سریال زندگی در بهشت | قسمت 212 - صفحه 9 (به ترتیب امتیاز)

111 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمدرضا روحی گفته:
    مدت عضویت: 1323 روز

    به نام هدایت الله سلام

    خدمت استاد و خانم شایسته و همه دوستان خوبم در این سایت الهی

    با سریال زندگی در بهشت وجود خداوند را میشد حس کرد که مراقب ما هست و میخواد که ما زندگی زیبایی بسازیم این قسمت گرچه مانند قسمتهای دیگه در پارادایس نبود اما بر گرفته از کلام زیبا و روح نواز و روح انگیز استاد بود( کلمات استاد انعکاسی از بهشت بود

    بنظرم تمام سناریو سریال زندگی در بهشت را پروردگار مهربان برای هرکسی مینگارد و هر کس بنا بر نوع نیاز و خواسته اش برداشت میکند و روحش سیراب میشود و انگیزه ای برای حرکت و جهش میشود

    سریال زنذگی در یهشت سریال زندگی در مسیر توحید و بهشت الله است چرا که ما را با زیبایی پرودگار آشنا میکند و ما میفهمیم که او میخواد ما همیشه دربهشتش زندگی کنیم،پروردگارم،، من بادیدن سریال زندگی در بهشت عاشق و دلباخته تو شدم که تو چقدر دوست داری من زندگی زیبایی بیافرینم سریال زندگی دربهشت یعنی:«« فالی ربک فرغب»» وقتی بسوی پرورگار میاید با عشق و رغبت بیایدفقط احساس واقعی ام را میگویم، فقط آنچه را که در من بیدار کرد را بر زبان میاورم که گاهی توان بیانش نیست

    در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    مهسا گفته:
    مدت عضویت: 1954 روز

    🌼🌼🌼

    سلام استاد عزیز

    این خیابونای تمیز و مرتب و پارکینگ های زیاد

    آسمون آبی پر ابر و هوای تمیز و درختای مرتب

    برج‌های تمام شیشه و پنجره

    پارک خطکشی شده و ریور واک

    و …

    که میبینم

    توی دلم میگم آخیششش این درسته، همینجوری باید باشه

    شهر باید مثل تمپا تمیز و رنگی و پر از جشن و شاد باشه

    و کلی لذت میبرم

    خیلی جالبه که من برعکس شما به شهر علاقه دارم

    و وقتاییکه از تمپا فیلم میذارید حس خیلی بهتری دارم نسبت به پارادایس

    مخصوصا اون کلیپایی که با اسکوتر از ریور واک میرفتید

    شاید به این خاطر باشه که دوست دارم هربار چیزای جدیدتری از مردمش و شهرش و مکانهای جدیدی که دارن یاد بگیرم و بیشتر ذوق کنم😍

    نه اونقدر شلوغ و نه اونقدر خلوت اما دوست دارم صدای آدما باشه و حس در جریان بودن زندگی رو پیدا کنم.

    محدودیت ذهنی رو که گفتید من یاد نیویورک افتادم که همیشه توی ذهنم خیلی بزرگ و با ابهت بود ولی فکر میکردم فقط همون یه شهر و تازه همون یه قسمت منهتن تو کل جهان وجود داره و من اگه بخوام یه روزی مهاجرت کنم حتما باید برم اونجا و چون ازش خوشم نمیاد باید یجوری خودمو باهاش سازگار کنم😂

    درصورتیکه باید توجه‌مو روی کشورها و شهرهایی که میپسندم بذارم

    و فقط به چندتا شهری که دیدم و نپسندیدم نگاه نکنم

    و یه عالمه محدودیت دیگه که افرادیکه مهاجرت کردن از تجربه خودشون گفتن و ما هنوز توی ذهنمون هست.

    مثلا درمورد موادغذایی میگن تمااام سیب زمینیها شیرینه و به ذائقه ما نمیخوره ولی خانم شایسته گفتن که همه مدل سیب زمینی اینجا هست

    همین چیزای کوچیک محدودیتها و ترمزهایی تو ذهن ما میشن که باعث میشن همینجایی که هستیمو هرچند نپسندیم ولی ترجیح بدیم به جای دیگه چون لااقل همون چهارتا چیزی که اینجا هست اونجا نیست.

    یا حتی همین مهاجرت کردنو براش فقط یک راه میذارن که حتما باید تحصیلی بری و ایلتس نمره فلان بگیری تا رات بدن.

    محدودیت رابطه‌ای رو من خودم دارم و باید حواسم باشه و بقیه محدودیتهارو هم کم کم پیدا کنم و اصلاحشون کنم.

    و باید تکامل رو درک کنم تا هدایت بشم

    لذت بردن از این مسیر و یادگیریهای روزانه مهمه و از قدم های اول باید لذت ببریم

    «همه جای دنیا سرای من است.»

    🌼🌼🌼

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    امیرانی گفته:
    مدت عضویت: 3058 روز

    سلام به استاد عزیز ومریم مهربانم

    تشکرفراوانی دارم بخاط فایل های عالی که تهیه میکنید چون کلی از باورهای خودمونوتوش پیدامیکنیم ویک درخواست از خانم شایسته عزیزم

    اینکه چطور یک خانم که نسبت به اقایون وابستگی بیشتری به خانواده وخصوصا مادر داره میتونه با قضیه دوری ووابستگی کنار بیاد ؟

    شما چطور کنار اومدین (البته این وابستگی در افراد متفاوته ولی اگر فردی رو با وابستگی زیاد در نظر بگیریم مثل خودم که اگه یک روز مادر وپدرم رو نبینم از نزدیک یا صداشونو نشنوم از اینکه ممکنهچند دقیقه بعدیا روزی دیگه نباشن اونارو نبینم وصداشونو نشنوم افسردگی میگیره و اذیت میشم)

    شما به عنوان یک دختر اگه وابستگی شدیدی داشته باشید به پدر ومادرتون والبته اونها هم همین طور وابسته هستند واز این وابستگی حودتونم توی عذاب باشید چطور کنار میاین وحلش میکنید ؟

    ممنون وسپاسگزار میشم توضیح بدید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    سعيد دادگر گفته:
    مدت عضویت: 3483 روز

    سلام استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز واقعا این فایل ها زندیگمونو عوض کرده به بینهایت خوشبختی من از فیلم دیدن بازی های کامپیوتری هر چیزی که وقت آزاد دارم میزنم و نیستیم سریال زندگی در بهشت و فایل های دیگرو میبینم و همه چیز در زندگیم عالی پیش میرود خداروشکر ❤️❤️در مورد اینکه به خواسته‌هایمون برسیم موضوعی بود که گفتید همه میخوان برسن به الان شما یعنی در وضعیت مالی شما و یهو میخوان برسند . اگه استاد یه فایلی رو آماده کنید و بیاید پله پله از زمانی مثلا ۱۵ سال پیش توضیح بدید مثلا سال اول روی باورهاتون کار کردید و ایکس مبلغ همون سال پول و ثروت وارد زندگیتون شد و همین طور سال بعد این مبلغ وارد زندگیتون شد که برای ما خیلی باور پذیر تر باشه و خیلی با شوق و ذوق بیشتری کار کنیم و بدونیم مسیرمون درسته یا نه ممونون میشم بررسی کنید و ببیند می‌توانید توضیح بدید مثال( سال اول ۱۰۰ میلیون – سال دوم ۵۰۰ میلیون – سال سوم ۱ میلیارد به همین و… یا در مورد درصد ثروت در سال مثلا ایکس درصد هر ساله اضاف می‌شد . بازم ممنونم واقعا دمتون گرم و دلتون شاد ❤️❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    ناصر گفته:
    مدت عضویت: 2594 روز

    درود بر استاد عزیزم ممنون بابت این حجم از آگاهی که در این فایل بود استاد من یه درخواست دارم حالا که در مورد ملک و زندگی در امریکا صحبت کردید در فایل بعدی یک توضیح هم در مورد اجاره یا خرید ملک بفرمایید که مثلا یک خونه تو تمپا چقد موجودی میخواد یا در روستاها مثل پرادایس که مثل خرید خوراکی خانواده ها اینم دستمون بیاد که چی به چیه ممنون از فایلهای بی نظیرتون❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    دریا ساحلی گفته:
    مدت عضویت: 3546 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام استاد عزیز

    من متوجهدشدم دقیقا مثل فایلدمحصولات

    هر فایل دانلودی را باید چندین بار دید

    شاید به نظر سریال باشد

    اما با همراستا شدن با مدار آگاهیهای آن فایل میتوانی به درک آن برسی

    من وقتی هر فایل را چند بار میبینم و دیگاه میخوانم یک دفعه جرقه ای در ذهنم زده میشه

    انگار چیزی از درونم میخواسته منو متوجه موضوعی کنه

    باید دقت کرد نکته برداری کرد

    و حداقل 3 هر فایل را دید

    استاد سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    محسن بکرانی گفته:
    مدت عضویت: 1774 روز

    جواب شما یک جمله است.استاد عباسمنش جزوه افرادی است که در قرآن گفته شده ما به یک سری از آدم ها برتری دادیم و استاد یکی از اون افراد است. به نظر من استاد عباسمنش کاره شاققی نکرده که اینقدر فوق العادست.دقیقا مثل حضرت ابراهیم…اینها این همه موهبت از ابتدا در وجودشان بوده و با آن موهبت ها متولد شدند و وارد دنیای مادی شدند.والسلام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    صدف صادقی گفته:
    مدت عضویت: 637 روز

    بنام خدای فراوانی ها

    سلام به همه دوستان عزیز

    چیزی که ازین قسمت دستگیرم شد همون روش قانون برای جرکت از جایی که هستیم به جایی که می خوایم باشیم

    اصلش توجه به خواسته ها و زیبایی ها و شکر کزار بودن و لذت بردن هستم از جایی که هستیم

    اصلا عدم توجه و اعراض از ناخواسته ها هست

    برای این اصل مقایسه ، زندگی در گذشته ، نگران آینده بودن ، نگران نتیجه بودن ، و نگران چگونگی بودن رو باید کنار گذاشت

    دو تا رویه می تونست استاد داشته باشه با دو تا نتیجه

    می تونست ار چیزهایی که نداره احساس بدبختی کنه بگه من ماشین ندارم خونه ندارم پول ندارم کارگرم و بدبختم و غرق بشه

    و می تونست از همون چیزهایی که داره لذت ببره و هی به خودش نوید بهترش رو بده و با احساس خوب پیش بره

    استاد رویه دوم رو انتخاب کرد و نتایجش به مرور بیتشر شد

    اونی که حسرت می خوره حالش بده به مرور این حس ها شدید تر میشه

    اونی که سپاسگذارم و لذت میبره از همون پیشرفت هاش به مرور همنینا براش بیشتر میشه

    چقد خوب تو چند تا کلمه روند چند سالش رو برامون توضیح داد …. و قشنگ تو ذهنمون مسیر حرکتمون رو کاشت …..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    شهناز شیخی گفته:
    مدت عضویت: 1473 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام بر دوستان عزیز واستا گرامی وخانم شایسته دوست داشتنی.

    استاد جان همه ی فایلهای شما عالی وکامل است وپرازهدایت‌.

    خداراشکر که در مسیر درست راهنمایی می شوم وتکاملم را آرام و بدون دغدغه طی میکنم ،هیچ عجله ندارم.

    استاد جان منم مهاجرت را دوست دارم،کی وکجاش رابه خدا سپردم تاخود راهنمایم باشد.

    من در بیشتر موفقیت‌های زندگیم یادگرفتن تسلیم رب باشم خودم رابه اوبسپارم تا اوهدایتگرم باشد.

    والحق والانصاف اونیز به بهترین شکل مرا به خواسته ام رسانده است پس همیشه شکرگزار نعمتهای اوهستم.خدایا شکرت

    استاد جان وخانم شایسته عزیز خیلی ممنون برای این قسمت از زندگی در بهشت واین همه باور فراوانی، لذت بردم.

    برای صحبتهای پراز پندتون همه وهمه هدایت بودو بس.

    ازاین که ازشرایط راحت درقم به شرایط سخت کارگری در بندر رفتید وبعد با باور درست تکامل راطی کردیدبه جاهای خوب و به مدار بالاتر رسیدید، بعد دوباره به تهران آمدید ،ازشرایط سخت به آسایش وثروت بیشتر رسیدید.

    دوباره تکامل را طی کردید واین بار به ی کشور ناشناخته مهاجرت کردین، واین ها همه نشان از اعتمادبه نفس بالای شماست.

    وچیزی که برایم مهم آمد تکرار ،تکرار،تکرار

    امیدوارم در پناه حق شادو سلام باشید.❤️❤️❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    سرور گفته:
    مدت عضویت: 1780 روز

    سلام بر استاد عزیز وخانم شایسته گرامی

    استاد حدودا بعد ازیک سال با شما بودن این اولین باری است که کامنت می نویسم شما گفتید که از سال ۸۰ با خوندن یک کتاب افکار تون به طور کلی تغییر کرد بااینکه کسب وکار خوبی داشتید اما با خوندن اون کتاب وبا گوش کردن به نجوای قلبتون شروع به تغییر کردید و کم کم جلو رفتید و تکامل رو طی کردید وبا خواندن کتابهای مختلف درزمینه موفقیت آگاهی های بیشتری کسب کردید و مطالبی که می خوندید عمل می کردید اما مشکل اکثر مردم اینه که راهشو بلد نیستند که چطور خودشون از مشکلات زندگی رهایی بدهنداز جمله خودم که من هم مثل شما سال ۸۰ کاری رو شروع کردم نمیخوام بگم که اصلا موفق نبودم اما اونجوری که دلم می خواست نبودم همه امکانات اولیه رو در حد متوسط دارم البته این رو بگم که همه اینها رو بدون کمک خانواده بدست اوردیم (خونه .ماشین.مغازه ی اجاره ای) در ضمن دوتا فرزند (دختر وپسر )داریم وخودم هم شاغل هستم اما شاد نبودم و آرامش نداشتم منم مثل شما با خوندن یک کتاب از استاد برایان تریسی تغییر کوچکی در افکار م بوجود آمد وکم کم ادامه دادم تا اینکه به طور اتفاقی با کانال تلگرامی شما اشنا شدم وهر لحظه که فرصت داشته باشم فایل های شما رو گوش میکنم و کامنتهای دوستان رو می خونم بعداز یکسال باشما بودن تازه معنی زندگی رو دارم می فهمم خدایا هر دوی ما یک زمان شروع کردیم اما من کجا وشما کجا

    به خاطر اینکه من بلد نبودم چطور خودم را از این مشکل و افسردگی نجات بدهم نمی دونستم واز کجا شروع کنم شما راهشو پیدا کردید وبه سراغ یاد گیری رفتید وهرچه یاد گرفته بودید عمل کردید اما من هنوز اندر خم یک کوچه بودم که چه کنم تا از این افکار مزاحم رها شوم و بیشتر زندگی من با افکار پوچ وبیهوده تلف شد تا اینکه بعد از سال‌ها به در دیوار خوردن فهمیدم که چطور باید زندگی کنم البته باز هم خیلی با خودم مشکل دارم اما نسبت به قبل خیلی بهتر شدم . سعی میکنم چیزهای مثبت زندگی مو بیشتر ببینم وروی نکات مثبت همسرم وافراد دور برم بیشتر تمرکز کنم انشالله رهایی از مشکلات و رسیدن به موفقیت های بیشتر نزدیک است . البته همراه با آرامش وحال خوب .می خوام بگم که من راه رو بلد نبودم ونمی دونستم چطور خودم رو نجات بدم اما الان که اگاه شدم هیچ وقت افکار گذشته را نخواهم داشت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: