سریال زندگی در بهشت | قسمت 206 - صفحه 3

به نام تنها ابر قدرت حاکم بر جهان هستى

سلام عشقم استادم رسول من که خدا شما رو فرستاد توى زندگیم که آیات روشن خدا رو برام بخونى تا منو از ظلمات به نور برسونى

دوست دارم همه واژه هاى قشنگ عالم رو براى خطاب کردن و صدا کردنت به کار ببرم آخ که چقدر تو عزیزى

آخ که چقدر روزى که باهاتون صحبت کنم و از این روزهام بگم از توحید عملیم بگم از نتیجه هام بگم و قلبتون باز بشه رو تجسم میکنم و به قول خودتون وقتى بتونى نقطه پایانى رو تجسم کنى ١٠٠ ٪‏ میتونى خلقش کنى

آخ که خدا چقدر قشنگ به وعده اش به کسانى که ایمان آورده و عمل صالح انجام دادن داره عمل میکنه و من چقدر سپاسگذارشم براى وجودتون براى حضورتون توى زندگیم

استاد دست خدا شدى منو کوبیدى و از نو ساختى و چى ساختى

و چقدر قشنگ درک میکنم که خدا به موسى میفرماید تو رو براى خودم ساختم

استادم چقدر قشنگ دارم معنى جمله ات که گفتى زن قوى باش بقیه مجبور میشن به تو تعظیم کنن رو درک میکنم و باهاش زندگى میکنم استاد نمیدونى چطور منو با آموزش هات رشد دادى ولى میدونى چون محاله کسى با شما باشه و قوى نشه شجاع نشه رشد نکنه

همیشه میگفتم یعنى چی بچه ها میگن با اشک داریم برات مینویسم ولى الان قشنگ درکش کردم

میخوام ازتون سپاسگذارى کنم نمیدونى چه محبتى شما دو بزرگوار در حق من کردین نمیدونى نمیدونى نمیدونى چطور رسول خدا شدى و منو از چه ظلماتى نجات دادى به قول خودتون خیلى حرف دارم ان شالله با دست پر بیام و براتون بگم هرچند که الانم خیلى دستم پره تو دستم خدا عصاى موسى قرار داده تا از دل تضادهام به سلامت عبور کنم استاد یادتونه نوشتم توى یکى از کامنتهام خدا بهم گفته اگه قرارباشه بهت عصاى موسى میدم ید بیضا میدم

وااااى استاد خدا بهم داد و من یه روز چشم باز کردم دیدم دارمش خیلى طبیعى خدایا شکرت

استاد چقدر آموزه هاتون به من کمک کرد وقتی

پدرم سه هفته پیش تا دم مرگ رفت و خدا دوباره بهم برگردوندش تو لحظه هایی که اگه میرفت واقعا کنترل ذهن برام سخت میشد و درد داشت و فقط به خدا میگفتم الان نه بذار بابام موفقیت منو ببینه بذار بابام به آرزوش برسه بذار با قلب آروم بره ولی بعد تسلیم شدم ازتون یاد گرفتم بگم خودت دادی هروقت بخوای میگیری من چیکاره ام که تعیین تکلیف کنم

و چقدر تو اون یه هفته حرفاتون اموزه هاتون بهم کمک کرد نگاهتون به مرگ بهم کمک کرد تو لحظه هایی که هربار تلفنم زنگ میخورد میگفتم تموم شد ولی عجیب اروم بودم عجیب به خدا سپرده بودم ولی عجیب تسلیم بودم و خدا به بهترین شکل پاداش تسلیم بودنم رو داد و بهم اجازه داد بار دیگه پدرم رو با عشق در آغوش بگیرمو دستش رو ببوسم

بهم اجازه و فرصت داد با عشق بیشتری ازش تشکر کنم برای حضورش تو زندگیم و بهش بگم که در حق من به بهترین شکل وظیفه پدریش رو انجام داد بهش بگم که همیشه به داشتنش افتخار میکنم

و همه اینا رو من از شما دارم آره استاد شما هم واقعا در حق من پدری کردین

نمیدونى چقدر وحى منزل شدین براى من کلامتتون تک تک قسمت هاى این سریال ارزشمندت مثه چراغ هدایتى بود که یکى یکى ترمزهام رو بهم نشون میده

سریال ارزشمندى که با دستاى مریم عزیزم که من بینهایت ازش سپاسگذارى میکنم براى این عشق و محبتى که بى قید و شرط جارى میکنه داره آماده میشه

استاد وقتى قسمت قبل رو دیدم که رفتى و قشنگ بدون تعصب اون مشروب ها رو دست گرفتى چه درسى به من یاد دادى

منى که تو ١٢ قدم به این ترمزم رسیده بودم که این یکى از ترمزهاى منه واسه مهاجرت و مثه ذنب به دمم چسبیده و باید حلش کنم منى که کامنتشم نوشتم و لایکشم گرفتم ولى هنوز هم وقتى تو قسمت قبل دیدمش رومو برگردوندم منى که به خیال خودم پیدا کردم این ترمز رو حل شده ولى هنوزم منتظر فرصت بودم برم مشروب هاى تو انبارى رو تو توالت خالى کنم و فکر میکردم چقدر هم خوب دارم رو این ترمزم کار میکنم ولى چه قشنگ به من یاد دادى که باید بپذیرم این تنوع جهانه باید باهاش به صلح برسم برم و ببینمش و لمسش کنم اگر میخوام مهاجرت کنم اگه میخوام به جاى بهتر هدایت بشم اگر میخوام این فرکانس و این دم ازم کنده بشه از زندگیم خارج بشه

استاد چه قدر قشنگ میفهمم که وقتى میگى هر کس هرجایى هست جاى درستشه

شاید هیچکس اندازه من درک نکنه دلیل اینکه اینقدر قشنگ رفتى و لمس کردى و حتى نوشته هاش رو خوندى چون من اینقدر رو این مورد تعصب داشتم که همش تو زندگیم میومد مثه دم بهم چسبیده بود منى که خط قرمزم بود

میدونى استاد دیروز که قشمت قبل رو دیدم رفتم انبار خونه ام که مشروبى که توش هست و منتظر بودم فرصتى بشه بریزمش تو دستشویی بردارم و درصد الکلش رو ببینم و باهاش به صلح برسم تعصب رو بردارم گفتم منم باید مثه استاد مقاومتم رو بردارم رفتم و نبود خدا از خونه ام خارجش کرده بود بدون اینکه من بخوام زحمتى بکشم و بجنگم به خاطرش و برام یه نشونه بود و خدا رو شکر کردم و تصدیقش کردم که قانون داره کار میکنه نیاز به جنگ نیست من باید روى خودم کار کنم خدا هرچیزى با من هماهنگ نباشه از زندگیم خارج میشه اگه بوده اینهمه سال چون من براى مهاجرت باید این تعصبم رو بردارم این مقاومت رو بردارم تا بتونم برم کشورى که توش مشروب آزاده همه جا هست که مهمونت میاره با خودش من باید مقاومت و تعصبم رو بردارم واسه همین این فرکانس آدم ها اینهمه سال تو زندگى من بودن تا من این رو یاد بگیرم به قول یکى از دوستان ت. کامنت ها من باید سازگار باشم با طبیعت آقا جان مشروب طبیعته جهانه تو استفاده نکن خدا به تو لطف کرده هدایتت کرده و اجازه نداده این میل در تو باشه و تو همیشه اانی قدرت و توانایی رو داشتى که به صورت طبیعى به شادى برسى قرار نیست همه این جورى باشن که بپذیر اینم مثه قرص خوابه یکى خدا بهش لطف کرده بدنش به صورت طبیعى اون هورمون خواب رو ترشح میکنه و راحت میخوابه یکى نه باید کلونازپام بخوره حالا به هر دلیل اینم همونه مشروب هم همینه آقاجون اونا بدنشون به صورت طبیعى هورمون شادى ترشح نمیکنه این نعمت رو مثه تو ندارن بپذیر اینو

و امروز که این قسمت رو دیدم وقتى دوباره از اون قسمت رد شدین راحت نگاش کردم تحسین کردم که افراد اینقدر قشنگ از همه چیز ثروت میسازن احساس کردم مقاومتم کمتر شد

امروز خیلى راحت وقتى کلیپى دیدم که توش داشتن مشروب میخوردن پذیرفتم و تعصب نداشتم و نگاه تعصبى نداشتم نگاش کردم بدون تعصب و گفتم این تنوع جهانه خب اینا چیکار کنن که خدا اجازه داده این میل و اشتها به این نوشیدنى توشون باشه

همه که مثه تو مشمول هدایت خدا نیستن که هیچوقت اجازه نداد این میل در تو قرار بگیره و تو این قسمت من خیلى راحت بودم نسبت به دیدن اون قفسه ها آخه چقدر شما تأثیر گذارى چه قدر به من لطف کردى وقتى رفتى راحت اونا رو برداشتى و در موردش صحبت کردى و حتى قیمتش رو گفتى

من بیشتر از اینکه ترمزهاى قیمت دلار رو درست کنم باید این ترمز مشروب رو درست کنم از خدا میخوام هدایتم کنه همونجور که شما رو هدایت کرد که بتونید اینقدر به این موضوع بدون تعصب برخورد کنید و مقاومت نداشته باشید

و واقعا تحسینتون میکنم و سپاسگذارى میکنم که اینقدر عاشقانه براى هر نیاز و ترمزى برنامه تولید میکنید تا ما هم مثه شما طعم این لذتها و زندگى در بهشت رو تجربه کنیم و پامون رو از اون ترمز برداریم فارغ از اینکه اون ترمز چیه و چقدر اصل و یا حاشیه است حجابه ،قیمت دلار و هزینه هاى خورد و خوراکه ،مشروبه

چون واقعا ترمز ترمزه اصل و حاشیه هم نداره ترمز باشه هرچقدر گاز بدى ماشین حرکت نمیکنه

راستى استاد اگر ترکیبات کامل اون محلول چندکاره پاک کننده سرکه و ابلیمو رو بگین عالى میشه ما هم اینجا درست میکنیم تا ان شالله اونجا خودمون بیاییم بخریم

استادم تحسین میکنم خوش خرید بودنتون رو چقدر خرید کردن با شما لذت بخشه خوش خرید صبور لارج آروم چه باحوصله و قشنگ سلف چک کردید

و چقدر این افراد خوب یاد گرفتن وقتى به خدا اعتماد کنن خدا هم افراد درست رو میفرسته براشون و به همین راحتى میتونن تو کسب و کارشون از این سیستم استفاده کنن

مثه شما استاد عزیزم که کارمندهایى دارین که بدون اینکه بالاسرشون باشین با عشق به بهترین و درسترین شکل کارشون رو انجام میدن و این رابطه فقط روى اعتماد و عشق کار میکنه چون میدونین خودتون درستین پس طبق قانون افراد درست هم تو زندگیتون وارد میشن و چقدر این اعتماد و باور لذت بخشه به جاى اینکه همش چهار چشمى بخواهیم کارمندها و مشترى ها رو بپاییم

راستى استاد دمت گرم منم شکلاتى نیستم اصلا

مریم جونم دمت گرم منم عجیب رد بولى هستم عاشقشم

تحسینتون میکنم مریم بانوى عزیز و با انرژى که مثل همیشه خوش تیپ و خوش لباس و خوش اندام و از اون راه رفتنت فقط عزت نفس و متانت میباره

ازهمه دوستان عزیزم هم که همیشه با خوندن کامنت هاشون درهایی از آگاهى به روم باز میهش تشکر میکنم

و براى شما استاد عزیزم و مریم بینظیرم و دوستاى عزیزم الله وهاب سمعا و طاعتا شدن در مقاب هدایت الهى رو آرزومندم 💞💞💞