https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/06/abasmanesh-3.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-06-10 09:13:132021-06-21 01:12:31سریال زندگی در بهشت | قسمت 175
115نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام استاد عزیزم سلام خانوم شایسته سلام بچهای زندگی در بهشت
چقد ذوق کردم از دیدن این قسمت سریال زندگی در بهشت
همش زیبایی بودو زیباییو زیبایی😍
چقدر ذوق کردم از دیدم این که استارت ساخت سوله رو زدین آخه من کارم همینه، کاری که یکسال پیش با ورود به این سایت و مسیر زیبا بهش هدایت شدم ،کاری که رویاییه من بود تو تموم سالهای زندگیم و به لطف درک قوانین و این مسیر زیبا بهش هدایت شدم،هر روز خدارو شکر میکنم ،هر روز خداروشکر میکنم به خاطر درک و هدایتم به این میسیر و بیشتر از اون اینکه همون روزای اول هدایت شدم به این سایت مقدس و با مطالبش زندگیمو ساختم
چقد ذوق میکنم از دیدن مرغو خروسا از رابطه قشنگی که بین شما و اونا هست ،به خودم میگم ببین وقتی انرژی و مدارت بالا باشه حتی مرغو خروسا هم این انرژی رو دریافت میکنن😁
خیلی خوشحال شدم و ذوق زده از اینکه استارت ساخت سوله رو زدین و ممنون میشم از اینکه از روند ساختش همونطور که از تک تک لحظات زندگی در پردایس فیلم برداری میکنین و ما لذت میبریم از ساخت سوله هم فیلم برداری کنید،و چقد نشونه بزرگی بود برای من که چند روزه در شرف گرفتن پروژه حدیدمم و از خدا هدایت و نشونه خواسته بودم و چقد به موقع بود این فایل و هدایتم،ازتون ممنون استاد عزیز بابت پدید آوردن این گنج مقدس(سایت)❤️😘😍
یادمه روزی که وارد این مسیر شدم یه جورایی به ته ناامیدی رسیده بودم
روزای اول اصلا نمیتونستم باور کنم فقط میگفتم اصلا هیچی مهم نیست ،همین که احساسم خوبه واسم کافیه،با اولین فایلی که از استاد دیدم فقط اشک میریختمو میگفتم خدایا شکرت من گنج پیدا کردم،صب بیدار میشدم تا شب که میخوابیدم فقط تو سایت بودمو فایل میدید مو مینوشتمو میخوندم،اما آروم آروم انگار درونم نفوذ کردو امید توی دلم زنده شد،زندگی که الان دارم تجربه میکنم و کاملا واسم بدیهیو طبیعیه اگه کسی یه سال قبل درموردش باهام حرف میزد بهش میگفتم توهم زدی،اما من الان دارم تجربش میکنم
استاد ازت ممنونم،خداروشکر میکنم بابت اینکه منو هدایت کرد به سمت شما ،من هر روز از خدا بابت حضور شما روی این زمین تشکر میکنم❤️
چقدر خوبه که دنیا انقدر ، زیبایی، امکانات داره ، آدم های خلاقی که دنیا رو هیجان انگیز کردن و امید برای زندگی و تجربه های جدید رو فراهم میکنند.چقدر همبرگرهای باحالی دلم خواست که آخه😅
گرسنه ام شد به خداا😁😁
الهی شکر که این فرصت های خوب و عالی برای همه می تونه باشه.
خدایا شکرت که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان سیال بهشت همراه بشم و از آگاهی های نابش برخوردار
خدایا از تو یاری میخوام که بتونم از لحظه به لحظه این فایل استفاده کنم برای تغییر و رشد و پیشرفت خودم چرا که جهان تو لحظه به لحظه در حال پیشرفته
منم سلام میکنم به شما مریم جان عزیز که همیشه دوربین به دست در حال ضبط رویدادها و اتفاق های مثبت و خوب هستین و خبرش رو هم به دیگران میدین و اینجوری با گسترش شادی در بین همسفران سایت به گسترش شادی در جهان و به تبع اون جذب وقایع خوب کمک میکنین بر خلاف خیلی از گزارشگرها و دوربین به دست هایی که کارشون پخش و گسترش وقایع نا مناسبه
باز هم لری عزیز .با دیدن لری یاد :
Jack of all trades master of all
می افتم .چقدر این انسان تونسته تجربه کسب کنه که اینقدر مهارت و توانایی در وجودش هست اونم با این سنش .و همین چقدر باور ما رو در مورد کار و کار کردن تغییر میده که هیچ محدودیتی برای کار کردن وجود نداره برخلاف باور رایج در جامعه ی ما که به دنبال این هستن که ی جورایی از زیر کار در برن حتی جوون ها چه برسه به افراد سن بالا. دیدن این آقا خودش ی باور سازیه در مورد شور و شوق داشتن برای زندگی. البته که لری نمونه ای از جامعه ای هستش که که در اون این قبیل افراد زیاد هستن .و وقتی که همچین تفکری وجود داشته باشه طبیعیه که نتیجش بشه پیشرفت و آبادانی
الان میفهمم دلیل آوردن این خاکها و رها کردنشون به زمان خود رو آخه برام سوال بود که چرا از خاک بیرون داره استفاده میشه که سسته ..این خاکها در اثر اون بارونهای مداوم به ثبات رسیدن درست مثل اون چیزی که استاد در مورد فرکانس ها میگن. اینقدر این خاک ها موندن و بارون خوردن و سفت شدن که دیگه الان محکم هستن و و میشه روشون بنایی محکم رو درست کرد. درست مثل افکار ما که وقتی که به اندازه ی کافی تکرار بشن باعث میشن باورهای قدرتمندی شکل بگیرن که میشه بهشون تکیه کرد و پیش رفت
استاد اونهمه به طول کشیدن این پروسه دلیلش این بود. دلیلش این بود که محکم کاری ها انجام بشه چیزی که برای شما شاید دلیلش مشخص نبود ولی الان دیگه درک کردین این موضوع رو
چقدر اون کلنگ زیباست .تا حالا کلنگ به این ظرافت ندیده بودم .چقدر دسته اش کشیده اس و همین باعث میشه که انرژی کمتری مصرف بشه و کمتر به کمر فشار بیاد .
چقدر اون پرچم های سبز رنگ که برای نشانه گذاری ازشون استفاده میشد رنگشون قشنگ بود
ایول به لری که اینقدر قدرت بدنیش خوبه که راحت با این کلنگ کار میکنه آخه کلگ زدن اونم توی هم چین زمین سفتی واقعا کار سختیه و انرژی زیادی میخواد .از نحوه کلنگ زدن لری کاملا مشخصه که مسلطه به این کار .
چقدر اون بیل دست استاد متفاوت بود با این بیل هایی که من اینجا دیدم چقدر جمع و جور و سطح داخلیشون کشیده است و نازکه جنس فلزشون آدم واقعا دوست داره کار کردن رو باهاشون تجربه کنه از بس که خوشدست و سبک به نظر میرسن .ما اینجا ی بیل داریم که اونقدر کت و کلفته که آدم دستش میگیره رو دستش سنگینی میکنه چه برسه به اینکه تمایلی به کار کردن باهاش داشته باشه .اصلا وسایل اینجا دارن با آدم حرف میزنن انگار مثل آهن ربا جذبه دارن و آدم رو به سمت خودشون میکشن
اما اون تخم مرغ های متنوع من رو یاد حرفهای استاد در مورد تنوع توی جهان انداخت.اینکه جهان سرشار از تنوعه و همین گوناگونی ها باعث پیشرفت و گسترش جهان میشن .جهان همونطور که به گنی نیاز داره به مرغ و بوقلمون و اردک و خرو هم نیاز داره .تصورش رو بکنید اگه همه تخم ها مثل هم بودن چه میشد !!!واقعا وقتی فکرشو بکنی تازه متوجه میشی که آفریدگار هستی چقدر علیم و حکیمه چیزی که اصلا فکر کردن بهش هم هوش از سر آدم میبره که این خدا چطور این همه چیز رو در نظر گرفته
چقدر زیباست این تخم دو زرده تا حالا تجربه نکرده بودم دیدن تخم بوقلمون دو زرده رو .
و اما جو ناظر پردایس منو یاد فایل های تشخیص اصل از فرع میندازه و انسان هایی که اونقدر به فرع چسبیدن که اصل از یادشون رفته .خدا رو شکر مدتیه هدایت شدم به این فایل ها و به قول مریم جان گنج هایی رو پیدا کردم که تا حالا ازشون خبر نداشتم تا منم هم یادم نره که اصل چیه و فرع کدومه
چقدر مراقبه ها متفاوته یکی با خلوت و تنهایی یکی با خواب نیمروزی .ظاهر امر متفاوته اما اصل یکیه .اصل یکی شدن با خودته و لذت بردن
و باز هم جریان هدایت .هدایتی که توی وجود تک تک موجودات این جهان هست حالا هر کسی با توجه به ویژگیها و شرایط خودش به ی نحوی هدایت میشه اردک ها به زیر پل، بوقلمون ها به زیر ی درخت خاص و الن هم ی گنی . قرار نیست مسیر و مکان هدایت به ی جهت مشابه باشه برای همه اما هدایت همیشه بوده هست و خواهد بود و این همون اصلیه که ما باید باورش کنیم
چه جای قشنگی رو انتخاب کرده این خانم گنی که تا حد زیاد هم استتار شده اس که حیوانات دیگه متوجهش نشن .چه نظمی دارن این تخم ها .چقدر هم شبیه پر خود گنی ها هستن .چه صحنه ی زیبایی رو چشم های من دارن میبینن توی همین ی ذره جا .اون سبزی خوشرنگ شاخه های دور و بر تخم ها که دیگه دل آدم رو میبره
خدایا چه ماشین ها خفنی .چقدر ثروتمندن این مردم آمریکا که کارگرهاشون با همچین ماشین هایی میان سر کار .اونوقت کارگرهای ما با بدترین وسایل میان یا اصلا وسیله ای ندارن .چقدر لباس هاشون شاد و رنگارنگ و تمیزه .و این تصور من رو از ی کارگر بهم میزنه .چقدر مجهزن .خوراکی هم با خودشون آوردن مثل همیشه نوشیدنیشون به راهه .چقدر آرامن و سرشون به کار خودشونه.چقدر وجدان کاری دارن که با نهایت دقت دارن جز به جز کارشون رو انجام میدن و از کار نمیزنن. عجله ای توی کارشون دیده نمیشه
چقدر قوانین توی کشور آمریکا هویداست و همینه که کشورشون هر روز داره پیشرفته تر میشه چون با قوانین پیش میرن. کسی قانون رو دور نمیزنه در اصل کسی خودش رو دور نمیزنه!!!! و در نتیجه جهان هم اون رو دور نمیزنه .و وقتی ی عالمه آدم اینجوری باشن ی کشوری بوجود میاد که که دور زدنی توش وجود نداره
چقدر ایده ی سمپاشی جالب بود با توجه به اینکه چوب توی فلوریدا زیاده و خطر موریانه هم هست تمهیدات لازم در نظر گرفته شده تا از آسیب رسیدن به بناها جلوگیری بشه و همین راز سالم موندن بناها توی آمریکاست مخصوصا بناهای چوبی .یادمه استاد توی چند تا از فایل های بهشت میگفتین که قدمت خونه ها به صد سال هم میرسه
چه خبر خوبی که بوش هاگ هم در زمان مناسب نجات پیدا کرد. همینه که وقتی مسائلی که قادر به حلشون نیستی رو میسپاری به خداوند خودش در زمان مناسب و از مسیری که ما نمیدونیم چیه اون مسائل رو حل میکنه .
با دیدن اون سکشن بندی بتن ریزی یاد حرفهای استاد افتادم در مورد اینکه هدفهای بزرگ رو میشه به قسمت های کوچکتر تقسیم شون کرد و قدم به قدم انجامشون داد اینجوری هم کار راحت تر میشه و هم با دقت بیشتری انجام میشه
ای خدا این جوجه ها چقدر ناز شدن چقدر بزرگ شدن آدم دوست داره بگیرتشون و نازشون کنه یکی از آرزوهای من که با دیدن بهشت تقویت شد داشتن ی باغه که توش هر چند تا مرغ و خروسی که دوست دارم توش نگه داری کنم و از بودن باهاشون لذت ببرم مخصوصا با این تجربه هایی که با دیدن این سریال کسب کردم
ان شا الله که خبرهای خوبی برای هممون دراهه از همه چیز .چقدر این جمله آرام بخشه که ی کسی باشه دور وبرت که دم از خبرهای خوب بزنه و حالت رو خوب کنه .همین شنیدن این جمله حس خوبی به آدم میده
چقدر داستان drive through جالبه که در کمترین و راحت ترین زمان ممکن سرویس دهی میکنن به مشتری .وجالب تر اینکه شماره پلاک رو هم سیو میکنه که دفعات بعد هم شما راحت باشی و هم خودشون خیلی معطل نشن و این یعنی فروش بیشتر
چقدر این مردم آمریکا خوش برخوردن آدم لذت میبره با همچین آدم هایی ارتباط داشته باشه و جالب هم اینه که اکثرا میان سال به بالا هستن توی فروشگاههایی که من تا حالا دیدم اما سرزندگی و شادابی از وجودشون تراوش میکنه
چقدر کشور آمریکا پهناوره که مغازه ها میتونن توی فضای باز خیلی راحت فروششون رو انجام بدن و همین به تقویت باور فراوانی در ما کمک میکنه که ی جاهایی هست روی این کره زمین که اگر لیاقتش رو درخودت ایجاد کنی بدون هیچ محدودیت مکانی میتونی درشون رفت و آمد داشته باشی و لذت ببری و خبری از ترافیک و کمبود جا نیست
چقدر تنوع کسب و کارها توی آمریکا زیاده .من قبل از دیدن سریال بهشت ذهنیت محدودی در مورد کسب و کار داشتم اما هرچی که بیشتر میگذره برا ذهن من کسب و کارهای جدید باورپذیرتر میشن .
استاد نمیدونین با دیدن شما ومریم جان منم چقدر دوست دارم ی همیچین تجربه هایی رو توی ی همچین مکان های سرسبز خوش آب و هوای ثروتمند تجربه کنم با آزادی زمانی و مالی و مکانی در کنار عشقی که خواهد آمد در زمان مناسب . همین الان هم فرکانسش رو با حال خوب به جهان هستی فرستادم
خدایا شکرت که لیزری متمرکز شدم روی لحظه به لحظه این فایل و تهش شد ی فرکانس عالی دقیقا سه ساعت تمرکزم روی نکات مثبت و زیباییها بود و این خودش ی کنترل ذهن ریبا بود
سپاسگزارم استاد عزیزم و مریم جانی که با دیدنت خودم رو تصور میکنم در کنار عشقم
آخه تو هم عزیز دل منی باورت نمیشه نسرین اینقدر دوست دارم یه وقت هایی کنارم بودی و هزار بار بغلت میکردم اصلا من هنوز فایل رو ندیدم چه قدر تو قشنگ مینویسی چه قدر حال آدم رو خوب میکنی به خدا هزار برابر این حال و فرکانس خوبت رو گرفتم
تو لایق بهترین هایی و صد در صد مطمئنم کنار عشقت سال های سال با نهایت عشق رهایی و لذت زندگی تو سپری خواهی کرد مگه میشه آدم اینقدر متعهد باشه اینقدر استمرار داشته باشه اینقدر تو اجرای قوانین جهان هستی ریزبینانه عمل کنه و با تمام وجودش تمرکز کنه به زیباییها نتیجه های عالی نبینه نه خودتم میدونی که اینا مغایر قوانین الهی هست
واقعا در کنار شما دوستان عزیزم خدارو شکر میکنم سپاسگزارش هستم چه جوری از فرسنگها راه دور اینقدر حال آدم رو خوب میکنید قوانین رو دوره میکنید ممنونم دوست خوبم ممنونم نسرین عزیز ومهربان من الهی که بهترین ها نصیبت بشه تو این مسیر توحیدی 🤲
سلام به زیبان جان عزیز من. وقتی میبینی کامنت میذاری خیلی خوشحال میشم که هستی میدونم که داری سخت روی خودت کار میکنی میدونم که تو هم چقدر رهاتر و تسلیم تر شدی و داری پیش میری. آره عزیزم محاله که آدم با قوانین خداوند همراه بشه و نتیجه نگیره. البته خودم میدونم در زمینه ازدواج حتما حتما ترمزهایی دارم اما با توکل برخداوند ادامه میدم تا کشفشون کنم. منم از خداوند بی همتا سپاسگزارم که وقت و انرژیم توی این سایت مقدس و کنار شما دوستان خوبم سپری میشه .ان شا الله که در زمان مناسب و مکان مناسب همدیگه رو ملاقات خواهیم کرد. خوش و خرم باشی عزیزم
آخه تو هم عزیز دل منی و دوست دارم فریاد بزنم که چقددددرررر عااااااااشقتم
میلادی!چقدر؟!
خیلی میخوامت زیبا جونی…. بیشتر از اونچه که تصورشو کنی… و اونقدر برام عزیز و ارزشمندی که باورت هم نمیشه
میلادی یکم آروم تر یواش تر دم گوشم میگفتی که بقیه بو نبرن!! بذار همه بو ببرن ازین رایحه ی دل انگیز عشق الهی… بذار جاری بشه این عشقی که از سیل و سونامی بزرگ الهی حاصل میشه… بذار همه رو بشوره ببره
سلام به روی ماه زیبای دوست داشتنی ام، سلامی از جنس عشق و مهربانی، سلامی از جنس اُنس و الفتی که خدا بین قلوب بنده های مومنش قراره داده تا مومنین به هم نزدیک تر و مجذوب همدیگه بشن… نه بی محلی و بی توجهی که موجب جدایی مکانیکی و سرانجام تفرقه میشه…
آره خانمی! عشق ورزیدن،تحسین کردن،سپاس گزاری و قدردانی کردن لیاقت میخواد ….عُرضه میخواد… اتصال و حال خوب میخاد…. آمادگی میخواد…. هر کسی خودش رو لایق نمیدونه،هرکسی عزت نفسشو نداره…. هر کسی درکش نمیکنه….
و شما بانوی مهربانی ها…
حتماً لیاقتش رو داری که اینجوری بی گدار ، بی محابا و بی پروا، رهای رها از قید و بندی هر باور و دیدگاهی ، عاشقانه و خالصانه از روی اخلاص و محبت بهت عشق میورزم
زیبا جونم خیلی دلم برات تنگ شده… خییییلی… از روزی که آخرین کامنت رو ازت دریافت کردم که چقدر مشتاق و منتظر کامنت گذاشتن و تعامل کردن باهام هستی، من بارها و بارها دلم خواست که واسه کامنت هات کامنت بذارم و باهات گفتگوی بینظیری داشته باشم مثل همیشه ولی….
پرواز بر فرازِ آشیانه ی فاخته…
دیوانه ای از قفس پرید…
رستگاری از زندان انحصاری که زمانی برام بهشت بود ولی برام خیلی کوچیک بود…. میدونی چه حسی داشتم؟؟!!!
حس یه کوسه یا نهنگ در آکواریوم…. این اکواریوم داشت خفم میکرد داشت منو محدود میکرد… جای من اقیانوسه و اونجاست که میتونم آزادانه در ژرفای آب، شنا و غواصی کنم… از یه جایی به بعد به قلبم الهام شد و ندای درونم به وضوح بهم گفت که اینجا یه اکواریوم خوش رنگ و لعابه… و همه ی حاظرین ماهی های کوچیکن که حد رشدشون همینه و راضی و قانع هستن به غواصی و حرکت و عرض اندام کردن در این حوضچه ی آبیِ محدود… این اکواریوم به صورت سیستماتیک و استراتیژیک جوری طراحی و مهندسی شده که یسری ماهی های آماده رو میکشه داخل خود و شروع میکنه به پرورش …. رشد میکنن بال و پر میگیرن ولی …. اونایی که ژن و پتانسیلِ کوسه و نهنگ شدن رو دارن دیگه جاشون اینجا نیست، صاحاب آکواریوم که احساس تملک داره نسبت به کل سیستم (اکواریوم و موجودات داخلش) وقتی رشد کردن، جسور شدن، قوی شدن،اندام و عضله دراوردن، و بزرگ شدن منو دید دیگه تاب و تحمل منو نداشت… نتونست ذهنش رو کنترل کنه، خودش رو برتر و آقا بالا سر فرض کرده و میخاست به زور هم که شده منو سرکوب و تحریم و تبعید و سانسور کنه….. خیلی سعی کرد کوتاه بیاد و ذهنش رو کنترل کنه ولی اونم تا حدی آستانه تحمل داره ، اونم تا یه حدی درک و فهم داره اونم آدمه و از همه چیز سردرنمیاره….. هرچیزی که فکر میکنه سیستمش رو (اکواریوم و ماهی های خوشگل پرورش یافته اش ) خراب و تهدید کنه، میزنه حذفش میکنه…..ولی هنوز منو نشناختن که با هیشکی دشمنی ندارم فقط طالب اصل وجودیِ خویش و حقیقت هستم… فناناپذیر و غیرقابل مهارم و هیچ جوره متوقف نمیشم
آخر سر کار بجایی رسید که اونقدر بالغ و ورزیده شدم اونقدر به اندازه کافی رشد کردم (تکامل برای من خیلی خیلی سریعتر از بقیه پیش رفت، چون سرعت عمل و حرکتم باور نکردنی بود… فقط در عرض یکسال….) که دیگه به ته خط رسیدم دیگه محیط و و جو حاکم و کسی که احساس تملک داره نسبت به این سیستم خودساخته، توان و ظرفیت پذیرش منو نداشت….چیکار کردی میلادی؟؟!!!
همچون شیر در خشکی و کوسه در دریا…
چاره ای جز شکستن شیشه ی زندان نداشتم چاره ای جز شکستن بت نداشتم چاره ی جز دل به دریا زدن نداشتم، چاره ای جز تابو شکنی چاره ای جز خط شکنی چاره ی جز شهامت و رشادت نداشتم….. و
اینجاست که باید بگم هر روز خورشید از چهار طرف طلوع میکنه، کی میتونه بهمون زور بگه ، کی میخاد من رو مهار و کنترل کنه
دیوانه ای از قفس پرید
پرواز بر فراز آشیانه ی فاخته
همینک مزد تلاش و اراده پولادینم رو گرفتم و در اعماق اقیانوس رویاها به سر میبرم….آزادِ آزاد…رهای رها… بدون هیچ آقا بالا سر و ناظر بیرونی و نمیدونم استاد وازین حرفا، بدون هیچ قید و بند و زنجیری…
استاد من، جهان هستی و تک تک آدماشه… و «خود مقدسم» ،نه هیچ فرد و شخص و مکتب خاصی
اونی که شوق پرواز داشته باشه هیچ وقت روی زمین نمیمونه… اگه تا آخر عمرت خودت رو توی قفس گنجیشکا حبس کنی، تو هم گنجیشک میمونی هرچند ژن و ظاهر عقاب رو داشته باشی… ازین نترس که تنها بشی… حرکت کن، قالب ها و سیم کشی های محدود ذهنت رو رد کن، جسور باش! شجاع و نترس باش! اون کنجکاوی مقدس و هوش و حواست رو بیشتر کار بنداز!!!
نترس اینکه تنها بشی…. مسیر ناز و خوشگله… جان جانان واست کادویی آماده کرده، اون واست همه چی مهیا میکنه… تو بشو اولین نفر….. فقط بیا و ورش دار…
واسه حماسه آفرینی و کشف جزیره ی رویا از چوب جمع کردن و کشف تمرکز حرف نزن!! بر تبل ها بکوبید و دم از فتح شکوه اقیانوس بزنید….اون وقت از شوق و اشتیاق ماجراجویی و فتح رویاها، اونقدر گاز میگیری که هرچی ترمز داری خودبخود پاره میشه و دل به دریا خواهی زد….
جانِ من ، بیا بالا …. بالاتر که من مشتاقانه منتظرتم….
الان من خیلی حالم خوبه…. قویتر و با انگیزه تر از همیشه دارم توی سیاره مخصوص خودم امپراتوری میسازم
اون کسی که اومد جلو دوربین و هرچی دلش خواست غیر مستقیم و مستقیم توی چشام بهم گفت نمیدونه چقدر دوسش دارم و همیشه قدردانش در مسیر تکاملی زندگیم هستم و بخشیدمش و به خدا واگذارش کردم ولی….
این ولی ها تمامی نداره و کم کم پذیرفتمش و باهاش کنار اومدم….
هیچ وقت نمک نشناس نبودم که بخوام روی یه سفره نمک بخورم ولی نمک دون بشکونم…. کج فهمی ازون جایی شروع شد که خیال میکنن من بقیه ام، حتی اجازه جاری شدن و حرف زدن بهم ندادند… خیلیا میخواستن خوردم کنن خیلیا میخواستن منو بکُشن ولی نمیدونن که منو باهوش تر و قویتر کردن…. من ” میلاد جلیلی” هستم و با همه ی دنیا فرق دارم… خیلیا منتظر کم آوردن و تسلیم شدن من هستن ولی باید بگم من هنوز با تمام قوا قویتر از همیشه زنده ام ، منتظر تموم شدن من نباشید که من فقط دارم گرم میکنم….
از همیشه ی همیشه قویتر ، باتجربه تر ، آگاه تر ، رهاتر و خوشحال تر
هیچ وقت کسی که در حقم خوبی کنه رو فراموش نمیکنم… زیبا جونم من تا آخرش باهاتم و همیشه حمایتت میکنم ، همیشه دوستدار پیشرفت و موفقیت های نامحدودتم…. میخام اووووووووج بگیری و به سیاره مخصوص خودت صعود کنی….
دختر خوب، تو که اینقدر دختر خوبی هستی و با هوشی چرا متوجه نشدی فقط یه “چشم عقابی ” وجود داره… چرا فایو به عشق و احترام خودت، به خودت فایو استار نمیدی و فایو استار ها رو چک نمیکنی؟؟!!! یعنی متوجه نشدی یه اتفاقاتی افتاده که ازم خبری نیست؟! حالا فرض کن من فراموش کار. و بی معرفت، تو چرا پیگیر نمیشدی که خبری ازت نبود؟! از همون روز اول که همدیگرو ملاقات کردیم تا الان همه کامنتات رو با عشق میخوندم و همیشه توی دلم بهت آفرین میگفتم…
در عجبم چطور در کامنت قبلی نشونه ها رو نگرفتی؟! این پروفایلم رو چک کن که همون تک کامنت رو خودم بودم که واسه سرنخ و آدرس دادن و پیدا کردن همدیگه و تعامل آزادانه گذاشتم! یلدا کجا بود؟! ناچار بودم چاره ای بیندیشم که خدا بهم ایده ای الهام کرده بود تا بتونم خیلی خیلی راحت تر همیشه با هم کانکت بشیم و واسه خیلیا زحمت و دردسر درست نکنیم….. اون کسی که زمانی الگوی زندگیم بود در کمال ناباوری و بی انصافی، اکانت قبلیم رو دکمشو زد…. بهونه نیار و بدو پیدام کن که مشتاقانه منتظرتم… نگی که نگفتی !معطل نکن و زود بیا ، ببینم چیکار میکنی دختر باهوش و نشونه شناس…بذار هدایت های ناب الهی و نعمت ها جاری شه
دوست عزیزی که کامنتم رو منتشر میکنی واقعا ازت متشکر و سپاس گزارم
امشب اونقدر غرق شادی و سرمستی و احساس عمیق سپاس گزاری بودم که عین دیونه ها با خودم حرف میزدم و میخندیدم، همون لحظه ایمیل برام اومد که زیبا فتح الهی کامنت گذاشته.. اینو نشونه دیدم از طرف خدا.. قصد نداشتم حالا حالا ها برات کامنت بذارم ولی قلبم گفت بنویس و زیبا رو توی شادی و خوشبختی ات شریک کن
حالم خیلی خوبه زیبا….. خیلی خیلی…. بیشتر از همه احساس خوبی دارم… آزادانه دارم پادشاهی میکنم و قلعه ی رویاهای خودمو میسازم
راستی کلی مطلب و مصاحبه کلی تجربه و آگاهی کلی حس و حال خوب و رویایی رو برات آماده کردم… میخام پر قدرت تر و شادتر و لذت بخش تر از همیشه با همدیگه در کمال آرامش و صلح و دوستی ، بازی مخصوص زندگی خودمون رو ادامه بدیم
عاااشقتم و هیچ وقت سیر نمیشم ازین عشق ورزیدن
بدون عشق ورزیدن
بدون تحسین کردن
بدون سپاس گزاری و قدردانی کردن
بدون رویا و انگیزه سوزان
بدون ایمان و عمل صالح
بدون مهر و محبت و خوشبینی
نمیتونم نفس بکشم
شیرِ ماده ی تحسین برانگیز، دختر جاه طلب و سرسخت، مهربان بانوی ارزشمندم، عزیزم جای دوری نمیرم همین بغل دستت دارم قدم میزنم
از طرف رفیقِ گرون قیمت و ارزشمندت«میلاد»، به عزیزترین رفیقم «زیبا»
میلاد عزیزم من کاملا شوکه شدم وقتی کامنت یلدا رو خوندم کاملا مطمئن بودم که این صفت رو من تو این سایت فقط برای یک نفر به کار بردم و هرچیکه فکر کردم که آخه من چه جوری این صفت رو باید به کسی داده باشم که خبر ندارم عقلم به جایی ختم نشد دیگه اینقدر خالص و زیبا نوشته بودی که من کاملا از ته وجودم خوشحال شدم که یه دختر پیدا کردم
تو خیلی پدر صلواتی هستی آخه مگه میشه مگه داریم نمیدونم حتما صلاحی در کار بوده
باید خیلی خیلی کامنتت رو بخونم خیلی سنگینه خیلی باید فکر کنم باید از خدام کمک بگیرم نمیدونی از وقتی تسلیم ترش شدم از وقتی بهش اعتماد کردم نمیدونی از وقتی باهاش همراه شدم منم چه قدر رهاتر شدم چه قدر شجاع تر شدم اره به منم وقت بده میلاد جونی منم باید تکاملم رو طی کنم بزار آروم آروم این پیله رو بشکافم منم مثل تو مثل یه شیر تو خشکی و یه نهنگ تو اقیانوس رها خواهم شد
اگه پیگیری نکردمت با توجه به شناخت کلی که از قدرت هات و هوش بینظیرت دارم کاملا مطمئن بودم که در بهترین شرایط خودت هستی وحالت خوبه و به موقش نشانه هات خواهد آمد هروقت خدای هدایتگرم صلاح بدونه ازت خواهم شنید وازت خواهم خوند چون دیگه من با کسی کار ندارم فقط خودم و خودش هستیم و در این مسیر توحیدی دارم تکاملم رو با تعهد و تمرکز زیادی طی میکنم پس آزاد ورها منم دارم میام اینقدر هرروز زندگیم دارم ازش لطف عشق محبت ثروت نعمت و قدرت و استقامت میگیرم که هیچ حد وحسابی نداره پس مطمئنم اگه لازم باشه به موقش برا منم هدایت ها میاد چون منم دقیقا در همین حالت روحی وروانیم وجسمیم هستم وکاملا تمرکزی دارم میرم جلو و منم باید خیلی چیزهارو به خودم ثابت کنم
میلاد عزیزم خیلی خیلی ممنونم ازت میگم خیلی باید رو کامنتت متمرکز بشم به خاطر همین رهاش کردم و گفتم بزار سروقتش ولی فقط خواستم از این عشق و لطف و حس زیبا و الهیت که تمام سلولهای وجودم رو خوب میکنه و انرژی بی نهایتی ازش میگیرم تشکر کنم و ازت میخوام که باز برام بنویسی باز اگه لازمه بیشتر به نشونه ها توجه کنم بیشتر برام بنویس ازت میخوام فقط وفقط بر روی خودت تمرکز کنی اصل همینه و حضور ما در این مسیر توحیدی اینه دیگه حالا من فقط میخوام خودمو پیدا کنم خودمو بیشتر تجربه کنم خودمو و خدای خودمو بیشتر بشناسم و فعلا در این مسیر این نتیجه ها برام مقدور شده و خدایی که تا اینجا اینجوری مهربانانه و عالی من رو هدایت کرده رشدم داده بزرگم کرده پس من رو رها نمیکنه چون توکل بر نیروی خودش من دیگه به خودش وصل شدم اینقدر نشونه ها هرروز بهم میده که میگم من دیگه چه جوری تو رو ول کنم دیگه چه بنده ناسپاسی باید باشم که تو این مسیر زیبا کافر ومشرک بشم پس خودت ادامه راه رو بهم نشون بده چون منکه دارم با تعهد میام جلو بنابراین به همه این اتفاقات تسلیمم و حلش رو به خودش میسپارم
خیلی خیلی ازت ممنونم که از رشدو احوالات بینظیرت و سیاره میلادیت برام نوشتی نوش جونت گوارای وجودت فقط جان مادرت من رو هم راه بده به خدا قول میدم مزاحم نشم فقط یه گوشه بشینم و نگاهت کنم و ازت یاد بگیرم بابا تو خیلی جلویی استاد دست مارو هم بگیر ممنون که هستی ممنون که اینقدر شجاعانه داری حرکت میکنی و جلو میری چه قدر بهت افتخار میکنم چه قدر آدم به وجود این بنده های الهی خداوند به خودش میباله قربونت برم میلاد عزیزم منم عاشقتم به خدا منم این عشق ورزیدن بدون قید وشرط رو اینجا یاد گرفتم میگم یاد گرفتم نه ها واقعا تمرین نبود اَدا نبود من دیگه ناخوداگاه دوست داشتم با همه وجودم این کلمه زیبا والهی رو بگم و از گفتنش هم لذت میبرم و اصلا برام مهمم نیست که حتما از طرف مقابلم فیدبک بگیرم چون اینقدر خود کلمش برام انرژی و زیبایی داره که پاداشم رو همونجا از خدای اون میگیرم حرفا که خیلی زیاد دارم فعلا شبت خوش
ودوستان عزیزی که با من همراه هستند من شکوفه مرعشی مادر نجمه شمسی هستم
اول از استاد عزیز تشکر می کنم از بابت این آگاهی های را که به ما میدهد دوم ار خانم شایسته عزیز که این قسمت هارا فیلم برداری می کند وزحمت میکشند ودر اختیار ما می گذارند
خدارا هزاران مرتبه شکر که ما را به این مرحله رسانده که بتوانیم از این فایل ها استفاده کنیم ولذت ببریم وخواسته ما باشد که این طور هم زندگی کرد
من که یک عمر همه اش شنیدم که آمریکا دشمن ما هست وما را می خواهد نابود کند
ویک کشوری هست که اگر آنجا بروم همه اش بیبند باری هست همه اش آنسان های جنگ جو زندگی می کنند
حق همه کشور هارا خورده اند
نمی شود با آنها زندگی کرد
یک کشور تروریستی هست وجهان خوار هست
با نشان دادن سریال سفر به دور آمریکا
وزندگی در بهشت فهمیدم بهترین نقطه امنی که میشود برای زندگی پیدا کنم آمریکا هست
من با آن گذشته مذهبی وسیاسی خیلی خراب با شصت سال این فکر ومبارزه کردن
حالا آرزو می کنم که تکامل خودم را طی کنم وبخوام آنجا زندگی کنم
همینطور آن باور های که من باید بغیر از خدا از کسان دیگری بخواهم که چه در دنیا وچه در آخرت بهم کمک کنند
وهمچنین اگر پولدار بشوم از خدا دورمیشوم
وافتخار من این بود که زندگی ساده داشتن مثل حضرت فاطمه وحضرت علی دارم زندگی می کنم پس آن دنیای خودم را درست کرده ام این ها همه این بود که هرکس پول داشت را یک انسان بی دین وبی مذهب بدانم
همیشه من ذهنیت بدی داشتم نسبت ب ساخت و ساز .چون در ی دوره ساختن و بنایی و مشقت هاش رو تجربه کردیم ک چقد زجر اور بود تا بخوایم ی متر دیوار بالا ببریم و ی الونک بسازیم بشینیم.
تازه فقط چهار دیواری بزنیم بالا با همون حالت سیمانی دیوار بشینیم و زندگی کردن رو شروع کنیم…
همیشه معنی شده بود برام با سختی .اذیت شدن..
البته دلیلش همون مسائل مالی بود ک مجبور بودیم خودمون دست ب کار بشیم برای بیشتر قسمت کارها…
وقتی نحوه کار کرد شمارو میبینم واقعا می مونم.
ک چقد راحت و چقد اسون و لذت بخش میشه هرانچه ک دوست داریم رو راحت بسازیم بدون اینک اذیت شیم .با وسایل پیشرفته..
با بهترین نیروهای متخصص بدون اینکه تو بخوای اذیت بشی..
از خانه معلم تا پارادیس فلوریدا مسافت چند باور بود
ن زمان…عالی اینو درک کردی و طی کردی..
آفرین ب تو پسر ک اینقد عالی داری زندگی خودتو خلق میکنی.
چقد عالی با همین حرکتت اکثر باورهای مخرب ومحدود منو مچاله کردی..
میخواهم
میشود
وانجام شد ..
افعال پرقدرت من
ک ازشما یاد گرفتم
مریم جان تو اون سکانس ک خیلی رها بودی وقدم میزدی تا خدا تخم ها رو بهت نشون داد ی حس عجیبی بم دس داد …چقد انرژی داد ب من این محیط و این طبیعت ک همه در اون خودشون هستن…و تابع هدایت …
سعی میکنم هر لحظه تمرینات رو در هرجایی ک هرکدومشون لازم بود انجام بدم..
و تکاملم رو طی کنم.
وقتی ویدیو میگیرین
چون خیلی واقعی انجام تمرینات وتبعیت از قوانین در رفتار خودتون دارین…
بیشتر قدرت میگیرم وقتی می ببینمتون…
میبینم و درک کردم ک چ عاشقانه داری ب ما مفهوم راحت زندگی کردن زیبا زندگی کردن رو اموزش میدی…
ازتون سپاس گذارم همیشه عالی بودین …
استاد جان
باقدرت ادامه میدیم و اموزش های دقیق شما رو تو زندگی پیاده میکنیم…
همین الان داشتم فکر میکردم که خب هنوز شام نخوردم چی بخورم؟
بعد با خودم گفتم خب میام از خدا هدایت میخوام که بهم بگه شام چی بخورم
شاید قبلا که میومدم کامنت میذاشتم توی قسمت های زندگی در بهشت احساس میکنم
خیلی (اگاهی ها مثالها و الهاماتی با نشون دادن تصاویر هر جلسه بهم میگفت
صحبت های استاد در حین انجام کارهای روزمره یا محیطی که توی پارادایس داشتین برای خودتون میساختین تا بیشتر لذت ببرین
از کارهای فنی منی که برای مرغ و خروس ها و گنی هاا و.. انجام میدادین)
یه جورایی پراکنده بود متمرکز نبود یعنی به الهامات عمل میکردم و مینوشتم و خب اتفاقات خوب میوفتاد
ولی احساس میکردم باز یه جایی ایراد داره
یه چیزی باید اینجا توی ذهن من لحاظ میشده که نشده
و اینو از طریق یه سری تضادهای تکراری میفهمیدم
تا اینکه ارام ارام پی بردم باید باید قبل از اینکه باوری کاشته بشه اول بستری فراهم بشه
بستر رشد بذر باید اول اماده بشه
هیچ وقت بذر توی یه خاک سفت و رسوب ناپذیر رشد نمیکنه
نه رشد میکنه نه آب نفوذ میکنه
و نه خاک میتونه آب رو حفظ کنه تا گیاه بتونه از این اب استفاده کنه
خب خدایاا من تازه دارم میفهمم من اصلا تسلیمت نبودم برای اینکه بستر وجودت در زندگیم فراهم بشه چه برسه بخواد بذری کاشته بشه، چه برسه به اینکه بخوام انرژی بذارم آب به بذرم بدم و نور بهش بدم و در نهایت رشدی اتفاق بیوفته کهههه حالا آخر سر نتیجه ای ببینم
واقعا چی میشه ما همین که شروع میکنیم میفهمیم که خالق زندگی خودمون هستیم میگیم خب پس اینو میخوام
بعد از فرداش میگیم پ کو؟
چرا نیومد؟
چرا نشونه نمیاد؟
خب حالا نشونه اومد چرا خواستم نیومده؟
من نشونه برا چیمه من😐خواستمو میخوام!؟
من آزادی میخوام
رابطه خوب میخوام
سلامتی میخوام
منم میخوام مثل عباسمنش اینقدر رها باشممم
منم میخوام مثل فلانی اینقدر پیشرفت کنم
و منم منم…
چرا عباسمنش اینقدر موقع رفتن به سمت کارگرا و پروژه خوشحال بود و گفت راضی اممممم!!!
استاد الهی قوربونت بشمم 🥰🥰
چون استاد میفهمید برای یه ساختمون مقاوم و در عین حال زیبا، باید پایه های محکمی بذاریم براش
باید سم پاشی کنیم
اصلا استاد نمیدونست داستان سم پاشیو هااا
ولی خدا هدایت کرد
چرا چون خدا بهت میگه برای اینکه بتونی زندگی محکمی داشته باشی باید الودگیها پاک کنی
میاد میگه و توام بدون اینکه اقا بپرسی این برا چیه و سین جین کردن میپذیری
چون به یه چیز دیگه مطمئنی نه به حرف ادمها موفق یا نا موفق و یا هرکسی دیگه..
خب استاد عاشقتم که اول پذیرفتی باید زمین اماده کرد چه صبری چه استقامتی
استاد اینم میخوام بگم شما کاری نداشتی به بیرونت چون ارام ارام باور داشتی میکردی که
بستررر ایناهااش درون منه بستر پدرم نیست مادرم نیست
بستر رابطه داغون پدر و مادرم نیست
یا وضعیت مالی بد خانوادم
یا گرمای بندرعباس
استاد عاشقتمااا
خب استاد راستش من تازگی دارم اون حس ریلیز شدن و بلنس شدن های شما رو توی توحید عملی۵ حس میکنم دقیقا کم کم
اروم اروم
استاد، ایران یا جمهوری اسلامی بستر شما نبود
قم با اون باورهای مذهبیش بستر شما نبود
اون سختی ها بستر شما نبود
من میگم، این نظر منه
بستر شما ذهنتون بود
ذهن عباسمنش بستر و زمینه زندگی آیندش بود
خب حالا عباسمنش باید تصمیم میگیرفت که آیا میخواد کنترل این بستر رو بدست بگیره با وجود اینکه این همه سال رها شده بوده
یا نه بیخیالش میشه
خب استاد تصمیم گرفتی توی همون جای خودت که بستر بدست بگیری و آبادش کنی
یعنی تو نه اون خدایی که فهمیدی میشه روش حساب کرد وگرنه همگی ما بریم توی وجود خودمون میفهمیم ما با اون یکی خدا فقط یه موجود رها شده بین بقیه موجودات بودیم که انگار خدا گفته بدو برو زمین برو دیگه خودت سر کله بزن با ادمها هر گلی زدی سر خودت زدی من نمیدونم.. خودت میدونی..
ولا این بوده.. وگرنه این اوضاع جهان نبود
این اوضاع ایران نبود
اسسسستاد چرا اینقدر این ادمهاا فکر میکنند بسترشششون ادمهای بیرونههه
رییس جمهور جدیده که بیاد منو استخدام رسمی کنه
پدرم و مادرم هست با اون گذشته ای که داشتن
(بخدا که این احساس قربانی بودن ناخوداگاه از والدینم یاد گرفتم در حالی از بچگی اصلا نمیتونستم بپذیرم و جاهایی که طبق میلشون انجام نمیدام میگفتن مریمممم چقدر سنگ دله بی محبته و فلانه… و من اون موقع نمیدونستم داستتااااان از کجا میاد)
یا فکر میکنیم بسترم شوهرمههه دوسسسسس پسرمه عشقهمههه
یا فکر میکنیمم بسترررممم دوستامممم
یا فکر میکنیممم بستررررر فلان شغل خاصصص
واییی از این شرک که شده جزیی از وجودمون
واییی از اینکه شرک
استاااد بخدا چشام درشت کردم ببینم چی میبینم
ولا از هر کلمه ای شرک میبارید
ولا ما فکر میکنیم بستررر بیرون از ماستت
بخدا مریممم بستررر این درون+ الهامات ماست
چی بگم که از روزی که دارم میبینم من از همه انتظار داشتم جز خدا از خدا خداستم منو به مسیر استاد شما و خانم شایسته و دیگر دوستان متعهدتر ببره دقیقا همون هایی که
از این پیرمرد های کیوت آمریکایی و خوش قلب که ماشالا زور بازو داره کلنگ برمیداره
و استاد هم پا به پاش
استاد پدر گرامی منم همیشه تا جایی کع میتونه اول خودش نگاه میکنه به اینکه داستان چیه که خودش حلش کنه
خیلی توی کارای فنی وارده
یعنی ما ۱ درصد شاید شده باشه فردی اوردیم خونمون
۹۹ درصد خودش
و شاید میتونم بگم هزینه زیادی بابت خرابی و عوض کردن چیزی ندادیم
و بهششت زیباااا چقدر پارادایس رویاییه
چقدر من کیف میکنم وقتی بچهاا میوفتن دنبالتون
این شور وشوق استاد برای منم مورد توجه بود
استاد زندگی را زندگی میکنی که برای تخم های گنی اینقدر بال دراوردی
چون داری قوانین بدون تغییر در زندگیت پیاده میکنی
استاد اعتراف کنم من هنوز به این درجه شما نرسیدم
که همیشه هر روز ذوقی باشمم
ولی همین که شما رو میبینم دلم گرم میشه که مسیر درسته اره مریم اولش ترس و لرز هست ولی ادامه بده خدا باهاته
باز احساس میکنم من یه آشنای سید حسین عباسمنشم
استاد شما آشنای من بودی من تازه دارم میفهمم؟! 😭🥺🥺
ولا من پسر عمو های بابام آمریکا هستن نیویورک و واکشنگتن ولی اصلا حسی نداشتم و ندارم بهشون.
و در آخر میرسیمم به سبک شخصی استاد
استاد دوباره توی این فایل
قسمت اخرش میخواستی بگی
این چیزی که شما دیدین از اون راحترم هستا؟ ؟؟
فکر نکن فقط اون چیزی که دیدی
چه پیوندی خورده این راحتی با زندگی شما
قشنگ میشه دید هم توی سفر به دور امریکا
هم زندگی دربهشت
استاد نوش جون منم دلم خواستتتت ماشالا چه خوشمزه گاز میزنی
راست میگفت خانم شایسته بوش همه جاش برداشت ما هم دلم آب شد
دهانمون اب افتاد
استاااد در مورد این ایده
بگممم توی دبی یه همیچین بستریی دیدم اما نمیدونم از قدیم بوده یا نه
ولی توی تهران یه سری جاهااا با ماشین میتونی بری و سفارش میدی
و بعد از چند دقیقه غذات میگیری و همونجا هم پرداخت میکنی
خیلی راحتتتت اما تهران فکر کنم از همین بیماری این خیلی تبلیغ شد و حتی استاد من دیدم طرف که میرفت رستوران غذا ها رو تست میکرد الان با ماشینش میره و غذا میگیرفت و تبلیغش میذاشت توی پیجش و پول میساخت.
خلاصه مریم غذای شما رو من دلم میخواست ببینم
در تکمیل نکته های اخرم بگم که متوجه شدم توی امریکا ازادی خیلی الویتش بیشتره
کامل نیستن ولی این ازادی بیشتر دارن تا کشور های جهان سوم
استاد من حالا علاوه بر توضیحاتی که در مورد امریکا بصورت مستند و واضح میدادین
جالبه بگم براتون در مورد عقاید مذهبی هم من هدایت شدم به سمت چیزای دیگه ای خارج از مطالب شما
مثلا یکی از بحث های جنجالی ایران و جهان اسلام اینکه امریکا و کشور های فلان
تهاجم فرهنگی میکنن میخوان جوون های ما رو فلان کنن…
بعد استاد من هدایت شدم به تیم شمشیر بازی آمریکا بعد توی مسابقات فکر میکنم المیپیک بود استاد ۴ نفر از تیم امریکا بودن
از اون چهار نفر یه نفرشون سیاه پوست و مسلمان بود و قهرمانم شدن بازیا رو بردن و دست در دست هم رفتن روی سکو
بعد این خیلی ذهنم مشغول کرد
این همه ورودی منفی بعد تیم ملییی امریکا یه همیچین ازادی داده…
و خیلی چیزای دیگه خب الان خیلی حضور ذهن ندارم ولی انشالا خداوند منو هدایت کنه به همون صراط مستقیم خودش
همون صراطی که هر کی میره راضی میشه
و راضی ترین
اره من اون راه میخوام.
عاشقتونم استاد و مریم جان
در پناه خدای عزیزم که دارم به تازگی میشناسمش میسپارمتون.
تقدیم با عشق ❤️مریم درویشی❤️
واییی استاد چرا من اینو یادم رفت بگم بهتوننن
بعد از دیدن این جلسه بابام با ظرفی پر از تخم مرغ محلی اصل از راه رسیدددد🤗🤗🤗
سلام به روی ماه عشق مننن جان دل مننن چقدرچقدر عاشقققتممم عشق خواهریییی چقدررراخه بینظیرییی چقدر با تمام وجودمنن این درک بینظیرت روو این عشق نابت رو چقدر چقدر بینهایتت بینهایت تحسسنتت میکنمم قلب مننن چقدر بینهایت تحسینتت میکنممم جقدر عالی ریزبینانههه تک تک اگاهی هااا و نکته هایرمثبتتت فایل بهشتمون زو نوشتی جقدر چقدر خداروهزاران بارشکر میکنممم برایرومود نازنینت عشق خواهرییی چقدرعاشقققققتممم مریممم مزیمم منن عشق من چقدر زیبااا گفتیییی خدای مننن چقدرزیبا گفتی که بستررر تنهااا درون منههه خدای مننن تنهاااا همه چیززباورای منننه این منمم که دارم همه چیزززو خلق میکنمم این منمم که دارم همه چییییییز خلق میکنممم بستر تنهاا باوراییی من و درون من الهامات منه جقدرررر چقدعاشق این عشق نابتممم جقدر بینهایتا بسنهایتتت این عشق نابتتت این اتصال نابت رو چقدر چقدر بینهایت تحسسنتت میکننن چقدر بینهایت تحسسنتت میکنم عشق خواهزییی چقدر بینظیزررررترینی. خدای من شکرتتت هزازان بارشکرت که هرلحظه هدایتمون میکنیی به سمت بینهایت زیبایی ها نعمت ها و فراوانییی ها خدای من شکرت که هرلحظه به سمت درک بهتر بهتر و بیشترت هرلحظه هدایتمون میکنهههه چقدر جقدرزیبا نوشتی قلب ممنن روح من چقدر بینهایتت بینهایت این عشق نابتت اینن درک بینطیرت رو اینن صلح بیتطیرت رو جقدریسنهایت احسینتت میکنمم عشق دل منن چقدر بینهایت تحسسنتت میکنمم جقدر تحسینت میکنمم قلب منن چقدر بینهایت تحسنتت میکننم جقدرفوق العادا بوددد عاشققققتمم عاشققنم عاشقق این اتصال نابتمم و جقدرلینهایت تحسسنت میکنم عشق خواهری جقدربیتطیربوددد چقدر زیبااا دقت مینی چقدرزیبا مینویسی جان خواهزی جقدربینهایت تحسسنت میکنمم چقدر بینهایت تحسسنتت میکنمم بینطیرییی
الهی که هرلحظه هرلحظه غرق عشقق بینهایتت غرق ارامش و ننعمت و برکت عشققق و زیبایی های خداوندم باشی
الهی که جریانی ازبینهایت یینهایت نعمت و برکخ عشققق ارامش جریانی از بینهایتت فراوانی ها شادی ها سلامتی هاا جاری ترینننن جاری تریننن باشه برلحظه لحظه ی نابت ثلب مننن چقدرزیبااا گفتی که خدای مننن میخوام هدایتممم کنی به سمتت مسیز کسانی که بهشون نعمت دادی منم اون راه رو میخوامم😭 عاشققتممم عاشققتمم جقدرزیبا هرلحظه هدایتمون میکنه چقدرزیبا هرلحظه هدایتمون میکنهه هرلحظه هدایتمون میکنهه عاشققققتمم مننن عاشقتمم چقدر تحسینتت میکنممم عشق من جقدر تحسسنت میکنمم عاشقتم😘😘😍
ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است اینو باید روز ی هزار بار به خودم بگم و تکرار کنم
بابا…………. حالتو خوب کن احساست رو خوب کن جهان پاسخ می دهد……….
چقدر خوبه محیط این پارادایس
خیلی عالیه آدم انرژی می گیره
آدم احساس تنهایی نمی کنه من که تا می بینم دیگه احساس تنهایی نمی کنم و ذهن نجواگرم را خاموش می کنم و قانون … قانون تکرار میشه چیزی که من عاشقش هستم
از اول کلام مریم جون من که درس گرفتم سلام بچه های زندگی در بهشت خبر خوب اینه که آخه کیو تا حالا دیدی تا سلام می کنه بگه خبر خوب اینه که تا سلام میکنی ریاست جمهوری چی شد ووووو ؟؟؟حالت خوبه ؟؟بد نیسستیم پام درد می کنه وووو هزار جور درد و مرض دیگه…………
یه کم باید به خودمون بیایم و از خبرهای خوب و خوشمون بگیم
تخم مرغ ها رو که دیدم یاد قانون تکامل افتادم و به خودم گفتم باید تکامل درهرموردی رعایت بشه و خدا را شکر خودم خیلی دارم رعایت میکنم توی همه ی زمینه ها
من از استاد یاد می گیرم که قانون را تکرار کنم در هر زمینه ای در پرورش مرغ…………. در صحبت کردن با دیگران ……………در کارهای خونه………….. وووووومیلیون ها کار دیگه
خیلی برام جالبه که شما همه ی کارها را خودتون انجام می دید با حال خوب و با عشق این خیلی مهمه و جای تامل و فکر کردن داره……
شما فقط سرتون توی زندگی خودتون هست و خیلی خوبه ………….تا شب وروز به این و اون فکر کنید ببینیم اینا چی میگن ببینیم اینا چی گار کردن کجا رفتن وووووووو شما در دوره دوازده قدم به من یاد دادید سرت رو از زندگی دیگران بیار بیرون …………………ما چیکار داریم به بقیه …..؟؟ و من این کار را کردم و روش کار کردم نتیجش اینه همه ی کسانی که همش توی زندگیم بودن و سوال می کردن حذف شدن خدارا شکر
استاد وقتی لبخند روی لبات جاری شد منم با شما ها بودم منم خندیدم از اینکه با شما هستم از اینکه شماها را دارم از اینکه خداوند دستمو توی دست بهترین مرد دنیا گذاشت چون به خودش توکل کردم چون به خدا ایمان داشتم …….خدا عاشق ماست خداوند عاشق همه ماست …….خدایا دوستتت دارم ………خدایا شکرت
خبر خوب اینه که ما تغییر کردیم خدا را شکر خبر خوب اینه که ما جهان را زیباتر می بینیم خدا را شکر
من روی حسودی خیلی کار می کنم و خدا را شکر خیلی نتیجه گرفتم که دیگه حسودی نکنم و نمی کنم و الان دیدم حیوانات حسودی کردن به هم ……….. خوب باید ترک کنن این کار رو …….الله اکبر
خدایا شکرت من لایق دیدن این قسمت از پارادایس بودم
خدایا شکرت صدای مریم جون را شنیدم با گوشهام
خدایا شکرت استاد جونم را دیدم
خدایا شکرت پرونده حسودی رو گذاشتم کنار خدایا صد هزار مرتبه شکرت
دوسستان خیلی قدر خودتون رو بدونید
دوستان خیلی قدر همدیگرو بدونیم و قدر لحظات زیبارو
برای هممون آرزوی بهترین ها رو ازخدای رحمان و رحیم دارم
من عاشق ثروتمند شدن هستم داشتم به این موضوع فکر می کردم که چقدر ثروتمند شدن خوبه …. به خدا
چه خوب میشه من ثروتمند باشم
چقدر فراوانی در پارادایس می بینم خوب اینا از زاویه دید ماهستش دیگه چون استاد /////باور به فراوانی/// را دیگه چه عرض کنم به آسسمون ها رسونده برای خودش
داشتم کارگرا رو می دیدم … برای خودم تجسم کردم گفتم منم یه همچین جایی رو می خوام به این بزرگی بعد گفتم خوب روی خودت کار کن روی باورات کار کن زندگی خداوند بهت میده که نگو نپرس……………..
خدایا شکرت مریم جون برای ما فیلم می گیره تا ما هم ببینیم انسانهایی هستن که از پایین به بالا اومدن خدا راشکر پس همه ما می تونیم اونی موفقه که بیشتر باور کنه بیشتر عمل کنه و بعد نتیجه خودش میاد
خدایا شکرت فراوانی رو دیدم
خدایا شکرت ثروت رو دیدم
خدایا شکرت سلامتی کامل استاد جون و مریم جون را دیدم
به امید ثروتمند شدن من……………….هههههووووووووورررررررررررررررااااااااااااااا
به امید ثروتمند شدن همه ی ما…………………. ههههههههههههههوووووووو ررررررررررررررررر
سلام عاشقان خدا
سلام عاشقان عاشق خدا(هم فرکانسی های عزیزم)
(آموخته های این قسمت هرچیزی را میبینی بااحساس خوب شکر گذاری کن)
خدای من چقدر زیباییییییی
چه ابزار هیولایی الهی قربونت برم من استاد
چه کلنگی میزنی❤
خدای من چه تخم مرغهاییییییییی شکرت شکر
دو زرده بزرگه😂😂😂
استاد عاشقتم عاشق
خدایییییییی من چه تخم مرغهایییییی
خدای من چه ماشینیییییی شکرت شکرت
خدای من لری چقدر توانمنده دراون سن بالاچقدر خوب کار میکنه دمشگرم
آقامیخوام به پروژه سربزنیم منو آقا وبچه ها😂😂😂😂شما خیلی خوبین خیلی الهی قربونتون برم
خدای من این چه ماشین هیولایی هست خدای خوبم شکرت ازاین همه ثروت خدابهت بیشتر بده عشق من
خدای من چقدر درستی ونظم درکار عجب آدمهای بی نظیری درکنار استادهستند
این چی رو داره نشون میده
نشونه فرکانس وتوجه صددرصداستاد برای دیدین زیبایی هست
چه ابزار غولی سرباز بوشکاخدای من شکرت
چقدرزیباست
چه مرغ وجوجه های نازی
استاد وخانوم شایسته یه طوری نازشون میدن که انگار همین امروز اینها رو دیدین
چقدررررر خدارو شکر میکنن (یقننا جواب این شکرگذاری با احساس جوابش همین زیبایی ها بیشتروثروت ورفاه بیشترخواهدبود
خدای من شکرت این دیگه چه نوع خریدی هست
این دیگه چه جور سفارشی هست
چقدر کارها میتونه جذابتر وراحتر بشه
چه فروشنده های مهربونی
۵۰سال سابقه!!!
خدای من چه 🍔 ای نوش جانتون عاشقانه الله
این طرز فروش منو یادحرفتون انداخت که
قبل ازاینکه مجبور بشی باید تغییر کنی
خیلی خیلی ممنونم آخ چه کیفی داد به من
خدایا شکرت شکر❤🙏❤🙏
سلام استاد عزیزم سلام خانوم شایسته سلام بچهای زندگی در بهشت
چقد ذوق کردم از دیدن این قسمت سریال زندگی در بهشت
همش زیبایی بودو زیباییو زیبایی😍
چقدر ذوق کردم از دیدم این که استارت ساخت سوله رو زدین آخه من کارم همینه، کاری که یکسال پیش با ورود به این سایت و مسیر زیبا بهش هدایت شدم ،کاری که رویاییه من بود تو تموم سالهای زندگیم و به لطف درک قوانین و این مسیر زیبا بهش هدایت شدم،هر روز خدارو شکر میکنم ،هر روز خداروشکر میکنم به خاطر درک و هدایتم به این میسیر و بیشتر از اون اینکه همون روزای اول هدایت شدم به این سایت مقدس و با مطالبش زندگیمو ساختم
چقد ذوق میکنم از دیدن مرغو خروسا از رابطه قشنگی که بین شما و اونا هست ،به خودم میگم ببین وقتی انرژی و مدارت بالا باشه حتی مرغو خروسا هم این انرژی رو دریافت میکنن😁
خیلی خوشحال شدم و ذوق زده از اینکه استارت ساخت سوله رو زدین و ممنون میشم از اینکه از روند ساختش همونطور که از تک تک لحظات زندگی در پردایس فیلم برداری میکنین و ما لذت میبریم از ساخت سوله هم فیلم برداری کنید،و چقد نشونه بزرگی بود برای من که چند روزه در شرف گرفتن پروژه حدیدمم و از خدا هدایت و نشونه خواسته بودم و چقد به موقع بود این فایل و هدایتم،ازتون ممنون استاد عزیز بابت پدید آوردن این گنج مقدس(سایت)❤️😘😍
یادمه روزی که وارد این مسیر شدم یه جورایی به ته ناامیدی رسیده بودم
روزای اول اصلا نمیتونستم باور کنم فقط میگفتم اصلا هیچی مهم نیست ،همین که احساسم خوبه واسم کافیه،با اولین فایلی که از استاد دیدم فقط اشک میریختمو میگفتم خدایا شکرت من گنج پیدا کردم،صب بیدار میشدم تا شب که میخوابیدم فقط تو سایت بودمو فایل میدید مو مینوشتمو میخوندم،اما آروم آروم انگار درونم نفوذ کردو امید توی دلم زنده شد،زندگی که الان دارم تجربه میکنم و کاملا واسم بدیهیو طبیعیه اگه کسی یه سال قبل درموردش باهام حرف میزد بهش میگفتم توهم زدی،اما من الان دارم تجربش میکنم
استاد ازت ممنونم،خداروشکر میکنم بابت اینکه منو هدایت کرد به سمت شما ،من هر روز از خدا بابت حضور شما روی این زمین تشکر میکنم❤️
چقدر خوبه که دنیا انقدر ، زیبایی، امکانات داره ، آدم های خلاقی که دنیا رو هیجان انگیز کردن و امید برای زندگی و تجربه های جدید رو فراهم میکنند.چقدر همبرگرهای باحالی دلم خواست که آخه😅
گرسنه ام شد به خداا😁😁
الهی شکر که این فرصت های خوب و عالی برای همه می تونه باشه.
سریال بهشت قسمت 175
با سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان
خدایا شکرت که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان سیال بهشت همراه بشم و از آگاهی های نابش برخوردار
خدایا از تو یاری میخوام که بتونم از لحظه به لحظه این فایل استفاده کنم برای تغییر و رشد و پیشرفت خودم چرا که جهان تو لحظه به لحظه در حال پیشرفته
منم سلام میکنم به شما مریم جان عزیز که همیشه دوربین به دست در حال ضبط رویدادها و اتفاق های مثبت و خوب هستین و خبرش رو هم به دیگران میدین و اینجوری با گسترش شادی در بین همسفران سایت به گسترش شادی در جهان و به تبع اون جذب وقایع خوب کمک میکنین بر خلاف خیلی از گزارشگرها و دوربین به دست هایی که کارشون پخش و گسترش وقایع نا مناسبه
باز هم لری عزیز .با دیدن لری یاد :
Jack of all trades master of all
می افتم .چقدر این انسان تونسته تجربه کسب کنه که اینقدر مهارت و توانایی در وجودش هست اونم با این سنش .و همین چقدر باور ما رو در مورد کار و کار کردن تغییر میده که هیچ محدودیتی برای کار کردن وجود نداره برخلاف باور رایج در جامعه ی ما که به دنبال این هستن که ی جورایی از زیر کار در برن حتی جوون ها چه برسه به افراد سن بالا. دیدن این آقا خودش ی باور سازیه در مورد شور و شوق داشتن برای زندگی. البته که لری نمونه ای از جامعه ای هستش که که در اون این قبیل افراد زیاد هستن .و وقتی که همچین تفکری وجود داشته باشه طبیعیه که نتیجش بشه پیشرفت و آبادانی
الان میفهمم دلیل آوردن این خاکها و رها کردنشون به زمان خود رو آخه برام سوال بود که چرا از خاک بیرون داره استفاده میشه که سسته ..این خاکها در اثر اون بارونهای مداوم به ثبات رسیدن درست مثل اون چیزی که استاد در مورد فرکانس ها میگن. اینقدر این خاک ها موندن و بارون خوردن و سفت شدن که دیگه الان محکم هستن و و میشه روشون بنایی محکم رو درست کرد. درست مثل افکار ما که وقتی که به اندازه ی کافی تکرار بشن باعث میشن باورهای قدرتمندی شکل بگیرن که میشه بهشون تکیه کرد و پیش رفت
استاد اونهمه به طول کشیدن این پروسه دلیلش این بود. دلیلش این بود که محکم کاری ها انجام بشه چیزی که برای شما شاید دلیلش مشخص نبود ولی الان دیگه درک کردین این موضوع رو
چقدر اون کلنگ زیباست .تا حالا کلنگ به این ظرافت ندیده بودم .چقدر دسته اش کشیده اس و همین باعث میشه که انرژی کمتری مصرف بشه و کمتر به کمر فشار بیاد .
چقدر اون پرچم های سبز رنگ که برای نشانه گذاری ازشون استفاده میشد رنگشون قشنگ بود
ایول به لری که اینقدر قدرت بدنیش خوبه که راحت با این کلنگ کار میکنه آخه کلگ زدن اونم توی هم چین زمین سفتی واقعا کار سختیه و انرژی زیادی میخواد .از نحوه کلنگ زدن لری کاملا مشخصه که مسلطه به این کار .
چقدر اون بیل دست استاد متفاوت بود با این بیل هایی که من اینجا دیدم چقدر جمع و جور و سطح داخلیشون کشیده است و نازکه جنس فلزشون آدم واقعا دوست داره کار کردن رو باهاشون تجربه کنه از بس که خوشدست و سبک به نظر میرسن .ما اینجا ی بیل داریم که اونقدر کت و کلفته که آدم دستش میگیره رو دستش سنگینی میکنه چه برسه به اینکه تمایلی به کار کردن باهاش داشته باشه .اصلا وسایل اینجا دارن با آدم حرف میزنن انگار مثل آهن ربا جذبه دارن و آدم رو به سمت خودشون میکشن
اما اون تخم مرغ های متنوع من رو یاد حرفهای استاد در مورد تنوع توی جهان انداخت.اینکه جهان سرشار از تنوعه و همین گوناگونی ها باعث پیشرفت و گسترش جهان میشن .جهان همونطور که به گنی نیاز داره به مرغ و بوقلمون و اردک و خرو هم نیاز داره .تصورش رو بکنید اگه همه تخم ها مثل هم بودن چه میشد !!!واقعا وقتی فکرشو بکنی تازه متوجه میشی که آفریدگار هستی چقدر علیم و حکیمه چیزی که اصلا فکر کردن بهش هم هوش از سر آدم میبره که این خدا چطور این همه چیز رو در نظر گرفته
چقدر زیباست این تخم دو زرده تا حالا تجربه نکرده بودم دیدن تخم بوقلمون دو زرده رو .
و اما جو ناظر پردایس منو یاد فایل های تشخیص اصل از فرع میندازه و انسان هایی که اونقدر به فرع چسبیدن که اصل از یادشون رفته .خدا رو شکر مدتیه هدایت شدم به این فایل ها و به قول مریم جان گنج هایی رو پیدا کردم که تا حالا ازشون خبر نداشتم تا منم هم یادم نره که اصل چیه و فرع کدومه
چقدر مراقبه ها متفاوته یکی با خلوت و تنهایی یکی با خواب نیمروزی .ظاهر امر متفاوته اما اصل یکیه .اصل یکی شدن با خودته و لذت بردن
و باز هم جریان هدایت .هدایتی که توی وجود تک تک موجودات این جهان هست حالا هر کسی با توجه به ویژگیها و شرایط خودش به ی نحوی هدایت میشه اردک ها به زیر پل، بوقلمون ها به زیر ی درخت خاص و الن هم ی گنی . قرار نیست مسیر و مکان هدایت به ی جهت مشابه باشه برای همه اما هدایت همیشه بوده هست و خواهد بود و این همون اصلیه که ما باید باورش کنیم
چه جای قشنگی رو انتخاب کرده این خانم گنی که تا حد زیاد هم استتار شده اس که حیوانات دیگه متوجهش نشن .چه نظمی دارن این تخم ها .چقدر هم شبیه پر خود گنی ها هستن .چه صحنه ی زیبایی رو چشم های من دارن میبینن توی همین ی ذره جا .اون سبزی خوشرنگ شاخه های دور و بر تخم ها که دیگه دل آدم رو میبره
خدایا چه ماشین ها خفنی .چقدر ثروتمندن این مردم آمریکا که کارگرهاشون با همچین ماشین هایی میان سر کار .اونوقت کارگرهای ما با بدترین وسایل میان یا اصلا وسیله ای ندارن .چقدر لباس هاشون شاد و رنگارنگ و تمیزه .و این تصور من رو از ی کارگر بهم میزنه .چقدر مجهزن .خوراکی هم با خودشون آوردن مثل همیشه نوشیدنیشون به راهه .چقدر آرامن و سرشون به کار خودشونه.چقدر وجدان کاری دارن که با نهایت دقت دارن جز به جز کارشون رو انجام میدن و از کار نمیزنن. عجله ای توی کارشون دیده نمیشه
چقدر قوانین توی کشور آمریکا هویداست و همینه که کشورشون هر روز داره پیشرفته تر میشه چون با قوانین پیش میرن. کسی قانون رو دور نمیزنه در اصل کسی خودش رو دور نمیزنه!!!! و در نتیجه جهان هم اون رو دور نمیزنه .و وقتی ی عالمه آدم اینجوری باشن ی کشوری بوجود میاد که که دور زدنی توش وجود نداره
چقدر ایده ی سمپاشی جالب بود با توجه به اینکه چوب توی فلوریدا زیاده و خطر موریانه هم هست تمهیدات لازم در نظر گرفته شده تا از آسیب رسیدن به بناها جلوگیری بشه و همین راز سالم موندن بناها توی آمریکاست مخصوصا بناهای چوبی .یادمه استاد توی چند تا از فایل های بهشت میگفتین که قدمت خونه ها به صد سال هم میرسه
چه خبر خوبی که بوش هاگ هم در زمان مناسب نجات پیدا کرد. همینه که وقتی مسائلی که قادر به حلشون نیستی رو میسپاری به خداوند خودش در زمان مناسب و از مسیری که ما نمیدونیم چیه اون مسائل رو حل میکنه .
با دیدن اون سکشن بندی بتن ریزی یاد حرفهای استاد افتادم در مورد اینکه هدفهای بزرگ رو میشه به قسمت های کوچکتر تقسیم شون کرد و قدم به قدم انجامشون داد اینجوری هم کار راحت تر میشه و هم با دقت بیشتری انجام میشه
ای خدا این جوجه ها چقدر ناز شدن چقدر بزرگ شدن آدم دوست داره بگیرتشون و نازشون کنه یکی از آرزوهای من که با دیدن بهشت تقویت شد داشتن ی باغه که توش هر چند تا مرغ و خروسی که دوست دارم توش نگه داری کنم و از بودن باهاشون لذت ببرم مخصوصا با این تجربه هایی که با دیدن این سریال کسب کردم
ان شا الله که خبرهای خوبی برای هممون دراهه از همه چیز .چقدر این جمله آرام بخشه که ی کسی باشه دور وبرت که دم از خبرهای خوب بزنه و حالت رو خوب کنه .همین شنیدن این جمله حس خوبی به آدم میده
چقدر داستان drive through جالبه که در کمترین و راحت ترین زمان ممکن سرویس دهی میکنن به مشتری .وجالب تر اینکه شماره پلاک رو هم سیو میکنه که دفعات بعد هم شما راحت باشی و هم خودشون خیلی معطل نشن و این یعنی فروش بیشتر
چقدر این مردم آمریکا خوش برخوردن آدم لذت میبره با همچین آدم هایی ارتباط داشته باشه و جالب هم اینه که اکثرا میان سال به بالا هستن توی فروشگاههایی که من تا حالا دیدم اما سرزندگی و شادابی از وجودشون تراوش میکنه
چقدر کشور آمریکا پهناوره که مغازه ها میتونن توی فضای باز خیلی راحت فروششون رو انجام بدن و همین به تقویت باور فراوانی در ما کمک میکنه که ی جاهایی هست روی این کره زمین که اگر لیاقتش رو درخودت ایجاد کنی بدون هیچ محدودیت مکانی میتونی درشون رفت و آمد داشته باشی و لذت ببری و خبری از ترافیک و کمبود جا نیست
چقدر تنوع کسب و کارها توی آمریکا زیاده .من قبل از دیدن سریال بهشت ذهنیت محدودی در مورد کسب و کار داشتم اما هرچی که بیشتر میگذره برا ذهن من کسب و کارهای جدید باورپذیرتر میشن .
استاد نمیدونین با دیدن شما ومریم جان منم چقدر دوست دارم ی همیچین تجربه هایی رو توی ی همچین مکان های سرسبز خوش آب و هوای ثروتمند تجربه کنم با آزادی زمانی و مالی و مکانی در کنار عشقی که خواهد آمد در زمان مناسب . همین الان هم فرکانسش رو با حال خوب به جهان هستی فرستادم
خدایا شکرت که لیزری متمرکز شدم روی لحظه به لحظه این فایل و تهش شد ی فرکانس عالی دقیقا سه ساعت تمرکزم روی نکات مثبت و زیباییها بود و این خودش ی کنترل ذهن ریبا بود
سپاسگزارم استاد عزیزم و مریم جانی که با دیدنت خودم رو تصور میکنم در کنار عشقم
آخه تو هم عزیز دل منی باورت نمیشه نسرین اینقدر دوست دارم یه وقت هایی کنارم بودی و هزار بار بغلت میکردم اصلا من هنوز فایل رو ندیدم چه قدر تو قشنگ مینویسی چه قدر حال آدم رو خوب میکنی به خدا هزار برابر این حال و فرکانس خوبت رو گرفتم
تو لایق بهترین هایی و صد در صد مطمئنم کنار عشقت سال های سال با نهایت عشق رهایی و لذت زندگی تو سپری خواهی کرد مگه میشه آدم اینقدر متعهد باشه اینقدر استمرار داشته باشه اینقدر تو اجرای قوانین جهان هستی ریزبینانه عمل کنه و با تمام وجودش تمرکز کنه به زیباییها نتیجه های عالی نبینه نه خودتم میدونی که اینا مغایر قوانین الهی هست
واقعا در کنار شما دوستان عزیزم خدارو شکر میکنم سپاسگزارش هستم چه جوری از فرسنگها راه دور اینقدر حال آدم رو خوب میکنید قوانین رو دوره میکنید ممنونم دوست خوبم ممنونم نسرین عزیز ومهربان من الهی که بهترین ها نصیبت بشه تو این مسیر توحیدی 🤲
سلام به زیبان جان عزیز من. وقتی میبینی کامنت میذاری خیلی خوشحال میشم که هستی میدونم که داری سخت روی خودت کار میکنی میدونم که تو هم چقدر رهاتر و تسلیم تر شدی و داری پیش میری. آره عزیزم محاله که آدم با قوانین خداوند همراه بشه و نتیجه نگیره. البته خودم میدونم در زمینه ازدواج حتما حتما ترمزهایی دارم اما با توکل برخداوند ادامه میدم تا کشفشون کنم. منم از خداوند بی همتا سپاسگزارم که وقت و انرژیم توی این سایت مقدس و کنار شما دوستان خوبم سپری میشه .ان شا الله که در زمان مناسب و مکان مناسب همدیگه رو ملاقات خواهیم کرد. خوش و خرم باشی عزیزم
آخه تو هم عزیز دل منی و دوست دارم فریاد بزنم که چقددددرررر عااااااااشقتم
میلادی!چقدر؟!
خیلی میخوامت زیبا جونی…. بیشتر از اونچه که تصورشو کنی… و اونقدر برام عزیز و ارزشمندی که باورت هم نمیشه
میلادی یکم آروم تر یواش تر دم گوشم میگفتی که بقیه بو نبرن!! بذار همه بو ببرن ازین رایحه ی دل انگیز عشق الهی… بذار جاری بشه این عشقی که از سیل و سونامی بزرگ الهی حاصل میشه… بذار همه رو بشوره ببره
سلام به روی ماه زیبای دوست داشتنی ام، سلامی از جنس عشق و مهربانی، سلامی از جنس اُنس و الفتی که خدا بین قلوب بنده های مومنش قراره داده تا مومنین به هم نزدیک تر و مجذوب همدیگه بشن… نه بی محلی و بی توجهی که موجب جدایی مکانیکی و سرانجام تفرقه میشه…
آره خانمی! عشق ورزیدن،تحسین کردن،سپاس گزاری و قدردانی کردن لیاقت میخواد ….عُرضه میخواد… اتصال و حال خوب میخاد…. آمادگی میخواد…. هر کسی خودش رو لایق نمیدونه،هرکسی عزت نفسشو نداره…. هر کسی درکش نمیکنه….
و شما بانوی مهربانی ها…
حتماً لیاقتش رو داری که اینجوری بی گدار ، بی محابا و بی پروا، رهای رها از قید و بندی هر باور و دیدگاهی ، عاشقانه و خالصانه از روی اخلاص و محبت بهت عشق میورزم
زیبا جونم خیلی دلم برات تنگ شده… خییییلی… از روزی که آخرین کامنت رو ازت دریافت کردم که چقدر مشتاق و منتظر کامنت گذاشتن و تعامل کردن باهام هستی، من بارها و بارها دلم خواست که واسه کامنت هات کامنت بذارم و باهات گفتگوی بینظیری داشته باشم مثل همیشه ولی….
پرواز بر فرازِ آشیانه ی فاخته…
دیوانه ای از قفس پرید…
رستگاری از زندان انحصاری که زمانی برام بهشت بود ولی برام خیلی کوچیک بود…. میدونی چه حسی داشتم؟؟!!!
حس یه کوسه یا نهنگ در آکواریوم…. این اکواریوم داشت خفم میکرد داشت منو محدود میکرد… جای من اقیانوسه و اونجاست که میتونم آزادانه در ژرفای آب، شنا و غواصی کنم… از یه جایی به بعد به قلبم الهام شد و ندای درونم به وضوح بهم گفت که اینجا یه اکواریوم خوش رنگ و لعابه… و همه ی حاظرین ماهی های کوچیکن که حد رشدشون همینه و راضی و قانع هستن به غواصی و حرکت و عرض اندام کردن در این حوضچه ی آبیِ محدود… این اکواریوم به صورت سیستماتیک و استراتیژیک جوری طراحی و مهندسی شده که یسری ماهی های آماده رو میکشه داخل خود و شروع میکنه به پرورش …. رشد میکنن بال و پر میگیرن ولی …. اونایی که ژن و پتانسیلِ کوسه و نهنگ شدن رو دارن دیگه جاشون اینجا نیست، صاحاب آکواریوم که احساس تملک داره نسبت به کل سیستم (اکواریوم و موجودات داخلش) وقتی رشد کردن، جسور شدن، قوی شدن،اندام و عضله دراوردن، و بزرگ شدن منو دید دیگه تاب و تحمل منو نداشت… نتونست ذهنش رو کنترل کنه، خودش رو برتر و آقا بالا سر فرض کرده و میخاست به زور هم که شده منو سرکوب و تحریم و تبعید و سانسور کنه….. خیلی سعی کرد کوتاه بیاد و ذهنش رو کنترل کنه ولی اونم تا حدی آستانه تحمل داره ، اونم تا یه حدی درک و فهم داره اونم آدمه و از همه چیز سردرنمیاره….. هرچیزی که فکر میکنه سیستمش رو (اکواریوم و ماهی های خوشگل پرورش یافته اش ) خراب و تهدید کنه، میزنه حذفش میکنه…..ولی هنوز منو نشناختن که با هیشکی دشمنی ندارم فقط طالب اصل وجودیِ خویش و حقیقت هستم… فناناپذیر و غیرقابل مهارم و هیچ جوره متوقف نمیشم
آخر سر کار بجایی رسید که اونقدر بالغ و ورزیده شدم اونقدر به اندازه کافی رشد کردم (تکامل برای من خیلی خیلی سریعتر از بقیه پیش رفت، چون سرعت عمل و حرکتم باور نکردنی بود… فقط در عرض یکسال….) که دیگه به ته خط رسیدم دیگه محیط و و جو حاکم و کسی که احساس تملک داره نسبت به این سیستم خودساخته، توان و ظرفیت پذیرش منو نداشت….چیکار کردی میلادی؟؟!!!
همچون شیر در خشکی و کوسه در دریا…
چاره ای جز شکستن شیشه ی زندان نداشتم چاره ای جز شکستن بت نداشتم چاره ی جز دل به دریا زدن نداشتم، چاره ای جز تابو شکنی چاره ای جز خط شکنی چاره ی جز شهامت و رشادت نداشتم….. و
اینجاست که باید بگم هر روز خورشید از چهار طرف طلوع میکنه، کی میتونه بهمون زور بگه ، کی میخاد من رو مهار و کنترل کنه
دیوانه ای از قفس پرید
پرواز بر فراز آشیانه ی فاخته
همینک مزد تلاش و اراده پولادینم رو گرفتم و در اعماق اقیانوس رویاها به سر میبرم….آزادِ آزاد…رهای رها… بدون هیچ آقا بالا سر و ناظر بیرونی و نمیدونم استاد وازین حرفا، بدون هیچ قید و بند و زنجیری…
استاد من، جهان هستی و تک تک آدماشه… و «خود مقدسم» ،نه هیچ فرد و شخص و مکتب خاصی
اونی که شوق پرواز داشته باشه هیچ وقت روی زمین نمیمونه… اگه تا آخر عمرت خودت رو توی قفس گنجیشکا حبس کنی، تو هم گنجیشک میمونی هرچند ژن و ظاهر عقاب رو داشته باشی… ازین نترس که تنها بشی… حرکت کن، قالب ها و سیم کشی های محدود ذهنت رو رد کن، جسور باش! شجاع و نترس باش! اون کنجکاوی مقدس و هوش و حواست رو بیشتر کار بنداز!!!
نترس اینکه تنها بشی…. مسیر ناز و خوشگله… جان جانان واست کادویی آماده کرده، اون واست همه چی مهیا میکنه… تو بشو اولین نفر….. فقط بیا و ورش دار…
واسه حماسه آفرینی و کشف جزیره ی رویا از چوب جمع کردن و کشف تمرکز حرف نزن!! بر تبل ها بکوبید و دم از فتح شکوه اقیانوس بزنید….اون وقت از شوق و اشتیاق ماجراجویی و فتح رویاها، اونقدر گاز میگیری که هرچی ترمز داری خودبخود پاره میشه و دل به دریا خواهی زد….
جانِ من ، بیا بالا …. بالاتر که من مشتاقانه منتظرتم….
الان من خیلی حالم خوبه…. قویتر و با انگیزه تر از همیشه دارم توی سیاره مخصوص خودم امپراتوری میسازم
اون کسی که اومد جلو دوربین و هرچی دلش خواست غیر مستقیم و مستقیم توی چشام بهم گفت نمیدونه چقدر دوسش دارم و همیشه قدردانش در مسیر تکاملی زندگیم هستم و بخشیدمش و به خدا واگذارش کردم ولی….
این ولی ها تمامی نداره و کم کم پذیرفتمش و باهاش کنار اومدم….
هیچ وقت نمک نشناس نبودم که بخوام روی یه سفره نمک بخورم ولی نمک دون بشکونم…. کج فهمی ازون جایی شروع شد که خیال میکنن من بقیه ام، حتی اجازه جاری شدن و حرف زدن بهم ندادند… خیلیا میخواستن خوردم کنن خیلیا میخواستن منو بکُشن ولی نمیدونن که منو باهوش تر و قویتر کردن…. من ” میلاد جلیلی” هستم و با همه ی دنیا فرق دارم… خیلیا منتظر کم آوردن و تسلیم شدن من هستن ولی باید بگم من هنوز با تمام قوا قویتر از همیشه زنده ام ، منتظر تموم شدن من نباشید که من فقط دارم گرم میکنم….
از همیشه ی همیشه قویتر ، باتجربه تر ، آگاه تر ، رهاتر و خوشحال تر
هیچ وقت کسی که در حقم خوبی کنه رو فراموش نمیکنم… زیبا جونم من تا آخرش باهاتم و همیشه حمایتت میکنم ، همیشه دوستدار پیشرفت و موفقیت های نامحدودتم…. میخام اووووووووج بگیری و به سیاره مخصوص خودت صعود کنی….
دختر خوب، تو که اینقدر دختر خوبی هستی و با هوشی چرا متوجه نشدی فقط یه “چشم عقابی ” وجود داره… چرا فایو به عشق و احترام خودت، به خودت فایو استار نمیدی و فایو استار ها رو چک نمیکنی؟؟!!! یعنی متوجه نشدی یه اتفاقاتی افتاده که ازم خبری نیست؟! حالا فرض کن من فراموش کار. و بی معرفت، تو چرا پیگیر نمیشدی که خبری ازت نبود؟! از همون روز اول که همدیگرو ملاقات کردیم تا الان همه کامنتات رو با عشق میخوندم و همیشه توی دلم بهت آفرین میگفتم…
در عجبم چطور در کامنت قبلی نشونه ها رو نگرفتی؟! این پروفایلم رو چک کن که همون تک کامنت رو خودم بودم که واسه سرنخ و آدرس دادن و پیدا کردن همدیگه و تعامل آزادانه گذاشتم! یلدا کجا بود؟! ناچار بودم چاره ای بیندیشم که خدا بهم ایده ای الهام کرده بود تا بتونم خیلی خیلی راحت تر همیشه با هم کانکت بشیم و واسه خیلیا زحمت و دردسر درست نکنیم….. اون کسی که زمانی الگوی زندگیم بود در کمال ناباوری و بی انصافی، اکانت قبلیم رو دکمشو زد…. بهونه نیار و بدو پیدام کن که مشتاقانه منتظرتم… نگی که نگفتی !معطل نکن و زود بیا ، ببینم چیکار میکنی دختر باهوش و نشونه شناس…بذار هدایت های ناب الهی و نعمت ها جاری شه
دوست عزیزی که کامنتم رو منتشر میکنی واقعا ازت متشکر و سپاس گزارم
امشب اونقدر غرق شادی و سرمستی و احساس عمیق سپاس گزاری بودم که عین دیونه ها با خودم حرف میزدم و میخندیدم، همون لحظه ایمیل برام اومد که زیبا فتح الهی کامنت گذاشته.. اینو نشونه دیدم از طرف خدا.. قصد نداشتم حالا حالا ها برات کامنت بذارم ولی قلبم گفت بنویس و زیبا رو توی شادی و خوشبختی ات شریک کن
حالم خیلی خوبه زیبا….. خیلی خیلی…. بیشتر از همه احساس خوبی دارم… آزادانه دارم پادشاهی میکنم و قلعه ی رویاهای خودمو میسازم
راستی کلی مطلب و مصاحبه کلی تجربه و آگاهی کلی حس و حال خوب و رویایی رو برات آماده کردم… میخام پر قدرت تر و شادتر و لذت بخش تر از همیشه با همدیگه در کمال آرامش و صلح و دوستی ، بازی مخصوص زندگی خودمون رو ادامه بدیم
عاااشقتم و هیچ وقت سیر نمیشم ازین عشق ورزیدن
بدون عشق ورزیدن
بدون تحسین کردن
بدون سپاس گزاری و قدردانی کردن
بدون رویا و انگیزه سوزان
بدون ایمان و عمل صالح
بدون مهر و محبت و خوشبینی
نمیتونم نفس بکشم
شیرِ ماده ی تحسین برانگیز، دختر جاه طلب و سرسخت، مهربان بانوی ارزشمندم، عزیزم جای دوری نمیرم همین بغل دستت دارم قدم میزنم
از طرف رفیقِ گرون قیمت و ارزشمندت«میلاد»، به عزیزترین رفیقم «زیبا»
میلاد عزیزم من کاملا شوکه شدم وقتی کامنت یلدا رو خوندم کاملا مطمئن بودم که این صفت رو من تو این سایت فقط برای یک نفر به کار بردم و هرچیکه فکر کردم که آخه من چه جوری این صفت رو باید به کسی داده باشم که خبر ندارم عقلم به جایی ختم نشد دیگه اینقدر خالص و زیبا نوشته بودی که من کاملا از ته وجودم خوشحال شدم که یه دختر پیدا کردم
تو خیلی پدر صلواتی هستی آخه مگه میشه مگه داریم نمیدونم حتما صلاحی در کار بوده
باید خیلی خیلی کامنتت رو بخونم خیلی سنگینه خیلی باید فکر کنم باید از خدام کمک بگیرم نمیدونی از وقتی تسلیم ترش شدم از وقتی بهش اعتماد کردم نمیدونی از وقتی باهاش همراه شدم منم چه قدر رهاتر شدم چه قدر شجاع تر شدم اره به منم وقت بده میلاد جونی منم باید تکاملم رو طی کنم بزار آروم آروم این پیله رو بشکافم منم مثل تو مثل یه شیر تو خشکی و یه نهنگ تو اقیانوس رها خواهم شد
اگه پیگیری نکردمت با توجه به شناخت کلی که از قدرت هات و هوش بینظیرت دارم کاملا مطمئن بودم که در بهترین شرایط خودت هستی وحالت خوبه و به موقش نشانه هات خواهد آمد هروقت خدای هدایتگرم صلاح بدونه ازت خواهم شنید وازت خواهم خوند چون دیگه من با کسی کار ندارم فقط خودم و خودش هستیم و در این مسیر توحیدی دارم تکاملم رو با تعهد و تمرکز زیادی طی میکنم پس آزاد ورها منم دارم میام اینقدر هرروز زندگیم دارم ازش لطف عشق محبت ثروت نعمت و قدرت و استقامت میگیرم که هیچ حد وحسابی نداره پس مطمئنم اگه لازم باشه به موقش برا منم هدایت ها میاد چون منم دقیقا در همین حالت روحی وروانیم وجسمیم هستم وکاملا تمرکزی دارم میرم جلو و منم باید خیلی چیزهارو به خودم ثابت کنم
میلاد عزیزم خیلی خیلی ممنونم ازت میگم خیلی باید رو کامنتت متمرکز بشم به خاطر همین رهاش کردم و گفتم بزار سروقتش ولی فقط خواستم از این عشق و لطف و حس زیبا و الهیت که تمام سلولهای وجودم رو خوب میکنه و انرژی بی نهایتی ازش میگیرم تشکر کنم و ازت میخوام که باز برام بنویسی باز اگه لازمه بیشتر به نشونه ها توجه کنم بیشتر برام بنویس ازت میخوام فقط وفقط بر روی خودت تمرکز کنی اصل همینه و حضور ما در این مسیر توحیدی اینه دیگه حالا من فقط میخوام خودمو پیدا کنم خودمو بیشتر تجربه کنم خودمو و خدای خودمو بیشتر بشناسم و فعلا در این مسیر این نتیجه ها برام مقدور شده و خدایی که تا اینجا اینجوری مهربانانه و عالی من رو هدایت کرده رشدم داده بزرگم کرده پس من رو رها نمیکنه چون توکل بر نیروی خودش من دیگه به خودش وصل شدم اینقدر نشونه ها هرروز بهم میده که میگم من دیگه چه جوری تو رو ول کنم دیگه چه بنده ناسپاسی باید باشم که تو این مسیر زیبا کافر ومشرک بشم پس خودت ادامه راه رو بهم نشون بده چون منکه دارم با تعهد میام جلو بنابراین به همه این اتفاقات تسلیمم و حلش رو به خودش میسپارم
خیلی خیلی ازت ممنونم که از رشدو احوالات بینظیرت و سیاره میلادیت برام نوشتی نوش جونت گوارای وجودت فقط جان مادرت من رو هم راه بده به خدا قول میدم مزاحم نشم فقط یه گوشه بشینم و نگاهت کنم و ازت یاد بگیرم بابا تو خیلی جلویی استاد دست مارو هم بگیر ممنون که هستی ممنون که اینقدر شجاعانه داری حرکت میکنی و جلو میری چه قدر بهت افتخار میکنم چه قدر آدم به وجود این بنده های الهی خداوند به خودش میباله قربونت برم میلاد عزیزم منم عاشقتم به خدا منم این عشق ورزیدن بدون قید وشرط رو اینجا یاد گرفتم میگم یاد گرفتم نه ها واقعا تمرین نبود اَدا نبود من دیگه ناخوداگاه دوست داشتم با همه وجودم این کلمه زیبا والهی رو بگم و از گفتنش هم لذت میبرم و اصلا برام مهمم نیست که حتما از طرف مقابلم فیدبک بگیرم چون اینقدر خود کلمش برام انرژی و زیبایی داره که پاداشم رو همونجا از خدای اون میگیرم حرفا که خیلی زیاد دارم فعلا شبت خوش
با سلام خدمت استاد عزیزم و بچه های سریال زندگی در بهشت
این شعر را تقدیم به استاد عباسمنش عزیز میکنم 💞💞💞💞💞💞💘
از یک کلام جانفزا، صد مرده احیا می کنی
هنگام تعلیم سخن، کار مسیحا می کنی
هر دم که می گویی سخن، جان می دهی ما را به تن
در جان دمیدن در بدن، اعجاز عیسا می کنی
با دانش خود هر زمان، بخشی حیات جاودان
خضری و آب زندگی، در ساغر ما می کنی
دستت چو از گچ شد سپید، آید ید بیضا پدید
یعنی به هنگام عمل، اعجاز موسا می کنی
نوحی و با کشتی خود، ما را به ساحل می بری
چون نا خدایی، با خدا، رو سوی دریا می کنی
موسی یدی، عیسی دمی، فرزند پاک آدمی
در کار، آدم پروری، پیغمبری ها می کنی
احمد معلم بوده است، خود این سخن فرموده است
با پیروی از نقش او، نقش خود ایفا می کنی
شغل تو، شغل انبیا، گفت تو، گفتار خدا
( اقرا به اسم ) گویی و درس خود انشا می کنی
نادان از جان مرده را ، و آن کوردل افسرده را
با معجز خود هر دو را، دانا و بینا می کنی
با مهر و با لطف و صفا، دل را تسلی می دهی
با دانش و دین وهنر، جان را مصفا می کنی
بس قوه ها آید به فعل، از قدرت گفتار تو،
هر غنچه نشکفته را، چون گل شکوفا می کنی
انسان انسان پروری، گر در حقیقت بنگری
در نقش شاگردان خود، خود را تماشا می کنی
تنها نه با علم وعمل، اندیشه ها می پروری
از عشق در دل های ما، صد شور بر پا می کنی
در پرتو خود ساختی ، از ذره ها خورشیدها
هر روز خورشید دیگر، تقدیم دنیا می کنی
هرگز نداری غیر حق، از حق تمنای دگر
گر غیر حق باشد یقین، ترک تمنا می کنی
سلام به استاد عزیز مریم شایسته عزیز
ودوستان عزیزی که با من همراه هستند من شکوفه مرعشی مادر نجمه شمسی هستم
اول از استاد عزیز تشکر می کنم از بابت این آگاهی های را که به ما میدهد دوم ار خانم شایسته عزیز که این قسمت هارا فیلم برداری می کند وزحمت میکشند ودر اختیار ما می گذارند
خدارا هزاران مرتبه شکر که ما را به این مرحله رسانده که بتوانیم از این فایل ها استفاده کنیم ولذت ببریم وخواسته ما باشد که این طور هم زندگی کرد
من که یک عمر همه اش شنیدم که آمریکا دشمن ما هست وما را می خواهد نابود کند
ویک کشوری هست که اگر آنجا بروم همه اش بیبند باری هست همه اش آنسان های جنگ جو زندگی می کنند
حق همه کشور هارا خورده اند
نمی شود با آنها زندگی کرد
یک کشور تروریستی هست وجهان خوار هست
با نشان دادن سریال سفر به دور آمریکا
وزندگی در بهشت فهمیدم بهترین نقطه امنی که میشود برای زندگی پیدا کنم آمریکا هست
من با آن گذشته مذهبی وسیاسی خیلی خراب با شصت سال این فکر ومبارزه کردن
حالا آرزو می کنم که تکامل خودم را طی کنم وبخوام آنجا زندگی کنم
همینطور آن باور های که من باید بغیر از خدا از کسان دیگری بخواهم که چه در دنیا وچه در آخرت بهم کمک کنند
وهمچنین اگر پولدار بشوم از خدا دورمیشوم
وافتخار من این بود که زندگی ساده داشتن مثل حضرت فاطمه وحضرت علی دارم زندگی می کنم پس آن دنیای خودم را درست کرده ام این ها همه این بود که هرکس پول داشت را یک انسان بی دین وبی مذهب بدانم
استا ازشما متشکرم که من را به راه راست هدایت کردی
وخدای واقعی را نشان من دادید
سلامی پرازحس_خوب ….ب دوستای عزیزم و
ی پلی کردن دوباره و ی دریافت حس خوب از شما …
استاد
همیشه من ذهنیت بدی داشتم نسبت ب ساخت و ساز .چون در ی دوره ساختن و بنایی و مشقت هاش رو تجربه کردیم ک چقد زجر اور بود تا بخوایم ی متر دیوار بالا ببریم و ی الونک بسازیم بشینیم.
تازه فقط چهار دیواری بزنیم بالا با همون حالت سیمانی دیوار بشینیم و زندگی کردن رو شروع کنیم…
همیشه معنی شده بود برام با سختی .اذیت شدن..
البته دلیلش همون مسائل مالی بود ک مجبور بودیم خودمون دست ب کار بشیم برای بیشتر قسمت کارها…
وقتی نحوه کار کرد شمارو میبینم واقعا می مونم.
ک چقد راحت و چقد اسون و لذت بخش میشه هرانچه ک دوست داریم رو راحت بسازیم بدون اینک اذیت شیم .با وسایل پیشرفته..
با بهترین نیروهای متخصص بدون اینکه تو بخوای اذیت بشی..
از خانه معلم تا پارادیس فلوریدا مسافت چند باور بود
ن زمان…عالی اینو درک کردی و طی کردی..
آفرین ب تو پسر ک اینقد عالی داری زندگی خودتو خلق میکنی.
چقد عالی با همین حرکتت اکثر باورهای مخرب ومحدود منو مچاله کردی..
میخواهم
میشود
وانجام شد ..
افعال پرقدرت من
ک ازشما یاد گرفتم
مریم جان تو اون سکانس ک خیلی رها بودی وقدم میزدی تا خدا تخم ها رو بهت نشون داد ی حس عجیبی بم دس داد …چقد انرژی داد ب من این محیط و این طبیعت ک همه در اون خودشون هستن…و تابع هدایت …
سعی میکنم هر لحظه تمرینات رو در هرجایی ک هرکدومشون لازم بود انجام بدم..
و تکاملم رو طی کنم.
وقتی ویدیو میگیرین
چون خیلی واقعی انجام تمرینات وتبعیت از قوانین در رفتار خودتون دارین…
بیشتر قدرت میگیرم وقتی می ببینمتون…
میبینم و درک کردم ک چ عاشقانه داری ب ما مفهوم راحت زندگی کردن زیبا زندگی کردن رو اموزش میدی…
ازتون سپاس گذارم همیشه عالی بودین …
استاد جان
باقدرت ادامه میدیم و اموزش های دقیق شما رو تو زندگی پیاده میکنیم…
روزتون پراز حس خوب….
سلاممم به استاد عزیزم
و مریم جان
همین الان داشتم فکر میکردم که خب هنوز شام نخوردم چی بخورم؟
بعد با خودم گفتم خب میام از خدا هدایت میخوام که بهم بگه شام چی بخورم
شاید قبلا که میومدم کامنت میذاشتم توی قسمت های زندگی در بهشت احساس میکنم
خیلی (اگاهی ها مثالها و الهاماتی با نشون دادن تصاویر هر جلسه بهم میگفت
صحبت های استاد در حین انجام کارهای روزمره یا محیطی که توی پارادایس داشتین برای خودتون میساختین تا بیشتر لذت ببرین
از کارهای فنی منی که برای مرغ و خروس ها و گنی هاا و.. انجام میدادین)
یه جورایی پراکنده بود متمرکز نبود یعنی به الهامات عمل میکردم و مینوشتم و خب اتفاقات خوب میوفتاد
ولی احساس میکردم باز یه جایی ایراد داره
یه چیزی باید اینجا توی ذهن من لحاظ میشده که نشده
و اینو از طریق یه سری تضادهای تکراری میفهمیدم
تا اینکه ارام ارام پی بردم باید باید قبل از اینکه باوری کاشته بشه اول بستری فراهم بشه
بستر رشد بذر باید اول اماده بشه
هیچ وقت بذر توی یه خاک سفت و رسوب ناپذیر رشد نمیکنه
نه رشد میکنه نه آب نفوذ میکنه
و نه خاک میتونه آب رو حفظ کنه تا گیاه بتونه از این اب استفاده کنه
خب خدایاا من تازه دارم میفهمم من اصلا تسلیمت نبودم برای اینکه بستر وجودت در زندگیم فراهم بشه چه برسه بخواد بذری کاشته بشه، چه برسه به اینکه بخوام انرژی بذارم آب به بذرم بدم و نور بهش بدم و در نهایت رشدی اتفاق بیوفته کهههه حالا آخر سر نتیجه ای ببینم
واقعا چی میشه ما همین که شروع میکنیم میفهمیم که خالق زندگی خودمون هستیم میگیم خب پس اینو میخوام
بعد از فرداش میگیم پ کو؟
چرا نیومد؟
چرا نشونه نمیاد؟
خب حالا نشونه اومد چرا خواستم نیومده؟
من نشونه برا چیمه من😐خواستمو میخوام!؟
من آزادی میخوام
رابطه خوب میخوام
سلامتی میخوام
منم میخوام مثل عباسمنش اینقدر رها باشممم
منم میخوام مثل فلانی اینقدر پیشرفت کنم
و منم منم…
چرا عباسمنش اینقدر موقع رفتن به سمت کارگرا و پروژه خوشحال بود و گفت راضی اممممم!!!
استاد الهی قوربونت بشمم 🥰🥰
چون استاد میفهمید برای یه ساختمون مقاوم و در عین حال زیبا، باید پایه های محکمی بذاریم براش
باید سم پاشی کنیم
اصلا استاد نمیدونست داستان سم پاشیو هااا
ولی خدا هدایت کرد
چرا چون خدا بهت میگه برای اینکه بتونی زندگی محکمی داشته باشی باید الودگیها پاک کنی
میاد میگه و توام بدون اینکه اقا بپرسی این برا چیه و سین جین کردن میپذیری
چون به یه چیز دیگه مطمئنی نه به حرف ادمها موفق یا نا موفق و یا هرکسی دیگه..
خب استاد عاشقتم که اول پذیرفتی باید زمین اماده کرد چه صبری چه استقامتی
استاد اینم میخوام بگم شما کاری نداشتی به بیرونت چون ارام ارام باور داشتی میکردی که
بستررر ایناهااش درون منه بستر پدرم نیست مادرم نیست
بستر رابطه داغون پدر و مادرم نیست
یا وضعیت مالی بد خانوادم
یا گرمای بندرعباس
استاد عاشقتمااا
خب استاد راستش من تازگی دارم اون حس ریلیز شدن و بلنس شدن های شما رو توی توحید عملی۵ حس میکنم دقیقا کم کم
اروم اروم
استاد، ایران یا جمهوری اسلامی بستر شما نبود
قم با اون باورهای مذهبیش بستر شما نبود
اون سختی ها بستر شما نبود
من میگم، این نظر منه
بستر شما ذهنتون بود
ذهن عباسمنش بستر و زمینه زندگی آیندش بود
خب حالا عباسمنش باید تصمیم میگیرفت که آیا میخواد کنترل این بستر رو بدست بگیره با وجود اینکه این همه سال رها شده بوده
یا نه بیخیالش میشه
خب استاد تصمیم گرفتی توی همون جای خودت که بستر بدست بگیری و آبادش کنی
یعنی تو نه اون خدایی که فهمیدی میشه روش حساب کرد وگرنه همگی ما بریم توی وجود خودمون میفهمیم ما با اون یکی خدا فقط یه موجود رها شده بین بقیه موجودات بودیم که انگار خدا گفته بدو برو زمین برو دیگه خودت سر کله بزن با ادمها هر گلی زدی سر خودت زدی من نمیدونم.. خودت میدونی..
ولا این بوده.. وگرنه این اوضاع جهان نبود
این اوضاع ایران نبود
اسسسستاد چرا اینقدر این ادمهاا فکر میکنند بسترشششون ادمهای بیرونههه
رییس جمهور جدیده که بیاد منو استخدام رسمی کنه
پدرم و مادرم هست با اون گذشته ای که داشتن
(بخدا که این احساس قربانی بودن ناخوداگاه از والدینم یاد گرفتم در حالی از بچگی اصلا نمیتونستم بپذیرم و جاهایی که طبق میلشون انجام نمیدام میگفتن مریمممم چقدر سنگ دله بی محبته و فلانه… و من اون موقع نمیدونستم داستتااااان از کجا میاد)
یا فکر میکنیم بسترم شوهرمههه دوسسسسس پسرمه عشقهمههه
یا فکر میکنیمم بسترررممم دوستامممم
یا فکر میکنیممم بستررررر فلان شغل خاصصص
واییی از این شرک که شده جزیی از وجودمون
واییی از اینکه شرک
استاااد بخدا چشام درشت کردم ببینم چی میبینم
ولا از هر کلمه ای شرک میبارید
ولا ما فکر میکنیم بستررر بیرون از ماستت
بخدا مریممم بستررر این درون+ الهامات ماست
چی بگم که از روزی که دارم میبینم من از همه انتظار داشتم جز خدا از خدا خداستم منو به مسیر استاد شما و خانم شایسته و دیگر دوستان متعهدتر ببره دقیقا همون هایی که
اینا شده جزیی از وجودشون
عاشقتم مریمم جانم عاشقتم تازه دارم مقاله هات میفهمم تازه..
خب استاااد سوت زنان داریممم پروژه ران میکنیم
بدور از اذیت و غر و درد سرر
و چقدر از لری خوشمم اومد
از این پیرمرد های کیوت آمریکایی و خوش قلب که ماشالا زور بازو داره کلنگ برمیداره
و استاد هم پا به پاش
استاد پدر گرامی منم همیشه تا جایی کع میتونه اول خودش نگاه میکنه به اینکه داستان چیه که خودش حلش کنه
خیلی توی کارای فنی وارده
یعنی ما ۱ درصد شاید شده باشه فردی اوردیم خونمون
۹۹ درصد خودش
و شاید میتونم بگم هزینه زیادی بابت خرابی و عوض کردن چیزی ندادیم
و بهششت زیباااا چقدر پارادایس رویاییه
چقدر من کیف میکنم وقتی بچهاا میوفتن دنبالتون
این شور وشوق استاد برای منم مورد توجه بود
استاد زندگی را زندگی میکنی که برای تخم های گنی اینقدر بال دراوردی
چون داری قوانین بدون تغییر در زندگیت پیاده میکنی
استاد اعتراف کنم من هنوز به این درجه شما نرسیدم
که همیشه هر روز ذوقی باشمم
ولی همین که شما رو میبینم دلم گرم میشه که مسیر درسته اره مریم اولش ترس و لرز هست ولی ادامه بده خدا باهاته
باز احساس میکنم من یه آشنای سید حسین عباسمنشم
استاد شما آشنای من بودی من تازه دارم میفهمم؟! 😭🥺🥺
ولا من پسر عمو های بابام آمریکا هستن نیویورک و واکشنگتن ولی اصلا حسی نداشتم و ندارم بهشون.
و در آخر میرسیمم به سبک شخصی استاد
استاد دوباره توی این فایل
قسمت اخرش میخواستی بگی
این چیزی که شما دیدین از اون راحترم هستا؟ ؟؟
فکر نکن فقط اون چیزی که دیدی
چه پیوندی خورده این راحتی با زندگی شما
قشنگ میشه دید هم توی سفر به دور امریکا
هم زندگی دربهشت
استاد نوش جون منم دلم خواستتتت ماشالا چه خوشمزه گاز میزنی
راست میگفت خانم شایسته بوش همه جاش برداشت ما هم دلم آب شد
دهانمون اب افتاد
استاااد در مورد این ایده
بگممم توی دبی یه همیچین بستریی دیدم اما نمیدونم از قدیم بوده یا نه
ولی توی تهران یه سری جاهااا با ماشین میتونی بری و سفارش میدی
و بعد از چند دقیقه غذات میگیری و همونجا هم پرداخت میکنی
خیلی راحتتتت اما تهران فکر کنم از همین بیماری این خیلی تبلیغ شد و حتی استاد من دیدم طرف که میرفت رستوران غذا ها رو تست میکرد الان با ماشینش میره و غذا میگیرفت و تبلیغش میذاشت توی پیجش و پول میساخت.
خلاصه مریم غذای شما رو من دلم میخواست ببینم
در تکمیل نکته های اخرم بگم که متوجه شدم توی امریکا ازادی خیلی الویتش بیشتره
کامل نیستن ولی این ازادی بیشتر دارن تا کشور های جهان سوم
استاد من حالا علاوه بر توضیحاتی که در مورد امریکا بصورت مستند و واضح میدادین
جالبه بگم براتون در مورد عقاید مذهبی هم من هدایت شدم به سمت چیزای دیگه ای خارج از مطالب شما
مثلا یکی از بحث های جنجالی ایران و جهان اسلام اینکه امریکا و کشور های فلان
تهاجم فرهنگی میکنن میخوان جوون های ما رو فلان کنن…
بعد استاد من هدایت شدم به تیم شمشیر بازی آمریکا بعد توی مسابقات فکر میکنم المیپیک بود استاد ۴ نفر از تیم امریکا بودن
از اون چهار نفر یه نفرشون سیاه پوست و مسلمان بود و قهرمانم شدن بازیا رو بردن و دست در دست هم رفتن روی سکو
بعد این خیلی ذهنم مشغول کرد
این همه ورودی منفی بعد تیم ملییی امریکا یه همیچین ازادی داده…
و خیلی چیزای دیگه خب الان خیلی حضور ذهن ندارم ولی انشالا خداوند منو هدایت کنه به همون صراط مستقیم خودش
همون صراطی که هر کی میره راضی میشه
و راضی ترین
اره من اون راه میخوام.
عاشقتونم استاد و مریم جان
در پناه خدای عزیزم که دارم به تازگی میشناسمش میسپارمتون.
تقدیم با عشق ❤️مریم درویشی❤️
واییی استاد چرا من اینو یادم رفت بگم بهتوننن
بعد از دیدن این جلسه بابام با ظرفی پر از تخم مرغ محلی اصل از راه رسیدددد🤗🤗🤗
سلام به روی ماه عشق مننن جان دل مننن چقدرچقدر عاشقققتممم عشق خواهریییی چقدررراخه بینظیرییی چقدر با تمام وجودمنن این درک بینظیرت روو این عشق نابت رو چقدر چقدر بینهایتت بینهایت تحسسنتت میکنمم قلب مننن چقدر بینهایت تحسینتت میکنممم جقدر عالی ریزبینانههه تک تک اگاهی هااا و نکته هایرمثبتتت فایل بهشتمون زو نوشتی جقدر چقدر خداروهزاران بارشکر میکنممم برایرومود نازنینت عشق خواهرییی چقدرعاشقققققتممم مریممم مزیمم منن عشق من چقدر زیبااا گفتیییی خدای مننن چقدرزیبا گفتی که بستررر تنهااا درون منههه خدای مننن تنهاااا همه چیززباورای منننه این منمم که دارم همه چیزززو خلق میکنمم این منمم که دارم همه چییییییز خلق میکنممم بستر تنهاا باوراییی من و درون من الهامات منه جقدرررر چقدعاشق این عشق نابتممم جقدر بینهایتا بسنهایتتت این عشق نابتتت این اتصال نابت رو چقدر چقدر بینهایت تحسسنتت میکننن چقدر بینهایت تحسسنتت میکنم عشق خواهزییی چقدر بینظیزررررترینی. خدای من شکرتتت هزازان بارشکرت که هرلحظه هدایتمون میکنیی به سمت بینهایت زیبایی ها نعمت ها و فراوانییی ها خدای من شکرت که هرلحظه به سمت درک بهتر بهتر و بیشترت هرلحظه هدایتمون میکنهههه چقدر جقدرزیبا نوشتی قلب ممنن روح من چقدر بینهایتت بینهایت این عشق نابتت اینن درک بینطیرت رو اینن صلح بیتطیرت رو جقدریسنهایت احسینتت میکنمم عشق دل منن چقدر بینهایت تحسسنتت میکنمم جقدر تحسینت میکنمم قلب منن چقدر بینهایت تحسنتت میکننم جقدرفوق العادا بوددد عاشققققتمم عاشققنم عاشقق این اتصال نابتمم و جقدرلینهایت تحسسنت میکنم عشق خواهری جقدربیتطیربوددد چقدر زیبااا دقت مینی چقدرزیبا مینویسی جان خواهزی جقدربینهایت تحسسنت میکنمم چقدر بینهایت تحسسنتت میکنمم بینطیرییی
الهی که هرلحظه هرلحظه غرق عشقق بینهایتت غرق ارامش و ننعمت و برکت عشققق و زیبایی های خداوندم باشی
الهی که جریانی ازبینهایت یینهایت نعمت و برکخ عشققق ارامش جریانی از بینهایتت فراوانی ها شادی ها سلامتی هاا جاری ترینننن جاری تریننن باشه برلحظه لحظه ی نابت ثلب مننن چقدرزیبااا گفتی که خدای مننن میخوام هدایتممم کنی به سمتت مسیز کسانی که بهشون نعمت دادی منم اون راه رو میخوامم😭 عاشققتممم عاشققتمم جقدرزیبا هرلحظه هدایتمون میکنه چقدرزیبا هرلحظه هدایتمون میکنهه هرلحظه هدایتمون میکنهه عاشققققتمم مننن عاشقتمم چقدر تحسینتت میکنممم عشق من جقدر تحسسنت میکنمم عاشقتم😘😘😍
به نام خدای بزرگ
سلام ااااااسسسسستتتتاااددددد جونم
سلام بر مرد عمل
سسسسسسلللللااااااااااااااااامممممممممممم مریییییییییییییییممم گلللللیییییییییی خودم
ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است اینو باید روز ی هزار بار به خودم بگم و تکرار کنم
بابا…………. حالتو خوب کن احساست رو خوب کن جهان پاسخ می دهد……….
چقدر خوبه محیط این پارادایس
خیلی عالیه آدم انرژی می گیره
آدم احساس تنهایی نمی کنه من که تا می بینم دیگه احساس تنهایی نمی کنم و ذهن نجواگرم را خاموش می کنم و قانون … قانون تکرار میشه چیزی که من عاشقش هستم
از اول کلام مریم جون من که درس گرفتم سلام بچه های زندگی در بهشت خبر خوب اینه که آخه کیو تا حالا دیدی تا سلام می کنه بگه خبر خوب اینه که تا سلام میکنی ریاست جمهوری چی شد ووووو ؟؟؟حالت خوبه ؟؟بد نیسستیم پام درد می کنه وووو هزار جور درد و مرض دیگه…………
یه کم باید به خودمون بیایم و از خبرهای خوب و خوشمون بگیم
تخم مرغ ها رو که دیدم یاد قانون تکامل افتادم و به خودم گفتم باید تکامل درهرموردی رعایت بشه و خدا را شکر خودم خیلی دارم رعایت میکنم توی همه ی زمینه ها
من از استاد یاد می گیرم که قانون را تکرار کنم در هر زمینه ای در پرورش مرغ…………. در صحبت کردن با دیگران ……………در کارهای خونه………….. وووووومیلیون ها کار دیگه
خیلی برام جالبه که شما همه ی کارها را خودتون انجام می دید با حال خوب و با عشق این خیلی مهمه و جای تامل و فکر کردن داره……
شما فقط سرتون توی زندگی خودتون هست و خیلی خوبه ………….تا شب وروز به این و اون فکر کنید ببینیم اینا چی میگن ببینیم اینا چی گار کردن کجا رفتن وووووووو شما در دوره دوازده قدم به من یاد دادید سرت رو از زندگی دیگران بیار بیرون …………………ما چیکار داریم به بقیه …..؟؟ و من این کار را کردم و روش کار کردم نتیجش اینه همه ی کسانی که همش توی زندگیم بودن و سوال می کردن حذف شدن خدارا شکر
استاد وقتی لبخند روی لبات جاری شد منم با شما ها بودم منم خندیدم از اینکه با شما هستم از اینکه شماها را دارم از اینکه خداوند دستمو توی دست بهترین مرد دنیا گذاشت چون به خودش توکل کردم چون به خدا ایمان داشتم …….خدا عاشق ماست خداوند عاشق همه ماست …….خدایا دوستتت دارم ………خدایا شکرت
خبر خوب اینه که ما تغییر کردیم خدا را شکر خبر خوب اینه که ما جهان را زیباتر می بینیم خدا را شکر
من روی حسودی خیلی کار می کنم و خدا را شکر خیلی نتیجه گرفتم که دیگه حسودی نکنم و نمی کنم و الان دیدم حیوانات حسودی کردن به هم ……….. خوب باید ترک کنن این کار رو …….الله اکبر
خدایا شکرت من لایق دیدن این قسمت از پارادایس بودم
خدایا شکرت صدای مریم جون را شنیدم با گوشهام
خدایا شکرت استاد جونم را دیدم
خدایا شکرت پرونده حسودی رو گذاشتم کنار خدایا صد هزار مرتبه شکرت
دوسستان خیلی قدر خودتون رو بدونید
دوستان خیلی قدر همدیگرو بدونیم و قدر لحظات زیبارو
برای هممون آرزوی بهترین ها رو ازخدای رحمان و رحیم دارم
به نام خدای فراوانی ها
دوباره سلام
سلسام و صد تا سلام
من عاشق ثروتمند شدن هستم داشتم به این موضوع فکر می کردم که چقدر ثروتمند شدن خوبه …. به خدا
چه خوب میشه من ثروتمند باشم
چقدر فراوانی در پارادایس می بینم خوب اینا از زاویه دید ماهستش دیگه چون استاد /////باور به فراوانی/// را دیگه چه عرض کنم به آسسمون ها رسونده برای خودش
داشتم کارگرا رو می دیدم … برای خودم تجسم کردم گفتم منم یه همچین جایی رو می خوام به این بزرگی بعد گفتم خوب روی خودت کار کن روی باورات کار کن زندگی خداوند بهت میده که نگو نپرس……………..
خدایا شکرت مریم جون برای ما فیلم می گیره تا ما هم ببینیم انسانهایی هستن که از پایین به بالا اومدن خدا راشکر پس همه ما می تونیم اونی موفقه که بیشتر باور کنه بیشتر عمل کنه و بعد نتیجه خودش میاد
خدایا شکرت فراوانی رو دیدم
خدایا شکرت ثروت رو دیدم
خدایا شکرت سلامتی کامل استاد جون و مریم جون را دیدم
به امید ثروتمند شدن من……………….هههههووووووووورررررررررررررررااااااااااااااا
به امید ثروتمند شدن همه ی ما…………………. ههههههههههههههوووووووو ررررررررررررررررر