سریال زندگی در بهشت | قسمت 204 - صفحه 10

سلام به استاد عزیزم خانوم شایسته گرامی و همفرکانسی های گلم

الان نزدیک به هشت ماهه که دارم روی خودم کار میکنم و هر چقدر نتیجه میگیرم متعهد تر روی خودم کار میکنم و به تمرینات دوره ها عمل میکنم و خدارو شکر نتایج خیلی خوبی گرفتم که با هر بار یاداوری کردنشون تعهدم برای کنترل ذهنم بیشتر میشه

چیزی که بتازگی خیلی منو شگفت زده کرده نظم عجیبیه که دارم بین فایلای استاد چه دوره ها و چه دانلودی ها میبینم

انگار هر ن‌کته ای رو که تومحصولات اموزش میبینیم تو فایلای دانلودی بطور عملی و کاربردی یادمیگیریم

هربار با مشاهده هر قسمت محصولات اگه بعضی قسمتاش واسم مبهم باشه توی روز بعدش با برخورد به یکی از فایلای دانلودی توضیحاتی رو دریافت میکنم که مسئله رو به بهترین شکل برام قابل فهم میکنه و مسیری که باید برم رو واضح تر میکنه

دیشب رسیدم به قسمت ۱۱ و ۱۲ اپدیت ثروت یک که استاد درمورد برخورد با تضادها توضیح میداد

استاد میگفت ازونجایی که اساس جهان مادی پیشرفت و گسترشه ما باید تو این راه به جهان کمک کنیم و با گسترش جهان و بهبود دائمی به جهان خدمت کنیم

بیایم در نظر بگیریم که همه چی عالیه و شرایط انسانها ایده اله و هیچ مسئله ای وجود نداره پس جایی هم برای پیشرفت نیست

حالا سوال اینه که جهان برای گسترش خودش چیکار میکنه ؟

جهان بایه تضاد کوچولو وارد عمل میشه و بهمون پیشنهاد تغیر میده

تویه این مثال شاید چندوقت قبل از طوفان مایکل خداوند با یه سیل کم قدرت یا یه طوفان کم زور تر به مردم مکزیکو بیچ پیشنهاد داده که تغیر کنن و خونه هاشون رو محکم سازی کنند و از خطرات احتمالی جلوگیری کنن

ولی وقتی ما پیشنهاد جهان رو نادیده بگیریم جهان هرگز اولویت خودش رو نادیده نمیگیره و مارو مجبور به تغیر میکنه

شاید اگه مردم مکزیکو بیچ زودتر تغیر میکردن الان اسیب کمتری به شهرشون وارد میشد و با خاک یکسان نمیشدند

اما همیشه باید این نکته ظریف یادمون باشه که هدف جهان ازین طوفان ها نابودی ما نیست بلکه دقیقا برعکس هدف جهان بهبود شرایط ماست هدف جهان اینه که خواسته هامون رو پیدا کنیم

هدف جهان اینه که بهتر بشیم پیشرفت کنیم و جهان رو گسترش بدیم

شاید قبل از این طوفان مردم مکزیکو بیچ خواسته ای بنام خانه های ایمن و مستحکم دربرابر طوفان نداشتند

شاید قبل از این طوفان فکر میکردند که بهتر از این نمیشه تو ساحل خونه ساخت

شاید قبل از این فکر میکردند که ساختار شهریشون عالیه و ساختموناشون بهتر از این نمیشن

و میبینیم که در ادامه وقتی بعد از دوسال میریم تو همون شهر با تغیرات جدیدی مواجه میشیم

تغیراتی که اگه طوفان نبود بوجود نمی اومدند

تغیراتی مثل ساختن پیلوت های سیمانی برای استحکام بیشتر بنا

باز گزاشتن مجرای عبور هوا جهت جلوگیری از فشار آب و طوفان

سیم کشی های زیر زمینی که دیگه هیچ طوفان و سیلی نمیتونه خرابشون کنه و خدا میدونه که چقدر نمای شهرو زیباتر میکنه

محکم کاری سازه های چوبی در حد لالیگا

خدامیدونه که با همین تغیرا چقدر از خرجای اضافه جلو گیری شد

چقدر از هدر رفتن انرژی برای بازسازی و نوسازی هایی که دراینده پیش میاد جلوگیری شد و چقدر معیارهای ایمنی در ساخت و ساز مناطق ساحلی بالاتر و بروز تر شد و چقدر بنای فرسوده و قدیمی که عمرشونو کرده بودند و نمای شهرو کهنه کرده بودند از بین رفتند و جا برای ساختن خونه های مدرن و زیبا باز شد

و چقدر فضای جدید برایه ساختار شهری مدرن و زیبا باز شد

یه نکته ی ظریفی که استاد تو جلسه ی ۱۲ ثروت یک درباره تضاد توضیح داد این بود که افراد موفق هنگام برخورد با تضاد ذهنیت خودشون رو مثبت نگه میدارند و بدنبال راه حل برای تغیر میگردند

دقیقا بهترین مثالش هم تو ویدیو اون اقایی مسنی بود که میگفت درسته تمام زندگی خودم و مردم شهرم نابود شده اما هر روز صبح که بیدار میشم ذهنیتم رو مثبت نگه میدارم

چقدر قشنگ واسه خودش باور سازی میکرد که نمیدونم میتونیم ازین شرایط عبور کنیم یانه اما اینو مطمئنم که افرادی بودند که بدتر ازین اتفاق رو تجربه کردند و ازش سربلند بیرون اومدند پس ماهم میتونیم قطعا میتونیم

توی ویدیو اون مرد بزرگ تا جایی که میتونست سعی داشت به قضیه جوری نگاه کنه که بهش احساس بهتری بده

و این مثال عملیه حرف استاد بود که میگفت رمز افراد موفق اینه که سعی میکنندبه تضادها طوری نگاه کنن که بهشون احساس بهتری بده

و چقدر زیبا اون مرد مسن میگفت رمز کنار اومدن با مشکلات ساده گرفتن اونهاست و ماسعی میکنیم با بی خیالی سر کنیم

حتی اول مصاحبش گفت درسته قلبمون شکسته ولی به هر حال ماتو ساحل زندگی میکردیم و باید انتظار همچین روزی رو داشته باشیم و تاوانش رو پرداخت میکردیم

و اینجوری داره با قضیه کنار میاد و حال خودشو بهتر میکنه

و این نگاه ممتاز مردم رو در تمام سکانس ها میبینیم

اون اقایی که داشت مکان قبلی دسشویی خونشون رو نشون میداد میگفت که خدارو شکر که لباسامون رو هنوز داریم و لباسامون سالمه

میگفت خداروشکر سه تا از اتاقام اسیب ندیده و تفنگام و وسایلم سالمن

خداروشکر که مادر طبیعت یه مقدار از وسایلمون رو نگه داشت

و بجای اینکه بشینه گریه زاری کنه رفت یه پلاستیک برداشت و وسایلی که سالم مونده بود رو جمع میکرد

بجای اینکه گریه زاری کنه و حالشو بدتر کنه میگه خدا مارو قبل از شروع طوفان بیدار کرد وگرنه ما اصلا ساعت رو کوک نکرده بودیم و خودش آلارم زد و اینجوری داره سعی میکنه به احساس سپاسگزاری برسه

یا اون اقایی که میگفت تا بحال همچین طوفان نابود گری ندیدم ولی حتی یک نفر تلفات نداشتیم ، بجای اینکه بخاد درباره نابودی ها صحبت کنه میاد تمرکزشو میزاره رویه نکته مثبت و روی اون تمرکز میکنه

یا اون خانوم مسنی که میگفت اصلا فکرشو نمیکردم زنده بمونم ولی بهشون الهام شده بود که برن کف دسشویی و همدیگرو محکم بغل کنن و بطور معجزه اسا زنده مونده بودن

اون اقای مسنی که سوار ماشینش بود وقتی ازش پرسید چه خبر گفت خوشبختانه قسمتی از خونمون هنوز سالمه و بجاش درختامون قطع شدن

الله اکبر ازین حد از کنترل ذهن

خداییش خیلی سخته که تو این شرایط بتونی ذهنت رو کنترل کنی

اصن دلیل پیشرفتای مردم امریکا همین کنترل ذهنشونه و دلیل اینکه استاد بین اونا زندگی و معاشرت میکنه هم همین همفرکانسی شونه

خدایا شکرت که جهانت قانون مند و دقیقه و قوانینش همیشه پایداره و همیشه میتونیم ازین نظم استفاده کنیم و همیشه میشه رو این قوانین حساب کنیم

ممنونم از شما استاد عزیزم و همفرکانسی گلم

درپناه الله یکتا شاد سالم ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید