سریال زندگی در بهشت | قسمت 177 - صفحه 10 (به ترتیب امتیاز)

سریال بهشت 177

با سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان

خدایا شکرت که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان سیال بهشت همراه بشم و از آگاهی های نابش برخوردار

خدایا شکرت که امروز که بعد از مدت ها توی ی جمع قرار گرفتم تازه فهمیدم که چقدر مدارم نسبت به افراد فامیل عوض شده .تازه فهمیدم که چقدر متفاوت شدم .چقدر آرامش دارم چقدر سلامت هستم هم جسمی هم روحی .تازه فهمیدم که بودن با استاد چه تغییراتی رو توی وجودم رخ داده.نه اینکه قبلا متوجه نشده باشم میدونستم اما چون خودم تنها بودم خیلی برجسته نبود

اما امروز که توی جمع قرار گرفتم سپاسگزارتر شدم .استاد توی اون جمع همه مدارشون مثل هم بود و تنها کسی که متفاوت بود من بودم و خواهرم که اون هم داره از آموزشهای شما کم و بیش استفاده میکنه

اونجا قشنگ تفاوت رو احساس کردم و به خاطر وجود شما توی زندگیم خدا رو شکر کردم

اصلا همین که ما رفتیم اونجا وجودمون باعث شد جو اونجا عوض بشه ی انرژی خاصی توی وجودمون بود که جو اونجا رو تغییر داد و همه ی اونایی که اونجا بودن اون دو ساعتی که اونجا بودیم با بودن ما شاد شدن و حال و هواشون تغییر کرد

همه ی اینها به خاطر بودن توی این مسیر و استفاده کردن از این آگاهی هاست و همین جا لازم دونستم که تشکر کنم از شما

اما این فایل:

اولین چیزی که توجه هر بیننده ای رو جلب میکنه اینهمه ابزارالات و ماشین های پیشرفته اس که اولا نماد فراوانی و ثروته بعدشم خیلی قشنگ قانون تکامل رو داره نشون میده و پیشرفتی که به واسطه وجود انسان داره توی این جهان رخ میده

همین دستگاه مخلوط کن ماسه و سیمان چقدر کار رو راحت کرده چقدر در زمان و انرژی صرفه جویی میشه .این دستگاه ی دفه خلق نشده بلکه سالها تکامل پشت پیدایش اون دیده میشه واین تکامله به واسطه پرسیدن سوال چطور از این راحت تر و چطور از این ساده تر در طول سالیان متمادی شکل گرفته تا نتیجه شده این این وسیله ای که کلی کار فیزیکی سخت رو حذف کرده . همینه که استاد میگن این باورها و این قدرت ذهنه که داره اتفاقات رو رقم میزنه نه کار فیزیکی بیشتر و سخت تر .

و البته که این قدرت ذهن با برخورد با تضادها خودش رو نشون میده که نتیجش میشه آسایش و آرامش روحی و جسمی بیشتر

خدایا شکرت چقدر این جوجه ها هر روز دارن خوشگل تر و نازتر میشن چقدر خوشرنگن

چقدر اون لوله ای که مخلوط سیمانی رو میریخت من رو یاد جریان هدایت انداخت که خداوند ما رو هدایت میکنه اما به اون سمتی که ما انتخاب میکنیم و این نیست که اون تصمیم بگیره برا ما .این لوله هم همین حالت رو داره . اون مخلوطه ریخته میشه اما در جهتی که اون فرد بهش میده

چقدر لذت بردم من از آویزون کردن اون ماله ها روی اون سطل آب. چه ایده های جالبی که بلافاصله ماله ها رو توی آب سطل میشورن که سیمان روشون خشک نشه که بعدا برا کندنش وقت و انرژی زیادی صرف بشه

چقدر هماهنگی بین اون افراد قشنگ بود که هر کسی کار خودش رو انجام میداد اما در عین حال کار خیلی خوب پیش میرفت .

اولین بار بود بقول مریم جان که ی همچین بتن ریزی رو توی این ابعاد میدیدم با این دقت و ظرافت .

همین جا آدم مفهوم سیستم رو خیلی خوب درک میکنه که برای این که ی سیستم خوب کار کنه تمام اجزا باید وظایفشون رو خوب انجام بدن تا نتیجه ی چیز خوبی بشه

این جملتون مریم جان در مورد صاحب کسب و کار من رو یاد حرفهای استاد انداخت در مورد اینکه صاحب ی کسب و کار باید خودش در روند انجام شدن کار باشه و حضور داشته باشه نه مثل خیلی از صاحبان کسب و کار که اصلا خبر ندارن توی سایتشون چه اتفاقی داره می افته

تحسین میکنم رابطه شما دو نفر رو از خداوند میخوام که من رو هم هدایت کنه به تجربه چنین رابطه ی عاشقانه و الهی بین شما استاد و مریم جان

استاد چقدر ریش هاتون با لباستون ست شده.این روزا خیلی ها خیلی خودشون رو تغییر میدن و اذیت میکنن که ست کنن شما طیبیعی طبیعی ست شدین بدون اینکه تلاش فیزیکی خاصی انجام بدین .برا شما همه چیز طبیعی انجام میشه

چقدر اطلاعات شما مریم جان در مورد اون بافت ها و مقاومت کششی بتون جالب بود و ی آگاهی جدید مفیدی رو به آگاهی های من اضافه کرد

همین موسیقی هم یادآور اون صحبت هاتونه استاد که وقتی میخوایم ی کاری رو انجام بدیم که برامون ی کم سخته انجام دادنش باید کاری کنیم که اون رو لذت بخش کنیم و اسه خودمون.حتما کار بتون ریزی با این حجم خستگی هم داره بالاخره اونها هم انسان هستن و طبیعیه که خسته بشن اما این موسیقی باعث میشه که کار با لذت انجام بشه و خستگیه کمتر احساس بشه

تحسین میکنم شرکت بوش رو به خاطر کیفیت بالای محصولاتش اینم اسپیکر خفن بوش

از همین جا سلام میکنم به آقا لری عزیز که بودنش توی بعضی قسمت های بهشت خودش درس ها داشته و داره برای ما از جمله سرحال بودنش

استاد جان خداوند اینقدر داره کارهای شما رو انجام میده براتون که حتی آب دادن بتونتون رو خودش با ی بارون مشتی انجام داد براتون چون تا جایی که من میدونم بتون بعد از زده شدن باید آب بخوره تا محکم و سفت بشه .اینجا یاد صحبت هاتون افتادم که میگین خدا انگار کارش رو ول کرده و فقط داره کارهای عباس منش رو انجام میده حقا که اینجوریه

تحسین میکنم این افراد رو که اینقدر برا ا بزارشون ارزش قائل هستن که اینجوری تمیز و نو میمونن. استاد یادمه توی یکی از قسمت های سریال بهشت شما توی پارکینگ برج تمپا با چه دقتی موتورتون رو میشستین و راجع به ارزش قائل شدن برای وسایلتون صحبت میکردین و همین توجه مداوم باعث شده که شما هدایت بشین به جایی که مردمش هم مثل خود شما هستن

خیلی دوست دارم ی تحقیقی بکنم در مورد میزان سلامتی پاهای مردم آمریکا چون با دیدن این صندلی تاشو مشخصه که خیلی به زانو هاشون فشار نمیارن و همیشه به طرز صحیحی میشینن حتی توی ی همچین شرایطی .نمیگن بابا حالا کی صندلی رو ورداره با خودش ببره این ور و اون ور .حتی موقع کار کردن به فکر لذت بردنه هستن

خدایا منم میخوام این سرسبزی و تمیزی و پاکی هوا و این آرامش رو .میخوام تجربه کردن آزادی و امنیت رو در همه ی ابعاد پس هدایتم کن به ی همچین جاهایی چون کم کم دارم لیاقتش رو در خودم ایجاد میکنم

چقدر اون خانم و آقا قشنگ داشتن بازی میکردن چقدر مسلط بودن .منم بعد از دیدن سریال بهشت میز پینگ پونگ رو به لیست خواسته هام اضافه کردم تا با عشقم لحظات نابی رو تجربه کنیم

چه ایده ی خوبی برای پارتیشن بندی اجرا شده

اصلا امکان نداره این درونه به پرواز دربیاد و روح ما رو با خودش به پرواز درنیاره

خدایا شکرت به خاطر این حال خوشی که دارم تجربه میکنم

شکرت به خاطر اشک های حلقه زده توی چشم هام همون هایی که ی روزی آرزوش رو داشتم که با صحبت کردن از تو از چشم هام سرازیر بشن همون هایی که اولین هدف سال 1400 من بودن و خواهند بود

این هفت دقیقه ی آخر فایل رو اگر آدم بارها و بارها گوش بده و ببینه سیر نمیشه ازش

این رنگ سبز خوش رنگ درخت ها

این رنگ آبی اون دریاچه که عین شیشه میمونه

این سرسبزی که تا چشم کار میکنه چشم رو نوازش میده و داره بمن یادآوری میکنه بی نهایت بودن رحمت ها و نعمت های خداوند رو

این سکوتی که من دارم تجربه میکنم با صدای جیرجیرکها لای درختها توی باغچه کنار پنجره

این تاریکی زندگی بخش

همه و همه دست بدست هم دادن تا فاصله فرکانسی روح من از ذهنم ب به کمترین مقدار خودش در این لحظات برسه و خلسه ای وجود من رو در بر بگیره

خلسه ای که پره از یاد خدا

پره از قل هو الله احد الله صمد

لم یلد و لم یولد

و لم یکن له کفوا احد

و میخوام این سکوت و مراقبه رو ادامه بدم و باز هم ببینم اون هفت دقیقه رو

امشب من به اندازه هفت دقیقه به معبودم نزدیک شدم

و اگر این هفت دقیقه ها در طول روز و هفته و ماه و سال تکرار بشه اونوقت برآیندشون میتونه کوه رو جابجا کنه

سپاسگزارم استاد به خاطر این حال خوبی که بمن هدیه دادی