https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/05/abasmanesh-16.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-05-14 10:20:532024-12-30 08:37:08سریال زندگی در بهشت | قسمت 22
222نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته نازنین و همه دوستان گرامی
استاد جان مدتی هست از اول دارم سریال زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا رو میبینم اصلا حس و حالم با اولین باری که دیدم انقدر فرق کرده که کلی ذوق میکنم خدایاشکرت برای درک جدیدی که پیدا کردم مثلا قبلا فقط نگاه میکردم و فقط میخواستم ذهنم رو کنترل کنم و برای حس خوبی که بهم میداد نگاه میکردم و سعی میکردم کانون توجهم رو کنترل کنم ولی انگار الان خیلی چشمانم زیبایی های بیشتری رو میبینه خیلی عمیق تر و اصلا یه نکته هایی تو همین مستند ها هست که خودم باورم نمیشه که من قبلا همین فایل ها رو دیده بودم !
استاد جان این آسون شدن و برای آسونی ها رو دارم تو زندگیم میبینم انقدر که طبیعی و بدیهی هست که اصلا فکر میکنم خب همینه دیگه ولی بعدش نگاه میکنم که ببینننن این راحت انجام شدن کارها اتفاقی نیستااا اینا حاصل ممارست و و تمرین هایی که انجام دادی حواست باشه عادی نشن برات حالا از کجا میفهمم وقتی نگاه میکنم که بقیه چقدر کارشون گره و کور گره داره و همش غر میزنن و جهانم از جنس همون اتفاقات رو سر راهشون بیشتر میکنه واقعا اگر ناآگاهانه زندگی کنی زندگی یه جهنم به تمام معنا میشه تو هیچ چارچوب و اصولی نداری و همینطوری هر وری میری و چقدر حس قربانی بودن داره واقعا استادجانم ازتون بی نهااایت بی نهاااایت سپاسگزارم برای اینکه سالها توی این حوزه کار کردین برای اینکه اصل رو بهم یاددادین این آرامش و رشد که در شخصیتم احساس کنم و دائم در حال بهبود دادن خودم و توانایی هام هستم رو مدیون آموزش های بی نظیر شما هستم
حالا چیزی که باعث شد من برای این فایل کامنت بذارم اون قسمتی بود که مشعل بدست دوباره شروع به آتیش بازی شدین یعنی گفتم خدایی استاد درونا سر نترس داره و این شیطون بودن انگار جزیی از شخصیتتون هست مثلا من اگر خودم بودم تو قسمتای قبل که آتیش داشت به جنگل میرسید عمرا دیگه به فکر آتیش زدن دوباره میوفتادم ولی شما انگار هیچ چیزی نمیتونه محدودت کنه چون دوست دارین تجربه اش کنید و بی باکانه سراغش میرید حالا نه اینکه بگم جون خودمون رو به خطر بندازیم منظورم کلی هست تو جنبه های دیگه زندگی و رفتن به دل ترس ها یعنی اینکه میگم اینسری درکم عوض شده انگار از دونه دونه رفتارهای شما دارم نکته یادمیگیرم شاید این نکات برای خودتون بدیهی باشه ولی من که خیلی محافظه کارم کلی ازشون درس یادمیگیریم که ببین استاد چقدر شجاعه و چقدر ریلکسه و برام جالبه که خانم شایسته چقدرررر باهاتون هم پاست و مثل اکثر خانمها همش غرنمیزنه که بابا بسته یادت نیست اونسری رو یعنی این ارامش و شخصیت خانم شایسته برام یه الگوی عالیه و من خیلی دارم تلاش میکنم که این شخصیت رو در خودم ایجاد کنم که به خودم فرصت کسب تجربه های جدیدتر رو بدم و همش نخوام تو شرایط استیبل که ذهن میخواد توش بمونه باقی بمونم
استادجانم ازتون بینهایت ممنونم این سریال ها انقدر هیجان انگیزه که تو عمرم سریالی مثلش رو ندیدم که حتی وقتی دوباره ببینی و بگی خب اینجا که این اتفاق میوفته و داستانش تکراری باشه نیست بلکه با مرور مجددش درک عمیقتری حتی داری و قطعا دوباره یکسال دیگه اگر برگردم از اول نگاه کنم کاملا با درک الانم متفاوت تر خواهد بود
سلام استاد عزیزم و مریم عزیز،باورم نمیشه این حد از ایمان و کنترل ذهن رواینجا تفاوت شما با خودم رو کاملا میتونم لمس کنم و دلیل این همه موفقیت که وارد زندگیتون شده کاملا مشهودهوقتی شروع کردید تواین قسمت به آتیش زدن برگ ها نزدیک درخت ها وایمان داشتید که فقط آنچه باید میسوزد،من با خودم گفتم اگر من بودم این احتمال رو میدادم که آتش زبانه بکشه ودرخت ها رو بگیره و از کنترل من خارج بشه پس میترسیدم و این کار رونمیکردم🫣🫣شاید این هم مثل تمام باورهای اشتباه دیگه که از کودکی به خورد مون دادن باشه که وقتی یه آتیش کوچیک در جنگل راه بیافته کل جنگل رو میسوزونه،ولی تو این چند قسمت عملا به چشم دیدم حتی آتیش های بزرگ تر هم اگر با ایمان روشن بشن در مسیر درست حرکت میکنند نه تنها جنگل رو از بین نمیبرند بلکه پاکسازی و آباد میکنندالله اکبر از ایمان عملی،الله اکبر از داشتن کنترل ذهنی،از خدا میخوام هدایتم کنه منم به این حد از ایمان برسم،یک لحظه وسط فایل تصویری اومد جلوی چشمم که در همسایگی پرادایس زندگی میکنم و دوست خانوادگی شما هستم،شما استاد عزیز و مریم جانوااای خدای من مگه میشه من سعادت اینو داشته باشم از نزدیک پای صحبت های استاد بشینم و یاد بگیرم میدونم اتفاق میافته نمیدونم کی و چجوری ولی میسپارم به خدا،چقدر ذوق اون رو روز رو دارم،چقدر میتونم خوشبخت باشم الهی شکرت برای دیدن ایمان عملی و سپردن همه چیز به الله یکتاشکر بابت این سریال زیبا و شکر بابت آگاهی های نابشممنونم ازتون
اول بگم به دوستان که به خودتون اجازه تکامل بدین من به شخصه فردی بودم بسیار عجول میخواستم همه کارا یکدفعه انجام بشه همه چی رو در کسری از ثانیه انجام بدم و به پایان برسونمش
مثلا شناسای میکردم باید شکر گذاری کنم خب فرداش خودمو میبستم به شکر گذاری پس فرداش پسون فرداش و چون نتابج به همین زودی اون قدی که در ذهنت نا اگاهت انتظار داری به وجود نمیاد بعد مدتی ول میکردم و میپردیم به شاخه دیگه ای و همین باعث میشد نتیجه نگیرم به قول خدا که تو کتابش قران میگه شما به خاطر این رستگار نمیشوید که هی از شاخه ای به شاخه دیگر میپرید و یک جا متمرکز نیستید .
من کمال گرا بودم الان دارم کنترل و بهبودش مبدم با تکامل دیگه جلوی ذهنم رو میگیرم نمیزارم سریع پیشنهاد ها رو قبول کنه نمیزارم سریع تصمیم بگیره بدون توجه به خدای درونم و سعی میکنم در هر مسئله ای تکامل رو رعایت کنم
مثال بزنم : قبل این که دوستای نزدیک من اصلا بتوان رو خودشون سرمایه گذاری کنن من بدنسازی کار میکردم و اندام زیبای نسبت به همشون داشتم الان دوستم شروع کرده بدنسازی رو و من به دلایلی مدتی کار نکردم بدنم خوابیده ذهنم به شدت منو به رقابت با اون مینداخت انگار که عقب موندم ولی عزت نفسی که روش کار کردم قشنگ کنترلش کرد و گفت عزیز دلم تو اصلا با کسی قابل مقایسه نیستی بینظیر من ، هر کسی داره راه خودشو میره با قدرت مسیری که خدا میگه رو برو دستاورد های تو اینقدر بزرگ خواهد بود که نگو نپرس
همین الان قبل نوشتن کامنتم 50 تا شنا رفتم ، ورزشم یه جوریه سریع نتیجه تغییر رو میبینی حس میکنی، ذهنم قبلش گفت 50 تا زیاده میخواست بندازه تو حاشیه امن غرقم کنه گفتم نه من قبلا این کارو کردم بیشتر از اینم انجام دادم بعد گفت عه پس 100 تا برو دوباره گفتم نه الان بدنم خوابیده زیاد اماده نیس برا 100 تا بعدشم یک شبه نمیخوام که راه صد شبه رو برم خلاصه 50 تا رفتم بعد دیدم سینه هام سفت و محکم شده تحریک کرد زود باش بتزم برو گفتم نه اقا بسته یک شبه نساخته بودی و یک شبه هم نخوابونده بودیشون که الان یک شبه بسازی و رشد بدی تکاملت رو طی کن بعد یه هفته با همین روزی 50 تا همه چی مثل قبل و بهتر تر هم هست . همه این ایده تکامل از سوزوندن درخت خشکا بهم رسید ، اونجا استاد و شایسته جون یه جرقه زدن گذاشتن چند روز طول کشید و درخته اروم اروم سوخت و تموم شد من اینجا داشتم خودمو میخوردم که بابا شعله رو زیاد کن هیزمو زیاد کن بزن بترکون و… همون چند قسمت که طول کشید درخته بسوزه خدا رو شکر تا حدی هم کمال گرایی رو در من سوزند
و نکته اینجاس اگه ازش مراقبت نکنم دوباره مثل قبل میشه باید قوی اومد بهم قوی هی استفاده کنم تا جزوی از شخصیتم بشه وگرنه اثرش رفته رفته میپره و دوباره میشم اون ادم قبلی
الان هی به خودم میگم اروم باش اروم باش بزار خدا بگه چیکار کن و هر چقدر گوش میکنم بهش کارام اسون تر و با نتیجه تر میشه ، ببین دوستان هر لحظه کار گره خورد یعنی تو داری با زور بازوت جلوش میبری یه لحظه بکش عقب بگو خدا جون من که نتونستم تو درست کن ، از این موضوع اینقد استفاده میکنم تو پیدا کردن وسایل مخصوصا شارژر :)))))
سلام به استاد و مریم جون و همه دوستان عزیزم در سریال زندگی در بهشت
چه حس خوبی داشت این قسمت
عین شمال می مونه و باید آروم آروم همه جا رو تمیز کنی و همزمان با تمیز کردن برگ های اضافه و درخت های موریانه زده ذهن خودت رو هم از همه باورهای غلط و موریانه زده از ریشه بسوزونی اش و خداوند هم قدم به قدم تورو هدایت می کنه کافی هست که به ندای درونی ات گوش بدی و هر چی که گفت عمل کنی.
چه غروب زیبایی دیدم تو این قسمت و چه غذاهای خوشمزه ای. پیازچال که واقعا دلم میخواد یکبار امتحانش کنم و اون لوبیای جذاب و خوشمزه.
واقعا لذت بردم از پرادایس زیبا و این همه نعمت که ما هم می تونیم از طریق فیلم ها ببینیمش، خدا رو شکر می کنم برای این نعمت که در اختیار من قرار داد.
شما دو زوج آسمانی هستید که دید منو در تمام ابعاد زندگی باز کردید.
از قدیم میگفتن« بسیار سفر باید تا پخته شود خامی»
زندگی شما دو زوج عاشق و زیبا ، برام مثل سفرشده ، الهام بخش سفری پرازتحربه های ناب شده.
سفری که با دیدن لحظه به لحظه این فایلها که صادقانه ، زلال و بی ریا در اختیار مان میگذارید ،منو برای زندگی زیبا و بینظیر آماده میکنه .
من خیلی خیلی خوش شانسم ، که این فرصت را خداوند بهم عطا کرده. من خیلی خیلی خوشبختم که خداجانم منو هدایت کرده به این سایت بینظیر.
استاد جانم و مریم جانم ،
من میخوام بیام پارادایس و شما دو گوهر زیبا را ازنزدیک ببینم ،میخوام از موفقیتهام صحبت کنم از برنامه هام ، دوست دارم از شما پیام آوران کلام خداوند متعال ،از نزدیک پیام خدا را بشنوم و ببینم و یاد بگیرم .
متشکرم که هستید
خدایا صد هزار مرتبه شکر برای نعمتهایی که عطا کردی
در این چهار قسمت همه خار و خاشاک و علفهای هرز پودر می شود و به آسمان می رود.
حشرات موذی که همه جا هستند حتی در منطقه مهمی که همک بسته می شود و باعث سلب آرامش می شوند زمانی که در حال مرور خاطرات و نتیجه پاداشهایی که از خداوند گرفتی هستی.
از جای جای پرادایس دود به آسمان می رود و نتایج آن مشخص می شود مانند نیمکتی که جایگاه موریانه ها شده بود.
دفتر کار خانم شایسته که در زیر درخت گردویی که سایه بر اتاق کار ایشان می اندازد که گردوهای آن باریکتر و کشیده تر است البته در مقایسه با دیگر گردوها.
شب شده است و چه منظره زیبایی که در دل تاریکی شعله های زیبا و رنگارنگ آتش را بیشتر جلوه می دهد تضادی میان نور و تاریکی و پیاز چالی خوشمزه در درون اتش که یکی از ابتکارات خانم شایسته است و چه مناظر بی نظیری. روزی طولانی و پر برکت و در آخر غذایی خوشمزه که انتظار آن می تواند برای حاضر شدن طولانی باشد.
گیاهی خوشمزه از خطه زیبای کرمان به همراه لوبیا که بر روی گاز در حال قل قل زدن است.
اثری که در زمین از سوختن درخت بر جای ماند خانه موریانه ها و حشرات دیگر که حالا بیخانمان شده بودند البته اگر زنده مانده باشند.
از بن سوختن آرام می سوزد مثل تکامل که باید از بن شکل بگیرد و باورهای مخرب را بسوزاند.
استاد به همراه بچه عصای موسی که با قدمهای محکم و استوار به نظاره آثار آتش زدن مشغول هستند و لذت می برند.
بالاخره درخت سقوط کرد و از ریشه نابود شد حتی از قسمتی هم که باریک و نازک شده بود سقوط نکرد پس ریشه اصل است هم در ساختن و هم در نابود کردن.
موتور سواری برای دیدن نتایج بزرگی که بدست آوردید و لذت بردن از سود و سود و سود.
تحسین میکنم عشق وعزت نفس خانم شایسته که برای خودش غذا جدامیپزه برای عشقش جدا
روزی که دمپاییه رو باچاقوپاره کردین دلم میخواس بپوشین ببینم چجوریه که امروز دیدم پوشیدین چقدرخداقشنگ به خواسته هاپاسخ میده
قسمت261 این سریالوکه دیدم گفتین میخواین صدای آب بشندینوایده هاتونوکه دیدم دلم میخواس ازنزدیک ببینم چه صدایی میشنوین وچن روزبعد خداهدایتم کرد به جایی که همون صدای فواره آب رو شنیدمودیدم وگفتم ببین چقدقانون درست جواب میده توجه به هرچه کنی جذب میکنی وخدا سریع الاجابته
به نام خدای مهربون
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته نازنین و همه دوستان گرامی
استاد جان مدتی هست از اول دارم سریال زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا رو میبینم اصلا حس و حالم با اولین باری که دیدم انقدر فرق کرده که کلی ذوق میکنم خدایاشکرت برای درک جدیدی که پیدا کردم مثلا قبلا فقط نگاه میکردم و فقط میخواستم ذهنم رو کنترل کنم و برای حس خوبی که بهم میداد نگاه میکردم و سعی میکردم کانون توجهم رو کنترل کنم ولی انگار الان خیلی چشمانم زیبایی های بیشتری رو میبینه خیلی عمیق تر و اصلا یه نکته هایی تو همین مستند ها هست که خودم باورم نمیشه که من قبلا همین فایل ها رو دیده بودم !
استاد جان این آسون شدن و برای آسونی ها رو دارم تو زندگیم میبینم انقدر که طبیعی و بدیهی هست که اصلا فکر میکنم خب همینه دیگه ولی بعدش نگاه میکنم که ببینننن این راحت انجام شدن کارها اتفاقی نیستااا اینا حاصل ممارست و و تمرین هایی که انجام دادی حواست باشه عادی نشن برات حالا از کجا میفهمم وقتی نگاه میکنم که بقیه چقدر کارشون گره و کور گره داره و همش غر میزنن و جهانم از جنس همون اتفاقات رو سر راهشون بیشتر میکنه واقعا اگر ناآگاهانه زندگی کنی زندگی یه جهنم به تمام معنا میشه تو هیچ چارچوب و اصولی نداری و همینطوری هر وری میری و چقدر حس قربانی بودن داره واقعا استادجانم ازتون بی نهااایت بی نهاااایت سپاسگزارم برای اینکه سالها توی این حوزه کار کردین برای اینکه اصل رو بهم یاددادین این آرامش و رشد که در شخصیتم احساس کنم و دائم در حال بهبود دادن خودم و توانایی هام هستم رو مدیون آموزش های بی نظیر شما هستم
حالا چیزی که باعث شد من برای این فایل کامنت بذارم اون قسمتی بود که مشعل بدست دوباره شروع به آتیش بازی شدین یعنی گفتم خدایی استاد درونا سر نترس داره و این شیطون بودن انگار جزیی از شخصیتتون هست مثلا من اگر خودم بودم تو قسمتای قبل که آتیش داشت به جنگل میرسید عمرا دیگه به فکر آتیش زدن دوباره میوفتادم ولی شما انگار هیچ چیزی نمیتونه محدودت کنه چون دوست دارین تجربه اش کنید و بی باکانه سراغش میرید حالا نه اینکه بگم جون خودمون رو به خطر بندازیم منظورم کلی هست تو جنبه های دیگه زندگی و رفتن به دل ترس ها یعنی اینکه میگم اینسری درکم عوض شده انگار از دونه دونه رفتارهای شما دارم نکته یادمیگیرم شاید این نکات برای خودتون بدیهی باشه ولی من که خیلی محافظه کارم کلی ازشون درس یادمیگیریم که ببین استاد چقدر شجاعه و چقدر ریلکسه و برام جالبه که خانم شایسته چقدرررر باهاتون هم پاست و مثل اکثر خانمها همش غرنمیزنه که بابا بسته یادت نیست اونسری رو یعنی این ارامش و شخصیت خانم شایسته برام یه الگوی عالیه و من خیلی دارم تلاش میکنم که این شخصیت رو در خودم ایجاد کنم که به خودم فرصت کسب تجربه های جدیدتر رو بدم و همش نخوام تو شرایط استیبل که ذهن میخواد توش بمونه باقی بمونم
استادجانم ازتون بینهایت ممنونم این سریال ها انقدر هیجان انگیزه که تو عمرم سریالی مثلش رو ندیدم که حتی وقتی دوباره ببینی و بگی خب اینجا که این اتفاق میوفته و داستانش تکراری باشه نیست بلکه با مرور مجددش درک عمیقتری حتی داری و قطعا دوباره یکسال دیگه اگر برگردم از اول نگاه کنم کاملا با درک الانم متفاوت تر خواهد بود
خدایاشکرت
سلام استاد عزیزم و مریم عزیز،باورم نمیشه این حد از ایمان و کنترل ذهن رواینجا تفاوت شما با خودم رو کاملا میتونم لمس کنم و دلیل این همه موفقیت که وارد زندگیتون شده کاملا مشهودهوقتی شروع کردید تواین قسمت به آتیش زدن برگ ها نزدیک درخت ها وایمان داشتید که فقط آنچه باید میسوزد،من با خودم گفتم اگر من بودم این احتمال رو میدادم که آتش زبانه بکشه ودرخت ها رو بگیره و از کنترل من خارج بشه پس میترسیدم و این کار رونمیکردم🫣🫣شاید این هم مثل تمام باورهای اشتباه دیگه که از کودکی به خورد مون دادن باشه که وقتی یه آتیش کوچیک در جنگل راه بیافته کل جنگل رو میسوزونه،ولی تو این چند قسمت عملا به چشم دیدم حتی آتیش های بزرگ تر هم اگر با ایمان روشن بشن در مسیر درست حرکت میکنند نه تنها جنگل رو از بین نمیبرند بلکه پاکسازی و آباد میکنندالله اکبر از ایمان عملی،الله اکبر از داشتن کنترل ذهنی،از خدا میخوام هدایتم کنه منم به این حد از ایمان برسم،یک لحظه وسط فایل تصویری اومد جلوی چشمم که در همسایگی پرادایس زندگی میکنم و دوست خانوادگی شما هستم،شما استاد عزیز و مریم جانوااای خدای من مگه میشه من سعادت اینو داشته باشم از نزدیک پای صحبت های استاد بشینم و یاد بگیرم میدونم اتفاق میافته نمیدونم کی و چجوری ولی میسپارم به خدا،چقدر ذوق اون رو روز رو دارم،چقدر میتونم خوشبخت باشم الهی شکرت برای دیدن ایمان عملی و سپردن همه چیز به الله یکتاشکر بابت این سریال زیبا و شکر بابت آگاهی های نابشممنونم ازتون
سلام سلام دلم کامنت نوشتن میخواد
عالی بود بریم سراغ زیبایی هاش نکته هاش
اول بگم به دوستان که به خودتون اجازه تکامل بدین من به شخصه فردی بودم بسیار عجول میخواستم همه کارا یکدفعه انجام بشه همه چی رو در کسری از ثانیه انجام بدم و به پایان برسونمش
مثلا شناسای میکردم باید شکر گذاری کنم خب فرداش خودمو میبستم به شکر گذاری پس فرداش پسون فرداش و چون نتابج به همین زودی اون قدی که در ذهنت نا اگاهت انتظار داری به وجود نمیاد بعد مدتی ول میکردم و میپردیم به شاخه دیگه ای و همین باعث میشد نتیجه نگیرم به قول خدا که تو کتابش قران میگه شما به خاطر این رستگار نمیشوید که هی از شاخه ای به شاخه دیگر میپرید و یک جا متمرکز نیستید .
من کمال گرا بودم الان دارم کنترل و بهبودش مبدم با تکامل دیگه جلوی ذهنم رو میگیرم نمیزارم سریع پیشنهاد ها رو قبول کنه نمیزارم سریع تصمیم بگیره بدون توجه به خدای درونم و سعی میکنم در هر مسئله ای تکامل رو رعایت کنم
مثال بزنم : قبل این که دوستای نزدیک من اصلا بتوان رو خودشون سرمایه گذاری کنن من بدنسازی کار میکردم و اندام زیبای نسبت به همشون داشتم الان دوستم شروع کرده بدنسازی رو و من به دلایلی مدتی کار نکردم بدنم خوابیده ذهنم به شدت منو به رقابت با اون مینداخت انگار که عقب موندم ولی عزت نفسی که روش کار کردم قشنگ کنترلش کرد و گفت عزیز دلم تو اصلا با کسی قابل مقایسه نیستی بینظیر من ، هر کسی داره راه خودشو میره با قدرت مسیری که خدا میگه رو برو دستاورد های تو اینقدر بزرگ خواهد بود که نگو نپرس
همین الان قبل نوشتن کامنتم 50 تا شنا رفتم ، ورزشم یه جوریه سریع نتیجه تغییر رو میبینی حس میکنی، ذهنم قبلش گفت 50 تا زیاده میخواست بندازه تو حاشیه امن غرقم کنه گفتم نه من قبلا این کارو کردم بیشتر از اینم انجام دادم بعد گفت عه پس 100 تا برو دوباره گفتم نه الان بدنم خوابیده زیاد اماده نیس برا 100 تا بعدشم یک شبه نمیخوام که راه صد شبه رو برم خلاصه 50 تا رفتم بعد دیدم سینه هام سفت و محکم شده تحریک کرد زود باش بتزم برو گفتم نه اقا بسته یک شبه نساخته بودی و یک شبه هم نخوابونده بودیشون که الان یک شبه بسازی و رشد بدی تکاملت رو طی کن بعد یه هفته با همین روزی 50 تا همه چی مثل قبل و بهتر تر هم هست . همه این ایده تکامل از سوزوندن درخت خشکا بهم رسید ، اونجا استاد و شایسته جون یه جرقه زدن گذاشتن چند روز طول کشید و درخته اروم اروم سوخت و تموم شد من اینجا داشتم خودمو میخوردم که بابا شعله رو زیاد کن هیزمو زیاد کن بزن بترکون و… همون چند قسمت که طول کشید درخته بسوزه خدا رو شکر تا حدی هم کمال گرایی رو در من سوزند
و نکته اینجاس اگه ازش مراقبت نکنم دوباره مثل قبل میشه باید قوی اومد بهم قوی هی استفاده کنم تا جزوی از شخصیتم بشه وگرنه اثرش رفته رفته میپره و دوباره میشم اون ادم قبلی
الان هی به خودم میگم اروم باش اروم باش بزار خدا بگه چیکار کن و هر چقدر گوش میکنم بهش کارام اسون تر و با نتیجه تر میشه ، ببین دوستان هر لحظه کار گره خورد یعنی تو داری با زور بازوت جلوش میبری یه لحظه بکش عقب بگو خدا جون من که نتونستم تو درست کن ، از این موضوع اینقد استفاده میکنم تو پیدا کردن وسایل مخصوصا شارژر :)))))
نور به راهتون
سلام به استاد و مریم جون و همه دوستان عزیزم در سریال زندگی در بهشت
چه حس خوبی داشت این قسمت
عین شمال می مونه و باید آروم آروم همه جا رو تمیز کنی و همزمان با تمیز کردن برگ های اضافه و درخت های موریانه زده ذهن خودت رو هم از همه باورهای غلط و موریانه زده از ریشه بسوزونی اش و خداوند هم قدم به قدم تورو هدایت می کنه کافی هست که به ندای درونی ات گوش بدی و هر چی که گفت عمل کنی.
چه غروب زیبایی دیدم تو این قسمت و چه غذاهای خوشمزه ای. پیازچال که واقعا دلم میخواد یکبار امتحانش کنم و اون لوبیای جذاب و خوشمزه.
واقعا لذت بردم از پرادایس زیبا و این همه نعمت که ما هم می تونیم از طریق فیلم ها ببینیمش، خدا رو شکر می کنم برای این نعمت که در اختیار من قرار داد.
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام به استاد عزیزم و مریم جانم
اول از همه ،میخوام بگم که واقعا دوستتان دارم
شما دو زوج آسمانی هستید که دید منو در تمام ابعاد زندگی باز کردید.
از قدیم میگفتن« بسیار سفر باید تا پخته شود خامی»
زندگی شما دو زوج عاشق و زیبا ، برام مثل سفرشده ، الهام بخش سفری پرازتحربه های ناب شده.
سفری که با دیدن لحظه به لحظه این فایلها که صادقانه ، زلال و بی ریا در اختیار مان میگذارید ،منو برای زندگی زیبا و بینظیر آماده میکنه .
من خیلی خیلی خوش شانسم ، که این فرصت را خداوند بهم عطا کرده. من خیلی خیلی خوشبختم که خداجانم منو هدایت کرده به این سایت بینظیر.
استاد جانم و مریم جانم ،
من میخوام بیام پارادایس و شما دو گوهر زیبا را ازنزدیک ببینم ،میخوام از موفقیتهام صحبت کنم از برنامه هام ، دوست دارم از شما پیام آوران کلام خداوند متعال ،از نزدیک پیام خدا را بشنوم و ببینم و یاد بگیرم .
متشکرم که هستید
خدایا صد هزار مرتبه شکر برای نعمتهایی که عطا کردی
سلام به استاد خلاق و زیبا اندیش و خانم شایسته ی مهربان و جسور
باز هم آسانتر کردن کارها و ایده های الهامی.چه لذتی داره.
مثلا اون لاشه چوب بزرگ و حشرات زیرش، در جای خودشون سوختن و خاکستر شدن.
و سوزوندن برگها و چوبهای داخل چمن ها که دیگه فسیل شده بودند چه هدایت خوبی بود.
یاخدا چه حشرات عجیبو غریبی.
و برگهای زیر ننو که بسوزند دیگه اگه مار هم بیاد قابل دیدنه.
اما استاد جان چقدر بحق گفتید که بچه ها ممکنه برداشت اشتباه بکنند.
این پاکسازی واقعا لازمه برای هر مجموعه ای و هر انسانی.
هر انسانی یه سری لانه ی موریانه داره توی وجودش که باید بسوزند و اونهام به مشتی از خاکستر تبدیل بشن.و انرژی خالص و پاک و ناب جاشونو بگیره.
نتیجه همیشه لذت بخشه.
فقط یه خانم دوراندیش می تونه فکر همه چی باشه و وسط اونهمه پاکسازی فکر درست کردن پیازچال هم باشه.احسنت.
طبیعت و پرادایس خودش شامتونم داد.
درخت پوسیده از ریشه ،مصداق باورهای پوسیده و قدیمیه که از ریشه یک انسان رو تیشه میزنه و باید در راستای یک پاکسازی ریشه ای از بن این باورها بسوزن.
مخروط درست کردین و مخروط خاکستر تحویل گرفتین این میتونه ماروبه فکر فرو ببره.
چقدر خوبه که ذوق زده میشین برای این تکاملی سوختن ها.
ایده های ساده تر:گوش کن به ندای قلبت.
ایده ها قدم به قدم الهام میشه.
بیخود نیست که استاد جان انقدر پیرو الهامات هستن.
کار راحت
سود و سود و سود
عاشقتونم.
سلام و دورد امید وارم حال دلتون عالی باشه
خیلی لذت میبریم که انقدر ایده های خلاقانه ای به ذهنتون میرسه و البته شجاعت انجام دادنش رو دارید
و این ایده ها در ادامه ی عمل کردن به ایده ی اول میاد
یعنی ما یک تصمیم میگیریم و در نتیجه ی اون تصمیم نتایج و ایده های بهتر میاد فقط باید که به خداوند اعتماد کنیم و ایمان داشته باشیم
خدایا شکرت بابت این همه نعمت که در این جهان وجود داره هر روز منابع بیشتر غذایه بیشتر میوه های بیشتر ….
مریم جان به صورت هدایتی ی غذای عالی درست کرده بزاریم تو اتیش ببینیم چیمیشه
به به ببین چه رخی داره غذا نوش جونتون
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
در این چهار قسمت همه خار و خاشاک و علفهای هرز پودر می شود و به آسمان می رود.
حشرات موذی که همه جا هستند حتی در منطقه مهمی که همک بسته می شود و باعث سلب آرامش می شوند زمانی که در حال مرور خاطرات و نتیجه پاداشهایی که از خداوند گرفتی هستی.
از جای جای پرادایس دود به آسمان می رود و نتایج آن مشخص می شود مانند نیمکتی که جایگاه موریانه ها شده بود.
دفتر کار خانم شایسته که در زیر درخت گردویی که سایه بر اتاق کار ایشان می اندازد که گردوهای آن باریکتر و کشیده تر است البته در مقایسه با دیگر گردوها.
شب شده است و چه منظره زیبایی که در دل تاریکی شعله های زیبا و رنگارنگ آتش را بیشتر جلوه می دهد تضادی میان نور و تاریکی و پیاز چالی خوشمزه در درون اتش که یکی از ابتکارات خانم شایسته است و چه مناظر بی نظیری. روزی طولانی و پر برکت و در آخر غذایی خوشمزه که انتظار آن می تواند برای حاضر شدن طولانی باشد.
گیاهی خوشمزه از خطه زیبای کرمان به همراه لوبیا که بر روی گاز در حال قل قل زدن است.
اثری که در زمین از سوختن درخت بر جای ماند خانه موریانه ها و حشرات دیگر که حالا بیخانمان شده بودند البته اگر زنده مانده باشند.
از بن سوختن آرام می سوزد مثل تکامل که باید از بن شکل بگیرد و باورهای مخرب را بسوزاند.
استاد به همراه بچه عصای موسی که با قدمهای محکم و استوار به نظاره آثار آتش زدن مشغول هستند و لذت می برند.
بالاخره درخت سقوط کرد و از ریشه نابود شد حتی از قسمتی هم که باریک و نازک شده بود سقوط نکرد پس ریشه اصل است هم در ساختن و هم در نابود کردن.
موتور سواری برای دیدن نتایج بزرگی که بدست آوردید و لذت بردن از سود و سود و سود.
خدایا شکرت
عاشقتونیم
به نام خالق زیبایی ها
سلام به استادعزیزم خانم شایسته ودوستان عزیز
خدایاشکرت که یک روز دیگرفرصت زندگی ودیدن این سریالوبهم عطاکردی
خدایاشکرت که این سایت این استادوهمسرش واین سریالاوآگاهی ها رو دارم
چقققدراین جنگل زیباست چقدر خوبه که هم جنگل هم دریاچه شیرین پرازماهی هست با یه خونه ی پراز وسایل بهترین برندوزیبا با یه زوج هم فرکانس وعاشق وعملگرا
چقدرنگ آتیش قشنگه.تحسین میکنم هدفمندی واراده وعملگراییتونو.چه رابطه ی سرشااارازعشقواحترامی.چه خوبه که عشقت باخودت هم فرکانس باشه وایده هاتو بهش بگیواونم لذت ببره وتحسین کنه
تحسین میکنم عشق وعزت نفس خانم شایسته که برای خودش غذا جدامیپزه برای عشقش جدا
روزی که دمپاییه رو باچاقوپاره کردین دلم میخواس بپوشین ببینم چجوریه که امروز دیدم پوشیدین چقدرخداقشنگ به خواسته هاپاسخ میده
قسمت261 این سریالوکه دیدم گفتین میخواین صدای آب بشندینوایده هاتونوکه دیدم دلم میخواس ازنزدیک ببینم چه صدایی میشنوین وچن روزبعد خداهدایتم کرد به جایی که همون صدای فواره آب رو شنیدمودیدم وگفتم ببین چقدقانون درست جواب میده توجه به هرچه کنی جذب میکنی وخدا سریع الاجابته
خداهمیشه راحتترین ایده هارو الهام میکنه اگه ذهنمونوبازبذاریم ورهاباشیم وتسلیم
چقدرهمیشه کارهاراحت براتون انجام میشه چون دنبال راحتیولذتین وعمل میکنید به ایده های خداوند
بسسسیارتحسین برانگیزه توجه به نکات مثبت وشکرگذاربودنتون وتکراری نبودن هیچ چیزی براتون
شکرنعمت نعمتت افزون کند کفرنعمت نعمتت ازکف برد
خدایاشکرت که هرلحظه هدایتم میکنی به راه راست راه نعمت
درودبه استادعزیزم ومریم نازنین
وهمه دوستان عالیم
ممنون بابت این نشانه عالی،چقدرلذت بخش
است دونفرکنارهم باعشق کارهاراباتمرکزوباهدف
وایمان انجام می دهند واین تکامل که درجای
جای زندگیتان چه درسهایی برای من به ارمغان
می آورد.واین شاکروسپاسگزاربودنتان استادم ،
تیشرتهای زیبایتان باجملات مثبت وعالی ،روابط
عالی تان وعشق به زندگیتان همه اش درس است
ودرس وچه چیزهاکه من ازشماآموختم والان یک
زندگی سراسرخوشبختی ازهرلحاظ رادارم تجربه
می کنم باگوش دادن به رهنمودهای طلایی شما
هرروزوهرروزواین تمرکزبرنکات مثبت شماودیدن
پارادایس زیباکه اعجازمحض است خدایاشکرت
واین نتایج عالی استاداست ازشکرگزاری ورعایت
قانون دنیای خداوندفقط بایدعمل کردوهرنفس
شکرگزاربودممنون استادم.
درپناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی
بدرخشید .دوستتون دارم.
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
متشکرم متشکرم متشکرم