دیدگاه زیبا و تأثیرگزار محسن عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
سلام استادعزیزم
از وقتی که من همراه شما در مسیر سریال زندگی در بهشت قرار گرفتم عاشق حرکت و دنبال کردن آرزوهایم شدم،
با دیدن پارادایس زیبا و مرغ و خروسها و جوجه های زیبا و دوست داشتنی، آرام آرام حرکت بسمت آرزوهایم و انچه در زندگی خواهانش بودم وهستم در من شکل گرفت،
دیدن پارادایس یعنی دیدن ارزوها و آمالم،
دیدن پارادایس یعنی حرکت بسمت خواسته هایم
دیدن پارایس یعنی اینکه محسن تو هم میتوانی بسمت آرزوهای گمشده ات حرکت کنی
دیدن پاراداس یعنی خواستن، جرأت و زنده شدن آرزوها و کندن از ناحیه امن،،
دیدن پارادایس یعنی من میتوانم باور کنم که زندگیم محصول باورهایم ست و پارادایس این ایده و جرأت را در من بیدار کرد که بسمت زندگی در جایی که دوست دارم حرکت کنم،
بکنم و از حوزه ی امن و امانم بیرون بیام،
از تنگ کوچکم بیرون بیام و بسمت دریای و جزیره ی کیش حرکت کنم
آرزو دارم در کنار ساحل زندگی کنم
آرزو دارم دریا نوردی کنم و با کشتی برم وسط اقیانوسها و لذت ببرم
من با تمرین عزت نفس توانستم حرکت کنم آرزوهایم رو کشف کنم
فهمیدم که پرواز کردن رو دوست دارم عاشق پرواز هستم
اما دقیقا از پرواز و دریا رفتن وحشت داشتم
ولی اخیرا فهمیدم از چیزی که میترسیدم عاشقش بودم و نمیتونستم اون درک کنم اما سریال زندگی در بهشت آرام آرام بذر عشق من را رشد داد و اکنون این بذر از خاک سر دراورده است و در حال جوانه زدن است
استاد جانم، باور کن کمی راجع به رفتن بدنبال آرزوهایم شک و تردید داشتم یا شایدم میترسیدم اما این قسمت سریال زندگی در بهشت انگار برای من بود و تک تک کلمات رو میخوردم و نوش جان میکردم،
این قسمت سریال زندگی در بهشت یک نشانه ی آشکار و روشن برای من بود و تمام شک من را به یقین تبدیل کرد
من شدیدا دنبال یک نشانه بودم و تو استاد گرانقدر در یک سریال متفاوت من را هدایت کردی تا به خودم و الهاماتم اعتماد کنم
و خداوند بندگانش را با آیات و نشانه هایش هدایت میکند( استاد، تو نشانه ی خداوند برایم شدی ، متشکرم)
من بهمراه همسرم تصمیم گرفتیم ک از تهران به جزیره ی آرزوها حرکت کنیم و در آنجا زندگی کنیم و بعد از جزیره بسمت……
چقدر این قسمت سریال هدایتی بود ،
چقدر وجود خداوند را میشد حس کرد که مراقب ما هست و میخواد که ما زندگی زیبایی بسازیم ، الله اکبر
این قسمت گرچه مانند قسمتهای دیگه در پارادایس نبود اما بر گرفته از کلام زیبا و روح نواز و روح انگیز استاد بود( کلمات استاد انعکاسی از بهشت بود)
بنظرم تمام سناریو سریال زندگی در بهشت را پروردگار مهربان برای هرکسی مینگارد و هر کس بنا بر نوع نیاز و خواسته اش برداشت میکند و روحش سیراب میشود و انگیزه ای برای حرکت و جهش میشود
سریال زنذگی در یهشت سریال زندگی در مسیر توحید و بهشت الله است چرا که ما را با زیبایی پرودگار آشنا میکند و ما میفهمیم که او میخواد ما همیشه دربهشتش زندگی کنیم،،
پروردگارم،، من بادیدن سریال زندگی در بهشت عاشق و دلباخته تو شدم که تو چقدر دوست داری من زندگی زیبایی بیافرینم
سریال زندگی دربهشت یعنی:«« فالی ربک فرغب»» وقتی بسوی پرورگار میاید با عشق و رغبت بیاید
فقط احساس واقعی ام را میگویم، فقط آنچه را که در من بیدار کرد را بر زبان میاورم که گاهی توان بیانش نیست
سریال زندگی در بهشت مریم بانو،تلاقی
رویاهاست و تصمیم میان ماندن در نقطه ی امن یا حرکت بسوی آرزوهای در پس ترسهایمان
سریال زندگی در بهشت، شعله ی آرزوهایمان را شعله ور میکند که بمانیم و بسوزیم یا بسوی رویاهایمان پرواز کنیم
سریال زندگی در بهشت، راه و روش پیدا کردن زندگی در بهشت را پیش رویمان قرار میدهد که این بهشت ست و آن یکی جهنم،، کدام را میخواهم
سریال زندگی در بهشت، آرزوهای مدفون شده من را برانگیخت و به من نهیب زد که ای محسن بهشت این ست، حرکت کن وارد ترسهایت شو، برو جلو و فقط حرکت کن مسیر باز میشود، خدا با توست در کنار توست
پروردگار جنت ش را از طریق سریال زندگی در بهشت به من نشان داده،، آغاز شو،،، آغاز شو، ادخلی جنتی
متشکرم پیام آور زیبایی ها
سپاسگذارم تصویر نگار رویاها
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
برای دیدن سایر قسمت های این سریال، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- دانلود با کیفیت HD502MB32 دقیقه
🌼🌼🌼
سلام استاد عزیز
این خیابونای تمیز و مرتب و پارکینگ های زیاد
آسمون آبی پر ابر و هوای تمیز و درختای مرتب
برجهای تمام شیشه و پنجره
پارک خطکشی شده و ریور واک
و …
که میبینم
توی دلم میگم آخیششش این درسته، همینجوری باید باشه
شهر باید مثل تمپا تمیز و رنگی و پر از جشن و شاد باشه
و کلی لذت میبرم
خیلی جالبه که من برعکس شما به شهر علاقه دارم
و وقتاییکه از تمپا فیلم میذارید حس خیلی بهتری دارم نسبت به پارادایس
مخصوصا اون کلیپایی که با اسکوتر از ریور واک میرفتید
شاید به این خاطر باشه که دوست دارم هربار چیزای جدیدتری از مردمش و شهرش و مکانهای جدیدی که دارن یاد بگیرم و بیشتر ذوق کنم😍
نه اونقدر شلوغ و نه اونقدر خلوت اما دوست دارم صدای آدما باشه و حس در جریان بودن زندگی رو پیدا کنم.
محدودیت ذهنی رو که گفتید من یاد نیویورک افتادم که همیشه توی ذهنم خیلی بزرگ و با ابهت بود ولی فکر میکردم فقط همون یه شهر و تازه همون یه قسمت منهتن تو کل جهان وجود داره و من اگه بخوام یه روزی مهاجرت کنم حتما باید برم اونجا و چون ازش خوشم نمیاد باید یجوری خودمو باهاش سازگار کنم😂
درصورتیکه باید توجهمو روی کشورها و شهرهایی که میپسندم بذارم
و فقط به چندتا شهری که دیدم و نپسندیدم نگاه نکنم
و یه عالمه محدودیت دیگه که افرادیکه مهاجرت کردن از تجربه خودشون گفتن و ما هنوز توی ذهنمون هست.
مثلا درمورد موادغذایی میگن تمااام سیب زمینیها شیرینه و به ذائقه ما نمیخوره ولی خانم شایسته گفتن که همه مدل سیب زمینی اینجا هست
همین چیزای کوچیک محدودیتها و ترمزهایی تو ذهن ما میشن که باعث میشن همینجایی که هستیمو هرچند نپسندیم ولی ترجیح بدیم به جای دیگه چون لااقل همون چهارتا چیزی که اینجا هست اونجا نیست.
یا حتی همین مهاجرت کردنو براش فقط یک راه میذارن که حتما باید تحصیلی بری و ایلتس نمره فلان بگیری تا رات بدن.
محدودیت رابطهای رو من خودم دارم و باید حواسم باشه و بقیه محدودیتهارو هم کم کم پیدا کنم و اصلاحشون کنم.
و باید تکامل رو درک کنم تا هدایت بشم
لذت بردن از این مسیر و یادگیریهای روزانه مهمه و از قدم های اول باید لذت ببریم
«همه جای دنیا سرای من است.»
🌼🌼🌼