سریال زندگی در بهشت | قسمت 194

سیلام

واقعا خیلی حس سپاس گذاری رو درون آدم بوجود میاره این زندگی در بهشت و یه خدا قوت باید به خانوم شایسته استاد عباسمنش گفت که این مسیر قشنگ و الهامی رو دارن هر روز بهتر و با کیفیت تر ادامه میدن، اینکه آدم همیشه زندگی در بهشت رو داره میبینه ولی اصلا ازش سیر نمیشه واقعا به ما ثابت کرده که حس و ایمان خیلی پاکی پشت این برنامه ها هست.

امروز سفر در بهشت برام مثه یه روز کامل بود انگار صبح از خواب بیدار شدی و قراره جت اسکی سواری کنی ،خیلی بیشتر از هر دفه ی دیگه ای که سواری استاد رو با جت اسکی دیدم بهم چسپید اون آب پاشیدن شیطنتی استاد رو خانو شایسته چقد محبت رو علاقه رو نشون میداد، استاد با سرعت داشت تو آب میرررفت با جت اسکی اون قدر برام قابل لمس بود ک انگار واقعا اونجا بود و داشتم میدیدم،راستش حالا ک همش پشت سر هم کارگر های انواع شرکتا و وسایلشون رو میبینم بیشتر متوجه میشم حق با بچه های زندگی در بهشته خدایی چقدر اینا وسایلشون تمیزه آخه لاستیک به اون بزرگی اینقد تمیزززززززز؟ واقعا خیلی برام جالبه خیلیییی ی جورایی آدم فقط دوست داشت نگا کنه کار کردنشون مثه یه نقاشی که از نقاشی کردن لذت میبره ،داشتم از کار اونا لذت میبردم وقتی ما این همه لذت میبریم قطعا خودشون دارن عشق میکنن ک ما این همه انرژی مثبت میگیریم ازشون. بعدش وقتی خانوم شایسته رفت پیش جاده و اون اطلاعات عالی رو درباری تعمیرات و اهمیت دادن دولت و حالا شهردار اون منطقه به ایمنی مردم رو داشت میگفت بازهم تاییدی بر تاییدهای قبلی میشد ک چرا این کشور همش بهتر و بهتر میشه و هر آدمی دوست داره تو این کشور زندگی کنه ازش لذت ببره،واسه عصرونه که مارو بردن به wonder work واقعا واندر بودا چقدر ایده ی جالب، خلاق و تو دل برویی بود مثه تو کارتونا همه چی برعکس و سر ته انگار داری تو یه دنیای دیگه ای میری چقدرم تمام کارا با دیتیل و جزئیات بود واقعا آدم این چیزا رو میبینه خیلی ایمانش قویتر میشه که خلاقیت انتهایی نداره و همیشه میشه ی چیز جدید رو بوجود آرود و قطعا فراوانی این دنیا بی انتهاست. قسمت پایانی که استاد و خانوم شایسته از سر کلاب هوس بخاطر قطعی برق بلند شدن و اومدن پیش بچه های قطع کن درخت تا اون ریشه های عظیم درخت رو دیدم یاد حرفای استاد افتادم که میگفت نگا به میوه های درخت من نکنید شما نمیدونید چقدر ریشه های طولانی و قوی زیر خاک هست که باعث شده همچین میوه ای بده واقعا همینه چقدر ریشه داشت اون درخت تا به اون تنومندی و سرسبزی رسیده بود. کاملا دیدن این درخت بهم نشون داد ک باید زمانی سپری شود تا به اون خواسته های بزرگتون برسید لازمه یه مدت شما آبیاری کنید مغزتونو مداوم و مداوم تا ریشه هاتون جون بگیره و بتونه دونه از خاک فرسوده ی باورهای غلط خودشو بیرون بکشه از اون روز به بعد شما جوانه های میوه ی امیانتون رو هر روز بیشتر از روز قبل میگیرین و میگیرین تا جایی ک دیگه اونقدر درخت ایمانتون تنومند میشه که با هیچ بادی(نجوای ذهن) تکون نمیخوره.

خانوم شایسته و استاد عباسمنش خدا قوت

خدایا شکرت که هستی و این زندگی رو در دستان خودمون قرار دادی.

برای همه دوستام آرزوی خیر در دنیا و آخرت رو دارم.

سلام آزداه جون متنت رو ک خوندم واقعا به دلم نشست همیشه تو این جور مواقع یه جمله تکراری دارم ک میگم: هر چ از دل براید بر دل نشیند.واقعا کلماتت و حرفات دلی بود اصلا من از اینجا ک جنوب کشورم و نمیدونم شما کجایین دارم حس پاکی این کامنت رو میگیرم چقدر زیبا نوشتی چقدر قشنگ به همه چی نگاه کردی چ خوب در باره ی جرثقیل کوچول حرف زدی.

آفرین واقعا آفرین به تو باز برامون بنویس باز انرژی تو بخش کن

سلام سوداجون.مرسی ک همیشه کامنت میزاری راستش هر وقت میبینم اسمت نوشته میگم حتما ی چیز خوبی تو متنای سودا پیدا میشه همیشه متنات مثه همه بچ ها دلیه کامل میشه فهمید با عشق نوشتی کامنتتو ،فقط دوست داشتی در اون لحظه احساست رو تبدیل به کلمات کنی و واقعا چقدر قشنگ این کار رو همیشه انجام میدی باز مثه همیشه میگم بنویس ما لذت میبریم از خوندن کامنت همه بچه ها و همینطور کامنتای خودت

از خدا برات بهتر از بهترین ها رو میخوام خیلی بهترررررررررررررررررر

خدا هست

سلام عرفان جان و احسنت به تو ک اومدی وحرف دلت رو کامنت کردی و ب خودت و ما انرژی دادی من خودمم بندرلنگه ام و واقعا همون حس تو رو نسبت به سرسبزی دارم واقعا خیلی واسه کسایی ک جنوب بودن حس خواستن و زندگی در ی جای سرسبز خیلی زیاده آفرین.

برات بهترین ها رو آرزو دارم