سریال زندگی در بهشت | قسمت 184 - صفحه 8 (به ترتیب امتیاز)

127 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فروغ شمس گفته:
    مدت عضویت: 1777 روز

    به نام رب العالمین عزیزم

    درود بر استاد گرامی و مریم بانو و دوستان بهشتیم در سریال زندگی در بهشت

    + آسمان پرادایس رنگش فوق العاده زیباست، خدا را شکر پیشرفت پروژه به لطف خدای مهربان عالی پیش میره.

    + خیلی فضای فوق العاده بزرگی شده مریم جون چقدر می‌تونید از وسایل اضافه و ماشین‌هارو به راحتی داخل این مکان جدید بیارین.

    + باریکلا به همت شون که زیر بارون هم داشتن کار می‌کردن.

    + به به صبح زیبای شما هم مریم جون بخیر و نیکی، چه کرده این بارون، چه هوای زیبای بهاری قشنگی، بوی عطر پارادایس رو می‌تونم حس کنم. خدایا شکرت

    + خیلی خوبه که این کارگرای ساختمون خودشون مِیان و کارارو ادامه میدن و نیازیم به اجازه گرفتن نیست و متعهدانه به کاری که باید انجام بدن متعهد هستند. خدایا شکرت به دلیل این همه نعمت و امکانات فراوان

    + فکر می‌کنم این شاپ باعث شده که استاد یک شاپ بسیار بزرگ دیگه‌ای رو ایجاد کنند که از پراکندگی وسایل جلوگیری کنند.

    + چقدر این صبح پر از مه زیبای روی دریاچه زیباست توی این هوای مه آلود اومدن دارن کار می‌کنند، واقعاً قابل تحسینه این حد از مسئولیت پذیری و نظم کاری.

    + واقعاً سازه یک هیولاست که تبدیل به یک شاب که نه به یک کارگاه بزرگ شده. خدایا شکرت

    + خیلی جالب بود کار این آهنربا که میخ‌های فلزی رو از اطراف جمع می‌کرد و اینکه کارگران تمیز تحویل دادن کارشون. بسیار قابل تحسین بود. خدایا شکرت

    + اگر کیفیت می‌خوای باید بهای درستی بپردازی. خدایا شکرت

    Happy 4th of july ️️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    نادیا گفته:
    مدت عضویت: 2519 روز

    سلام ،

    در این فایل من این باور استاد که میگه با خدا تقسیم کار کردم،دیدم.

    خدا کارها رو انجام میده و من عشق،حال میکنم.

    ولی واقعا نمیتونم هضم کنم یه زن تنها تو جنگل،با چندتا کارگر تنها باشه😵😵😳

    اگه کسی دیگه بود میگفتم ببخشید ،

    چقدر آقاشون بیغ،

    ولی شما چه ایمان،و توکل و احساس نزدیکی

    بخدا داری،که خیالت راحت،تنها تو جنگل موندی که هر روز چندتا مرد کارگر میان میرنن،

    اونم تو کشور غریب😵

    یاد این داستان افتادم،که میگن وقتی امام زمان ظهور کنه،اینقدر امنیت که یه زن همراه طلا میتونه از این سر دنیا تا اون سر دنیا بره و در امنیت کامل باشه و هیچکی براش مزاحمت ایجاد نکنه.

    شما الان داریت در الان زمان زندگی میکنید😳

    خانم شایسته………😄😯

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1243 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    سوله ای هیولا در پرادایس.

    دو خط پارالل خاکی در میان چمنها که به سوله ختم می شود. نردبانی بلند که تا سقف سوله می رسد و به وسیله بالابری بر روی لیف تراک هم شخصی در روی آن دیواره ها را نصب می‌کند. روی سقف را با پوششی محافظ می پوشانند و پس از آن هم فلز مخصوص که تمام سقف. را پوشش می دهد. در تمام این مدت موسیقی شادی از دستگاهی که به همراه آورده بودند پخش می شود و جیل و جو هم ناظرین پروژه همیشه حاضر و آماده هستند. بارانی به شدت هر چه تمام‌تر می بارد.

    صبح روز بعد که تا نیمه شب باران بارید دیگر امکان نداشت کاری انجام شود و کارها را کارگران رها کردند و امروز دو باره شروع شد. سازه کم کم شکل می گیرد و استاد در تمپا اینقدر خوشحال هستند که چند سوله دیگر را هم حاضرند در پرادایس بسازند.

    گل‌های وحشی زردرنگی که بر روی یکی از گل‌برگ‌های آن حشره ای سبز و نارنجی با شاخکهایش که راه راه و بلند است و پاهای قد شاخکهایش بر روی گل نشسته و اطراف را نگاه می کند.

    در فلکه مریم دوباره علفهای هرز کم کم راه را می پوشاند که سوله را به شاپ قدیمی وصل می کند. امسال همه جا تغییر کرده و با رسیدگی ها و پاک سازیهایی که کرده اید تمیز و مرتب و زیباتر شده است.

    امروز آخرین روز ساختن سوله است و لیف تراک به آن بزرگی در سوله به راحتی جا شده و اکنون در ورودی آن نسب می شود. نوبت تمیز کاری و جمع کردن زباله ها رسیده بود که کف سوله را بسیار مرتب و منظم تمیز کردند و حتی با آهنربایی مخصوص مشغول جمع آوری فلزاتی هستند که امکان داشت در آنجا باشد.

    به پیشنهاد استاد کارگران مشغول جمع کردن چادر قدیمی شدند و وسایل آن را هم که زیاد و سنگین بود را به سوله منتقل کردند . لیفتراک نقش مهمی در این نقل مکان داشت. کارگران با روی خوش مهم تر از آن با احساس مسیولیت زیادی کارها را انجام می دادند مثل این که برای خانه خودشان است.

    تضاد و نیازهایی که بوجود آمد دلیل ساخت این سوله بزرگ بود و اکنون با گذشت زمان و صبر و تکامل کم کم این سازه ساخته شد .

    پرادایس در مهی زیبا قرار دارد و سکوتی که حکم فرما است حرف اول را می زند.

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    حمیده امیری گفته:
    مدت عضویت: 716 روز

    بنام خدای عشق

    سلام استاد عزیزم و خانم شایسته ی مهربان و فوق‌العاده.

    نشانه ی امروز من که دقیقا امروز هم چهارم جولای 2024 هست و با یک تضادی که برخورده بودم این نشانه برایم آمد و چقدر عالی جوابم رو هربار دقیق ازین نشانه ی امروزم گرفته ام هربار.

    خوب من از فردا به یک شغل جدید میرم و چندین بار دو دل بودم که آیا واقعا این کار را انجام بدم یا نه ولی امروز با این نشانه فهمیدم که درست است شغل اصلی ام را فعلا کنار گذاشته ام ولی برای رشدش باید یک سری کار و فعالیت دیگری رو نیز یاد بگیرم تا بهتر و بیشتر در اون کار وارد بشم و خیلی سپاسگزارم از خدای عشقم از خانم شایسته ی مهربان و استاد عزیزم. خوش حال و خوشبختم که درین مدت با شما استاد عزیزم آشنا شدم و هر روز بیشتر و بیشتر به احساس خوب و حال خوب و ایمانم افزوده می‌شود و این اولین متن من در سایت هست و این یعنی من رشد کرده ام و خداوندگار عشق توفیق فعالیت دراین سایت توحیدی رو به من داده.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    سعید حسن پور گفته:
    مدت عضویت: 2746 روز

    سلامممم

    به به عجب چیزی شد خداییش خیلی قشنگ شده

    واقعا پارادایس هویت گرفته واقعا که کارشون تمیز و زیبا بود بی دردسر و عالی

    من بیشتر از هر چیزی از صداقت و کار درستی اون کارگرها لذت بردم عجب نظم و حوصله ‌‌ای

    چه دقت بالایی همه آماده اومد سرجای خودش قرار گرفت و تموم شد و رفت پی کارش

    وباز هم چقدر درست و مرتب و سریع چادر رو جمع کردن انتقال دادن داخل سوله

    این سوله اینقدر بزرگه میشه یه خط تولید توش راه انداخت من که هی تو ذهنم میچرخید خب اینجا الان چه کاری میشه کرد….

    راستی استاد کی میخواد شیرجه بزنه تو آب من که دلم تنگ شده واسه آب تنی های پارادیسی تو این هوا…

    چه کشور امنی که مریم خانم اونجا تک و تنها داره نظارت میکنه به کارگرها

    اون مرغ و خروس های خیلی بامزه هستن که توی هر کاری سرک میکشن

    اعتماد استاد به مریم جان خیلی قابل تقدیر هم از این لحاظ که مریم خانم چه عالی رو خودش کار کرده و عزت نفس داره که این مسئولیت رو قبول میکنه و هم استاد که چقدر خوب به خدا اعتماد میکنه و کارهارو مسپاره.

    واقعا وقتی روزهای اول پارادایس یادم میاد میبینم که نتیجه این زیبایی الان پارادایس عمل به الهامات قدم به قدم شما بوده فکر میکنم یکی از زیباترین تغییرات برداشتن نرده های چوبی اطراف کلبه و برداشتتن دیوارها و گذاشتن شیشه برای بهتر دید منظره هابود و بعد این سوله زیبا

    اون لیفتراک خفن که نگم چقدر مدرن و عالی بود و کارهارو خیلی راحتتر کرد که یاد قدرت افکار درست افتادم که میتونه مثل این لیفتراک عمل کنه و کارهارو آسون کنه برامون

    خلاصه این که وقتی شروع به ساختن باور میکنی اولش سخته و ذهن مقاومت زیادی داره ولی بعدش کار خیلی راحت میشه و همه چیز می افته رو روال.

    خدایا شکرت که اینجوری جهان داره پیشرفت میکنه

    استاد میام پارادایس اونجا میبینمتون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    آرزو رضائیان گفته:
    مدت عضویت: 830 روز

    به نام خدای بی همتا

    گل های ریز زرد رنگ زیبا که نمونش دم در ورودی ما به صورت خودرو دراومدن و من هربار میبینمشون میگم خدایا شکرت

    وقتی در یه مسیر در حرکتی آدما و شرایط و اتفاقای اون مسیر رو میبینی ولاغیر ، چقدررررر تحسین برانگیزن این کارگرا ، کاری که بهشون سپرده شده رو با تعهد کاری عالی انجام میدن ، دقت کردین حتی بعد از مته کاری جای سوراخ کردن پیچ ها هم با دستمال پاک میکنن که نه بُراده ای نه کثیفی جاش نمونه ، موازی کار کردناشون و جمع کردن میخ و پیچ ها با آهنربا و جمع کردن آشغال ها که منو متحیر کرد و بعد از اون با دیدن کارگاه ترتمیزی که حتی ذره ای غبار توش نبود میخکوب شدم !!! چقدر این کارگرها خوب و درست کار میکنن چقدر فوق العاده اند …

    اونجا که فرمودین طبیعته در حال رشده باز بهم یادآوری شد که هرچقدر درونمو پاکسازی کنم اینجور نیست که تموم بشه و تا اخر عمر تمیز و خوب بمونه بلکه احتیاج داره به حرکت مداوم و پی در پی تا همواره پاک بمونه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    هرمز بالي پور گفته:
    مدت عضویت: 2925 روز

    به نام خداوندی که قوانین ثابتی دارد

    سلام استاد عزیز و مریم بانو و دوستان گلم

    خداوند متعال رو سپاسگزارم که اینقدر به من اجازه حیات رو داد که باز هم بتوانم از فایل های بسیار زیبا و شگفت انگیزه که مریم بانو تهیه می کنند فیض ببرم

    تا دکمه شروع فایل رو می‌ زنم انگار وارد یک دنیا جدیدی میشم و من رو با خودش به پارادایس زیبا میبره و انگار حس می کنم خدا داره فقط این حرف‌ها رو به من میزنه که این بهشت چقدر زیباست و خوب نگاه کن و تکامل این سوله زیبا رو ببین و این ثروت و آرامش و آزادی مالی و سرعت انجام کار و کیفیت انجام کار و کسانی که دارن اینجا کار می کنن رو خوب ببین خدایا شکرت 🌹🙏🌹

    چقدر لذت بردم از دیدن این فایل بخدا تمام خستگی که در طول روز داشتم از بین رفت و چقدر خوشحال سرحال شدم و انگار جانی دوباره خدا بهم داده نمی دونم با چه کلماتی احساس خودم رو بیان کنم و هم از خدا تشکر کنم و هم از دست خدای خوبم خانم مریم گل نازنین تشکر می کنم خیلی ما دوستت داریم و حسابی با این فایل ها روح ما رو صیقل میدی خدا حفظت کنه مریم عزیز

    خدایا شکرت 🌹🙏🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    باران نجاری گفته:
    مدت عضویت: 3924 روز

    سلام به استاد عزیز و خانوم شایسته مهربان و دوستان عزیزم

    اونقدر در سریال زندگی در بهشت الگو و نکات مثبت هست که واقعا زبان و قلم قاصره از گفتن و نوشتن این همه زیبایی و فضای مثبت

    فقط دلم میخواست بیام و احساسم رو از ساختن این سوله بگم

    استاد عزیزم این پیام من مستقیم به خود شماست….اجازه بدید بهتون بگم که ساختن این سوله و این ایده توسط شما انگار فقط و فقط برای تمرکز من روی یکی از خواسته هام بوده که خداوند به شما الهام کرده و انجامش دادید تا من به وضوح بیشتری برسم برای خواستم و تمرکز بیشتری روی خواستم داشته باشم

    انگار خدا خواست من فیلم خواستم رو با کیفیت اچ دی ببینم و ببینم که میشود

    راستش چون کارشناسی تربیت بدنی دارم و عاشق ورزش همیشه دلم میخواست یه سوله به همین شکل داشته باشم تا بتونم یه سالن ورزشی توپ با ایده های عالی توش پیاده کنم

    همیشه دلم تاسیس یه سالن ورزشی به نام خودم و برای خودم میخواسته که بتونم رشته های ورزشی هوازی و توپی توش داشته باشم…و چقدر در این چند قسمت من بوضوح خواستمو دیدم…خواسته ای که برام یه غول بزرگ دست نیافتنی بود

    و الان برام بیشتر قابل دسترس شد و اینکه میشه…این سوله در برابر اون عظمت پرادایس چیزی نیست ولی برای من یه دنیای دست نیافتنی شده بود…

    خدایا شکرت که توسط استاد عزیزم خواسته منو به تصویر کشیدی…

    دلم میخواد یروزی بیام و بگم که استاد منم اون سالن ورزشی رو راه انداختم با یه عالمه زیبایی با یه عالمه ایده یه عالمه عشق یه عالمه ورزش یه عالمه ورزشکار یه عالمه مربی یه عالمه درامد زایی

    وااااای خدایا چه حس عجیبی دارم

    استاد ایمان داشته باشید که این ایده شما برای تمرکز من روی خواسته ی مدفون شده ی چند ساله ی ذهنم بود…

    ازتون بسیار سپاسگزارم

    و

    دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    مهدی حکمتی گفته:
    مدت عضویت: 1757 روز

    سلام میکنم به استاد عزیزم و مریم خانم شایسته و تمامی دوستان هم‌فرکانسی و ارزشمندم

    باز هم درصلح بودن این مردم به چشمم اومد، اینکه انقدر با خودشون و اطرافشون در صلحن که بودن این مرغ و خروس‌ها و بوقلمونها تو دست‌وپاشون به همشون نمیریزه و حال خوبشون انقدر براشون مهمه که موقع کار حتما باید آهنگ پخش بشه، یا اصلا خود شما خانم شایسته، اون خروسمون داره آنباکسینگ میکنه اما شما دعواش نمیکنید که اِ خرابش کردی، اتفاقا برعکس، لذت میبرید از دیدن این صحنه

    ای جونم بازم بارون، همه‌اش میگفتم چقدر خوبه تو دل تابستون هم فلوریدا بارون میاد، دیشب داشتم توی حیاط قرآن گوش میکردم، اونم با صدای عبدالرحمن مُسعَد، و بعدش توی دل تابستون اینجا هم بارون اومد، منم لباس بالاتنم رو کندم، فقط خدامو شکر میکردم و باهاش حرف میزدم

    چقدر این دوستان، حرفه‌ای کار میکنن، و دستگاه‌های حرفه‌ای دارن، مخصوصا اون لیفتراک که بازوش هی باز و بازتر میشد، با دیدن این قسمت خیلی از سوالام جواب داده شد، اینکه چطور این سازه‌های غول‌آسا رو میسازن، انسان چطوری میره توی ارتفاع و این سازه‌ها رو میسازه

    این رشد دوباره‌ی شاخ و برگ‌ها و شلوغ کردن فضا، دقیقا مثل ذهن ماست، درست مثل استاد که به اون قسمت رسیدگی نکردن و دوباره شاخ و برگ‌ها رشد کردن، اگر به ذهنمون رسیدگی تمام مدت نکنیم دوباره علف‌های هرزش رشد میکنن

    فکر میکنم فروردین یا اردیبهشت پارسال بود که این ایده سریال شکل گرفت، اما الآن به چه جاهایی رسیده، اونم کجا؟ پارادایس، این پارادایسی که از همون اولش هم از نظر خیلیامون دیگه ته همه‌چیز بود و جای هیچ پیشرفتی دیگه نداشت، ولی شما برگردین قسمت اول رو ببینید و مقایسه کنید و قدرت خدا رو ببینید، که چطور با هدایت‌هاش اون چیزی که از نظرمون بهترین هست رو هم بهتر و بهتر میکنه، حالا همین سوله‌ی بزرگ رو ببینید بعدها به چه جایی تبدیل میشه

    جمع کردن براده‌ها و اجسام تیز از دور سوله توسط این مرد بزرگوار، منو ناخودآگاه یاد امام حسین انداخت که شب عاشورا، تیغ‌ها رو از دور خیمه‌ها جمع کرد، این عزیز داره آگاهانه یا ناآگاهانه مسیر درست رو میره، این عزیزان میتونستن نه تمیز بکنن سوله رو و نه اجسام تیز رو جمع کنن، اما بزرگتر از این حرف‌هان

    ایول به عزت‌نفس استاد، با اینکه خودشون پای پروژه نیستن، اما درخواست یک کار دیگه هم از این عزیزان میکنن، بدون اینکه پیش خودشون فکر کنن نکنه الآن این عزیزان با خودشون بگن حالا خودش نبوده این مدت هی داره دستور هم میده

    وای چقدر شما ذهن خلاقی دارین خانم شایسته، منم حتم دارم که این بوقلمومون داره همین حرف‌ها رو با خودش میزنه🤣

    لیفتراکشون رو فردا میبرن؟ بابا دست مریزاد، چقدر حس خوب از شنیدن این جمله دریافت کردم، اینکه چقدر سطح اعتماد بین افراد توی آمریکا بالاست که وسیله به این ارزشمندی و گرونی رو توی پارادایس میذارن و فردا میبرنش

    امروز ۴ جولایه، دقیقا توی همچین روزی استاد توی اون فضای پرانرژی فوق‌العاده بودن، من توی قسمت قبل به استاد گفتم، این سری به شما میگم خانم شایسته، شما واقعا تحسین برانگیزید، اینکه استاد توی تمپا تفریح میکرد و شما اینجا بالاسر کار بودید و حالتون خوب بود و غر نمیزدید که استاد اونجا درحال تفریح و شما اینجا مشغول کار هستید و تازه براشون فیلم از مراحل انجام کار هم میفرستید، واقعا تحسینتون میکنم

    ممنونم اول از خدا و بعد از شما استاد و خانم شایسته عزیز که این قسمت رو هم با ما به اشتراک گذاشتید

    ان‌شاءالله به یاری خدا همیشه شاد و موفق و خوشبخت باشید

    خدایا صدمیلیارد مرتبه شکرت🙏❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    مهسا سالاروند گفته:
    مدت عضویت: 1042 روز

    به نام پرورگار عشق و زیبایی….

    سللللللللام مریم جااااان ….

    سلام عزیزممممم…..

    سلام خانم پرانرژی پرودایس …..

    عزیزممممم تحسین برانگیزی برای من،زنی کهههه تماما با خودش در صلح و آرامش،چقدررر عالی هستی تووو اخه،چقدر قشنگههه این رابطه ،چقدر رویایی این رابطه در عین آزادی ،کلی حال خوب داره ،استاد ما تمپا به کارای خودش میرسه و از دنیا لذت میبره ،مریم ماام در پرودایس سرگرم این سوله و لذت بردن از خلق جدید یک پروژه است،باید یاد بگیرممممم رابطه رویایی بدون وابستگی ،آدمااا در این رابطه آزادن ،برای تجربه کردن آزادن و هر دو با درون خودشون در صلحن و وقتی ام که کنار همن از بودن باهم لذت میبرن ،رابطه ای کههه من مسئول زندگی و حال خوب خودمم نه دوستم ،نه همسرم و نه پارتنرم …..

    من تحسینت میکنم عزیزم برای اینکهههه خودت ،مسئول حال خوب خودتی ،آفریننننننن…..

    و امااا تحسین میکنم این پروژه جدیدو ،خدای مننننن عضو جدید پرودایس ماااا ،با برخورد ما به یه تضاد و ناخواسته ،خودشو نشون داد و مااا الان یه کارگاه بززززگ داریم که جا برا همه چیز داره ،بدون اینکه مرغا بیان توش ،بدون اینکه نگران بارون برای خیس شدنش باشیم،خدایاشکرررررت….

    سوله قشنگ ماااا خوش اومدی به بهشت ماااا…..

    من تا الان هرچی توی این سریالو هرچی توی سریال سفر به دور آمریکا دیدم ،فقطططططط مردمی دیدم متهعد و منظم به کاررر،آدمایی که با عشقققق کار میکنن،آدمایی که کیفیتو ،قربانی کمیت نمیکنن ،احسنتتتت ،به این کارگرهاا چقدرررر زیبا و منظم و تمیز کارشونو به پایان رسوندن ،آدمایی که برای خلق ،پول از کارگری کردم عار ندارن ،آدمایی که قدم به قدم پیش میرن برای پیشرفت ،آدمایی که نمی شینن از آسمون پول بیوفته ،قدم برمیدارن و حرکت میکنن ،خدایاشکرتتتا…

    چقدر عالی ساخته شد سوله ،محکم،تمیز،بزرگ ،زیباا و البتع جادار:)

    به معنی واقعی ،زیبا ،جادار ،مطمعن:)

    و اما اگه روی افکارمون کار نکنم هر روز اگه حرس نکنیم این باور های و ورودی های منفی رو ،اونقدر رشد میکنن که اجازه یه قدمممممم ،حتی یه قدم حرکتم به ما نمیدن ،بیایم بکنیم و از بین ببریم این علف های هرز و گندی رو که از گذشته ها و اتفاقات گذشته مونده ،،،،،

    مثل همین راهی که به فلکه مریم بود ،اول تمیز کرده بودن ،اما یه مدت که به حال خودش گذاشته بودن ،رشد گرده بودو دیواری شده بود برا خودش….

    و اما بوقی و بوقه ما چقدر رابطشون عاشقانه تر شده به بههه ،شونع به شونه هم پیش میرن و زیر بارون باهم حسابی خوش میگذرونن….

    مریم جان عزیزم تو لایق تمام احساسات و زیبایی این پرودایس هستی ،نوش جونت باشه ،قشنگممممم…..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: