سریال زندگی در بهشت | قسمت 179 - صفحه 15

180 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمد شکری گفته:
    مدت عضویت: 1449 روز

    با سلام خدمت شما استاد عزیزم

    مبحث اعتماد به نفس موضوعی که هر چقدر زمان بزارم روش بازم میبینم که خیلی باید روش زمان بزارم به قول شما مثل بتن چسبیده به مغز من و و با پوتک هم اتفاقی براش رخ نمیده جالب اینجاس آدمای دوروبرم منو عالی میبینن من اونطوری که باید خودمو نمیبینم البته که خیلی بهتر شدم! اما اون چیزی که در تفکراتم در رفتارم در عملکردم از خودم به نمایش میزارم اندازی اونها خودمو نمیبینم به قدری پسر گل و آقایی هستم که حد نداره اما فقط کافیه توی جمعی قرار بگیرم تمام ویژگی های مثبتم یادم میره و خیلی راحت مقلوب این ذهنم میشم که نمیتونم خودمو با احساس درونی ارزشمندی به نمایش بزارم

    احساس میکردم همه فایلهای سایت رو دیدم اما این اولین باری بود که به فایل برخورد کردم نشانه روزم بود اما برام پیغام خوبی داشت که آقا توی که اینقدر فوق العاده هستی چرا نمیتونی به اندازه‌ی کافی خودت رو ببینی ؟واقعا نمیدونم چرا منی اینقدر کارای عالی انجام میدم منی که توی رانندگی آرومم توی ارتباطات محترمانه برخورد میکنم با آدما منی که مودب هستم منی که درکارم به معنای واقعی کلمه بی‌نظیرم منی که انسان بینهایت تمیزی هستم منی که در جمع با اعتماد به نفس صحبت میکنم منی که همیشه پیگیر بادگیری و آموزش هستم منی که با عشق با افرادی که ازشون رنجش داشتم توی ذهنم باهاشون صحبت میکنم بخشیدمشون کاملاً منی که با خودم با لبخند برخورد میکنم منی که روی باورهام کار میکنم منی که جزو شاگرد زرنگای این جهان هستی هستم منی که مرتب و منظم هستم منی که با این حال که تنها زندگی میکنم هیچ کسی حتی خونه ی من نمیاد خونه کاملاً ترو تمیزه لباسام تروتمیزن هر روز به خودم از همه لحاظ رسیدگی میکنم منی این همه عالی هستم چرا خودمو باور ندارم؟واقعا چرا دلیلش چیه؟علت کجاست ؟این سوال رو چند وقتی هست که از خودم میپرسم که چرا من نمیبینم خودمو چرا خودمو باور ندارم بخدا قسم به قدری که ماهم حد نداره پس چرا در بین آدمای دیگه یک دفعه انگاری بادم میخوابه ؟ باید برم تو دلشون! باید انقد برم تا به اون چیزی که میخوام برسم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    الهام وابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1525 روز

    خدایا هر انچه که در زندگیم دارم از آن توست.

    سلام به استاد عزیرم ومریم جااااانم

    روزگارتان بهاری باد و نوروزتان پیروز..

    الهی که در سال جدید بیشتر با خودم در صلح بهتری باشم..

    الهی که در سال جدید انسان شکر گزار وتوحیدی تر ی باشم…

    الهی که در سال جدیدثروت بیشتری رو خلق کتم..

    الهی که در سال سفرهای عالی وبینطیری رو باعشقم وبچه هام تجربه کنم..

    الهی که به سادگی وآسانی در بهترین بیمارستان زایمان کنم و ترگل سالم وخوشگل ونخبه زیباااام رو به دنیا بیارم..

    الهی که شادی ولبخند همیشگی روی چهره ی عزیزانم ببینم

    خدایاشکرت که خودم خالق زندگیم هستم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    محسن شعبانی گفته:
    مدت عضویت: 739 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    الهی به امید تو

    خدایا تنها تو را میپرستیم و‌تنها از تو یاری میجویم

    ما را به راه راست هدایت فرما راه کسانی که به ایشان نعمت داده ای نه راه کسانی که به ایشان غضب کرده ای و نه گمراهان

    خدا را شاکریم بابت دستان قدرتمند خداوند در زندگیمان استاد عباسمنش و مرم جان

    همه چیز اعتماد بنفس است…

    اعتماد بنفس ریشه در خاک باور دارد…

    باور حضرت سلیمان:

    قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِی وَهَبْ لِی مُلْکًا لَا یَنْبَغِی لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِی ۖ إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ

    گفت: پروردگارا! مرا بیامرز و حکومتی به من ببخش که بعد از من سزاوار هیچ کس نباشد؛ یقیناً تو بسیار بخشنده ای.

    دیشب بعد از مکامله طولانی با خواهر زاده ام که تا نیمه شب ادامه داشت و چند ساعتی به طول انجامید..

    صحبت در مورد قوانین و استاد داشتم و نان استاپ صحبت میکردم

    در پایان این مکالمه به نتیجه ای رسیدم که اطرافیان من همگی بر این نکته که محسن مدتی است ک دوستداشنی و تو دل برو شده

    و این از زبان کسانی گفته میشود که روزهایی بمن میگفتن من دیوانه شدم و عقلم را در این 3 سال اخیر از دست داده ام

    روزهایی رو یاد دارم که هیچ ارزش و قیمتی برای خودم قائل نبودم و اصلاً عزت نفس و اعتماد به نفسی نداشتم و باور داشتم که من بی ارزشم و جهان هم این را بمن ثابت میکرد…

    با کار کردن روی باورهای خودم بر روی دوره‌های استاد عباس منش و اینکه خودت باش و سبک زندگی خودت را دنبال کن در روزهای اول و مراحل اول با پوشیدنلبتس های خاص و انگشت و زیورآلات پر زرق و برق‌ که به خود آویزان می‌کردم همیشه این حس را در خودم به وجود می‌آوردم که من با این زیورآلات زیباتر و می‌شوم و آنچه را که دوست دارم می‌پوشم

    روزها گذشت و طعنه‌ها بر من وارد می‌شد ولی من برایم مهم نبود تا روزی رسید که در این شب مورد تحسین و تبریک دوستان آشنایان و …هستم

    و همیشه از من به نیکی یاد می‌شود و شاید 99 درصد هم به گوش من نرسد ولی

    باور من نسبت به خودم تغییر کرده است و من برای خودم عزت نفس را ساختم این چیزی که من برای خودم ساختم و در حال حاضر به لطف الله در این شرایط روحی و معنوی و شخصیتی و رفتاری بهترین هستم حاصل باور است…

    باور اینکه من بهترینم و دیگران هم می‌توانند بهترین باشند

    من در شرایطی که پر از سرکوفت و شکستن غرور و عزت نفس بود بزرگ شدم

    اما این عزت نفس حال حاضر من اصلاً قابل مقایسه با گذشته من و قبل از کار کردن بر روی دوره‌های استاد و باور توحیدی نیست..

    # در حال حاضر من عزت نفسی به لطف الله ساختم که برای من ثروت‌های بی‌پایانی را به دنبال خواهد آورد

    ثروت مادی و معنو یک رابطه عاطفی روحانی و پر از آرامش

    روابط اجتماعی عالی

    و…

    این‌ها حاصل این است که من به این باور رسیدم که من به عنوان بنده خداوند بهترین هستم و کسی بالاتر از من نیست

    این باور در من شکل گرفت و با* تکرار تکرار و تکرار و خسته نشدن در من شکل گرفت

    این ریشه و اساس آینده و موفقیت‌های حال حاضر من و هزاران برابر این در آینده خواهد بود .

    همچون باوری که سلیمان بر وهابیت خداوند داشت و ملک و ثروتی به او داد که به قبل از آن به کسی نداده بود و نه بعد از آن به کسی داده است بله باور باور….

    سپاس از استاد و مریم جان بابت سریال زندکی در بهشت و نشانه امروز من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    ارزو طلائی گفته:
    مدت عضویت: 1444 روز

    سلام استاد عزیز

    چه همزمانی جالبی بین گوش دادن این فایل و تصمیم این چند روزه اخیر من

    ماجرا از اینجا شروع میشود که من یک خورده وزن کم کردم واین اواخر هرکسی که منو می دید ازم ایراد می گرفت،که وای چرا اینقدر لاغر شدی! در حالی که خودم زیاد بااین مسئله مشکل نداشتم و انرژی زیادی پیدا کرده بودم و راحت پیاده روی های طولانی میرفتم ،اما اینقدر این حرف را شنیدم که به لاغری خودم حساس شدم و یک جورایی از حضور در جمع دوست و آشنا اکراه داشتم وچون منتظر بودم ازم ایراد بگیرند دقیقا این اتفاق برام می افتاد و این ماجرا داشت اعتماد به نفس منو پایین می‌آورد، تصمیم گرفتم خودم را با همین شرایطی که هستم بیشتر دوست داشته باشم ، و دیگه توجهی به عیب و ایراد گرفتن های دیگران نداشته باشم.

    و بدین منظور دیشب در جمعی از دوستان قدیمی که نمایشگاه برگزار کرده بودند،شرکت کردم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    حسن گفته:
    مدت عضویت: 909 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به استاد عزیزم و همه دوستان هم فرکانسی

    خدایا شکرت برای این سریال زیبا که پر از آگاهی های ناب و زیبایی هست

    چقدر زیباست جاده های آمریکا کنار جاده ها سرسبز وپر از درخت

    چقدر ماشین های زیبای زیادی دیدیم

    چقدر همه جای جاده تمیز و زیبا بود

    استاد تواین نیم ساعت که فایل ودیدم سه تا کامیون ماشین سواری باخودش حمل می‌کرد وکلی هم کامیون زیبا دیدم و اینها همه نشان از برکت و فراوانی ثروت هست

    واقعا هرچقدر بیشتر دارم فایل های شما رو گوش میدم بیشتر متوجه میشم وباور می‌کنم که عوامل بیرونی هیچ تأثیری در زندگی ما ندارند و تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء نتیجه باورها و فرکانس های ماست وما باید بجای اینکه به یه پیراهن خاص یا انگشتر و هر چیزی دیگه متکی باشیم باید بیایم اعتماد به نفس و عزت نفس خودمون و بیشتر روش کار کنیم و باورهای درست و قدرتمند کننده در خودمون ایجاد کنیم تا زندگی بهتر و زیباتر و تجربه کنیم استاد من هم مثل شما به چشم زخم اعتقاد ندارم و از وقتی که با شما آشنا شدم فهمیدم که این یه باور غلط بوده که از اجداد ما به ما رسیده و یه نوع خرافات هست

    واقعا از شما بی نهایت سپاسگزارم که همیشه روی اصول تمرکز می‌کنید و اونها رو به ما آموزش می‌دین تا ما هم روی اصول تمرکز کنیم

    خدایا شکرت برای این آگاهی های ناب

    خدایا شکرت برای قوانین ثابت و بدون تغییر جهان هستی

    خدایا مارا به راه راست هدایت کن راه آن‌هایی که به آنها نعمت داده ای ونه راه آن‌هایی که به آنها غضب کرده ای و نه گمراهان

    در پناه الله یکتا شاد و سلامت و خوشبخت وثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    ناعمه احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1280 روز

    سلام ب همه عزیزان

    این قسمت راجع ب اهمیت احساس خودباوری و ارزشمندی درونی صحبت کردن استاد.

    بیا روی درونت کار کن. روی بهبود شخصیتت

    پول عامل اعتماد بنفست نیست، احساس قدرت، احساس اعتمادبنفس، احساس خودباوری، احساس خودارزشی، احساس لیاقت داره کارهارو انجام میده، هم تو روابط هم بیزنس هم زندگی.

    خوش بحال کسی ک این احساسات رو میتونه با عوامل درونی در خودش بوجود بیاره، نه با عوامل بیرونی.

    اعتماد بنفس بیشتر= تاثیرگذاری بیشتر

    وقتی تو ب توانایی هات اعتماد داشته باشی میدونی ک اون توانایی ته ک تاثیرگذاره

    به نظرم مهم ترین تاثیری ک خودم ب شخصه رو آدما گذاشتم در مورد روابط، تاثیر فرکانس هام بوده، خودم فکررر میکردم مثلا عکس پروفایلم، چهره ام، تیپم ولی نه فکر میکردم. ینی افراد از شخصیت من خوششون اومده، ینی حتی حرف های قشنگ هم بزنی ولی در عمل هیچی نباشی افراد میفهمن فرکانس تو و اصن جذبت نمیشن، ولی اگه حرفایی ک میزنی در عمل خودت انجام داده باشی و یا سعی کنی اونطور رفتار کنی و نتیجه دستت باشه اون وقت تاثیر بیشتر میزاری رو افراد.

    ب قول شما تاثیر روی آدما تاثیر فرکانس هاست نه لباس و ظاهر و هیکلم، شاید من اون لحظه فک کردم خب من امروز تیپ خوبی زدم پس حتما یه اتفاقایی می افته، چون اون تیپ خوب بهم اعتمادبنفس داده ک آره یه اتفاقایی می افته، من خوشگل تر شدم خوش تیپ ترم، ولی نع خیر، تنها چیزی ک جواب میده فرکانسهاته ناعمه جان.

    اینکه تو درونت چقدر احساس لیاقت داری، آیا احساس لیاقتت رو گره زدی ب حساب بانکی ات؟؟ گره زدی ب فتح قله های موفقیت؟؟ ب تیپ ات؟ ب لباس مارک و یا خیلی خفن؟؟ ب محل زندگیت؟اصن اینا عامل ان؟؟ اینا فرعیاته، مثل همون تبلیغات برای جذب مشتری.

    توی روابط فقط و فقط باید تمرکزت روی بهبود شخصیتت باشه، اصن جهان ادا درآوردنی نیست، وقتی تو احساس لیاقت درونی رو در خودت ایجاد کرده باشی ک آقا من لایق اون فرد محترم و متشخص و همه چیز تمام هستم، چرا چون منم یه فرد محترم و متشخص هستم، منم دارم رو خودم کار میکنم، منم دارم ورودی هامو کنترل میکنم، منم هر روز دنبال بهبود شخصیتم هستم، پس به هر روابطی تن نمیدم، حتی ریزترین رفتار افراد رو هم زیرنظر می گیرم ک اگر از خط قرمزای من رد شدن اصن وارد دایره ی ارتباطی من نشن.

    استاد بارها دیدم عزت نفس افراد رو پایه ی اشتباهی چیده شده اومده بالا، بخاطر پارتنرش ک پزشو بده، بخاطر تیپ اش، بخاطر آرایشش، بخاطر لباس خفن اش، بخاطر ماشین اش،و اگر اینو ازش بگیری یا یه شرایطی پیش بیاد ک نباشه طرف نابود میشه. و چه خوشبختم ک یاد گرفتم من بابت شخصیت درونی ام ارزشمندم، ب قول قرآن گرامی ترین شما باتقوایان شما هستند، همین توانایی کنترل ذهن میدونی چه ویژگی مهمی عه، همین ارزش قائل شدن ب خودت ک هرجایی نری، با هر کسی دوست نباشی، عاشق خودت بودن میدونی چه ارزشی داره اینکه تنهایی با خودت عششق میکنی، تنهایی میری کوه، میری پیاده روی، میری کافه. میدونی 90 درصد آدما نمیتونن از تنهایی شون لذت ببرن؟ واقعا این دوره عزت نفس چه کرده با من ک وقتی یه کم میرم تو اجتماع میفهمم چه تفاوتی دارم با بقیه و واقعا این بهم اعتمادبنفس بیشتری میده ک ناعمه کلاتو بنداز آسمون.

    مثلا همین تمرین آگهی بازرگانی میدونید چه عزت نفسی بهم داده چه احساس قدرتی در من بوجود اورده، اصن ب ناعمه ی قبل و بعد این تمرین تبدیل شدم، رفتن تو دل ترسها دیدیم چه قدرررتی ب آدم میده، مثلا حرف زدن با پسرا برا من، تمرین آگهی رو براشون خوندن، قانون درخواست، هم صحبتی و معاشرت با انسانهای جدید، از توانایی هات تعریف کردن و تحسین شدن،خب اینا میدونید چه قدرتی در من ایجاد کرده، و چه خوشبختم ک یاد گرفتم روی شخصیتم سرمایه گذاری کنم نه روی فکر کردن ب اینکه چه تیپی بزنم جذب کنم اون فرد رو؟

    خدایا شکرت ک مرا ب راه راست راهنمایی کردی.استادجان سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  7. -
    خوشبخت آزاد گفته:
    مدت عضویت: 1934 روز

    سلام استاد عزیزم

    واقعا اعتماد به نفس

    و خود باوری همه چیزه

    اون اعتماد بهن فسی که از درون آدم ایجاد بشه

    اون اعتمادبه نفسی که به واسطه گفتگو های دورنی ایحاد بشه

    اون اصله

    من همیشه سعی میکنم که گفتگو های درونیمو مثبت کنم خودمو تحسین کنم و عاشق خودم باشم

    و توی تنهاییم این اعتماد به نفس رو عالی در خودم ایجاد میکنم

    توی جمع و بیرون هم میتونم

    و خجالتی و اینا نیستم

    اما واضح میبینم که گفتگو های درونیم بهم میریزه و کنترلش از دستم خارج میشه

    و من اینو نمیخوام

    برای همین یک عهدی بستم با خودم

    که روی تنهاییم کار کنم روی عزت نفس وجودیم کار کنم و محتاج هیچکس نباشم و به شدت خودخواه باشم در ایجاد این تنهایی

    استاد باور کنید

    دوستان باور کنید زمان های گفتگو درونی مثبتی با خودم و خداوند دارم

    همسرم ناخود آگاه بدون اینکه چیزی بهش بگم به سمتم جذب میشه و عاشقانه باهام رفتار میکنه و من اینو اگر خودم تحربه نمیکردم باور نمیکردم

    و این شیرین ترین حس دنیاس برام

    و اصلا دکس ندارم به واسطه چیزی جز این گفتگو های دورنی مثبت و حال خوب خودم همسرم بهم محبت کنه چون اونوقت واقعا نمیچسبه آدم

    آخ که چقدر دوس دارم تنهایی رو استاد اشک تو چشام جمع شدواییی

    خدارو شکر بخاطر این فضای مقدس

    حاظر نیستم به هیچ وجه از این فضا بیام بیرون

    البته وقتی زمانش برسه میرم زمانش کی هست؟

    زمانی که هدایت بشم و اون هدایت حتما باید راحت باشه اونوقت میفهمم هدایت خداست هدایتی که راه سختی داشته باشه حتما هدایت خدا نیست البته این دریافت های منه نمیدونم شایدم درست نباشه ولی تصمیمم رو گرفتم که به این دریافت عمل کنم یا درست میشه یا نمیشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: