پوشش و ارتباطات سالم همه برای ما درس داره و چقدر ذهن ما رو از ابتدا پایه ریزی می کنه و چقدر کمک کننده است تا زیر باران باورهای جدید،روح و‌جانمان رو شستشو بدیم و سبکبال شیم و لبخند بزنیم به زندگی با وسعت قلب هامان و چقدر کمک کننده است که قلب امون به یافته هامون مطمئن تر شه…

    من به هیچ وجه فکر نمی کردم که برای بار دوم که این سریال رو نگاه میکنم،درست مثل دیدن بار اول اشک هام جاری شه برای این حجم آزادی،فراوانی ،تنوع و زیبایی های بی شمار…

    در سفر به اتلانتا باز هم متوجه شدم که اگر ثروتمند باشی می تونی بیشتر و بیشتر از زندگی و داشته هات و ارتباطاتت لذت ببری …چون دغدغه هایی که مانع دیدن اصل و اساس زندگی میشه رو نداری و به راحتی می تونی پا به درون ناشناخته ها بزاری و لذت های زندگیت رو چندین برابر کنی.

    استاد عزیز من قبل از دیدن این سریال اشخاص ثروتمند رو در روند زندگی ایشون ندیده بودم تا بدونم تو مسیر زندگی و سفرها و اقدامات روزانه از این ثروت چه استفاده هایی می کنن و چقدر می تونه ثروت در خدمت انسان باشه تا بشه زندگی رو تو تمام ابعادش تجربه کرد با لذت…

    دیدن این سریال دید من رو به داشتن ثروت عوض کرد و دارم سعی میکنم اون بی تفاوتی رو نسبت به داشتن ثروت از بافت ذهنیم حذف کنم…

    در سفر فرصت بزرگ شدن رو به خودت میدهی و تعصباتی که باعث مرگ لحظه ها ی زندگی میشن رو کم کم از وجودت حذف می کنی…

    گره های به ظاهر کور کم کم باز میشن از روحت و زمان بیشتری پیدا می کنی برای لذت بردن ها همراه با راحتی و ارامش….و این همه اتفاقات زیبا با وجود ثروت در زندگی میسر میشه….

    _خدای من چقدر آزادی ستایش انگیزه ،زن و‌مرد ‌و کودک تو استخر بسیار بزرگ شنا می کنن …جدایی جنسیت وجود نداره و نگاه ها انسانی هست….

    با دیدن این صحنه ها متوجه این موضوع میشم که چقدر درگیر حواشی و فرعیات بودیم ما…

    چقدر زن بودن و زنانگی داشتن تو این کشور پذیرفته شده است و طبیعی…ارزشگذاری بر اساس نوع پوشش نیست تا اجبار بر داشتنش باشه…این ها فرعند ،این ها خود درگیری ایجاد می کنند و دیگر درگیری…. و می‌شود سم برای ذهن…می‌شود فرقه فرقه کردن و دامن زدن به اختلافات بین نوع انسان…

    من هر چقدر بیشتر این سریال رو میبینم احساس می کنم دارم یک زندگی فرا واقعی رو نگاه میکنم،حس میکنم دارم سریالی رو می بینم که شخصی داره از آرزوهاش حرف می زنه و داره میگه که نگاه کنید اون دنیایی که من دوس دارم تجربه کنم این خصوصیات رو علاقه دارم داشته باشه…و یا انگار به مردمان یک کشور گفتن که اگر از هر روزتون لذت نبرید،زندگی رو ازتون پس می گیریم و نتیجه اش شده لذت لذت لذت و لذت بردن از تک تک‌ روزهای زندگی ….

    سپاسگزارم از شما استاد عزیز و خانوم شایسته دوس داشتنی که این ایده بی مانند رو دنبال کردید تا ما بتونیم چشم هامون رو شستشو بدیم و جرات دیدن زیبایی های زندگی رو پیدا کنیم.❤️❤️❤️❤️❤️❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: