سریال زندگی در بهشت | قسمت 193 - صفحه 9

275 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    صدیق ریگی گفته:
    مدت عضویت: 2311 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم.

    سپاس از استاد عزیز و گرامی که همواره با فایل هاشون رخ اذهان ما را از کمبود، زشتی، نفرت و بدی ها به سمت فراوانی، زیبایی، عشق و خوبی هدایت می کند. این فایل جدید زندگی در بهشت در همین راستا بود. با دیدن تصاویر زنان عریان و نیمه عریان، عموما این سوال به ذهن خطور می کند که چرا دوربین روی این صحنه ها زوم میکنه و عامدانه سعی در نشون دادن این صحنه های برهنه و عریان را دارد در حالیکه الله متعال به پایین انداختن نگاه و حفاظت شرمگاه از آلوده شدن به گناه دستور میدهد. آنچه که من از تعامل و شیوه استاد با چنین صحنه هایی درک کردم اینه که نگاه کردن به این تصاویر می تواند با دو دید و زاویه نگاه متفاوت انجام گیرد؛ نگاه اول همان نگاه تمرکز بر زیبایی و پی بردن به منبع زیبایی و خیر که الله باشد و نگاه دوم نگاه شهوانی و غریزی است. با توجه به جایگاهی که استاد و خانم شایسته در توحید، تمرکز بر نکات مثبت و زیبایی ها دارند، شاید در طول تماشای این صحنه ها حتی برای یک لحظه نگاهشان، به سمت جنبه غریزی و جنسی نرود بر خلاف کسانی که هنوز این جایگاه را درک نکردند و از چنین ظرفیتی برخوردار نیستند، ممکنه بر حسب درستی باورهایشان،در حین تماشای این صحنه ها نگاهشون بیشتر به سمت جنبه غریزی و شهوانی معطوف شود تا تمرکز بر زیبایی و خوبی. درک این تفاوت در نگاه و رسیدن به این جایگاه که فقط نگاه مون باید معطوف به زیبایی باشد واقعا تلاش عباس منشی می خواهد. شاید به همین دلیل باشد که خداوند در جایی از قرآن دستور می دهد که به زنا نزدیک نشوید” و لا تقربوا الزنا انه کان فاحشه و ساء سبیلا”؛ یعنی نگفته زنا نکنید گرچه این تعبیر در سوره فرقان در توصیف بندگان رحمان ذکر شده که زنا نمی کنند اما اینجا دستور نزدیک نشدن به زنا است؛ یعنی به اسباب و عواملی که منجر به این عمل می شود نزدیک نشوید و یکی از این عوامل همان اختلاط بی محابا با جنس مخالفه. گرچه مهم ترین عامل شاید کنترل ذهن باشه. به نظرم اگر کسی با دیدن این فایل و امثال آن در صدد شبیه سازی خود با استاد و تقلید از ایشان بر بیاید بدون اینکه ان جایگاه را کسب کرده باشد، قطعا ان نتائج مطلوبی که مد نظر استاده به دست نمی آید. خلاصه اینکه برای رسیدن به چنین جایگاهی که نگاهمون از جنبه شهوانی کاملا بریده و به سمت نگاه توحیدی خصوصا در این نوع فایلها معطوف شود نیاز به نیروی نیرومند کنترل ذهن و ورودی هاست. چونکه استاد همواره نگاهشون به قله است و به چنین مسائلی اصلا توجه ندارند، نیازی به این توضیحات نمیبینن، اما از نگاه منی که تازه در این مسیر قرار گرفته، شاید درک و توضیح این تفاصیل برای مبتدیان مسیر توحید و یکتاپرستی ضروری باشد. در نهایت ذکر این نکته را هم یادآور شوم که گرچه برخی موضوعات در قرآن به طور اختصار آمده، اما به معنای نادیده انگاشتن آنها نیست؛ بلکه دانستن جایگاه هر موضوع و دادن همان نسبت از توجه و تمرکز به آن مهم است؛ مثلا توحید که راس الامور است و بیشتر قران در این باره است؛ باید به همان میزان بهش توجه و تمرکز نماییم و حکمی که یکبار بدون وعید و تهدید امده هم به همان اندازه نیاز به رعایت و توجه دارد؛ نه اینکه قضیه را بر عکس بفهمیم و وارونه اقدام کنیم که در زمینه احکام جزئی نهایت توجه را معطوف بداریم؛ ولی از توحید که اساس قرآنه چشم بپوشیم و یا آن توجه و تمرکز لازم را بدان معطوف نداریم. سپاسگزار الله متعالم بابت این هدایت و توفیق. از استاد عزیز واقعا از صمیم قلب سپاسگزارم که در زمینه توحید و بسیاری از موضوعات دیگر زندگی از ایشان درس ها آموختم و دچار تحولات اساسی در باب عقیده و باورها شده ام.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    فاروق ادهمی گفته:
    مدت عضویت: 1908 روز

    خدایا شکرت ! که من را به دیدن این زیبایی های ناب این نقطه ی زمین زیبا هدایت کردی . مردمانی دوست داشتنی ،شهر زیبا، ابراه های جذاب و ارامشی که در این شهر زیبا از اینجا حسش می کنم. قدردان استاد عزیز و خانم شایسته مهربان هستم. من رو با این فایل های زیبا بسوی ارامش خدا هدایت می کنید. سلامتی و ارامش خدا را برای شما درخواست میکنم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    مهری فرهادزاده گفته:
    مدت عضویت: 1534 روز

    بنام خداوندی بخشنده مهربان

    سلام به دستان خدا و همراهان این سفر شیرین از قاب تصویر

    از اینکه در مدار دیدن چنین تصاویر زیبا و جذاب بودم بی نهایت شاکرم وصف لحظه های ناب این تصاویر شاید ساعتها طول بکشد اما در مجموع احسنت به مردمان خوبی که با شادی و خوشرویی نعمت خدا را سپاس می گویند و از مواحب خدا کامل استفاده میکنند و این فرکانسها و انرژی که در محیط بود به دل ما هم نشست و واقعا در طول فایل خودم را آنجا حس کردم و لبخندی روی لبم بود که تا پایان فایل ماندگار شد زیبایی طبیعی دریا و ساحل زیبای شنی و امکانات و قایقها و ابزار و وسایلی که شیرینی تفریح را دوچندان میکرد و ثروت و نعمتی که در هر گوشه تصویر موج میزد همه عالی و بی نقص و شاهد ادعای فراوانی و ثروت در جهان است و اما رنگ اصلی این تابلو لبخندهای مردم و در صلح بودنشان راحت بودن و آزادی و رفاه و امنیت روانی تک تک آدمهای این تابلو زیبا بود که از رنگانگی پوست و نژاد و با عزت نفس کنار هم و با ابتکار و استفاده درست از ابزار لذت خود را دوچندان میکردند واقعا سلامت رفتاری را دیدم آزادی چه زیباست چقدر طبیعی و چقدر شیرین است چه دنیایی بود قلبا به آنها نزدیک بودم آدمهای ناب شیرینی این ضیافت بودند خدایا جهان تو چه زیباست و ما در صلح و آرامش و لذت چقدر زیباتر هستیم لذت بردم مزه این سفر زیر زبانم میماند زیرا گرمی آفتابش را و نرمی ماسه و خنکی نوشیدنیش را و موجهای ظریف دریایش را با تمام حواسم تجربه کردم شادی حق کسانیست که در مدارش هستند از اینکه این حس خوب را به من بخشیدید سپاسگزارم و من در مسیر الهام دریافت این حال خوب بودم شکر میکنم خدایم را به امید بزرگ شدن دایره شادیهایمان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    رضا رضا علی زاده گفته:
    مدت عضویت: 1627 روز

    سلام من اولین بار که کامنت میزارم

    خدا قوت به استاد عزیزم و خانم شایسته

    واقعا کیف میکنم این ویدیو ها رو میبینم

    انگار خودم اونجا هستم و لذت میبرم

    دمتون گرم بخاطر این همه ویدئو های زیبا

    من که واقعا دلم میخواد تو همچین شرایطی باشم

    همیشه خوش باشید و لذت ببرید

    دوست تون دارم

    البته من ۱۲ قدم شرکت کردم

    قدم دوم هستم میخوام نتیجه های بزرگ خودم رو کامنت کنم فعلا خواسته های کوچیک من داره رقم میخوره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2170 روز

    به نام پروردگار جهانیان اوست که هدایت میکند همه چیز و همه کس را

    سلام به استاد عزیزم و مریم بانو سخاوتمندم

    سلام به دوستان زندگی در بهشتی

    چقدر عالیه رسیدیم به قسمت 193 ام “سریال زندگی در بهشت”. یک سریالی که با هدایت خداوند و دریافت بندگان خوب خداوند این هدایت رو دنبال کردن…چقدر خوشحالم که تو جمع خانواده ی صمیمی عباسمنش هستم.

    خانواده ایی که به وسعت دنیاست و فعلا هر فارسی زبانی هرجای این کره خاکی میتونه رسما عضو این خانواده بزرگ بشه.

    خانواده ایی که چه از نظر تعداد بزرگه چه از نظر نگرش و دیدگاه و باورهاشون. خانواده ایی که داریم یاد میگیریم چطور خوب زندگی کنیم و دنیا رو جای بهتری برای زندگی کردن کنیم. خانواده ایی که بدون هیچ محدودیت و فیلر و قضاوتی کنار هم هستیم و بهم برای رشد و پیشرفت کمک میکنیم.

    واقعا استاد عزیزم ممنونم از شما برای بنیان گذاری این خانواده. از مریم عزیز هم برای شروع این مستندها و اشتراک ها و فیلمبرداری هاش ممنونم.وقعا ازتون ممنونیم…

    کدوم سایت موفقیتی رو میشه دید که همچین تصاویری رو در صفحه ی نخست خودش بذاره فیلتر نکنه،فیلتر نشه.

    اینکه اینقدر عالی احترام میذاره به همه چی و همه کس…

    سایتی که دنیای اطراف رو همونجوری که هست نشون میده نه جوری که مخاطب ها میپسندن یا خودش میپسنده.

    راستش وســـط های فیلـــم میدونید چـــی به ذهنـــم زد.

    اینکه من گاهی موقعی خانواده ام میومدن یا داداش کوچیکم خونمن میومد برای تنوع و سرگرمی. گاهی رندومی یا شماره میگفتم یک قسمت از سریال سفر به دور امریکا یا زندگی در بهشت رو میذاشتم. از اونجایی که تلویزیون هم نداریم یک تنوعی میشد و مروری هم برای خودم…

    یهو این به ذهنـــم زد این شماره رو یادم باشه تو شماره های شانسی یهو برای کسی نیارم.

    یکم بیشتر فکر کردم تا متوجه بشم آحه چرا همچین چیزی تو ذهنم زده،انگار بوی حس نگرانی میومد.تازه الان که اصلا ما یک شهر دیگه هستیم اونا یک جای دیگه، اینکه خیلی وقته همو ندیدیم.چی شد این فکر اومد به ذهنم که شماره این قسمت یادم باشه،برای چی؟ از چی میترسم؟از چی نگران شدم؟ مگر با دیدن این قسمت خودم شاد نشدم،لذت نبردم؟ مگر این قسمت مثل تمام قسمت های دیگه تمرکز بر زیبایی ها و نگاه مثبت نبود برای من…فکر کردم و به این نتیجه رسیدم. اینکه اگر من قبل دیدن سریال سفر به دور آمریکا و گوش دادن فایل های دانلودی استاد عباسمنش و خوندن کلی مقاله و منطق های قوی اگر یهو با استاد و سایت با همچین فایلی مواجه میشدم نطرم بازم اینقدر مثبت بود آیـــا؟!… منی که قضاوت نمیکنم و دوستان متفاوتی از اول داشتم و دارم از مثلا مومن و چادری گرفته تا کسی که اصلا اعتقادی به حجاب نداره و من با هیچکدوم مشکلی نداشتم و ندارم. پس چرا این فکر اومد تو ذهنم. واقعا اگر من همون فهیمه قبل آشناییه بیشتر با استاد و دیدن فایل های قبلی بودم بازم حسم خوب بود،اینقدر شاد میشدم، اینقدر ثروت و نعمت و فراوانی و زیبایی میدیدم؟؟؟ ذهن چموش من اولش خیلی از جواب دادن درست به این سوال طفره میرفت. میگفت بله که خوشحال میشدم و کیف میکردم. اما یکم که انصافا خودمو نگاه کردم و صادقانه دنبال جواب درست بودم. یهو به ذهنم زد که خب تو جنبه اش رو داری بقیه چی؟ تو اصلا تو فاز سکس و نگاه جنسیتی نبودی بقیه چی؟ تو تکاملت رو با دیدن یکم فایل های قبلی داری درست طی میکنی بقیه چی؟ تو از استاد و مریم و نوع نگاه و هدف از فایل هاشون اشراف داری بقیه چی؟…یکجا متوقف کردم این همه توجیه و بهونه های ذهنم رو و بهش گفتم آخرش بگو نظر بقیه برات مهمه دیگه، که تو چه فایل هایی داری نگاه میکنی یا استادت چیا بهت داره نشون میده و …حرف مردم

    ذهنم جا خورد از این صراحتم. ذهن چموشم واقعا جا خورد. انگار مچش رو گرفته باشم خودشو جمع و جور کرد گفت نه میدونــی! جریان فقط اون نیست. بالاخره تو استاد و طرز فکر پشت این فایل ها رو میشناسی دچار سوتفاهم نمیشی ولی بقیه دچار سوتفاهم میشن مثل خیلی وقت ها که خودتم شدی. راستش میدونی میگفتن گناه داره. راستش ما خونه پدری ام حتی ماهواره هم نداشتیم که همچین چیزهایی ببینیم. چون شنیده بودن میگفتن ماهواره همه اش فیلم های مستهجن نشون میده. فساد و فحشا و بی بندباری رو زیاد میکنه. چون ثروتمند شدن و عشق و حال برابر بود با دور شدن از خدا. چون شادی و آزادی یک چیز دیگه تعریف شده بود.چون اصلا دیدن این چیزها خیلی برات تازگی داره. چون ترسیدی یک لحظه.چون تو خودت اینجوری نمیگردی، چون بالاخره انگار سکسی لباس پوشیدن، که تو هنوز برای شوهرت اگر اینجوری بپوشی یکم خجالت میکشی هنوز.چون هنوز ذهنت آزاد نشده از بند ها وافکار قدیمی.چون شاید تو راحت نیستی، چون شاید با اعتقادات تو مغایرت داشته باشه.

    خلاصه که یکی من بگو یکی ذهن چموش نجواگر…این مکالمه جوری پیش رفت که آخر فیلم دیگه حس شادی ام کم شد و کلی تو فکر رفته بودم. که شک کردم به چیزهای جدید. و باورهای قدیمم حسابی شخم خورده بود و داشتن برای خودشون عرصه رو باز میکردن تا حال منو خراب کنن. یعنی اگر با دیدن فیلم ها طرف میخواست بی ایمان بشه،ببخشید خاک بر سر اون ایمان و دین. دیگه عصبانی شدم و گفتم چی واسه خودت داری میگی چرا نمییذاری قشنگ لذت ببرم از دیدن این همه زیبایی و تفریح و ثروت و…باشه تو راست میگی اونا بد تو خوب. اونا کافر تو مسلمون. اونا دور از خدا تو نزدیک بخدا. فقط یک سوال قبول داری نتایج هست که به ما نشون میده هر کسی،هر ملتی، هر کشوری کجای کاره و خدا پارتی بازی نمیکنه. خب بگو الان همین الان وضعیت مردمو، شهر و کشور ما چیه اونا وضعیت شون چیه؟! یک سکوتی ذهنم رو فراگرفت گفت من تسلیمم،حرفی ندارم. اینطوری شد که با این قسمت من کلی پاشنه آشیل پیدا کردم و کلی ضعف ها و قوت هامو بیشتر شناختم.(واقعا ثروتمند شدن معنوی ترین کاره رو خیلی این روزها دارم میگم و دوست داشتم بدونم چطور روی این ترمزم که نعمت ها و ثروت ها رو گرفته کار کنم و انگار در این فایل یکجور برام راهنمایی شد) دیدم چطور ترمزها و باورای مخرب جلوی رشد و حرکت به سمت آرامش شادی و حس خوب رو میتونه از من بگیره و منو از مسیر منحرف کنه.وای چقدر خسته شدم با اینکه این مکالمه ها و یادآوری خاطره ها و حرف ها توی ذهنم چند ثانیه یا چند دقیقه بیشتر طول نکشید اما انگار سال ها داشتم با کلی اره و تبر اون پیچک های هرز رو از ذهنم جدا میکردم و مثل اوایل زندگی در بهشت باغ ذهنم رو از باورهای مخرب پاکسازی میکردم و عرق منو درآورده و خسته شدم.واقعا اینا چی بود نوشتم. اینا از کجای ذهنم در اومد و شدن این جملات درب و داغون.

    حالا با یک ذهن آرام میگم اصلا من قرار نیست که استاد رو به کسی معرفی کنم یا مسیر زندگیشو عوض کنم.

    من مسئول دیدگاه مردم و نگاه های درست و اشتباه شون نیستم.

    حالا صادقانه جواب بدم اگر انصافا تکاملم رو درست طی نمیکردم شاید این نجواها رو نمیتونستم کنترل کنم. من تغییر پارادایس، تغییر کردم به اندازه درک و فهمم بزرگتر شدم. پس قطعا واکنش من و شادی و نگاه من به این فایل اگر هنوز بزرگ نشده بودم اینقدر زیبا نبود و شاید حس گناه داشتم و اون حس نمیذاشت تا در مسیر دیدن و درک این همه زیبایی و فراوانی باشم.واقعا خداروشکر بخاطر رشدم،بخاطر بزرگتر شدنم، بخاطر تغییرات درونی که حس میکنم هربار داره بهتر میشه و باید بهبود های دائمی بهشون بدم.خداروشکر که نوشتم و ریختم بیرون این چیزها رو تا بهتر ببینمشون.خداروشکر که در بهترین جای دنیا هستم و با دیدن این زیبایی هم فرکانس هستم.

    بار دیگه با سوال هایی که ذهنم جواب داده میخوام این قسمت رو دوباره ببینم

    و غرق این همـــــه زیبایی بشم.

    غرق این همــــــــه شادی بشم.

    غرق این همـــــــــه قایق تفریحی بشم.

    غرق این همــــــــــه آزادی و رهایی بشم.

    غرق این همــــــــــــه ثروت و نعمت بشم.

    غرق این همــــــــــه خلاقیت و ایده بشم.

    غرق این همـــــــــه عشق و صفا و دوستی بشم.

    غرق این همـــــــه امنیت و آرامش بشم.

    غرق این همــــــه تمیزی و پاکیزگی بشم

    غرق این همـــــه فراوانی و وفور بشم.

    آسمانی که همیشه مایه آرامشه

    خورشیدی که بی کم و کاست نور و روشنایی خودشو رو بر سر همه میتابه.

    آبی که همیشه بی شکله و در جریان.

    هوایی که همه جا و برای همه کس هست و اونم جاریه.

    زمینی که پویا و فعاله و هر کجای این نقطه آبی باشیم ما رو در آغوش خودش نگه میداره و به ما عشق و انژری میده.

    انسان هایی که اومدن تا خودشون رو تجربه کنن.

    این روزا دارن بد میگذرن

    گیج و مردد میگذرن

    مثل ماه باش

    مثل مردمی که مثل جزر و مد میگذرن.

    ماه که تو اوجــه، دریا به ساحل نزدیکتره

    ماهــم بتاب امشب، هیچکی غمت نمیخره

    ب والله ستاره تویـــــــــی

    ب والله چاره تویــــــــــی

    اونی که خوشبختت میکنـــه

    والله کــه آره تویـــــــــی

    .

    .

    .

    تــــو یه بار زنــده ایی

    پـــس حالــــشو ببـر

    دل دل نکن،پرنده بـاش

    پرواز کـــــن و بخنــد

    .

    .

    .

    خدای من چقدر انرژی

    چقدر شادی

    چقدر لذت

    چقدر در لحظه اکنون بودن. وای با این آهنگ ها آدم دلش میخواد فقط برقصه و بچرخه و پرنده بشو رهــــا وآزاد.

    خدایا شکرت که استاد و مریم عزیزم یکجور از اون جمعیت دور شدن و از پل گذشتن و شدن جت اسکی نجات…وای چه حالی داد اون کمک کردن به اون دوتا خانم.منم کلی ذوق کردم و اشک شوق تو چشمام جمع شد.

    بعد یهو اون آهنگ خاطرتی اندی

    منو برد به سریال سفر به دور آمریکا که اولین بار من از استاد شنیدم و بعد متوجه شدم جز آهنگ های مورد علاقه استاد هست. وقتی که دوست داشتم ببینم پشت دوربین کی هست که استاد اینقدر ناز داره براش میخونه و با عشق ادا درمیاره.

    بعد چقدر زیبا تصویر مریم نازنین رو دیدم تنی به اب زده با اون لباس خوشرنگ و لعاب.دقیقا رنگ سبز و آبی که منم دوستش دارم.خدایا شکرت که عشق رو میشه از پشت دوربین و توی تصویر حس کرد و قلبم به تپش افتاد و کلی تمام خاطرات و روند تکامملی ذهنم رو مرور کردم. خدایا شکرت خدایا میخوام فقط بگم شکرت شکرت شکرت.

    بچه هایی که تو ساحل بازی میکردن و لذت میبردن.

    هر کسی به نحویی در حال لذت بردن بود.

    یکنفر حتی تو این فضا کتاب میخوند. من ندیدیم کسی تو این محیط ها کتاب بخونه، آخه چقدر تنوع…انگار کتاب شازده کوچولو بود. بنظرم یک کره زمین بود و یک آدم با یک شال باد خورده، البته شاید ذهنم دوست داشته اون کتاب رو به یاد بیاره وگرنه قطر کتاب بیشتر از اون داستان بنظر میرسید.مهم اینه که دوست داشتم این همه تنوع و آزادی فکرها و عقیده ها رو…

    صدای موج که دیگه اختتامیه این فایل بینطیر بود و کلی منو یاد این انداخت که ما موجیم که آسودگی ما عدم ماست…

    خدایا شکرت برای این همه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای:
  6. -
    الهام غلامحسین زاده گفته:
    مدت عضویت: 1547 روز

    سلام استاد عزیز و مریم جان من و پسرم تو دمای 50 درجه ی آبادان بدون این که بتونیم بریم بیرون نشستیم قسمت 193 زندگی در بهشت رو دیدیم و لذت بردیم و متصور شدیم ما هم روزی این جور جایی باشیم خدا میدونه چقدر کارتون عالی همین که ما چند دقیقه شاد میشیم کلی انرژی مثبت به سمتتون ارسال میشه استاد من تقریبا دوسال دارم رو تغییراتم با فایل های رایگانتون و کتابایی که معرفی میکنید دقت میکنم خیلی حالم خوب شده الهی شکر این محل تفریح آبی هزاران هزار نکته مثبت توش هست یکی این که کسی کار کسی نداره کسی حسودیش نمیشه بدن آدما ملاک توجه نیست کسی با نگاهش کسی رو آزار نمیده همه خانما از نظر اندام خوب به نظر میان عاشق مریم جونم که با بدبینی مانع کمک به اون دوتا خانم نشد اگه من بودم هی حرص میخوردم😄استاد جان و مریم بانو امیدوارم خوش و خرم تا قسمت 100هزار این سریال رو بسازید ما لذت ببریم و دعاتون کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    زهرا دهخانه گفته:
    مدت عضویت: 1452 روز

    سلام استاد عزیز و مریم نازنین و بی‌نظیر، این فایل رو با دخترم که ۸سالشه نگاه کردیم ،چقد لذت بخش بود چقد خوب و واقعی بود انقد که حتی من چند بار ضد آفتابم و شارژ میکردم که پوستم تیره نشه ،دخترم تیوپش و انتخاب کرد ،چقد لذت بردیم باهم هنوز دلم شاده از خنده هایی که اونجا میکردیم و چقدر فراوانی و نعمت اونجا بود همه دست و دلباز بهم محبت میکردن و شادی‌آور و تقسیم میکردن و کمک میکردن، خیلی خوب خیلی لذت بردم ممنونم که به اشتراک گذاشتید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    لیلا هاشمی گفته:
    مدت عضویت: 1861 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و گرامی و دوس داشتنی و سلام فراوان ب خانم شایسته عزیز

    جدا از تمام زیبایی های این قسمت از سریال زندگی در بهشت، ابرهایی ک سفیدددد مثل برف و خوشمزگی خامه بودن، ادمهای شاد، انسانهایی ک دارن لذت میبرن از زندگی شون . اون ۲تا دختر بچه ی دوس داشتنی و زیبا ک محکم میله ی اون قایقی ک مثل دوچرخه بود و اسمشو دقیق نمیدونم و داشتن ب دوربین نگاه میکردن، اون تیوب های رنگارنگ و و و بی نهایت زیبایی، من با دیدن این صحنه ها ی چیزی اومد تو ذهنم ک خاستم بگم اینجا و برای خودم اول و بعد برای دوستان یاداوری کنم ک بچه ها ما چقدر نعمت داریم ک برامون خیلی خیلی عادی شده. مثلا اینکه میتونیم دنیارو رنگی ببینیم. تا حالا بهش فکر کردیم؟! بخدا این یک نعمت بزرگیه ک ما اصلا یادمون رفته. ی فیلمی چند وقت پیش نگاه کردم ک ی خانواده اروپایی بودن ک پدر و مادر صاحب ۳ پسر بودن ک از همه لحاظ اینا سالم بودن ولی بخاطر یک مشکل ژنتیکی، هر۳ بچه هاشون دنیارو رنگی نمیتونستن نگاه کنن و سیاه و سفید میدیدن، این بچه ها ب فاطله ی ۵ و ۶ سال باهم اختلاف داشتن و بعد از چند سال، پدر و مادر این بچه ها با کمک یک پزشکی موفق شده بودن ی عینکی رو درست کنن ک اینا وقتی اون عینک رو میزدن، دنیارو رنگی میدیدن؛ یعنی هر چیزی ک بود ، همون رنگ اصلی خودش رو میدیدن، و وقتی عینک رو استفاده نمیکردن بازهمه جا سیاه و سفید بود . وقتی برای اولین بار این بچه ها با این عینک روبرو شدن و پدر و مادر این عینکارو ب اونها هدیه دادن و اونا ب چشمشون زدن؛ انقدررررررر خوشحال و هیجانزده شده بودن ک ۲تا از اون بچه ها شروع ب گریه کردن( از خوشحالی) از اینکه دنیا بعد چندددد سال ی جور دیگه س. رنگیه. و هرکس اون فیلم رو ببینه امکان نداره از خوشحالی و هیجان اونها چشمش پراز اشک نشه.

    میخام اینو بگم امروز ک داشتم این قسمت رو نگاه میکردم اون ابرها. اسمان صاف و آبی. اون تیوبهای رنگارنگ. اون قایهای رنگی. اون لباسها. . . یاد اون فیلم افتادم و خدارو شکر کردم. ب خودم گفتم : خدایا شکرت ک چشمای من دنیارو رنگی میبینه. خدارو شکر ک این فیلم رو رنگی میبینم. این تازه کوچکترین نعمتیه و اصلا شاید ما یادمون رفته باشه.

    این نعمتی ک تو عصری دارم زندگی میکنم ک انقدر تکنولوژی پیشرفت کرده ک من میتونم از این سر دنیا با کسی ک اون سر دنیا هست ارتباط بر قرار کنم. فیلمشو ببینم. این نعمتی ک اینترنت چقدر کارهارو راحت کرده.

    ی موضوع دیگه ای ک فکرمو مشغول خودش کرد این بود ک استاد عباسمنش و خانم شایسته تا تمام اعتقادی ک ب خدا و رب دارن و یک سری چیزا خیلی براشون مهمه ولی تعصبی نیستن. اینکه خیلی راحت خانم شایسته فیلم میگیره، دوربینو جلو و عقب میبره، از خانومهایی با لباس زیر و لباسی ک مناسب اونجا هست، فیلم میگیره و تعصبی برخورد نمیکنه. احترام میزاره ب عقاید افراد، یا ی جایی اون اوایل فیلم بود ک حتی ی خانومی از دور همون لباس زیر خانومارم نداشت ولی خیلی راحت فیلم گرفت. دوربینو جلو برد و بعد اومد عقب.

    نمیدونم میتونم منظورمو برسونم یا ن

    میخام بگم لذت میبرم از استاد و خانم شایسته ک با تمام اعتقاداتی ک ب خداوند دارن ولی با این جور محیطها خیییلی راحت برخورد میکنن و حتی فیلم هم میگیرن، پیش خودشونون نمبگن: اوکی حالا ما تو کشوری هستیم ک ازاده و همه نوع پوشش و عقایدی هست. اوکی. ولی لزومی نداره ک فیلم بگیرم. ن، اصلا این مدلی فکر نمیکنن و این اعتماد بنفسشون رو نشون میده

    شاید خانم شایسته ی جور پوشش خاص خودشون رو داشته باشن، و شاید برای مثلا خودشون نپسندن در عموم اینجوری باشن ولی با بقیه افرادی ک مثل خودش نیست و فکر نمیکنه، انقدر قشنگ برخورد مبکنه و حتی مکالمه داره باهاشون ک آدم اصلا این تفاوت در عقیده رو نمیبینه،

    در کل با دیدن این فیلم ۲چیز ذهن منو مشغول کرد

    ۱ اینکه خدایا شکرت ک دنیارو رنگی افریدی اولا و دوم اینکه میتونم رنگی ببینم. این تیوبهای رنگی رو ببینم و

    ۲ استاد و خانم شایسته عزیز خیلی خوب و معقول و با عقاید دیگران رفتار میکنن و برخورد میکنن ک منه نوعی ک از بیرون دارم میبینم، اگر از قبل هیچ شناختی از زندگی این ۲نفر نداشته باشم، اصلا این تفاوت در نوع پوشش و عقیده رو احساس نمیکنم اصلاااا

    امیدوارم ک تونسته باشم منظورمو رسونده باشم.

    این سریال زندگی در بهشت هر کدومش نکته های ریزی داره ک هر کدومش کلی اموزشه برای من.

    بقول خانم شایسته این سریال زندگی در بهشت مثل عکسهایدیک کتابی هست ک درک ادما بیشتر میکنه از خواندن اون کتاب

    ممنونم از محبت استاد عزیز و خانم شایسته ک این نعمت رنگی دیدن دنیارو برام یاداوری کرد

    موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    الناز و هانیه گفته:
    مدت عضویت: 1917 روز

    سلام فرشته های زمینی

    فکر کنم بهشتی که توصیفش کردند همین جایی بود که توی این ویدیو دیدم آره فکر کنم چیزی تو همین مایه ها باشه آسمان بیکران به رنگ آبی فوق العاده با ابرهایی که به طرز فوق العاده ای در گوشه ای از آسمان قرار داشتند مردمی که شاد شاد شاد بودند و در خوشی خودشان غرق بودند و به هر طریقی لذت می برند و در آرامش فوق العاده قرار داشتند ، دریا پر بود از قایق های و سایر وسایل آبی رنگانگ که دل آدم با دیدن رنگها به وجد می آورد و هر انسان بی ذوقی رو به ذوق می آورد

    دریا رنگ عجیب و زیبایی داشت و در آرامشی وصف ناپذیر قرار داشت و شن ساحلی که فقط در بهشت می توان دید به رنگ سفید و نرم مثل آرد …

    آری انجا بهشت بودم و فرشته های زمینی من استاد عزیزم و مریم جانم در آنجا بودند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    ناهید موسوی گفته:
    مدت عضویت: 2387 روز

    یه سلام پر انرژی به بهتریییییییییننن استاد دنیا و مریم نازنین مهربونم….

    همین اول قبل دیدن این حجم از قشنگی و نعمت و حال خوب بگم هزاراااااااان بار سپاسگزارم از شما دوتا فرشته مهربون که این زیبایی هارو برای ما فیلم گرفتید و بهمون هدیه دادید…عالیییی بود عالییییییییی…

    حالم عالی بود و با دیدن این هدیه زیبا فوق العادهههههه شد.

    خدایا شکرت برای هدایتم به این زیبایی فوق العاده.

    چقدرررر همه چی قشنگ و رنگی رنگیه….چقدر مردم ارامش دارن و با حال خوب دارن لذت میبرن از این دنیای زیبا…

    وقتی این فایل رو دیدم با خودم گفتم همیییییینه…اصا ما اومدیم رو این زمین زیبا که همه این قشنگیا و حسای فوق العاده رو تجربه کنیم…با خودم گفتم ناهید توام یه روز میری و این زیبایی رو با تمام وجود تجربه میکنی…

    چقدر هم با روحیه من میخونه…قشنگ با هر ثانیش خودمو تصور میکردم، منم رو جت اسکی بودم :) منم مردمو میدیدم ،اون ساحل قشنگ سفیییید…چقدر حس میشد که گرم و نرمه و راه رفتن روش چقد لذت داره،حالا فکر کن افتاب گرفتن اونجا چقد لذت داره

    چقدر کشتی و قایق و وسایل مختلف آبی زیاد بود،اگه این فراوونی نیست پس چیه؟

    فراونیی موج میزد تو این فیلم ،حال خوب موج میزد،اعتماد به نفس و صلح موج میزد…دقیقا شبیه همین دریای زیبا و قشنگی که میدیدیم.

    چقدر اون الاچیقای ابی که یک رنگ بودن تو ساحل فوق العاده بود…چقدر دیدنش چشمام رو نوازش میکرد…

    نکته خیلی جالبه دیگه که ادما لذت میبردن،تنها لذت میردن با دوستاشون لذت میبردن و با خونواده لذت میبردن…

    هر کس تو هر حالی بود فقط لذت میبرد و تعطیلاتشو با لذت و عشق میگذروند…

    چقدر لباسا رنگارنگ و قشنگی پوشیده بودن…چقدر دیدن این همه رنگ و زیبایی منو به وجد آورد…چقدر حالشون قشنگ بود خدایا شکرت…

    این فایل انقدر نکته مثبت و زیبا داره که میشه صدها صفحه در موردش نوشت…با دیدن این فایل به خودم گفتم ناهید اصا این نشونس،نشونه برای اینکه توام به زودی با خودت ، با خونوادت ،با پارتنرت و دوستات… اینجا عشسق و حال میکنی و لذت میبری…مثل همه چیزایی که خواستی و شده …

    استاد نمیدونید چقدر این فایلی که گذاشتید باور های مارو تغییر داد،اصلا باور ها خودشون شکل میگرفتن بدون هیچ تلاشی…چقدر ممنونم ازتون…از شما و مریم دوست داشتنی مهربون…راستی چقدر لباس شما خوش رنگ بود…چقدر عینکتون رو دوست داشتم خیلی بهتون میومد…همینطور کلاه مریم عزیز که صورت زیباشون رو زیبا تر کرده بود….

    به رسم عادت سپاسگزارم، سپاسگزار برای وجود شما که انقد با عشق و با تمام وجود حال خوب رو منتقل میکنید و فراوونی و نعمت رو تزریق میکنیدبه ذهن و وجود ما و بعدش هم هدایتی که من شدم به دیدن این فایل که روزم رو ساخت…

    تصمیم گرفتم امروز برم و خوش بگذرونم و اون لذت رو با امکانات همین الانم تو دلم ریشه دار کنم…تا خدا بیفزاید…:) همش همینه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: