سریال زندگی در بهشت | قسمت 199 - صفحه 3

سریال بهشت قسمت 199

با سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان

خدایا شکرت که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان سیال بهشت همراه بشم و از آگاهی های نابش برخوردار

مریم جان شدین مامور امر به معروف و نهی از منکر خخخخخ بذار خوش باشن چکارشون دارین بذار از بودن با هم لذت ببرن

وقتی دوربین مریم جان میره رو این تراکتوره زوم میشه یعنی باز هم حرکت و باز هم اقدام و عمل کردن به ایده های جدید و حل کردن مسائل جدید . تا حالا این همه حل مساله از ی تراکتور ندیده بودم توی عمرم .تصویر نازیبایی که توی ذهن من از ی تراکتور نقش بسته بود با دیدن سریال بهشت به ی تصویر زیبا از ی ابزار فوق العاده زیبا و کارا تبدیل شد که دیدنش کلی قوانین رو برای من مرور میکنه

خدای من چه نقش و نگاری داره این تاج خروس از نزدیک .فشردگی بافتش رنگش اندازه های متفاوت قسمت های متفاوت

شکل کج نوکش که مناسب ورداشتن دونه اس

چشم های قشنگش که قرینه شدن دو طرف این تاج

و تناسب اینا با هم آدم روی یاد این آیه میندازه:

إِنَّا کُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ ( قمر 49)

ما هر چه آفریدیم به اندازه آفریدیم.

اینهمه دقت و اندازه گیری واقعا شگفت انگیزه .عجیب نیست که انسان هم که جزیی از خداونده اینجوری این نظم رو پیاده میکنه توی خلقت هاش مثل همین تراکتور و اجزای مختلفش که به اندازه ساخته شدن و با دقت .اندازه ای که اگر ی کم از اون مقدار لازمش خارج بشه منجر میشه به خرابی و ویرانی به جای اصلاح و آبادانی . همین فشار دادن گردن این خروسه هم اگر ی ذره از خد خارج بشه میشه خفگی . الله اکبر از اینهمه نظم

این کایبین و اون صندلی راحت و این فرمون تمام معادلات ذهنی من از ی تراکتور رو بهم میزنه .همون تصویری که ازش تو قسمت بالا صحبت کردم .

استاد با اون ناز کردنتون و اون واکنش این مرغه و خروسه یاد دوره عزت نفس افتادم که وقتی از ی نفر که عزت نفسش پایینه تعریف میکنن پس میزنه اون تعریف رو و نمیپذیره اما کسی که عزت نفسش بالاست خیلی راحت میپذیره و تایید میکنه

وای استاد اینقدر تمرکز کردیم روی پاردایس که بقول شما اگر هر از گاهی نگاهمون به تلویزیون می افته ی چیزهایی رو میبینیم که باید ببینیم مثل اونجه که امروز من دیدم .موقع ناهار توی خونه خواهرم دقیقا داشت ی جایی شبیه پردایس رو نشون میداد سرسبز و بزرگ که ی لونه ی بزرگ توش داشتن پر از غاز .و با گلایدر از بالا که پرواز میکردن اون صحنه هایی که از پایین نشون داده میشد شبیه به زمانی بود که درون شما پرواز میکرد و فیلم میگرفت . انبوهی از درختان و ی غروب خیلی زیبا شبیه غروب های پاردایس . خیلی لذت بردم از دیدنشون و صحنه های پاردایس برام مرور شد. و ی فردی که توی همین جنگل داشت میرفت توی دل ترس هاش چقدر شبیه به ریم جان بود و رفتن تو دل ترس هاش .و پدری که مثل شما شجاع بود و مشوق بچش برای رفتن به دل ترس هاش .همینه که شما میگین به هر چیزی توجه کنین از جنس همون رو تجربه میکنین

چقدر این دستگاه میلواکی کاارایی خوبی داره هم میخ ها رو سالم در میاره هم به سازه آسیب نمیرسونه

چه تجربه هایی رو با ساخت این چیکن شاها کسب کردیم .چقدر مفهوم تکامل و تصاعد رو بهتر درک کردیم .چقدر ابزارهای جید رو دیدیم و شناختیم

و باز هم یادآوری فراوانی نعمت ها با دیدن این بارون همیشگی

خدایا ما هم از این آنتراک های اجباری به شکل بارون میخوایم

خدای من استاد شما به فکر آپدیت کردن همه چیز هستن حتی چیکن شا ها

چقدر لذت بردم از این ابراز عشق شما مریم جان که حتی استاد صدای شما رو هم نشنید اما شما عشق خودتون رو ابراز کردین سوای از اینکه ایشون بشنون یا نه

آره دیگه خانم طلا دیگه ظرفش بزرگ شده و نعمت های بیشتری میخواد .حقم داره اینهمه نعمت هست چرا ازش استفاده نکنه

خدای من چقدر این لونه زنبورهای وحشی قشنگ بود تا حالا از نزدیک ندیده بودم حتی نظم توی این لونه ها هم حکمتیه واسه صاحب اندیشه .چقدر لونشون متفاوته از لونه زنبورهای های عسله ی چیزی متناسب با ساختار کشیده بدنشون

چه خوب شد استاد داخل این باربکیو رو نشون دادی و من دیدم چون دوست داشتم داخلش رو ببینم .اینم خواسته ای که برآورده شد

چقدر فراوانی باربکیو ای ول. این یعنی آدم های خیلی زیادی هستن که قدرت خرید این ها رو دارن .استاد جان کیه که عاشق کباب نباشه .بوش از فرسنگ ها وسوسه انگیزه. نمیدونم ی روزی میرسه که من هم مثل شما از باربکیو بگذرم باید سیر شد تا ازش گذشت . اگر هنوز تمنای وصالش در وجود من هست یعنی هنوز سیر نشدم.

چه جنسی دارن اون باربکیوهای گازی از دور کیفیت داد میزنه که آمریکایی اصله .

چه گلدون های زیبایی آویزون بود توی محوطه .چقدر محوطه این فروشگاه لوز مرتب و تمیز و شیک و زیباست خدای من .

این حرکت شما استاد برای سوار شدن روی اون lماشینه دقیقا داره علاقه شما به امتحان کردن ناشناخته ها رو نشون میده سوای از اینکه دیگران ممکنه چه فکری بکنن چیزی که من از شما یاد گرفتم و کم کم دارم امتحانش میکنم

خدای من چی بگم از این مردم آمریکا.یکی یکی روی اون ماشین ها نوشتن در چه وضعیتی هستن شارژ دارن یا نه که کسی که میخواد استفاده کنه با خیال راحت کارش رو انجام بده و وقتش تلف نشه .چقدر احترام به ارزش وجودی انسان

ای خدا ای خدا بلوک بسته بندی هم دیدم .چی خلق نکردن این آمریکایی ها .کسی که بلوک جابجا کرده فقط ارزش این بسته بندی و این جابجا کردن با لیفتراک رو میدونه چقدر راحت چقدر ساده

خدای برای ما هم بنویس زندگی در همچین کشوری با همچین فروشگاهها و همچین مردمانی

منم فردا میخوام برم خرید در حد مدار خودم حس خیلی قشنگیه وقتی که با باور فراوانی انجامش بدی که وقتی خرج میکنم بازم میاد چون ثروت ی جریانه همون چیزی که شما استاد توی دوره دوازده قدم گفتین. چقدر من قبل از آشنایی با شما بخاطر باور کمبودی که داشتم میترسیدم از خرید ولی الان بهتر شدم و با حس بهتری انجامش میدم و الان مدتیه به محض اینکه خرید میکنم جاش پر میشه .

چه ویلایی شد اینجا .مامان مرغی که هیچی ما هم عاشق اینجا شدیم

نه استاد اصلا باورم نمیشه الکی نبود رو دونه چمن ها نوشته بود fast grow چقدر حرف و عمل این آمریکایی ها یکیه

خدایا شکرت که با حس عالی این کامنت رو نوشتم

سپاسگزارم استااد و مریم جان