سریال زندگی در بهشت | قسمت 177 - صفحه 13 (به ترتیب امتیاز)

سلام خدای مهربان که اختیار خلق زندگی را به بنده هات دادی

سلام استاد نازنینم و مریم گلی عزیز

و سلام به دوستای هم فرکانسی خوبم

امروز بعد چند وقت دلم پر کشید که بیام و بنویسم و حال و احساس خوبم رو با شماها به اشتراک بذارم

از خدا جونم میخام کمکم کنه و هدایتم کنه که بتونم اون چیزی که در درونم فوران میکنه رو براحتی بنویسم

این قسمت از سریال زندگی در بهشت رو دیدم اول که با کار کردن منظم و مرتب تیمی مردم آمریکا کیف کردم آخه اونا کار نمیکنن که عشق میکنن در حین کار آهنگ گوش میکنن و با لذت کار میکنن و با امکانات کافی همین کاری که امروز اونجا انجام شد اگه بخایم ما انجام بدیم حداقل یه ماه طول میکشه به نبود ابزار آلات یه کمبود اونا مثلن امروز میان کار کنن آب نیس فردا سیمان روز بعد کارگر نیس در هر حال هر روز یه چیزی کم و کسر تا اینکه اصلن آدم پشیمون میشه این در مورد همه چیزه حتی دکتر و دندونپزشکی و…

اما دیدیم با یه کار تیمی خوب و البته با ماشین آلات کامل براحتی بتن ریزی به نحو احسنت انجام شد و چقد خوب و زود جواب داد و خدا با یه بارون ناب این کار رو به آزمایش گذاشت و البته که همه ی اون تیم سربلند شدن

همه چیز تا این جای فایل خوب بود تا اینکه شما اون آهنگ را گذاشتین و درون پرواز کرد و همه چیز رویایی شد و احساسات من شدیدا رقیق شد و اشکام بی اختیار میریخت و با خودم میگفتم اگه اونجا بهشت نیس پس کجا بهشته؟اگه این آدما بهشتی نیستن پس دیگه کیا بهشتی هستن؟

استاد ممنونم که اینقد قشنگ بهشت و راه رسیدن به بهشت رو به ما نشون میدین البته که اگر به بعد ۴یا ۵ سال هنوز مشکل دارم به خاطر باورهای خودم هرجند خیلی بهتر شدم و تلاش میکنم به لطف خدای مهربان بهتر بشم

استاد سپاسگزارم که به طور طبیعی و خیلی عادی و بدون هیچ چیز اضافی به ما یاد میدین که بهشت همین جاس همین دنیا آخه یه لحظه با خودم فکر کردم اگه یه وقت بریم اون دنیا و ببینیم خدا بگه دیگه از اون لذت های دنیایی خبری نیس مثلن نفس کشیدن رقصیدن خندیدن عشق دادن عشق گرفتن با همین وسایلی که داریم کیف کردن و سبک بال بودن اونم در جسم دنیایی آخ که من یکی خیلی ضرر کردم

استاد فکر کنم احساساتی شدم اونم شدید سرکارم و سعی میکنم احساساتم رو کنترل کنم تا همکارام نفهمن و به همین خاطر اشکامو فرو میبرم

میدونین چرا اینطوری شدم من هلنای عزیزمو قضاوت کردم و گفتم چطوری احساساتی حرف میزنه هر چند به خودم گفتم اگه همین الان طوری بشه که بخای با استاد حرف بزنی چکار میکنم و آیا میتونی حرف بزنی یا اصلن زبونت بند میادوخیلی هم کیف کردم و شاید ده بار بیشتر گوش کردم اون فایل گفتگو رو ولی الان میبینم چه زود کائنات دست بکار شده و منو تو موقعیتی قرار داده که اینقد احساساتم فوران کرده که خدا میدونه

حالا میخام از استاد عزیزم از مریم گلی از دوستای هم فرکانسی ام سپاسگزاری کنم عاشقانه همتونو دوست دارم و براتون بهترینها رو در دنیا و آخرت آرزو میکنم

رقیق بشه