https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/09/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس‌منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس‌منش2021-09-09 08:09:472021-09-16 19:58:00سریال زندگی در بهشت | قسمت 204
358نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام استادعزیزم ممنون که شما خانوم شایسته عزیزرفتین مکزیکو بیج واون مستندبعداز طوفان مایکل روبرای ما زیرنویس گذاشتین من درسیهای که ازاین فایل گرفتم این بودکه اون مرد هفتاد ساله با اوهمه تجربه مثبت اندیش واین احساس مثبتش روبا مردم (زن و مردهای) طوفان زده این روتقسیم میکنه به صورت معجزه وارآرام انگارنه انگارکه طوفان زده ومکزیک بیچ که باخاک یکسان شده من که این فایل رومیدیم احساس غمی خیلی کمی داشتم وبا دیدن احساس خدایی این پیرمرد من باخودم گفتم خدا ما انسان ها چقدرمیتونیم با خودم درصلح باشیم همینطوری که حضرت ابراهیم وقتی میخواست بره فرزندش رو قربانی کنه احساس خوب بود وبه این میگن تلسیم بودن ومن وقتی دیدم این پیرمرد احساس خوبه حتی درطوفان تسلیم بودن یعنی همین که در طوفانی که 250kmبرساعت است وخرابی که من دیدم تا ندیده بودم واحساس این مرد مسن رو دیدن من رو زلزله کرمانشاه میندازه که این هم خرابی زیادی آوردومردم چقدر شکایت گله از خدا داشتن وهمه ناشکری میکردن خلاصه من خیلی احساس توحیدی دارم که این مردمان امریکا خیلی توحیدی وتسلیم خدا هستند وانشالله ما هم از فایل هزار برا میشه درس بگیریم وخدایا شکرت من رو به این مستند خدایی وبه مسیر شما استاد عزیز هدایت کرد و انشالله درپناه خداباشین… 😁😁🙏🙏😋🙏🙏
من بیشتر مشتاق خرید کردن تو فروشگاههای بزرگ بودم و هستم برای همین زود این فایل و دنبال کردم ولی وقتی با صحنهای خرابی پس از طوفان و مردمی که خونهاشون ویران شده بود روبرو شدم خیلی ناراحت شدم و با خودم گفتم چرا این فایل آماده شده که ما شاهد ناراحتی مردم باشیم ولی وقتی تا انتها نگاه کردم و عکس العمل مردم بعد این همه خسارت رو دیدم خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم.چون مردم ناسپاس نبودن.ناله نمیکردن که بیچاره شدیم و دنبال کمک هموطنای خودشون نبودن و در عوض دنبال نکات مثبت بودن.وبه دنبال فایل دیدن شهری زیبا با خانهایی بسیار عالی و زیبا و تمیز واقعا شگفت زده و خوشحال شدم و درسهایی بسیار بزرگ گرفتم.خداوند رو شکر میکنم که به این خانواده بزرگ هدایت شدم.خدایا سپاسگزارم
اول اینکه من فایل سفرنامه قسمتی هستم که شعر حافظ میگه آسون بگیر همه چیز بعد وسط فایل اون آقاهه داشت به بقیه میگفت آسون گرفتن و بیخیالی چیزی که شما رو از شرایط سخت عبور میده همینجا استپ کردم و تفکر و اصلا هنگ کردم که نشونه ها چیجوری به ترتیب چیده میشن برات …..
دوم از دیدن سطح صافی که طوفان ایجاد کرده بود با خرابی و بعد از دوسه سال از روز اولش ه بهتر و مستحکم تر ساخته شد خونه ها تیربرق و حتی خیابونا و فروشگاهها احسنت …
سوم از دیدگاه اون آدماها بیخود نیست این کشور جهان اوله طرز فکرشون و مقایسه کردم با همشهری هام و حتی خودم منم که تو این فرکانسم که آدمهای دورم هم مثل من فکر میکنن و واکنش نشون میدن من تو شرایط خیلی بدتر ازینا قرارنگرفتم اما اونقدر بعضی مسائل و برای خودم بزرگ کردم، اما اون آدمها یادگرفتن با خراب کردن با صفر شدن با رسیدن به نقطه صفر بازم با حرکت با استقامت خودشون و نجات بدن اون آقا حتی تو اون شرایط نه تنها فیزیکش و حالات رفتارش عوض نشد بلکه نکات مثبت اون قضیه رو دید (مثلا گفت ممنونم از طبیعت که یسری وسایل برامون گذاشت قانون سپاسگزاری. یا گفت من حرکت میکنم نزد زیر گریه نرفت تو قیافه جلو دوربین بگه ما بدبخت شدیم هرکس میتونه بیاد به ما کمک کنه و خیلی چیزهایی که تو رسانه ها مشابه شرایطش و دیدم واقعا احسنت بهتون
خدایا شکرت که چشمم این زیبایی ها به این نکات مثبت به این دیدگاه آدمهای با مدار بالا میفته ممنونم استاد جونم که قانون و به روایت تصویر با سریال زیبای زندگی در بهشت بهمون نشون میدی دوسستتتتت دااارم شما و مریم عزیزم که لطف میکنن و برامون فیلم میگیرن
قبل اینکه دیدگاه ها رو بخونم و متن خدیجه عزیز و از شدت هیجان و ذوق و متحیر از قوانین سریع اومدم کامنت گذاشتم اما با خوندن دیدگاه دوستان و خدیجه عزیزم اومدم دیدگاهمو ویرایش کردم و بگم که چقدر جالب و چقدر سپاسگزارم ازینکه ما عباسمنشی ها عین هم فکر میکنیم و همفرکانسی و اینجا تو این سایت هم متوجه شدم تک تک جملاتش حسی بود که من داشتم و دارم خدایا شکرت از دوستان عباسمنشی ام
اول که این فایل شروع شد و من خرابی ها و آوار رو دیدم یاد شهر خودم افتادم ویه کوچولو ناراحت شدم چون منم توی شهری بودم که سال۹۶ دراثر زلزله با خاک یکسان شد
بعد یکم گذشت و دوباره برگشتم به دیدی که این چیزا اصلا بلا نیست فقط چیزاییه ک درجهان باید اتفاق بیفته و هرکسی بنا بر فرکانس خودش ازش نتیجه میگیره برای یکی کلا سود میشه و برای یکی کلاتبدیل میشه به شکست
و وقتی اون اقا رو دیدم که تنها خونه ای که تقریبا سرپا وسالم مونده بود مال ایشون بود و بعد دیدگاهش رو باورهاش رو از زبونش شنیدم کیف کردم
اول از وضعیت شهر خودم بگم من توی شهر سرپل ذهاب بودم که سال ۹۶ یک زلزله ی شدید داشت وتقریا با خاک یکسان شد با کلی کشته
اون موقع ما مستاجر بودیم و خونمون تخریب نشد اما طبقه ی ۵ام آپارتمان بودیم
حدود ۷ ۸ ماه توی کانکس و چادربودیم اونموقع من درمسیر نبودم وخیلی همیشه ذهینتم منفی بودالان که بهش فکر میکنم می بینم که قشنگ ترین خاطراتمون رو از همون روزها داریم و کلی نکته ی مثبت بود ک اون زمان میشد بهش توجه کنیم و روش تمرکز کنیم که من اونموقع قانون رو نمیدونستم و تمرکزم برنکات منفی وخرابی هابود
هرشب ما با ۵ تاخانواده ی دیگه که کانکس هامون باهم همسایه بود آتیش درست میکردیم سیب زمینی آتیشی ومیوه وچایی آتیشی میخوردیم
یکیمون که نوازنده بود برامون ساز میزد
وکلی هرشب جمع میشدیم حرف میزدیم میخندیدیم نام شهر شهرت بازی میکردیم و کلی بازی های دیگه
یا یادمه اون سال چهارشنبه سوریش و عیدش باهمون همسایه های جدید ک مثل یه خانواده شده بودیم متفاوت ترین وباحال ترین عید وسفره هفت سینمون بود
از طرفی مثلا چون حدود۴۰۰تاکانکسوچادرحلال احمر توی یک منطقه بودیم که بهش کمپ میگفتیم کلیی دوستا و آشناهای جدید پیدا کردیم
اریه طرف دیگم کلی خواننده وبازیگرا و بازیکن و خلاصه ادم های معروف میومدن وبهمون سرمیزدن یادمه من با فیتیله ها عکس گرفتم
وخلاصه براتون بگم از وضعیت الان شهرم براتون بگم بعد از ۴ سال الان توی کل شهر دیگه حتی یکدونه کانکس وچادر پیدانمیشه و حتی یک دونه ی خونه ی ساخته نشده نیست
اکثر خونه ی های یک طبقه تبدیل شدن به خونه ی های ۴_۵طبقه
روستاهای اطراف شهر که خونه هاشون کاملا قدیمی بود تبدیل شدن به خونه هایی کاملا نو که مثل شهر شدن اصلا
و شهر کلی گسترده شد کلییی بعد ازاون اتفاق اون شهر پیشرفت کرد
امکاناتش بیشترشد و حتی وسعتش بیشتر و بزرگتر شد
وخلاصه پیشرفت چشمگیر فوق العاده ای داشت قبلا شهرمحرومی بود اما الان پر از امکاناته
واین یعنی اینا نه تنها بلا نیست بلکه باعث پیشرفت و نو شدن همه چیز هست
و یه نکته ای که خیلی برام جالب و قابل تحسین بوددیدگاه این آدم ها بود مثبت نگریشون حفظ کردن ایمانشون اعتمادبه تفس و عزت نفسشون
یادنه اونموقع هروقت کسی از مردم شهرم مصاحبه میگرفت یاباهاشون حرف میزد اونافقط مینالیدن و ناله میکردن وگریه میکردن وضجه میزدن و فقط به مسئولین حرف میزدن
اما چقدر دید این مردم متفاوته وچقدر میشه ازشون یادگرفت تمرکز برنکات مثبت درهرشرایطی و عمل به قانون رو
عاشقتووونم دوست داشتم مثال منم بشنوید که بیشتر باور کنید که تضاد ها فقط ماروبه خواسته هامون میرسونن😍
این قسمت از سریال زندگی در بهشت، درسهای بسیار آموزنده ای برام داشت. بزرگترین و مهمترین درسی که گرفتم “صبور بودن ” هست. آرامش و صبر این مردم در برابر این بلایی که با طوفان به سرشون آمده بود و خونه هاشون خراب شده بود، قابل تحسین هست. ناراحتی هم تو چشماشون دیده میشد ولی امید پررنگ تر بود.
درس بعدی ایمان و باور قلبی نسبت به خداوند بود. رفتار مردم آمریکا در این حادثه به من نشون داد که ایمان به خدا به حرف و تظاهر نیست بلکه ایمان واقعی یعنی توی این موقعیت نه تنها از رحمت خدا ناامید نمیشی بلکه ایمانت به خدا بیشتر هم میشه و سعی می کنی مسائل رو حل کنی
درس بعدی، مسئولیت پذیری بود. مردم توی این شرایط نه تنها نقش قربانی رو بازی نمی کردن بلکه اونا استقامت ورزیدن و حرکت به جلو و ساختن دوباره رو انتخاب کردن.
درس بعدی تمرکز بر نکات مثبت و داشتن احساس خوب بود. مردم شهر مکزیکو بیچ تو اون شرایط که خونشون با خاک یکسان شده بود، تمرکز کرده بودن رو وسیله هایی که سالم مونده بود و میشد از انها استفاده کرد و بابت اونا شکرگزاری می کردن. به خدا اینا خیلی حرفه و خیلی برام درس داره. من اگه یه وسیله ام خراب بشه در حالی که همه چی زندگیم سر جاشه، ولی به خاطر همون یک مورد چنان زندگی را برای خودم جهنم می کنم که انگار دنیا به آخر رسیده. اما توی این تصاویر مستند یه مردی رو دیدم که داشت از خرابه خونه اش، لباسها و وسایلی رو جمع می کرد که قابل استفاده بود و نه تنها عصبانی نبود بلکه اتفاقا برعکس، میگفت مادر طبیعت خیلی مهربونه که این وسایلا رو برامون سالم گذاشته. اونجا یه لحظه مکث کردم و فقط به همین یک مورد فکر کردم.
استاد من همین جا اعتراف میکنم که منکه ادعای مسلمانی، خداشناسی و ایمان دارم، خیلی باید روی رفتارم کار کنم که به چنین حدی از ایمان برسم.
از محضر خداوند طلب عفو و بخشش می کنم از اینکه سالها به خاطر ورودی های منفی درباره آمریکا، مردم این کشور رو بی دین و بی خدا می دونستم در حالیکه این مردم از هر مسلمانی نسبت به خداوند با ایمان ترند. الان به جایی رسیدم که از آمریکایی ها که قبلا بی دین و بی خدا می پنداشتمشون، دارم درس خداشناسی و ایمان می گیرم. توی این قسمت، مردم مکزیکو بیچ با رفتارشون به من درس توحید ، ایمان و توکل به خداوند، صبر و استقامت، امید داشتن و حرکت کردن را به صورت کاملا عملی و عالی یاد دادند. من از اونا یاد گرفتم تو هر شرایطی ایمانم را حفظ کنم، به خدا توکل کنم، صبور باشم، امید داشته باشم، حرکت کنم، سپاسگزار باشم، فقط روی خدا و قدرتش حساب باز کنم، دنیا را ماندگار و پایدار نبینم و بهش نچسبم، ضعف و ناتوانیم رو در مقابل خداوند درک کردم و هزاران درس خداشناسی دیگه… و حالا بعد از 3 سال چه خونه های قشنگی در مکزیکو بیچ ساخته شده. به قول قرآن: ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از صبر و صلات یاری جویید که بی‌گمان خدا با صابران است.
به نام خداوندی که همیشه و هرلحظه در همه جا و مکان و در همه حال هست،،
سلام میکنم به راهیان مسیر عشق و زیبایی
این اتفاقهای بظاهر ناراحت کننده داره خیلی چیزها به من میگه و خیلی درس هارو بهم می آموزه،،
اول اینکه در این جهان هرچیزی دوتا روی مختلف از هم داره مانند سکه
وقتی تضادی در زندگی و جهان رخ میده هم میتونه تخریب کننده هم سازنده باشه،
فقط بستگی به انتخاب هر آدمی داره مثلا خود من سالها پیش بدلیل عدم آگاهی و باورهای نامناسب بعضی از تضادها باعث شده بود منو زمان طولانی پشت سد نگهداره
اما از زمانی که مورد هدایت و آگاهی های خداوند قرار گرفتم
«یعنی از اون زمانی که آماده دریافت آگاهی ها شدم»
دیگه آروم آروم اونور سکه در زندگیم نمایان شد بجای اینکه تضادها سد راهم بشن بلکه کاری میکنم که سکوی پرشی بشند برام
البته لازمه ی این موضوع کنترل کرد ذهنه
و تغییر باورها بسمت بهبود و رشد و پیشرفت،
از اطلاعات و آگاهی هایی که دارم مطمئنم بالاخره افرادی هم هستند منفی گرا که حتی در همین آمریکا هم وجود دارند هرچند ممکنه تعدادشون هم کم باشه
اما خداوند بخاطر قوانین ثابتش کبوتر با کبوتر باز با باز کند همجنس با هم پرواز رو رعایت میکنه و هیچ اشتباهی در قوانینش رخ نمیده
بلکه همین قوانینه که باعث شده مردمانی با نگرش مثبت با دوربین استاد عزیز و مریم بانو برخورد کنند و همچنین با ما چونکه روند و هدف این خانواده به همین سمت در حال حرکته، برعکس خیلی ها داریم میبینیم که این مردم و این آقایون در این مستند هستند چقدر دیدگاهشون مثبت و خیرخواهی خداونده و چقدر هم خوب میگن که این نشانه اینه که ما در برابر قدرت الهی چقدر ضعیف هستیم،،
اما سعی بر کنترل ذهن و نگهداشتن ایمان خودشون میکنند، به این میگن تقوا پیشه کردن
توکل کردن
تسلیم بودن در برابر خداوند،،
هرچند که خود منم در شهری بدنیا اومدم که یه زمانی زلزله رخ داد و چه جمعیت زیادی هم کشته و مجروح داد و از اقوام نزدیک خودمم چندنفر به رحمت خداوند رفتن و یادمه مردم چقدر آه و ناله میکردن از دولت،از بقیه مردم شهرهای دیگه از عذاب الهی ،ناسپاسی کردن،بی عدالتی و….. و حتی الان هم خیلی هاشون دیدم هنوز در زمان الان هم وقتی حرف از اون همه سال قبل میشه واکنش شون منفی و اعتراض میکنند آی مردم دیدی چه بلایی اومد سرمون چقدر ما بدبخت شدیم، و یه عالمه از این حرفهای ناجالب دیگه که اصلا هیچ کمکی بهشون نمیکنه،،
اما خداوند منو به مسیری هدایت کرده که دارم میبینم چگونه اکثر مردمش زیبا نگرش و توکل شون فقط به خداوند یگانه ست
«in god we trast»
احسنت به چنین نگرشی که تکیه ات فقط به خداوند یکتا باشه
و چقدر خوبه که اینجور بگی مادر طبیعت مهربانه و بقیه رو هم برا خودمون گذاشته و از زاویه ای نگاه کنی که آقا اگر یه مساله ای تضادی در زندگیم رخ داد دیگه نیام بشینم و بگم کاش اینطور نشده بود
کاش اونطور شده بود
تخسیر فلانیه
چرا،
بدبخت شدیم
دولت باید کمک کنه
من از فلانی انتظار دارم و….
ولکن این حرفارو الان بیا ببین باید چکاری چه عملی باید انجام داد تا این موضوع حل بشه
و بجای اینکه بذارم این اتفاق بظاهر بد من خورد کنه و ضعیف کنه بلکه با حل کردنش خودمو رشد بدم چرا بذارم منو متوقف و محدود کنه
و این موضوع طوفان در« مکزیکو بیچ»
مانند همون تضاد در زندگی منه که منو تا مرز نابودی و افسردگی برد اما بعداز مدتی تغییر مسیر دادم و از خداوند درخواست هدایت و کمک کردم و خداوند هم عاشقانه منو به اینجا هدایت کرد که شکر خدا هرروز دارم قدرتمندتر و بزرگتر میشم،،
خب الان این مردم هم بنظرم دارن از این تضاد که اسمش طوفانه بنفع خودشون استفاده میکنند و هرسال خونه های محکم تر و پیشرفته تر میسازن،،
این موضوع طوفان داره به ما میگه زندگی همیشه در حال حرکت و تغییر و رشد و پیشرفته شدنه و نسل قوی ماندگارن و نسل ضعیف نابود میشن حالا ما میخواهیم از کدوم دسته باشیم ،،
ممنون خداوندم که الان نسبت به چندوقت و چندسال قبل خیلی بهتر درک میکنم که تضادها باعث میشه که چقدر من رشد کنم
و با دید متفاوت و نگرش مثبت،ایمان،توکل،تقوا کنترل ذهن میتونم خیلی بهتر درک کنم که در بدترین مصیبت ها بالاترین نعمت ها نهفته ست ،،
اما این دیگه بستگی به دیدگاه هرکدوم از ما داره که چگونه ببینیم و بیاندیشیم و باور کنیم البته سربلند بیرون اومدن از چنین تضادهایی نیازمند مهارت و تکرار در تمرینات ذهنی ست و تکامل ،،
خداوند به این بنده های صبور و مثبت اندیش صبر و تقوا پیشه کنه چونکه واقعا خوب بودن و استوار موندن در چنین شرایطی کار راحتی نیست اما من تحسین شون میکنم در چنین شرایطی همچنان مثبت و هستند
چقدر شبیه تمرین ستاره قطبی ما دارند انجام میدن که این آقای خوب میگه باید با نگرش مثبت روز رو آغاز کرد و اومد بیرون،،
چقدر زیبا بود اونجایی که مردم به هم انگیزه میدادند و با وجود اون اتفاق هنوز فکرشون مثبت بود ، اونجایی که میگفتند : ما خوب میشویم – چقدر الهی بود
رندی میگفت: اسلحه هام ، اتاقم و لباسام سالم موندند و از این موضوع خوشحاله با وجود اینکه اونم خونه اش جزء خونه های طوفان زده بود و اینکه خدا هدایتشون کرد که از خونه بیرون بیان که سالم بمونن و زیر آوار نباشن –
واقعا دیدگاهشون جای تحسین داره
خدایا شکرت که با قانون آشنا شدم – از اینکه من هم توی هر شرایطی ، جای خوبشو ببینم و دربارش صحبت کنم.
با نگاه به آقایی که وسایلش رو از باقی مانده خونشون جمع میکرد فهمیدم که وقتی دلت با خدا باشه قلبت آروم میشه و هر چه این ایمان قویتر باشه آرامش بیشتری کسب می کنی .دقیقا مثل این آقا که باوجود راه رفتن روی خرابه های زندگیش بازم یه آرامش خاصی داشت و خیلی زیبا گفت که حتماً مادر طبیعت رو ناراحت کردیم ولی بازم مهربون بوده که یه مقدار واسمون گذاشته، این یعنی تسلیم یعنی توجه به آنچه داریم و برامون مونده. و نکته دیگه اینه که ما انسانها دست از منم منم گفتن هامون برداریم و این درس بزرگیه که میشه از این جور حوادث گرفت.
چقدر باهم مهربان بودن و به هم عشق رو هدیه میدادن در اوج مصیبت، خصوصا اون شخصی که داشت داستان اون منطقه رو روایت میکرد.
و حتما ایمان به پروردگار و داشتن امید و تقسیم کردن عشق در این مردم بوده که بعد از مدت کوتاهی دوباره تونستن شهر زیباشون رو زیباتر و با کیفیت تر از قبل بسازن درست در همون جایی که آسیب دیدن و دوباره با همون طبیعت و دریا و ساحل رفیق بمونن.
خدایا سپاسگزارم که این مردم دوباره به زندگی و آرامش برگشته اند.
خیلی ممنون از فایل زیبایی که برای ما تهیه کردید و آهنگ پایانی زیبای که انتخاب کرده بودید.
خوشحالم وخداروشکر میکنم که امروز هدایت شدم به دیدن این قسمت از سریال زیبای زندگی دربهشت وتصمیم دارم بار دیگه کامنت بنویسم وحسم از دیدن دوباره فایل رو با شما عزیزای دلم به اشتراک بزارم🌹♥️
جالب بود قبلا شنیده بودم استاد گفته بودید اومدید وشهر رو دیدید که با خاک یکسان شده اما بخاطر قانون توجه برنکات مثبت وتوجه نکردن بر منفی ها وناخواسته ها تصمیم گرفتیدرکه به ما نشونش ندید🌹
اما الان اومدید واین تصاویرو بما نشون دادید اما از زاویه درست وبادهدف توجه به نکات مثبت👏👏👏🌹
یادمه بچه که بودیم توکتابای درسیمون نوشته بود که ملتها وکشورها یکی از دلایل رشد وتوسعشون جنگ هست🌹یعنی کشورهایی که یه جنگ و ویرانی رو پشت سر گذاشتن بعدش توسعه عجیب غریبی یافته ان🌹که شاید نزدیکترین نمونش کشور آلمان هست یا ژاپن که پس از نابودی چطور از خاکستر خودشون بلند شده وتبدیل به مدرن ترین وموفق ترین کشور ها شدن🌹 واین قانون بدون تغییر خداونده که ما باید از تصادها بهتربن فرصتها رو بسازیم ورشد کنیم♥️درغیر اینصورت له خواهیم شد واثری از ما باقی نخواهد ماند🌹
دراین فیلم دیدیم که مشت نمونه خرواره و دیدیم که مردم کف خیابون امریکا چه باورهایی دارن💪🌹
واین نشون میده که هر کسی در جای درستشه وعدل خداوند بدون ایراده🌹♥️
نکته جالب دیگه اون پیر مرد داستان مابود🌹خیلی دوسش داشتم♥️یه جوری کدخدا تور وریش سفید محل بود🌹چقدر بزرگی کردن بلد بود چقدر روابط قشنگی داشتن🌹فکر نمیکردم هرچند شهر خیلی کوچیکیه ولی اینکه مردمش همدیگه رو از نزدیک میشناسن و روابط نزدیک دارن یه حس قشنگی زیر پوست شهرشون بود که ما الان فقط اینو تو روستاهامون میبینیم ومن عاشق این نوع روابط عمومی شهروندی هستم🌹♥️🌹♥️
بازم ممنونم از استاد عزیزم ومریم بانو برای تهیه این کلیپ ارزشمند🌹🙏 ویه تشکر ویژه که قدردانش هستیم واونم اینکه برامون ارزش قائل شدید وکلیپ رو زیر نویس فارسی کردید بینهایت ممنونم🌹♥️🙏😍😘😘 به امید دیدارتون🌺🌺🌺🌺❤️❤️❤️❤️
خیلی خیلی درس داشت، اینکه دیدیم که تو ایران زلزله یا هر اتفاقی میافته، همه گریه و زاری میکنن، چقدر اینا آروم و با خودشون در صلح بودند، گفت که خدای مهربون ساعت 4 ما رو از خواب بیدار کرد که بریم بیرون و اونجایی که گفت لباس هامون مونده و حالش خوب بود.
میگفت معجزه است که با این طوفان ما کشته نداریم.
چقدر به هم انرژی میدادن.
من و همسرم گفتیم اگه ما جای اونا بودیم دیگه تو اون شهر نمیموندیم و میرفتیم جایی که خیلی از اب دور باشیم، هیچ نفرتی از آب نگرفتن و دوباره و با قدرت خانه های زیبا و محکمی همونجا ساختن و دارن زندگی میکنن. 🌹😊
سلام استادعزیزم ممنون که شما خانوم شایسته عزیزرفتین مکزیکو بیج واون مستندبعداز طوفان مایکل روبرای ما زیرنویس گذاشتین من درسیهای که ازاین فایل گرفتم این بودکه اون مرد هفتاد ساله با اوهمه تجربه مثبت اندیش واین احساس مثبتش روبا مردم (زن و مردهای) طوفان زده این روتقسیم میکنه به صورت معجزه وارآرام انگارنه انگارکه طوفان زده ومکزیک بیچ که باخاک یکسان شده من که این فایل رومیدیم احساس غمی خیلی کمی داشتم وبا دیدن احساس خدایی این پیرمرد من باخودم گفتم خدا ما انسان ها چقدرمیتونیم با خودم درصلح باشیم همینطوری که حضرت ابراهیم وقتی میخواست بره فرزندش رو قربانی کنه احساس خوب بود وبه این میگن تلسیم بودن ومن وقتی دیدم این پیرمرد احساس خوبه حتی درطوفان تسلیم بودن یعنی همین که در طوفانی که 250kmبرساعت است وخرابی که من دیدم تا ندیده بودم واحساس این مرد مسن رو دیدن من رو زلزله کرمانشاه میندازه که این هم خرابی زیادی آوردومردم چقدر شکایت گله از خدا داشتن وهمه ناشکری میکردن خلاصه من خیلی احساس توحیدی دارم که این مردمان امریکا خیلی توحیدی وتسلیم خدا هستند وانشالله ما هم از فایل هزار برا میشه درس بگیریم وخدایا شکرت من رو به این مستند خدایی وبه مسیر شما استاد عزیز هدایت کرد و انشالله درپناه خداباشین… 😁😁🙏🙏😋🙏🙏
سلام خدمت استاد عزیزوبانوی مهربانشون.
من بیشتر مشتاق خرید کردن تو فروشگاههای بزرگ بودم و هستم برای همین زود این فایل و دنبال کردم ولی وقتی با صحنهای خرابی پس از طوفان و مردمی که خونهاشون ویران شده بود روبرو شدم خیلی ناراحت شدم و با خودم گفتم چرا این فایل آماده شده که ما شاهد ناراحتی مردم باشیم ولی وقتی تا انتها نگاه کردم و عکس العمل مردم بعد این همه خسارت رو دیدم خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم.چون مردم ناسپاس نبودن.ناله نمیکردن که بیچاره شدیم و دنبال کمک هموطنای خودشون نبودن و در عوض دنبال نکات مثبت بودن.وبه دنبال فایل دیدن شهری زیبا با خانهایی بسیار عالی و زیبا و تمیز واقعا شگفت زده و خوشحال شدم و درسهایی بسیار بزرگ گرفتم.خداوند رو شکر میکنم که به این خانواده بزرگ هدایت شدم.خدایا سپاسگزارم
خدای من متحیر موندم همینجوری به چند جهت ….
اول اینکه من فایل سفرنامه قسمتی هستم که شعر حافظ میگه آسون بگیر همه چیز بعد وسط فایل اون آقاهه داشت به بقیه میگفت آسون گرفتن و بیخیالی چیزی که شما رو از شرایط سخت عبور میده همینجا استپ کردم و تفکر و اصلا هنگ کردم که نشونه ها چیجوری به ترتیب چیده میشن برات …..
دوم از دیدن سطح صافی که طوفان ایجاد کرده بود با خرابی و بعد از دوسه سال از روز اولش ه بهتر و مستحکم تر ساخته شد خونه ها تیربرق و حتی خیابونا و فروشگاهها احسنت …
سوم از دیدگاه اون آدماها بیخود نیست این کشور جهان اوله طرز فکرشون و مقایسه کردم با همشهری هام و حتی خودم منم که تو این فرکانسم که آدمهای دورم هم مثل من فکر میکنن و واکنش نشون میدن من تو شرایط خیلی بدتر ازینا قرارنگرفتم اما اونقدر بعضی مسائل و برای خودم بزرگ کردم، اما اون آدمها یادگرفتن با خراب کردن با صفر شدن با رسیدن به نقطه صفر بازم با حرکت با استقامت خودشون و نجات بدن اون آقا حتی تو اون شرایط نه تنها فیزیکش و حالات رفتارش عوض نشد بلکه نکات مثبت اون قضیه رو دید (مثلا گفت ممنونم از طبیعت که یسری وسایل برامون گذاشت قانون سپاسگزاری. یا گفت من حرکت میکنم نزد زیر گریه نرفت تو قیافه جلو دوربین بگه ما بدبخت شدیم هرکس میتونه بیاد به ما کمک کنه و خیلی چیزهایی که تو رسانه ها مشابه شرایطش و دیدم واقعا احسنت بهتون
خدایا شکرت که چشمم این زیبایی ها به این نکات مثبت به این دیدگاه آدمهای با مدار بالا میفته ممنونم استاد جونم که قانون و به روایت تصویر با سریال زیبای زندگی در بهشت بهمون نشون میدی دوسستتتتت دااارم شما و مریم عزیزم که لطف میکنن و برامون فیلم میگیرن
قبل اینکه دیدگاه ها رو بخونم و متن خدیجه عزیز و از شدت هیجان و ذوق و متحیر از قوانین سریع اومدم کامنت گذاشتم اما با خوندن دیدگاه دوستان و خدیجه عزیزم اومدم دیدگاهمو ویرایش کردم و بگم که چقدر جالب و چقدر سپاسگزارم ازینکه ما عباسمنشی ها عین هم فکر میکنیم و همفرکانسی و اینجا تو این سایت هم متوجه شدم تک تک جملاتش حسی بود که من داشتم و دارم خدایا شکرت از دوستان عباسمنشی ام
به نام خداوند یکتا
اول که این فایل شروع شد و من خرابی ها و آوار رو دیدم یاد شهر خودم افتادم ویه کوچولو ناراحت شدم چون منم توی شهری بودم که سال۹۶ دراثر زلزله با خاک یکسان شد
بعد یکم گذشت و دوباره برگشتم به دیدی که این چیزا اصلا بلا نیست فقط چیزاییه ک درجهان باید اتفاق بیفته و هرکسی بنا بر فرکانس خودش ازش نتیجه میگیره برای یکی کلا سود میشه و برای یکی کلاتبدیل میشه به شکست
و وقتی اون اقا رو دیدم که تنها خونه ای که تقریبا سرپا وسالم مونده بود مال ایشون بود و بعد دیدگاهش رو باورهاش رو از زبونش شنیدم کیف کردم
اول از وضعیت شهر خودم بگم من توی شهر سرپل ذهاب بودم که سال ۹۶ یک زلزله ی شدید داشت وتقریا با خاک یکسان شد با کلی کشته
اون موقع ما مستاجر بودیم و خونمون تخریب نشد اما طبقه ی ۵ام آپارتمان بودیم
حدود ۷ ۸ ماه توی کانکس و چادربودیم اونموقع من درمسیر نبودم وخیلی همیشه ذهینتم منفی بودالان که بهش فکر میکنم می بینم که قشنگ ترین خاطراتمون رو از همون روزها داریم و کلی نکته ی مثبت بود ک اون زمان میشد بهش توجه کنیم و روش تمرکز کنیم که من اونموقع قانون رو نمیدونستم و تمرکزم برنکات منفی وخرابی هابود
هرشب ما با ۵ تاخانواده ی دیگه که کانکس هامون باهم همسایه بود آتیش درست میکردیم سیب زمینی آتیشی ومیوه وچایی آتیشی میخوردیم
یکیمون که نوازنده بود برامون ساز میزد
وکلی هرشب جمع میشدیم حرف میزدیم میخندیدیم نام شهر شهرت بازی میکردیم و کلی بازی های دیگه
یا یادمه اون سال چهارشنبه سوریش و عیدش باهمون همسایه های جدید ک مثل یه خانواده شده بودیم متفاوت ترین وباحال ترین عید وسفره هفت سینمون بود
از طرفی مثلا چون حدود۴۰۰تاکانکسوچادرحلال احمر توی یک منطقه بودیم که بهش کمپ میگفتیم کلیی دوستا و آشناهای جدید پیدا کردیم
اریه طرف دیگم کلی خواننده وبازیگرا و بازیکن و خلاصه ادم های معروف میومدن وبهمون سرمیزدن یادمه من با فیتیله ها عکس گرفتم
وخلاصه براتون بگم از وضعیت الان شهرم براتون بگم بعد از ۴ سال الان توی کل شهر دیگه حتی یکدونه کانکس وچادر پیدانمیشه و حتی یک دونه ی خونه ی ساخته نشده نیست
اکثر خونه ی های یک طبقه تبدیل شدن به خونه ی های ۴_۵طبقه
روستاهای اطراف شهر که خونه هاشون کاملا قدیمی بود تبدیل شدن به خونه هایی کاملا نو که مثل شهر شدن اصلا
و شهر کلی گسترده شد کلییی بعد ازاون اتفاق اون شهر پیشرفت کرد
امکاناتش بیشترشد و حتی وسعتش بیشتر و بزرگتر شد
وخلاصه پیشرفت چشمگیر فوق العاده ای داشت قبلا شهرمحرومی بود اما الان پر از امکاناته
واین یعنی اینا نه تنها بلا نیست بلکه باعث پیشرفت و نو شدن همه چیز هست
و یه نکته ای که خیلی برام جالب و قابل تحسین بوددیدگاه این آدم ها بود مثبت نگریشون حفظ کردن ایمانشون اعتمادبه تفس و عزت نفسشون
یادنه اونموقع هروقت کسی از مردم شهرم مصاحبه میگرفت یاباهاشون حرف میزد اونافقط مینالیدن و ناله میکردن وگریه میکردن وضجه میزدن و فقط به مسئولین حرف میزدن
اما چقدر دید این مردم متفاوته وچقدر میشه ازشون یادگرفت تمرکز برنکات مثبت درهرشرایطی و عمل به قانون رو
عاشقتووونم دوست داشتم مثال منم بشنوید که بیشتر باور کنید که تضاد ها فقط ماروبه خواسته هامون میرسونن😍
این قسمت از سریال زندگی در بهشت، درسهای بسیار آموزنده ای برام داشت. بزرگترین و مهمترین درسی که گرفتم “صبور بودن ” هست. آرامش و صبر این مردم در برابر این بلایی که با طوفان به سرشون آمده بود و خونه هاشون خراب شده بود، قابل تحسین هست. ناراحتی هم تو چشماشون دیده میشد ولی امید پررنگ تر بود.
درس بعدی ایمان و باور قلبی نسبت به خداوند بود. رفتار مردم آمریکا در این حادثه به من نشون داد که ایمان به خدا به حرف و تظاهر نیست بلکه ایمان واقعی یعنی توی این موقعیت نه تنها از رحمت خدا ناامید نمیشی بلکه ایمانت به خدا بیشتر هم میشه و سعی می کنی مسائل رو حل کنی
درس بعدی، مسئولیت پذیری بود. مردم توی این شرایط نه تنها نقش قربانی رو بازی نمی کردن بلکه اونا استقامت ورزیدن و حرکت به جلو و ساختن دوباره رو انتخاب کردن.
درس بعدی تمرکز بر نکات مثبت و داشتن احساس خوب بود. مردم شهر مکزیکو بیچ تو اون شرایط که خونشون با خاک یکسان شده بود، تمرکز کرده بودن رو وسیله هایی که سالم مونده بود و میشد از انها استفاده کرد و بابت اونا شکرگزاری می کردن. به خدا اینا خیلی حرفه و خیلی برام درس داره. من اگه یه وسیله ام خراب بشه در حالی که همه چی زندگیم سر جاشه، ولی به خاطر همون یک مورد چنان زندگی را برای خودم جهنم می کنم که انگار دنیا به آخر رسیده. اما توی این تصاویر مستند یه مردی رو دیدم که داشت از خرابه خونه اش، لباسها و وسایلی رو جمع می کرد که قابل استفاده بود و نه تنها عصبانی نبود بلکه اتفاقا برعکس، میگفت مادر طبیعت خیلی مهربونه که این وسایلا رو برامون سالم گذاشته. اونجا یه لحظه مکث کردم و فقط به همین یک مورد فکر کردم.
استاد من همین جا اعتراف میکنم که منکه ادعای مسلمانی، خداشناسی و ایمان دارم، خیلی باید روی رفتارم کار کنم که به چنین حدی از ایمان برسم.
از محضر خداوند طلب عفو و بخشش می کنم از اینکه سالها به خاطر ورودی های منفی درباره آمریکا، مردم این کشور رو بی دین و بی خدا می دونستم در حالیکه این مردم از هر مسلمانی نسبت به خداوند با ایمان ترند. الان به جایی رسیدم که از آمریکایی ها که قبلا بی دین و بی خدا می پنداشتمشون، دارم درس خداشناسی و ایمان می گیرم. توی این قسمت، مردم مکزیکو بیچ با رفتارشون به من درس توحید ، ایمان و توکل به خداوند، صبر و استقامت، امید داشتن و حرکت کردن را به صورت کاملا عملی و عالی یاد دادند. من از اونا یاد گرفتم تو هر شرایطی ایمانم را حفظ کنم، به خدا توکل کنم، صبور باشم، امید داشته باشم، حرکت کنم، سپاسگزار باشم، فقط روی خدا و قدرتش حساب باز کنم، دنیا را ماندگار و پایدار نبینم و بهش نچسبم، ضعف و ناتوانیم رو در مقابل خداوند درک کردم و هزاران درس خداشناسی دیگه… و حالا بعد از 3 سال چه خونه های قشنگی در مکزیکو بیچ ساخته شده. به قول قرآن: ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از صبر و صلات یاری جویید که بی‌گمان خدا با صابران است.
به نام خداوندی که همیشه و هرلحظه در همه جا و مکان و در همه حال هست،،
سلام میکنم به راهیان مسیر عشق و زیبایی
این اتفاقهای بظاهر ناراحت کننده داره خیلی چیزها به من میگه و خیلی درس هارو بهم می آموزه،،
اول اینکه در این جهان هرچیزی دوتا روی مختلف از هم داره مانند سکه
وقتی تضادی در زندگی و جهان رخ میده هم میتونه تخریب کننده هم سازنده باشه،
فقط بستگی به انتخاب هر آدمی داره مثلا خود من سالها پیش بدلیل عدم آگاهی و باورهای نامناسب بعضی از تضادها باعث شده بود منو زمان طولانی پشت سد نگهداره
اما از زمانی که مورد هدایت و آگاهی های خداوند قرار گرفتم
«یعنی از اون زمانی که آماده دریافت آگاهی ها شدم»
دیگه آروم آروم اونور سکه در زندگیم نمایان شد بجای اینکه تضادها سد راهم بشن بلکه کاری میکنم که سکوی پرشی بشند برام
البته لازمه ی این موضوع کنترل کرد ذهنه
و تغییر باورها بسمت بهبود و رشد و پیشرفت،
از اطلاعات و آگاهی هایی که دارم مطمئنم بالاخره افرادی هم هستند منفی گرا که حتی در همین آمریکا هم وجود دارند هرچند ممکنه تعدادشون هم کم باشه
اما خداوند بخاطر قوانین ثابتش کبوتر با کبوتر باز با باز کند همجنس با هم پرواز رو رعایت میکنه و هیچ اشتباهی در قوانینش رخ نمیده
بلکه همین قوانینه که باعث شده مردمانی با نگرش مثبت با دوربین استاد عزیز و مریم بانو برخورد کنند و همچنین با ما چونکه روند و هدف این خانواده به همین سمت در حال حرکته، برعکس خیلی ها داریم میبینیم که این مردم و این آقایون در این مستند هستند چقدر دیدگاهشون مثبت و خیرخواهی خداونده و چقدر هم خوب میگن که این نشانه اینه که ما در برابر قدرت الهی چقدر ضعیف هستیم،،
اما سعی بر کنترل ذهن و نگهداشتن ایمان خودشون میکنند، به این میگن تقوا پیشه کردن
توکل کردن
تسلیم بودن در برابر خداوند،،
هرچند که خود منم در شهری بدنیا اومدم که یه زمانی زلزله رخ داد و چه جمعیت زیادی هم کشته و مجروح داد و از اقوام نزدیک خودمم چندنفر به رحمت خداوند رفتن و یادمه مردم چقدر آه و ناله میکردن از دولت،از بقیه مردم شهرهای دیگه از عذاب الهی ،ناسپاسی کردن،بی عدالتی و….. و حتی الان هم خیلی هاشون دیدم هنوز در زمان الان هم وقتی حرف از اون همه سال قبل میشه واکنش شون منفی و اعتراض میکنند آی مردم دیدی چه بلایی اومد سرمون چقدر ما بدبخت شدیم، و یه عالمه از این حرفهای ناجالب دیگه که اصلا هیچ کمکی بهشون نمیکنه،،
اما خداوند منو به مسیری هدایت کرده که دارم میبینم چگونه اکثر مردمش زیبا نگرش و توکل شون فقط به خداوند یگانه ست
«in god we trast»
احسنت به چنین نگرشی که تکیه ات فقط به خداوند یکتا باشه
و چقدر خوبه که اینجور بگی مادر طبیعت مهربانه و بقیه رو هم برا خودمون گذاشته و از زاویه ای نگاه کنی که آقا اگر یه مساله ای تضادی در زندگیم رخ داد دیگه نیام بشینم و بگم کاش اینطور نشده بود
کاش اونطور شده بود
تخسیر فلانیه
چرا،
بدبخت شدیم
دولت باید کمک کنه
من از فلانی انتظار دارم و….
ولکن این حرفارو الان بیا ببین باید چکاری چه عملی باید انجام داد تا این موضوع حل بشه
و بجای اینکه بذارم این اتفاق بظاهر بد من خورد کنه و ضعیف کنه بلکه با حل کردنش خودمو رشد بدم چرا بذارم منو متوقف و محدود کنه
و این موضوع طوفان در« مکزیکو بیچ»
مانند همون تضاد در زندگی منه که منو تا مرز نابودی و افسردگی برد اما بعداز مدتی تغییر مسیر دادم و از خداوند درخواست هدایت و کمک کردم و خداوند هم عاشقانه منو به اینجا هدایت کرد که شکر خدا هرروز دارم قدرتمندتر و بزرگتر میشم،،
خب الان این مردم هم بنظرم دارن از این تضاد که اسمش طوفانه بنفع خودشون استفاده میکنند و هرسال خونه های محکم تر و پیشرفته تر میسازن،،
این موضوع طوفان داره به ما میگه زندگی همیشه در حال حرکت و تغییر و رشد و پیشرفته شدنه و نسل قوی ماندگارن و نسل ضعیف نابود میشن حالا ما میخواهیم از کدوم دسته باشیم ،،
ممنون خداوندم که الان نسبت به چندوقت و چندسال قبل خیلی بهتر درک میکنم که تضادها باعث میشه که چقدر من رشد کنم
و با دید متفاوت و نگرش مثبت،ایمان،توکل،تقوا کنترل ذهن میتونم خیلی بهتر درک کنم که در بدترین مصیبت ها بالاترین نعمت ها نهفته ست ،،
اما این دیگه بستگی به دیدگاه هرکدوم از ما داره که چگونه ببینیم و بیاندیشیم و باور کنیم البته سربلند بیرون اومدن از چنین تضادهایی نیازمند مهارت و تکرار در تمرینات ذهنی ست و تکامل ،،
خداوند به این بنده های صبور و مثبت اندیش صبر و تقوا پیشه کنه چونکه واقعا خوب بودن و استوار موندن در چنین شرایطی کار راحتی نیست اما من تحسین شون میکنم در چنین شرایطی همچنان مثبت و هستند
چقدر شبیه تمرین ستاره قطبی ما دارند انجام میدن که این آقای خوب میگه باید با نگرش مثبت روز رو آغاز کرد و اومد بیرون،،
سپاس از همگی.
چقدر زیبا بود اونجایی که مردم به هم انگیزه میدادند و با وجود اون اتفاق هنوز فکرشون مثبت بود ، اونجایی که میگفتند : ما خوب میشویم – چقدر الهی بود
رندی میگفت: اسلحه هام ، اتاقم و لباسام سالم موندند و از این موضوع خوشحاله با وجود اینکه اونم خونه اش جزء خونه های طوفان زده بود و اینکه خدا هدایتشون کرد که از خونه بیرون بیان که سالم بمونن و زیر آوار نباشن –
واقعا دیدگاهشون جای تحسین داره
خدایا شکرت که با قانون آشنا شدم – از اینکه من هم توی هر شرایطی ، جای خوبشو ببینم و دربارش صحبت کنم.
خدایا شکرت
با درود به استاد عزیز و مریم خانم ،
نظرم رو در مورد این قسمت کوتاه می نویسم
با نگاه به آقایی که وسایلش رو از باقی مانده خونشون جمع میکرد فهمیدم که وقتی دلت با خدا باشه قلبت آروم میشه و هر چه این ایمان قویتر باشه آرامش بیشتری کسب می کنی .دقیقا مثل این آقا که باوجود راه رفتن روی خرابه های زندگیش بازم یه آرامش خاصی داشت و خیلی زیبا گفت که حتماً مادر طبیعت رو ناراحت کردیم ولی بازم مهربون بوده که یه مقدار واسمون گذاشته، این یعنی تسلیم یعنی توجه به آنچه داریم و برامون مونده. و نکته دیگه اینه که ما انسانها دست از منم منم گفتن هامون برداریم و این درس بزرگیه که میشه از این جور حوادث گرفت.
چقدر باهم مهربان بودن و به هم عشق رو هدیه میدادن در اوج مصیبت، خصوصا اون شخصی که داشت داستان اون منطقه رو روایت میکرد.
و حتما ایمان به پروردگار و داشتن امید و تقسیم کردن عشق در این مردم بوده که بعد از مدت کوتاهی دوباره تونستن شهر زیباشون رو زیباتر و با کیفیت تر از قبل بسازن درست در همون جایی که آسیب دیدن و دوباره با همون طبیعت و دریا و ساحل رفیق بمونن.
خدایا سپاسگزارم که این مردم دوباره به زندگی و آرامش برگشته اند.
خیلی ممنون از فایل زیبایی که برای ما تهیه کردید و آهنگ پایانی زیبای که انتخاب کرده بودید.
دوستتون دارم، تندرست و شاد باشید🙏
🌹به نام خدای بخشنده ومهربان🌹
♥️سلام وصدتا سلام به عزیزای دلم♥️
خوشحالم وخداروشکر میکنم که امروز هدایت شدم به دیدن این قسمت از سریال زیبای زندگی دربهشت وتصمیم دارم بار دیگه کامنت بنویسم وحسم از دیدن دوباره فایل رو با شما عزیزای دلم به اشتراک بزارم🌹♥️
جالب بود قبلا شنیده بودم استاد گفته بودید اومدید وشهر رو دیدید که با خاک یکسان شده اما بخاطر قانون توجه برنکات مثبت وتوجه نکردن بر منفی ها وناخواسته ها تصمیم گرفتیدرکه به ما نشونش ندید🌹
اما الان اومدید واین تصاویرو بما نشون دادید اما از زاویه درست وبادهدف توجه به نکات مثبت👏👏👏🌹
یادمه بچه که بودیم توکتابای درسیمون نوشته بود که ملتها وکشورها یکی از دلایل رشد وتوسعشون جنگ هست🌹یعنی کشورهایی که یه جنگ و ویرانی رو پشت سر گذاشتن بعدش توسعه عجیب غریبی یافته ان🌹که شاید نزدیکترین نمونش کشور آلمان هست یا ژاپن که پس از نابودی چطور از خاکستر خودشون بلند شده وتبدیل به مدرن ترین وموفق ترین کشور ها شدن🌹 واین قانون بدون تغییر خداونده که ما باید از تصادها بهتربن فرصتها رو بسازیم ورشد کنیم♥️درغیر اینصورت له خواهیم شد واثری از ما باقی نخواهد ماند🌹
دراین فیلم دیدیم که مشت نمونه خرواره و دیدیم که مردم کف خیابون امریکا چه باورهایی دارن💪🌹
واین نشون میده که هر کسی در جای درستشه وعدل خداوند بدون ایراده🌹♥️
نکته جالب دیگه اون پیر مرد داستان مابود🌹خیلی دوسش داشتم♥️یه جوری کدخدا تور وریش سفید محل بود🌹چقدر بزرگی کردن بلد بود چقدر روابط قشنگی داشتن🌹فکر نمیکردم هرچند شهر خیلی کوچیکیه ولی اینکه مردمش همدیگه رو از نزدیک میشناسن و روابط نزدیک دارن یه حس قشنگی زیر پوست شهرشون بود که ما الان فقط اینو تو روستاهامون میبینیم ومن عاشق این نوع روابط عمومی شهروندی هستم🌹♥️🌹♥️
بازم ممنونم از استاد عزیزم ومریم بانو برای تهیه این کلیپ ارزشمند🌹🙏 ویه تشکر ویژه که قدردانش هستیم واونم اینکه برامون ارزش قائل شدید وکلیپ رو زیر نویس فارسی کردید بینهایت ممنونم🌹♥️🙏😍😘😘 به امید دیدارتون🌺🌺🌺🌺❤️❤️❤️❤️
سلام و درود
میخوام خیلی خلاصه بگم
خیلی خیلی درس داشت، اینکه دیدیم که تو ایران زلزله یا هر اتفاقی میافته، همه گریه و زاری میکنن، چقدر اینا آروم و با خودشون در صلح بودند، گفت که خدای مهربون ساعت 4 ما رو از خواب بیدار کرد که بریم بیرون و اونجایی که گفت لباس هامون مونده و حالش خوب بود.
میگفت معجزه است که با این طوفان ما کشته نداریم.
چقدر به هم انرژی میدادن.
من و همسرم گفتیم اگه ما جای اونا بودیم دیگه تو اون شهر نمیموندیم و میرفتیم جایی که خیلی از اب دور باشیم، هیچ نفرتی از آب نگرفتن و دوباره و با قدرت خانه های زیبا و محکمی همونجا ساختن و دارن زندگی میکنن. 🌹😊