سریال زندگی در بهشت | قسمت 19 - صفحه 20 (به ترتیب امتیاز)

من تو این سریال فقط دو نکته همیشه یادم میمونه

اینکه ، آدم به هرجا برسه بازم حسش بدمیشه ،

و آدم خیلی زود مطالب یادش میره

البته من به جز این دو نکته سریال رو تجسبن میکنم خیلی

برای همین میبینید استاد خیلی دنبال هیجان و ماجراجویی ، نگید استاد چرا کار میکنید تو جنگل ، چون حسش بد میشه اگه کار نکنه آدم ، اگه حست بد شد ( اگه ثروتمندی حست بد شد ، ذهنت برت میگردونه به کذشته و حزن ، اگه فقیری و چیزی نداری ، حست بد شه ذهنت میبرتت تو آینده و حسرت ( همون لا خوف و لا یحزن ، خوف از اینده و حزن نسبت به گذشت ) پس انسان باید کار کنه تا حسش خوب شه ،

استاد تقریبا به تمام خواسته هاش رسید ، حتی اگه هنو خواسته داره ، زیاد اون خواسته حسش خوب نمیکنه ، به همین دلیل هم که تمام ثروتمندان جهان پولزارن ولی بازم کار میکنن چون فقط آخر کار و هیجان ذهن به آدم حس خوب میده ، همه چی برات عاذی و طبیعی میشه ، منم تو این سریال و لایوهای استاد هم دقت کردم ، که استاد ، خیلی میخاد حسش جلو ما خوب نگه داره ، اینم طبیعیه ، چون به تمام خواسته هاش رسید ، دیگه چیزی نیست که حسش خوب کنه ، تمام اینایی که داره تو این بهشت بازم حسش بد میشه ، چون براش طبیعی شده ، ببینید دوستان هر چیزی تو زندگی بره تو ناخوداگاه میشه طییعی برای ما ، هر چیزی حالا باشه ، مثل همین راه رفتن ما که رفته تو ناخوداکاه و برای ما طبیعی شده

بنظر من فقط یک راه خوشحالی همیشگی داره ، اونم اینکه همیشه در حال پیشرفت باشیم ، وگرنه ثروت و رابطه و… . تکراری میشه و بازم حسمون بد میکنه ( همون که رو قران ، کل یوم هو فی شان ) هر روز یه کار جدیدی انجام بدیم ، و گرنه حتی عبادت خدا حس آدم بد میکنه ، چون اصلا خدا نباید عبادت شه ، خدایی که همه چی خودش هست ، میخای چی عبادتش کنی ، خدا فقط باید تجربه کرد تو زندگی ، مفهموم عبادت تو قران خوب درک نشده ، تو تمام قران خدا زندگی دنیا را بازی و نام برده پس ما کجا باید خدا عبازترکنیم کا که تو دنیاییم و خدا گفته این دنیا جای بازی نه عبادته ، پس متوجه میشیم ، خدا عبادت نمیشه کرد ، فقط تجربه ، اینم با مراقبه ها میشه تجربه کرد ، نه با نماز فیزیکی و و گشنگی روزه تجربه کرد ، اینها تمرینه نه راه تجربه کردن خدا ، نماز و روزه تمرین برای ذهنمون که خدا بیشتر تجربه کنیم ، چون مشرکان داشتن کسانی که جدا از خودشون عبادت میکردند ، خدا که جدا نیست که ما لریم عبادتش کنیم (لیس کمثله شی) عبادت فقط به کسی که جدا هست میشه کرد ، کسی که همه چیز خودش!!!

برای همین اسناد تو دوره عزت نفس (گفت من خیلی از دوستام یادشون بردم اصلا نمیدونم چکار و کجا هستند ) ولی الان این دوستش حسش بد کرد وقتی به رحمت خدا رفت ، چرا ؟ چون استاد الان دیگه زیاد رو خودش کار نمیکنه ، مثل قبل که همه چیز فراموش کنه و فقط تمرکز کنه رو کارش ، مطمئن لاشید اگه دوست استتد اون موقع که استاد داشت رو تودش خیلی کار میکرد ، به رحمت خدا میرفت ، اصلا استاد بفکرش نمیفتاد ،چون ذهنش درکیر چیزای دیگه ای هست ،ولی الان استاد به تمام خواسته هاش رسید ، حسش زود بد میشه و کمتر خوب میشه ، مگر با کار کردن ( کاری که دوست داره ، نه برای پول و زور زدن ) کاری که حسش خوب کنه ،

اینا رو نوشتم که بگم بهترین الگوی ثروت و رابطه و سلامتی استاد هستش ، و گرنه به همه چیز برسی بازم حست بد میشه اینو فقط ثروتمندان میدونن و استاد تو یه فاسل هم گفتش

هدف زندگی : تجربه و احساس خوب

خلاصه استاد مروووسی که باعث شدی ، من هدف رو درک کنم و هیچ هجله ای نکنم تو رسیدن به اهدافم که حسم بد شه کی میرسم و چرا نرسیدم ، هدف حس خوب و در لحظه حال زندگی کردن ، و نه گذشته و آینده ،… .