سریال زندگی در بهشت | قسمت 211 - صفحه 6

138 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    متین رحمانی گفته:
    مدت عضویت: 2191 روز

    سلام به تمامی اعضاء این خانواده صمیمی متین رحمانی هستم و بسیار سپاسگزار خداوندم که من رو در جهانی منظم قرار داد و قوانینی ثابت و بدون تقییر رو در آن وضع کرد و به من این قدرت رو داد که بتونم با درک اون قوانین هر آنچه را که میخواهم در زندگی خودم خلق کنم.

    سلام به استاد عزیزم و همچنین مریم خانم و آقا ابراهیم عزیز که به عضوی جدای ناپذیر از زندگیم تبدیل شدید و همواره و همواره در قلب ، جسم و روح من حضور دارید و درس های بسیار زیادی رو از شما ها تا به اکنون گرفته ام.

    موضوعی که امروز می‌خوام در موردش صحبت کنم و مدت ها هم به تأخیر افتاده موضوع حرکت در مسیر علایق و پیدا کردن مسیری که از اون بیشترین لذت رو ببرید و خیلی هم دست دست کردم و ذهنم هی میگفتم آخه این موضوع چه ربطی به این فایل داره که بالاخره.تونستم بر این نجوا غلبه کنم و بیام و حالا در هر فایلی شده این موضوع فوق‌العاده رو بیان کنم.

    اصل داستان:

    از ابتدای زندگیم تا به الان که ۲۰ سالم هستش همیشه در این فکر بودم که دقیقا چه چیزی رو می‌خوام و مسیر های متفاوتی رو هم طی کرده بودم اما همچنان احساس میکردم که نه این اون چیزی نیست که من بخوام تا پایان عمر انجامش بدم و همین موضوع که دقیقا چه چیزی رو می‌خوام و علاقه حقیقی من چیه مدت ها بود که موجب می‌شد من در یک شک و تردید همیشگی باقی بمونم و نتونم با تمام تمرکز و انرژی بر روی چیزی که دوستش دارم کار کنم،

    خیلی فکر میکردم که واقعا باید چیکار کنم حالا از طرفی دوست داشتم که از لحاظ مالی هم خیلی زود از پدر و مادر بینظیر خودم مستقل شوم و بتونم مسولیت تمام زندگیم رو خودم بپزیرم و از اونجا شروع کنم به پیشرفت کردن ، خلاصه مسیر هایی رو هم امتحان کرده بودم برای کسب درامد به صورت کار برای خودم که نتیجه چندانی نگرفتم با توجه به باور های نامناسبی که داشتم تا اینکه این ایده به ذهنم اومد که من باید برم و برای یک شرکتی کار کنم و این هم می‌تونه خیلی سریع تر من رو به استقلال مالی برسونه و هم که از اونجا میتونم آروم آروم توانایی های خودم رچبیشتر باور کنم و بعدش بیام و کسب و کار شخصی خودم رو راه بیاندازیم.

    رفتم چند جایی رزومه ارسال کردم ( حالا این رو هم بگم من تا حالا این کار رو نکرده بودم و خود درست کردن رزومه آنقدر به من کمک کرده تا به حالا که حد نداشته) یه کار هوایی هم انجام دادم در نهایت یک موقعیت شغلی که خیلی نظرم رو جلب کرد پیدا کردم کارش هم فروش تلفنی بود منتها با کشور های خارجی و به زبان انگلیسی و چون من زبانم خوب بود و خیلی هم دوست داشتم گفتم که می‌خوام برم اینجا و تازه ساعت کاری شرکت هم برام جالب بود که ۶ بعد از ظهر تا ۳ صبح بود حالا من بجنورد زندگی میکردم و هیچ فامیل و دوستی هم در اصفهان نمی‌شناختم که بخوام برم خونش اما خب میخواستم که برم و بلیط هواپیما رو قبل از اینکه اصلا اونا بهم بگن که مصاحبه حضوری بیا گرفتم چون مطمئن بودم که باید برم و خلاصه رفتم و کلی ماجراهای جالب هم در اصفهان داشتم اما اون شرکت به من پاسخی نداد و من هم دیگه غیر اونجا هیچ جای دیگه ای رو نمی‌شناختم ، یه روز صبح پاشدم رفتم پارک همینجور نشستم گفتم خب متین میخوای چیکار کنی ، این زندگی هستش که به تو هدیه داده شده می وای چیکار کنی چی رو دوست داری تجربه کنی، شب های گذشتش هم نوشته بودم کلی در مورد توانایی هام در مورد علایقم و با همه ی این وجود اصلا مطمئن نبودم و پر از شک و تردید بودم.

    همون طور نشسته بودم که یک احساسی به من گفت ببین متین جان تو مثل یک بچه ای هستی که تازه اومده به این دنیا و در مقابلش یک سفره ی بینهایت قرار داره از غذا و این کودک میخواد که غذای مورد علاقه خودش رو پیدا کنه و برداره بخوره و لذت ببره.

    اما نکته کار این که این بچه هیچ درکی از ذائقه غذایی خودش نداره و نمیدونه که چه طعمی رو دوست داره بعد داره با خودش فکر می‌کنه که من دقیقاً چه غذایی رو دست دارم، خب معلومه به نتیجه نمی‌رسه، این بچه فقط باید شروع کنه قیافه غذاها رو نگاه کنه همین که از چهره یکی از غذا ها یکم خوشش اومد بره برداره و امتحانش کنه، وقتی اون غذا رو امتحان می‌کنه به یک در ک خیلی محدودی میرسه و اونم اینه که این غذا رو یا دوست داره یا دوست نداره، حالا هر چه قدر که ادامه میده وغذا های بیشتری رو امتحان می‌کنه کم کم متوجه میشه که طعم ها چیند غذای تورس چیه شیرین چیه و همین طور که ادامه میده به امتحان کردن غذا ها درک بهتری از ذائقه غذایی خودش پیدا می‌کنه که مثل غذای تورش و نمکی رو دوست داره و غذاهای شیرین رو دوست نداره.

    حالا جالبی کار اینجاست که هر چه قدر که این مسیر رو ادامه میده به جایی میرسه که برای انتخاب غذای بعدی راحتتر می‌تونه انتخاب کنه و تازه احتمال اینکه غذایی که انتخاب می‌کنه غذای خوبی باشه بیشتره چرا که حالا درک بهتری نسبت به مواد غذایی ، ادویه ها و طعم هایی که از ترکیب این مواد بوجود میاد پیدا کرده و تواناییش در تشخیص غذای مورد علاقه بالاتر رفته.

    نکته دیگه اینه که این کودک هیچوقت به غذای مورد علاقش نمی‌رسه چون بی نهایت غذا وجود داره و فقط به غذای مورد علاقش نزدیک میشه این نکته مهمی که بدونی حتی ایلان ماسک ها و استیو جابز ها هم دقیقا نمی‌دونند که چی دوست دارن و فقط مهارتشون در انتخاب مسیر های که ممکنه لذت بخش باشه بیشتر شده و این خیلی به من کمک کرد.

    وقتی که این موضوع در ذهنم شکل گرفت همونجا تصمیم گرفتم که برم و نزدیک ترین ایده ای که برایم وجود داره رو انجام بدم و در اون زمان برای من این بود که در زمینه تدوینگری و درست کردن موشن گرافیک کار کنم و خب چند تا رزومه فرستادم و بعد هم دو تا از رزومه هام در تهران مورد قبول واقع شد و من هم بلیط گرفتم برای تهران و رفتم تهران و طی یک پروسه بسیار جالب یک ماهه که خیلی رو باور هام به صورت تمرکزی برای استقلال مالیم کار کردم و به بسیاری از ایده هام هم عمل کردم و در نهایت الان دارم در یک شرکت تبلیغاتی کار میکنم و خدا رو شکر از لحاظ مالی از پدر و مادر خودم مستقل شدم و از کارم هم دارم لذت میبرم و خیلی جالبه همینطور که دارم میرم جلوتر میبینم که آقا کارم رو دوست دارم اما برای مثال این تقییر رو می‌خوام درش ایجاد کنم بعد میام می‌نویسم و. یاوران رو درست میکنم و به ایده هام هم عمل میکنم بعد شرایط تو همون کاری که در ابتدا به نظر ثابت می اومد تقییر می‌کنه و من الان دارم از ساعت ۹ صبح میرم شرکت تا ساعت ۶ بعد از ظهر تازه بعدش هم نچمیرم به کلاس صخره نوردی که اینم یکی دیگه از خواسته هام بود و خداوند رو بخاطرش سپاس گذارم و بعد ساعت ۱۰ شب میام خونه اما دارم لذت میبرم از زندگیم و هر روز هم داره اتفاق های بهتری برام میفته .

    حالا خیلی چیز ها هست که میتونم تعریف کنم اما خب دوست داشتم که به این موضوع حرکت در مسیر علایق بپردازم و می‌خوام بگم که بچه ها باید حرکت کنیم هیچکس مطمئن نیست از مسیرش که آیا دقیقا دوست داره یا ن فقط باید حرکت کنیم از ساده ترین ایده ها و در دسترس ترین ایده ها شروع کنید و مطمئن باشید برای کسی که داره روی باور هاش کار می‌کنه هیچ اتفاق بدی نمیتونه بیفته.

    لذت ببرید از زندگیتون ، این جهان خیلی زیبا تر از اون چیزی هستش که فکر میکنیم و اجازه بدید که خداوند شگرد هاشو در فراهم کردن خواسته هاتون بهتون نشون بده و اونوقت هستش که خودتون میگیره از اینکه شما چه فکری رو میکردین و خداوند چطور شرایط رو به نفع شما تقییر داد.

    در پایان هم دوست دارم قسمتی از شعر مولانا رو بیارم که همیشه به من احساس شجاعت و باور داشتن به خداوند رو میده.

    هر کجا دردی دوا آنجا رود

    هر کجا مشکل جواب آنجا رود

    حق تعالی گر سماوات آفرید

    در پی رفع حاجات آفرید

    هر کجا کشتیست آب آنجا رود

    تا نزاید کودک نازک گلو کی روان گردد ز پستان شیر او …..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    حسین گرزدین گفته:
    مدت عضویت: 1912 روز

    عالی بود واقعا لذت بردیم از این همه خیر و برکت که تو اول فایل دیدیم یه فست فودی خیلی خوب با کیفیت خیلی عالی پر از مشتری به به به این فراوانی این فایل پر فراوانی بود ابزار های استاد که پایانی نداره چقدر ماشااللع خاک تخته چقدر ماشاالله فضا وسایل چقدر بی انتهاس این ابزارا و کلا برسیم به آخرای فایل واقعا استاد چقدر با حسرخوب این حرفارو میزد میتونستم افتخار به خود لذت رسیدن به خواسته رو درون استاد ببینم ک چقدر استاد عالی رو خودش کار کرده چقدر براش خواسته هاش مهم بوده چقدر مثه ببس جامعه حاضر نشده قید آرزوهاشو بزنه چقدر چقدر چقدر این استاد واقعا استاده تو کاراش تو همه چی خدا بختون خیر و برکت بده که اینجوری جهان رو رونق دادین هم خودتون هم میلیون ها نفر رو به راه درست بردین خدا رو شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    سید حسین حسینی صالح گفته:
    مدت عضویت: 1407 روز

    سلام

    سلاام

    سلااام

    سلام استاد عزیزم اوستا نجار اوستای خلق کردن و اوستای ❤عشق

    سلام مریم عزیزم همراه و مستقل و ❤عاشق.

    سلام به دوستانم در این سایت عالی که مثل خودتون عالیه

    چون من خودم عاشق ابزار کار هستم اول ازین هیولاهای میلواکی میگم که هرکدوم دنیایی ارزش دارن

    چقدر با ذوق و شوق دیدم این ابزارها رو و برای اولین بار بدون حسادت و با عشق به شما نگاه کردم

    این حسرت برای نداشتن بود نه اینکه شما چطور انسانی هستی.

    مهم اینه که منم تونستم خیلی طول کشید اما بالاخره شد.

    با وجود حذف تلوزیون از تو خونه و کنترل کردن ورودی های ذهنم‌،ذهنی که مقاوت زیادی داشت نسبت به دیدن و تحسین کردن دیگران از ته قلبم.

    اما به قول استاد به اندازه ی ایمانت نتیجه میگیری.

    الحمدالله منم نتایج خوبی گرفتم باوجود مهاجرتم به تهران و نداشتن اکثر لوازم رفاهی خونه و نداشتن کار و اتفاقاتی این وسط الان تونستم به کرایه خونه برسم و برای اولین بار توی عمرم نداشتن بدهی به صاحبخانه ام( چه حس خوبی بود) و شرکتهایی که خودشون وارد کننده یه سری دستگاه هستن که الان برای تعمیراتشون به من رجوع میکنن و یه پیشنهاد عالی برای آموزش تو زمینه ی خودم (مکانیک)

    و سلامتی و سلامتی و سلامتی تا زنده هستم.

    خداروشکر استادی دارم که این همه استاد دارم استادم سید حسین عباسمنش

    و شاگرداش که توی این سایت از تجربیاتشون میگن که هر کامنت برای خودش کوهی از تجربه و اطلاعات و نکات مثبته.

    خداروشکر که همسرم به زور من رو به سمت این سایت کشید و منکه آماده ی تغییر بودم با اکراه قبول کردم و الان به اندازه ایمانم نتیجه گرفتم

    امیدوارم ایمانم و باورم بیشتر و بیشتر بشه

    داشتن چنین کارگاهی که چندصد متره و با ابزارهای حرفه ای که هروقت خواستی بدون نگرانی و با آرامش بری سراغ خلق کردن به شدت آرزوی منه و مطمئنا منم به دست میارم و با آرامش دست به اختراعاتی مفید میزنم.

    حداقل این رو نوشتم

    هنوزم با نوشتن گارد خاصی دارم و دارم روی خودم کار میکنم که بتونم بنویسم.

    استاد وقتی این سوله رو آماده کردید دل منم رفت منتهی به دلیلی که بالاتر گفته بودم نتونستم به زبون بیارم.

    من خودم مکانیکم و با آهن بیشتر ارتباط میگیرم تا چوب

    اما چوب هم دوست دارم و خلق یک تکه صاف از اون چوبهای سخت و سفت کار آسونی نیست

    چه برسه که تبدیل بشه به شئ با کاربرد بهتر

    از ته قلبم تحسینت میکنم که با توکل به خدا و اعتماد به حودش برای اولین بار ها تلاش میکنی و انجام میدی

    انجام میدی

    آفرین،احسنت

    خداروشکر که استادی دارم که حرف و عملش یکیه

    من خودم آشپزم و علاقه زیادی دارم به فست فود

    اول این قسمت چقدر خوشمزه بود و من چقدر گشنه ام شد، نوش جانتون

    گوارای وجود.

    سفر بخیر استاد و مریم جان

    دوستتون دارم.

    شاد

    پاینده

    و سازنده باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      فرحناز رستمی پور گفته:
      مدت عضویت: 3078 روز

      سلام آقای صالح

      کامنت زیبای شما رو خوندم و چقدر خوشحال شدم که به خواسته هاتون رسیدید تحسینتون می کنم بابت ورود به دنیای تغییر بابت همسرتون و این همراهی شما امیدوارم و مطمئنم با موندن در این مسیر و تعهد و طی کردن تکامل به هر آنچه آرزوشو دارید میرسید .

      از خدای بزرگ براتون اقیانوسی از سلامتی ، ثروت ، عشق ، آرامش و آگاهی در خواست می کنم .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    معصومه دره لو گفته:
    مدت عضویت: 1954 روز

    به نام الله یکتا

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته

    این اولین کامنتی که میخوام بنویسم استاد نحوه ی آشنایی من با شما از طریق دخترم بود

    فایلهای سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت رو به طور مرتب نگا میکنم و با دیدن زندگی زیبا و پر از آرمش شما لذت میبرم و هر روز فایل های شما رو گوش میدم و با اونها به آرامش رسیدم و دنیا رو زیبا میبینم و از شما سپاس گزارم ولی چون اهل تبریزم و زبانم ترکه هیچ وقت جرات نکردم که براتون کامنت بنویسم، شاید این هم یکی از ترمز های منه

    چون به نظرم فارسی زبان‌ها خیلی خوب مینویسن و امروز جرات اینو پیدا کردم بنویسم براتون که من طبیعت و خیلی دوست دارم و از دیدن طبیعت زیبای پارادایس لذت میبرم و چون وسایل چوبی رو دوست دارم منتظر درست کردن وسایل چوبی با او دستگاههای مجهزتون هستم و خدا رو شکر میکنم که با شما آشنا شدم

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    نفیسه تهذیبی گفته:
    مدت عضویت: 1435 روز

    به نام الله مهربان

    خدا را هزاران بار شکر که منو در مسیر هدایت و آگاهی قرار داد

    سلام به همه ی دوستانم در این جمع صمیمی و سالم

    حقیقتش من تازه وارد این فضا شدم هنوز هیچ دوره ای رو نخریدم و فعلا از فایل های رایگان استفاده می کنم و با توکل بر الله اولین باره که دارم کامنت میذارم و نجواهای ذهنم مانع از این میشد که کامنت بذارم و….

    ولی هر بارکه تو این سایت به سمت یک فایل هدایت شدم کلی حس خوب نصیبم شده با صحبت های استاد و مریم بانوی نازنین که خدا می دونه چقدر حس خوب از ایشون میگیرم و خدا میدونه چقدر چیزای خوبی که تو همین چند فایل رایگانی که گوش دادم یاد گرفتم وخدا رو صد هزار مرتبه شکر

    ولی این بار دلیل هدایتم رو به این فایل تو کامنت ها پیدا کردم …. راستش این چند وقت همش از خدا خواستم منو به سمتی هدایت کنه که تو تربیت بچه هام که در واقع همون تربیت خودم هست موفق باشم و مشکلم یا ترمزم بیشتر رابطه با بچه هام هست وقتی این کامنت شما دوست عزیز رو خوندم ک نوشته بودید :

    من بیزینس خودم در مورد فرزند پروری با استفاده از قوانین ثابت جهان رو استارت زدم….ا

    حساس کردم این یه نشونه یا هدایته تا از شما دوست عزیزم که تو این مسیر جلوتر از من هستیدکمک بخوام تا تا به یاری خدا منو راهنمایی کنید …

    براتون تو این مسیر آرزوی پیشرفت و موفقیت میکنم و در آخر میخوام مثل خودتون از خدای مهربان تشکر کنم:

    که ما رو به راه کسانی هدایت کرده که به اونها بی نهایت نعمت بخشیده و این دعای محبوب منه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    شهناز شیخی گفته:
    مدت عضویت: 1473 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام براستاد توانایی

    سلام براستاد زیبایی

    سلام برخانم شایسته دوست داشتنی

    سلام بر دوستان عزیز

    استاد جان چه رستوران باحالی وچه غذای خوشمزه ای نوش جان

    خداراشکر که کیفیت غذا عالی وخوب بودوشما به آن هدایت شدید.

    استاد جان منم ذوق کردم برای کارنجاریتون ودستگاههای خفن و به روز عالی عالی بودند.

    خدای راشکر که با چوب چیزهای زیبایی خواهید ساختد و به زودی به مانشان می دهید.

    وباور مارا برای رسیدن به آرزوهامون تقویت می کنید.

    استاد عزیزم وخانم شایسته گرامی

    امیدوارم هرکجا هستید شاد و خرم ودرپناه خدا باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    میثم اسدی گفته:
    مدت عضویت: 1537 روز

    سلام استاد عزیز .

    من هم مثل شما عاشق کار نجاری وکار با چوب هستیم.

    من ۲۰ سال در رشته نجاری سابقه کار دارم و هر موقع میخوام برم سرکار با اشتیاق و عشق میرم و از کار کردن با چوب لذت میبرم

    من از خداوند یکتا سپاسگزارم که شمارو تو مسیر هموار زندگیم قرار داده تا با گوش کردن به صحبت‌های دل نشین وتجربه هاتون بتونم با آرامش و لذت به آرزوهام برسم و تا حالا به خیلی از هدفهام رسیدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      معصومه دره لو گفته:
      مدت عضویت: 1954 روز

      به نام الله یکتا

      سلام به استاد عزیز و خانم شایسته

      این اولین کامنتی که میخوام بنویسم استاد نحوه ی آشنایی من با شما از طریق دخترم بود

      فایلهای سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت رو به طور مرتب نگا میکنم و با دیدن زندگی زیبا و پر از آرمش شما لذت میبرم و هر روز فایل های شما رو گوش میدم و با اونها به آرامش رسیدم و دنیا رو زیبا میبینم و از شما سپاس گزارم ولی چون اهل تبریزم و زبانم ترکه هیچ وقت جرات نکردم که براتون کامنت بنویسم، شاید این هم یکی از ترمز های منه

      چون از نظرم فارسی زبان‌ها خیلی خوب مینویسن و امروز جرات اینو پیدا کردم بنویسم براتون که من طبیعت و خیلی دوست دارم و از دیدن طبیعت زیبای پارادایس لذت میبرم و چون وسایل چوبی رو دوست دارم منتظر درست کردن وسایل چوبی با او دستگاههای مجهزتون هستم و خدا رو شکر میکنم که با شما آشنا شدم

      در پناه حق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    دریا ساحلی گفته:
    مدت عضویت: 3546 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام به همه دوستان

    همیشه باید هوشیار باشم که خداوند از زندگی دربهشت میخواد چه آگاهیی به من بده

    چون هیچ چیز در ایندنیا اتفاقی نیست

    چند وقتی هست از خداوند کلی سوال میپرسم که همش پاسخ داده میشه هر کدام از طریقی

    همون اول فایل وقتی مریم جون شروع به صحبت کردند و با تصویر دوربین

    خداوند این باور رو در من تقویت میکرد که

    نیازی نیست برای کسب و کار جای خفنی داشته باشی با این دیزاین و آن طراحی

    بنده من هر کجا که باشی من حاضرم و برایت همه چیز میشوم

    و بوسیله دستانم افراد را بسویت هدایت میکنم

    ان همه مشتری برای یک غذا فروشی به ظاهر معمولی و سنتی

    از طرفی خداوند این باور را گوشزد کرد که بنده من اگر در مدار درست باشی بسوی بهترینها هدایتت میکنم

    راهنمایی لاری برای شما

    چقدر زندگی زیباست

    خدایا سپاسگزارم

    باید هوشیارانه در این سریال بدنبال آگاهیهای خداوند و قوانین بدون تغییرش بود

    گویا خداوند امروز میخواست به ما بگویید

    رویاهای شما هرگز نمیمیرند چون در لحضه ایکه بدل شما خواسته و ارزویی می افتد جهان بلافاصله پاسخ مثبت میدهد

    و زمانیکه شما با آن خواسته هماهنگ شوید به آن میرسید

    رویاهایت را باور داشته باش

    کلی از این جلسه لذت بردم و تحسین کردم

    مردی را که روزی به راه افتاد تا به شهر تک تک رویاهایش برسد

    و رد پایش را از طریق محصولاتش والبته تعهدو انجام تمرینهایش رابرای دیگران برجای نهاد

    گرچه خودش ازمون خطاهایی داشت

    اما از ردهایش برای دیگران راه میانبر با مناظری با شکوه اماده ساخت

    امروز وقتی ابزارهایتان را نشان میداید و برای هر کدام صدایی میگذاشتید که کاملا با دیگری متفاوت بود عشقی که در تمام وجودتان بود را لمس میکردم اینکه چقدر از این لحضه لذت میبردید چشمانتون از پشت دوربین هم برق میزد

    استاد من به ظاهربرای پول و داشتن بیشترش به این سایت آمدم اما برنامه خداوند چیز دیگری بود او میخواست

    من آدم شوم و رباط نباشم

    او میخواست سایه ذهنم نباشم

    میخواست بدانم کی هستم و از کجا امده ام

    و برای چه امده ام

    او میخواست وجود خسته ام

    بیاساید

    تا سراسر آرامش بشوم

    تا معنی و هدف زندگیم را بیابم

    اومیخواست بگوید بنده من همه چیز برای توست این عظمت را برای تو خلق کرده ام

    اما فقط آنچه را که تو بخواهی میتوانی از ان برداشت کنی

    آرام باش لذت ببر از هرآنچه که هستی و داری

    تا همراه با جریان قوانین زندگی باشی

    او میخواست عشق به خود را یاد بگیرم و عزتمندی گم کرده ام را دریابم

    او میخواست بدانم فقط با ارتقاع خودم میتوانم اعتماد بنفس داشته باشم

    او میخواست معنی و هدف حقیقی زندگیم را بیابم

    درسته لحظه به لحظه زندگی هدایت و وحی خداونده اگر ما هوشیار باشیم

    سپاسگزارم از بنده نواز بی منت

    سپاسگزارم

    خدایادشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    R.U گفته:
    مدت عضویت: 2569 روز

    به نام رب العالمین

    سلام به استاد

    خانم شایسته

    و تمام دوستان هم فرکانسی در دنیا

    استاد همواره از کارهای که در پردایس انجام میدی لذت میبرم

    من رضا یوسفی هستم هر فایلی که اسم اون دوست عزیزت که هم نام من هست میبری فکر میکنم مخاطب منم

    چون خیلی هاشو خودم در حالات مختلف انجام دادم

    دو سه تا فایل قبل که فر پیتزا رو جا به جا کردید

    گفتم کاشکی اره فلکه داشت از این همه چوب چهار تا کنده یه سایز میکرد و زیرش قرار میداد

    حالا که اره رو دیدم خوشهال شدم

    لطفا زیر فر چهار تا کنده قرار بده اون بلوکها به زودی خورد میشه

    ممنون از اینکه هستی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    ابوالفضل گفته:
    مدت عضویت: 1589 روز

    بسم الله رب

    سلام به استاد عزیزم مریم عزیزم و تمام دوستان عباسمنشی

    بی مقدمه برم سر اصل موضوع

    جدا ی از این که کلی لذت بردم و کلی نکته ی خوب دیدم و کلی زیبایی دیدم و کلی شما و مریم عزیزم و ثروت و نعمت و آرامش را تحسین کردم و احساسمو خوب کرد میخواهم یه نکته ی جالب بنویسم

    و اون هم اینه که وقتی که من این قسمت رو دیدم

    از خودم پرسیدم تو چه چیز دوست داری؟!

    چه چیز دوست داری که در خانه داشته باشی و جدا از نوازندگی « که فکر کنم برایش دنیا آمده ام » به آن بپردازی و از دیدگاه تفریح و علاقه نه صرفا کار و کسب درآمد بهش نگاه کنی

    رسیدم به این جواب ها

    ۱ من از کودکی و حتی همین الان عاشق نجوم هستم و عاشق این هستم که در پارادایسم که مطمئن هستم یه روز استاد عباس منش و مریم عزیزم به اضافه بچه های خفن عباسمنشی رو دعوت میکنم و برای اون ها کنسرت موسیقی بیکلام عالی و درجه یک براشون اجرا میکنم و کلی لذت می‌بریم در کنار هم و… یک رصد خانه بزرگ و کار درست و حرفه ای داشته باشم و به آسمان ها بپردازم

    و بیشتر دقت و نظم این جهان هستی رو ببینم و بیشتر به سیستمی بودنش اعتماد کنم گرچه که الان هم همین اعتماد رو دارم که این جهان کاملا جهان سیستمی هست ولا غیر…

    ۲ من از کودکی عاشق این بودم که اسکیت و اسکیت برد و اسکوتر و دوچرخه های حرفه ای و از این ها که در یک سطح گود کا مثل حرف U لاتین هست در حرکت هستن و حرکات نمایشی اجرا میکنن داشته باشیم به اضافه ی یه زمین صاف آسفالت که با سرعت بالا بتونم در اون دوچرخه سواری کنم و اسکیت و اسکیت برد و…

    یه جاده ی نرم دور تا دور دریا چه ی پارادایسم که آب اون از عسل شیرین تر و زلالی اونم از اشک چشم هم زلال ترهست داشته باشم

    ۳ عاشق این هستم که در دریاچه ام قو داشته باشم

    ۴ اسب و گوسفند و مرغ و خروس داشته باشم

    ۵ کشاورزی بکنم

    ۶ تنور داشته باشم و خودم نون درست کنم

    ۷ سبزی و تخم مرغ و گوجه و پیاز و… از خودم باشه از محصولات خودم باشه

    ۸دور تا دور دریاچه ام سرسره آبی روباز داشته باشم که با سرعت پایین دور دریاچه رو طی میکنه به اضافه ی سر سره های دیگه و…

    ۹ روی آب دریاچه میخوابم و قو ها می آیند کنار من و گردن هاشون رو میزارن روی دست و شکم و سینه ی من و منو میبوسن و کلی لذت میبرم و کلی شکر خدا رو به جا می‌آورم

    ۱۰ عاشق این هستم که یه ترامبولین عالی داشته باشم و هی روش بپر بپر کنم و کلی حرکات عالی در هوا بزنم و کلی حال کنم

    ۱۱.ازادی مالی زمانی مکانی و سفر به دور دنیا و برگزاری کنسرت های عالی و پر جمعیت در سراسر دنیا و…

    ۱۲و در نهایت هم یه باربیکیو عالی و استیک های خوش مزه با گوشت های ناب و درجه یک از گوسفند هایی که خودم اون هارو پرورش دادم و اصل جنس هستند

    آرزو ها نمی‌میرند اگر تو آن ها رو دنبال کنی و بدانی به انها میرسی

    در پناه الله یکتا شاد باشین 🙏🌹❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: