https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/06/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-06-05 07:42:142025-04-14 21:21:27سریال زندگی در بهشت | قسمت 174
898نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلا به استاد عزیز ، خانم شایسته دوست داشتنی و دوستان گرامی🌹
اول از هرچیزی استاد من واقعا واقعا واقعا از خانم شایسته تشکر میکنم و سپاسگزارم که سبب میشن که فایل های سفرنامه زندگی در بهشت ضبط و تدوین بشن و البته شما هم استاد که با یه همچین استاندارد هایی محتوا اماده میکنید برای من بقیه همراهان دوست داشتی💛
۱. چه دیدگاه هایی درباره امریکا داشتم؟
استاد من همیشه فکر میکردم که امریکا هم از نظر اجتماعی و هم از نظر سیاسی بسیار بسیار کشور ظالم و خبیثی هستش که حق ملت های دیگه رو خورده و مسلمان ها رو کلی ضعیف کرده و با تضعیف اسلان کلا صراط المستقیم رو یجورایی نابود کرده چون اینطوری خودش رو به قدرت رسونده
فکر میکردم امریکایی ها همه جای دنیا هستن که جاسوسی که و مردمشون منتظرن فرصت هستند تا به همه خیانت کنند و از پشت خنجر بزنن واقعا همینطوری فکر میکردما استاد . جدی فکر میکردم که امریکایی هم به کشورهای دیگه که هیچ حتی به خانواده و زن و بچه خودشونم رحم نمیکنن😂
فکر میکردم توی امریکا مواد مخدر و مشروبات الکی بشکلی ازاده که همه افراد دائم الخمر شدن و از اونجایی که اسلحه هم فکر میکردم ازاده همه افراد دائم الخمر یه اسلحه برداشتن و همدیگه رو دارن میکشن🤣
استاد واقعا الان که دارم به این باور های مزخرف قبلا فکر میکنم خودم خندم میگیره و حس میکنم که من قبلا حتی فکر هم نمیکردم که چطور پیشرفته ترین کشور دنیا میتونه یه همچین وضعیت داغونی داشته باشه:/
جالبه واقعا ، من توی زندگیم همیشه فکر میکردم امریکایی ها بی خدا هستن و به هیچ دینی اعتقاد ندارن
من واقعا این باور رو داشتم که اگه ایرانی مهاجرت کنه امریکا جاسوسه چون این همه کشور بهتر و نزدیکتر و با قانون تر و با امنیت بیشتر وجود داره پس چرا اونجا ها نمیرن؟!
پس اگه میرن تو یه همچین کشور داغونی یعنی حتما یه قصد و قرضی دارن و یه ریگی توی کفششون هست و میخوان برن با منافقین و بدخواه های کشور های مظلوم و بی گناه همکار کنن و خون افراد مظلوم رو تو شیشه کنن
استاد الان که دارم این اگاهی ها رو به یاد میارم خداوند یه چیز جالب دیگه هم الان به یادم اورد… اونم اینکه خب من از بچگی قصد مهاجرت داشتم
یادمه حتی از وقتی که خیلی خیلی کوچیک بود میخواستم از ایران برم و شاید باورتون نشه میگفتم هرکشوری برم به غیر از کشورهایی مثل امریکا چون اونجا اگه برم مغزم رو شستشو میدن که براشون کار کنم و اطلاعات از ایران براشون ببرم و…😂
واااای ، واقعا که من چقد تفکرات داغونی داشتم
و اینکه استاد الان دارم بهتر درک میکنم که چجوری مغز ما بشکل تکاملی تغییر میکنه و برنامه ریزیش عوض میشه
انقد پله پله عوض میشه که گاها انسان خودش متوجه نمیشه و فقط اینو میفهمه که خواسته هاش دارن تغییر میکنن مثل من که الان خواستم تغییر کرده و دوست دارم برم امریکا چون شکوه و زیبایی این کشور رو دیدم
در مورد طبیعت هم من واقعا فکر میکردم امریکا تماما مثل این فیلم های کابویی هستش و کلا بیابونه و مردم دارن بخاطر بی پولی و گشنگی و بدبختی به هم خیانت میکنن و…😂
۲. این دیدگاه ها از کجا شکل گرفته بود؟
بخش عظیمی از این دیدگاه ها از خانواده بود
استاد من یه تایمی رو جای مادر بزرگم بزرگ شدم و دقیقا محدوده سنی که مغز من داشت برنامه ریزی میشد(حدود ۶ تا ۹ سالگی)
مادر بزرگ من هم خب یه زن قدیمی با باور ها و دیدگاه های قدیمی خودش بود و چون پدر بزرگم هرروز سرکار بود من و مادربزرگم خیلی تنها میشدیم و اون زمان ها موبایل و.. که نبود واسه همین هم خیلی باهم حرف میزدیم و اون خیلی برام از دین میگفت از منافقین میگفت از ولایت فقیه و… میگفت
همیشه میگفت که امریکا کنونی همون کسانی هستن که ۱۴۰۰ سال پیش میخواستن جلوی اسلام رو بگیرن و الان فقط شکلشون عوض شده و اینا میخوان جلوی حکومت های اسلامی کشورهایی مثل ایران رو بگیرن
نکته دیگه ای هم که یادم میاد این بود که هرروز استاد ، واقعااا هرروز ها ، روزی سه وعده ما اخبار میدیدیم و اخبار ایران هم که خودتون میدونید اصلا در مورد ایران نیست و بیشتر درمورد امریکا و کشور های غربی هستش
و اخبار شروع میکرد این تصادف ، این انفجار ، این دزدی ، این کلاهبرداری ، این مصرف بالای مواد و مشروب و… امریکارو نشون میداد و تمام حرف های مامان بزرگم برام تایید و تصدیق میشد و باورهای داغون من هم قوی تر میشد
از اون بدتر این بود که مامان بزرگ من حتی همون لحظه ای که اخبار پخش میشد کلی به دولت مردان امریکا سیاست امریکا اجتماع امریکا مردم امریکا و کلا کشور امریکا توهین و لعنت میکرد و به من میگفت که ببین اینا اینجوری ان اینا اونجورین و کلا از نظر اجتماعی ، سیاسی ، معنوی و… در سطح خیلی بدی بسر میبرن و اصلا نمیشه از هیچ نظر با این کشور کنار اومد
من خب مغزم هنوز خمیری بود و شکل نگرفته بود و متاسفانه با این همه سند و مدرک و تکرار و تکرار و تصدیق به این شکل برنامه ریزی شد که امریکا از همه نظر داغونه و نمیشه باهاش کنار اومد
دومین عاملی که این باور ها رو در من تقویت کرد مدرسه بود
خب من توی یک مدرسه در پایین شهر مشهد (شهری مذهبی) درس خوندم
که با توجه به اینکه شهر و منطقه مذهبی بود مدیر و ناظم و معاون و.. مدرسه همهشون مذهبی بودن و کلی برنامه های مختلف مزخرف برای برنامه ریزی داغون مغز ما اماده میکردن
مراسم هایی برای ما درست میکردن
مثل روز قدس
روز دانش اموز
روزی که اون هلیکوپتره توی طبس صانحه داد
و کلی مراسمات دیگه
یا مثلا دهه فجر ما رو ده روز میبردن توی نماز خونه ، کلی درسمون لطمه میزدن ، کلی وقتمون طلف میشد و کلی مغزمون بد برنامه ریزی میشد
میرفتیم توی نماز خونه و برامون برنامه های سیاسی و اجتماعی و دینی اماده کرده بودن و بهمون نشون میدادن
واقعا که خیلی نادون بودن چون جدا یه بچه ۱۰ ساله چی از سیاست میفهمه یا چی از اقتصاد میفهمه یا چی از یک کشوری که اون سمت کره زمینه میفهمه
اما خب از راه درست خارج نشیم
برامون برنامه هایی درست میکردن که شاه این خیانت هارو به ایران کرد و این همکاری ها رو با امریکای خبیث کرد و…
بهمون میگفتن الان امریکا این تحریم ها رو کرده… عجب کشور بی وجدانی هستش که یک کشور رو از این همه چیزا محروم میکنه و…
و کلا حس ما رو نسبت به کشور های غربی مخصوصا امریکا بد میکردند و کاری میکردن که یک بچه که هیچی از سیاست و اینا نمیدونه از امریکا متنفر بشه
و اخر این مراسمات همه دانش اموز با حس دشمنی خاصی و مشت های گره کرده شعار مرگ بر امریکا و دیگر کشور های غربی میفرستادن😂
خلاصه مغز من اینطوری برنامه ریزی شده بود و اصلا نمیتونستم شرایط خوبی رو برای امریکا متصور بشم چون باور هام بشدت داغون بود
۳. سریال زندگی در بهشت و سفرنامه چه تغییراتی در تصورات من بوجود اورد؟
وقتی که پدر و مادرم با هم دوباره اشتی کردن و ما برگشتیم خونه خودمون و چون اونجا ماهواره داشتیم باورهای من خیلی خیلی کم کم شروع به تغییر کرد و البته بیشتر از اینکه چیزاری خوب راجع به امریکا بشنوم بیشتر چیزای بد راجع به ایران میشنیدم و میدیدم
اما برای اولین بار بصورت استاد من اولین بار با فایل شکر گزاری شما که درمورد هفته شکر گزاری(thanks giving) بودش خیلی خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم
شما توی اون فایل کلی از امریکا گفتین
گفتین که خیلی کلیسا برو هستن و مصرف مشروب به شدت پایینه نظم خیلی زیاده و بشدت شهر ها تمیزه و البته سرسبزی زیادی داره که اصن جشن شکر گزاری بخاطر حاصل خیز بودن زیاد خاک این کشوره
من با اون فایل خیلی حال کردم چون اون حرفا رو شما داشتین میزدین (کسی که بهش ایمان داشتم و میدونستم دروغ نمیگه)
اگه هرکس دیگه ای این حرفا رو میزد من میگفتم برو بابا تو هم رفتی اون سردنیا میخوای به منافقین کمک کنی و هموطن های خودتو بدبخت کنی و…!
بعد با فایل های سفر نامه به زیبایی و پیشرفتگی و صلح و دوستی و سرسبزی و… امریکا پی بردم
جالبیش اینکه مثلا اویل خیلی تعجب میکردم که شما وقتی به افراد دونجا میگین من ایرانی هستم و اونا خیلی گرم با شما برخورد میکنن چون من فکر میکردم امریکایی ها از ایرانیا و کلا مسلمان ها متنفرن و…
اما فهمیدم که کلی ادمای خوب اونجا زندگی میکنن
کلی جشن ها مراسم هایی که دارن که خیلی از بعضی مراسم های ما بهتر و قشنگتره
فهمیدم که اونها توجهشون روی خودشون و پیشرفت خودشون هست و انقدر مثل ما انگشت اشاره سمت بقیه نمیگیرن برای همین هم کلی پیشرفت داشتن
فهمیدم که اونجا افراد خوب و ثروت مندی زندگی میکنن که خیلی در مسیر درستی قرار دارن
فهمیدم امریکا یک کشور ازاده ، کشوری ازاد که مردم میتونن اونجا ازادی سالم رو تجربه کنن بدور از فحشا و…
فهمیدم امریکا خیلی اب و هوای عااالی داره و باران های جذاب و طبیعت بینظرش واقعا دلرباست
فهمیدم که اکثر پیشرفت ها و تکنولوژی هایی که ما از اونها استفاده میکنیم از امریکا میاد
فهمیدم تبعیض نژادی خیلی کمه چون با این که ایرانیا امریکایی ها رو فحش میدن اونها از ایرانیا خیلی گرم استقبال میکنن
فهمیدم اونجا گیاه خواری خیلی زیاده و حتی به حیوانات خیلی احترام گزاشته میشه
فهمیدم افراد مذهبی و معنوی زیادی هم اونجا زندگی میکنن و در مسیر درستی قرار دارن
خلاصه اونقدددررررر چیز جدید فهمیدم و درک کردم که الان یکی از ارزوهام امریکاست
یکی از اهدافم هستش که تقریبا ۱۰ روز پیش برای تودم تایین کردم که واقعا دیگه باید بیام امریکا رو ببینم و گفتم که نهایتا تا ۳ سال دیگه باید بیام امریکا و…
الان که باورهام عوض شده و بهتر شده تازه میفهمم که خوسته من چی بوده چون قبلش انقدررر ترمز داشتم که حتی نمیفهمیدم چی میخوام واقعا نمیفهمیدم من یک کشور با شکوه مثل امریکا میخوام واسه سفر و زندگی
استاد تازه میفهمم که مهاجرت چقد اهمیت داره و چقدر مهمه و باعث میشه شناخت ما نسبت به دنیای اطراف ما خبلی بهتر و درست تر بشه
حالا استاد میخوام توی اخر کامنتم تجربیاتی رو بنویسم که با نوشتن این کامنت بدست اوردم
۱. استاد من با نوشتن این کامنت خیلی بهتر درک کردم که ذهن ما چقد تکاملی و البته چقدر مرموزانه برنامه ریزی میشه
۲. با نوشتن این کامنت فهمیدم من وقتی باور های داغونی داشته باشم حتی نمیفهمم خواسته واقعیم چی هس چه برسه به این که بخوام اون هدف رو بدست بیارم
استاد من دوره کشف قوانین رو تهیه نکردم اما الان میتونم بفهمم که مطالب اون دوره چقدررر با ارزشه چون در مورد همین ترمز ها صحبت شده و باعث میشه که ما به سمت اهداف واقعی خودمون حرکت کنیم و بدستشون بیاریم
۳. با نوشتن این کامنت فهمیدم که بین دیدگاه کسی که امریکا زندگی میکنه مثل شما با کسی که فقط توی ایران شعار ها الکی میده و شعاف میکنه خیلی فرق وجود داره
۴. فهمیدم که چقدرررر توی بچگی تاثیر کدهای مخرب بیشتره و ما باید مدت ها و مدت رو های اونها کار کنیم
و در اخر بشدت ازتون تشکر میکنم که من رو مجاب کردین که این کامنت رو با عشق براتون بنویسم چون باعث شده خیلی چیز ها بفهمم
چیزهایی فهمیدم که خیلی هاش رو بیان نکردم
و با تشکر از همه دوستانی که وقت گزاشتند و خوندند این کامنت رو💛
بعد مدتها یه موضوع عالی واسه فعالیت دوباره من تو سایت بی نظیرتون پیدا شد و بی شک این موضوع و این سوال از خدایی که هدایتگر ما به سمت بهترینها
منم تصمیم گرفتم مفصل راجع بهش حرف بزنم
خوب از سفر به دور امریکا ….نه نه از قبلش شروع میکنم
اون. اوایل که باهاتون آشنا شدم و متوجه شدم آمریکا هستین خوب به ذهنم اومد که لابد سیاسی هستین و فرار کردین پناهنده شدین آمریکا و فک میکردم اوه چقدر رفته اونجا فحش داده به ایران تا راهش دادن تو امریکا و اجازه اقامت بهش دادن
(ذهنیت سخت بودن اقامت درامریکا)
بعد پیش خودم فکر میکردم استاد عباس منش لابد کلی دوربین دورشه و از همه جا دولت امریکا داره چکش میکنه که به محض خطا کردن بگیرن زندانش کنن بگن تو جاسوسی توی امریکا
فکر میکردم ب هیچ وجه امکان نداره خونه. ای بخرین اونجا و مالک جایی باشین چون امریکایی ها با ایرانیا بد هستن و سازمان های امنیتی و اطلاعاتیشون حتما یه بلایی سرتون میارن و با تهمت شمارو مجرم میکنن
استاد اون دوستتون هست که شیرازیه خانومش امریکاییه من فکر میکنم خیلی زن زلیل و زنش کنترلش میکنه یا زنش مشکلی داشته که. با ایشون ازدواج کرده (دلیل این فکرم این بود که حس میکردم آمریکاییا ایرانیارو و کلا خارجیارو خیلی محل نمیدن و حتی حاضر نیستن باهاشون حرف بزنن)
یعنی استاد بهتون بگم اینقدر ذهنم مقاومت داشت که گاهی سریال سفر به دور امریکا نمیدیدم چون واسم قابل درک نبود اینقدر رابطتتون با مردم امریکا خوبه اینقدر دوستتون دارن بهتون لبخند میزنن و باهاتون خوبن
من فکر میکردم هرجایی که آدم بره تو امریکا ب آدم بی محلی میکنن فیس میکنن و ….
وای استاد اصن حصار ذهنم رو شکستین
یعنی تو کل زندگیم قبل دیدن سفر به دور امریکا حتی به بدترین جاهای جهانم فکرمیکردم واسه زندگی ولی به امریکاهیچ وقت فکر نمیکردم حتی اسمش هم نمی آوردم
…من همش فک میکردم امریکا پراز آدمای نظامیه همه تفنگ دستشون همه باهم قهر هستن و بد هستن و با کینه و نفرت از همدیگه زندگی میکنن
فکر میکردم امریکایی ها وحشی هستن و با بدترین شکل ممکن یکی شکنجه میدن
فک میکردم تا یه بچه رفت تو جنگل حتما و بی شک جنازش برمیگرده و وقتی مهموناتون اومدن اونجا کمپ زدن و گفتن همش کمپ میزنیم این حصار ذهنم پایین اومد
وای استاد یچیزی یگم بخندی من همش منتظر بودم تو و خانم شایسته توسط خون آشام ها و گرگینه ها کشته بشین(ببخشیدا😄)
اون بار که خانم شایسته تنها گذاشتی من خیلی ترسیدم
من اصلا فکرش نمیکردم بابای و مامان جیکوب باهم اینقدر خوب باشن و تو ذهنم فک میکردم همه امریکاایی ها جدا هستن و یا طلاق گرفتن و اصن تو ذهنم روابط عاشقانه جایی نداشت
فک میکردم بچها هیچ توجهی بهشون نمیشه همشون مظلومن و پدر مادرا اونا رها کردن و همه بچها امریکا عقده ای هستن
یعنی واسم تعجب آور بود شما دوست امریکایی داشته باشین
چقدر زیبا هستن امریکایی ها اصن فارغ از محل زندگی فارغ از شغل فارغ از ثروت و فاصله طبقاتی دارن باهم زندگی میکنن
امریکایی ها لباساشون همه در یه سطح کسی لباس فاخر و چمیدونم زیور آلات و اینا بهش آویزون نیست انگار مردمی هستن که فارغ از هر دین و مذهبی خدارو میپرستن و برای خدا دارن زندگی میکنن به جرات میتونم بگم خدا بهشون افتخار میکنه چون بنده های خوب خدا هستن
ازت ممنونم استاد اینا فقط چیزای بود که نوشتم و هزاراااااااان هزار موانع ذهنی بود که واسم بر طرفش کردی خیلی خوب ذهنم باز کردی
درسته خیلی جای کار کردن دارم ولی برای شروع خوبه من سفر به دور امریکا دارم از اول میبینم و اینقدر واسم لذت بخش و زیبا هستش که انگار دفعه اوله میبینمش چون خیلی از موانع از ذهنم پاک کردی و الان دارم با ذهن باز میبینم همه چی
استاد جان سوالتون عالی بود کل سوال شما برمیگرده به نحوه ی آشنای من با سایت شما داستان از این قرار بود که من چون پدرم دقیقا شبیه پدر شما هستن هرچی که شما در رابطه با پدرتون صحبت میکنید من احساس میکنم که دارید در مورد پدر من حرف میزنید باور کنید کل اخلاقهای پدر شما رو پدر من داره با یه عالمه باور محدود کننده ی دیگه.
پدر من مدام اخبار بی بی سی و ایران اینترنشنال و از اونجایکه من کورد هستم پدرم مدام شبکه های اخبار کردی خارج رو هم گوش میدن به این خاطر من زیاد از ایران بد شنیدم و باور محدود کننده دارم تا آمریکا ولی یه سری تصورات ذهنی رو هم داشتم که همشو براتون بعد داستانم مینویسم
من همیشه همیشه از بچگی چون مدام نسبت به ایران باور محدود کننده و بد داشتم دوس داشتم که مهاجرت بکنم و از این کشور برم بچه که بودم فکر استرالیا بودم و جالب اینه که یه دختر از استرالیا اومد شهر ما و مدرسه ی من و دقیقا پیش من نشست و با من دوست شد
یکی دو سال ایران بودن و با من دوست صمیمی شد و بعد از اون دختر که برگشت استرالیا من همچنان دوست داشتم مهاجرت بکنم و هربار به یه جایی فکر میکردم همیشه دوست داشتم برم آمریکا زندگی بکنم و یه سری تصورات داشتم در موردش و دوس داشتم که ببینم تو واقعیت چه شکلیه ؟
با خودم میگفتم همونی هستش که من تصور میکنم یا نه ؟
تو این فضاها بودم که حتی کارای مهاجرت به اوکراینو انجام دادم ولی یه سری باورهای محدود کننده ی خودم باعث شد که نرم اونجا و دوباره رویایی مهاجرت اونم به آمریکا ادامه داشت تا اینکه یه روزی تو یه کانال موفقیت یکی از فایلای سفر به آمریکارو دیدم و اومدم تو سایت شما و کلی ذوق کردم که وای این واقعا آمریکاس و هربار با دیدن هر فایل میگفتم خدایا این که اونجوری نبود وای همش اینجوری پیش رفت و دوستی من با سایت شما شروع شد خب برم سراغ سوالای شما و تصورات من
۱. قبل از برنامه سفر به دور آمریکا و سریال زندگی در بهشت چه دیدگاهی درباره آمریکا داشتید ؟
تصور من در مورد آمریکا یه کشور فوق العاده قدرتمند و ثروتمند بود که کلا سرتا سر برج توش باشه شلوغ باشه جمعیت زیاد و مدام همه در حال کار کردن هستن یه عالمه امکانات و آدمهای چاق و که مدام کار میکنن و فست فود میخورن ولی فوق العاده موفق هستن
فکر میکردم اصلا خانواده وجود نداره و چیزیم که باشه مردا کلا به زناشون خیانت میکنن و خانمهام همینطور و هر وقت دوس نداشته باشن از همدیگه جدا میشن و بچه ها آزادی زیادی دارن و از ۱۸ سالگی جدا از خانواده زندگی میکنن و با خودم میگفتم این خوبه و بچه ها مستقل بار میان و دولت خودش به همه حقوق میده و خانواده ها همه مشروبین و تو شهر همه بدون لباس میگردن و راحت تو شهر مشروب میخورن و سیگار میکشن و فکر میکردم اصلا روابط اجتماعی خوبی ندارن و همه تفنگ دارن و یه کشور نا امنه و اصلا در مورد طبیعت فکر نمیکردم همچین طبیعتی داشته باشه و فکر میکردم یه کشور خشک و شلوغ و پر از ساختمونه و درختی توش نیست و اگه باشه هم خیلی کمه و در مورد آزادی مشروع و نامشروع که فکر میکردم مردم خیلی راحت لباس میپوشن و همه باهم رابطه دارن خیلی راحت و هیچ حریمی تقریبا وجود نداره در مورد نژاد پرستی فکر میکردم از سیاه پوستا خوشسون نمیاد و ولی میدونستم که مهاجر زیادی داره و در مورد خشونت چون فکر میکردم که همه اونجا تفنگ دارن و اگه کسی باهاشون بد حرف بزنه با اسلحه یه تیر بهش میزنن 😂😂😂😂😂 در مورد آزادی مذهبی فکر میکردم یا کلا دین ندارن و یا اینکه خیلی رو مسیحیت تعصب دارن و اصلا از مسلمونا بدشون میاد و هرکس محجب باشه باهاش بد رفتار میکنن در مورد کسب و کار باور من این بود که همه همیشه صب تا شب کار میکنن و اونجا کار زیاده و یک کشور ثروتمند هستش ولی اصلا فکر نمیکردم که اونجا میوه ی توت فرنگی یا هندونه وجود داشته باشه یا اینکه مردم مرغ و جوجه داشته باشن و اونقدر راحت این مرغ و جوجه ها تو خیابون راه برن و تو باغچه ها تخم مرغ بزارن و مردم اصلا با این نرغ و جوجه ها کاری نداشته باشن
من اصلا فکر نمیکردم طبیعتش به این شکل باشه و حیوانها تا این حد با مردم راحت باشن و آهو به این راحتی بیاد نزدیک مردم
باورم این بود که مردم اصلا زیاد با هم ارتباط ندارن ولی در صداقتشون شنیده بودم که صادق هستن فکر میکردم که اگه کسی بره اونجا و زبان انگلیسی بلد نباشه مسخرش میکنن بخاطر لهجه و اینکه بلد نیست حرف بزنه به همین خاطر از همون سن کم همش میرفتم کلاس زبان و با وجود اینکه خیلی خوب بودم تو یادگیری ولی هیچ وقت اعتماد به نفس نداشتم و میگفتم که لهجه ی آمریکایم خوب نیست و مهاجرت به آمریکا مشکل اصلی و بزرگترین باور اشتباه من در مورد مهاجرت بود که کلا مهاجرت یه پروسه ی سخته و هزینه ی زیادی میخوود و باید پولدار باشم که برم کشور دیگه اونم اصلا ویزا و اقامت نمیدن و برم کشور دیگه منو میخورن و میکشن و آمریکا که دیگه غوله و ابر قدرته و خیلی سخته و باید زبان بلد باشمو کلی باور سخت و بزرگ و اشتباه در مورد مهاجرت به آمریکا و کلی باور اشتباه دیگه که هر کدوم از اینا به نسبت اون باور بزرگ و کوچیک بود ذهنم مثلا باور مهاجرت خیلی برام بزرگ و سنگین بود و بحث بنیان خانواده اینا زیاد برام بزرگ و مهم نبود چون با خودم میگفتم اونام آدمن مثل ما اینا دارن بزرگ نمایی میکنن و …
حالا برم سراغ سوال دوم
۲. چرا این نگرش را داشتید و این پیش فرض ها از چه منبعی و چگونه شکل گرفته بود ؟
نگرش قدرتمند بودن امریکا رو از اخبارای بابام که شبو روز گوش میداد شنیده بودم
و بعضی اوقاتم تو اخبار ایران در مورد کشتار مردم میشنیدم و اذیت و آزار سیاه پوستا
از اونجایم که من مدام فقط فیلم آمریکای و سریال آمریکایی میدیدم بخاطر زبان و علاقم اون ماجرای مشروع و نامشروع بودن خانواده و ساختمونای بلند و بدون درخت رو از این ماجرا باور کرده بودم و گفته های یه سری آدم که فامیلشون مهاجرت کرده بود و خارج بودن و ماجرای مهاجرت از وکیلا و دوستایکه فامیلاشون مهاجرت کرده بودن و امکانات زیاد و آموزش درست رو از کتابای کلاس زبان دیده بودم و شنیده بودم ماشینای لوکس امریکارو از اینکه همه ی کارخونه ها اونجاس و قطعا چیزای مارک رو میشه همیشه داشت از اینترنت گرفته بودم چون همیشه دنباله ثروتمندترین آدما بودم و همشون آمریکایی بودن
۳. دیدن مستندات سفر به آمریکا و سریال زندگی در بهشت چه تغییراتی در نگرش شما درباره آمریکا در این جنبه ها ایجاد کرده است؟
از اولین لحظه که برای اولین بار اومدم تو سایت و سریال سفر به دور آمریکا رو دیدم و این اولین صادقترین و بهترین تصویری بود که دیدم و چقد من ذوق کردم اون روز و چقد هربار که میدیم اون باورای قبلی خنثی میشد که وای چقدر طبیعتش زیباس خدایا چقدر درخت خدایا پرنده ها تو کوچه ها هستن خدایا چقدر نظم چقدر تمیزی چقدر آدما با خودشون در صلحن همینجوری فقط با خودم حرف میزدم و ۹۰ درصد اوقات اشک میریختم با دیدن اون همه زیبایی و فراوانی
با دیدن فایلای شما عزیزای دلم زیرو رو شد باورهام
استاد اون فایلی که گفتید اینجا با کارت شناسایی به مردم سیگار و مشروب میدن و زیر ۲۱ سال نباید بفروشن این چیزارو
اونجایکه مردم هم محجب بودن هم ساده لباسای ساده و زیبا و شیک و هرکسی با ایده و ذهنیت خودش
تا قبل از فایلای شما من آمریکارو یه کشور دور از نظر فرهنگی و فاصله و دور از دسترس نمیدونم چطوری بگم یه چیز دس نیفتانی و چیزی که باهاش راحت نبودم و ناشناس بود میدیم ولی بعد دیدن فایلای شما باهاش احساس راحتی کردم انگار که اونجا دارم زندگی میکنم
عاشق این شدم که همه میتونن خلبانی رو مثل رانندگی راحت گواهیشو بگیرن در حالیکه اینجا هرکسی از فرودگاه و هواپیما فیلم و عکس بگیره میندازن زندان و من عاشق هیجان و خلبانیم
من با فایلای شما فهمیدم که اونجا بنیان خانواده محکمه و چقدر خیابونا با دانش درست شدن اینکه پیاده رو جدا اتوبان جدا و یه جایی برای دوچرخه و موتور جداست
و چقدر درخت وجود داره و طبیعت با زندگی مردم یکیه و مردم اونجوری نیست که همش کار بکنن و چقدر تفریح و آرامش دارن اقیانوسو دریاهارو ساحل بینهایت زیبا و شن مثل برف و استاد اون کافه که با دلار سرتا سر سقف و دیوارارو پوشونده بود مرغ و خروسای که تو کوچه بودن
باغها و کشاورزی عالی و اون همه زمین و فراوانی
مردمی که وقتی ازشون فیلم میگرفتید به جای اینکه ناراحت بشن بهترین تصویر از خودشون رو اون لحظه نشون میدادن
و آواز و رقصهایکه تو رستوران و پارکا بود و چقدر این مردم با خودشون در صلحن و استفاده از دوچرخه و اسکی و اسکوتر تو شهر چقد زیاده و هیچ ترافیکی من ندیدم تو فایلای شما و همیشه ماشینا با فاصله و با ارامش رانندگی میکردن و هیچ کسی عجله نداشت و لایی نمیکشید
من اونقدر فایلای شمارو دیدم و مرور کردم که وقتی تو تلوزیون یه عکسی نشون میده قبل ازی اینکه معرفی بکنن من میگم کدوم قسمت امریکاس
وقتی از شما شنیدم که فلوریدای زیبا همیشه بارون میباره ولی بعد بارون کفشا گلی نمیشه چندین روز همش با خودم می گفتم مگه همچین چیزم وجود داره اخه مگه میشه
استاد جان من ذهنیتم درباره مهاجرت خیلی بد بود ولی با شنیدن داستان مهاجرت شما که هزاران بار بهش گوش دادم و وقتی الان گوش میدم بازم با شنیدنش گریه میکنم فهمیدم که همش باورهای خودم بود ترسهای خودم از ناشناخته ها که نذاشت من بیام آمریکا و شما با اون صدای زیبا و فایلای ارزشمندتون بهم یاد دادید که زندگی این چیزیکه من میبینم و باور میکنم نیست زندگی خیلی بهتر و زیباتر و پر از فراوانی و ثروت و نعمته
با دیدن اون فروشگاههای بزرگ با اون همه امکانات من از وقتی با سایت شما آشنا شدم به این دقت میکنم که چقدر فروشگا در سراسر جهان وجود داره و این فروشگاها هر روز پر از جنس میشن و بعد همشون به فروش میرن و دوباره پر میشن و دوباره فروش میرن انگار که روز قبل اصلا خریدی انجام نشده و اگر این فراوانی نیست پس چیه بابت تمام فایلای زیباتون سپاسگزارم
دوس داشتم بیشتر در مورد زیبایی فایلا و باورای جدیدم صحبت بکنم ولی خیلی طولانی میشد
خیلی دوستتون دارم
ان شالله همیشه شاد و سالم و ثروتمند باشید عزیزای دلم ❤❤❤❤
درسته که درمحیط خونه پدرومادرم باعشق اخلاقیات ورفتارروبهمون یاددادن ولی وقتی توی جامعه می اومدیم دچاردوگانگی میشدیم وحالاکه به سن ۵۰سالگی رسیدم به شکرانه پروردگار عشق ومحبت برام پررنگ تر شده چون پی به واقعیات بردم وهمیشه سعی میکنم رفتارواخلاق ناشایست روازخودم دور کنم وهمیشه به فرزندان وخانواده هم میگم.جونم براتون بگه که بعدازرفتن پدرعزیزم به آغوش پروردگارهرلحظه تمام رفتارم روهمانطور که پدرم بامهرومحبت به دیگران انجام میداد انجام میدم وچقدرلذت بخش وزیباست وهروقت ذهنیات منفی روازخودم دور میکنم خیلی خوشحالم.استادعزیزدوست دارم صحبتهایی که همیشه بین من وپدرومادرم درطول روز ردوبدل میشد روبرای دوستان عزیزم بگم زمانی که پدرم درقیدحیاط بودند
وقتی واردمنزل میشدم می گفتم سلام پدرعزیزم سلام بابای من دلبرم سلام وهمینطوربه مادرعزیزم که خداوند بهشون سلامتی بده وایشون جواب میدادند سلام بابا
انگارخداوندتمام زیباییهارو به من میداد ودیگه ازاین دنیا چیزی نمی خواستم
همیشه بی ریا بدون هیچ توقعی ازشون بغلش میکردم وقوربون صدقش می رفتم
.استادعزیز خوب معلومه یک سری پیش فرضهای منفی درمورد مردم وکشورآمریکاداشتم واون هم ازطریق رسانه های داخلی ولی زیاد برای من قوی نبودند .تنهاپیش فرضی که درموردآمریکا برای من اثرگذار بوده که آمریکاییها سرخپوستهارو میکشتندوسیاه پوستهارو به بردگی میگرفتند اونم بخاطراینکه تلویزیون ایران کلی فیلمهایی بااین موضوع نشون میدادوهمیشه بعدازدیدن این فیلمها حالم بد میشدومادرعزیزم بهمون میگفت بلند شودختراین فیلمهای مسخره رونگاه نکن اینا دارن رومغزشما کارمیکنن.
استادگرامی اززمانی که باشما ونحوه کاروآموزشتون آشنا شدم ۱۸۰ درجه بسیاری ازمسائل منفی بنده حل شدواینکه خدارا شکر وسپاسگزارم ودنبال کردن روزانه سریالهاومطالب شما برام خیلی مهمه واگه یک روزنتونم اینها رو دنبال کنم روزبعدباولع میرم سراغشون .
همه توی اداره شمارو ازطریق صفحه نمایشگر سیستم کامپیوترمن میشناسن ومیگن اه داری عباس منش نگاه میکنی ؟
هیچ وقت دوست نداشتم ودوست ندارم ذهنم رو درگیر منفیات سیاسی واجتماعی و….بکنم چون اعتقاددارم همه جهان درحال عشق ورزیدنه ونبایدبا افکارمنفی اونهارو ازخودمون دورکنیم ونباید دورادور درمورد انسانهای دیگه که درجای جای کره زمین زندگی میکنند قضاوت کنیم ماحق قضاوت دیگرانسانها رونداریم .امیدوارم خداوند مهربان به ماکمک کنه که ازشرتمام اخلاقیات ورفتاری که درخور ولایقمان نیست دورشویم
✍🏻استاد من هرچقدر شمارو بیشتر بشناسم، آمریکارو بهتر میشناسم چون نماد آدمی هستید که با خودش در صلحه و همه چیز زندگیش سرجاشه و درسته دقیقا مثل آمریکایی که برامون مستند کردید.
✍🏻وقتی فکر کردم به این قضیه دیدم از وقتی یادم میاد از اول دبستان مجبور بودیم بریم شعار بدیم مرگ بر آمریکاحتی بدون اینکه دلیل خاصی بهمون بگن
یعنی پیش فرض ذهنی من دشمن مساوی با آمریکا
میگفتن آمریکا به همه کشورها تجاوز میکنه حق همه رو خورده همه درگیری و فساد و بدبختی ها زیر سر آمریکاس و ما به راحتی ذهنمون با این حرفها برنامه ریزی شد
با افتخار کردن به آتیش زدن پرچم یه کشور دیگه
هرچقدر گذشت بیشتر به ما خوروندن که همه چی تو آمریکا بده،اونجا همه دارن مشروب میخورن و بی بندبارن، آمریکا منبع همه فسادهاس، آمریکا عامل همه جنگ و خونریزی هاس و هزاران باور مخرب و شاید چون ماها هم میخواستیم یکی رو عامل بدبختی خودمون بدونیم و بگیم آره اگه اون به ما ظلم نمیکرد ما مشکلی نداشتیم باور کردیم چون این راحت ترین کار بود.
✍🏻من همیشه فکر میکردم کسی که حجاب داشته باشه نمیتونه اونجا زندگی کنه چون از یکی از اقوام شنیده بودم یه خانم باحجاب رو توی خیابون گرفتن و به زور حجابشو از سرش برداشتن و گفتن اینجا حق نداری از این حرکتا بزنی و حجاب بی حجاب
و البته این باور در مورد حجاب از مادرم به من منتقل شده که اگه حجابتو رعایت نکنی دیگه میری جهنم و کارت تمومه و منم که روی حجابم حساس نیستم خیلی برام سخت بود این جور زندگی کردن و داشت به من احساس گناه میداد
ولی وقتی توی سریال سفر به دور آمریکا و البته زندگی در بهشت دیدم که با حجاب و آزاد حتی لب ساحل میتونه خودش انتخاب کنه و کسی به کسی کاری نداره واقعا تحسین کردم و ذهنیتم عوض شد،
اونجایی پیش فرض ذهنی من شروع به تغییر کرد که کشور و مردم آمریکا رو از دوربین شما دیدم
از اون افرادی فنی که میان پرادایس برای انجام کاری و بدون ناظر با تعهد و اصول کارشون رو درست انجام میدن
مثل لری که حتی اگه خودتون نباشید میاد کارارو براتون انجام میده
از اون افرادی که توی هر حالتی که دوربین میره روی صورتشون بهت لبخند میزنن اینقدر که با خودشون در صلح اند
و اینکه هر کسی مسئول زندگی خودشه و به بچه هاشون اعتماد به نفس میدن
پیش فرض ذهنی من این بود که رابطه خوبی که شکل نمیگیره بلکه همش خوش گذرانی و دو روزه س اصلا خانواده و متعهد بودن برام قابل هضم نبود
که البته اول با دیدن زندگی عاشقانه استاد و مریم جان خیلی از باورهای منفیم خورد شد و باور کردم که زندگی با عشقم میشه که اینم بخاطر تجارب خودم بود و اینکه روابط با کیفیت زیاد پایدار نیست و همه چی زودگذره وقتی دوستان شما رو دیدم و خانواده و عشق و لذت و آرامش یعنی میخوام بگم همه چی باهم میشه ذهنم سوت کشید
✍🏻باور من این بود که اگه ثروتمند بشی هرجایی از جهان میتونی خوب زندگی کنی حتی آمریکا
ولی نمیدونستم اگه باورهام داغون باشه ثروتمند که نمیشم هیچ به جای خوبم هدایت نمیشم که اگرم بشم با شرایط بد اون نقطه روبه رو میشم
استاد
شما نماد عشق شدید
نماد صلح و دوستی
نماد اراده و پشتکار
نماد زیبایی درون و بیرون
نماد ثروت و خدا
نماد سلامتی و شادابی
و به آمریکا که منبع همه این نمادهاست هدایت شدید
و دارید به ما آمریکای واقعی رو نشون میدید
که زیبایی هاش بی نهایته
اون مردم شاد و پر انرژی
اون شهرها و خیابون های تمیز
اون آزادی و آرامش خاطر
اون همه فراوانی و نعمت
اون مناطق سرسبز و تفریحی
اون جاده های پهن و خلوت
اون همه ماشین با کیفیت
اون همه خونه ویلایی و بی نظیر
اون هوای فوق العاده
و هزاران نعمت و ثروت دیگه که پایانی ندارن.
استاد آرزوی من حرکت کردن در مسیر ساختن باورهای درست و هدایت به جاهای درست
و البته اومدن به آمریکاست.
💚استاد سپاسگزارم که با خوب زندگی کردنتون جهان رو برای من و هزاران نفر دیگه قشنگ تر کردید.
انچه را که من درمورد امریکا وفرهنگ این سرزمین می دانستم وباور داشتم این بود که غارتگری وچپاول وقتل وکشتار مردم بیگناه از خصوصیات بارز این کشور هست.خیابانهای امریکا مملو از سیاهی وچاقوکشی واسلحه هست. اصلا باور نمی کردم که سرسبزی ونعمت وزیباییها درامریکا موج بزندولی می دانستم هر جنس خوب ازوسایل گرفته تا داروهادر امریکاست حتی تعجب می کردم بهترین خلبانهای جنگ تحمیلی ودانشمندان هسته ای ما درانجا تحصیل کرده اند.ولی بدجنسی وخود برتر بینی را درامریکا باور کرده بودم.هیچ وقت حتی درمخیله ام این احساس وجودنداشت که به امریکا سفر کنم اصلا فکرش روهم نمی کردم اینهمه زیبایی وارامش درانجا باشدبهترین امکانات برای زندگی
اما درکشور خودم میبینم که حاضرند برای رسیدن به خواسته هایشان چقدر حقوق یکدیگر را پایمال کنندوصداقت ودرستکاری را زیر پایشان له کنند.اری برای خرید دیگر خیلی کم به حرف مغازه دار اعتماد می کنم.چقدر سخن دروغ وقسم ناحق شنیده ایم ونام خودرا مسلمان وشیعه گذاشته ایم متاسفانه از مسلمانی وعمل به قران تنها نام ان رایدک می کشیم
این دروغگوییها وعدم صداقت ونداشتن اعتماد به یکدیگر وخودخواهیهاوعدم رعایت حقوق دربین مردم باعث سلب نعمتها ازما شده ولی میبینم درکشوری که ما ان را باعث همه بدبختیها یمان میدانیم از در ودیوار نعمت ورحمت خداوند ریزش دارد ومن اینجا درکشورم سالیان سال فرزندانم از نعمت باران وبرف حسابی بی بهره اندچرا
ایا امریکا مقصراست که خشکسالی وکمبوداب وباران برما نازل است
پیش از اینکه امریکارا مقصر بدانیم به خودمان نظر کنیم ایا باهم صداقت داریم
ایانسبت به یکدیگرمهربانیم یا مدام میخواهیم یکدیگر را تخریب کنیم مسلم است که بااین کارها به جایی نمی رسیم وازالطاف بیکران الهی بیبهره می شویم.
براستی که نظرم تاحدودی عوض شده واین هم بخاطر باورهای غلطی که از دوران مدرسه ودانشگاه ورسانه ها وداستانهادر وجودمان ریشه دوانیده
من امریکا را جزیی ازعالم هستی می دانم که جایی بسیار زیبا ودارای مردمانی متمکن ومهربان است وجایی زیبا ودوست داشتنی برای اینکه در اینده بتوانم به انجاسفرکنم
استادِ عزیزم اولش تصمیمِ قطعی نگرفته بودم که رویِ این فایل دیدگاه بنویسم.یکیش به خاطرِ اینکه استاد جون همه ی بچه ها که همه ی دیدگاه هارو نمیخونن که بشه به همه عادلانه رای داده بشه.و اینکه یه سری از بچه ها خیلی وقته که توو سایت هستن و مشغولِ دیدگاه نوشتن و خداروشکر شناخته شدن و خیلی خیلی راحتتر از خیلیایِ دیگه بهشون رای داده میشه.وگرنه که من چند تا دیدگاهی که خوندم از وسطِ دیدگاه ها پی به پر مغز بودنِ دیدگاه هایی بردم که مشخص بود که توسطِ بچه ها خونده نشده و بنابراین رای هم بهشون داده نشده.
خلاصه…استاد جون من با خوندنِ بعضی از دیدگاه ها متوجه شدم که بچه ها اومدن ایران رو با آمریکا اکثرا طبقِ تجاربِ خودشون مقایسه کردن که تا جایی که من متوجه شدم سوالِ شما این بود که نظرمون در قبل از سفر به دورِ آمریکا و زندگی در بهشت از آمریکا چی بوده و الان چیه؟
استاد من خیلی فکر کردم و یادم اومد که اصلا خونواده ی من تا به حال نشده که از آمریکا بدگویی کرده باشن.چیزایی که یادم میاد بیشتر از موقعِ مدرسه رفتنم بود و شعارِ مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسراییل.و سوزوندنِ یه پارچه که اسمش پرچم بود و رد شدن از رویِ اون پارچه و پا زدن به اون پرچم.استاد دخترِ من ۱۱ سالشه و هیچوقت از رویِ پرچم رد نشده و هیچوقت شعارِ مرگ بر آمریکا نگفته.اینم فقط آگاهانه از سمتِ خودش بوده و من ازش یاد میگیرم.
استاد یادِ مصاحبه ی شما با استاد شعبانعلی افتادم که ایشون گفتن که عواملِ بیرونی تأثیرگذار هستن و البته فقط میتونن مسیرِ مارو کندتر یا تندتر بکنن.به نظرم آمریکا هم به همین شکله که دولت میشه عواملِ بیرونیه مردم و مردم میشن عواملِ بیرونیِ دولت که مکملِ هم هستن.من توو سفر به دورِ آمریکا و زندگی در بهشت فهمیدم که هم دولت به پاکیزگی و رشدِ کشور و درجه ۱ بودنش اهمیت میده و تلاش میکنه و بیشتر از اون خودِ مردم خیلی عالی رعایت میکنن.و به نظرِ من دومین گزینه که مردم هستن بیشترین تاثیر بر جامعه و کشور رو دارن.اینکه مردم همیشه خونه و اطرافِ خونه و محله شون رو خیلی تمیز نگه میدارن.مثلا یادِ خونتون که ۸ اتاقی بود افتادم که قانونِ اون محل این بود که چمن ها باید همیشه مرتب بود و ماشینِ بزرگ نباید اونجا میومد وگرنه جریمه داره.شاید این جریمه هم تاثیر داشته و یواش یواش باعث شده که قانونمند بودن تبدیل به فرهنگِ مردم بشه.و من در این مورد برمیگردم به کشورم که تنها جریمه ای که وجود داره واسه راننده هایِ متخلفه.شاید اگه مارو هم جریمه میکردن الان کشورمون خیلی تمیزتر و قانومندتر بود.که الان که بیشتر فکر میکنم متوجه میشم که شاید باید قدردان باشیم که جریمه نمیشیم و باید خودآگاه اطرافمون رو تمیز نگه داریم.استاد من اصلا نمیدونستم که آزادی یعنی چی.و فقط از آزادی بی حجاب بودن رو فهمیده بودم.اما از وقتیکه از طریقِ سفر به دورِ آمریکا و زندگی در بهشت با آمریکا آشنا شدم متوجه شدم که آزادی یعنی اینکه من چی دوست دارم.و من میتونم انتخاب کنم که نسبت به علایقم کجایِ آمریکا زندگی کنم.استادِ عزیزم من از شما اینو یاد گرفتم ته همه چی فرکانس و مدارِ منه.اگه من به زیباییها توجه کنم قطعا به جایی هدایت میشم که پر از زیباییه حتی توو کشورِ خودم.همونطور که شما اگر همین الان تصمیم بگیرین که توو ایران زندگی کنین قطعا به جایی هدایت میشین که هرچیزی رو که شما میخواین رو با کیفیتِ بالا داشته باشه.جایی که شاید هیچ کدوم از ما تا حالا ندیدیم و نشنیدیم.فقط طبقِ مدار و فرکانسمون.حتی مطمئنم که به خاطرِ مدارِ شما قانونِ اون محل عوض میشه و اینو خدا براتون انجام میده طبقِ مدارتون.و اینکه حتی توو آمریکا اگر به نازیباییها توجه میکردین حتما و قطعا به جایِ نازیبایِ آمریکا هدایت میشدین و اون میشد پیش فرضِ شما از آمریکا.من آمریکا رو طبقِ مدار و توجهِ شما،کشوری قدرتمند و سرسبز دیدم و مردمش به راحتی تفریح میکنن.با هر آدمی راحت ارتباط برقرار میکنن بدونِ هیچ پیش فرضی.
استاد من تنها چیزِ بزرگی که از دیدنِ سفر به دورِ آمریکا و زندگی در بهشت توو ذهنم عوض شد و برام حل شد اینه که مردمِ آمریکا خیلی خیلی به خانواده علاقه دارن و داشتنِ خانواده براشون اهمیتِ بالایی داره و برام خیلی جالب بود که فرزندانِ زیادی دارن و با تفاوتِ سنیِ پایین.که من توو کشورم داشتنِ فرزندِ زیاد بی کلاسی محسوب میشه.
من آمریکا رو بسیار قدرتمند دیدم.من مردمِ آمریکا رو بسیار مهربون و بسیار با مسئولیت و مستقل دیدم.
البته استادِ عزیزم شما خیلی وقته که ایران نیومدین.و من از وقتیکه با شما چشمام باز شده متوجهه رشدِ کشورم شدم.و بگم که واقعا مردمم خیلی عالی رشد کردن و فرهنگاشون و قانومند بودنشون خیلی خیلی بهتر شده و رو به بهبودیِ عالی هست خداروشکر.و شاید این به خاطرِ دیدِ منم هست که اینارو ببینم.استاد هر چی که بیشتر فکر میکنم متوجه میشم که واقعا همه چی مداره.توو دیدگاهِ بچه ها خوندم که همسایه ی خوب توو ایران ندیدن در حالی که همسایه هایِ من خیلی خوبن و اصلا منو نمیشناسن.یا اینکه خوندم که مردایِ ایرانی وقتی که خانوم هاشون بچه به دنیا میارن و هیکلشون خراب میشه میرن سراغِ یه خانومِ بهتر.اما همسرِ من عاشقانه منو دوست داره و من اصلا خوش هیکل نیستم و برایِ جذب کردنش کاری نمیکنم و هر روز هم بهتر میشه خداروشکر.
استاد من اینو ازتون یاد گرفتم که واقعا واقعا باید به زیباییها توجه کرد.چه توو آدما چه توو زندگی و طبیعت و….. که در نهایت به زیباییهایِ بیشتری هدایت میشیم.من اینجوری نگاه میکنم که همه ی ما آدم ها یکی هستیم و مرزها و کشورها رو ما آدما به وجود آوردیم و من با یه آمریکایی هیچ فرقی ندارم و فقط باید دیدم رو عوض کنم تا اونی بشه که من میخوام.
من با دیدنِ سفر به دورِ آمریکا و زندگی در بهشت اینو فهمیدم که هیچ کسی رو قضاوت نکنم و به هیچ کس بدبین نباشم و همه رو دوست داشته باشم.
من اینو فهمیدم که اگه کشورمو دوست نداشته باشم و اگه ازش فرار کنم و برم آمریکا حتما نازیباییهارو تجربه میکنم.
استاد جان یادِ اون آقایی افتادم که اولش بداخلاقی میکرد و شما انقدرررررر مدارتون بالا بود و فرکانسِ عالی فرستادین و واقعا همه رو دوست دارین و به همه عشق میورزین که اون آقا برایِ شما چند تا شیشه ترشی هم هدیه آورد و اینو شما ساختین.چون هیچ پیش فرضی از اون بنده ی خدا نداشتین.
من اینو فهمیدم که مردم خیلی با خودشون در صلح هستن و در لحظه لذت میبرن.
من اینو فهمیدم که میتونم توو این دنیایِ به این بزرگی خواسته هایِ خیلی زیادی داشته باشم و با توجه به اون خواسته ها هدایت بشم به سمتشون.و اینو مدیونِ مریم جانِ عزیزم هستم که با چشماشون این صحنه هارو برایِ ما ضبط و ثبت کردن.
من با این سریالها و با این فایلها کلی دید و ذهنم رشد کرده و باز شده و باورهام خیلی خوب داره عوض یا ساخته میشه.خداروشکر.
من اینو فهمیدم که میشه یه زندگیِ خیلی عاااالی و با کیفیتِ عااااالی و با امکاناتِ عاااالی رو تجربه کرد.
من اینو فهمیدم که کشورِ آمریکا پیشرفتش واقعا چشمگیره و هر کس هر جا و در هر سِمتی هست مسئولیتش رو به نحوِ احسنت و آن تایم و عاااالی انجام میده.کشورِ آمریکا توو خیلییییییی سطح ها مقامِ اول رو داره.مثلا توو فروشگاهیِ عاااالی.بسته بندی هایِ عاااالی.ارسالِ عاااالیِ اجناس.و داشتن همه چیز برایِ هر سلیقه ای.و کیفیتِ خیلیییی بالایِ اجناس و ابزارشون.امنیتِ خیلییییی بالایِ کشور که اگر ماهها سفارشاتت پشتِ درِ خونت بمونن هیچکس به اونا دست نمیزنه.و خیلییییی چیزایِ دیگه.و واقعا تحسینشون میکنم.
من اینو فهمیدم که اگر همه زو یه تیکه ای از خدا ببینم قطعا قلبشون لمس میشه و اون وجهِ مهربونشون واسه من نمایان میشه.و همه ی این دیدم رو مدیونِ شما هستم و از خدا سپاسگزارم که بهترین بندگانش رو به من هدیه کرده.
در آخر هم استادِ عزیزم و مریم جانِ عزیزم واقعا واقعا با تمامِ وجودم ازتون سپاسگزارم.
قبل از آشنایی با شما استاد عزیز کمتر از آمریکا میشنیدم اما همون کمترها یه احساس بدی نسبت به آمریکا داشتم و این احساس بد و افکار بد از تلویزیون بود از اخبارهایی که پدرم همیشه درحال نگاه کردن اخبار بوده
و واقعا درمورد بنیان خانواده فکر میکردم که کاملا بدون هیچ تعهدی ازدواج میکنن یا دوست میشن و اکثر بچه ها بی پدر ومادر و رها هستند و این بخاطر فیلم های پورن بود .
درمورد روابط اجتماعی دیدگاهم این بود که همه در حال ادیت و آزار هم هستند و آرامش کمتری دارند واقعا تعجب میکنم اینا از کجا اومدن تو ذهن و دیدگاهم
درمورد امنیت اجتماعی خب معمولا شنیده بودیم که نژاد پرستی بیداد میکنه و همه با هم درگیرن مخصوصا با سیاه پوستان یا مردم ایران که اینم با فیلم سریالی ریشه ها که شاید 10 قسمت همیشه تو تلویزیون تکار میشد .
فکر میکردم تو خیابون جلو انزار مردم هر کاری میکنن و روابط نامشروع بیش از حد معموله یا واقعا دخترانشون همه فاحشه ان واقعا الان خجالت میکشم که اینارو میگم
طبیعت امریکارو هم که خب فکر میکردیم همش خاکه و کمتر جایی سرسبزی داره فقط امازون یادمه و اونم که ماله امریکا اختصاصش نمیدادم
آزادی مذهبی تو آمریکارو راستش هیچ نظری درموردش نداشتم چون دیدگاهای بالا جایی واسه مذهب و خدا نمیذاشت و فقط میگفتم یهودی ان دیگه خخخ
اما کسب و کارشون خب میدونستم هر چی کار خوبه ماله آمریکاست حالا از دارو بگیر تا فضا
به صداقتشون فکر نمیکردم چون اصلا ندیده بودم یه آمریکایی
اما بعد از سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا که حتی الان فکر میکنم همه خیابوناشو با استیت پارکاش رو میشناسم ایالتاش و جاه های گردشیش رو میشناسم
عشق بین پدر ومادر بچه ها و بازی بین پدر مادر و بچه تو خانواده از سریال زندگی در بهشت و شادی مردم
سپاسگزاری مردم عزیز آمریکا .عشق محبتی که به همه دارن
تو یه قسمتی که رفتین جایی که همه آزادن و یه گروهی از انجیل و تورات دعوت میکردن مردم رو به خداپرستی و آزادی از این بهتر من جایی ندیدم .وظیف شناسیشون تو کارشون صداقتشون تو زندگی مثلا تو سرویس آر وی یا خرید تراکتور و خب جاهای زیادی که دیدم تو این سریالها .
احترام به نعمت های خداوند تمیز بودن کشورشون .تعطیلی هفتگی برای سپاسگزاری از خداوند
طبیعت زیبای پارادایس و سرسبزی آمریکای زیبا تو سفر به دور آمریکا
فرزندای زیاد و همکاری خانوادگی تو بنیان خانواده
ثروت بینهایت این کشور که شغل هر کس ماله خودشه و به بهترین شکل کارشون رو انجام میدن
امکاناتی که فراهم میکنن برای مردم مثل گذاشتن یخچال های بزرگ برای تفریح و اسکیت روی یخ تو پارک اونم رایگان
یا استاد با مریم بانو رفتین جلوی یه اداره که پنجاه متری فاصله داشتین یه وسیله هایی گذاشته بودن که شمارو ببرن جلو در اداره
فضای سبز و پارک هایی به بزرگی شهر برای مردم کشورشون و امکانات آروی و ووو هزران امکانات دیگه
ما که از بهشت زمینی بهتر از آمریکا ندیدیم
مردمانی سپاسگزار و خونگرم و شاد .
مردمانی سرشار از احترام .مردمانی وظیفه شناس عاشق هم با هر رنگ و نژادی
سپاسگزار شما استاد عزیز وبانو شایسته برای این سریالها هستیم که یاد بگیریم با پیش فرض های قبل
استاد و خانم شایسته خیلی دوستون دارم و خیلی خوشحالم که خداوند من رو با همچین افرادی آشنا کرد.
حدود ۲ ماهی هست هیچ کامنتی ننوشتم ولی یه حسی بهم میگفتم بنویس و من مینویسم
راستی من نوشته بودم که ۱.۵ میلیون توی ماه خرداد میخوام و خیلی جالب به این صفحه هدایت شدم که نوشته بود ما مسابقه با جایزه ۱.۵ میلیونی داریم و فهمیدم که این یک نشانه است، قانون داره جواب میده 🤗
کم کم دارم باور میکنم که همه چی باوره
اگر بخوام کل صحبت های استاد رو تو یه جمله بگم اون جمله این هست که “همه چی باور است” همین!
موضوع: ارتباط بین باور های مثبت و محدود با ورودی های ذهن ما و باور های ما قبل از دیدن سریال سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت
قبل از دیدن این دو سریال من میگفتم آمریکا
کشوری هست که مردم بی رحمی داره و همه ادم های بدی هستن و مردم با تفنگ به صورت عادی همدیگرو میکشن و این کشتنه خیلی عادی هست و اصلا کشور خوبی نیست.
خانواده هاشون بی ریشه هستن همه اهل رابطه های نامشروع هستن که میگفتم فقط ما مسلمونا وارد بهشت خدا میشیم و آمریکایی ها و هر کشور غیر مسلمان با کله میره توی جهنم (این باور دیگه تهش بود 😂)
از نظر طبیعت که میگفتم سالی یکبار بارون نمی باره 😂😂😂 و بعد از دیدن آب و هوا خیلی تعجب کردم که پارادایس استاد کلا دیگه …….
و حتی پسر خالم میگفت به بابام چندتا از عکس های امریکا نشون دادم و باباش گفته بود که آمریکا همش جنگه و خشکسالی و این طبیعت زیبا نمیتونه مال آمریکا باشه.
خلاصه بخوام بگم در تمامی موارد از نظر طبیعت ، نژاد پرستی ، آب و هوا، مذهب ، خانواده و… توی ذهنم بخاطر ورودی های نامناسب باور های خیلی بدی داشتم که برنامه های استاد مثل یک ویرانگر، باور های پوسیده رو نابود کرد.
باید یقین داشت که باور ها رو ورودی ها میسازن و استاد خیلی تاکید دارن مراقب ورودی هاتون باشید و نگرشی که ما، داریم چه در مورد آمریکا یا هر جنبه در داخل زندگیمون به
ورودی هامون مربوط میشه من باور هام در مورد آمریکا مشکل داشت چون پای تلویزون بودم چون اخبار دروغ و تمرکز بر نکات منفی رو دنبال میکردم و مدرسه و معلمیون هم که کلا ضد آمریکا بودن چون خود معلمین مدرسه ، خانواده ها ، افراد بیشترین ورودی هاشون با تلویزیون و اخبار بود که این روند با اومدن تلگرام به کانال های اخبار و منفی کشیده شد و افراد توی تمام رسانه ها دنبال اخبار منفی هستن و اصلا به ورودی هاشون توجه ندارن و بعد شاکی میشن از همه چی، در مورد نعمت هاشون نابینا میشن، سلامتیشون رو از دست میدن و به خداوند میگن این چه زندگیه که ما داریم.
ریشه همه این باور های محدود از این تلویزیون و اخبار شکل گرفته بود که الان به لطف خداوند به دلیل اینکه باور دار تلویزیون و اخبار با ورودی های منفی باور های محدود میسازن برای همیشه از زندگیم حذفشون کردم.
من وقتی با برنامه های عباسمنش آشنا شدم نه تنها سریال سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت دیدم این مردم آمریکا چقدر خوبن چقدر مهربون و وقتی استاد با اونا حرف میزد اونا چقدر خوش برخورد پاسخ میدادن و خیلی خوش اخلاق بودن ولی من به دلیل ورودی های نامناسب باور های خیلی بدی در مورد آمریکا داشتم و با دیدن این سریال ها و برنامه های استاد
یکی از آرزو هام اینه که توی آمریکا زندگی کنم و به امید اینکه با دوستان همگی توی پارادایس جمع بشیم 🇱🇷
سلام چقدر زیباست چقدر اینجا همه شکروشکرستان است خدایا هزاران بار شکرت
من به حقیقت اینقدر ازاین دوسریال درس گرفتم که اگربنویسم حتما کتابچه خواهد بود اما میخواهم ازایالت متحده لرستان 😂سلامی خدمت استاد عزیز وخانم شایسته خوش قلم داشته وبگویم که جدای ازاستاد عزیز ومحصولات که رکن این خانواده هستندخانم شایسته عزیز وفایلهای دانلودی،سریال دور آمریکا وسریال بهشت ،این خانه را بهشتر کردند گل بود به سبزه آراسته بود سریال آمریکا کارگاه عملی بود هدایت عملی بود توحید عملی بود سریال بهشت؛کارگاهی بود که فریاد میزد زندگی ساده است مخصوصا وقتی “درون بچه عزیز”اومد من معنای فراوانی نعمت دیدم این پنج گنج برای خودشان هرکدام شاهکاربودند ویه چیز دیگه که ازشما دونفر آموختم این بود که هرروز کمی بهتر هرروز رفتن دردل ناشناختها ،تمام این پنج گنج ،حرکت به سمت نوربود عشق بود شکروشور وشوق وانرژی پرغلیانی از این پنج گنج واز این پنج کوزه فوران میکرد ازاین پنج گنج شرابی تراوش میشد که آدم باخوندن یک کامنتش مست روزانه میشد درصبح واون روز بازیبایی زندگی میکردم ولذت میبردم مثل الان که پراز عشقم پرازاحساس خوبم پرازشادیم وبه زندگی میگویم سلام
ثروتی بالاتر ازاین حال خوب نیست
خدایا شکرت هزاران بار به خاطر این سفره پهن شده پرازعشق وتوحید وثروت و….همه زیبایی های جهان درخانواده صمیمی عباسمنش 💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💚💚💚💚💚😘😘😘😘😘😘
سلا به استاد عزیز ، خانم شایسته دوست داشتنی و دوستان گرامی🌹
اول از هرچیزی استاد من واقعا واقعا واقعا از خانم شایسته تشکر میکنم و سپاسگزارم که سبب میشن که فایل های سفرنامه زندگی در بهشت ضبط و تدوین بشن و البته شما هم استاد که با یه همچین استاندارد هایی محتوا اماده میکنید برای من بقیه همراهان دوست داشتی💛
۱. چه دیدگاه هایی درباره امریکا داشتم؟
استاد من همیشه فکر میکردم که امریکا هم از نظر اجتماعی و هم از نظر سیاسی بسیار بسیار کشور ظالم و خبیثی هستش که حق ملت های دیگه رو خورده و مسلمان ها رو کلی ضعیف کرده و با تضعیف اسلان کلا صراط المستقیم رو یجورایی نابود کرده چون اینطوری خودش رو به قدرت رسونده
فکر میکردم امریکایی ها همه جای دنیا هستن که جاسوسی که و مردمشون منتظرن فرصت هستند تا به همه خیانت کنند و از پشت خنجر بزنن واقعا همینطوری فکر میکردما استاد . جدی فکر میکردم که امریکایی هم به کشورهای دیگه که هیچ حتی به خانواده و زن و بچه خودشونم رحم نمیکنن😂
فکر میکردم توی امریکا مواد مخدر و مشروبات الکی بشکلی ازاده که همه افراد دائم الخمر شدن و از اونجایی که اسلحه هم فکر میکردم ازاده همه افراد دائم الخمر یه اسلحه برداشتن و همدیگه رو دارن میکشن🤣
استاد واقعا الان که دارم به این باور های مزخرف قبلا فکر میکنم خودم خندم میگیره و حس میکنم که من قبلا حتی فکر هم نمیکردم که چطور پیشرفته ترین کشور دنیا میتونه یه همچین وضعیت داغونی داشته باشه:/
جالبه واقعا ، من توی زندگیم همیشه فکر میکردم امریکایی ها بی خدا هستن و به هیچ دینی اعتقاد ندارن
من واقعا این باور رو داشتم که اگه ایرانی مهاجرت کنه امریکا جاسوسه چون این همه کشور بهتر و نزدیکتر و با قانون تر و با امنیت بیشتر وجود داره پس چرا اونجا ها نمیرن؟!
پس اگه میرن تو یه همچین کشور داغونی یعنی حتما یه قصد و قرضی دارن و یه ریگی توی کفششون هست و میخوان برن با منافقین و بدخواه های کشور های مظلوم و بی گناه همکار کنن و خون افراد مظلوم رو تو شیشه کنن
استاد الان که دارم این اگاهی ها رو به یاد میارم خداوند یه چیز جالب دیگه هم الان به یادم اورد… اونم اینکه خب من از بچگی قصد مهاجرت داشتم
یادمه حتی از وقتی که خیلی خیلی کوچیک بود میخواستم از ایران برم و شاید باورتون نشه میگفتم هرکشوری برم به غیر از کشورهایی مثل امریکا چون اونجا اگه برم مغزم رو شستشو میدن که براشون کار کنم و اطلاعات از ایران براشون ببرم و…😂
واااای ، واقعا که من چقد تفکرات داغونی داشتم
و اینکه استاد الان دارم بهتر درک میکنم که چجوری مغز ما بشکل تکاملی تغییر میکنه و برنامه ریزیش عوض میشه
انقد پله پله عوض میشه که گاها انسان خودش متوجه نمیشه و فقط اینو میفهمه که خواسته هاش دارن تغییر میکنن مثل من که الان خواستم تغییر کرده و دوست دارم برم امریکا چون شکوه و زیبایی این کشور رو دیدم
در مورد طبیعت هم من واقعا فکر میکردم امریکا تماما مثل این فیلم های کابویی هستش و کلا بیابونه و مردم دارن بخاطر بی پولی و گشنگی و بدبختی به هم خیانت میکنن و…😂
۲. این دیدگاه ها از کجا شکل گرفته بود؟
بخش عظیمی از این دیدگاه ها از خانواده بود
استاد من یه تایمی رو جای مادر بزرگم بزرگ شدم و دقیقا محدوده سنی که مغز من داشت برنامه ریزی میشد(حدود ۶ تا ۹ سالگی)
مادر بزرگ من هم خب یه زن قدیمی با باور ها و دیدگاه های قدیمی خودش بود و چون پدر بزرگم هرروز سرکار بود من و مادربزرگم خیلی تنها میشدیم و اون زمان ها موبایل و.. که نبود واسه همین هم خیلی باهم حرف میزدیم و اون خیلی برام از دین میگفت از منافقین میگفت از ولایت فقیه و… میگفت
همیشه میگفت که امریکا کنونی همون کسانی هستن که ۱۴۰۰ سال پیش میخواستن جلوی اسلام رو بگیرن و الان فقط شکلشون عوض شده و اینا میخوان جلوی حکومت های اسلامی کشورهایی مثل ایران رو بگیرن
نکته دیگه ای هم که یادم میاد این بود که هرروز استاد ، واقعااا هرروز ها ، روزی سه وعده ما اخبار میدیدیم و اخبار ایران هم که خودتون میدونید اصلا در مورد ایران نیست و بیشتر درمورد امریکا و کشور های غربی هستش
و اخبار شروع میکرد این تصادف ، این انفجار ، این دزدی ، این کلاهبرداری ، این مصرف بالای مواد و مشروب و… امریکارو نشون میداد و تمام حرف های مامان بزرگم برام تایید و تصدیق میشد و باورهای داغون من هم قوی تر میشد
از اون بدتر این بود که مامان بزرگ من حتی همون لحظه ای که اخبار پخش میشد کلی به دولت مردان امریکا سیاست امریکا اجتماع امریکا مردم امریکا و کلا کشور امریکا توهین و لعنت میکرد و به من میگفت که ببین اینا اینجوری ان اینا اونجورین و کلا از نظر اجتماعی ، سیاسی ، معنوی و… در سطح خیلی بدی بسر میبرن و اصلا نمیشه از هیچ نظر با این کشور کنار اومد
من خب مغزم هنوز خمیری بود و شکل نگرفته بود و متاسفانه با این همه سند و مدرک و تکرار و تکرار و تصدیق به این شکل برنامه ریزی شد که امریکا از همه نظر داغونه و نمیشه باهاش کنار اومد
دومین عاملی که این باور ها رو در من تقویت کرد مدرسه بود
خب من توی یک مدرسه در پایین شهر مشهد (شهری مذهبی) درس خوندم
که با توجه به اینکه شهر و منطقه مذهبی بود مدیر و ناظم و معاون و.. مدرسه همهشون مذهبی بودن و کلی برنامه های مختلف مزخرف برای برنامه ریزی داغون مغز ما اماده میکردن
مراسم هایی برای ما درست میکردن
مثل روز قدس
روز دانش اموز
روزی که اون هلیکوپتره توی طبس صانحه داد
و کلی مراسمات دیگه
یا مثلا دهه فجر ما رو ده روز میبردن توی نماز خونه ، کلی درسمون لطمه میزدن ، کلی وقتمون طلف میشد و کلی مغزمون بد برنامه ریزی میشد
میرفتیم توی نماز خونه و برامون برنامه های سیاسی و اجتماعی و دینی اماده کرده بودن و بهمون نشون میدادن
واقعا که خیلی نادون بودن چون جدا یه بچه ۱۰ ساله چی از سیاست میفهمه یا چی از اقتصاد میفهمه یا چی از یک کشوری که اون سمت کره زمینه میفهمه
اما خب از راه درست خارج نشیم
برامون برنامه هایی درست میکردن که شاه این خیانت هارو به ایران کرد و این همکاری ها رو با امریکای خبیث کرد و…
بهمون میگفتن الان امریکا این تحریم ها رو کرده… عجب کشور بی وجدانی هستش که یک کشور رو از این همه چیزا محروم میکنه و…
و کلا حس ما رو نسبت به کشور های غربی مخصوصا امریکا بد میکردند و کاری میکردن که یک بچه که هیچی از سیاست و اینا نمیدونه از امریکا متنفر بشه
و اخر این مراسمات همه دانش اموز با حس دشمنی خاصی و مشت های گره کرده شعار مرگ بر امریکا و دیگر کشور های غربی میفرستادن😂
خلاصه مغز من اینطوری برنامه ریزی شده بود و اصلا نمیتونستم شرایط خوبی رو برای امریکا متصور بشم چون باور هام بشدت داغون بود
۳. سریال زندگی در بهشت و سفرنامه چه تغییراتی در تصورات من بوجود اورد؟
وقتی که پدر و مادرم با هم دوباره اشتی کردن و ما برگشتیم خونه خودمون و چون اونجا ماهواره داشتیم باورهای من خیلی خیلی کم کم شروع به تغییر کرد و البته بیشتر از اینکه چیزاری خوب راجع به امریکا بشنوم بیشتر چیزای بد راجع به ایران میشنیدم و میدیدم
اما برای اولین بار بصورت استاد من اولین بار با فایل شکر گزاری شما که درمورد هفته شکر گزاری(thanks giving) بودش خیلی خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم
شما توی اون فایل کلی از امریکا گفتین
گفتین که خیلی کلیسا برو هستن و مصرف مشروب به شدت پایینه نظم خیلی زیاده و بشدت شهر ها تمیزه و البته سرسبزی زیادی داره که اصن جشن شکر گزاری بخاطر حاصل خیز بودن زیاد خاک این کشوره
من با اون فایل خیلی حال کردم چون اون حرفا رو شما داشتین میزدین (کسی که بهش ایمان داشتم و میدونستم دروغ نمیگه)
اگه هرکس دیگه ای این حرفا رو میزد من میگفتم برو بابا تو هم رفتی اون سردنیا میخوای به منافقین کمک کنی و هموطن های خودتو بدبخت کنی و…!
بعد با فایل های سفر نامه به زیبایی و پیشرفتگی و صلح و دوستی و سرسبزی و… امریکا پی بردم
جالبیش اینکه مثلا اویل خیلی تعجب میکردم که شما وقتی به افراد دونجا میگین من ایرانی هستم و اونا خیلی گرم با شما برخورد میکنن چون من فکر میکردم امریکایی ها از ایرانیا و کلا مسلمان ها متنفرن و…
اما فهمیدم که کلی ادمای خوب اونجا زندگی میکنن
کلی جشن ها مراسم هایی که دارن که خیلی از بعضی مراسم های ما بهتر و قشنگتره
فهمیدم که اونها توجهشون روی خودشون و پیشرفت خودشون هست و انقدر مثل ما انگشت اشاره سمت بقیه نمیگیرن برای همین هم کلی پیشرفت داشتن
فهمیدم که اونجا افراد خوب و ثروت مندی زندگی میکنن که خیلی در مسیر درستی قرار دارن
فهمیدم امریکا یک کشور ازاده ، کشوری ازاد که مردم میتونن اونجا ازادی سالم رو تجربه کنن بدور از فحشا و…
فهمیدم امریکا خیلی اب و هوای عااالی داره و باران های جذاب و طبیعت بینظرش واقعا دلرباست
فهمیدم که اکثر پیشرفت ها و تکنولوژی هایی که ما از اونها استفاده میکنیم از امریکا میاد
فهمیدم تبعیض نژادی خیلی کمه چون با این که ایرانیا امریکایی ها رو فحش میدن اونها از ایرانیا خیلی گرم استقبال میکنن
فهمیدم اونجا گیاه خواری خیلی زیاده و حتی به حیوانات خیلی احترام گزاشته میشه
فهمیدم افراد مذهبی و معنوی زیادی هم اونجا زندگی میکنن و در مسیر درستی قرار دارن
خلاصه اونقدددررررر چیز جدید فهمیدم و درک کردم که الان یکی از ارزوهام امریکاست
یکی از اهدافم هستش که تقریبا ۱۰ روز پیش برای تودم تایین کردم که واقعا دیگه باید بیام امریکا رو ببینم و گفتم که نهایتا تا ۳ سال دیگه باید بیام امریکا و…
الان که باورهام عوض شده و بهتر شده تازه میفهمم که خوسته من چی بوده چون قبلش انقدررر ترمز داشتم که حتی نمیفهمیدم چی میخوام واقعا نمیفهمیدم من یک کشور با شکوه مثل امریکا میخوام واسه سفر و زندگی
استاد تازه میفهمم که مهاجرت چقد اهمیت داره و چقدر مهمه و باعث میشه شناخت ما نسبت به دنیای اطراف ما خبلی بهتر و درست تر بشه
حالا استاد میخوام توی اخر کامنتم تجربیاتی رو بنویسم که با نوشتن این کامنت بدست اوردم
۱. استاد من با نوشتن این کامنت خیلی بهتر درک کردم که ذهن ما چقد تکاملی و البته چقدر مرموزانه برنامه ریزی میشه
۲. با نوشتن این کامنت فهمیدم من وقتی باور های داغونی داشته باشم حتی نمیفهمم خواسته واقعیم چی هس چه برسه به این که بخوام اون هدف رو بدست بیارم
استاد من دوره کشف قوانین رو تهیه نکردم اما الان میتونم بفهمم که مطالب اون دوره چقدررر با ارزشه چون در مورد همین ترمز ها صحبت شده و باعث میشه که ما به سمت اهداف واقعی خودمون حرکت کنیم و بدستشون بیاریم
۳. با نوشتن این کامنت فهمیدم که بین دیدگاه کسی که امریکا زندگی میکنه مثل شما با کسی که فقط توی ایران شعار ها الکی میده و شعاف میکنه خیلی فرق وجود داره
۴. فهمیدم که چقدرررر توی بچگی تاثیر کدهای مخرب بیشتره و ما باید مدت ها و مدت رو های اونها کار کنیم
و در اخر بشدت ازتون تشکر میکنم که من رو مجاب کردین که این کامنت رو با عشق براتون بنویسم چون باعث شده خیلی چیز ها بفهمم
چیزهایی فهمیدم که خیلی هاش رو بیان نکردم
و با تشکر از همه دوستانی که وقت گزاشتند و خوندند این کامنت رو💛
با ارزوی بهترینها❤
سلام به استاد جان و مریم عزیزم
بعد مدتها یه موضوع عالی واسه فعالیت دوباره من تو سایت بی نظیرتون پیدا شد و بی شک این موضوع و این سوال از خدایی که هدایتگر ما به سمت بهترینها
منم تصمیم گرفتم مفصل راجع بهش حرف بزنم
خوب از سفر به دور امریکا ….نه نه از قبلش شروع میکنم
اون. اوایل که باهاتون آشنا شدم و متوجه شدم آمریکا هستین خوب به ذهنم اومد که لابد سیاسی هستین و فرار کردین پناهنده شدین آمریکا و فک میکردم اوه چقدر رفته اونجا فحش داده به ایران تا راهش دادن تو امریکا و اجازه اقامت بهش دادن
(ذهنیت سخت بودن اقامت درامریکا)
بعد پیش خودم فکر میکردم استاد عباس منش لابد کلی دوربین دورشه و از همه جا دولت امریکا داره چکش میکنه که به محض خطا کردن بگیرن زندانش کنن بگن تو جاسوسی توی امریکا
فکر میکردم ب هیچ وجه امکان نداره خونه. ای بخرین اونجا و مالک جایی باشین چون امریکایی ها با ایرانیا بد هستن و سازمان های امنیتی و اطلاعاتیشون حتما یه بلایی سرتون میارن و با تهمت شمارو مجرم میکنن
استاد اون دوستتون هست که شیرازیه خانومش امریکاییه من فکر میکنم خیلی زن زلیل و زنش کنترلش میکنه یا زنش مشکلی داشته که. با ایشون ازدواج کرده (دلیل این فکرم این بود که حس میکردم آمریکاییا ایرانیارو و کلا خارجیارو خیلی محل نمیدن و حتی حاضر نیستن باهاشون حرف بزنن)
یعنی استاد بهتون بگم اینقدر ذهنم مقاومت داشت که گاهی سریال سفر به دور امریکا نمیدیدم چون واسم قابل درک نبود اینقدر رابطتتون با مردم امریکا خوبه اینقدر دوستتون دارن بهتون لبخند میزنن و باهاتون خوبن
من فکر میکردم هرجایی که آدم بره تو امریکا ب آدم بی محلی میکنن فیس میکنن و ….
وای استاد اصن حصار ذهنم رو شکستین
یعنی تو کل زندگیم قبل دیدن سفر به دور امریکا حتی به بدترین جاهای جهانم فکرمیکردم واسه زندگی ولی به امریکاهیچ وقت فکر نمیکردم حتی اسمش هم نمی آوردم
…من همش فک میکردم امریکا پراز آدمای نظامیه همه تفنگ دستشون همه باهم قهر هستن و بد هستن و با کینه و نفرت از همدیگه زندگی میکنن
فکر میکردم امریکایی ها وحشی هستن و با بدترین شکل ممکن یکی شکنجه میدن
فک میکردم تا یه بچه رفت تو جنگل حتما و بی شک جنازش برمیگرده و وقتی مهموناتون اومدن اونجا کمپ زدن و گفتن همش کمپ میزنیم این حصار ذهنم پایین اومد
وای استاد یچیزی یگم بخندی من همش منتظر بودم تو و خانم شایسته توسط خون آشام ها و گرگینه ها کشته بشین(ببخشیدا😄)
اون بار که خانم شایسته تنها گذاشتی من خیلی ترسیدم
من اصلا فکرش نمیکردم بابای و مامان جیکوب باهم اینقدر خوب باشن و تو ذهنم فک میکردم همه امریکاایی ها جدا هستن و یا طلاق گرفتن و اصن تو ذهنم روابط عاشقانه جایی نداشت
فک میکردم بچها هیچ توجهی بهشون نمیشه همشون مظلومن و پدر مادرا اونا رها کردن و همه بچها امریکا عقده ای هستن
یعنی واسم تعجب آور بود شما دوست امریکایی داشته باشین
چقدر زیبا هستن امریکایی ها اصن فارغ از محل زندگی فارغ از شغل فارغ از ثروت و فاصله طبقاتی دارن باهم زندگی میکنن
امریکایی ها لباساشون همه در یه سطح کسی لباس فاخر و چمیدونم زیور آلات و اینا بهش آویزون نیست انگار مردمی هستن که فارغ از هر دین و مذهبی خدارو میپرستن و برای خدا دارن زندگی میکنن به جرات میتونم بگم خدا بهشون افتخار میکنه چون بنده های خوب خدا هستن
ازت ممنونم استاد اینا فقط چیزای بود که نوشتم و هزاراااااااان هزار موانع ذهنی بود که واسم بر طرفش کردی خیلی خوب ذهنم باز کردی
درسته خیلی جای کار کردن دارم ولی برای شروع خوبه من سفر به دور امریکا دارم از اول میبینم و اینقدر واسم لذت بخش و زیبا هستش که انگار دفعه اوله میبینمش چون خیلی از موانع از ذهنم پاک کردی و الان دارم با ذهن باز میبینم همه چی
ممنونم ازتون و از خدا واستون چیزای بهتری میخوام💖
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته ی عزیز
استاد جان سوالتون عالی بود کل سوال شما برمیگرده به نحوه ی آشنای من با سایت شما داستان از این قرار بود که من چون پدرم دقیقا شبیه پدر شما هستن هرچی که شما در رابطه با پدرتون صحبت میکنید من احساس میکنم که دارید در مورد پدر من حرف میزنید باور کنید کل اخلاقهای پدر شما رو پدر من داره با یه عالمه باور محدود کننده ی دیگه.
پدر من مدام اخبار بی بی سی و ایران اینترنشنال و از اونجایکه من کورد هستم پدرم مدام شبکه های اخبار کردی خارج رو هم گوش میدن به این خاطر من زیاد از ایران بد شنیدم و باور محدود کننده دارم تا آمریکا ولی یه سری تصورات ذهنی رو هم داشتم که همشو براتون بعد داستانم مینویسم
من همیشه همیشه از بچگی چون مدام نسبت به ایران باور محدود کننده و بد داشتم دوس داشتم که مهاجرت بکنم و از این کشور برم بچه که بودم فکر استرالیا بودم و جالب اینه که یه دختر از استرالیا اومد شهر ما و مدرسه ی من و دقیقا پیش من نشست و با من دوست شد
یکی دو سال ایران بودن و با من دوست صمیمی شد و بعد از اون دختر که برگشت استرالیا من همچنان دوست داشتم مهاجرت بکنم و هربار به یه جایی فکر میکردم همیشه دوست داشتم برم آمریکا زندگی بکنم و یه سری تصورات داشتم در موردش و دوس داشتم که ببینم تو واقعیت چه شکلیه ؟
با خودم میگفتم همونی هستش که من تصور میکنم یا نه ؟
تو این فضاها بودم که حتی کارای مهاجرت به اوکراینو انجام دادم ولی یه سری باورهای محدود کننده ی خودم باعث شد که نرم اونجا و دوباره رویایی مهاجرت اونم به آمریکا ادامه داشت تا اینکه یه روزی تو یه کانال موفقیت یکی از فایلای سفر به آمریکارو دیدم و اومدم تو سایت شما و کلی ذوق کردم که وای این واقعا آمریکاس و هربار با دیدن هر فایل میگفتم خدایا این که اونجوری نبود وای همش اینجوری پیش رفت و دوستی من با سایت شما شروع شد خب برم سراغ سوالای شما و تصورات من
۱. قبل از برنامه سفر به دور آمریکا و سریال زندگی در بهشت چه دیدگاهی درباره آمریکا داشتید ؟
تصور من در مورد آمریکا یه کشور فوق العاده قدرتمند و ثروتمند بود که کلا سرتا سر برج توش باشه شلوغ باشه جمعیت زیاد و مدام همه در حال کار کردن هستن یه عالمه امکانات و آدمهای چاق و که مدام کار میکنن و فست فود میخورن ولی فوق العاده موفق هستن
فکر میکردم اصلا خانواده وجود نداره و چیزیم که باشه مردا کلا به زناشون خیانت میکنن و خانمهام همینطور و هر وقت دوس نداشته باشن از همدیگه جدا میشن و بچه ها آزادی زیادی دارن و از ۱۸ سالگی جدا از خانواده زندگی میکنن و با خودم میگفتم این خوبه و بچه ها مستقل بار میان و دولت خودش به همه حقوق میده و خانواده ها همه مشروبین و تو شهر همه بدون لباس میگردن و راحت تو شهر مشروب میخورن و سیگار میکشن و فکر میکردم اصلا روابط اجتماعی خوبی ندارن و همه تفنگ دارن و یه کشور نا امنه و اصلا در مورد طبیعت فکر نمیکردم همچین طبیعتی داشته باشه و فکر میکردم یه کشور خشک و شلوغ و پر از ساختمونه و درختی توش نیست و اگه باشه هم خیلی کمه و در مورد آزادی مشروع و نامشروع که فکر میکردم مردم خیلی راحت لباس میپوشن و همه باهم رابطه دارن خیلی راحت و هیچ حریمی تقریبا وجود نداره در مورد نژاد پرستی فکر میکردم از سیاه پوستا خوشسون نمیاد و ولی میدونستم که مهاجر زیادی داره و در مورد خشونت چون فکر میکردم که همه اونجا تفنگ دارن و اگه کسی باهاشون بد حرف بزنه با اسلحه یه تیر بهش میزنن 😂😂😂😂😂 در مورد آزادی مذهبی فکر میکردم یا کلا دین ندارن و یا اینکه خیلی رو مسیحیت تعصب دارن و اصلا از مسلمونا بدشون میاد و هرکس محجب باشه باهاش بد رفتار میکنن در مورد کسب و کار باور من این بود که همه همیشه صب تا شب کار میکنن و اونجا کار زیاده و یک کشور ثروتمند هستش ولی اصلا فکر نمیکردم که اونجا میوه ی توت فرنگی یا هندونه وجود داشته باشه یا اینکه مردم مرغ و جوجه داشته باشن و اونقدر راحت این مرغ و جوجه ها تو خیابون راه برن و تو باغچه ها تخم مرغ بزارن و مردم اصلا با این نرغ و جوجه ها کاری نداشته باشن
من اصلا فکر نمیکردم طبیعتش به این شکل باشه و حیوانها تا این حد با مردم راحت باشن و آهو به این راحتی بیاد نزدیک مردم
باورم این بود که مردم اصلا زیاد با هم ارتباط ندارن ولی در صداقتشون شنیده بودم که صادق هستن فکر میکردم که اگه کسی بره اونجا و زبان انگلیسی بلد نباشه مسخرش میکنن بخاطر لهجه و اینکه بلد نیست حرف بزنه به همین خاطر از همون سن کم همش میرفتم کلاس زبان و با وجود اینکه خیلی خوب بودم تو یادگیری ولی هیچ وقت اعتماد به نفس نداشتم و میگفتم که لهجه ی آمریکایم خوب نیست و مهاجرت به آمریکا مشکل اصلی و بزرگترین باور اشتباه من در مورد مهاجرت بود که کلا مهاجرت یه پروسه ی سخته و هزینه ی زیادی میخوود و باید پولدار باشم که برم کشور دیگه اونم اصلا ویزا و اقامت نمیدن و برم کشور دیگه منو میخورن و میکشن و آمریکا که دیگه غوله و ابر قدرته و خیلی سخته و باید زبان بلد باشمو کلی باور سخت و بزرگ و اشتباه در مورد مهاجرت به آمریکا و کلی باور اشتباه دیگه که هر کدوم از اینا به نسبت اون باور بزرگ و کوچیک بود ذهنم مثلا باور مهاجرت خیلی برام بزرگ و سنگین بود و بحث بنیان خانواده اینا زیاد برام بزرگ و مهم نبود چون با خودم میگفتم اونام آدمن مثل ما اینا دارن بزرگ نمایی میکنن و …
حالا برم سراغ سوال دوم
۲. چرا این نگرش را داشتید و این پیش فرض ها از چه منبعی و چگونه شکل گرفته بود ؟
نگرش قدرتمند بودن امریکا رو از اخبارای بابام که شبو روز گوش میداد شنیده بودم
و بعضی اوقاتم تو اخبار ایران در مورد کشتار مردم میشنیدم و اذیت و آزار سیاه پوستا
از اونجایم که من مدام فقط فیلم آمریکای و سریال آمریکایی میدیدم بخاطر زبان و علاقم اون ماجرای مشروع و نامشروع بودن خانواده و ساختمونای بلند و بدون درخت رو از این ماجرا باور کرده بودم و گفته های یه سری آدم که فامیلشون مهاجرت کرده بود و خارج بودن و ماجرای مهاجرت از وکیلا و دوستایکه فامیلاشون مهاجرت کرده بودن و امکانات زیاد و آموزش درست رو از کتابای کلاس زبان دیده بودم و شنیده بودم ماشینای لوکس امریکارو از اینکه همه ی کارخونه ها اونجاس و قطعا چیزای مارک رو میشه همیشه داشت از اینترنت گرفته بودم چون همیشه دنباله ثروتمندترین آدما بودم و همشون آمریکایی بودن
۳. دیدن مستندات سفر به آمریکا و سریال زندگی در بهشت چه تغییراتی در نگرش شما درباره آمریکا در این جنبه ها ایجاد کرده است؟
از اولین لحظه که برای اولین بار اومدم تو سایت و سریال سفر به دور آمریکا رو دیدم و این اولین صادقترین و بهترین تصویری بود که دیدم و چقد من ذوق کردم اون روز و چقد هربار که میدیم اون باورای قبلی خنثی میشد که وای چقدر طبیعتش زیباس خدایا چقدر درخت خدایا پرنده ها تو کوچه ها هستن خدایا چقدر نظم چقدر تمیزی چقدر آدما با خودشون در صلحن همینجوری فقط با خودم حرف میزدم و ۹۰ درصد اوقات اشک میریختم با دیدن اون همه زیبایی و فراوانی
با دیدن فایلای شما عزیزای دلم زیرو رو شد باورهام
استاد اون فایلی که گفتید اینجا با کارت شناسایی به مردم سیگار و مشروب میدن و زیر ۲۱ سال نباید بفروشن این چیزارو
اونجایکه مردم هم محجب بودن هم ساده لباسای ساده و زیبا و شیک و هرکسی با ایده و ذهنیت خودش
تا قبل از فایلای شما من آمریکارو یه کشور دور از نظر فرهنگی و فاصله و دور از دسترس نمیدونم چطوری بگم یه چیز دس نیفتانی و چیزی که باهاش راحت نبودم و ناشناس بود میدیم ولی بعد دیدن فایلای شما باهاش احساس راحتی کردم انگار که اونجا دارم زندگی میکنم
عاشق این شدم که همه میتونن خلبانی رو مثل رانندگی راحت گواهیشو بگیرن در حالیکه اینجا هرکسی از فرودگاه و هواپیما فیلم و عکس بگیره میندازن زندان و من عاشق هیجان و خلبانیم
من با فایلای شما فهمیدم که اونجا بنیان خانواده محکمه و چقدر خیابونا با دانش درست شدن اینکه پیاده رو جدا اتوبان جدا و یه جایی برای دوچرخه و موتور جداست
و چقدر درخت وجود داره و طبیعت با زندگی مردم یکیه و مردم اونجوری نیست که همش کار بکنن و چقدر تفریح و آرامش دارن اقیانوسو دریاهارو ساحل بینهایت زیبا و شن مثل برف و استاد اون کافه که با دلار سرتا سر سقف و دیوارارو پوشونده بود مرغ و خروسای که تو کوچه بودن
باغها و کشاورزی عالی و اون همه زمین و فراوانی
مردمی که وقتی ازشون فیلم میگرفتید به جای اینکه ناراحت بشن بهترین تصویر از خودشون رو اون لحظه نشون میدادن
و آواز و رقصهایکه تو رستوران و پارکا بود و چقدر این مردم با خودشون در صلحن و استفاده از دوچرخه و اسکی و اسکوتر تو شهر چقد زیاده و هیچ ترافیکی من ندیدم تو فایلای شما و همیشه ماشینا با فاصله و با ارامش رانندگی میکردن و هیچ کسی عجله نداشت و لایی نمیکشید
من اونقدر فایلای شمارو دیدم و مرور کردم که وقتی تو تلوزیون یه عکسی نشون میده قبل ازی اینکه معرفی بکنن من میگم کدوم قسمت امریکاس
وقتی از شما شنیدم که فلوریدای زیبا همیشه بارون میباره ولی بعد بارون کفشا گلی نمیشه چندین روز همش با خودم می گفتم مگه همچین چیزم وجود داره اخه مگه میشه
استاد جان من ذهنیتم درباره مهاجرت خیلی بد بود ولی با شنیدن داستان مهاجرت شما که هزاران بار بهش گوش دادم و وقتی الان گوش میدم بازم با شنیدنش گریه میکنم فهمیدم که همش باورهای خودم بود ترسهای خودم از ناشناخته ها که نذاشت من بیام آمریکا و شما با اون صدای زیبا و فایلای ارزشمندتون بهم یاد دادید که زندگی این چیزیکه من میبینم و باور میکنم نیست زندگی خیلی بهتر و زیباتر و پر از فراوانی و ثروت و نعمته
با دیدن اون فروشگاههای بزرگ با اون همه امکانات من از وقتی با سایت شما آشنا شدم به این دقت میکنم که چقدر فروشگا در سراسر جهان وجود داره و این فروشگاها هر روز پر از جنس میشن و بعد همشون به فروش میرن و دوباره پر میشن و دوباره فروش میرن انگار که روز قبل اصلا خریدی انجام نشده و اگر این فراوانی نیست پس چیه بابت تمام فایلای زیباتون سپاسگزارم
دوس داشتم بیشتر در مورد زیبایی فایلا و باورای جدیدم صحبت بکنم ولی خیلی طولانی میشد
خیلی دوستتون دارم
ان شالله همیشه شاد و سالم و ثروتمند باشید عزیزای دلم ❤❤❤❤
سلام به {پروردگارمهربان} وهمه دوستان عزیز
ممنون وسپاسگذارازشما استاد گرامی وخانم شایسته عزیز خیلی زحمت میکشید وکلی مطالب برای ماروی سایت میذارید تامااستفاده کنیم نهایت تشکروقدردانی روازشما دارم.
همیشه ازبچگی آرزو داشتم که هیچ فردی برای دیگری بدی نخواد تاچه برسه به …….
ایکاش ازهمان کودکی توی جامعه حرفهای زیباوقشنگ میشنیدیم
درسته که درمحیط خونه پدرومادرم باعشق اخلاقیات ورفتارروبهمون یاددادن ولی وقتی توی جامعه می اومدیم دچاردوگانگی میشدیم وحالاکه به سن ۵۰سالگی رسیدم به شکرانه پروردگار عشق ومحبت برام پررنگ تر شده چون پی به واقعیات بردم وهمیشه سعی میکنم رفتارواخلاق ناشایست روازخودم دور کنم وهمیشه به فرزندان وخانواده هم میگم.جونم براتون بگه که بعدازرفتن پدرعزیزم به آغوش پروردگارهرلحظه تمام رفتارم روهمانطور که پدرم بامهرومحبت به دیگران انجام میداد انجام میدم وچقدرلذت بخش وزیباست وهروقت ذهنیات منفی روازخودم دور میکنم خیلی خوشحالم.استادعزیزدوست دارم صحبتهایی که همیشه بین من وپدرومادرم درطول روز ردوبدل میشد روبرای دوستان عزیزم بگم زمانی که پدرم درقیدحیاط بودند
وقتی واردمنزل میشدم می گفتم سلام پدرعزیزم سلام بابای من دلبرم سلام وهمینطوربه مادرعزیزم که خداوند بهشون سلامتی بده وایشون جواب میدادند سلام بابا
انگارخداوندتمام زیباییهارو به من میداد ودیگه ازاین دنیا چیزی نمی خواستم
همیشه بی ریا بدون هیچ توقعی ازشون بغلش میکردم وقوربون صدقش می رفتم
.استادعزیز خوب معلومه یک سری پیش فرضهای منفی درمورد مردم وکشورآمریکاداشتم واون هم ازطریق رسانه های داخلی ولی زیاد برای من قوی نبودند .تنهاپیش فرضی که درموردآمریکا برای من اثرگذار بوده که آمریکاییها سرخپوستهارو میکشتندوسیاه پوستهارو به بردگی میگرفتند اونم بخاطراینکه تلویزیون ایران کلی فیلمهایی بااین موضوع نشون میدادوهمیشه بعدازدیدن این فیلمها حالم بد میشدومادرعزیزم بهمون میگفت بلند شودختراین فیلمهای مسخره رونگاه نکن اینا دارن رومغزشما کارمیکنن.
استادگرامی اززمانی که باشما ونحوه کاروآموزشتون آشنا شدم ۱۸۰ درجه بسیاری ازمسائل منفی بنده حل شدواینکه خدارا شکر وسپاسگزارم ودنبال کردن روزانه سریالهاومطالب شما برام خیلی مهمه واگه یک روزنتونم اینها رو دنبال کنم روزبعدباولع میرم سراغشون .
همه توی اداره شمارو ازطریق صفحه نمایشگر سیستم کامپیوترمن میشناسن ومیگن اه داری عباس منش نگاه میکنی ؟
هیچ وقت دوست نداشتم ودوست ندارم ذهنم رو درگیر منفیات سیاسی واجتماعی و….بکنم چون اعتقاددارم همه جهان درحال عشق ورزیدنه ونبایدبا افکارمنفی اونهارو ازخودمون دورکنیم ونباید دورادور درمورد انسانهای دیگه که درجای جای کره زمین زندگی میکنند قضاوت کنیم ماحق قضاوت دیگرانسانها رونداریم .امیدوارم خداوند مهربان به ماکمک کنه که ازشرتمام اخلاقیات ورفتاری که درخور ولایقمان نیست دورشویم
آمین
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته نازنین
و همه دوستانم
جواب سوال:
✍🏻استاد من هرچقدر شمارو بیشتر بشناسم، آمریکارو بهتر میشناسم چون نماد آدمی هستید که با خودش در صلحه و همه چیز زندگیش سرجاشه و درسته دقیقا مثل آمریکایی که برامون مستند کردید.
✍🏻وقتی فکر کردم به این قضیه دیدم از وقتی یادم میاد از اول دبستان مجبور بودیم بریم شعار بدیم مرگ بر آمریکاحتی بدون اینکه دلیل خاصی بهمون بگن
یعنی پیش فرض ذهنی من دشمن مساوی با آمریکا
میگفتن آمریکا به همه کشورها تجاوز میکنه حق همه رو خورده همه درگیری و فساد و بدبختی ها زیر سر آمریکاس و ما به راحتی ذهنمون با این حرفها برنامه ریزی شد
با افتخار کردن به آتیش زدن پرچم یه کشور دیگه
هرچقدر گذشت بیشتر به ما خوروندن که همه چی تو آمریکا بده،اونجا همه دارن مشروب میخورن و بی بندبارن، آمریکا منبع همه فسادهاس، آمریکا عامل همه جنگ و خونریزی هاس و هزاران باور مخرب و شاید چون ماها هم میخواستیم یکی رو عامل بدبختی خودمون بدونیم و بگیم آره اگه اون به ما ظلم نمیکرد ما مشکلی نداشتیم باور کردیم چون این راحت ترین کار بود.
✍🏻من همیشه فکر میکردم کسی که حجاب داشته باشه نمیتونه اونجا زندگی کنه چون از یکی از اقوام شنیده بودم یه خانم باحجاب رو توی خیابون گرفتن و به زور حجابشو از سرش برداشتن و گفتن اینجا حق نداری از این حرکتا بزنی و حجاب بی حجاب
و البته این باور در مورد حجاب از مادرم به من منتقل شده که اگه حجابتو رعایت نکنی دیگه میری جهنم و کارت تمومه و منم که روی حجابم حساس نیستم خیلی برام سخت بود این جور زندگی کردن و داشت به من احساس گناه میداد
ولی وقتی توی سریال سفر به دور آمریکا و البته زندگی در بهشت دیدم که با حجاب و آزاد حتی لب ساحل میتونه خودش انتخاب کنه و کسی به کسی کاری نداره واقعا تحسین کردم و ذهنیتم عوض شد،
اونجایی پیش فرض ذهنی من شروع به تغییر کرد که کشور و مردم آمریکا رو از دوربین شما دیدم
از اون افرادی فنی که میان پرادایس برای انجام کاری و بدون ناظر با تعهد و اصول کارشون رو درست انجام میدن
مثل لری که حتی اگه خودتون نباشید میاد کارارو براتون انجام میده
از اون افرادی که توی هر حالتی که دوربین میره روی صورتشون بهت لبخند میزنن اینقدر که با خودشون در صلح اند
و اینکه هر کسی مسئول زندگی خودشه و به بچه هاشون اعتماد به نفس میدن
پیش فرض ذهنی من این بود که رابطه خوبی که شکل نمیگیره بلکه همش خوش گذرانی و دو روزه س اصلا خانواده و متعهد بودن برام قابل هضم نبود
که البته اول با دیدن زندگی عاشقانه استاد و مریم جان خیلی از باورهای منفیم خورد شد و باور کردم که زندگی با عشقم میشه که اینم بخاطر تجارب خودم بود و اینکه روابط با کیفیت زیاد پایدار نیست و همه چی زودگذره وقتی دوستان شما رو دیدم و خانواده و عشق و لذت و آرامش یعنی میخوام بگم همه چی باهم میشه ذهنم سوت کشید
✍🏻باور من این بود که اگه ثروتمند بشی هرجایی از جهان میتونی خوب زندگی کنی حتی آمریکا
ولی نمیدونستم اگه باورهام داغون باشه ثروتمند که نمیشم هیچ به جای خوبم هدایت نمیشم که اگرم بشم با شرایط بد اون نقطه روبه رو میشم
استاد
شما نماد عشق شدید
نماد صلح و دوستی
نماد اراده و پشتکار
نماد زیبایی درون و بیرون
نماد ثروت و خدا
نماد سلامتی و شادابی
و به آمریکا که منبع همه این نمادهاست هدایت شدید
و دارید به ما آمریکای واقعی رو نشون میدید
که زیبایی هاش بی نهایته
اون مردم شاد و پر انرژی
اون شهرها و خیابون های تمیز
اون آزادی و آرامش خاطر
اون همه فراوانی و نعمت
اون مناطق سرسبز و تفریحی
اون جاده های پهن و خلوت
اون همه ماشین با کیفیت
اون همه خونه ویلایی و بی نظیر
اون هوای فوق العاده
و هزاران نعمت و ثروت دیگه که پایانی ندارن.
استاد آرزوی من حرکت کردن در مسیر ساختن باورهای درست و هدایت به جاهای درست
و البته اومدن به آمریکاست.
💚استاد سپاسگزارم که با خوب زندگی کردنتون جهان رو برای من و هزاران نفر دیگه قشنگ تر کردید.
سلام به استادگرامی ودوستان عزیز
انچه را که من درمورد امریکا وفرهنگ این سرزمین می دانستم وباور داشتم این بود که غارتگری وچپاول وقتل وکشتار مردم بیگناه از خصوصیات بارز این کشور هست.خیابانهای امریکا مملو از سیاهی وچاقوکشی واسلحه هست. اصلا باور نمی کردم که سرسبزی ونعمت وزیباییها درامریکا موج بزندولی می دانستم هر جنس خوب ازوسایل گرفته تا داروهادر امریکاست حتی تعجب می کردم بهترین خلبانهای جنگ تحمیلی ودانشمندان هسته ای ما درانجا تحصیل کرده اند.ولی بدجنسی وخود برتر بینی را درامریکا باور کرده بودم.هیچ وقت حتی درمخیله ام این احساس وجودنداشت که به امریکا سفر کنم اصلا فکرش روهم نمی کردم اینهمه زیبایی وارامش درانجا باشدبهترین امکانات برای زندگی
اما درکشور خودم میبینم که حاضرند برای رسیدن به خواسته هایشان چقدر حقوق یکدیگر را پایمال کنندوصداقت ودرستکاری را زیر پایشان له کنند.اری برای خرید دیگر خیلی کم به حرف مغازه دار اعتماد می کنم.چقدر سخن دروغ وقسم ناحق شنیده ایم ونام خودرا مسلمان وشیعه گذاشته ایم متاسفانه از مسلمانی وعمل به قران تنها نام ان رایدک می کشیم
این دروغگوییها وعدم صداقت ونداشتن اعتماد به یکدیگر وخودخواهیهاوعدم رعایت حقوق دربین مردم باعث سلب نعمتها ازما شده ولی میبینم درکشوری که ما ان را باعث همه بدبختیها یمان میدانیم از در ودیوار نعمت ورحمت خداوند ریزش دارد ومن اینجا درکشورم سالیان سال فرزندانم از نعمت باران وبرف حسابی بی بهره اندچرا
ایا امریکا مقصراست که خشکسالی وکمبوداب وباران برما نازل است
پیش از اینکه امریکارا مقصر بدانیم به خودمان نظر کنیم ایا باهم صداقت داریم
ایانسبت به یکدیگرمهربانیم یا مدام میخواهیم یکدیگر را تخریب کنیم مسلم است که بااین کارها به جایی نمی رسیم وازالطاف بیکران الهی بیبهره می شویم.
براستی که نظرم تاحدودی عوض شده واین هم بخاطر باورهای غلطی که از دوران مدرسه ودانشگاه ورسانه ها وداستانهادر وجودمان ریشه دوانیده
من امریکا را جزیی ازعالم هستی می دانم که جایی بسیار زیبا ودارای مردمانی متمکن ومهربان است وجایی زیبا ودوست داشتنی برای اینکه در اینده بتوانم به انجاسفرکنم
به نامِ خدایِ وهاب.
سلااااام به استادِ عزیزمممم و مریم جانِ شایسته.
استادِ عزیزم اولش تصمیمِ قطعی نگرفته بودم که رویِ این فایل دیدگاه بنویسم.یکیش به خاطرِ اینکه استاد جون همه ی بچه ها که همه ی دیدگاه هارو نمیخونن که بشه به همه عادلانه رای داده بشه.و اینکه یه سری از بچه ها خیلی وقته که توو سایت هستن و مشغولِ دیدگاه نوشتن و خداروشکر شناخته شدن و خیلی خیلی راحتتر از خیلیایِ دیگه بهشون رای داده میشه.وگرنه که من چند تا دیدگاهی که خوندم از وسطِ دیدگاه ها پی به پر مغز بودنِ دیدگاه هایی بردم که مشخص بود که توسطِ بچه ها خونده نشده و بنابراین رای هم بهشون داده نشده.
خلاصه…استاد جون من با خوندنِ بعضی از دیدگاه ها متوجه شدم که بچه ها اومدن ایران رو با آمریکا اکثرا طبقِ تجاربِ خودشون مقایسه کردن که تا جایی که من متوجه شدم سوالِ شما این بود که نظرمون در قبل از سفر به دورِ آمریکا و زندگی در بهشت از آمریکا چی بوده و الان چیه؟
استاد من خیلی فکر کردم و یادم اومد که اصلا خونواده ی من تا به حال نشده که از آمریکا بدگویی کرده باشن.چیزایی که یادم میاد بیشتر از موقعِ مدرسه رفتنم بود و شعارِ مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسراییل.و سوزوندنِ یه پارچه که اسمش پرچم بود و رد شدن از رویِ اون پارچه و پا زدن به اون پرچم.استاد دخترِ من ۱۱ سالشه و هیچوقت از رویِ پرچم رد نشده و هیچوقت شعارِ مرگ بر آمریکا نگفته.اینم فقط آگاهانه از سمتِ خودش بوده و من ازش یاد میگیرم.
استاد یادِ مصاحبه ی شما با استاد شعبانعلی افتادم که ایشون گفتن که عواملِ بیرونی تأثیرگذار هستن و البته فقط میتونن مسیرِ مارو کندتر یا تندتر بکنن.به نظرم آمریکا هم به همین شکله که دولت میشه عواملِ بیرونیه مردم و مردم میشن عواملِ بیرونیِ دولت که مکملِ هم هستن.من توو سفر به دورِ آمریکا و زندگی در بهشت فهمیدم که هم دولت به پاکیزگی و رشدِ کشور و درجه ۱ بودنش اهمیت میده و تلاش میکنه و بیشتر از اون خودِ مردم خیلی عالی رعایت میکنن.و به نظرِ من دومین گزینه که مردم هستن بیشترین تاثیر بر جامعه و کشور رو دارن.اینکه مردم همیشه خونه و اطرافِ خونه و محله شون رو خیلی تمیز نگه میدارن.مثلا یادِ خونتون که ۸ اتاقی بود افتادم که قانونِ اون محل این بود که چمن ها باید همیشه مرتب بود و ماشینِ بزرگ نباید اونجا میومد وگرنه جریمه داره.شاید این جریمه هم تاثیر داشته و یواش یواش باعث شده که قانونمند بودن تبدیل به فرهنگِ مردم بشه.و من در این مورد برمیگردم به کشورم که تنها جریمه ای که وجود داره واسه راننده هایِ متخلفه.شاید اگه مارو هم جریمه میکردن الان کشورمون خیلی تمیزتر و قانومندتر بود.که الان که بیشتر فکر میکنم متوجه میشم که شاید باید قدردان باشیم که جریمه نمیشیم و باید خودآگاه اطرافمون رو تمیز نگه داریم.استاد من اصلا نمیدونستم که آزادی یعنی چی.و فقط از آزادی بی حجاب بودن رو فهمیده بودم.اما از وقتیکه از طریقِ سفر به دورِ آمریکا و زندگی در بهشت با آمریکا آشنا شدم متوجه شدم که آزادی یعنی اینکه من چی دوست دارم.و من میتونم انتخاب کنم که نسبت به علایقم کجایِ آمریکا زندگی کنم.استادِ عزیزم من از شما اینو یاد گرفتم ته همه چی فرکانس و مدارِ منه.اگه من به زیباییها توجه کنم قطعا به جایی هدایت میشم که پر از زیباییه حتی توو کشورِ خودم.همونطور که شما اگر همین الان تصمیم بگیرین که توو ایران زندگی کنین قطعا به جایی هدایت میشین که هرچیزی رو که شما میخواین رو با کیفیتِ بالا داشته باشه.جایی که شاید هیچ کدوم از ما تا حالا ندیدیم و نشنیدیم.فقط طبقِ مدار و فرکانسمون.حتی مطمئنم که به خاطرِ مدارِ شما قانونِ اون محل عوض میشه و اینو خدا براتون انجام میده طبقِ مدارتون.و اینکه حتی توو آمریکا اگر به نازیباییها توجه میکردین حتما و قطعا به جایِ نازیبایِ آمریکا هدایت میشدین و اون میشد پیش فرضِ شما از آمریکا.من آمریکا رو طبقِ مدار و توجهِ شما،کشوری قدرتمند و سرسبز دیدم و مردمش به راحتی تفریح میکنن.با هر آدمی راحت ارتباط برقرار میکنن بدونِ هیچ پیش فرضی.
استاد من تنها چیزِ بزرگی که از دیدنِ سفر به دورِ آمریکا و زندگی در بهشت توو ذهنم عوض شد و برام حل شد اینه که مردمِ آمریکا خیلی خیلی به خانواده علاقه دارن و داشتنِ خانواده براشون اهمیتِ بالایی داره و برام خیلی جالب بود که فرزندانِ زیادی دارن و با تفاوتِ سنیِ پایین.که من توو کشورم داشتنِ فرزندِ زیاد بی کلاسی محسوب میشه.
من آمریکا رو بسیار قدرتمند دیدم.من مردمِ آمریکا رو بسیار مهربون و بسیار با مسئولیت و مستقل دیدم.
البته استادِ عزیزم شما خیلی وقته که ایران نیومدین.و من از وقتیکه با شما چشمام باز شده متوجهه رشدِ کشورم شدم.و بگم که واقعا مردمم خیلی عالی رشد کردن و فرهنگاشون و قانومند بودنشون خیلی خیلی بهتر شده و رو به بهبودیِ عالی هست خداروشکر.و شاید این به خاطرِ دیدِ منم هست که اینارو ببینم.استاد هر چی که بیشتر فکر میکنم متوجه میشم که واقعا همه چی مداره.توو دیدگاهِ بچه ها خوندم که همسایه ی خوب توو ایران ندیدن در حالی که همسایه هایِ من خیلی خوبن و اصلا منو نمیشناسن.یا اینکه خوندم که مردایِ ایرانی وقتی که خانوم هاشون بچه به دنیا میارن و هیکلشون خراب میشه میرن سراغِ یه خانومِ بهتر.اما همسرِ من عاشقانه منو دوست داره و من اصلا خوش هیکل نیستم و برایِ جذب کردنش کاری نمیکنم و هر روز هم بهتر میشه خداروشکر.
استاد من اینو ازتون یاد گرفتم که واقعا واقعا باید به زیباییها توجه کرد.چه توو آدما چه توو زندگی و طبیعت و….. که در نهایت به زیباییهایِ بیشتری هدایت میشیم.من اینجوری نگاه میکنم که همه ی ما آدم ها یکی هستیم و مرزها و کشورها رو ما آدما به وجود آوردیم و من با یه آمریکایی هیچ فرقی ندارم و فقط باید دیدم رو عوض کنم تا اونی بشه که من میخوام.
من با دیدنِ سفر به دورِ آمریکا و زندگی در بهشت اینو فهمیدم که هیچ کسی رو قضاوت نکنم و به هیچ کس بدبین نباشم و همه رو دوست داشته باشم.
من اینو فهمیدم که اگه کشورمو دوست نداشته باشم و اگه ازش فرار کنم و برم آمریکا حتما نازیباییهارو تجربه میکنم.
استاد جان یادِ اون آقایی افتادم که اولش بداخلاقی میکرد و شما انقدرررررر مدارتون بالا بود و فرکانسِ عالی فرستادین و واقعا همه رو دوست دارین و به همه عشق میورزین که اون آقا برایِ شما چند تا شیشه ترشی هم هدیه آورد و اینو شما ساختین.چون هیچ پیش فرضی از اون بنده ی خدا نداشتین.
من اینو فهمیدم که مردم خیلی با خودشون در صلح هستن و در لحظه لذت میبرن.
من اینو فهمیدم که میتونم توو این دنیایِ به این بزرگی خواسته هایِ خیلی زیادی داشته باشم و با توجه به اون خواسته ها هدایت بشم به سمتشون.و اینو مدیونِ مریم جانِ عزیزم هستم که با چشماشون این صحنه هارو برایِ ما ضبط و ثبت کردن.
من با این سریالها و با این فایلها کلی دید و ذهنم رشد کرده و باز شده و باورهام خیلی خوب داره عوض یا ساخته میشه.خداروشکر.
من اینو فهمیدم که میشه یه زندگیِ خیلی عاااالی و با کیفیتِ عااااالی و با امکاناتِ عاااالی رو تجربه کرد.
من اینو فهمیدم که کشورِ آمریکا پیشرفتش واقعا چشمگیره و هر کس هر جا و در هر سِمتی هست مسئولیتش رو به نحوِ احسنت و آن تایم و عاااالی انجام میده.کشورِ آمریکا توو خیلییییییی سطح ها مقامِ اول رو داره.مثلا توو فروشگاهیِ عاااالی.بسته بندی هایِ عاااالی.ارسالِ عاااالیِ اجناس.و داشتن همه چیز برایِ هر سلیقه ای.و کیفیتِ خیلیییی بالایِ اجناس و ابزارشون.امنیتِ خیلییییی بالایِ کشور که اگر ماهها سفارشاتت پشتِ درِ خونت بمونن هیچکس به اونا دست نمیزنه.و خیلییییی چیزایِ دیگه.و واقعا تحسینشون میکنم.
من اینو فهمیدم که اگر همه زو یه تیکه ای از خدا ببینم قطعا قلبشون لمس میشه و اون وجهِ مهربونشون واسه من نمایان میشه.و همه ی این دیدم رو مدیونِ شما هستم و از خدا سپاسگزارم که بهترین بندگانش رو به من هدیه کرده.
در آخر هم استادِ عزیزم و مریم جانِ عزیزم واقعا واقعا با تمامِ وجودم ازتون سپاسگزارم.
عاشقانه دوسِتون داااااارم.
😘😘😘❤❤❤
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام بر استاد عزیز و بانو شایسته مهربان
قبل از آشنایی با شما استاد عزیز کمتر از آمریکا میشنیدم اما همون کمترها یه احساس بدی نسبت به آمریکا داشتم و این احساس بد و افکار بد از تلویزیون بود از اخبارهایی که پدرم همیشه درحال نگاه کردن اخبار بوده
و واقعا درمورد بنیان خانواده فکر میکردم که کاملا بدون هیچ تعهدی ازدواج میکنن یا دوست میشن و اکثر بچه ها بی پدر ومادر و رها هستند و این بخاطر فیلم های پورن بود .
درمورد روابط اجتماعی دیدگاهم این بود که همه در حال ادیت و آزار هم هستند و آرامش کمتری دارند واقعا تعجب میکنم اینا از کجا اومدن تو ذهن و دیدگاهم
درمورد امنیت اجتماعی خب معمولا شنیده بودیم که نژاد پرستی بیداد میکنه و همه با هم درگیرن مخصوصا با سیاه پوستان یا مردم ایران که اینم با فیلم سریالی ریشه ها که شاید 10 قسمت همیشه تو تلویزیون تکار میشد .
فکر میکردم تو خیابون جلو انزار مردم هر کاری میکنن و روابط نامشروع بیش از حد معموله یا واقعا دخترانشون همه فاحشه ان واقعا الان خجالت میکشم که اینارو میگم
طبیعت امریکارو هم که خب فکر میکردیم همش خاکه و کمتر جایی سرسبزی داره فقط امازون یادمه و اونم که ماله امریکا اختصاصش نمیدادم
آزادی مذهبی تو آمریکارو راستش هیچ نظری درموردش نداشتم چون دیدگاهای بالا جایی واسه مذهب و خدا نمیذاشت و فقط میگفتم یهودی ان دیگه خخخ
اما کسب و کارشون خب میدونستم هر چی کار خوبه ماله آمریکاست حالا از دارو بگیر تا فضا
به صداقتشون فکر نمیکردم چون اصلا ندیده بودم یه آمریکایی
اما بعد از سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا که حتی الان فکر میکنم همه خیابوناشو با استیت پارکاش رو میشناسم ایالتاش و جاه های گردشیش رو میشناسم
عشق بین پدر ومادر بچه ها و بازی بین پدر مادر و بچه تو خانواده از سریال زندگی در بهشت و شادی مردم
سپاسگزاری مردم عزیز آمریکا .عشق محبتی که به همه دارن
تو یه قسمتی که رفتین جایی که همه آزادن و یه گروهی از انجیل و تورات دعوت میکردن مردم رو به خداپرستی و آزادی از این بهتر من جایی ندیدم .وظیف شناسیشون تو کارشون صداقتشون تو زندگی مثلا تو سرویس آر وی یا خرید تراکتور و خب جاهای زیادی که دیدم تو این سریالها .
احترام به نعمت های خداوند تمیز بودن کشورشون .تعطیلی هفتگی برای سپاسگزاری از خداوند
طبیعت زیبای پارادایس و سرسبزی آمریکای زیبا تو سفر به دور آمریکا
فرزندای زیاد و همکاری خانوادگی تو بنیان خانواده
ثروت بینهایت این کشور که شغل هر کس ماله خودشه و به بهترین شکل کارشون رو انجام میدن
امکاناتی که فراهم میکنن برای مردم مثل گذاشتن یخچال های بزرگ برای تفریح و اسکیت روی یخ تو پارک اونم رایگان
یا استاد با مریم بانو رفتین جلوی یه اداره که پنجاه متری فاصله داشتین یه وسیله هایی گذاشته بودن که شمارو ببرن جلو در اداره
فضای سبز و پارک هایی به بزرگی شهر برای مردم کشورشون و امکانات آروی و ووو هزران امکانات دیگه
ما که از بهشت زمینی بهتر از آمریکا ندیدیم
مردمانی سپاسگزار و خونگرم و شاد .
مردمانی سرشار از احترام .مردمانی وظیفه شناس عاشق هم با هر رنگ و نژادی
سپاسگزار شما استاد عزیز وبانو شایسته برای این سریالها هستیم که یاد بگیریم با پیش فرض های قبل
آگاهی در مورد چیزی حتی فکرم نکنیم .
خداروشکر که تونستم کامنت بذارم
سلام
مهدی صادقی هستم
استاد و خانم شایسته خیلی دوستون دارم و خیلی خوشحالم که خداوند من رو با همچین افرادی آشنا کرد.
حدود ۲ ماهی هست هیچ کامنتی ننوشتم ولی یه حسی بهم میگفتم بنویس و من مینویسم
راستی من نوشته بودم که ۱.۵ میلیون توی ماه خرداد میخوام و خیلی جالب به این صفحه هدایت شدم که نوشته بود ما مسابقه با جایزه ۱.۵ میلیونی داریم و فهمیدم که این یک نشانه است، قانون داره جواب میده 🤗
کم کم دارم باور میکنم که همه چی باوره
اگر بخوام کل صحبت های استاد رو تو یه جمله بگم اون جمله این هست که “همه چی باور است” همین!
موضوع: ارتباط بین باور های مثبت و محدود با ورودی های ذهن ما و باور های ما قبل از دیدن سریال سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت
قبل از دیدن این دو سریال من میگفتم آمریکا
کشوری هست که مردم بی رحمی داره و همه ادم های بدی هستن و مردم با تفنگ به صورت عادی همدیگرو میکشن و این کشتنه خیلی عادی هست و اصلا کشور خوبی نیست.
خانواده هاشون بی ریشه هستن همه اهل رابطه های نامشروع هستن که میگفتم فقط ما مسلمونا وارد بهشت خدا میشیم و آمریکایی ها و هر کشور غیر مسلمان با کله میره توی جهنم (این باور دیگه تهش بود 😂)
از نظر طبیعت که میگفتم سالی یکبار بارون نمی باره 😂😂😂 و بعد از دیدن آب و هوا خیلی تعجب کردم که پارادایس استاد کلا دیگه …….
و حتی پسر خالم میگفت به بابام چندتا از عکس های امریکا نشون دادم و باباش گفته بود که آمریکا همش جنگه و خشکسالی و این طبیعت زیبا نمیتونه مال آمریکا باشه.
خلاصه بخوام بگم در تمامی موارد از نظر طبیعت ، نژاد پرستی ، آب و هوا، مذهب ، خانواده و… توی ذهنم بخاطر ورودی های نامناسب باور های خیلی بدی داشتم که برنامه های استاد مثل یک ویرانگر، باور های پوسیده رو نابود کرد.
باید یقین داشت که باور ها رو ورودی ها میسازن و استاد خیلی تاکید دارن مراقب ورودی هاتون باشید و نگرشی که ما، داریم چه در مورد آمریکا یا هر جنبه در داخل زندگیمون به
ورودی هامون مربوط میشه من باور هام در مورد آمریکا مشکل داشت چون پای تلویزون بودم چون اخبار دروغ و تمرکز بر نکات منفی رو دنبال میکردم و مدرسه و معلمیون هم که کلا ضد آمریکا بودن چون خود معلمین مدرسه ، خانواده ها ، افراد بیشترین ورودی هاشون با تلویزیون و اخبار بود که این روند با اومدن تلگرام به کانال های اخبار و منفی کشیده شد و افراد توی تمام رسانه ها دنبال اخبار منفی هستن و اصلا به ورودی هاشون توجه ندارن و بعد شاکی میشن از همه چی، در مورد نعمت هاشون نابینا میشن، سلامتیشون رو از دست میدن و به خداوند میگن این چه زندگیه که ما داریم.
ریشه همه این باور های محدود از این تلویزیون و اخبار شکل گرفته بود که الان به لطف خداوند به دلیل اینکه باور دار تلویزیون و اخبار با ورودی های منفی باور های محدود میسازن برای همیشه از زندگیم حذفشون کردم.
من وقتی با برنامه های عباسمنش آشنا شدم نه تنها سریال سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت دیدم این مردم آمریکا چقدر خوبن چقدر مهربون و وقتی استاد با اونا حرف میزد اونا چقدر خوش برخورد پاسخ میدادن و خیلی خوش اخلاق بودن ولی من به دلیل ورودی های نامناسب باور های خیلی بدی در مورد آمریکا داشتم و با دیدن این سریال ها و برنامه های استاد
یکی از آرزو هام اینه که توی آمریکا زندگی کنم و به امید اینکه با دوستان همگی توی پارادایس جمع بشیم 🇱🇷
من باور دارم که برنده مسابقه میشم پس برنده میشم.
سلام چقدر زیباست چقدر اینجا همه شکروشکرستان است خدایا هزاران بار شکرت
من به حقیقت اینقدر ازاین دوسریال درس گرفتم که اگربنویسم حتما کتابچه خواهد بود اما میخواهم ازایالت متحده لرستان 😂سلامی خدمت استاد عزیز وخانم شایسته خوش قلم داشته وبگویم که جدای ازاستاد عزیز ومحصولات که رکن این خانواده هستندخانم شایسته عزیز وفایلهای دانلودی،سریال دور آمریکا وسریال بهشت ،این خانه را بهشتر کردند گل بود به سبزه آراسته بود سریال آمریکا کارگاه عملی بود هدایت عملی بود توحید عملی بود سریال بهشت؛کارگاهی بود که فریاد میزد زندگی ساده است مخصوصا وقتی “درون بچه عزیز”اومد من معنای فراوانی نعمت دیدم این پنج گنج برای خودشان هرکدام شاهکاربودند ویه چیز دیگه که ازشما دونفر آموختم این بود که هرروز کمی بهتر هرروز رفتن دردل ناشناختها ،تمام این پنج گنج ،حرکت به سمت نوربود عشق بود شکروشور وشوق وانرژی پرغلیانی از این پنج گنج واز این پنج کوزه فوران میکرد ازاین پنج گنج شرابی تراوش میشد که آدم باخوندن یک کامنتش مست روزانه میشد درصبح واون روز بازیبایی زندگی میکردم ولذت میبردم مثل الان که پراز عشقم پرازاحساس خوبم پرازشادیم وبه زندگی میگویم سلام
ثروتی بالاتر ازاین حال خوب نیست
خدایا شکرت هزاران بار به خاطر این سفره پهن شده پرازعشق وتوحید وثروت و….همه زیبایی های جهان درخانواده صمیمی عباسمنش 💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💚💚💚💚💚😘😘😘😘😘😘