سریال زندگی در بهشت | قسمت 198 - صفحه 16 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/08/abasmanesh-9.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2021-08-25 07:32:192021-08-26 22:49:07سریال زندگی در بهشت | قسمت 198شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد
سلام مریم جان
میخواستم یه ایده بدم بهتون
میتونید از این سینی چوبی های روی اب بگیرید و حس خوب صبحونه یا حتی ناهار و شام خوردن رو توی اب تجربه کنید حس لذت بخشیه به نظرم
تجربه و تلفیق دو حس بی نظیر
دوستتون دارم
فعلا
به نام خداوند عزیز و بزرگوار
با سلام خدمت استاد عزیزم و سرکار خانم شایسته مهربان و فعال
استاد عزیز واقعا ممنونم از شما بابت سریال زندگی در بهشت استاد لحظه ای که شما با دوربین شیرجه زدن داخل من خودم رو احساس کردم در اون لحظه و تجسم کردم و در اون لحظه جوری مو های بدنم سیخ شد از این لذت که از خداوند خواستم منو در چنین لحظه ای قرار بده تجسم کردم خودم بجای شما انگار پریدم داخل آب واقعا ممنونم از شما بخاطر ساخت این سریال من خودم از بچه کی عاشق اینجور زندگی کردم هستم عاشق این هستم باغ داشته باشم با یه بیل نو بزارم سر شونم و کشاورزی کنم درخت رو هرس کنم یعنی دیوانه این جور زندگی به سبک شما هستم هر زمانم اگر جای میرم کسی باغ داره خودم پیش نهاد میدم اگر کاری دارید من انجام بدم براتون در این هد دوستدارم باغ بانی و کشاورزی رو و هرچی بیشتر سریال زندگی در بهشت رو نگاه می کنم عاشق اینجور زندگی می شم بازم ممنونم از شما دوستان دارم انشاالله همیشه شاد باشید و لبخند بر لب داشته باشد.
به نام خدایی که در همین نزدیکیست.
سلام و درود و عشق به شما عزیزان.
این قسمت هدایت من بود و انگار که مخاطب خاصش من بودم باورم نمیشه ..
من تقریبا 4_5ساله که یادگرفتن رانندگی رو هی به تعویق میندازم به دلیل ترس .
واقعا ترس داشتم اما دلایلی که خودم باهاش توجیه میکردم این بود که همسرم فوق العاده روی ماشینش حساسه (البته حساس هم هست)
و اگر یه خراشی تصادف کوچیکی اتفاق بیافته چیکار کنم
و یا اینکه با ماشین اتومات اولین بار امتحان کردم و دیدم خیلی راحت تره و همش با خودم میگفتم که ماشین دنده ای چیه خیلی سخته رانندگی باهاش
حتی چند وقت پیش هم رفتم یه آموزشگاه نزدیک خونمون و گفتن تا 15 روز پره و همینجور موند .
یا خیلی بهونه های الکی دیگه که خودم درکش میکنم که توجیه هستن .
در مورد شنا هم که دیگه نگم از نوجوانی میخاستم یاد بگیرم اما این ترس پاهای من رو قفل کرده شاید بیشتر از 10_12سال
الان که فکر میکنم در مورد حرف های خانم شایسته میبینم دلیل هایی که ذهن من میآورد اون قدر واقعی بود که حتی خودم هم باورم شده بود و حرف ایشون یک تلنگری بود
برای من که همیشه به خودم میگفتم من از رفتن به استخر و شنا کردن با آدم های دیگه چندشم میشه .
آب کثیفه .حس بدی میگیرم
آره این دلیلهای خیلی خوب و محکم برای ذهنم بود که خودم رو اینجوری توجیه کنم
جالبه برای هر دو مورد هم اقدام کردم رفتم پرسیدم اما شروعش نکردم
این هدایت باعث شد بهونه های به ظاهر منطقی ذهنم رو بشناسم و بتونم کنترلشون کنم
به لطف الله یکتا میخام خودش در این مسیر هدایتم کنه ..چون که خیلی مسائل برام روشن شد
استاد عزیزم. خانم شایسته مهربان خیلی ازتون سپاس گزارم چقدر خوبه این سریال ها که در عمل با ما نشون داده میشه ..
شما رو واقعا تحسین میکنم برای این ایمان و اقدام …
در پناه حق
سلام به استاد عزیز و مریم جان نازنین و همه دوستای عزیزم .
دلم ضعف رفت واسه این همه زیبایی . اصلا نمیشه توصیف کردن این حس خوبی که از دیدن این همه قشنگی در وجودم به وجود اومد خدا میدونه احساس شما از تجربه این بهشت چقدرررررر قشنگه . فوق العادس واقعا ترکیب این جنگل زیبای سبز رنگ و این دریاچه ی آبی
بی نظیره این تصویر زیبایی که از داخل آب برای ما گرفتید تصویر درختا داخل آب دیده میشه خدای من چه صحنه ای من عااااشق طبیعتم اونم همچین طبیعتی .
چقدر زیباست خدایی که همچین زیبایی رو خلق کرده واقعا قابل تحسینه
موضوعی که اواخر فایل درموردش حرف زدید واقعا شگفت زدم کرد من امروز داشتم راجب موضوعی فکر میکردم که سالها تو ذهنمه و انجامش ندادم همش بهونه میارم توجیه میکنم الان دیدم آره من ترس دارم ازش و این فایلو یه مدت بود دانلود کرده بودم و الان دیدمش و یه تلنگر به من زد در این مورد و امیدوارم خدا هدایت و یاری کنه و من بر ترسم غلبه کنم و توجیه و بهونه رو بذارم کنار و با یاری خدا برم تو دلش و به زودی میام همینجا تعریف میکنم که من تونستم و مثل مریم خانم میگم چقدر لذتبخش بود این مسیر و من خودمو ازش محروم کرده بودم اینهمه وقت .
سلام به ساکنین بهشت ، سلام به استاد عزیزم ، و به ملکه بهشت یعنی خانوم شایسته عزیز ،
خداقووووووووت پهلوان ، خداقوووووت شیر مرد ،
خداقوووووت ملکه بهشت ، خستگی استاد و باور کنید من فکر میکردم داره شوخی میکنه ، به استاد ما خستگی نمیاد ،
و اما بریم در لونه مرغ ها رو باز کنیم واقعااا تجربه قشنگ و باحالی چون خودم تجربه کردم ، برا ما در اوتماتیک نداشت تا ما از خواب بیدار بشیم بریم لونه مرغ ها رو باز کنیم زمان میبرد و دقیقا همین حالت میشد ، خیلییی باحال آزاد شدنشون ،اونم تو این بهشت یاد زنگ آخر مدرسه میرفتم ، (خنده)
و امارات این تجربه شما رو میخونم تجربه کنم یعنی بعد یه فعالیت فیزیکی که مربوط به کار خودت ، بورس تو دریاچه خودت ، بچه ها یه لحظه فکرشو بکنید ، خدای من فکرشم احساس خوبی میده ، والای خودم دارم فکر میکنم با عزیز دلم تو آب هستیم داریم در باره قوانین صحبت میکنیم ، درباره موفقیت ، درباره کاری که داریم انجام میدیم ،وااااای خیلییییی خوووووووب ،
واما… چه نکته ای گفتن استاد ، بنازم عالی بود
آقا لطفاً ترس هامون رو توجیه نکنیم ،
آقا یادم میاد زمانی که ماشین نداشتم و باید یه مسافتی رو با ماشین های تو راهی سوار میشدم میرفتم سرکار تقریبا 35 کیلومتر ، اون موقع که به کوچولو هم با قانون آشنا بودم ، بحث باور بخصوص ، باورم این بود که من به راحتی این مسافت رو میرم با یه ماشین خوب ، این باور جواب داد بود و اینکه خیلی موقع ها راننده هم از من کرایه نمیگرفت ، خیلی وقت ها هم حرف های خوب زده میشد و خلاصه همه چی به ظاهر اوکی بود ،همیشه مادرم میگفت الان یه ماشین داشتی خیلی خوب بود ، اینور و اونور خودت میبردی منو ، منم خودمو توجیه میکردم میگفتم خوب من دارم میرم به راحتی میام دیگه بعدها وقتی تصمیم جدی گرفتم که و به راحترین شکل ممکن ماشین خریدم ، خریده بودم یه کوچولو توجیح میکردم به مدت ده روز خوب حالا من باید حرفه ای بشم برم تو جاده ، ولی رفتم تکاملم طی شد ، الان اینقدرررررررر راحت شدم که هنوز که هنوز به هرمی میرسم میگم آقا چقدر ماشین داشتن خوب ، راحت میری میای ، ویس های استاد رو گوش میدی، خدایا شکرت خدا جونم بابت ماشینی که دارم
و اما توجیه که الان استاد گفتن یه دینگی تو ذهن من خورد که الان من این کار کارمندی که دارم ،
دارم توجیه میکنم ، نه اونجا وقتم خوب میتونم رو خودم کار کنم ، کارم راحت ، همکاری خوبی دارم و….من ساعت کاری ام 12 ساعت سرکارم 24
ساعت خونه ولی خودم متوجه شدم این توجیه
من یه کسب وکارم دارم که شیش ماه راه اندازی کردم ،….، خداجووونم ایمان رو قوی کن تا از عهده ترس هام بر بیام ،
استاد جان خود این فایل به قسمت از دوره بود
سپاسگزارم
سلام و درود
بعد دیدن این فایل دلم به شدت خواست که در جایی شبیه جزایر مالدیو باشم با همه شکوه و شیک بودنش.
جایی که آرامش در فضا پراکنده باشه. جایی با سواحل براق و آبی آسمان و پرده های حریر و ویلاهای مجللش.
دیوارهای شیشه ای اتاق رو به دریا با موج ملایم که نور آفتاب رو با درخشش بازتاب می ده.
جایی در دل زلالی طبیعت و در عین حال تلالو متاع حیات دنیا.
فضایی با اعلی ترین امکانات و بهترین خدمات.
و خوشایندترین هوا.
که حظ وافر ببریم و نعمات خداوند رو یاد کنیم که خودش نوعی شکرگزاریه.
سپاس و حال خوش نصیبتون.️
خدایا شکرت بابت این آگاهی های که دارم روز به روز کسب میکنم …
سلام به استاد عزیزم و سلام به خانم شایسته عزیز ……
سلام به همه ی دوستان هم مسیرم
بازم یه ماجرای جدید توی این قسمت ، من هر روز صبح خودمو با این سریال شروع میکنم و چقدر زندگیم داره عوض میشه ، چقدر همه ی چیزم داره عوض میشه ……..
الان تمام گوشی موبایل شده سایت استاد عباس منش خدایا شکرت
خدای من ، انگار خدا داره با زبونش به من میگه من این همه زیبایی را اینجا آوردم توی پرادایس چون قراره میلیارد ها. نفر با دیدن این زیبایی ، زندگیشون عوض بشه ، اصلا من محو این فضای مثبت این پرادایس شدم ،فضای دریاچه درختان و آسمان آبی ……
این قسمت با مرغ و خروس ها شروع شد البته من خیلی ازشون یاد میگیرم ….
این قسمت خیلی آگاهی داشت و یکی از این آگاهی ها جمله ی مثبت استاد بود که ما ترس داریم و خودمون را توجیح میکنیم و چقدر مریم جان قشنگ اینو گفتن …….
من ترس داشتم از بی پولی و باور به خدا نداشتم که کسی منو هدایت میکنه و خودمو توجیح میکردم که آدم باید آرامش داشته باشه ، یا پول داشته باشی ولی مریض باشی یا هزار دلیل دیگه خودمو توجیح میکردم که باید ارزش تولید کنم ولی میگفتم چون که مشکل بدنی دارم کار نمی توانم بکنم ، خدایا چقدر باور شرک آلود داشتم و خودمو از این آرامش و احساس داشتم محروم میکردم چقدر مریم جان قشنگ جریان آرایش کردن را گفت بنظرم این یه جمله ارزش میلیون دلاری داره خدایا شکرت
خیلی ها را دیدم این جور هستن و این توجیح ها میشه باور که مریم جون گفت من وقتی توجیح میکنم که اندازه داشته باشم که دستمو دراز نکنم به کسی این باور میشه برا من که من نمی توانم پول زیاد بدست بیارم و چقدر خودمو توجیح میکنم …
مریم جان تحسینت میکنم که پا گذاشتی روی این توجیحت …..
و یاد رفت بگم اونجا که استاد با گوشی درید توی آب ، انکار من بودم خدایا شکرت …..
اصلا این فایل هم زیبایی داشت و هم آموزش زیاد ی داشت …
و پایانی استاد که گفت ما هیچ ایده ای برای این سریال زندگی در بهشت نداشتیم و خداوند ما را هدایت کرد و الهامات را به ما گفت این جمله خیلی من و تکون داد و گفتم منم باید شروع کنم قدم اول رو برمیدارم و قدم های بعدی از طرف خداوند به گفته میشه چون استاد را دیدم این باور در من شکل گرفت و خدا میداند که تو آینده قرار چه اتفاق هایی برای من بیفتد
به نام خداوند وهاب
سلام به رهروان راه حقیقت
ماشالله چقد مرغ و خروس عجب بپربپری ،حس خوب شنا کردن توی اب اونم به مدت یکساعت با عشقت راجب به قانون حرف بزنی واقعا عالیه ، واااو استاد عجب صحنه ای شد پریدن توی اب و حباب های اب و صدای اب واقعا شگفت انگیز بود بی نهایت سپاسگذارم برای ضبط این لحظه خدایاشکرت
واقعا شگفت انگیز بود توی تاریکی با هندزفری دوباره نگاه کردم عالی بود عالییییی حتی آب رو تو بینی و حلقم حس کردم خدایا، به به چه منظره ایی میبینید شما،زیر خونه هم واقعا زیباست ، واقعا مریم جان انقد که ما همه جای پردایس رو دیدیم خونه ی خودمونو ندیدیم ازبس شما تمرکزتون روی ریزترین قسمتهای خوب زندگیتونه خدایاشکرت
استاد این توجیه کردن این خود رو فریب دادن بزرگترین خیانتیه که یک انسان در حق خودش میکنه منم در برهه ای از زندگیم جرات انجام یک کار رو نداشتم و مدام توجیه میکردم که اینطوری بهتره تاجاییکه دیدم دارم فرسوده میشم و وارد یک ترس بسیار بزرگ شدم که نوشتن جزئیاتش تمرکز بر نکات منفیه و نمینویسمش اما هنوزم بعد از ده سال از ورود به اون ترس حتی یک دقیقه هم پشیمان نیستم بگم چرا این کارو کردم و هزار بار خداروشکر میکنم که توی توجیهاتم زندگیو ادامه ندادم . بازم مواردی بودن که چون میترسیدم حتی بهش فکرکنم اگه بقیه بهم میگفتن هزارتادلیل میاوردم نه اینطوری بهتره ولی اون اعماق قلبم جایی که خودم در مقابل خودم سد نبودم دلم اون کارو میخواست و وقتی به زبونش اوردم اونقد باورم قوی بود که نمیشه دقیقا سه سال طول کشید تا از طرف بقیه پذیرش شد ولی خوب صددرصد توجیه باور غلط میسازه و به نسبت توجیه کردنمون راه برگشتم سختتره حالا در مواردی مثل شنا کردن میشه گفت راحته وقتی دل به اب زدی میبینی عالیه و ادامه میدی و گذشته گیری به اینده ت نداره اما بعضی ترسها پدر زندگی ادمو در میارن امیدوارم همه ی توجیهای زندگیمو پیدا کنم و دونه دونه وارد ترسهام بشم خدایاشکرت
سپاسگزارم برای این فایل زیبا
از اتاقم تا فلوریدا راهی نیست
سلام عزیرای دلم سلام به همسفرای نازنینم
که واقعا ی سفر بی نظیر خودشناسی هست.
اول این مورد رو بگم که من دوسه قسمت هست یعنی کلا ی مدت هست وقتی سریال رو میبینم دیگه ذهنم اصلا مقاومتی نداره برای تجربه و دیدن و داشتن همچین مکان زیبایی
قبلا مقاومت هایی بود
شاید بخاطر باور کمبود که روش دارم کار میکنم
بهرصورت اون حس باز شدن قلبم موقع دیدن سریال مدلش عوض شده یجورایی راحتتره
خوب بریم این قسمت سریال
واقعا لذت بخش این همه زیبایی این همه قشنگی
من و پسرم با هم با عشق به استاد و خانم شایسته عزیزمیبینیم
و هر بار اقا ارسلان مامان بریم کی میریم پیش استاد و….
استاد وقتی پریدین داخل اب چه حس بی نظیری
چه زیبایی های نابی
واقعا بگفته شما نمیشه گفت این حس دیدن زیبایی ها
در مورد توجیه کردن خودمون که خانم شایسته عزیزو شما واقعا عالی توضیح دادین
من خودم قبلا از رانندگی میترسیدم مخصوصا مخصوصا
موقعی که از کنار ماشین های بزرگ میخاستم رد بشم
و فکر راننده شخصی و…
و بالاخره پا رو این ترس گذاشتم و گواهینامم گرفتم و ماشینمم خریدم
ی ترس دیگه که واقعا خیلی خیلی من ازش ضربه خوردم
ترس از دست دادن ادم ها یا ترس ناراحت شدنشون و یا راضی نگه داشتن بقیه در همه حال
و توجیه از این طریق که من ادم مهربونیم و بقیه هرکاری کنن میبخشم
من ادم قوی و با پشتکار و کسی هستم که ی کاری رو شروع کنم هر طور باشه تا اخرش میمونم
و بقیه مخصوصا شوهرم هر کاری میکرد من میبخشیدم و…
تا جایی که بعد کارکردن روخودم و دوره ۱۲قدم و طی کردن تکاملم
پا روی این ترس بزرگم گذاشتم
و راحت شدم و اقدام کردم برا طلاق
واقعا با دنیای جدیدی روبرو شدم از رهایی
و….
واقعا توجیه کردن از خود ترس بدتره
باید بشینم ریز بینانه زندگیم رو زیر و رو کنم و پیدا کنم این ترس ها رو
عاشقتونم استاد جان و مریم خانم عزیزم
ساعت الان ۲/۴۴دیقه بامداد
به نام خالق زیباییها
سلام استاد عزیزم
سلام خانم شایسته گلم
سلام دوستان ارزشمندم
این قسمت مثله همه قسمتها عالی بود و پر از درسهای عملی
چقدر زیباییهای پرادایس فوقالعادست
استاد من دارم از شما یاد میگیرم که زیباییها و نعمتهای زندگیم برام طبیعی نشه و هر لحظه بهشون توجه کنم و سپاسگزارشون باشم
ولی خیلی کار دارم تا مثل شما و خانم شایسته اینطور واقعی و قلبی لذت ببرم ازشون و شکرشون را به جا بیارم
آگاهانه بهشون توجه میکنم ولی قلبی سپاسگزاری کنم نمیشه یه وقتهایی میفهمم که مصنوعی هست این لذتم یا سپاسگزاریم
ولی با این حال ادامه میدم و میگم اشکال نداره درست میشه
با خودم میگم ببین چطور استاد و خانم شایسته اینجور عاشقانه و خالصانه از داشته هاشون لذت میبرن و شکرگزارشون هستن انگار که این نعمت رو همین لحظه بدست آوردن
در حالیکه شما همیشه و هر لحظه با مرغها و تمام نعمتهای پارادایس هستین
و هر بار چنان توجه میکنین و لذت میبرین که انگار تازه بدستشون آوردین
استاد چکار کنم که داشته هام برام طبیعی و عادی نشه و هر بار که بهشون توجه میکنم تمام وجودم را شور و شعف فرا بگیره
مثل شما هر بار که طبیعت پارادایس را فیلم میگیرین کلی ذوق میکنین و اصلا براتون تکراری نمیشه
اینجا گیر دارم
یه وقتهایی که خودم آگاهانه میخوام تمرکز کنم به داشته هام شروع میکنم به صحبت کردن با خودم
مثلا میگم
خدایا به خاطر وجب به وجب خونم ازت سپاسگزارم
خدایا به خاطر کمد دیواریهای جادارش سپاسگزارم
خدایا به خاطر سرامیکهای خوشگل سرویس و حمومم سپاسگزارم
خدایا به خاطر بچه های خوبم سپاسگزارم
خدایا به خاطر اینکه دارم قد کشیدن بچه هام را میبینم سپاسگزارم
خدایا به خاطر همسرم سپاسگزارم
خدایا به خاطر سلامتی خودم و خانوادم سپاسگزارم
خدایا به خاطر ماشین زیر پام سپاسگزارم
خدایا به خاطر سلیقه و تمیزیم سپاسگزارم
خدایا به خاطر حقوق خودم و همسرم سپاسگزارم
و………..
همین طور میگم ولی احساس شما را تا حالا تجربه نکردم😐
ممنون میشم استاد که در این مورد کمکم کنی 🙏🙏🙏
خودم فک میکنم که به خاطر شرایط و اهدافی که برای خودم برنامه ریزی کردم و بهشون فکر میکنم و تجسمشون میکنم ولی الان ندارمشون شاید اینطوری شدم
یا شاید به اون خواسته هام چسبیدم و داشته هام برام عادی شده و به چشمم نمیاد
نمیدونم کجا را دارم اشتباه میرم 🤔🤔🤔
باید به داشته هام توجه کنم و سپاسگزارشون باشم
و در عین حال آرزوها و درخواستهای جدید را هم از خداوند بخوام
میخوام سپاسگزاریم قلبی باشه و با احساس خوب
حالا برم سراغ زیباییهای پارادایس
استاد از زمین و اسمون و دریا و همه جا فیلم گرفته بودی فقط از زیر آب نگرفتی که اینم گرفتی😄😄
چقدر دوست داشتم وقتی دوربین تو آب بود و صدای زیبای اب میومد
به قول خانم شایسته دیگه جایی از پارادایس نمونده که نشون نداده باشیم
منم مییگم دیگه مدلی نمونده که شما فیلم نگرفته باشین
خیلی طبیعت پارادایس زیباست خدایا شکرت
تحسین میکنم خانم شایسته را که بر ترسش غلبه کرد و شنا کردن در آب شیرین پارادایس را تجربه کرد احسنت بر شما خانم شایسته👏👏👏
منم به چتد تا از ترسهام غلبه کردم مثله رانندگی ، دانشگاه رفتن، حرف زدن تو جمع آقایون، سوال پرسیدن در مورد چیزی که نمیدونم، پول خرج کردن،
وقتی وارد این ترسهام شدم دیدم که چقدر توهم بودن و من مدتها الکی خودمو اذیت میکردم و این ترسها را به دوش میکشیدم
هنوز هم ترسهای زیادی تو وجودم هست که انشاالله به کمک الله یکتا یکی یکی بهشون غلبه میکنم
ای جانم بچه های ناناز پارادایس چقدر بی صبرانه منتظر آزاد شدن هستن
آزادی چقدر لذت بخشه که حتی این حیوونا هم اینقدر عاشقش هستن
از خداوند بابت این همه نعمت های زیبا سپاسگزارم
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا بابت این سایت الهی سپاسگزارم که اینقدر عالی تمرکزمون را میبره به سمت زیبایی و هر لحظه اگاه ترمون میکنه و کلی درسهای ناب و عالی زندگی میگیریم
استاد بی نهایت از شما و خانم شایسته سپاسگزارم تا ابد
بچه های دوست داشتنی سایت از شما ها هم بابت کامنت های عالیتون بی نهایت تا ابد سپاسگزارم
انشاالله هممون در پناه الله یکتا
شاد باشیم
سالم باشیم
سپاسگزار باشیم
ثروتمند باشیم
موفق باشیم
توحیدی باشیم
و سعادتمند باشیم در دنیا و آخرت
الهی آمین
الهی آمین
الهی آمین
سلام استاد عزیزم
من دیروز این کامنت را گذاشتم و پرسیدم از شما که چطور مثل شما سپاسگزاری قلبی داشته باشم
امروز به قسمت ۱۸۰ سریال زندگی در بهشت هدایت شدم و اونجا شما کامل توضیح داده بودین
منم با عشق گوش کردم
🙏🙏🙏🙏
من نباید عجله کنم حتی برای سپاسگزاری کردن
یه وقتهایی آدم گول میخوره این دیگه یه سپاسگزاریه دیگه نتیجه مالی یا روابط نیست که تکامل بخواد
نه زینت خانم سپاسگزاری قلبی هم تکامل میخواد
همه چی تکامل میخواد
چقدر هدایت خداوند را درک کردم برای دیدم این دوقسمت سریال
من به ترتیب نگاه میکردم
چند روز وقفه افتاد
بعدش یه دفعه دلم خواست این قسمت را ببینم
و بعد اون سوال برام تو ذهنم بلد بشه
و بعد بیام دوباره به ترتیب ببینم و جواب سوال دیروزم را امروز از فایل ۱۸۰ بگیرم
چقدر خداوند خوب و عالی حواسش بهمون هست
خدایا ازت سپاسگزارم بی نهایت تا ابد
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت