سریال زندگی در بهشت | قسمت 198 - صفحه 1
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/08/abasmanesh-9.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2021-08-25 07:32:192021-08-26 22:49:07سریال زندگی در بهشت | قسمت 198شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد عزیز و نازنینم
و خانم شایسته مهربان و با ایمان
من یکی از مهم ترین دلایلی که بی نهایت از سریال زندگی در بهشت لذت میبرم مسیر تغییر و رشد سریع خانوم شایسته هست
و به جرئت بگم خیلی رفتار های ایشون رو مورد بررسی قرار میدم و از وقتی متمرکز شدم رو رفتارشون که اومدن جلوی دوربین!
و یکی یکی ترس هاشون رو شکستن و برخورد های ناخودآگاه استاد و ایشون هم بسیار بسیار زیبا و تامل برانگیزه
من می خوام یکی از ترس های مخفی رو بگم شاید ۹۹ درصد بچه ها توش مشکل دارن همونجوری که من داشتم و هنوز دارم و بیشتر متوجه میشه چه قدر داخلش فرو رفتم!
قطعا معنای توحید عملی رو درک کردین ولی برای اینکه یه بار دیگه بیانش کنم با این تعریف بهش نگاه می کنم که:
“وقتی که هر کاری رو به شکل عملی می خوای پیاده کنی دو چیز تو ذهنت باشه ؛ اولا هیچ قدرتی فراتر از قدرت خدا نیست، دوما برگی بدون اذن خداوند نمیریزد!!!”
یکی از مهم تربنراه های برای افزایش ثروت و تجربه شیرین تر درآمد همین توحید عملی در خرج کردن هست نه به دست آوردن پول!
خیلی این نکته که میگم پاشنه آشیل ما هست!
تا حالا شده میریم تو یک مغازه از یه محصول خیلی خوشمون میاد یا از هر سه رنگ یک محصولی خوشمون میاد ولی به این دلیل خرید نمی کنیم که مبادا پول تموم بشه!!!
توجیه هامون هم اینه نهههه من که انقدر نمی خوام هزینه کنم
نههه به نظر من این محصول نمی ارزه الکی گرونه
برو بابا کی به این محصول انقدر پول میده
و …..
اینا همه توجیه هایی هست که موقعی که قرار به خودمون ثابت کنیم پول قرار نیست تموم بشه و همیشه خدا هست میترسیم
و این ترس که اوووو اگر برم اینو بخرم چه جو ی جاش پر بشه و … بافث میشه همیشه کمترین سطح کیفیت زندگی رو تجربه کنیم
نقطه متقابل همین قضیه تو خرید محصولاتی که اصلا حس خوبی نداریم ولی میریم سراغش که به بقیه بگیم داریم!!
با اینکه یک کفش کتونی عالی دوست داری میری سراغ کفش مجلسی و رسمی که ۱۰ دقیقه هم نمیتونی توش راه بری
میری سراغ پوشش و لباسی که مده و اکثریت میپوشن و پول به چیزی میدی که در مسیر لذت هات نیست
دیشب من رفتم یکسری لوازم کوهنوردی خرید کردم که لوازم اصلی کوه نبود و وقتی که داشتم خرید میکردم تماما به فکر لذت خودم بودم
گاها از یک لباس وقتی میدیم بین ۲ رنگش هردوتاش رو دوست دارم برمیداشتمشون!
و به قدری نجوای ذهنم رو در ترس از دست دادن پول خفه می کردم که حد نداشت
و این معیار شاید رگم قدرتمند ترین معیاری هست که تو زندگیم منجر به حرکت من شده و در هر لحظه بیشتر من رو به راه حل های ثروت ساز هل میده
و جالب اینجاست که عزیز دلم خسته شده بود از بس تو مغازه من چرخیدم و هرچیزی رو تست میکردم (اینو برای خانم هایی میگم که فکر میکنن مردی نیست که از خریدخوشش بیاد!! )
و وقتی که خارج شدیم نزدیک ۱۰ تومن جنس برداشته بودیم🤣🤣🤣🤣
این علی اگر دو سال پیش میرفت مغازه برای خرید وسیله کوهنوردی فقط ته تهش ۵۰۰ هزار تومان خرید میکرد که اونم درآمد دو هفته کار سختش بود ولی الان!!!!
همه چیز از اینجا شروع شد که فهمیدم به این دلیل پول در نمیاد که میترسم با خرج کردن پول بره!
ولی نکته اینجاست که وقتی ما خرج می کنیم اون تبدیل به یک انرژی میشه و جاش خالی میمونه
حالا وقتی اون انرژی مثبت باشه و در راستای خواسته باشه بزرگ تر میشه و دوباره تبدیل به پول میشه
و این دفعه پولی بزرگ تر و بزرگ تر!
من بعد از دوسال می خوام برم یک خونه بزرگ و عالی تر فقط دنبال خونه ای هستم که مالکش اجاره بخواد نه رهن!
چون رهن یک ترسه و ترسی که ریشه در باورهامون داره
و جالب اینجاست که انقدر گزینه های فوق العاده ای برام هست که نمیدونم کدوم رو انتخاب کنم!!!
برعکس اون چیزی که مردم فکر میکنن قیمت ها سر به فلک کشیده!!
من اینو به خودم فهموندم که اگر قیمت ها بره بالا در آمد من باید ۱۰ برابر بره بالا که اصلا افزایش قیمت رو حس نکنم
دیگه تقریبا جوری شده موقع خرید قیمتارو چک نمی کنم!
و تمام این جزییات و رفتار هارو میتونین در تک تک لحظات زندگی استاد در سریال زندگی در بهشت ببینین به شرط اینکه دنبال حقیقت باشین و از خدا بخواین هدایتتون کنه
امیدوارم به قدری آزاده باشین که هیچ ترسی رو بالا تر از خدا نبینین و با چکش توجیه زجر کشیدنتون رو تو سر خودتون نکوبین!!
عاشقتونم❤
سلام آقای خوشدل عزیز. من سعی میکنم کامنتها رو بخونم ولی با اون صحبت هایی که در کلاب هوز شد دیدگاههای شما و عزیزدلتون و خواهر نازنینش و چند تا دیگه از دوستان رو بیشتر دنبال می کنم چون از این افراد به عنوان شاگردان موفق و کسانی که بیشتر قانون رو متوجه شدن انگیزه بیشتری میگیرم.
دقیقا همین موضوعی که شما در موردش صحبت کردین خیلی جالبه که منم امروز داشتم بهش فکر میکردم که تا وقتی که من چیزهایی رو که دوس دارم نخرم احساس ارزشمندی در من بوجود نمیاد. البته من براحتی پول خرج میکنم و راستش ترجیح میدم کم خرید کنم اما اجناس بو کیفیت بگیرم و همیشه معتقدم هیچ محصول گرون قیمتی الکی گرون نیست و در بیشتر بیشتر مواقع بخاطر کیفیت بالای اون هست بخاطر همین وقتی چیزی رو میخوام یا نمیخرم یا بهترینش رو میخرم حتی اگه شده کل پولم رو بدم. اما مساله اینجاست که من تازه دادم دقت میکنم که یه جاهایی یه چیزایی دلم میخواد برای خودم بگیرم (مثلا خوراکی) اما چون فکر میکنم پولم کمه و خیلی هم ضروری نیست نمیگیرم.مثلا میگم غذا دارم تو خونه دیگه نیازی نیست حتما بدم پیتزا بگیرم. ولی اگر در همون موقع کسی همراهم باشه خیلی اشتیاق دارم که بریم حتی یه خوراکی گرون هم بگیریم اما بشرطی که من حساب کنم و اگه اون دوستم یا خواهرم خرید کنه من بشدت عذاب وجدان میگیرم. البته دارم روی خودم کار میکنم که این رو به عنوان یک نقطه ضعف بر طرف کنم. و امروز که بیرون بودم گفتم ببین تو داری میگی من عاشق خودمم خب الان برو فلان هزینه رو حتی اگه ضروری نیست ولی دوس داری انجام بدی روانجام بده. برو به خودت ثابت کن که انسان ارزشمندی هستی تا دنیا هم تو رو ارزشمند و در مرحله بعد ثروتمند بدونه و پولهای بیشتری وارد زندگیت کنه. خلاصه امروز نتونستم نجواها رو ساکت کنم اما فردا حتما این کار رو میکنم. از این به بعد به خودم کادو میدم. خودمو تشویق میکنم… 🙂
باز هم سپاسگزار خداوند مهربان هستم که من رو وارد مسیری کرد که با استاد عباسمنش عزیز آشنا بشم و همه اعضای سایت و شما دوست عزیز که هر روز به اندازه خواسته ای که برای آگاهی و درک بیشتر دارم آگاهی بیشتری کسب میکنم و از همین خدا میخوام که به من قدرت عملی کردم این آگاهی ها رو بده. شاد و سلامت و ثروتمند باشید ⚘⚘⚘
سلام پری جان
من فکر میکردم خودم خیلی اینجوری ام که اگه یه چیزی برای خودم بخوام نمیخرم ولی اگه کسی باهام باشه سریع میرم جلو کن نکنه اون حساب کنه و میدونم این از احساس عدم لیاقت میاد خیلی وقتها شده اب معدنی میخاستم نخریدم میگفتم دیگه تو مسیر برگشت به خونه ایم الان میرسیم
خیلی کامنتتون رو ساپه و قابل فهم نوشتید ممنون ازتون
سلام به دوست عزیزو مهربان
خیلی ممنون وسپاسگزلرم که خیلی راحت و واضح باورهاتو به اشتراک گذاشتی و منو که اتفاقا این باورهارو دارم و فکرمیکنم از عدم لیاقت میان و از ارزش ندادن به خودم هست و خودم رو همیشه آخر ازهمه میدونم (احساس میکنم فداکاری خوبه و دیگرون رو به خودم ترجیح میدم که احتمالا به نوع رفتار و تربیتم مربوطه که همیشه شنیده بودم فلانی گناه داره یا ثواب داره که از خوسته هات به خاطر دیگرون بگذری)
مثلا میخوام میوه بخرم هی به قیمتهاش نگاه میکن یا از ارزونیها یاوانتیهای چرخشی میگیرم که هم بیشتر باشه هم اروزن (درواقع دارم کیفیت رو فدای کمیت میکنم
خلاصه مثال زیاده این حرفی که مدتها پیش شنیده بودم که خارجیها میگن اونقدر پولدار نشدم که بخوام چیز اروزن بخرم رو واقعا تجربه کردم چندی پیش دنبال یه کتونی راحت و ارزون میگشتم که۳تا کفش خریدم وهیچکدوم باب میلم نبودو آخر سر رفتم یه کتونی که به دلم نشست رو خرید(باقیمت بالاتر)
خواستم در اینجا ازشما ممنون باشم که خیلی عالی باورهای منو بیدار کردی و منو با اونها آشنا کردی تا برای بهتر کردنشون اقدام کنم
بینهایت سپاسگزارم سعادتمنو و پاینده باشید
سلام . اقای خوشدل
خیلی ممنون بابت کامنت پر از نکته و اگاهی شما درست این پاشنه آشیل منم هست که توی خرید کردن خیلی راحت نیستم همش نگران تموم شدن پول هستم و این نشون میده که هنوز خیلی راه دارم تا به این ایمان شما برسم
باید بیشتر روی باورهام کار کنم سپاسگزار شما هستم
در پناه الله شاد و ثروتمند باشید
به نام الله یکتا
سلام علی آقای عزیز
بسیار جالب و هوشمندانه به این پاشنه آشیل اشاره کردید
اینکه ما توجیه میکنیم که فلان چیز رو نمیخرم چون نیاز ندارم و این در حالی هست که اتفاقا دلت میخواد که اون چیز رو بخری اما چون میترسی پولت تمام بشه یا اینکه به این فکر میکنی که چطور این پوله جایگزین میشه، اون خریدو نمیکنی و این باعث میشه که انگار یه چیزی ته دلت خالی بشه
انگار یه کمبود، یه خلا توی وجودت ایجاد میشه و همیشه بهش فکر میکنی و خودخوری میکنی
خدا رو هزار بار شکر من یه مدت خیلی بهترشدم توی این زمینه
یعنی مثلا اگه دارم شلوار میخرم نمیگم بابا شلوار که دارم دیگه 1 دونه بسه نیاز نیست مثلا دو رنگ بخرم که دقیقا همین مدت پیش اومد و از یه شلوار ، 2 تا رنگشوخریدم و بعد رفتم یه جای دیگه و دوباره یه شلوار دیدم و از اون هم دو تا رنگشو خریدم
یعنی انگار دارم ارزش بیشتری به خودم و اون خدای هدایتگر درونم قائل میشم
خیلیا رو میبینم که خیلی میگردن تا 1 چیز مورد پسند پیدا کنن و بعد از خرید که میان خونه، از خرید راضی هم نیستن
اما خیلی جالبه که من واقعا هدایت میشم و همون چیزی رو که دوست دارم رو میبینم و سریع خرید میکنم و در تقریبا همه موارد از خریدم هم خیلی راضیم و میفهمم که اولا چون دلم یه خواسته داشته و رها بودم براش، راحت هدایت شدم به سمتش و وقتی هم خرید کردم چون حس خوبی داشتم، واقعا از خریدم راضی هم بودم
یعنی اگه توی 1 روز 4تا شلوار خریدم به همش عشق داشتم و اون شلوار رو توی تنم تصور میکردم و لذت میبردم
البته که همیشه اینجوری نیستم اما دوست دارم که بهتر بشم و نترسم از اینکه خرج کنم حالایا برای لوازم شخصی یا برای هر چیز دیگه
و یه مورد دیگه هم این هست که دیروز با وجودیکه پول زیادی توی کارتم نبود اما یه شرایط خرید پیش اومد برای یه وسیله که دوست داشتم بخرمش و بدون ترس از اینکه بعد از اون خرید پولی ته حسابم نمیمونه، خرید رو انجام دادم و الان واقعا حال خوبی دارم و میبینم من دیروز بعد از دیدن این سریال فوق العاده، دقیقا روی یه بخشی از یکی از ترس هام پا گذاشتم و بد و خوب نکردم و اقدام کردم
ممنونم از کامنت شما که باعث شد این حرفا بیان و نوشته بشن
برای شما و همسر نازنینتون و همه دوستان ارزشمندم و خود نازنینم، بهترینها رو آرزودارم
سلام به دوست عزیزم آقای خوشدل
سپاسگزارم بابت کامنت زیباتون خیلی خیلی زیبا بود وتاثیرگزار
من تازه پروفایلتونو سرچ کردم و چگونگی هدایتتون به این سایت و دستاوردهاتون مطالعه کردم
خیلی تحسینت میکنم بابت زندگی عالیتون با عزیزدلتون که یکی از اعضای عباسمنشی بودن دونفر که از اعضای این سایت صمیمی باشند وزندگی مشترک باهم تشکیل بدن مشخصه باهم فرکانس بودن چه زندگی عالی رو میتونن بسازن
خیلی تبریک میگم جای تحسین داره زندگی عالی و زیباتون
اونجا که گفتین اولا هیچ قدرتی فراتراز قدرت خدا نیست دوما هیچ برگی بدون اذن خداوند نمیریزد خیلی یه لحظه منو تکون داد واقعا هرکاری رو اگه میخای به صورت عملی پیاده کنیم به این دوجمله نیاز هست فکر کنیم…
و اینکه توجیهاتی الکی که ما برای خرید کردن داریم رو باید خیلی روی خودمون کار کنیم به نکته های جالب اشاره کردین خیلی لذت بردم سپاسگزارتونم
برای شما و عزیزدلتون بهترینهارو میخام و همیشه در پناه الله شاد و عشق بینهایت نصیبتون بشه دوستای عزیزم
سلام آقای خوشدل
امیدوارم حالت عااالی باشه.
مشتاق دیدارت هستم دوست خوبم.
این موضوعی که مطرح کردید جزو صدر جدول پاشنه های آشیل من و اطرافیانم هست که میترسیم پول خرج کنیم که تموم بشه و خرج نمیکنیم.
اما وقتی که پول خوب خرج میکنی از درو دیوار واست موقعیت پول ساز یا کار یا پول میریزد .
مثلا پریروز بود که رفتم یک هلمت دوچرخه و یک قاب برای تابلو دست نوشته که به طراحی خودم داده بودند نوشته بودن و خرده خرید درآمد برایم ۲ میلیون تومان دقیقا عصر و فردای همون روز ۴ میلیون تومان آمد به حسابم.
پول خرج کردن واقعا جرات و شجاعت میخواهد و چقدر خوب گفتید که آدم نباید بترسه و فقط باید از خدا بترسه نه این چیزها.
من هم مثل خیلی از دوستان دیگه پاشنه آشیل دارم راجب این موضوع که باید بیشتر روی خودم کار کنم خیلی مهمه که پول درست خرج کنی و حست عالی باشه.
من که قبلا حالم بد میشد پول خرج میکردم اما الان واقعا احساسم بهتر هست و به خودم قول میدهم که خیلی بهتر از اینها بشوم به لطف حضرت دوست.
سپاسگذارم از کامنت خیلی خوب ،درست و به موقعی که نوشتید.
در پناه الله بزرگتر شاد و سلامت و دولتمند باشید.
به نام خدایی که روزی دهنده هست
سلام دوست عباسمنشی عزیز جناب علی گرامی
چقدر زیبا پاشنه های آشیل زندگی منو بازگو کردین من چند مدتی در تضاد مالی به سر میبرم و قراره برم خونه اجاره کنم اصلا پولی خرج نمیکنم سعی می کنم نگران نباشم ولی ته دلم نگرانم که چطور می تونم از عهده ی اجاره خونه بربیام ولی خیلی عالی نوشته های شما باورهای ثروت مرا تقویت کرده و زیباتر و آرام بخش تر اون جمله تون بود که گفتید 2 سال پیش قدرت خرید 500 هزار تومان داشتید الان 10 میلیون،
خیلی هم عالی خدارو شکر به خاطر این همه ثروت ، پس ثروت وجود داره خیلی هم زیاد
نوشته هاتون خیلی عالی نشانه های فراوانی رو به من القا کرد خیلی ممنونم از نوشته ی زیبا و تاثیرگذارتون
انشالله در کنار عزیز دلتون همیشه ثروت و خوشبخت باشید
سلام خدمت علی آقای عزیز از کامنتی که نوشتید خیلی لذت بردم من دیروز خوندم و توی فکرم ،این مسئله پاشنه آشیل منم هست. هر روز تکرار می کنم، من ارزشمندم، من با لیاقتم ،من شایسته بهترین ها هستم، و خیلی عزت نفسم بهتر شده خیلی از قبلم بهتر شدم چند وقت پیش با همسرم رفتم خرید سه تا تیشرت رنگی خریدم،🤗 قبلاً خوب یکی می گرفتم و رشد کردم وجالبه هر چی که لذت می برم رو می خرم و خیلی سریع جاش پر میشه
دوست عزیزم خیلی توحیدی نوشتی “وقتی که هر کاری رو به شکل عملی می خوای پیاده کنی دو چیز تو ذهنت باشه ؛ اولا هیچ قدرتی فراتر از قدرت خدا نیست، دوما برگی بدون اذن خداوند نمیریزد!!!”
من بعضی مواقع از خرج کردن ترس دارم واین یعنی شرک
دیروز همسرم بهم گفت این چه کفش های که می پوشی نگاه کردم،😂 وگفتم کفش سر کارم هست و با خودم گفتم و… اینقدر میگی با ارزش این چه کفش های که می پوشی حالا برای کارت ،یه لحظه عمیقی تو فکر رفتم وقتی خودم ،برای کارم ارزش قائل نیستم ..
از دیروز هی راه می رم وفکر می کنم ،حالا که دارم به یه شهر دیگه نقل مکان میکنم و اونجا کفش جدید می گیرم 🤣نمی دونم این چه کاریه 🤣🤣 …
همین نیم ساعت پیش از خرید اومدیم با همسر عزیزم یه جفت کفش برای خودم گرفتم یه جفت هم برای عزیز و کلی هم خندیدیم وفان بود ولذت بردیم خدایا شکرت
به امید خدا تا چند روز دیگه از این شهر میرم براحتی وبه آسونی کارهام انجام شد و مطمئنا خودم تغییر کردم که محیط زندگیم هم داره تغییر میکنه شهر بهتر مردمان بهتر ودوستان بهتر ..خدایا شکرت
مرسی علی آقا انشاالله همیشه خوشبختی رو تجربه کنی با عزیز دلت
همیشه از خواندن کامنت هاتون لذت میبرم ،💖💖🌷
سلام علی اقا
کامنتتون عالی بود به نکاتی اشاره کردین که عالی بود.
من خودم خیلی خیلی زیاد خرج میکردم که رسیدم به ورودی داشتن و ته سطل سوراخ بودن و دیگه کار کردم رو خودم حسابگرانه تر خرج کنم
ولی باوراییکه گفتین موقع خرید حس تموم شدن پول و….بعضیوقتا میومد سراغم
بازم سپاسگزارم
مورد خوبیه روش کارکنم.
فقط من اشتباهی ۴امتیاز زدم که صددرصد بیشتر از ۵کامنت شما ارزش دارن. و ذخیره کردم بارهابخونمش.
درود بر شما اقا علی واقعا دمت گرم انگاری این کامنت واسه منه دقیقا خدا بهم گفت یکی از بزرگترین پاشنه اشیلت تو جذب ثروت اینه وای خدای من سپاسگزارم که اینقد واضح با من حرف میزنی چقد من خوشبختم که هر سوالی تو ذهنم هست واضح جوابشو دریافت میکنم اونم بواسطه استاد و این سایت توحیدی و شما دوستای عزیز دوست خوبم با تک تک سلولای بدنم از کامنتت لذت بردم و امیدوارم هر روز رشدت دو برابر باشه بهترینها رو براتون از خدا میخوام
سلام علی عزیز، دوست عزیز هم فرکانسی ام که از وقتی گفتگوی شما رو با استاد شنیدم به طرز عجیبی دوستت دارم وهر لحظه تحسینت می کنم هم شما رو وهم عزیز دلتون وخواهرشون رو. اونقدر نتایج عالی شما به دلم نشست که هر لحظه ایمانم به این مسیر بهشتی بیشتر میشه. وهمش میگم اگه علی خوشدل تونسته منم می تونم. راستش این قسمت سریال زندگی در بهشت هدایت امروزم بود ومن طبق روال همیشه کامنت های دوستان رو تو قسمت هدایتم می خونم واونم به این دلیله که شاید هدایتی ناب برام تو اون کامنت باشه وجواب سوالم رو بگیرم. راستش حدود دوسال پیش عضو این سایت بهشتی شدم وانصافا خیلی از خودم راضی ام، خیلی از محصولات رو خریدم وهر روز با این آگاهی ها سیراب میشم. من با توجه به تضادهایی که تو رابطه م با همسرم داشتم با هدف داشتن یه رابطه ی عاشقانه وارد این مسیر زیبا شدم. از همون ابتدا الهامات دریافت کردم که از همسرم جدا بشم وهمین کار رو هم کردم خیلی قاطع پیش یه وکیل رفتم وخواستم توافقی از هم جدا بشیم ولی بعد از اون ماجرا کمی اوضاع تغییر کرد وهمسرم تو یه سری رفتارهاش تجدید نظر کرد وخوب خیلی بهتر از قبل شد ولی همچنان تو یه موردی که من خیلی روش حساسم رفتار نامناسبی داره ومن هم می دونم طبق قانون من نمی تونم تغییرش بدم وطبق تمرین ستاره قطبی هر روز فقط تمرکزم رو روی زیباییها ونکات مثبتش می ذارم در ضمن خیلی دوست دارم مهاجرت کنم ولی هر موقع به مهاجرت فکر میکنم سریع متوجه میشم ترمز بزرگم همسرمه چون من اصلا نمی تونم اون رفتار نامناسب رو تحمل کنم، تو این شرایط اونقدر حالم بد میشه و دچار تردید میشم که کاملا گیج میشم، امروز وقتی هدایت شدم به این فایل با صحبت های استاد متوجه شدم من دارم آشغالها رو زیر مبل می دم من با توجیه کردن خودم که، کافیه من فقط تمرکز کنم روی نکات مثبت همسرم وجهان برام کارها رو انجام میده ویا همسرم تغییر میکنه اون طوری که من می خوام ویا به راحتی از زندگی من خارج میشه دائم خودم رو توجیه می کنم، احساس می کنم شما می تونید من را راهنمایی کنید. همسرم اون ابتدا من را با استاد آشنا کرد ولی متاسفانه خیلی تو کنترل ورودی ها وتعهد درگوش کردن فایلها مثل من نیست هر روز با یه استاده وفایلهای مختلف گوش می کنه ومن سعی می کنم تمرکزم رو از روش بردارم ولی واقعا تو مرحله ای هستم که باورهای قدرتمند کننده ای ساختم وروحم در پی اون باورهایت واز طرفی پام روی ترمزه، ترمز اصلی ام همسرمه، واقعا نمی دونم چیکار کنم، آیا با همون تمرینات ستاره قطبی واعراض از نا خواسته ها وتمرکز روی خودم، جهان اون رو تغییر یا از زندگیم خارج می کنه؟ یا اینکه من باید برای جدایی اقدام کنم؟ خداوندخیلی نشونه برام میاره که حس می کنم باید جدا شم، نمی دونم خودم اقدام کنم یا زمانش که برسه خداوند برام کارها رو به راحتی انجام میده؟ ببخشید طولانی شد. دوستتون دارم. 😍😍😍😍😍
به نام خدای مهربان
سلام و درود فراوان خدمت همفرکانسی عزیز آقای خوشدل
خیلی خیلی خوشحالم که در خانواده ای هستم که همچین عضوهای شگفت انگیزی داره
ممنون بابت کامنت زیباتون خیلی لذت بردم و خیلی درس گرفتم ازش این موضوعی کع مطرح کردید پاشنه آشیل منم هست متاسفانه و من باید روش کار کنم و به مراتب تو زندگیم کمرنگش کنم
با توضیحات شما این موضوع بیشتر برام باز شد بازهم ممنون
و خدارو شکر میکنم که به کامنت فوق العاده شما هدایت شدم
در پناه الله یکتا باشید
خدانگهدار 🙏
سلام علی خوشدل عزیز
امروز من ناخودآگاه انگشتم رفت روی این فایل درحالیکه دنبال چیزدیگه ای بودم باخودم گفتم این هدایت خدای منه باید چک کنم وکامنت هاروبخونم وچون ازقبل ازپیشرفت وموفقیت شماآشنابودم خوشحال شدم وقتی دیدگاه شمارودیدم وخوندم وبارها خوندم خیلی لذت بردم واقعا 99 درصدازدوستان پاشنه اشیل خرج کردن پول رو دارند ازجمله خودمن .
ازاینکه به این قشنگی این موضوع روبه توحیدعملی ربط دادین خیلی جالب بودبرام . آخه ماهمیشه ازتوحید ونزدیک شدن به خداوندحرف میزنیم وفکرمیکنیم توحیدی شدن یعنی اینکه سپاسگزارخداوندباشیم وتحسین زیبایی های خداوندروکنیم وبه نکات مثبت توجه کنیم .
امروزباخوندن کامنت بسیارزیبا وتوحیدی شمامتوجه شدم که باید یک نکته دیگه ای روهم باید خیلی توجه کرده ونجواهای ذهنم روخفه کنم واون توحیدعملی درخرج کردن پول هست نه بدست آوردن پول .
واینکه «هرکاری» رومیخوام به شکل عملی پیاده کنم دوچیزتوذهنم باشه اولاهیچ قدرتی فراترازقدرت خدانیست دوماهیچ برگی بی اذن خداوندنمی افته .
وبایدنجوای ذهنمودرخرج کردن پول به قدری خفه کنم که به راه حل های ثروت سازهل داده بشم
واینکه وقتی پول خرج میکنم اون به یک انرژی تبدیل میشه وجاش خالی میمونه حالاوقتی اون انرژی مثبت باشه ودرراستای خواسته باشه بزرگ ترمیشه ودوباره تبدیل به پول میشه
وایندفعه به پولی بزرگ تروبزرگ تر !
ومثل استادوشما دیگه موقع خریدقیمت هاروچک نکنم وامیدوارم به قول شمابه قدری آزاده باشم که هیچ ترسی روبالاتراز«خدا» نبینم .
خدایابسیاربسیارسپاسگزارم که امروزمنوبااین آگاهی های ناب آگاه کردی ومنولایق دونستن این علم ودانایی کردی .
قدرت تنهادردستان خداونداست
خداوندداناوتواناست
وهم اوقادرمطلق است
ومن هم لایق ثروتمندشدن هستم وبقول استاداگرمن ثروتمندنشم پس کی بشه اصلا؟؟؟
موفق باشید
سلام ب دوست عزیز و ارزشمندم سید علی جان
این ردپایی ک گذاشتی از خودت مال 2سال پیشه
همیشه وقتایی ک کامنت هاتو میخونم این فکر میومد تو ذهنم ک انگار همیشه تو این مدار عالی بودی از اول هم و نتایجتم عالی بوده
ولی غافل از اینکه چقد عالی رو خودت و باورهات کار کردی و چقد تعهد داشتی
و رشد کردی و تغییر مدار دادی و خداوند هم چقد عالی پاداش شجاعان و میده
سید جان
چقد تحسینت کردم
چقد کیف کردم
چقد لذت بردم از این ایمانت
از قدم هایی ک اینقد محکم برداشتی
از محک زدن ایمانت و برای اینکه خودتو ب چالش بکشی و رو ایمان وباورهات کار کنی تا قوی تر بشه
اومدی و تصمیم گرفتی ک برای خونه جدیدت
اجاره پرداخت کنی
یعنی دقیقا عکس باور بقیه
برای اینکه میدونی باعث رشدت میشه و درآمدت هم بیشتر میشه
چقد قشنگ باور اینکه هرچی خرج کنی پولت بیشتر میشه رو گفتی
و منم این ترس و دارم ولی یادگرفتم آگاهانه چیزی و ک دوسدارم بخرم چون خییلی حسم عالی میشه و حس ارزشمندیم قوی تر میشه
چقد خوبه الگوی عالی مث شما دارم ک نشون میده مردهایی هم هستند ک از خرید خوششون میاد
چ مثال خوبی زدین درمورد خرید کتونی و کفش مجلسی
من تاحالا فک میکردم ک دخترایی ک عروس میشن چطور کفش 10سانت یا بیشتر میپوشن و فکرشم اذیتم میکرد
الان متوجهش شدم ک ی ترمز بوده برام
ک میتونم برای عروسی خودم ی کفش راحت یا حتی ی کتونی سفید بپوشم
و کل تایم عروسیم و لذت ببرم بدون اینکه نگران چیز دیگه باشم
و راحتی خودم مهم تره تا حرف اطرافیان
سپاسگزار خداوندم بخاطر حضور ارزشمندشما تو سایت
این باور و درمن قوی تر کرد ک میشود
ک امکان پذیراست
ک ببین زکیه سید عالی هم تکاملشو طی کرده ک الان با یه کوله داره مسافرت میکنه اونم با عزیزدلش
و هرروز داره بیشتر رشد میکنه ونتایجش بیشتر وبیشتر میشه
پس منم باید هر روز روخودم کار کنم
ادامه بدم
با قدرت باور های قدرتمتد کننده بسازم
و خداوند هم همیشه پاسخش مثبته ب درخواست های ما
الهی صدهزار بارشکرت
مرسی ک ردپای ارزشمندی برای خودت و ما گذاشتی
ب الله یکتا میسپارمت
ان شاالله همیشه بدرخشی
سلام
چقدر عالی بود چقدر آموزنده و برای من در این موقعیت بسیار عالی و خدا دقیقا به من گفت که باید چه کار کنی استاد و خانم شایسته متشکرم
هر چه بزرگتر باشی و شخصیتت کاملتر باشه آرام تر هستی وقتی مرغها از قفس می آمدند بیرون آن بوقلمونه که خیلی به خودش مغروره خیلی آرام و بزرگ منشانه بیرون می آمد
لذت بردن از زندگی چیزی است که استاد دارد و به ما هم یادمیدهد یعنی احساساتم را بروز میدهند یعنی اهمیت به خود را نشان میدهد و زندگی را میفهمم
بزرگترین نعمت آزادی است از اینکه در قفس را بازمی کنید و مرغها می پرند بیرون مشخص است کاملا
دویدن اینها این قدر بامزه است که آدم لذت می بره
پریدن توی آب لذتی زیاد داره و منم خیلی توجیه میکنم و می ترسم البته تصمیم قطعی دارم که برم برای آموزشش ولی شرایط درست بشه حتما این کار را مدتهاست که می خواهم انجام بدهم. آن موقع علتهای دیگر هم برای شنا نکردن داشتم الان دیگر آن هم ندارم فقط منتظر شرایط آرام هستم.
این پرادایس آرامش محسور کننده ای دارد خدایا شکرت
حیوانات با مزه اند گیاهان سر سبز و پر از اکسیژن و آب آرام و آرامش دار سکوت همه جا هست و صدای جیر جیرکها آدم را مدهوش می کنه
ترسها را باید بی توجه باشیم همان که یا جای ترس است یا جای ایمان اگر ترس داری یعنی ایمان نداری
بهانه ای برای انجام کاری نداشته باشیم چرا که کسی انجام داده باشد وراضی باشد ما هم اینطوریم احساس خوب دارد پس ما هم داریم آن هم کسی مثل استاد عزیز نه هر کسی
بهانه باعث می شود د که از احساسات خوب دربیاییم
دغدغه هیچ چیزی را نداشته باشیم خدا این همه طبیعت را برای استفاده ما آفریده است که لذت ببریم پس خیلی راحت خود را از آن محروم نکنیم
آگاهانه برویم در دل ترسها و اطمینان داشته باشیم که خدا همیشه با ماست.
در هر جا و موقعیتی که هستیم به احساسات خود توجه کنیم و آرامش خود که از آن استفاده کنیم و عوامل طبیعی برای این هستند که ما را به احساسات بهتر برسانند و آرامش را به ما بدهند این هدیه خداوند است چرا استفاده نکنیم.
به ذهنمان رو بدیم ما را بیچاره می کنه باید یکسره حواسمان باشه ما را قبضه نکنه و اصلا به آن توجهی نکنیم
همیشه توجه کنیم که وارد عمل شویم وازکار اجرایی برای احساس خوب داشتن نهراسیم
برای توجیه مثالهایی که می توانم بزنم:
– ترس از سگ که لمس کردمش و حس خوبی به من داد که البته این خیلی کم بود باید خیلی بیشتر باشد
– ترس از شنا که در برنامه حتمی من است
– ترس از اجرایی کردن بسیار از هدفهایم که انجام دادم و اعتماد به نفس عالی داره
برو تو دل ترسها و همیشه مطمئن باش که خدا با بنده هایش است
من همیشه می گویم خدا عاشق منه و حسابی در همه جا هوایم را کامل داره پس ترس برای چیزی ندارم هر جا دارم یعنی الکیه
هر چه زودتر ازترسهایت بگذری شجاعتر میشوی و زندگی هم برایت لذت بخش تر میشود
از فرصتهای زندگی استفاده کن بر ترسهایت غلبه کن وقتی وارد ترسهایمان شویم میبینیم که خیلی واهی والکی بوده اند وما را از نعمتها ولذتها بی خود و بی جهت دورکرده اند.
Just do it now
به نام الله یکتا
سلام به استاد عزیز و مریم خانوم عزیز و تمامی دوستان و همفرکانسان عزیز
خیلی خیلی فوقالعاده بود این قسمت مانند تمامی قسمت ها اصلا اینقدر زیبایی و نعمت در این سریال وجود داره که اصلا آدم مبهوت میشه اصلا نمیشه توصیف کرد نمیشه نوشت از بس زیباست از بس حسش خوبه از بس به آدم انرژی میده
خدای من چهقدر زیبایی😲 از مرغ و خروس های باحال گرفته بود تا ایده ها و ابتکار های فوقالعاده در همه زمینه ها
اصلا جمله هایی که به هم دیگه میگید 😁
(عاشقتم من) این جمله خیلی خوبه
زیر ساختمون رو باش😸
تیشرت استاد چقدر قشنگ هست
اصلا قالیچه سلیمان رو باش 😂😲🤓🤓
اصلا این دریاچه زیبا این صحبت های قشنگ
میدونی تک تک این لحظه ها این حرف ها این ها همش درس هست
اصلا میخوام پرواز کنم بیام کنارتون😅اینقدر به وجد اومدم
هر قدم هر ایده هر حرکت شما تبدیل به یک چیز فوقالعاده میشه 😊
وقتی مریم خانم راجب ترس ها و توجیه های خودشون راجب آب صحبت کردند دیدم خدای من، من هم چقدر این رو توی زندگیم دارم چقدر من خودمو توجیه میکنم
اما من تصمیم گرفتم که هرجایی از زندگیم ترسیدم وارد اون بشم این قول رو به خودم میدم
من از اجتماع و مکان های شلوغ یا دور همی های زیاد میترسیدم میترسیدم که سوتی بدم😅یا نمیدونم یه جوری بشه همه مسخره ام کنن و میدونم این ترس هم از کجا میاد این برمیگرده به زمان کودکی که حالا اتفاق هایی افتاده بود و…
ولی من تصمیم گرفتم که عزت نفسم رو بالا ببرم چون من قوی تر از ترس هام هستم چون من باید برم توی دل اون ها و شکستشون بدم بهتون قول میدم درباره نتایجی که خواهم گرفت و درهای جدیدی از تجربه و احساس خوبی که قراره بعد از شکست دادن ترس هام به وجود بیاد رو براتون تعریف کنم
دوستتون دارم ❤️🌹
به نااام خدای زیباییها…
سلاااااام ،وااااای چقدر احساس خوبی داشت،من هم تجربه کردم این احساس شمارو توی آب،چقدر لذت بخش بود واقعا
خداروشکر برای این سریال که چقدر باورهای قدرتمند رو در ما پرورش میده
خداروشکر برای این لیاقت و ارزشمندیمون
من این احساس ترس و بیرون نیامدن از دایره امنم رو درمورد خواب داشتم و هنوز هم دارم(البته چند روزه دارم تمرین میکنم زود بیدار بشم) ساعت میگذاشتم روی زنگ،میخواستم بلند بشم اینقدر این نجواها می ومد،خوب حالا میخوای زود بیدار بشی که چی،حالا ده دقیقه دیگه بخواب،بعد بلند که میشدم دوساعت از اون ده دقیقه گذشته بود و با حس بدی و سرزنش خودم بلند میشدم و با عجله ای پراز ترس به کارهام میرسیدم و تا خود شب در حال سرزنش کردن خودم بودم،نجوا میگفت حالا امروز رو بخواب فردا زود بیدار میشی،اگه زود بیدار بشی تا شب خسته و کسلی حالا بخواب،خلاصه کلی ترفند و نجواها و گول زدن بود که منم به راحتی میپذیرفتم
اما از جایی که یه الهام امد از دایره امنم باید خارج بشم و یکیش همین زود بیدارشدن بود،۴روزه شروع کردم،تازه صبح دیربیدار میشدم هیچی ظهر هم میخوابیدم،و این الهام که گفت وعده ناهار رو کم کن،که خیلی خوب جواب داد و اون احساس سنگینی بعد از ناهار رو ندارم و احساسم خوبه،بعد این الهام که ورزش کنم تا انرژیم بالابره
امروز از ساعت ۷ که بیدار شدم توی سایت هستم و دیدم سریال روی سایت هست،نگاه کردم و کلی انرژی گرفتم و البته این کامنت رو برای پاسخ نجوای ذهنم دارم مینویسم که هی گفت تو چیزی نداری بنویسی،اصلن مگه ترسی هم داری که در موردش بنویسی،تو کامل و خوبی،ولی خواستم به این ذهن فعال بگم اره دارم و میرم تو دل ترس هام،من قوی و قدرتمندم،بعد تازه بیدار شدم یه یک ساعتی گذشت هی نجوا میاومد چقدر خسته ای برو یه چرت بخواب،ولی مقاومت کردم،رفتم تو عقل کل،تجسم کردم،فایلهای صوتی خودم رو گوش دادم و الان کامنت مینویسم،چقدر احساس خوبیه،به قول مریم جون چقدر خوبه این احساس،که دیگه زود بیدار میشم و خواهم دید این نجواها چقدر کمرنگ میشه و من چقدر قویم و به خودم افتخار میکنم
الانم برم یه جایزه به خودم بدم که شروع روز، عالی بودم و به خودم افتخار میکنم چقدر لایق و ارزشمندم و امروز کلی کسب لیاقت کردم خداروشکر.از استاد عزیزم و مریم عزیزم هم بی نهایت سپاسگزارم دوستون دارم،امروزم با این تصاویر ناب و زیبا و الهی و باشکوه ساخته شد سپاسگزارم
خدای مهربانم سپاسگزارم
سلام سمیه جانم، عزیزم
از همون ابتدای کامنتت، حس خوبی بهم منتقل شد😊❤
تا رسیدم ب جمله ی بیرون اومدن از دایره ی امن…اخ اخ خواب صبح،، دوست دیرینه ی منه😅😂
هی همسرم میگه بیا صبح زود بلند بشیم ولی من میگم نه! من میخوام بخوابم، ینی راضیم ک شبا تا دیر وقت بیدار باشم و نخوابم ولی صبح زود بیدار نشم😶🙄 وقتی کامنتت رو دیدم ب خودم گفتم وقتشه ی حرکتی بزنم، و زودتر بیدار بشم البته نمیخوام ب خودم همین اول فشار بیارم، فردا یک ساعت زودتر بیدار میشم، بعد دوباره زودتر،، امیدوارم موفق باشم و ان شالله وقتی موفق شدم میام اینجا دوباره کامنت میذارم و بهت میگم ک تونستم، خدایی سختمه😅 بخاطر همین اینو ی کار بزرگ میدونم برا خودم و ی قدم بزرگ برای تغییر و رشد🙌😊😇
ب هرحال ممنونم ازت عزیزم
امیدوارم توهم موفق باشی و همینجوری پرقدرت ادامه بدی💖🌱
سلام،فاطمه عزیزم امیدوارم زود بیدار شدن رو تمرین کنی😊من از روزی که واقعا تصمیم گرفتم واقعا راضیم و ادامه دادم و مهمترین که شد ناهارم رو کمکردم و ساعت روی زنگ میگذارم برای صبح یه جای دور که بلند بشم از تخت و همونه بلند بشم سریع صورتم رو میشورم و مسواک میزنم خوابم پریده و یکی هم شب زود میخوابم تقریبا خوابم تنظیم شده و خود به خود زود بیدار میشم و حسم خیلی خوبه،ممنون که پاسختو کامنت کردی و از پاسخت حس خوب گرفتم،شاد و سلامت و سربلند باشی،دوست دارم❤🌹
سلام
سلاام
سلااام
سلام به استاد زندگی در بهشت
به معنای واقعی استاد
سلام به بانوی زندگی در بهشت که توام استادی
سلام به دوستان سایت بهشتی
اولش بگم استاد من تو مترو این فایل فوق العاده رو دیدم و بخاطر دیدنش هم مسیر مترو رو اشتباه سوار شدم و کلا برعکس رفتم
حقیقتا خیلی دلم میخواست الان و با شور و شوق الانم کامنت بزارم ولی مسیرم طوری بود که بعد دیدن این قسمت باید به کارهام میرسیدم و مجال نبود.
ههههه
اما با اینکه بسیار نادره که من تو مسیری که میرم اشتباه کنم، خب الان اشتباه کردم و دوباره باید این مسیر رو برگردم و الان فرصت هست تا من بنویسم، خداروشکر.
خیلی ازین اشتباهم خرسندم
خب موضوع اصلی این قسمت ترس و غلبه به ترسه
منم ترسوام
از همین ویروس شایع الان که وجود داره
اون اوایل که اومد من تا یک هفته نخوابیدم و همه حا رو الکل میزدم و طوری رعایت میکردم که الانه اس که بمیرم و….
شاید برخی از دوستان من رو درک کنن
خلاصه هر دو روز تست های مختلف و رعایت و قرنطینه و دوری حتی از همسرم
چه ها که نکشید از دست من
تا اینکه من به خودم اومدم و فهمیدم دارم از ترس مرگ خودم رو میکشم
تا با حسین صحبت کردم:
حسین: ا چه کاریه خب
تو از چی میترسی؟
من: از مردن
حسین: از مرگ؟
من: آره از مرگ
حسین: از چیزی که نمیتونی جلوش رو بگیری؟
من: جان! نمیتونم؟
حسین: نه خره نمیتونی
سکوت کردم،حسین هم سکوت کرد و با حوصله نگاهم کرد فقط
دیدم راست میگه من که قدرت جلوگیری از مرگ رو ندارم پس دارم چکار میکنم؟
رفتم بیرون و از حساسیت های الکیم حسابی کم کردم و یذره بیشتر به خدا اعتماد کردم
و بقول مریم جان دیدم تو این چندروز چقدر به خودم ظلم کردم و از چه نعمتهایی خودمو محروم کردم.
یا همین نوشتن کامنت همینم برای من ترس داشت و توجیه میکردم دروغ چرا الانم دارم اما کمتر و دارم سعی میکنم کنترل کنم
ترس از قضاوت شدن
ترس از دیده شدن
ترس از کم سوادی که گاهی جمله بندیم درست نباشه
ترس از راست گفتم
ترس از بیان واقعی احساسم
ترس از…
چه هجه ی ترسی خودم الان ازین همه ترس ترسیدم
من چه کردم با خودم
من چه کردم با خودم
یا ترس از بی پولی یکی از پاشنه های آشیل منه که دارم روش کار میکنم با وجود درآمد متوسطم اما همیشه هم بی پولم
ترس از بدقولی
همیشه بدقول میشم
دارم روی این ترسها کار میکنم به کمک الله رزاق من حتما درستش میکنم
و پیشرفت میکنم
آره من چقدر ترس داشتم و الان چه شور حسینیی منو گرفت و چه شجاع شدم که از ترسهام گفتم
یه ترس دیگه داشتم که اطلاعات کاری من رو مشتریهام ندونند و ازین چرت و پرتها
سعی میکردم دستگاه رو ببرم کارگاه و درست کنم مبادا مشتری یاد بگیره
که مستلزم هزینه و وقت زیادی بود و…
به ترسم غلبه کردم و توی مغازه ی خودشون تعمیرات رو جلوی چشمشون انجام دادم و الان حتی اسم قطعات رو هم بهشون میگم و روش تعمیر و خیلی جالبه که اون دسته از مشتری که من بهشون آموزشم میدم حتی برای کوچکترین کار که تعویض یه فیوزه به من رجوع میکنن و خودشون دست نمیزنن
واقعا من چه کرده بودم با خودم که اون همه زمان و پولم رو الکی بخاطر ترس بی مورد از دست دادم
الان خداروشکر که یکی از باورهامو دارم درست میکنم و تمرین میکنم
استاد و مریم جان ممنونم بابت همه ی این آموزشها و نکات و زیبایی هایی که به من نشون دادید و درس دادید به من
خداروشکرکهبا شما و بچه های این سایت آشنا شدم
خب من رسیدم باید برم دیگه
شاد
پاینده
و سازنده باشید.
سلام
من وسطای فیلم منتظر بودم فیلم تموم بشه بگم آره برا رانندگی هم من اینطوری بودم دیدم خود استاد داره میگه
آره من چند سال پیش به هر کی میرسیدم میگفتم اصلا ماشین شخصی چیه با اتوبوس میری مسافرت بعد ۳ تا راننده دارن شب و روز رانندگی می کنن تو بگیر بخواب غذا بخور لذت ببر مناظر رو ببین نه تو استرس جاده ای نه سوخت نه جریمه پلیس نه چشمت به جاده باید باشه
راحت بگیر حال کن اونام دارن رانندگی میکنن تازه میگفتم بابا ماشین شخصی همش ضرره از پول افت قیمتش تا بیمه و لاستیک و…
بعد به دوستام میگفتم خب میری همون پولو میزاری بانک با سودش میدی بهترین آژانس بیاد با راننده تو رو اینور اونور ببره 😂
فاجعه بودم اصلا یه وضعی
میترسیدم بد جور ولی مثل مثال استاد منم دیگه از بس گفته بودم این حرفا رو باور کرده بودم که آره بابا ماشین چیه ملک خوبه خونه باید خوب باشه لوازم خونه ردیف باشه و…
ولی اون ترسه ته قضیه بود همیشه
تا اینکه توی یک کار پیمانکاری که داشتم یه راننده داشتم با وانت منم اینور اونور میبرد
یه روز دیگه گفتم میپرم
رفتم وسط بیابون نشستم پشت فرمون
دیدم اهههه این که از موتور ساده تره چند تا دور دور خودم زدم اون نیازه واضح شد برام که منم میخام
و حدود ۳سال بعدش اولین حرکتم ماشین خریدم بعد چون بلد نبودم دوستم گذاشتش تو پارکینگ و من رفتم پی گواهینامه و بعد دیدم بابا چه کیفی داره
وقتی یه قدم از ترسها رو برمیداری انگار کله شق تر میشی همون حرکت اول بلند شدم با خانومم رفتم مسافرت مشهد وای دست و پام میلرزید میگفتم الان تریلی منو که با هاچ بک بودم میخاد له کنه بره 😂
ولی همون دفعه بود دیگه ترسم ریخت سال دیگش سر از تبریز و چابهار درآوردم
ولی همه داستان از همون پریدنه شروع شد
اینم بگم از همه مهمتر
اولین کار که بعد ماشین خریدن کردم موتورم رو فروختم که بدونم دیگه فقط ماشینه
یعنی راه برگشت نداره و ناپلئون وار با کله رفتم تو دل ترسم
توی ازدواج و بچه دار شدن هم همین بود قبلش میگفتم ما خودمون هنوز بچه ایم بچه میخایم چیکار .که خیلی از آدما هم میگن
بعد دیدم همش ترسه وقتی خدا بهمون بچه داد دیدم اووه چقدر خوب بوده ما خبر نداشتیم 😂
و صد ها مثال دیگه مثل همه شماها منم دارم
در مورد ترس صحبت شد !!
خوب تقریبا میشه گفت همه آدم ها ترس هایی دارند!!
من خودم هر موقه می بینم کسی از ارتفاع بالا می پره تو آب از دیدن این صحنه خیلی لذت می برم ولی اغلب خودم از انجام اینکار ترس دارم .
ولی خوب همیشه سعی می کنم هر جایی فرصت ش بود منم از ارتفاع های پایین شروع کنم به پریدن در دل آب!!
یکی دیگه ار ترس های من که برام تبدیل شده به وحشت :) ترس از ارتفاع هستش
یعنی نوعی این ترس در دلم رخنه کرده که ناخودآگاه وقتی می رم ارتفاع چشمام سیاهی میره یعنی دیگه کنترل خودم رو از دست میده ، البته برای این هم چندین بار اقداماتی کردم مثلا از منبع آب هوایی چندین بار سعی کردم بالا برم ولی هر بار این حس ترس وحشناک رو داشتم :)
توجیه خودم اینکه من نمی ترسم ولی چشام سیاهی میره و گاهی خودم رو توجیه می کنم که چون سینوس های من بجای دو تا یکی هست .پس به همین خاطر نمی تونم تعادل در ارتفاع داشته باشم و سر گیجه و چشمام سیاهی میره :)
البته از منظر علمی نمی دونم تاثیری داره یانه ؟!
ولی امروز با دیدن این مستند زیبا از شما دو عزیز
متوجه شدم که همش توجیه هست و من ترس عمیقی در وجودم دارم ، شاید هم این ترس ها بخاطر این ، اینهمه ریشه دوانده که قبلا دو بار سابقه شکستگی بد استخوان پاهایام را داشتم
شاید این آسیب ها سبب شدت گرفتن ترس هایم شده ؟!!
البته من در بچگی هم از ارتفاع ترس داشتم و به همین خاطر از ارتفاعات می پریدم تا این ترس هایم بریزه
ولی خوب یکی از پرش هایم منجر به شکستگی پایم شد :))))))
ولی خوب ما یکبار زندگی می کنیم و باید نهایت لذت رو تجربه کنیم و گرنه ناقص می مانیم :)))
گاهی شکستن پا نیز لازمه :)
هر چند یادم هست اون زمان هام باور های مخربی زیادی داشتم و حس و حال خوبی زیاد نداشتم و همیشه با ترس می پریدم
کلا حال و فکر بد داشتن و با ترس هر کاری رو کردن زیاد خوب نیست
بهتره همیشه قبلش مغز خودمون رو توجیه کنیم
مغز خودمون رو منطقی کنیم ، سپس اقدامات جدیدی رو شروع کنیم
اگه بخوایم بدون منطقی کردن مغزمون ، بخوایم به زور با ترس ها مون بجنگیم کار سختی در پیش خواهیم داشت
ولی وقتی بتونیم روی خودمون کار کنیم و بعد بخوبی مغز مون رو منطقی کنیم کار راحتری خواهیم داشت ./
برای مثال وقتی من ترس داشتم از اینکه شب برم قبرستان :)
چندین بار در دل تاریکی رفته بودم
ولی یبار براحتی رفتم ، بدون ترس و در آرامش
خوب قبلش به خودم گفتم که به فرض یه مرده هم زنده بشه :) که چی ؟ نهایتش بگیره منو خفه کنه ؟ که چی ؟!:)
بعدش برام خنده دار شد :)))))))
یه مرده بیاد از قبر بیرون با بدنی پوسیده :))))))) خیلی خنده داره
ارزش تجربه کردن داره
ولی خوب ما مغز داریم و عقل
بعدش اینها برای مغزم خنده دار و مسخره جلوه داده شدند و بعدش مغزم قبول نکرد مکه یک مرده به این شکل زنده بشه :))))
و بعدش کلی از ترس هام ریخت
یا مثلا بخوایم تو یه قبر بخوابیم ؟!
خوب تو مغز میاد خوب اگر کسی از اونجا رد شه و روت خاک بریزه چی ؟ :))))))))
خوب عاقبت فیلم زیاد دیدن همینه دیگه :))))))))) دیدی تو فلیم ها قبلا کسی رو زنده به گور کردن و باورت شده :)))))))
اما توجیه کردن مغز : خوب اول و آخر که میخوایم بمیریم . اینجوری بمیرم ( خوب این هم تجربه ایی) بذار این رو هم تجربه کنم بعدش بمیرم
همه این منطقی کردن ها و تمرین کردن اون می تونه از ما یه ابر انسان بسازه
سلام استاد عزیزم خانم شایسته مهربان
همه اینکه ما از زندگیمون اونطور که دوست داریم لذت نمی بریم این ترسهاست که میریزمشون زیر مبل تا کی و کجا مجبور بشیم آخرش غلبه کنیم به این ترس ها
بزرگترین ترسی که دارم از تنها مسافرت رفتن هست همیشه به خودم میگم تنهای خوش نمیگذره تنهای کجا برم و….مدتی اینقدر به خودم میگم تنهای برو تا اصلا بهت خوش بگذره برو دوست های جدید پیدا میکنی. برو دنیارو تجربه کن مگه چند روز زندگی میکنی تا بلاخره زورش به ترس من غلبه کنه و این رویای تنها سفر رفتن من به حقیقت تبدیل بشه ولی خوب این ترس هامثل درخت های هرزجنگل شما به هم چسبیدن و من امیدوارم بتونم بکنمشون ویه سفر درست و حسابی برم
خدا رو شکر میکنم برای وجود شما
درپناه الله مهربان شاد باشید
درود فراوان بر استاد عزیزم و همسر مهربانشون
🌏☀️💛🌹
من به دلیل شرایطی که در کودکی داشتم همیشه ترس داشتم از این که ریسک کنم و همیشه سعی میکردم راهی برای فرار از مقابله با ترس ها و تلاش کردن پیدا کنم و این باعث میشد به خودم ظلم کنم
واقعا امروز سپاسگزارم که صبحم رو با این آموزش شما شروع میکنم
دقیقا امروز قراره برم برای آزمون رانندگی و فوق العاده میترسیدم که اگه رد بشم چی حالا باید بیشتر تمرین کنم و… ولی با این حرفتون امروز میرم که سر بلند بیرون بیامممم 💪🏻
یکی از رفتار هایی که خیلی مقابله میکنم با خودم که درستش نکنم دست خطم هستش
همیشه به خودم میگفتم ادمای بدخط باهوشن و این حرفا
یه روز توی پارک آبی یاد گرفتم با ترسم مقابله کنم سرسره بسیار بلند از پایین که نگاه کردم دلم ریخت
تا اومدم شروع کنم به فرار کردن ازش گفتم حالا یبار بریم چیزی نمیشه
دیگه تا اخر همش اون سرسره رو میرفتم و میگفتم :
((خدایا من واقعا با ترسم دارم به خودم ظلم میکنم))
بسیار بسیار سپاسگزارم از خداوند بابت این خلقت
نکاتی که بسیار ازش لذت بردم 🥺🤩
مهم ترینش اینه که چقدر لذت بخشه که توی هوای گرم آب به این ذلالی و شیرینی جاری شده ☀️😍
انقدرررر علم پیشرفت کرده که میشه با یه تیکه ابر ساده ادم روی آب لم بده و لذت ببره 🤩
انقدررررر علم پیشرفت کرده که میشه با گوشی موبایل پرید تو آب و تصاویری به این زیبایی و کیفیت ضبط کرد 😎
صحنه ای که خیلی خیلی ازش لذت بردم اون صحنه بود که هنگام صحبت های شما ابر اومد و به صورت یکنواخت هوا تاریک تر و ملایم تر شد
بابت اینکه انقدرررر راحت میشه با طبیعت یکی شد سپاسگزارم
و بزرگترین خصلت استاد((همواره به زیبایی ها توجه کردن)) که من عاااااااشق این خصلتم 🤩
بسیار از خداوند وهاب و مهربان سپاسگزارم که شما خانواده و گروه تحقیقاتی عباسمنش رو دارم که باعث میشید صبحم رو انقد زیبا اغاز کنم 🙏🏻🙏🏻
روزتون سرشار از نور ، انرژی و آرامش الهی😍🤩
سلام :)))))))
آقا دمتون گرم من نتونستم تا آخر فیلم رو ببینم بعد نظر خودم رو بنویسم :)
از همون لحظه ای که در مرغ ها رو باز کردین خواستم فیلم رو قطع کنم و بنویسم .
وقتی در مرغ ها رو باز کردین با خودم فکر کردم زندگی همینه ؟!
ساده ، روان و جاری
زندگی همینه ، دیدن زیبایی ها خدا دادی بدون قید و شرط
شاید اکثر ما فکر می کنیم زندگی ایده آل این نیست
و شاید اکثر ما فکر می کنیم زندگی ایده آل یعنی دیر بیدار شدن و پوشیدن لباس پادشاهی و لم دادن به یک صندلی راحتی و کشیدن سیگار برگ و تجارت کردن خفن و با دیگران :)))))))))
ای خدا بگم چیکار کنه این رسانه ها رو که همچین باورهایی رو در ما ایجاد کردن :)
زندگی یعنی همین ؟! و بس ساده، روان ،جاری ،با آرامش ،لطیف و نرم ، زندگی یعنی همین:)
وقتی بچه بودم سه ماه تعطیلات رو می رفتم روستا یادش بخیر
وقتی این مستند از بهشت رو می بینم همیشه همون احساس بچگی (که هنوز باورهام خوب بودند) در درونم زنده میشه.
من واقعا می تونم اون حس در طبیعت بودن رو لمس کنم . خدایی دمتون گرم
زندگی یعنی همین و همین ، با سادگی زندگی کردن
اذیت نکردن خود
درگیر نشدن هزاران مورد سیاسی :)
زندگی یعنی جاری شدن مثل رود ، زندگی یعنی حقیقت ، حقیقت یعنی مقاومت نکردن ،مقاومت نکردن یعنی لذت بردن از هر آنچه اکنون داری ، یعنی شکر
من زیاد مستند می بینیم ، ولی امروز با ابزار خیلی ساده و بدون ده ها تهیه کننده و کارگران و عوامل فیلم برداری و ….
صحنه هایی رو دیدم که می تونم بگم به جرات تا حالا در هیج جای دنیا ندیده بودم ./
هزار الله اکبر
با یه گوشی بدون امکانات دیگه صحنه هایی رو خلق کردین که واقعا بی نظیر بود . ماشاالله آفرین
کاملا مشخصه دستای خدا در کار هست !!!!!!!!!
اصلا این فیلم ها روح دارند و کلا فرق داره با بقییه مستند ها
کاملا میشه حسش کرد ، لمسش کرد، گویا خود ما اونجاییم
حتی شاید گاهی بیشتر از خود شما ما لذت ببریم :)))
اینها اغراق نیستند ، یا اینکه به من پول داده باشید تا شما را تبلیغ کنم :)
اینها همه نشانه هستند ، (پس کدامیک از نعمت های ما را کذب می کیند)
اینها اصلا خود اصل خداوند هستند!!!
خدایی که در قالب آدم های همچنینی بروز میکنه
خدایی که در قالب پارادایس و رودخانه اون خودش رو به ما نشون میده
خلاصه من به این رسیدم وقتی چیزی حس خوب خاصی بهت میده همون خداست !!
خدایا شکرت که خودت رو به ما نشون میدی با توان و ادارک فعلی مون شکرت
برم ادامه فیلم رو ببینم تا 12 دقیقه دیدم بقییه مونده فعلا
بای