https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/07/abasmanesh-10.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-07-14 03:46:422021-07-28 09:35:36سریال زندگی در بهشت | قسمت 184
127نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
من این فایل روچندبارتماشاکردمو به چندتاباوربسیارمهم و زیبارسیدم..اول اینکه زمانی که کارگرامشغول تکمیل سوله بودن خانم شایسته توی پرادایس تنهابودن و نشون میده چقدر اعتمادبنفس داره.من خودم برای انجام برخی کارهای مهم به دوستم میگم کنارم باشه…چرا؟؟؟ چون میگم شاید بتنهایی نتونم انجامش بدم .ویااینکه چیزی روبلدنباشم .شاید وقتی کارگرا بیان برام کاری انجامبدن …چیزی ازم بپرسن ومن بلدنباشم.یعنی ترس ازروبرو شدن باچالشهاوموقعیتهای جدید..تصمیم گرفتم که ازچالشها استقبال کنم و اعتمادبنفسموتقویتکنم…..باورمهم دیگه توانایی لذت بردن خانم شایسته ازکوچکترین چیزاست.ازقدم زدن و تجمع مرغ و خروسا و بوقلمونا کنارسوله گرفته که اینوسوژه می کنه و جملات جالبی میگه تاموندن زیربارون شدید و دیدن صبح زیبای پرادایس …ازذوق کردن بابت ساخت سوله و چیزای ریزودرشت دیگه..و منم یادگرفتم ازداشته های الانم و جایی که هستملذت ببرم..مساله دیگه اینه که کارگرایی میان برای تکمیل سوله که کارا روراحت و سریع و بینقص انجاممیدن .دقیفن عین استاد و خانم شایسته .یعنی باادمایی برخوردمیکنن که هم مدار و هم فرکانسشونن
خدایا چطور ما یه عمره که داریم زندگی میکنیم اما ممکنه خیلی هامون خیلی مواقع از چنین کلمات ساده اما بی نهایت عظیم غافل باشیم،،
چقدر میشه متفاوت و ساده و راحت زندگی کرد که حتی خودتم اگه خونه نباشی اما کارهات رو به بهترین نحو ممکن انجام بدن
باور و تفکرات متفاوت و در مسیری حرکت کنی که جنسش خداوند باشه دیگه اون زندگی و انجام کارها به بهترین شکل ممکن انجام میشه،،
خدایا شکرت الان روند رشد و موفقیت داره باهامون حرف میزنه که همین سوله بزرگ تا همین چندوقت پیش تنها فقط یه زمین صاف شده بود و تازه استارت خورده بود اما الان چقدر پیشرفت کرده و در مراحل پایانی خودشه
خب این داره به ما میگه حتی پرنده ها و پیشرفته ترین هواپیما ها هم از روی زمین بلند شدن و اینقدر اوج گرفتند
و ما هم باید به راهمون ادامه بدیم و ایمان داشته باشیم که همه چی درست میشه و تکامل مون رو طی کنیم و از همین فرمول ها مانند ساخت این سوله بزرک استفاده کنیم که با روند تکامل و صبر چه موفقیت ها و نتایج هایی رقم میخوره،،
با حرکت کردن و تکیه کردن به خداوند باعث میشه حتی جیل هم بیاد برا کمک کردنت 😄😄
خداروشکر بازم دارم درس ها و اتفاقات واقعی در اینجا در این پرادایس و این زندگی مشترک میبینم که زندگی دو نفر بدون وابستگی و عدم بیماری ها و باورهای شرک آمیز داره رقم میخوره که استاد در تمپا و مریم جان اینجا و تک و تنها که چقدر به شجاعت و غلبه کردن بر ترس هاش کمک میکنه چقدر من این نوع زندگی کردن ها رو 99 درصد در زندگی اطرافیانم نمیبینم
چقدر این نوع زندگی و این نوع دیدگاه ها قابل تحسین و الگوبرداری کردنه که اگر همین الان به اکثر آدمها اینارو بگی باعث میشه صحبتها برخوردهاشون نسبت بهت تا مرز جنگ و درگیری برسه ، چونکه اکثرا با این نوع دیدگاه اصلا غریبه هستند،،
اول کیفیت مهمه بعد کمییت
این کارگرها و استادکارها چقدر دارن با کیفیت کار خودشونو انجام میدن و اونجا که یکیشون داره با آهن ربا فلزات پرتی و نخاله رو جمع میکنه واقعا دیگه برام قابل تحسین و انجام شدن کار با کیفیته برام چقدر عالیه،،
مریم خانم اینکه شما داری با عشق توضیح میدی ،این یعنی عشق داشتن به بیزینست یعنی تمام زندگیت همون شغلت همون کار مورد علاقت وگرنه که اینقدر با عشق و لذت اینهمه کار انجام نمیشد،،
خداوند هم ایده پیاده کرد در ساخت این سازه و فیلمبرداری کردن مریم بانو
چنان بارانی گرفت که کارگرها اونروز رو تعطیل کردند اما یه روز بسیار زیباتر و تمیز تر از روز قبل شروع شد،
پس هرروز هرچقدر طوفانی و سخت اما میتونه روز بعدش به زیباترین شکل خودش ساخته بشه و بوجود بیاد حتی اگه هوا طوفانی تر بشه ،،
به امید روزی که وارد این سوله بزرگ بشیم و لذت ببریم و صفا کنیم،،
سلام بر خانم شایسته عزیز ، استاد عزیزم دوستان عزیز سریال زندگی در بهشت .
واقعا قانون داره خیلی خوب کار میکنه برای بهشت ، همه چی مرتب و منظم ، هوا عالی ، آفتابی ، ابری ، باران فراوان ، مه روی دریاچه ، مرغ ها ، خروس ها و بوغلمون ها همگی در نشاط و شادی و سرزندگی جنب و جوش میکنند در این بهشت ، کارکنان پروژه بزرگ بهشت خیلی حرفه ای ، با تجهیزات فوقوالعاده کار میکنند و هر روز خانم شایسته با یک انرژی بینظیر در حال فیلم برداری از این پروژه و بهشت هستند و من بینهایت سپاس گذارشون هستم برای به اشتراک گذاشتن این تصاویر . خدایا شکرت .
چه قدر سوله بزرگ و محکمی شد ، همه چیزیش درست و حسابی ، چه قدر تمیز و با وجدان کار میکنند چه قدر همه چی درسته ، چه رابطه زیبایی دارن خانم شایسته عزیز و استاد عزیزمون هر کدام در جای دیگری از بهشت هستند و کارهاشونو پیش میبرند .
چه نکته اعتمادبه نفسی و خوبی بود اینکه بعد از تموم شدن کار و تکمیل پروژه استاد از دوستان خواستن که کارگاه نجاری و انتقال بدن به داخل سوله و چه قدر منظم و با برنامه این کارو کردن دوستان ، چه بارونی خدای من خدایا شکرت اینهمه فراوانی و درخت و سرسبزی و حال و احساس خوب در جریانه .
اینها همش نکته هایی یا درس هایی برای همه ما دارند که میشود عالی زندگی کرد و عالی لذت برد خدایا شکرت بابت دیدن اینهمه زیبایی .
مثل دیوانه ها شدم 😀😀چقدر دیدن این منظره حالمو خوب کرد چقدر کنترل ذهن داشتم .وای نمیتونم حسم .حالمو بگم باور کنید کامنت های عالی خدا رو شکر .مریم جان خدا رو شکر که تو رو آفریده خدا رو شکر که ت اینقدر مهربونی و ازت بی نهایت بی نهایت سپاسگذارم به خاطر این همه صداقتت.این همه خوب بودنت سپاسگذارم ازتتتتتتتتتتت
علاوه بر تمامی درس های که گرفتیم از این زندگی زیبا مهمترین مهمترین درسی که من یاد گرفتم اینکه
خواستن توانستنه.فقط فقط کافیه که بخوایم همین کافیه بهای زندگی خوب داشتنو بدیم و در بهشت زندگی کنیم عاشقتونم به خدا
سلام و عرض ادب و احترام فراوان خدمت استاد عزیز و سرکار خانوم مریم خانوم ِ واقعأ شایسته 🌸
بزرگترین درسی که من از حدود بیست دقیقه فیلم که بسیار هم حرفه ایی و درست تدوین شده بود این بود که “روند تکاملی” چقدر مسئله ی درست و اساسی هست در زندگی ما برای داشتن ِ آرامش روح و ذهنمان .
میخوام یک فلاشبک بزنم به عقب و همین پروژه رو تصور کنید با دست ِ تقریبأ خالی شروع کردن که بخاطر اینکه زودتر از موعد گاهأ ماها میخواهیم صاحب بعضی چیزها شویم و چه پدری از ما در میاد در این صورت .
کاری که من تجربه اش رو دارم و واقعأ ساخت یک ویلا خارج از زمان موعودش چقدر انرژی بیخود و بیجهت از روح و ذهن من گرفت فقط بخاطر اینکه قدرت تشخیص این رو نداشتم که به خودم بگم :✋ stop❌ الان زمانش نیست هنوز .
همه کارهایی این پروژه که دیدیم در آرامش انجام شد چون دقیقأ زمانش بود چون پولش نقد پرداخت شد و نیاز به نسیه و چکی خرید کردن نبود و فقط من میدونم در غیر اینصورت به جای این انسانهای درستکار چه افراد ناجوری سر راه کسی قرار میگیره که قانون تکامل رو رعایت نمیکنه و به زور میخواد به خواسته هاش که هنوز زمانش اجابتش نرسیده برسه 👎
عاشقانه تحسینتون میکنم و با افتخار میگم که شما استاد من هستی جنابِ عباسمنش ِ نازنین و خردمند 🌸
سلام میکنم به استاد عزیزم و مریم خانم شایسته و تمامی دوستان همفرکانسی و ارزشمندم
باز هم درصلح بودن این مردم به چشمم اومد، اینکه انقدر با خودشون و اطرافشون در صلحن که بودن این مرغ و خروسها و بوقلمونها تو دستوپاشون به همشون نمیریزه و حال خوبشون انقدر براشون مهمه که موقع کار حتما باید آهنگ پخش بشه، یا اصلا خود شما خانم شایسته، اون خروسمون داره آنباکسینگ میکنه اما شما دعواش نمیکنید که اِ خرابش کردی، اتفاقا برعکس، لذت میبرید از دیدن این صحنه
ای جونم بازم بارون، همهاش میگفتم چقدر خوبه تو دل تابستون هم فلوریدا بارون میاد، دیشب داشتم توی حیاط قرآن گوش میکردم، اونم با صدای عبدالرحمن مُسعَد، و بعدش توی دل تابستون اینجا هم بارون اومد، منم لباس بالاتنم رو کندم، فقط خدامو شکر میکردم و باهاش حرف میزدم
چقدر این دوستان، حرفهای کار میکنن، و دستگاههای حرفهای دارن، مخصوصا اون لیفتراک که بازوش هی باز و بازتر میشد، با دیدن این قسمت خیلی از سوالام جواب داده شد، اینکه چطور این سازههای غولآسا رو میسازن، انسان چطوری میره توی ارتفاع و این سازهها رو میسازه
این رشد دوبارهی شاخ و برگها و شلوغ کردن فضا، دقیقا مثل ذهن ماست، درست مثل استاد که به اون قسمت رسیدگی نکردن و دوباره شاخ و برگها رشد کردن، اگر به ذهنمون رسیدگی تمام مدت نکنیم دوباره علفهای هرزش رشد میکنن
فکر میکنم فروردین یا اردیبهشت پارسال بود که این ایده سریال شکل گرفت، اما الآن به چه جاهایی رسیده، اونم کجا؟ پارادایس، این پارادایسی که از همون اولش هم از نظر خیلیامون دیگه ته همهچیز بود و جای هیچ پیشرفتی دیگه نداشت، ولی شما برگردین قسمت اول رو ببینید و مقایسه کنید و قدرت خدا رو ببینید، که چطور با هدایتهاش اون چیزی که از نظرمون بهترین هست رو هم بهتر و بهتر میکنه، حالا همین سولهی بزرگ رو ببینید بعدها به چه جایی تبدیل میشه
جمع کردن برادهها و اجسام تیز از دور سوله توسط این مرد بزرگوار، منو ناخودآگاه یاد امام حسین انداخت که شب عاشورا، تیغها رو از دور خیمهها جمع کرد، این عزیز داره آگاهانه یا ناآگاهانه مسیر درست رو میره، این عزیزان میتونستن نه تمیز بکنن سوله رو و نه اجسام تیز رو جمع کنن، اما بزرگتر از این حرفهان
ایول به عزتنفس استاد، با اینکه خودشون پای پروژه نیستن، اما درخواست یک کار دیگه هم از این عزیزان میکنن، بدون اینکه پیش خودشون فکر کنن نکنه الآن این عزیزان با خودشون بگن حالا خودش نبوده این مدت هی داره دستور هم میده
وای چقدر شما ذهن خلاقی دارین خانم شایسته، منم حتم دارم که این بوقلمومون داره همین حرفها رو با خودش میزنه🤣
لیفتراکشون رو فردا میبرن؟ بابا دست مریزاد، چقدر حس خوب از شنیدن این جمله دریافت کردم، اینکه چقدر سطح اعتماد بین افراد توی آمریکا بالاست که وسیله به این ارزشمندی و گرونی رو توی پارادایس میذارن و فردا میبرنش
امروز ۴ جولایه، دقیقا توی همچین روزی استاد توی اون فضای پرانرژی فوقالعاده بودن، من توی قسمت قبل به استاد گفتم، این سری به شما میگم خانم شایسته، شما واقعا تحسین برانگیزید، اینکه استاد توی تمپا تفریح میکرد و شما اینجا بالاسر کار بودید و حالتون خوب بود و غر نمیزدید که استاد اونجا درحال تفریح و شما اینجا مشغول کار هستید و تازه براشون فیلم از مراحل انجام کار هم میفرستید، واقعا تحسینتون میکنم
ممنونم اول از خدا و بعد از شما استاد و خانم شایسته عزیز که این قسمت رو هم با ما به اشتراک گذاشتید
انشاءالله به یاری خدا همیشه شاد و موفق و خوشبخت باشید
سلام،واقعا دلم نیومد برای این قسمت از سریال کامنت نکنم و بگم مبارک باشه،شما تحسین برانگیز و یه الگوی تکاملی برای ما بچه های سایت،واقعا سوله هیولا و بزرگ و زیبا و تحسین برانگیزی شد مبارک باشه واقعا شما لایق نعمتها و نگاه مهربان خدا هستید،شما لایق این هجم از کارگرهای با شخصیت و وظیفه شناس و تمیز و دقیق و مرتب بودید،حتی یه میخ هم کنار سازه جا نموند،به زیبای و پاکی کار رو تحویل دادن،چقدر عالی و زیبا واقعا زیبا شده پارادایس با وجود شما،واقعا شما معنا دادید به این قسمت از زمین پربرکت و لایق بهترین ها هستید
مریم جان تحسین برانگیز هستید،این استقلال و در صلح بودن با خودتون رو که از تک تک لحظه های زندگیتون لذت میبرید و دنبال رد پای قانون هستید و هر لحظه در حال شکر گذاری،شما فوقالعاده هستید،دوستون دارم،دوستون دارم که چقدر فایل های زیبا و باکیفیت برامون ران میکنید،اگر کسی که توی قانون نباشه دیدن این فایل براش خیلی عادی و معمولی هست،ولی ما بچه های این فایل تشنه این دست از فایل ها هستیم که قانون درش زنده و راحت و خداگونه رقم میخوره، زندگی عزیز های دلمون رو،ما تشنه آگاهی های ناب شما هستیم در هر شکل و قالبی، درس داره برامون،همین رابطه شما با استاد،واقعا تحسین برانگیز هست و این هجم از ایمان که در زندگی شما سرشار و لبریزه و فقط داره قانون رو به ما گوشزد میکنه،انجام قانون این پیامدها رو هم داره دیگه و چقدر انگیزه میده به ما که میشه شدنی هست،فقط بشرط ایمان و عمل
خدایا هزاران بارشکرت سپاسگزارم برای بودن در این سایت که هر کسی لایق اینجا نیست،شکرت برای این لیاقت شکرت
سلام به استاد عزیز و خانوم شایسته مهربان و دوستان عزیزم
اونقدر در سریال زندگی در بهشت الگو و نکات مثبت هست که واقعا زبان و قلم قاصره از گفتن و نوشتن این همه زیبایی و فضای مثبت
فقط دلم میخواست بیام و احساسم رو از ساختن این سوله بگم
استاد عزیزم این پیام من مستقیم به خود شماست….اجازه بدید بهتون بگم که ساختن این سوله و این ایده توسط شما انگار فقط و فقط برای تمرکز من روی یکی از خواسته هام بوده که خداوند به شما الهام کرده و انجامش دادید تا من به وضوح بیشتری برسم برای خواستم و تمرکز بیشتری روی خواستم داشته باشم
انگار خدا خواست من فیلم خواستم رو با کیفیت اچ دی ببینم و ببینم که میشود
راستش چون کارشناسی تربیت بدنی دارم و عاشق ورزش همیشه دلم میخواست یه سوله به همین شکل داشته باشم تا بتونم یه سالن ورزشی توپ با ایده های عالی توش پیاده کنم
همیشه دلم تاسیس یه سالن ورزشی به نام خودم و برای خودم میخواسته که بتونم رشته های ورزشی هوازی و توپی توش داشته باشم…و چقدر در این چند قسمت من بوضوح خواستمو دیدم…خواسته ای که برام یه غول بزرگ دست نیافتنی بود
و الان برام بیشتر قابل دسترس شد و اینکه میشه…این سوله در برابر اون عظمت پرادایس چیزی نیست ولی برای من یه دنیای دست نیافتنی شده بود…
خدایا شکرت که توسط استاد عزیزم خواسته منو به تصویر کشیدی…
دلم میخواد یروزی بیام و بگم که استاد منم اون سالن ورزشی رو راه انداختم با یه عالمه زیبایی با یه عالمه ایده یه عالمه عشق یه عالمه ورزش یه عالمه ورزشکار یه عالمه مربی یه عالمه درامد زایی
وااااای خدایا چه حس عجیبی دارم
استاد ایمان داشته باشید که این ایده شما برای تمرکز من روی خواسته ی مدفون شده ی چند ساله ی ذهنم بود…
راستش استاد عزیزم من به تازگی عضو سایتتون شدم و اولین بارم هست که کامنت میزارم، و الان که دارم این کامنتو مینویسم سرکارم هستم، و موقعی که داشتم این قسمت از سریال زیبا رو میدیدم یه حسی بهم گفت که توهم نظرتو بنویس و از اینکه دیدگاهتو بگی ترسی نداشته باش، گفتم : خب چی بنویسم؟! ، گفت: نمیخواد فکر کنی ، فقط آروم باش و بزار حرفا از دلت بیان….
نمیدونم از کجا و چجوری شروع کنم، اشکام داره همینجوری میریزه ، فقط میتونم بگم خداجون عاشقانه ازت سپاس گزارم که منو تو این مسیر زیبا قرار دادی و هدایتم کردی. و با این استاد عزیزدل آشنام کردی،استاد عزیزم من ۲۰ سالمه و حدودا دو / سه سالی میشه که شما رو دنبال میکنم ، اما تازه عضو سایتتونم.
از زمانی که باهاتون آشنا شدم تازه فهمیدم زندگی یعنی چی…، درسته که هنوز نوپا هستم ، اما توی این مدت خداوند چیزهایی بهم یاد داد و چیزهایی از شما استاد عزیزدلم یاد گرفتم که تو هیچ جای جهان و هیچ دانشگاهی آموزش نمیدن.
یادگرفتم که سختی های راه و زندگی به معنای بی مهری خداوند نیست، فقط تضادیه برای رشد و پیداکردن راه درست تر و واضح شدن خواسته ها، یاد گرفتم احساس من قطب نمای منه و راه درست و نادرست رو بهم نشون میده، نه به خاطر تاثیر عوامل بیرونی، یاد گرفتم خداوند بهههترین هدایتگر جهانه و فقط اونه که میتونه به هرررر سمتی که بندگانش میخوان هدایتشون میکنه، نه تقدیر و سرنوشت، نه سران مملکت ، نه پدر و مادر و نه……..
استاد عزیزم من تمرکز به نکات مثبت رو یاد گرفتم.
یاد گرفتم غر زدن چیزی رو عوض نمیکنه، بلکه بدتر میکنه، یادگرفتم وجهه خوب آدمارو بکشم بیرون ، چون همه دستان مهربون خداوند هستن و سعی دارن به من کمک کنن…..
استادم واقعا از خداوند سپاس گزارم که شما رو پیدا کردم….
از شما هم عاشقانه سپاس گزارم که اینقدر زیبا و با تعهد درست زندگی کردن رو بهمون یاد میدین ، از اینکه این آگاهی هارو به هر کسی که تو این مسیر زیبا و تو مدار شما باشه یادمیدین………
چقققققدر خوشحالم برای سوله جدید و زیبایی که تو پردایس میسازین، واقعا که برای من خیلی درسها و حرفها برای گفتن داره، که شما به خداوند توکل میکنید و میرید تمپا دنبال کارای خودتون و اون مهندسا و کارگرا به این زیبایی و تعهد کارشون رو انجام میدن بدون اینکه نیازی به ناظر داسته باشن ، یا اینکه کسی بهشون بگه چکار کنن ……..
واااااقعا که توکل به (رَبّ) تو تمام کارهاتون دیده میشه ، بدون کمترین نگرانی…….. شما بهترینین استاد عزیزم…❤
و مریم جان خودم که اینقدر جسور و با ایمانه و میتونه به تنهایی و بدون هیچ وابستگی یا نگاه کنترلی چند روز متوالی رو تنها تو پردایس بگذرونه و از ساخت سوله فیلم بگیره….. وااقعا که قابل تحسینه….👏
واقعا برام جالبه ، هررر چیزی توی این جهان در حال تکامله و در دست تغییره ، تغییر یا به خواسته یا با چک و لَقَت جهان ، به هرحال…..
پردایس هم داره تکاملش رو طی میکنه، یادمه اولین فایل سریال زندگی دربهشت رو که با عموم دیدم ، فقط یه زمین وسیع سبز بود و کُلبتون، بدون هیچ کدوم از این امکانات، پر از درخت و شاخ و برگ روی زمین بود، پر از شاخه ها و برگهای خشک و…….
و به قول خانم شایسته( یه جنگل و طبیعت وحشی و رام نشده)
و این منو یاد این آیه قرآن انداخت که( ما جهان را مسخر شما کردیم، آسمان ها و زمین و آنچه میان این دو است)
واقعا خدارو شکر که این قدرت بینظیر رو به انسان هدیه داده، تا از این قدرتش در جهت خلق رویاهاش و تبدیل اونها به واقعیت و وجود فیزیکی تبدیل کنه.
و بعدش ساخت چیکن کوب ها و اون سوله کوچیکی که مریم جانم طراحی کرد و ….. هزاران تغییر دیگه ای که این فضا توی این مدتی که ساکنش هستین به خودش دیده.
و حالاهم رسیدیم به این سوله هیولا که لیفتراک به این بزرگی به راحتی توش جا میگیره و حرکت میکنه و اون دستان مهربون خداوند که کارشون رو اینقدر زیبا و مرتب و با تعهد انجام میدن و سریع کارهارو پیش میبرن بدون کمترین اتلاف وقتی….
واقعا این حرف استاد درست هست که میگه وقتی شما در مدار درست قرار میگیری دستان خداوند میان و کارشون رو درست انجام میدن، بدون اینکه لازم باشه تو کاری انجام بدی.
و به قول مریم جان که گفت : اگر میخوای کارت با کیفیت بالاتری انجام بگیره ، باید بهاشو بپردازی.
واقعا که این حرف کاملا درست و موثق هست، وقتی انسان هم بخواد زندگی عالی و باکیفیتی داشته باشه، بااید بهاشو بپردازه و این بها ( توکله، صبره، آرامشه، امیده ، ایمانه،حرکت در مسیر توحید و الهاماته_ کنترل ذهن و آروم کردن نجواهای ذهنیه و……….)
و اینطوری میشه که انسان زندگیش و خلق اتفاقاتش در دستان خودش قرار میگیره با همون کیفیتی که میخواد…..
پردایسم حال و هوای خودشو داره، یه روز آفتابیه ، یه روز ابری و بارونیه ، یه روز مه آلوده، اما با همه اینها زیباست و جای سپاس گزاری داره.
راستی استاد جونم ، من چند روز پیش بندر عباس بودم و به عشق اینکه شما یه روز ساکن بندر عباس بودین ، خیابونارو دور میزدم و پیاده روی میکردم و فقققط به شما فکر میکردم که چطور با اون شرایطی که داشتین میتونستین ذهنتون رو کنترل کنید و ایمانتون رو حفظ کنید.👍
به ساحل سورو رفتم و از خوشحالی و فکر به اینکه استادم یه روزی اینجا قدم میزده ، قدم زدم و قلبم از خوشحالی تند میزد…..
از دانشگاه آزاد واحد بندرعباس دیدن کردم و فقطط تو این فکر بودم چطور استاد تونسته با اعتماد به نفس بالاش کلاسای زیادی تو این دانشگاه برگزار بکنه…..
فقققط توی اون مدتی که اونجا بودم همه فکرم شما بودین و ایین همه تغییر عالی تو زندگیتون.
استادم خییلییییییی خیییلیییییی زیاد مشتاق دیدار روی ماه شما و مریم زیبارو هستم .
استاد من از همینجا اعلام میکنم که سال ۱۴۰۵ من ساکن آمریکا هستم، و با عشق و امید منتظر اون روز میمونم تا روی ماهتون رو ببینم و بگم که چقدر عاشقتونم، بگم که شما زیباترین معجزه زندگیم هستین ، مهربون ترین دست پروردگارین که راه هدایت رو برای کسانی که تو این مسیر و مدار هستن باز میکنین…..
من چیزهایی ازشما یادگرفتم که واااقعا نمیدونم باید چطور تشکر کنم ، زبانم قاصره از این همه عشق و آگاهی که بهمون میدین .
خدا رو شکر به خاطر این همه زیبایی و آگاهی که در همین فایل بود.
اول اینکه تو همین فایل دیدنِ چند صحنه از فضای صبح گاهیِ پرادایس به من احساس خوبی داد
و داشتم فکرشو میکردم که تو ی همچین فضایی زندگی کردن این حُسن رو داره که میتونم هر روز یک چهره جدید از طبیعت رو ببینم
آفتابی
ابری
مهآلود
بارونی
و چقدر لذتبخشِ زندگی کردن در مکانی که هر روز با چهرهای جدید و زیبا روبرو بشی و از اینکه خداوند اینچنین با لطافت داره بهت لطف میکنه لذت ببری و سپاسگزارش باشی.
دقت و سرعت عمل کارگرا که با نظم و ترتیب و کاملا حسابشده اون ورقهای دیوار و پیچ کردند واقعآ ستودنی بود و آخرِ کار که کارگاه و تمیز کردن و تحویل دادن.حتی میخهای دورِ کارگاه رو با آهنربا تمیز کردن و این نشون میده چقدر به کارِ خودشون اهمیت و ارزش میدن با این کار.
یقینن این تیم با این ارزشی که برای کارشون قائل هستند وقت سر خاروندن ندارن و همیشه مشتری دارند
اما مهمترین چیزی که تآثیر خوبی گذاشت روی من که بیام و بنویسم این بود که آخرای فایل مریم خانم زمین خالیِ سوله رو نشون داد و بعدش که سولهی ساخته شده رو نشون داد واقعآ مو به تنم سیخ شد.
و ی حس خیلی خوبی بهم دست داد.انگار پروژه خودم به اتمام رسیده بود و به خواستهم رسیده بود.دقیقن همین احساس رو تو وجودم تجربه کردم.
و وقتی اون کارگرا اومدن که کارگاه قبلی رو منتقل کنن به سوله جدید ذهنم روندِ تکاملِ این سوله رو مرور کرد.
اون روزا که همین کارگاه قبلی رو داشتین درست میکردین چقدر خوشحال بودین چقدر لذت میبردین و چقدر زود قدم بعدی رو برداشتین.
ی باوری که از این روند توی ذهنم شناسایی کردم این بود که چقدر من کمالگرا هستم.یعنی دوست دارم در قدم اول همون سوله بزرگِ رو بسازم.ساختن و هزینه کردنِ اقداماتِ قبلی رو ی جور هدر دادن پول میدونم.
امروز هم تو زندگیم همینم.
میخوام اقدام کنم برای مستقل شدن ولی ذهنم میگه با شرایطی که الان داری چیزی که به دست میاری جالب نخواهد بود،صبر کن تا شرایط مالیت بهتر بشه و بعد اقدام کن.
الان میخوای ی خونه کوچیک بگیری که فایده نداره.بمون شرایطت بهتر بشه بعد ی خونه اساسی بگیر.در حالی که با اقدام کردن و قدم برداشتن هست که میتونم تو مسیر درست قرار بیگیرم.
اگر اون کارگاهِ کوچیکِ قبلی ساخته نمیشد هیچوقت این سوله هم ساخته نمیشد.
پس نباید توقع داشته باشم که قدم اولم بهترین باشه.نباید توقع داشته باشم که با یک بار تاس انداختن برسم به خونه آخر.باید تلاش کنم و تکرار کنم و تکرار کنم تا برسم به نقطه خوب.
خدا رو شکر به خاطر این زیبایی و آگاهی که از این فایل گرفتم
درودخدمت استادبزرگواروخانم شایسته عزیز
من این فایل روچندبارتماشاکردمو به چندتاباوربسیارمهم و زیبارسیدم..اول اینکه زمانی که کارگرامشغول تکمیل سوله بودن خانم شایسته توی پرادایس تنهابودن و نشون میده چقدر اعتمادبنفس داره.من خودم برای انجام برخی کارهای مهم به دوستم میگم کنارم باشه…چرا؟؟؟ چون میگم شاید بتنهایی نتونم انجامش بدم .ویااینکه چیزی روبلدنباشم .شاید وقتی کارگرا بیان برام کاری انجامبدن …چیزی ازم بپرسن ومن بلدنباشم.یعنی ترس ازروبرو شدن باچالشهاوموقعیتهای جدید..تصمیم گرفتم که ازچالشها استقبال کنم و اعتمادبنفسموتقویتکنم…..باورمهم دیگه توانایی لذت بردن خانم شایسته ازکوچکترین چیزاست.ازقدم زدن و تجمع مرغ و خروسا و بوقلمونا کنارسوله گرفته که اینوسوژه می کنه و جملات جالبی میگه تاموندن زیربارون شدید و دیدن صبح زیبای پرادایس …ازذوق کردن بابت ساخت سوله و چیزای ریزودرشت دیگه..و منم یادگرفتم ازداشته های الانم و جایی که هستملذت ببرم..مساله دیگه اینه که کارگرایی میان برای تکمیل سوله که کارا روراحت و سریع و بینقص انجاممیدن .دقیفن عین استاد و خانم شایسته .یعنی باادمایی برخوردمیکنن که هم مدار و هم فرکانسشونن
به نام رب العالمین
سلام به عزیزانم
واقعا اگر ما بتونیم درست و عمیق فقط به همین یه کلمه «رب العالمین»فکر کنیم اصلا دیوانه میشیم که داره همیشه در ابتدای قرآن
شروع غذا خوردن
شروع یه صبح برای ساختن یه روز عالی
وقت ملاقات با کسی
وقت ترک کردن کسی
پایان یه روز وقت خواب
زمان موفقیت کسی
زمان شکست کسی
شروع زندگی یه انسان موقع بدنیا اومدنش
پایان زندگی انسان موقع از دنیا رفتنش
خلاصه در تمام موارد داره با نام زیبای خداوند شروع و خاتمه میابد
اما این کلمه «رب العالمین»اگه بهش مدام فکر بشه و در وجود تکرار بشه واقعا تمام کهکشانها و تمام هست و نیست داره در همین یک کلمه خلاصه میشه
خدای من رب العالمین ، ببین داره چی میگه یعنی صاحب و فرمانروای کل عالم
🌌🌓🌒🌑🌏🌎🌍🌕🌖🌗🌘🌙🪐🌠☄️✨💫🌟⭐🌈⚡🌥️🌦️☁️🌨️⛈️🌩️🌧️💧☔⛅🌤️☀️🌄🌅🌇🌃🌆🌉🦖🐉🦎🔥🌀🌬️🌊🌱🌿🍃🍀🏞️🌲🌳🌊🌳🌴🌵💮💐🌹
خدایا چطور ما یه عمره که داریم زندگی میکنیم اما ممکنه خیلی هامون خیلی مواقع از چنین کلمات ساده اما بی نهایت عظیم غافل باشیم،،
چقدر میشه متفاوت و ساده و راحت زندگی کرد که حتی خودتم اگه خونه نباشی اما کارهات رو به بهترین نحو ممکن انجام بدن
باور و تفکرات متفاوت و در مسیری حرکت کنی که جنسش خداوند باشه دیگه اون زندگی و انجام کارها به بهترین شکل ممکن انجام میشه،،
خدایا شکرت الان روند رشد و موفقیت داره باهامون حرف میزنه که همین سوله بزرگ تا همین چندوقت پیش تنها فقط یه زمین صاف شده بود و تازه استارت خورده بود اما الان چقدر پیشرفت کرده و در مراحل پایانی خودشه
خب این داره به ما میگه حتی پرنده ها و پیشرفته ترین هواپیما ها هم از روی زمین بلند شدن و اینقدر اوج گرفتند
و ما هم باید به راهمون ادامه بدیم و ایمان داشته باشیم که همه چی درست میشه و تکامل مون رو طی کنیم و از همین فرمول ها مانند ساخت این سوله بزرک استفاده کنیم که با روند تکامل و صبر چه موفقیت ها و نتایج هایی رقم میخوره،،
با حرکت کردن و تکیه کردن به خداوند باعث میشه حتی جیل هم بیاد برا کمک کردنت 😄😄
خداروشکر بازم دارم درس ها و اتفاقات واقعی در اینجا در این پرادایس و این زندگی مشترک میبینم که زندگی دو نفر بدون وابستگی و عدم بیماری ها و باورهای شرک آمیز داره رقم میخوره که استاد در تمپا و مریم جان اینجا و تک و تنها که چقدر به شجاعت و غلبه کردن بر ترس هاش کمک میکنه چقدر من این نوع زندگی کردن ها رو 99 درصد در زندگی اطرافیانم نمیبینم
چقدر این نوع زندگی و این نوع دیدگاه ها قابل تحسین و الگوبرداری کردنه که اگر همین الان به اکثر آدمها اینارو بگی باعث میشه صحبتها برخوردهاشون نسبت بهت تا مرز جنگ و درگیری برسه ، چونکه اکثرا با این نوع دیدگاه اصلا غریبه هستند،،
اول کیفیت مهمه بعد کمییت
این کارگرها و استادکارها چقدر دارن با کیفیت کار خودشونو انجام میدن و اونجا که یکیشون داره با آهن ربا فلزات پرتی و نخاله رو جمع میکنه واقعا دیگه برام قابل تحسین و انجام شدن کار با کیفیته برام چقدر عالیه،،
مریم خانم اینکه شما داری با عشق توضیح میدی ،این یعنی عشق داشتن به بیزینست یعنی تمام زندگیت همون شغلت همون کار مورد علاقت وگرنه که اینقدر با عشق و لذت اینهمه کار انجام نمیشد،،
خداوند هم ایده پیاده کرد در ساخت این سازه و فیلمبرداری کردن مریم بانو
چنان بارانی گرفت که کارگرها اونروز رو تعطیل کردند اما یه روز بسیار زیباتر و تمیز تر از روز قبل شروع شد،
پس هرروز هرچقدر طوفانی و سخت اما میتونه روز بعدش به زیباترین شکل خودش ساخته بشه و بوجود بیاد حتی اگه هوا طوفانی تر بشه ،،
به امید روزی که وارد این سوله بزرگ بشیم و لذت ببریم و صفا کنیم،،
حتما اونروز اتفاق میفته
همونطور که خواسته های قبلی رقم خوردن
مریم جان و استاد جان به خداوند مهربان میسپارمتون
و همچنین دوستان گرامی،،
سلام بر خانم شایسته عزیز ، استاد عزیزم دوستان عزیز سریال زندگی در بهشت .
واقعا قانون داره خیلی خوب کار میکنه برای بهشت ، همه چی مرتب و منظم ، هوا عالی ، آفتابی ، ابری ، باران فراوان ، مه روی دریاچه ، مرغ ها ، خروس ها و بوغلمون ها همگی در نشاط و شادی و سرزندگی جنب و جوش میکنند در این بهشت ، کارکنان پروژه بزرگ بهشت خیلی حرفه ای ، با تجهیزات فوقوالعاده کار میکنند و هر روز خانم شایسته با یک انرژی بینظیر در حال فیلم برداری از این پروژه و بهشت هستند و من بینهایت سپاس گذارشون هستم برای به اشتراک گذاشتن این تصاویر . خدایا شکرت .
چه قدر سوله بزرگ و محکمی شد ، همه چیزیش درست و حسابی ، چه قدر تمیز و با وجدان کار میکنند چه قدر همه چی درسته ، چه رابطه زیبایی دارن خانم شایسته عزیز و استاد عزیزمون هر کدام در جای دیگری از بهشت هستند و کارهاشونو پیش میبرند .
چه نکته اعتمادبه نفسی و خوبی بود اینکه بعد از تموم شدن کار و تکمیل پروژه استاد از دوستان خواستن که کارگاه نجاری و انتقال بدن به داخل سوله و چه قدر منظم و با برنامه این کارو کردن دوستان ، چه بارونی خدای من خدایا شکرت اینهمه فراوانی و درخت و سرسبزی و حال و احساس خوب در جریانه .
اینها همش نکته هایی یا درس هایی برای همه ما دارند که میشود عالی زندگی کرد و عالی لذت برد خدایا شکرت بابت دیدن اینهمه زیبایی .
🏡🤳👏🏻
سلام به سرزمین عجایب
سلام به ساکنان این سرزمین
مثل دیوانه ها شدم 😀😀چقدر دیدن این منظره حالمو خوب کرد چقدر کنترل ذهن داشتم .وای نمیتونم حسم .حالمو بگم باور کنید کامنت های عالی خدا رو شکر .مریم جان خدا رو شکر که تو رو آفریده خدا رو شکر که ت اینقدر مهربونی و ازت بی نهایت بی نهایت سپاسگذارم به خاطر این همه صداقتت.این همه خوب بودنت سپاسگذارم ازتتتتتتتتتتت
علاوه بر تمامی درس های که گرفتیم از این زندگی زیبا مهمترین مهمترین درسی که من یاد گرفتم اینکه
خواستن توانستنه.فقط فقط کافیه که بخوایم همین کافیه بهای زندگی خوب داشتنو بدیم و در بهشت زندگی کنیم عاشقتونم به خدا
در پناه خالق وهاب
سلام و عرض ادب و احترام فراوان خدمت استاد عزیز و سرکار خانوم مریم خانوم ِ واقعأ شایسته 🌸
بزرگترین درسی که من از حدود بیست دقیقه فیلم که بسیار هم حرفه ایی و درست تدوین شده بود این بود که “روند تکاملی” چقدر مسئله ی درست و اساسی هست در زندگی ما برای داشتن ِ آرامش روح و ذهنمان .
میخوام یک فلاشبک بزنم به عقب و همین پروژه رو تصور کنید با دست ِ تقریبأ خالی شروع کردن که بخاطر اینکه زودتر از موعد گاهأ ماها میخواهیم صاحب بعضی چیزها شویم و چه پدری از ما در میاد در این صورت .
کاری که من تجربه اش رو دارم و واقعأ ساخت یک ویلا خارج از زمان موعودش چقدر انرژی بیخود و بیجهت از روح و ذهن من گرفت فقط بخاطر اینکه قدرت تشخیص این رو نداشتم که به خودم بگم :✋ stop❌ الان زمانش نیست هنوز .
همه کارهایی این پروژه که دیدیم در آرامش انجام شد چون دقیقأ زمانش بود چون پولش نقد پرداخت شد و نیاز به نسیه و چکی خرید کردن نبود و فقط من میدونم در غیر اینصورت به جای این انسانهای درستکار چه افراد ناجوری سر راه کسی قرار میگیره که قانون تکامل رو رعایت نمیکنه و به زور میخواد به خواسته هاش که هنوز زمانش اجابتش نرسیده برسه 👎
عاشقانه تحسینتون میکنم و با افتخار میگم که شما استاد من هستی جنابِ عباسمنش ِ نازنین و خردمند 🌸
سلام میکنم به استاد عزیزم و مریم خانم شایسته و تمامی دوستان همفرکانسی و ارزشمندم
باز هم درصلح بودن این مردم به چشمم اومد، اینکه انقدر با خودشون و اطرافشون در صلحن که بودن این مرغ و خروسها و بوقلمونها تو دستوپاشون به همشون نمیریزه و حال خوبشون انقدر براشون مهمه که موقع کار حتما باید آهنگ پخش بشه، یا اصلا خود شما خانم شایسته، اون خروسمون داره آنباکسینگ میکنه اما شما دعواش نمیکنید که اِ خرابش کردی، اتفاقا برعکس، لذت میبرید از دیدن این صحنه
ای جونم بازم بارون، همهاش میگفتم چقدر خوبه تو دل تابستون هم فلوریدا بارون میاد، دیشب داشتم توی حیاط قرآن گوش میکردم، اونم با صدای عبدالرحمن مُسعَد، و بعدش توی دل تابستون اینجا هم بارون اومد، منم لباس بالاتنم رو کندم، فقط خدامو شکر میکردم و باهاش حرف میزدم
چقدر این دوستان، حرفهای کار میکنن، و دستگاههای حرفهای دارن، مخصوصا اون لیفتراک که بازوش هی باز و بازتر میشد، با دیدن این قسمت خیلی از سوالام جواب داده شد، اینکه چطور این سازههای غولآسا رو میسازن، انسان چطوری میره توی ارتفاع و این سازهها رو میسازه
این رشد دوبارهی شاخ و برگها و شلوغ کردن فضا، دقیقا مثل ذهن ماست، درست مثل استاد که به اون قسمت رسیدگی نکردن و دوباره شاخ و برگها رشد کردن، اگر به ذهنمون رسیدگی تمام مدت نکنیم دوباره علفهای هرزش رشد میکنن
فکر میکنم فروردین یا اردیبهشت پارسال بود که این ایده سریال شکل گرفت، اما الآن به چه جاهایی رسیده، اونم کجا؟ پارادایس، این پارادایسی که از همون اولش هم از نظر خیلیامون دیگه ته همهچیز بود و جای هیچ پیشرفتی دیگه نداشت، ولی شما برگردین قسمت اول رو ببینید و مقایسه کنید و قدرت خدا رو ببینید، که چطور با هدایتهاش اون چیزی که از نظرمون بهترین هست رو هم بهتر و بهتر میکنه، حالا همین سولهی بزرگ رو ببینید بعدها به چه جایی تبدیل میشه
جمع کردن برادهها و اجسام تیز از دور سوله توسط این مرد بزرگوار، منو ناخودآگاه یاد امام حسین انداخت که شب عاشورا، تیغها رو از دور خیمهها جمع کرد، این عزیز داره آگاهانه یا ناآگاهانه مسیر درست رو میره، این عزیزان میتونستن نه تمیز بکنن سوله رو و نه اجسام تیز رو جمع کنن، اما بزرگتر از این حرفهان
ایول به عزتنفس استاد، با اینکه خودشون پای پروژه نیستن، اما درخواست یک کار دیگه هم از این عزیزان میکنن، بدون اینکه پیش خودشون فکر کنن نکنه الآن این عزیزان با خودشون بگن حالا خودش نبوده این مدت هی داره دستور هم میده
وای چقدر شما ذهن خلاقی دارین خانم شایسته، منم حتم دارم که این بوقلمومون داره همین حرفها رو با خودش میزنه🤣
لیفتراکشون رو فردا میبرن؟ بابا دست مریزاد، چقدر حس خوب از شنیدن این جمله دریافت کردم، اینکه چقدر سطح اعتماد بین افراد توی آمریکا بالاست که وسیله به این ارزشمندی و گرونی رو توی پارادایس میذارن و فردا میبرنش
امروز ۴ جولایه، دقیقا توی همچین روزی استاد توی اون فضای پرانرژی فوقالعاده بودن، من توی قسمت قبل به استاد گفتم، این سری به شما میگم خانم شایسته، شما واقعا تحسین برانگیزید، اینکه استاد توی تمپا تفریح میکرد و شما اینجا بالاسر کار بودید و حالتون خوب بود و غر نمیزدید که استاد اونجا درحال تفریح و شما اینجا مشغول کار هستید و تازه براشون فیلم از مراحل انجام کار هم میفرستید، واقعا تحسینتون میکنم
ممنونم اول از خدا و بعد از شما استاد و خانم شایسته عزیز که این قسمت رو هم با ما به اشتراک گذاشتید
انشاءالله به یاری خدا همیشه شاد و موفق و خوشبخت باشید
خدایا صدمیلیارد مرتبه شکرت🙏❤
به خدای زیباییها…به نام خدای وهاب…
سلام،واقعا دلم نیومد برای این قسمت از سریال کامنت نکنم و بگم مبارک باشه،شما تحسین برانگیز و یه الگوی تکاملی برای ما بچه های سایت،واقعا سوله هیولا و بزرگ و زیبا و تحسین برانگیزی شد مبارک باشه واقعا شما لایق نعمتها و نگاه مهربان خدا هستید،شما لایق این هجم از کارگرهای با شخصیت و وظیفه شناس و تمیز و دقیق و مرتب بودید،حتی یه میخ هم کنار سازه جا نموند،به زیبای و پاکی کار رو تحویل دادن،چقدر عالی و زیبا واقعا زیبا شده پارادایس با وجود شما،واقعا شما معنا دادید به این قسمت از زمین پربرکت و لایق بهترین ها هستید
مریم جان تحسین برانگیز هستید،این استقلال و در صلح بودن با خودتون رو که از تک تک لحظه های زندگیتون لذت میبرید و دنبال رد پای قانون هستید و هر لحظه در حال شکر گذاری،شما فوقالعاده هستید،دوستون دارم،دوستون دارم که چقدر فایل های زیبا و باکیفیت برامون ران میکنید،اگر کسی که توی قانون نباشه دیدن این فایل براش خیلی عادی و معمولی هست،ولی ما بچه های این فایل تشنه این دست از فایل ها هستیم که قانون درش زنده و راحت و خداگونه رقم میخوره، زندگی عزیز های دلمون رو،ما تشنه آگاهی های ناب شما هستیم در هر شکل و قالبی، درس داره برامون،همین رابطه شما با استاد،واقعا تحسین برانگیز هست و این هجم از ایمان که در زندگی شما سرشار و لبریزه و فقط داره قانون رو به ما گوشزد میکنه،انجام قانون این پیامدها رو هم داره دیگه و چقدر انگیزه میده به ما که میشه شدنی هست،فقط بشرط ایمان و عمل
خدایا هزاران بارشکرت سپاسگزارم برای بودن در این سایت که هر کسی لایق اینجا نیست،شکرت برای این لیاقت شکرت
دوستون دارم
سلام به استاد عزیز و خانوم شایسته مهربان و دوستان عزیزم
اونقدر در سریال زندگی در بهشت الگو و نکات مثبت هست که واقعا زبان و قلم قاصره از گفتن و نوشتن این همه زیبایی و فضای مثبت
فقط دلم میخواست بیام و احساسم رو از ساختن این سوله بگم
استاد عزیزم این پیام من مستقیم به خود شماست….اجازه بدید بهتون بگم که ساختن این سوله و این ایده توسط شما انگار فقط و فقط برای تمرکز من روی یکی از خواسته هام بوده که خداوند به شما الهام کرده و انجامش دادید تا من به وضوح بیشتری برسم برای خواستم و تمرکز بیشتری روی خواستم داشته باشم
انگار خدا خواست من فیلم خواستم رو با کیفیت اچ دی ببینم و ببینم که میشود
راستش چون کارشناسی تربیت بدنی دارم و عاشق ورزش همیشه دلم میخواست یه سوله به همین شکل داشته باشم تا بتونم یه سالن ورزشی توپ با ایده های عالی توش پیاده کنم
همیشه دلم تاسیس یه سالن ورزشی به نام خودم و برای خودم میخواسته که بتونم رشته های ورزشی هوازی و توپی توش داشته باشم…و چقدر در این چند قسمت من بوضوح خواستمو دیدم…خواسته ای که برام یه غول بزرگ دست نیافتنی بود
و الان برام بیشتر قابل دسترس شد و اینکه میشه…این سوله در برابر اون عظمت پرادایس چیزی نیست ولی برای من یه دنیای دست نیافتنی شده بود…
خدایا شکرت که توسط استاد عزیزم خواسته منو به تصویر کشیدی…
دلم میخواد یروزی بیام و بگم که استاد منم اون سالن ورزشی رو راه انداختم با یه عالمه زیبایی با یه عالمه ایده یه عالمه عشق یه عالمه ورزش یه عالمه ورزشکار یه عالمه مربی یه عالمه درامد زایی
وااااای خدایا چه حس عجیبی دارم
استاد ایمان داشته باشید که این ایده شما برای تمرکز من روی خواسته ی مدفون شده ی چند ساله ی ذهنم بود…
ازتون بسیار سپاسگزارم
و
دوستتون دارم
به نام خالق عشق
سلام میکنم به مریم گلی و استاد عزیزم .
راستش استاد عزیزم من به تازگی عضو سایتتون شدم و اولین بارم هست که کامنت میزارم، و الان که دارم این کامنتو مینویسم سرکارم هستم، و موقعی که داشتم این قسمت از سریال زیبا رو میدیدم یه حسی بهم گفت که توهم نظرتو بنویس و از اینکه دیدگاهتو بگی ترسی نداشته باش، گفتم : خب چی بنویسم؟! ، گفت: نمیخواد فکر کنی ، فقط آروم باش و بزار حرفا از دلت بیان….
نمیدونم از کجا و چجوری شروع کنم، اشکام داره همینجوری میریزه ، فقط میتونم بگم خداجون عاشقانه ازت سپاس گزارم که منو تو این مسیر زیبا قرار دادی و هدایتم کردی. و با این استاد عزیزدل آشنام کردی،استاد عزیزم من ۲۰ سالمه و حدودا دو / سه سالی میشه که شما رو دنبال میکنم ، اما تازه عضو سایتتونم.
از زمانی که باهاتون آشنا شدم تازه فهمیدم زندگی یعنی چی…، درسته که هنوز نوپا هستم ، اما توی این مدت خداوند چیزهایی بهم یاد داد و چیزهایی از شما استاد عزیزدلم یاد گرفتم که تو هیچ جای جهان و هیچ دانشگاهی آموزش نمیدن.
یادگرفتم که سختی های راه و زندگی به معنای بی مهری خداوند نیست، فقط تضادیه برای رشد و پیداکردن راه درست تر و واضح شدن خواسته ها، یاد گرفتم احساس من قطب نمای منه و راه درست و نادرست رو بهم نشون میده، نه به خاطر تاثیر عوامل بیرونی، یاد گرفتم خداوند بهههترین هدایتگر جهانه و فقط اونه که میتونه به هرررر سمتی که بندگانش میخوان هدایتشون میکنه، نه تقدیر و سرنوشت، نه سران مملکت ، نه پدر و مادر و نه……..
استاد عزیزم من تمرکز به نکات مثبت رو یاد گرفتم.
یاد گرفتم غر زدن چیزی رو عوض نمیکنه، بلکه بدتر میکنه، یادگرفتم وجهه خوب آدمارو بکشم بیرون ، چون همه دستان مهربون خداوند هستن و سعی دارن به من کمک کنن…..
استادم واقعا از خداوند سپاس گزارم که شما رو پیدا کردم….
از شما هم عاشقانه سپاس گزارم که اینقدر زیبا و با تعهد درست زندگی کردن رو بهمون یاد میدین ، از اینکه این آگاهی هارو به هر کسی که تو این مسیر زیبا و تو مدار شما باشه یادمیدین………
چقققققدر خوشحالم برای سوله جدید و زیبایی که تو پردایس میسازین، واقعا که برای من خیلی درسها و حرفها برای گفتن داره، که شما به خداوند توکل میکنید و میرید تمپا دنبال کارای خودتون و اون مهندسا و کارگرا به این زیبایی و تعهد کارشون رو انجام میدن بدون اینکه نیازی به ناظر داسته باشن ، یا اینکه کسی بهشون بگه چکار کنن ……..
واااااقعا که توکل به (رَبّ) تو تمام کارهاتون دیده میشه ، بدون کمترین نگرانی…….. شما بهترینین استاد عزیزم…❤
و مریم جان خودم که اینقدر جسور و با ایمانه و میتونه به تنهایی و بدون هیچ وابستگی یا نگاه کنترلی چند روز متوالی رو تنها تو پردایس بگذرونه و از ساخت سوله فیلم بگیره….. وااقعا که قابل تحسینه….👏
واقعا برام جالبه ، هررر چیزی توی این جهان در حال تکامله و در دست تغییره ، تغییر یا به خواسته یا با چک و لَقَت جهان ، به هرحال…..
پردایس هم داره تکاملش رو طی میکنه، یادمه اولین فایل سریال زندگی دربهشت رو که با عموم دیدم ، فقط یه زمین وسیع سبز بود و کُلبتون، بدون هیچ کدوم از این امکانات، پر از درخت و شاخ و برگ روی زمین بود، پر از شاخه ها و برگهای خشک و…….
و به قول خانم شایسته( یه جنگل و طبیعت وحشی و رام نشده)
و این منو یاد این آیه قرآن انداخت که( ما جهان را مسخر شما کردیم، آسمان ها و زمین و آنچه میان این دو است)
واقعا خدارو شکر که این قدرت بینظیر رو به انسان هدیه داده، تا از این قدرتش در جهت خلق رویاهاش و تبدیل اونها به واقعیت و وجود فیزیکی تبدیل کنه.
و بعدش ساخت چیکن کوب ها و اون سوله کوچیکی که مریم جانم طراحی کرد و ….. هزاران تغییر دیگه ای که این فضا توی این مدتی که ساکنش هستین به خودش دیده.
و حالاهم رسیدیم به این سوله هیولا که لیفتراک به این بزرگی به راحتی توش جا میگیره و حرکت میکنه و اون دستان مهربون خداوند که کارشون رو اینقدر زیبا و مرتب و با تعهد انجام میدن و سریع کارهارو پیش میبرن بدون کمترین اتلاف وقتی….
واقعا این حرف استاد درست هست که میگه وقتی شما در مدار درست قرار میگیری دستان خداوند میان و کارشون رو درست انجام میدن، بدون اینکه لازم باشه تو کاری انجام بدی.
و به قول مریم جان که گفت : اگر میخوای کارت با کیفیت بالاتری انجام بگیره ، باید بهاشو بپردازی.
واقعا که این حرف کاملا درست و موثق هست، وقتی انسان هم بخواد زندگی عالی و باکیفیتی داشته باشه، بااید بهاشو بپردازه و این بها ( توکله، صبره، آرامشه، امیده ، ایمانه،حرکت در مسیر توحید و الهاماته_ کنترل ذهن و آروم کردن نجواهای ذهنیه و……….)
و اینطوری میشه که انسان زندگیش و خلق اتفاقاتش در دستان خودش قرار میگیره با همون کیفیتی که میخواد…..
پردایسم حال و هوای خودشو داره، یه روز آفتابیه ، یه روز ابری و بارونیه ، یه روز مه آلوده، اما با همه اینها زیباست و جای سپاس گزاری داره.
راستی استاد جونم ، من چند روز پیش بندر عباس بودم و به عشق اینکه شما یه روز ساکن بندر عباس بودین ، خیابونارو دور میزدم و پیاده روی میکردم و فقققط به شما فکر میکردم که چطور با اون شرایطی که داشتین میتونستین ذهنتون رو کنترل کنید و ایمانتون رو حفظ کنید.👍
به ساحل سورو رفتم و از خوشحالی و فکر به اینکه استادم یه روزی اینجا قدم میزده ، قدم زدم و قلبم از خوشحالی تند میزد…..
از دانشگاه آزاد واحد بندرعباس دیدن کردم و فقطط تو این فکر بودم چطور استاد تونسته با اعتماد به نفس بالاش کلاسای زیادی تو این دانشگاه برگزار بکنه…..
فقققط توی اون مدتی که اونجا بودم همه فکرم شما بودین و ایین همه تغییر عالی تو زندگیتون.
استادم خییلییییییی خیییلیییییی زیاد مشتاق دیدار روی ماه شما و مریم زیبارو هستم .
استاد من از همینجا اعلام میکنم که سال ۱۴۰۵ من ساکن آمریکا هستم، و با عشق و امید منتظر اون روز میمونم تا روی ماهتون رو ببینم و بگم که چقدر عاشقتونم، بگم که شما زیباترین معجزه زندگیم هستین ، مهربون ترین دست پروردگارین که راه هدایت رو برای کسانی که تو این مسیر و مدار هستن باز میکنین…..
من چیزهایی ازشما یادگرفتم که واااقعا نمیدونم باید چطور تشکر کنم ، زبانم قاصره از این همه عشق و آگاهی که بهمون میدین .
فقط میتونم بگم عااااشقتونم خیلی زیاد….
اگر بهتون بگم پیغمبر زمانه گزافه نیست..🌹
که اینطور با عشق توحید رو فریاد میزنید🌹
❤❤عاااااشقتم استادم، مریم جانم❤❤
در پناه رب العالمین باشین .
به امید دیدار.
بنام خدای مهربان
سلام به استاد عباسمنش،خانم شایسته و اهالی پرادایس
خدا رو شکر به خاطر این همه زیبایی و آگاهی که در همین فایل بود.
اول اینکه تو همین فایل دیدنِ چند صحنه از فضای صبح گاهیِ پرادایس به من احساس خوبی داد
و داشتم فکرشو میکردم که تو ی همچین فضایی زندگی کردن این حُسن رو داره که میتونم هر روز یک چهره جدید از طبیعت رو ببینم
آفتابی
ابری
مهآلود
بارونی
و چقدر لذتبخشِ زندگی کردن در مکانی که هر روز با چهرهای جدید و زیبا روبرو بشی و از اینکه خداوند اینچنین با لطافت داره بهت لطف میکنه لذت ببری و سپاسگزارش باشی.
دقت و سرعت عمل کارگرا که با نظم و ترتیب و کاملا حسابشده اون ورقهای دیوار و پیچ کردند واقعآ ستودنی بود و آخرِ کار که کارگاه و تمیز کردن و تحویل دادن.حتی میخهای دورِ کارگاه رو با آهنربا تمیز کردن و این نشون میده چقدر به کارِ خودشون اهمیت و ارزش میدن با این کار.
یقینن این تیم با این ارزشی که برای کارشون قائل هستند وقت سر خاروندن ندارن و همیشه مشتری دارند
اما مهمترین چیزی که تآثیر خوبی گذاشت روی من که بیام و بنویسم این بود که آخرای فایل مریم خانم زمین خالیِ سوله رو نشون داد و بعدش که سولهی ساخته شده رو نشون داد واقعآ مو به تنم سیخ شد.
و ی حس خیلی خوبی بهم دست داد.انگار پروژه خودم به اتمام رسیده بود و به خواستهم رسیده بود.دقیقن همین احساس رو تو وجودم تجربه کردم.
و وقتی اون کارگرا اومدن که کارگاه قبلی رو منتقل کنن به سوله جدید ذهنم روندِ تکاملِ این سوله رو مرور کرد.
اون روزا که همین کارگاه قبلی رو داشتین درست میکردین چقدر خوشحال بودین چقدر لذت میبردین و چقدر زود قدم بعدی رو برداشتین.
ی باوری که از این روند توی ذهنم شناسایی کردم این بود که چقدر من کمالگرا هستم.یعنی دوست دارم در قدم اول همون سوله بزرگِ رو بسازم.ساختن و هزینه کردنِ اقداماتِ قبلی رو ی جور هدر دادن پول میدونم.
امروز هم تو زندگیم همینم.
میخوام اقدام کنم برای مستقل شدن ولی ذهنم میگه با شرایطی که الان داری چیزی که به دست میاری جالب نخواهد بود،صبر کن تا شرایط مالیت بهتر بشه و بعد اقدام کن.
الان میخوای ی خونه کوچیک بگیری که فایده نداره.بمون شرایطت بهتر بشه بعد ی خونه اساسی بگیر.در حالی که با اقدام کردن و قدم برداشتن هست که میتونم تو مسیر درست قرار بیگیرم.
اگر اون کارگاهِ کوچیکِ قبلی ساخته نمیشد هیچوقت این سوله هم ساخته نمیشد.
پس نباید توقع داشته باشم که قدم اولم بهترین باشه.نباید توقع داشته باشم که با یک بار تاس انداختن برسم به خونه آخر.باید تلاش کنم و تکرار کنم و تکرار کنم تا برسم به نقطه خوب.
خدا رو شکر به خاطر این زیبایی و آگاهی که از این فایل گرفتم
سپاس از شما و این حس خوبی که به اشتراک میذارید