سریال زندگی در بهشت | قسمت 207

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار مهسا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

درود به استاد جان و مریم عزیزم❤

و همینطور دوستان و همراهان عزیزم در تجربه فوق العاده ی زندگی در پارادایس

استاد جانم من قبلا هم گفتم بیش از یکماه هست که بصورت تمرکزی روی روانشناسی ثروت ۱ کارمیکنم و یک هفته ست که فایل ۳ رو شروع کردم و دارم کارمیکنم و خب این فایل مربوط میشه به باورها و مدارها و کانون توجه

و جالبه که این یک هفته چه از طریق نشانه ی روز و چه اینکه خودم هدایت شدم که سریال زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا رو از اول ببینم و هم این قسمت های اخیری که از سریال زندگی در بهشت روی سایت قرار گرفته به چه زیبایی هایی و چه تجربه های جدیدی هدایت شدم

خدا رو سپاس که همزمان که کانون توجهم به زیبایی ها معطوف شده نشانه ها رو دارم میبینم مخصوصا در روابط، چرا که من واقعا رابطه ی شما و مریم جان رو تحسین میکنم

خداروسپاس که الگوهایی برای دیدن و طلب کردن برای ما قرار داده و ما خانواده ی صمیمی رو به مسیر دیدن این زیبایی ها هدایت کرده

استاد جانم این فایل هم سراسر زیبایی بود،و لذت بردم، میخوام تا جایی که یادم میاد زیبایی ها و درس هایی که گرفتم رو اینجا بهشون اشاره کنم

اول از همه، اون شامی خوش آب و رنگ، سسی که عطر سیرش رو میتونستم با دیدن تصویرش حس کنم و همین الان که دارم مینویسم بزاق دهنم ترشح داره میشه

یه درسی که واسم داشت که این روزا (از بعد از فایل صحبت شما با ابراهیم عزیز) خیلی سعی کردم الگو قرارش بدم انجام کارهای نیمه تمامه

که استاد تو این فایل گفتین یه ماموریت نیمه تمام داریم که باید تمامش کنیم

و جابجایی پیتزا آون بود

چه دقت و حوصله ای به خرج دادین استاد تو جابجایی

اینکه گفتین زیاد دستکاریش نمی کنیم چون خیلی حرفه ای نیستیم، اما مطمئنم خیلی زود تو این زمینه هم ایده هایی خواهید داد که بهتر و بهتر بشه

هرچند که واقعا جای مناسبی رو مریم جون انتخاب کرده بود و ایده ی بلوک ها هم کاملا مناسب بنظر اومد برای من

به کارایی تراکتور اشاره کردید، راستش من وقتی برای خرید تراکتور رفتید با خودم گفتم آخه به چه کاری میاد، اما خب حالا بیشتر میدونم که شما بهیچ عنوان وسیله ی بدون استفاده ندارید، و حتی مواد غذایی

دیروز یه قسمت زندگی در بهشت رو میدیم که دوستاتون اومده بودن پیشتون و مریم جون اون شکلاتای ۹۰ درصد رو انداخت تو آتیش، چون احتمالا استفاده نمی کردید و خب ترجیح دادید به جای نگهداریشون که شاید یه روزی یکی بیاد که بشه استفادشون کرد، انداختید تو آتیش و لذت رنگ های زیباش رو بردید

در مورد کارواش و باز کردن سانروف که عاشقتونم، همون لحظه که استاد گفتین حالا خوب بود اشتباهی همشو باز میکردم منم دقیقا داشتم به همین فکر میکردم و چقدر کیف کردم و خندیدم با خندتون

چقدر شما به نکات مثبت کوچیک و بزرگ خوب توجه میکنید و ازشون لذت میبرید، واقعا مگه خوشبختی چیه غیر این؟!

اینکه شیشه جلو ماشین خیلی تمیز شده بود، و مریم جان چه ذوقی میکرد

اون ابرهای فوق العاده زیبا، خداروشکر واقعا

بنظرم هیچ معجزه ای به اندازه ی زیبایی و خارق العاده بودن طبیعت، عظمت و بزرگی خدارو نشون نمیده❤

اونجا که رفتید کنار دریاچه و مریم جون گفت رفتیم تو فرکانس جوجه و هر جا میریم جوجه میبینیم بازم تکرار درس هایی بود که ازتون یاد گرفتم

و نشانه ای برای من بود تو این فایل، که یادم باشه این زمانایی که دارم سریال زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا رو می بینم و این زیبایی ها تکرار و تکرار میشه داره منو تو چه فرکانسی می بره

سپاسگزارم ازتون

اردکای خوشگل کله قرمز با پر سبز، که واقعا ترکیب رنگشون برای من که معمار و طراحم یه تقلبی ه خوبه که چطور با الهام از طبیعت رنگهارو کنار هم استفاده کنم که چنین چشم نواز باشه

اونجایی که گفتید بریم غواصی زیر خونه گنج پیدا کنیم

برند خوب اون وسیله ی غواصی تون که اسمشو نمیدونم چی بود ولی کپسول رو به جلیقه و دهن وصل میکرد بهم یادآور شد جنس خوب خریدن یه جور استفاده ی درست از پول و ارزش قائل شدن واس پوله، که شما همیشه اینکار رو میکنید

اینکه تو لباس پوشیدنتون و بستن کپسول و بعد درآوردنش از مریم جون کمک گرفتید برام درس داشت

من عاشق سبک جدید فیلم برداریتون از زیر آبم

چند قسمت پیش که با موبایل پریدید تو آب یه آن احساس کردم خودم شیرجه زدم تو دریاچه انقدر حس قوی ای داشت، فک کنم برای بچه ها هم همینطور بوده

اونجایی که ماهیا اومدن نزدیکتون و شما میخندیدید و میگفتید خیلی ترسناکه با خندتون من احساس میکردم بیشتر ازینکه ترسناک باشن دارن قلقلکتون میدن که اینجور میخندین

منظره ی زیبای پرادایس از روی آب که واقعا رویاییه

تازه بماند که این چیزی که ما میبینیم انقدر رویاییه اون چه که تو واقعیت شما تجربه میکنید چی میتونه باشهامید که یه روزی که تکاملم رو طی کرده باشم شما رو تو پرادایس ببینم

غذای روز غواصی، مرغ و بادمجان و بازم یه سس فوق العاده و ته چین

مریم جون خیلی کدبانویی، عاشقتم

ماهی هایی که شرطی شدن و با باز کردن در میان و منتظر غذا میمونن

و آخرین نکته و درس:

اونجا که مریم جون رفت تو حوزه ی استحفاظی مامان طلا و اون پرنده رو پر داد، و گفت به موقع اومدم

برای من اینو یادآوری کرد که آدمایی که با خودشون در صلحن تو بهترین زمان در بهترین مکان ممکن هستن

عاشقتونم استاد

عاشقتونم مریم جان

و مشتاق قسمت های آینده ی این سریال بینظیرم

در پناه امن خدا باشید

منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.

برای دیدن سایر قسمت های این سریال‌، کلیک کنید

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

111 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مریم مهدوی فر» در این صفحه: 1
  1. -
    مریم مهدوی فر گفته:
    مدت عضویت: 919 روز

    بارونو دوست دارم هنوز چون شما رو یادم میاره

    حس میکنم پیش منید وقتی که بارون میباره

    سلام به عزیزان دلم استادجان ومریم نازنینم

    وهمه دوستانم در این سراپرده عشق وزیبایی

    خداروبی نهایت شاکروسپاسگزارم که لحظه لحظه هایم را لبریز از احساس عالی وآرامش نموده آنقدر که وقتی پرادایس، این بهشت خداوند را می بینم ودو فرشته بی نظیرش را ،ناخودآگاه تمام وجودم لبریز می شود از حضور خداوندوهرنفس شکرگزاریش واو هم هرروزهدایای مادی ومعنوی که ارزانی می دارد به طرق مختلف ومتنوع،خدایاشکرت.

    طبق عادت زیبای ساعت چهار بیداریم، امروز هم به لطف خداوند یک روز دیگر را برای زندگی کردنِ عاشقانه در هوای وجودش چشمانم را گشود وبایک حسی عالی عبادت هایم را با لذت انجام وآماده برای یک پیاده روی بی نظیر،با نام خدایم.. وارد مغازه شدم وسایلی که هرروز نیاز دارم بعد از پیاده روی استفاده کنم را در ساک خوشگلی گذاشته،مثل اسپری ومام ولباس ورزشی که بعد از یک حمام صحرایی که مصطفی جان در گوشه ای دنج در حیاط خاته باغ برقرار کرده ،انجام که وااای چقدر می چسبه بعد پیاده روی با آب خنک دوش بگیری وبعد هم لباس هایم راشسته ولباس ورزشی پوشیده وبه سمت مغازه وانجام ورزش عضلانی که شده فعلا روال زندگی هرروزم وفایل نشانه ام را روی قاب تلویزیون وبا کیفیت عالی تماشا کردن وچه می شود روزم یک روز عالی ساختن، مثل عمارت پادشاهی بریتانیا…..خلاصه امروز اومدیم وسایل بزاریم وبریم که مصطفی تماس‌ گرفت گفت مهری جان آماده ای بریم برا کافه نون سنگک بگیریم که گفتم با عشق ومن با هماهنگی رفتم پیاده روی که بعد مصطفی با رخش رعنای مان بیاید دنبالم ،وااای نگم براتون از هوای خنک در این ماه که باعث تعجب خیلی ها وعادی برای ما که دراین مداروفرکاتس هستیم، خدایا شاهکار کرده ای همه جوره برایمان ،عاشقتم شدددددید،بعد دیدن شفافیت کوهها وطللوع خورشید روبرویم وبوس جانانه وخیر مقدم بهش ، فقط گریه شوق جاری نشد ،چقدر زیبا وباشکوه الله اکبر تکراری نمی شود به جانِ خودم …..

    بعد از نیم ساعت مصطفی جان آمد وچقدر با هم خداروشکرکرده ولذت ادامه داشت ونان سنگک خریدیم و آش شیرازی ورفتیم یه پارک زیبا در عالیشهر نزدیک گورک که خودمان زندگی می کنیم و زیبایی وزیبایی وزیبایی ودرختان سربه فلک کشیده وگلها وگیاهان و…. خدایاشکرت.

    بعد یه آقایی کنارمان آمد وبه مصطفی گفت میتونی شماره شهردار رو برام بگیری و کاغذی داد و شماره گرفتیم با گوشی خودش بنده خدا پاکبانی بود که ظاهرا بیمه اش را رد نکرده بودند ومی خواست با شهردار صحبت کند و بعد مصطفی

    گفت صبحانه خوردی گفت نه ،نان بهش دادیم و با آش خورد و گفتیم برات دعا می کنیم هرچی خدا بخواد ،خانمش هم فوت کرده بود بنده خدا واضح هم نمی تونست صحبت کنه، خلاصه گفتیم ظرف آش رو در سطل زباله بیانداز وخداحافظی کرده ورفتیم وسبزی وپیکنیک هم پر کردیم وبه سلامتی آمدیم خانه و مرغ وخروس ها هم به استقبال مان آمدند وبرایشان غذا ریختم وبعد از انجام کار ها رفتم دوباره در حیاط و نوشتن در دفتر ستاره قطبی و بعد هم زمان با قیچی کردن نان ها به تیکه های کوچک وزیبا وشیک و گذاشتن در کیسه فریزری ،این فایل ونشانه زیبا وکلی هم خندیدم ودوباره دیدن مرغ وخروس های شما واین پرادایس زیبا ودیدن روی ماهتون …

    واای اوایل فایل چه تصویر زیبایی دراومده بود از استاد جان و بوقلمون خوشگل و سبزی چمن پرادایس ونور آفتاب بی نظیر وچشم نواز ،خدایاشکرت.

    تنور زیبایتان منو یاد ننه شمسی خدابیامرز می ندازه مادربزرگ پدریم که در خانه قدیمی اش تنور شُلی داشت وبرایمان نان وگرده می پخت یادکش بخیر ،این وسیله ای که داخل تنورک گذاشتید هم ایده عالی بود ممنون.

    خداروشکر بابت این ماشین آلات به ویژه این تراکتور که چقدر در این مدت عالی بود وبدردبخور ،خداوند همه جوره مغزها را برای رشد وپیشرفت دنیایش زیبا آفریده وخلاق وذهنی که چه ها از آن خلق نمی شود برای هرروز آسایش وآرامش وراحتی انسان ها،خدایاشکرت.

    بعد هم وجود دستگاه های کارواش چقدر عالی ولی من هنوز بوشهر این نوع کارواش مدرن رو ندیده ام وهنوزبا همان شیلنگ دراز وفشار قوی آب درآن ،ماشین ها را کارواش می کنند.

    چقدر شیشه ماشین تمیز وبعد دیدن ابرهای خوشگل وخیابان وویو زیبا روبرویتان ای جانم ،شیشه شفاف به شفافیت قلب پاکتان .

    واقعا گُل گفتید مریم جونم ،در فرکانس مرغ وجوجه و… هستید ما رو هم در فرکانس خودتان برده اید ،فرکانسی از دیدن وتمرکز بر زیبایی ها در همه چیز…..

    شکار کوسه وااای چقدر خندیدم مریم جان.

    اسناد جان دیدن شما در لباس غواصی منو خسته کرد چه برسه خودتان آخی والا تنگ بود قلبوم گرفت به قول بوشهری ها وبعد اونطور که در صحنه لباس رو درآورده وشوت کرده بودید مشخص بود راحت نبودید وطبق فرمایش طلایی تان کاری که سخت پیش می رود دچار اشکال است هرچیزی برای ما باید به راحت ترین شکل ممکن پیش برود نقطه سر خط .

    اونجا که فیلم پریدن شما یواش شد ودر آب خودتان را انداختید واااای مُردم از خنده انگار بمب اتم منفجر شد خدا نکشتتون قربونتون برم من …

    غذا دادن به ماهی ها در نوع خودش بی نظیر بود وااای بی نهایت سپاس بابت عظمت خداوند وخلق گوشی های موافق آب وفیلم که گرفتید ممنون .

    خلاصه جونم براتون بگه که مریم جونم واستاد عزیزم دستان مبارکتان را می بوسم بابت تک تک این فیلم گرفتن ها واشتراک این زیبایی ها با ما ،وجودتان را سپاس ،خدایاشکرت.

    در پناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی باشید و بدرخشید، دوستتون دارم.

    خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

    متشکرم متشکرم متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: