سریال زندگی در بهشت | قسمت 235 - صفحه 7

باسلام به استاد عزیزم ومریم بانوی مهربان

نمیدونم چطور میتونم کلماتی رو برزبان بیارم که بتونه توصیف این همه زیبایی رو بکنه.

میخوام خودم رو بسپرم به دست هدایتی که این لحظه ازاین فایل زیبا گرفتم وآنچه که ازدرونم میادرو بنویسم

وقتی چشمانم به این مه صبحگاهی وبینظیر افتاد نمیدونین چه حس فوق العاده ایی داشتم با خودم میگفتم واقعا جایی به این زیبایی وجود داره الله اکبر از دیدن تا عنکبوت تا به حال توی عمرم این دانه های مروارید زیبا رو روی تارعنکبوت ندیده بودم

خدایا شکرت که تونستم اززاویه ی دید استادم به تارعنکبوت نگاه کنم

اشک شوق وگاهی اشکی که ازسر ناآکاهی ازچشمانم خارج میشه تمام صورتم رو پر کرده ولی من میخوام بنویسم برای روزهایی که در باورهایی که از پدرو مادر واجدادم به من رسیده و من هم اونها رو دنبال میکردم

یادم میاد همیشه توی انشا های مدرسه با موضوع علم بهتر است یا ثروت ومن همیشه میگفتم علم چون ازپدرم یاد گرفته بودم که ثروت باعث گناه میشه باعث میشه ازخدا دور بشیم هرچه فقیرتر با خداتر هرچه دنبال علم بری بهتره تا ثروت و حالا که نگاه میکنم به شما استاد عزیزم که هم ثروتمندی هم عالم هم به خدا نزدیکتر ازمنیکه سالها نماز خوندم دعا کردم ولی هیچ کدومش رو درست انجام ندادم تمام اطرافیانم پراز انسانهایی مومن که صف اول نماز مسجدهارو پر میکنند ولی قضاوت گرن ولی کینه ورزن ومن همیشه ازخدا میخواستم که به من ثروت بده تا من به دیگران کمک کنم چقد من باور اشتباه داشتم ودارم من به خدا میگفتم تو به من بده تا من ببخشم مگر خدا چه احتیاجی دارد اگر بخواهد به کسی کمک کند خودش میتواند بدون من

راستش از دیدن این همه زیبایی فراوانی نعمتی که دراین فایل دیدم به وجد آومدم هرجا رو که نگاه میکنم درخت آب لذت و فراوانی به چشم میخورد ولی من نا آگاه همیشه فکر میکردم بلاد کفر همیشه در عذابن وما که مسلمانیم در رفاه و نمیدونستم که چه باورهایی دارم ولی حالا که میبینم چطور نا آگاهانه زندگی میکردم سعی بر ریشه کن کردن تمام باورهای مخربم دارم و کمر بستم که به جایی برسم که دیگه هیچ باوری توی ذهنم نمونه

من سپاسگذار خداوندی هستم که من رو به این سایت گرانبها به شما استاد عزیز رسوند

وازشما استاد عزیزم سپاسگذارم که این همه آگاهی رو به من دادی

من با لذت به تمام فایل ها گوش میدم وتوی زندگی خودم اجراشون میکنم میدونم که میتونم زندگیمو دگرگون کنم

خدای من این رودخونه ی زیبا چقد تمیزه ،میشه کف رودخونه رو دید و لدت برو اون قواص هایی که شنا میکردن گویا منم اونجا بودم وداشتم شنا میکردم

چقد زیبایی دیدم ولذت بردم از قایق سواری که درنهایت آرامش داشت پارو میزد ولذت میبرد منم اونجا توی اون قایق داشتم پارو میزدم و هر لحظه خدارو شکر میکردم

زبانم قاصر از گفتن این همه زیبایی که اگر تمام دریاها مرکب شوند ودرختان دفتر شوند که بازهم برای نوشتن زیباییها ونعمات کم هستن

عاشقتم استاد عزیزم