سریال زندگی در بهشت | قسمت 204

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار خدیجه عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

بنام خداوند هدایتگر مهربان که عاشقانه مرا در مسیر رسیدن به خواسته هایم هدایت و حمایت می کند

سلام به استاد نازنینم و سلام به مریم بانوی عزیزم و سلام به اهالی سایت عباسمنش

استاد چقدر این قسمت زیبا بود و چه درسهای بزرگی از این فایل میشه گرفت.واقعا چجوری میشه هدایت رو تو این چند قسمت زندگی در بهشت معنی کرد، که شما یه تصمیم بگیرین برای عمل کردن به یکی از خواسته های خواهرتون در مورد خرید مایحتاج و بررسی دخل و خرج یه ماه یه خانواده آمریکایی متوسط و بعد برسیم به این عظمت و بزرگی خداوند که واقعا ما در برابرش هیچیم. چقدر تو این فایل خدا داشت قدرت و عظمت خودش رو به رخ می کشید و چقدر انسان احساس ناتوانی می کنه، واقعا زبانم قاصره از بیان این حسی که از این فایل گرفتم از یه طرف عظمت و بزرگی خداوند بود و ناتوانی انسان در برابر خداوند و از یه طرف قدرتی که همون خدا به انسان داده برای ساختن. برای ساختن زندگی که به صفر رسیده و به قول اون آقا میشه گفت با خاک یکسان شده.

استاد اول فیلم که صحنه های آوار رو نشون میداد و تو همون آوار خونه هایی دیده میشد که تقریبا سالم بودن و خونه دوطبقه همین آقا که گفت تنها خونه ای بود در محله مان که یا هنوز آنجا بود یا خسارت قابل توجهی ندیده بود و وقتی مثبت اندیشی اون آقا رو دیدم که چجوری به همه امید میداد و می گفت باید چیزی پیدا کنید که به شما قدرت بدهد و می گفت وقتی صبح از خواب بیدار میشیم باید مثبت اندیش باشیم، داشتن نگرش مثبت همه چیز است این نکته تو ذهنم مرور شد که وقتی تو سعی کنی حالتو تو هر شرایطی خوب کنی فارغ از اینکه چه اتفاقی افتاده تو از بدنه جامعه و اتفاقاتی که برای اونا میفته جدا میشی و چقدر سالم بودن خونه این آقا تو دل این طوفان برای من درس داشت. دقیقا یاد جمله های شما در مورد طوفان نوح افتادم که اونایی که در مدار درست بودند نجات یافتند.

نکته زیبایی که دیدم این بود اونا با دیدن هم نیومدن بگن چقدر بدبختیم و زار بزنن، و همش می گفتن خدارو شکر یه قسمتی از خونه مون مونده، یا حتی آقای رندی گفت من هنوز لباسهامو دارم و چقدر یاد میده بهم که توجه کنم به نکات مثبت و داشته هام، نه اینکه بشینم برای چیزهایی که از دست دادم زار بزنم.

نکته بعدی این بود که اونا نیومدن جلوی دوربین و بگن دولت برای ما باید اینکارو بکنه، اونکارو بکنه، بجاش می گفتن کاری که باید بکنیم اینه که استقامت داشته باشیم و آسان بگیریم تا از این شرایط بگذریم.

قسمت خیلی قشنگش اونجایی بود که رندی گفت خدا مارو بیدار کرد و گفت وقت رفتنه و ما رفتیم، واقعا ایمان این مرد ستودنیه، که اینقدر در برابر خداوند تسلیم بود و از هدایتش پیروی کرده که باعث شده زنده بمونن. اگه فکر میکرد که اگه تو خونه بمونه بهتر میتونه جون خودش و خانواده شو حفظ کنه و ابلهانه س که وقتی طوفان در راهه تو از خونه بزنی بیرون، قطعا طبق گفته خودش جاش تو اون آوارها بود. واقعا تحسین برانگیز بود این آقای رندی، که اینقدر شخصیتش قوی و بزرگ بود که دوستش میگفت با وجود رندی ما نیازی به لیفتراک نداریم

چیزی که من از خرابی و آوار اینجور وقایع تو فیلمها و گزارشها دیدم همش ضجه و ناله و التماسه که یه کسی پیدا بشه برای ما یه کاری بکنه. البته که داشتن ابمان تو این شرایط واقعا کار سختیه و من نمیتونم بگم که بهتر از این عمل خواهم کرد یا نه، اما تو تمام گزارشهایی که از حوادث طبیعی کشورم دیدم همین بود که مردم منتظرن تا دیگران برای اونا یه کاری بکنن و یه جور حس دلسوزی رو به مردم القا کنن. اما تو این آدمها من همچین چیزی که ندیدم هیچ، یه جور اعتماد به خودشون که میتونن اوضاع رو درست کنن دیدم. و واقعا توحیدی که این آدمها دارن تو رفتارشون دیده میشه و من بی اندازه ایمان و یکتاپرستی مردم آمریکا رو تحسین می کنم. بیخود نیست که شعارشون we god in trust بوده و هست چون این آدمها خدا رو از عمق وجودشون باور دارن. و من باید ازشون یاد بگیرم ذره ذره توحیدی بودن رو…….

جمله هایی که تو این فایل خیلی برام مهم بودن و از هر کدوم میشد قانونمندی رو تو رفتار و گفتار این آدمها پیدا کرد رو برای خودم یاد آوری می کنم..

✅وقتی صبح بیدار میشیم باید مثبت اندیش باشیم، داشتن نگرش همه چیز است( یاد آوری قانون حال خوب=اتفاقات خوب)

✅بی خیالی و آسان گرفتن چیزیه که میتواند شمارو از این شرایط سخت عبور دهد( توکل و سپردن کارها به خدا، منو یاد فایل شعر پروین انداخت. که گفت آسان گیر کارها)

✅شما باید چیزی پیدا کنید که قدرت بگیرید( تمرکز بر نکات مثبت و دادن حس خوب به دنیا)

✅من معتقدم که ما میتوانیم( ایمان به خدا و اعتماد به نفس)

✅خدا شما را حفظ کند ( دادن حس خوب به جهان)

✅از این شرایط هم گذر می کنیم (ایمان و امید به آینده)

✅وقتی مادر طبیعت را عصبانی کنی بهتر درسهایت را میگیری، مادر طبیعت به شما نشان میدهد که چقدر ضعیف هستید ( دیدن خداوند در همه جا و همه چی)

✅ حرکت کردن و استقامت کردن تنها کاریست که میتوانم انجام دهم ( ایمان به خداوند و توکل و آرامش)

✅ما حلش می کنیم، ما راهی پیدا می کنیم ( اعتماد به نفس و توکل)

یعنی تو تک تک جملاتشون میشد توکل به خداوند و قدرت درونی شون رو حس کرد.

یاد جمله شما افتادم که گفتین باور کنین هرکی هرجا هست جای درستشه و این یعنی عدل خداوند و اینهمه نعمت و ثروت کشور آمریکا داره نشون میده که جهان چقدددر دقیق عمل می کنه و چقدر همه چیه این دنیا سرجاشه. خدا رو شکر می کنم که جاهل از دنیا نرفتم و این واقعیتها رو تو زندگی دنیام دارم درک می کنم. و انشاالله بتونم در رفتارم هم این ایمان رو نشون بدم و این لازمش کار کردن مداوم روی خودمه.

و چقدر خونه های ساخته شده جدید زیبا و جذاب و خوشگل و خوشرنگ بودن و من چقدر از دیدنشون لذت بردم. چه معماری دوست داشتنی داشتن و چقدر اون تضاد باعث شده که خونه ها محکم تر و اصولی تر ساخته بشه و حتی کابلهای برق که از زیر زمین کشیده شده باعث امنیت و زیبایی بیشتر شهر میشه.واقعا که جهان با هر تضاد گسترش پیدا می کنه.

و خدارو شکر می کنم برای این پویایی طبیعت و دنیای مادی، فکر کنین اگه قرار بود تو این اتفاق همه چی استپ میخورد، حتی تصورش هم غیر ممکنه و میدونیم و برامون بدیهیه که بعد از این اتفاق دوباره خونه ها ساخته میشه و همه چی روبراه میشه. پس باید این باور رو در خودم نهادینه کنم که جهان همواره در حال پیشرفته و خداوند عاشق اینه که من بعنوان جزیی از این جهان پیشرفت کنم.

و چقدر دیدن اون درختهایی که اول فایل بقول شما مثل مداد تمام شاخ و برگاشون و حتی پوسته تنه شون کنده شده بود و آخر فایل میدیدم که شاخه های جوون و برگهای جدید داشتن همین نکته رو تو ذهنم پرررنگتر کرد که جهان همواره در حال پیشرفته.

استاد جان بابت تصاویر زیبای دریا و اون ساحل زیبای سفید رنگ سپاسگزارم. بعد از طوفان و تماشای اون صحنه ها خدایی دیدن این زیباییهای بهشتی و آرامش دریا روح آدمو نوازش میده. خصوصا دیدن امواج و اون کفی که میومد تو ساحل خیلی خیلی زیبا و دلنشین بود. عاشقتونم استاد جان و مریم عزیزم♥️♥️

وقتی این آرامش و از نو ساخته شدن رو نشون دادین این آیه تو ذهنم تکرار میشد

الیس الله بکاف عبده

آیا خداوند برای بنده اش کافی نیست

از خدا میخوام هر روز تو مسیر توحید به درک بهتری برسیم و قدرتمندتر بشیم.

خداوندا من به هر خیری که از تو برسد محتاجم، هدایتم کن الله مهربانم♥️

منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.

برای دیدن سایر قسمت های این سریال‌، کلیک کنید

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

358 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «محمد علی عزیزی» در این صفحه: 1
  1. -
    محمد علی عزیزی گفته:
    مدت عضویت: 1734 روز

    بنام خداوند هدایتگر

    سلام به همه ی اعضای نازنین گروه عباسمنش

    مدتی بود کامنت ننوشته بودم . خصوصا که حس کردم دارم بخاطر لایک نوشتن کامنت میزارم نه بخاطر دل خودم .

    خداروشکر که حسم بهم گفت دیگه وقتشه که بیام و بنویسم و قانون رو هرچه بیشتر برای خودم مرور کنم.

    اولین نکته جالبی که ذهنم رو مشغول کرد استفاده از قانون توسط اون آقای حادثه دیده و خونواده اش بود . در ابتدای ملاقاتش با راوی برنامه ؛ اولین چیزی که به زبون آورد این بود که سه تا از اتاق هام برام باقی مونده ، اسلحه ها و لباس ها و … عوض اینکه گریه زاری و ناله راه بندازه .

    این یعنی ذهن این آدم ها بطور ناخودآگاه عادت کرده به نکات مثبت توجه کنه. با اینکه گفتن این شهر بدترین و بیشترین خرابی رو داشته و کل خونه زندگیشو باد برده و جارو کرده اما بازهم توجهش به نکات مثبت هست .

    در ادامه بازهم استفاده از قانون رو در حرفاش میبینیم . گفت ما میخواستیم توی خونه بمونیم اما ساعت 4 صبح زنگ هشدار تلفن همسرش به صدا در میاد و این درحالی هست که معمولا تلفنش اون ساعت زنگ هشدار نمیزنه !!! و این مطلب رو هدایت خداوند میدونه که تلفن زنگ بیدار باش بزنه و اینا بلند شن و محل رو ترک کنن. یعنی به زیبایی نشون میده چقدر با منبع اتصال داره و دقیقا زبان هدایت خداود رو میدونه و درک میکنه که خدا بهشون گفته وقت رفتن هست و جونشون نجات پیدا میکنه.

    و در ادامه بازهم توجه به نکات مثبت ! رو میبینیم. وسط اینهمه خرابی که کل خونه اش رو باد برده انداخته اون ور رودخونه وسط ناکجا آباد ، بازم میگه : خوشحالم که لباسهامون رو داریم . یعنی بجای اینکه تو سر خودش بزنه و کله اش رو بکوبه به در و دیوار و گریه و زاری راه بندازه و از خدا گله و شکایت کنه که خدایا مگه من چه گناهی کرده بودم ؛ میاد ذهنش رو کنترل میکنه و وسط اینهمه نازیبایی ، نکات مثبت رو پیدا میکنه و بهشون توجه میکنه .

    و میگه اینکه حداقل بخشی از وسایلمون سالم موندن ، به اندازه کافی خوب هست !!!

    من که خیلی درس گرفتم .

    حال خودش رو خوب نگه میداره و میگه این وسائلی که مونده رو برمیداریم و از این شرایط گذر میکنیم . چقدرررر تحسینش میکنم برای این امیدواری و قدرت کنترل ذهن . خیلی از آدمها توی این شرایط کلا نا امید میشن و میگن دیگه تموم شد بدبخت شدیم رفت….

    این حس “قدردان داشته ها بودن” و توجه به نکات مثبت و امید به بهبود در آینده ، خیلی درس داره برای من.

    بجای حس قربانی شدن ، به نکات مثبت توجه میکه

    بجای غُر زدن و ناله کردن ، قدردان و سپاسگزار داشته هاش هست

    بجای ترس ، به آینده امید داره و این ناشی از اعتمادش به خودش و خدای درونش هست.

    چقدر منطقی با این اتفاق برخود میکنه. جالب اینجاس بجای غُر زدن ، مسئولیت این اتفاق رو هم بعهده میگیره و میگه وقتی مادر طبیعت رو عصبانی کنی درس های خوبی بهت میده یعنی ما خودمون با آلاینده ها و تغییراتی که در اقلیم ایجاد کردیم باعث این طور طوفان ها شدیم .

    در ادامه بازهم توجه به نکات مثبت . اونجا که گفت طبیعت همه چی رو از ما گرفت ولی بازم مهربون بود که یه چیزایی باقی گذاشت !

    چقدر جالب از این اتفاق درس میگیره و به خودش متذکر میشه که اگه انسان زیادی به خودش مغرور بشه و ناسپاس بشه و یادش بره کیه و از کجا اومده ، طبیعت بهش درسهای لازم رو میده !!

    و به خودش متذکر میشه نعمت هایی که در اختیار داشته و شاید قدرش رو ندونسته . مثل : برنامه ریزی برای تعطیلات آخر هفته و ماهیگیری ، مثل رفتن به سینما همراه با همسرش یا غذا خوردن توی رستوران و کلی نعمت دیگه که شاید وقتی اونها رو داریم به چشم نیان و برامون عادی شده باشن و بشکل یک موهبت و نعمت بهشون نگاه نکنیم . مثل غذای گرم ، آب سالم ، سقف بالای سر …. ولی به محض اینکه اونها رو از دست میدیم می فهمیم چه نعمت هایی بودن و ما دقت نکردیم.

    نتیجه گیریش هم خیلی جالبه. همونطور که راوی داستان در ابتدا گفت این آدم قوی و عملگرا هست . اینجا هم میگه الان باید استقامت کنیم و “حرکت” کنیم . کاری که 99% آدم ها نمی کنن و بجاش ناله میکنن.

    چقدر هم آدمهای شوخ طبعی هستن ! روی عکس خودش و همسرش مثل فیلمهای وسترن نوشته بود : تحت تعقیب !!

    حرفای راوی فیلم هم جالبه و منو یاد حرفای شما میندازه استاد. اونجا که راوی از اون فردی که مسئول بازسازی و پاکسازی و اینا بود پرسید : ما میتونیم چیزایی که میخوایم رو نجات بدیم و صدمه نبینن ؟ طرف گفت جواب منفیه.

    ولی این آدم کوتاه نیومد و گفت ” یه راهی براش پیدا میکنیم”.

    من این درس رو قبلا از شما یاد گرفتم که ” همیشه راهی هست. همیشه راه بهتری وجود دارد”

    و این طوفان برخلاف ظاهر نازیبایی که داشت قطعا برای خیلی ها خوب شد و الان صاحب یه خونه نو و تر و تمیز و استاندارد شدن . به قول شما در هر آنچه که اتفاق می افتد ، خیری هست .

    و در کل وقتی افراد یه جامعه همشون چنین طرز فکر و چنین نگاه مثبت محوری به مسائل دارن ، خب طبیعی هست که هر روز نعمت های بیشتری وارد زندگیشون میشه و جامعه شون یه جامعه مثبت و عملگرا هست و همین باعث میشه خرابی ها به سرعت زدوده بشه و بجاش از روی خاک دوباره جونه بزنن و رشد کنن و سعادتمد تر از گذشته زندگی کنن. چون تک تک این افراد کانون توجهشون روی نکات مثبت هست که احساسشون رو بهتر میکنه و حرکت میکنن ؛ جهان هستی هم شرایط رو طوری براشون رقم میزنه که احساسشون با ورود نعمت های بیشتر به زندگیشون مدام بهتر و بهتر بشه . اما در جوامع دیگه همش منتظرن یه کسی یا یه چیزی از بیرون مثل دولت بیاد و اوضاعشون رو تغییر بده.

    خداوندا سپاسگزارم برای این آگاهی های ناب.

    از همه ی کسانی که وقت گذاشتن و کامنت منو خوندن سپاسگزارم

    بهترین ها نسیب دلهای مهربانتان باد .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: