سریال زندگی در بهشت | قسمت 20 - صفحه 8 (به ترتیب امتیاز)

خدایا به امید تو مهربان سخاوتمندم

سلامی به قشنگی همین صحنه اول فایل ،بیست بیست بیست خدایا شکرت که جز زیبایی خلق نکردی پس من چطور تمام این سالها زیباییهای وجودمو ندیدم و اجازه دادم تا زشتی ها ریشه کنه در وجود نازنینم و زیباییهای خداگونه ام گم بشه در میان نازیبایی های شیطانی نفسم.خدایا طلب بخشش از درگاهت دارم که به خودم ظلمی بزرگ کردم و راه ورود زشتی ها و بدیهارو باز گذاشتم . و چه لبخند شیرینی روی لبانم مینشینه بعد از هربار استغفاری که به درگاهت میکنم به خاطر ایمانی که به بخشنده بودنت آوردم .تو چه زیبا بودی و من چه زشت میدیدمت،تو چه مهربان بودی و من نامهربان شناختمت،تو چه عادل بودی و من ظالم شناختمت،تو چه نزدیک بودی به من و من چه دست نیافتنی میدیدمت،تو چه بزرگ بودی و من از کوچکی خودم نمیدیدمت،تو چه سخاوتمند بودی و من خودم رو محروم کرده بودم از سخاوتت،تو چه یار با محبتی بودی و من وحشت داشتم از تو،تو خدا نبودی برای من کابوسی بودی پر از خشم و کینه و نفرت که هیچ گاه دوستت نداشتم و هیچ گاه چیزی از تو نخواستم،چقدر کر و کور بودم و هر بار خواستم بشناسمت با دیدن آیه هایی که فقط قهر و عذاب بود و آتش سوزان ،ازتو دورتر و دورتر و دورتر میشدم.اما حالا تو هستی امید و آرامشم ،تو هستی انگیزه حرکت کردنم،تو هستی چراغ راهم و من لذتی که از حس حضورت میبرم هیچ گاه تجربه نکردم و خودت شاهدی که لذت من یاد حضور تو و رنج دردناک و جهنم من دوری از توست.خودم رو به تو هدایتگری میسپارم که استادم و عزیز دلشو به اینجا رسوندی ازت میخوام ایمانی از جنس ایمانی که تو دل استاد هست از اعتماد به تو ،در دلم زنده کنی تا همواره در صراط مستقیم حرکت کنم تا به اصلم برگردم که بزرگترین پاداش من بودن در کنار تو هست.

از وقتی که قرار شده پارادایس پاکسازی بشه با هدایت خداوند هرروز کارها راحتتر انجام میشه و ماهم دیگه مجبور نیستیم که همه این راههارو بریم،درست مثل مسیری که استاد برای رسیدن به خواسته هاشون طی کردن و با آزمون و خطا و هدایت خدا موفق شدن اما الان همه اون راههارو در اختیار هر کسی که میخواد ازین راه بره،میذارن .دیگه آتیش درست کردنی ماهم به کمک چوب خشکایی مثل همینا که مثل بنزین عمل میکنن براحتی آتیش بپا می کنیم ،چه لذتی هم داره😊

سوزوندن اون درختها هم با آتیش زدن از پایین خیلی باحال بود،خدایا شکرت که امروز همه طبیعت دست به دست هم دادن تا خیلی عالی بسوزونیم هر آنچه که اضافیه و صفا بدیم هم به بهشت و هم به وجودمون خدایا شکرت

خدایا شکرت که این همه زیبایی رو مهمون دوربین مریم جان کردی و ما غرق لذت شدیم از دیدن آبی آسمون و تلالو خورشید عالمتاب بخصوص از میان دود و درختان تا آب آینه ای دریاچه و سرسبزی درختان و چمن و کلبه ای که روی آب چشمک میزنه ،چهره راضی استاد و صدای دلنشین و پر از آرامش مریم جان ،آتشی شعله ور که با آهنگ باد میرقصید و دنیایی از عشق و انرژی مثبت از وجود شما دو مهربان عاشق گرفتیم ،درسی از توکل به هدایت خدایی که راهها و کارها رو برامون ساده میکنه و عزمی که اگر جزم شده برای انجام کاری، با لذت بردن از مسیر انجامش و صحبت درباره آخر کار تبدیل بشه به تفریحی که روح نوازه و انگیزه بخش برای انجام دادن کارهای بزرگ.

خدایا سپاسگزارم برای تمام لذتها و درسهای کلاس امروز 💖💖💖