سریال زندگی در بهشت | قسمت 179 - صفحه 12

180 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سید سجاد موسوی گفته:
    مدت عضویت: 1242 روز

    بنام خداوندی بخشنده و مهربان

    سلام‌استاد گلم و خانم شایسته عزیز و دوستان هم فرکانسی هم

    دقیقا اعتماد بنفس همه چیز هست که باهش همه چیز رو میتونه ادم به دست بیاره و فقط ادم باید به خودش اعتماد کنه و قدرتی که خداوند به ما داده و عمل کنه و چیزی رو که میخواد هر روز روش کار کنه و اون چیزی رو که میخواد صد در صد بدست میاره.

    ی داستان از خودم برای شما تعریف کنم که من هفت سال قبل به آلمان مهاجرت کردم و اصلا زبان آلمانی بلد نبودم و هیچ کسی نبود که به من زبان رو یاد بده و من تصمیم گرفتم که زبان رو سریع یاد بگیرم و چیزی رو که میخوام با زبان یاد گرفتن اون رو بدست میارم و من شروع کردم به یاد گرفتم در دو سال به اندازی زبان یاد گرفتم که برای دیگران ترجمانی میکردم و این بخاطر این بود که اعتماد به خودم داشتم که اگر شروع کنم و با تمرکز روی زبان کار کنم خیلی سریع یاد میگیرم و دقیقا اونجای که تمرکز داشتم خیلی درس رو سریع یاد میگرفتم و اونجایی که تمرکز و اعتماد بنفس پائینی داشتم همه کار خیلی خوب نمیتونستم انجام بدم .

    خدا رو صد هزار مرتبه شکر که منو هر لحظه هدایت میکنه و به انذاری که روی خودم کار میکنم قانون خدا مهربان رو درک میکنم و از زندگیم لذت میبرم.

    انشاالله که همیشه خوش و آرام و سلامت و ثروتمند باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    فرشید آریا گفته:
    مدت عضویت: 1036 روز

    درود به همه دوستان عزیز این اولین کامنت من در سایت استاد عباس منش هست

    امروز تصمیم گرفتم که برای اولین بار کامنت بذارم

    موضوع جالب توپ تنیسی که استاد گفتن و خیلی هم جالب بود برای من هم اتفاق افتاده بوده ولی به یه شکل دیگه.

    داستان جالبش چی بود ؟

    من یه پدربرزگ داشتم (روحشون شاد) ایشون خیلی آدم خودساخته و بزرگی بود ، در حقیقت بزرگ منطقه بود . یادمه امتحانات نوبت آخر دبستان بودم و برای رفتن سر امتحان ریاضی مضطرب بودم . بابا بزرگ برای اینکه استرس من رو کم کنه دست کرد جیب کتش و یه خودنویس خیلی قشنگ به من داد و با همون آرامش و متانت همیشگی گفت: ((با این خودنویس برو سر جلسه و مطمعن باش همه سوال ها رو جواب میدی)) و بعد از گفتن این جمله طبق معمول یه دعا هم برای ما میکرد که معمولا اینطوری بود : (( امیدوارم پسرم مهندس بشه دکتر بشه و به همه جاهای خوب برسه)) . این دعا همواره بدرقه راه ما نوه ها بود.

    روز امتحان باورتون نمیشه ، من فکر میکردم پروفسور حسابی یا انیشتین هستم. با یه اعتماد به نفسی رفتم روی جلسه و تمام سوالات رو به راحتی جواب دادم اونم توی یه زمان خیلی کم. از اورن روز به بعد من دیگه باور کردم که این یه خودنویس معمولی نیست و جادوییه و … . اون خودنویس یه خودنویس معمولی بود ولی باور من به این خودنویس داشت کار میکرد و خیلی روی من تاثیر مثبت گذاشته بود. یعنی دقیقا اون باوره داشت کار میکرد و باعث شده بود من هم ترسم کمتره بشه ، هم استرس نداشته باشم ، هم اعتماد به نفسم رو برده بود بالا و هم نتایج خیلی بهتری نسبت به قبل میگرفتم .

    هنوز هم با اینکه اون خودنویس جوهرش تمام شده و چون مدل قدیمیه جوهرش دیگه نیست ، ولی حس خوبی رو در من ایجاد میکنه.

    الان با آموزشهای استاد من دقیقا فهمیدم که باور چه تاثیری میتونه روی همه ی جنبه های زندگی ما بذاره.

    با تشکر از استاد عباس منش عزیز

    شاد ، ثروتمند و در آرامش باشید

    به امید دیدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    معصومه ابراهیمی گفته:
    مدت عضویت: 1592 روز

    سلام و عرض ادب خدمت استاد عباس منش گرامی و خانم شایسته عزیز و دوستان خوبم

    چه خوب که امروز من به این فایل هدایت شدم امیدوارم که قدم بزرگی بتونم توی این زمینه برای خودم بردارم درمورد اعتماد به نفس خیلی شنیدم و خوندم و از طرفی هر وقت دارم روی باورهای محدودکننده توی ذهنم کارمیکنم واونا رو پیدا میکنم آخرش سر اون باور میرسه به اعتماد به نفس و ضعفش ! و موفقیت هام رو هم نگاه میکنم ودر گذشته و اکنون جستجو میکنم باز هم سرش میرسه به اعتماد به نفس و قدرتش

    بله اداب مذهبی و سفرها و تبرکها نمازهای طولانی درفلان مسجد از همین نقطه ضعف منشا میگرفت ، لباس پوشیدن ها و کفشها و آرایشها همین طور ، بعضی چیزها هم برای بالا بردن اعتماد به نفس شخصی شده بود و از یه آدم به آدم دیگه متفاوت بود ، یه موقعی هم وجود و همراه شدن یک یا چند نفر دیگه توی انجام کاری باعث بالا رفتن اعتماد به نفسم میشد و یه موقعی هم دست فلان دکتر و فلان آدم ! ما که وقتی به دنیا میاییم با اعتماد به نفس پا به این دنیا میزاریم چه میشه که به اینجا میرسیم ؟ خب حالاباید بگم چطور میشه که این اعتماد به نفس رو بالا برد و چطور خودم رو پیدا کنم که این احساس دائمی باشه و البته اون روشها رو هم سرزنش نکنم و به خودم احساس گناه نمیدم اما الان با این آگاهی هایی که دریافت کردم و میخوام که احساس خوب اتفاقات خوب رو تجربه کنم و به نیروی برتر جهان متصل باشم و از اون قدرت بگیرم دیگه هر چیزی که از بیرون بخواد اعتماد به نفس رو برام بالا ببره حذف میکنم به امید خدا

    همین که باور های محدودکننده رو دارم توی خودم پیدا میکنم و خودم رو کنکاش میکنم همین کار هم به تقویت اعتماد به نفسم کمک میکنه .

    سپاس و تشکر فراوان که این صحبتهای ارزشمند رو در قالب زندگی در بهشت قرار دادین و در موردش گفتگو کردین ، یاد آوری ارزشمندی بود سپاسگزارم در پناه خداوند رحمان باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  4. -
    حمید امیری Maverick گفته:
    مدت عضویت: 1281 روز

    سلام و درود فراوان به استاد عباس منش عزیزم.

    استااااااااد شما قرار بود باورهای شاگردان تون رو تقویت کنید ،شما که زدین باور اون بنده خدا رو ترکوندین. اون شاگرد سمینار باور داشته که می‌تونه چشم بزنه ، الان اعتماد به نفسش اومد زیر خط فقر. وای چقدر خندیدم به اون قسمت که طرف قرار بوده بستنی بخره دیگه کلا نیومده سمینار.

    استاد خیلی صحبتهای ارزشمندی بود. فکر میکنم این فایل نیاز به برچسب هایی در مورد توحید یا عزت نفس هم داشته باشه.

    استاد من میخوام تجربه خودم رو از یک بازی ذهنی براتون بگم. یه بازی ذهنی که خودم برای ذهن خودم ساختمش و ذهنم باورش کرده و من دارم از آثار و نتایج بهره میبرم. قبلا هم توی کامنت نوشته بودم ولی الان شما با توضیحات تون مهر تایید زدین پاش.

    یه روز یه آقایی رو دیدم یه تی شرت سیاه تنش بود یه عدد 55 بزرگ وسطش نوشته بود. گفتم این 55 نماد چیه؟ بعدش به خودم گفتم 55 نماد پوله. من قراره پول گیرم بیاد. رفتم یه کمی جلوتر یه ماشین دیدم روی پلاکش عدد 55 داشت. گفتم این دومین 55 پس قطعاً من امروز پول گیرم میاد. طرفای غروب بود یه sms واریز به حساب اومد. از جایی که فکرش رو نمیکردم. و بعد از اون این مهر تایید پای این نماد 55 خورد. هر وقت 55 میبینم میگم اگه دو تا 55 دیگه ببینم بازم پول گیرم میاد، یا طی امروز و فردا پول گیرم میاد. استاد توی 90% مواقع جواب میده. وهاب و رزاق عالم برای بخشیدن به فرکانس من جواب مثبت میده، نه به اعداد و ارقام. ولی من با این بازی ذهنی فرکانسم رو مثبت میکنم. خلاصه اینکه استاد من هر وقت پول لازم بشم دنبال 55 ها میگردم. از پلاک ماشین گرفته تا شماره موبایل روی تابلوی مغازه ها. حتی شده یه جرثقیل کنار خیابون که روش نوشته SWL-55 (وزن باربرداری ایمن). و من مطمئنم وهاب عالم همیشه و همیشه به فرکانس من پاسخ میده.

    خیلی ممنونم ازت استاد عباس منش. چقدر نکات مثبت و توحیدی و ارزشمند از شما یاد گرفتم و چقدر مهر تایید زدین پای باورهای درستم. قانون همیشه جواب میده.

    در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2235 روز

      به نام خدای مهربان

      سلام حمید عزیز و ثروتمند

      چه بازی ذهنی قشنگی. من وقتی ساعت رو نگاه می کنم و ساعت و دقیقه ها رند باشند،(11:11 یا 21:21 یا 23:23و…) میگم خدا یه پیام خصوصی برام فرستاده و الان منتظره ازش درخواست کنم. درخواستم رو میدیم و خدا را شکر می کنم.

      رفتم در مورد عدد ابجد 55 یه سرچی کردم، تعابیر جالبی داشت.

      شماره 55 دارای انرژی شگفت انگیزی است و فرشتگان این شماره را برای ارسال به افرادی که بسیار خلاق ، به طور کلی مثبت ، فعال و کنجکاو هستند انتخاب می کنند.

      این یک عدد ثروت است که توسط فرشتگان برای تشویق فرد در تعقیب رویاها و آرزوهایش ارسال می شود

      اگر شماره 55 را مرتباً مشاهده می کنید ، می توانید مطمئن باشید که فرشتگان نگهبان نیز آنجا هستند تا در تصمیم گیری به شما کمک کنند. حتی اگر یک گام “اشتباه” بردارید ، آنها اینجا هستند تا از شما حمایت کنند

      میدونم که شما 55 را تصادفی برای یه بازی ذهنی انتخاب کردید، ولی هیچ تصادفی، تصادفی نیست، حکمتی داره.

      برو حالش رو ببر.میتونید،پول بیشتری طلب کنید.(خنده)

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        حمید امیری Maverick گفته:
        مدت عضویت: 1281 روز

        سلام و درود به رضوان عزیز ، خواهر مهربونم. سپاسگزارم از لطف و محبت شما و اینکه اینو برام پیدا کردی. یه سری چیزها هست چونکه پایه و اساس علمی نداره یا نمیشه اثباتش کرد ما بهش میگیم شایعه، دروغ، خرافات و چیزهای دیگه. ولی وقتی بشه ذهن رو وارد یه موضوعی کرد که با باور کردن یه موضوعی یه شرایطی رو خلق کنه پس چرا انجامش ندیم؟ مگه جز اینه که باورهای ما تبدیل میشن به اتفاقات زندگی مون. پس بهش اعتماد میکنیم.

        عدد 55 رو من کاملاً همینجوری انتخاب کردم. یه نفر رو دیدم روی تی شرتش یه 55 بزرگ نوشته بود. منم گفتم این برای من نماد پوله. الان یه وقتایی میشه توی ترافیک دو تا ماشین جلوم هستن، هر دوشون 55 دارن روی پلاکشون.

        سپاسگزارم ازت بخاطر این سرچی که برام انجام دادی و همینطور زمان ارزشمندی که برام کامنت نوشتی.

        الهی که همیشه همیشه زندگیت پر از نعمت و ثروت و فراوانی باشه.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    علی والا گفته:
    مدت عضویت: 882 روز

    سلام و درود به استاد عزیزم و دوستان هم مدار عزیزم

    و خداوند روزی هیچ قومی را تغییر نخواهد داد مگر خودشان تغییر دهند

    هر فایلی که گوش میدم میگم این دیگه آخرشه ، عجب فایلی ، بهترازین آگاهی مگه میشه

    تا اینکه یک فایل دیگه رو گوش میدم و میگم نه این دیگه آخرشه

    واقعا که تک تک فایلهای شما استادعزیز الماس هستن و وحی منزل هستن برای ما

    عذر میخام ازین مثال ولی بی ربط نیست که همیشه می‌گفتیم سیب خوب رو خر میخوره و گیر خر میاد

    به دخترای فامیلی می‌گفتیم که به ظاهر آپشنی نداشتن و بهترین خاستگارها گیرشون میومد و بلعکس دختران دیگه که هم ظاهر و هم از هر انگشتشون هنر میبارید میموندن خاستگار گیرشون نمیومد

    الان که فکر میکنم واقعا بخاطر اعتماد به نفس و باورهاشون بوده

    از این مثالها فراوان دارم که به فلان نذر

    فلان ضریح

    فلان سفره

    و…..

    باور دارن و حاجت میگیرن و اعتبارشو میدن به اون

    از چشم زخم که نگم براتون که هر چی دنیا متمدن تر میشه آدمای بیشتری باور میکنن چشم زخم رو

    من کاسبم و تا یکم بازار کساد میشه کل پاساژمونو بوی اسپند میگیره و مه راه میوفته و نمیتونی جلوتو ببینی

    یا سریع تخم مرغ میشکنن و ازین حرفا

    سپاسگذار خداوندم و استاد عزیز ازینهمه آگاهی ناب و آموزه های الهی

    این خودش شرک خفی هستش که بجای اینکه قدرت رو به خدا و خدای درونمون بدیم به عوامل بیرون قدرت بدیم

    آموزه های توحید عملی شما واقعا لازمه که بارها گوش داده بشه تا بدونیم همه قدرت در دستان الله هست و این الله با اینهمه قدرت بازهم خلق زندگیمونو به دست خودمون داده

    درک همین مطلب کافیه که دست ازین خرافات برداریم

    بازم سپاسگذارم از پروردگار و استاد عزیزم

    و دوستان گلم که وقت گذاشتن

    یاحق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    هادی شرفی فر گفته:
    مدت عضویت: 841 روز

    درود بر شما.این ماشین همان بنز سفید هست که در پرادایس موشها به آن آسیب زده بودند.

    یک پیشنهاد داشتم. که برای محافظت از کارگاه و وسایل درون آن از دستگاه صوتی که مخصوص فرار دادن جوندگان هست.استفاده کنید تا جوندگان به بقیه وسایل آسیب نرسانند

    یک پیشنهاد دیگه البته عذر مرا پذیرا باشید.

    شما تا حالاشورلت کامارو را امتحان کردید‌؟

    توصیه می کنم یکبار تست نمایید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    احمد وفایی گفته:
    مدت عضویت: 1432 روز

    سلام ب استاد عباس منش عزیز و دوستان همراه

    من نظرات بقیه دوستان نخوندم ک ببینم ب چی اشاره کردن. ولی من داشتم فکر میکردم ک سرنا ویلیامز می‌تونه این باور در خودش ایجاد کرده باشه ک توپی ک بسمتش میاد همون توپی ک خداوند میخاد بهش بده و اعتماد می‌کنه ب دستان اون توپ جمع کن چون دستیست از دستان خداوند . پس بهترین توپ بهش داده میشه

    بنظرم این باور فوق العاده ست .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    سمانه بیک زاده گفته:
    مدت عضویت: 1151 روز

    سلام به استاد عزیز و مریم مهربونم

    به استادی که هر نقطه از این جهان هستی هستند

    در همه حالات برای خانواده عباسمنش دیدگاه وتجربیات خودشون رو به اشتراک میگذارند و همیشه زیبایی های تمام نقاط جهان رو به ما نشون میدهند

    استاد عزیزم من حدودا دو سال هستش با قانون وباورهای درونی آشنا شدم

    خواستم یه تجربه از خودم که به (آیه الکرسی)خیلی باور داشتم و دارم

    که باعث میشد من خیلی اعتماد به نفس و ایمان کامل با خوندش در حل هر مسئله ای داشته باشم و دارم

    و با خودم نجوا میکردم و واقعا آرام کننده من بود رو واستون تایپ کنم

    یعنی موقع مدرسه رفتن دخترام،

    موقع خوابیدن

    موقع سوار شدن ماشین

    تو هواپیما

    وقتی خونه نبودم میخوندم و میگفتم خدایا خونه وزندگیمو به تو سپردم .

    اینقدر باور داشتم که وقتی صحبت از ترس میشد

    من میگفتم این آیه دلنشین رو خوندم نگران نباشید

    استاد واقعا خیلی باورم بهش قوی بود

    ولی نمیدونستم که این باور و اعتمادی که درون من هستش باورهای عمیق من به خداوند بوده

    یه شب تو جاده در حال رفتن به منزلمون بودیم

    که ناخودآگاه ماشینی جلوی ما بدون حرکت سبز شد

    انگار خاموش شده بود نمیدونم بنده خدا چه مسئله ای واسش پیش اومده بود

    فکر کنید تو جاده با سرعت بالا و ماشینی بی حرکت جلوی ما

    ترمز زدیم که با هم برخورد نکنیم

    ماشین از شدت ترمز بالا چندین بار دور خودش چرخید وداخل فرورفتگی وسط جاده افتادیم بدون اینکه حتی به خودمون یا ماشین آسیبی برسد

    بعد از اینکه ماشین متوقف شد پیاده شدیم که هوایی به سرمون بخوره چون واقعا شوکه شده بودیم

    از اون جایی که به آیه الکرسی خیلی باور زیادی تو خوندنش داشتم به همه انتقالش داده بودم، وهمیشه وقتی سوار میشدم واز شهری به شهر دیگه میرفتیم 7 بار میخوندمش

    بعد از پیاده شدن جاریم

    بهم گفت آیه الکرسی خونده بودی گفتم آره

    گفت به خاطر همین اتفاقی واسمون نیفتاد

    واقعا اون شب خدارو هزاران برابر شکر کردم که همیشه وهمه جا نگه دار ما بوده وهست

    واقعا استاد عزیزم از وقتی با قانون جهان هستی آشنا شدم فهمیدم که همه چیز به قول خودتون باورهای درونی هستش تا ما بتونیم تمام زندگیه خودمون رو اون جوری که میخوایم خلق کنیم

    ولی چون از بدو تولد با باورهای پوچ ومحدود کننده

    مارو پرورش داده اند سرمایه گذاری خیلی سنگینی برای ساختن ذهنی با افکاری مثبت باید انجام شود

    ولی با وجود گرم شما به امید الله یکتا خیلی زود تمام باورهای نامحدود به خلق یه زندگی عالی ورسیدن ها ثبت می‌شود

    استاد عزیزم انشالله هروز هزاران برابر پر انرژی تر از روز قبل باشید

    وبا دیدگاه وانرژی های فوق العادتون خانواده عباسمنش رو هروز پر انرژی تر از روز قبل کنید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    محمدرضا روحی گفته:
    مدت عضویت: 1325 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام خدمت استاد وخانم شایسته عزیز وتمام دوستان خوب هم فرکانسی ام

    خدا رو شکر روزم رو با این فایل سریال زندگی در بهشت که شروع عالی وپر انرژی بود راشروع کردم امادرمورد تحقیقات توپ تنیس که استاد انجام داد برای من‌ تازگی داشت وموارد خوبی برای آگاهی من نشان داد

    این یعنی باور داشتند به اون توپی که میدونند برای موفقیت خود تاثیر میزاره این توپ

    به قول استاد تمام اینها شاید بزاره توموفق بشی اما اصل واساس قانون میگه اعتماد به نفس راهکار اول بوده برای اون طرف واحساس خوب وتوانایی هست که میتونه به موفقیت برسونه باید به این موضوع اینطوری نگاه کنیم ودر مورد اعتماد به نفس چقدر قشنگ برای ما باز کردی چون وقتی وعزت نفس رو خریداری کردم تازه شروع به پیشرفت در زندگی کردم وچقدر به‌ قول استاد پایه اساسی این ستون برای مقاومت‌ آن کار کردن این محصول پر ارزش هست که کمک زیادی برای ما میزاره وذهن رو آماده می‌کنه برای اهداف بزرگتر وپیشرفت زندگی

    استاد هنوز هم بعد از یکسال من رو عزت نفس خود کار میکنم چون هنوزم کاردارم میکنم ونباید یادم بره چون خود ارزشی برای من می آورد وهر چقدر خودم رو بشناسم راحت تر می‌توانم با دیگران ارتباط برقرار کنم

    استاد از شما ممنونم که تجربه خوبی رو برای ما گذاشتی ویاد آوری بود برای عزت نفس

    همه شمارو به خدای بزرگ می‌سپارم خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    فریبا آهنگری گفته:
    مدت عضویت: 1002 روز

    با سلام به خانواده عزیز عباسمنش. استاد عزیز بعد از شنیدن این فایل که نشانه روز من بود گفتم الله اکبر.استاد یک بار نشده که نشانه روز من ربطی به حال وهوای اون روزم نباشه.هر بار که میزنم روش بیشتر باور میکنم که این سایت توسط خداوند اداره میشه ویاد اون مثال معروف شما که میگی برگی بی اذن خداوند از درخت نمیفته میفتم.چقدر از زمان بچگی من این مثال وشنیدم ووهر بار بی توجه ازش رد شده بودم.اما الان خیلی عمیق بهش فکر میکنم.چند روزی که تضادی برام پیش اومده بود ونگران موضوعی بودی اما به خاطر خوابی که دیده بودم باوری در من شکل گرفته بود که از این تضاد به خوبی وخوشی رد میشم.اما بازم یه نگرانی درونم بود که باشنیدن این فایل خدا میخواست بهم بگه باورت رو باور کن ونگرانی هات و بزار کنار وآروم بگیر.طبق گفته شما که اون احساسی که درون ما هست واعتماد به نفسی که نسبت به اون موضوع داریم باعث میشه که چطور اوضاع برامون رقم میخوره ویه جورایی آرومتر شدم.اما در مورد نکته هایی که گفتین که چه جاهایی عوامل بیرونی رو در نظر گرفتین تو زندگی ومسائلی که براتون پیش میاد واقعا میتونم صدها مثال بزنم یکیش اینه که من تو یه خونواده پر جمعیت بزرگ شدم و محلی که ما توش زندگی میکردیم امکانات خیلی کمی داشت ومن وخواهر وبرادرهام همیشه غر میزدیم که به خاطر زندگی تو این محل به جایی نمیرسیم واین باور توی ما شکل گرفت وباعث شدکه هیچ تلاشی نکنیم چون باورمون غلط بود‌.همه چیز رو به عوامل بیرونی و محیطی ربط دادیم وباعث شد یه زندگی معمولی داشته باشیم وفقط یه مدرک دیپلم وگرفتیم ورفتیم سر زندگی یه زندگی کاملا معمولی ولی فرزند ششم خونوادم که برادر کوچکترم بود دقیقا توی همون محله با همون امکانات خیلی کم درس خوند وتوی بهترین دانشگاه کشور درس خوند تا مقطع دکتری با معدل خیلی بالا والان هم توی همون بهترین دانشگاه کشور عضو هیت علمی هستش و چندین کتاب ومقاله ارزشمند نوشته و از دید همه مردم یا انسان فوق العاده ارزشمند وباسواد فراوان.واین باعث شد که برادر بعدی هم باور کنه که اگر اون تونسته منم میتونم و برادر کوچکترم هم همینطور درس خوند والان توی رشته مورد علاقش که پرستاری بود بسیار موفق هستش.اینجا بود که هممون فهمیدیم که چقدر باور غلطی که داشتیم باعث شد هیچ تلاشی برای بهتر زندگی کردن نکنیم .ادر نکته بعدی اینکه گفتین مثلا ما به یه شی یا لباس خاص اعتقاد پیدا میکنیم ومن متاسفانه در گذشته همینطور بودم مثلا یه لباسی داشتم که هر وقت اونو میپوشیدم با خونوادم دعوام میشد وبه این نتیجه رسیده بودم که این لباس باعث این مسائل میشه وبا اینکه نو بود پرتش کردم بیرون.یا مثلا خواهر میگفت من هر وقت قورمه سبزی درست میکنم با همسرم دعوام میشه واین باعث شده بود از خوردن این غذای خوشمزه خودشو محروم کنه وهزاران مثال دیگه که واقعا جای گفتنش نیست.خیلی سپاسگذارم ازتون که با هر فایل کلی آگاهی جدید به ما میدین من از صمیم

    قلبم به خاطر آشنایی با شما از خداوند سپاسگذاری میکنم وتشکر میکنم که در آخر فایل از این جاده بسیار زیبا وتمیز برامون فیلم گرفتین ومارو به دیدن این همه زیبایی ونعمت دعوت کردین این درختان زیبا وسرسبز که واقعا از دیدنشون سیر نمیشیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: