سریال زندگی در بهشت | قسمت 236 - صفحه 3

82 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مسعود بهاریون گفته:
    مدت عضویت: 1496 روز

    سلام من یه دوستداشتنی هستم سلام ودرود به استاد عزیزومریم جون تشکرمیکنم ازشما وبرنامه خوبتون که انقدر عالی به ایده هایی که بهتون الهام میشه عمل میکنید نمیدونید چه اطفاقی چه نتیجه ای میگیرید ولی عمل میکنید وایمان در عمل رو طبق کار درکارگاه اموزشی انجام میدید واین تفاوت شما وسایر دوستانه که خیلی ها دوست دارند باشما باشند الان که دارم کامنت میزارم سعت 2شبه ومنامروز عصری داشتم این قسمت فوقوالعاده رو دانلودمیکردم که طبق معمول همیشه باهمسرم وپسرهام ببینم وداشتم کتاب چگونه فکرخدارا بخانیم رومیخوندم که یه درخواست غیرمستقیم از خداوند کردم که هدایت شدم به یه فایل فوقالعاده ازیه کارفرین موفق ایرانی درامریکا که اتفاقا همشهریم هم بود ونجف ابادی هست البته نجف اباد اصفهان یه الگوی عالی که از نتایجش وایمانش صحبت میکرد اقای سایروس صفاری که ایشون درامریکا چند بیزینس موفق داره وتوی یه مصاحبه دوساعتونیمه ازسیر تاپیاز زندگیشو تعریف کرد وایمان درعمل رو به وضوح توضیح داد وواقعا لذت بردم وپیشنهاد میکنم حتما دوستای گلم یه سرچی بزنند وواقعا ازخدای خودم واستاد ومریم جون صمیمانه از ته دل سپاسگزارم که با خوندن این کتاب باعث شدند تامن هدایت بشم بهسمت این اگاهی ها ازخدامیخوام که هدایتمون کنه وهممونو به خودش میسپارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    سحر خسروی گفته:
    مدت عضویت: 1464 روز

    سلام به همه دوستان

    واقعا پاردایس پر از فراوانی هست، فراوانی مرغ، اردک، جوجه، تخم مرغ، بز، شیر، ماهی، درخت، اکسیژن، فضا، اب، قابل شمارش نیست فراوانیشاش خیلی زیاده من خیلی زندگی روستایی رو دوست دارم ولی نبود امکانات باعث میشد دلم رو بزنه ولی وقتی میبنم استاد با امکانات جوجه و مرغ، اسب، بز، ماهی پرورش میده، به اسانی و دل ادم قرص میشه از اینکه یه جا واسه انبار مواد غذایی، تعمیر گاه و پارکینگ هست و اینکه واسه هر کاری یه وسیله عالی هست که کارت رو اسون کنه، تراکتور باحال، اره برقی، چاله کن، اصلا ادم خسته نمیشه کار کنه و چقد زندگی در دل طبیعت راحت شده واقعا منم دوست دارم تمام این لحظات رو تجربه کنم، ممنون استاد عزیزم و خانم شایسته🥰🥰🥰

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    نفیسه محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1636 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم بانو مهربان

    چقدر خوشحالم از اینکه میتونم براتون بنویسم . دیر به دیر میام مینویسم ولی وقتی میام با جون و دل واز روی حس و حال خوب میام … وقتی میام بنویسم از اتفاقای پرادایس نمیگم .از قوانینی میگم که به سر شوقم میاره . از تغییراتی که توی زندگیمون پدیدار شده . از شرایطی که هر روز داره تغییر میکنه …. ،از درکی که هر روز داره بهتر میشه … انگار دارم میفتم روی غلطک ….. انگار دارم میرم توی جاده سرپایینی ، انگار داره این جاده زیبا تر میشه …. گاهی که تنهام و روی خودم کار میکنم اینقدر ذوق زده میشم که مث بچه ها میخندم میرم جلوی اینه وامیستم خودمو بوس میکنم …. بلند بلند میخندم کلی انرژی کلی شادی ، کلی میرقصم …. میفهمم که همفرکانس شدن با انرژی مبدأ چقدر میتونه حالمو تغییر بده . خوشحالم که دارم بزرگ تر میشم، دارم اگاه تر میشم ، دارم اروم تر میشم …. سعی میکنم سپاسگذار تر باشم ، سعی میکنم سخاوتمند تر باشم ، سعی میکنم دیدم رو عوض کنم و مصمم تر باشم . سعی میکنم همه رو به یه چشم ببینم … البته گاهی هنوز میزنم جاده خاکی ولی اونم طبق عادت هست ، عادتی که سی سال اونجوری زندگی کردیم … به هر حال خیلی خوشحالم که میدونم روند رو به بهبودی توی زندگیم در حال اتفاق هست ، نهال باورهام داره تازه رشد میکنه داره ریشه هاشو محکم تر میکنه … خوشحالم که اروم میشم ، یکی از نوشته های مریم جون این بود که موضوع برداشتن قدم به سمت خواسته به همین دلیل ارامش هست من اون ارامش تازه داره درونم نقش میبنده ، تازه دارم میفهمم ارامش چیه !!!ارامش یعنی اینکه اینقدر خرسند باشی که فکر کنی اصلا توی این دنیا نیستی ،همه چیزو بی دلیل دوست داشته باشی ، همه کسو بی دلیل دوست داشته باشی ، دوست داشتنی که از سر قضاوت باشه بلکه دوست داشتنی که از سر شوق و لذت وجودی خودت هست ، از حال بی نظیر درونت هست ، از هماهنگیت با مبدا هست ، وقتی یه صبح جدید شروع میشه با لذت میگی خدایا شکرت یه صبح دیگه ، وقتی پاتو از در میذاری بیرون وکوهای پوشیده از برف رو میبینی میگی خدایا شکرت ، وقتی جنب و جوش مردم رو میبینی ، وقتی میری تو مترو و اکثریت رو میبینی کسل و خواب الوده هستن خدا رو شکر میکنی که تو چه مسیر دل انگیزی هستی ، چه دوستای خوبی داری ، چه همکارای خوب و مهربونی داری ، چه عاشقانه هر روز بهت میگن خانوم محمدی هر روزی که نمیای سرکار اصلا انرژی نداریم ، وقتی میای حالمون خوب میشه ، یا اینکه بهم میگن شدی قوت قلبمون … با اینکه خیلی حرف نمیزنم و توی حال خودم هستم ولی فرکانسم به بقیه منتقل شده و حال اونا هم تغییر کرده ، توی محل کارم همه همکارام بهم احترام میذارن جلوی پام بلند میشن ، قربون صدقم میرن ….. اینا هیچ کدوم قبلا نبود … احترامی که جدیدا کسب میکنم بی مثال هست ،. همه بهم میگن چقدر خوشگل شدی ، چقدر حالمون رو خوب میکنی … استاد اینا برام خیلی ارزشمنده چون میفهمم داره از کجا اب میخوره …. دوست دارم ارتباطم با پروردگارم بهتر بشه دوست دارم بندگیشو بکنم … هنوز موفق نشدم که خالصانه ارتباط بگیرم اما همین تغییرات دلیل بر اینه که دارم کم کم مدارم عوض میشه و میتونم بهتر و راحتر با اونم ارتباط بگیرم به خاطر باورهای اشتباهم درباره خدا کلا زدم تخریبش کردم ولی هنوز نساختم …. اون خدای قبلی رو محو کردم و اثری ازش نیست … اون خدایی که خیلی بد بود اون خدایی که دوسش نداشتم . اما هنوز اون خدایی که میگن پروردگار جهانیان هست رو نتونستم باهاش ارتباط خاصی بگیرم ،… ولی کلا حالم خوبه ، سپاسگذارم به خاطر موهبت های زندگیم …. خیلی خیلی دلم میخواد باهاش ارتباط قلبی و عمیقی داشته باشم … میدونم داره این ارتباطه شکل میگیره اونم از روی شناخت نه از روی عادت ….. سپاسگذارم از شما، سپاسگذارم از مریم جون و سپاسگذارم از پرادایس که همه تون با هم دارید این همه حس خوب رو منتقل میکنید …

    مریم جون که با فیلم برداری مسلطانه تمام اتفاقاتو به تصویر میکشه …. پرادایس با همه زیباییهاش که شریک شما شده تا هر لحظه جلوه جدیدی از خودش نشون بده ، یه بار از دریاچه زیباش ، یه بار از درختان فراوان و سربه فلک کشیده اش ، یک بار با مه غلیظش، یک بار با اسما ابی اش ، یه بار با طلوع زیبایش ، یه بار با غروب خیره کننده اش ، یه بار با باران الهی اش، یه بار با رنگین کمان بی نظیرش ، یه بار با نسیم ملایمش، یه بار با براوونی متینش، یه بار با کلبه چوبی اش ، یه بار با ماهی های فراوانش ، یه بار با جوجه های کوچولویش ، و یه بار با مرغ ها و خروس های مهربانش ، این زیبایی های پرادایس تمامی ندارد … ۲۳۶قسمت متفاوت …. هیچ دو روزش مث هم نبوده … هیچ قسمتش مانند دیگری نبوده ….. استاد ممنونم از شما که شدی مرد قوانین … مرد قوانین جهان که مث یه استاد هر روز صبح شاگردانت را درس زندگی میدهی با مستند … کدوم استادی اینطوری شاگرداش رو درس میده کدوم شاگردی اینطوری درس زندگی میگیره …. ما باید این شرایط رو استفاده بکنیم باید با جون دل تمام درسا رو پس بدیم … سپاسگذارم سپاسگذارم سپاسگذارم منتظر دیدن زیبایی ها و درسهای بیشتر هستیم .

    راستی استاد یه بوس خوشمزه از شازده بکنین که دلم براش ضعف میره فسقلی خوشمزه بامزه ،😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    مرضیه جعفری گفته:
    مدت عضویت: 2961 روز

    سلام استاد به همگی

    چقدر لذت بخش و زیبا هر گوشه این پرادایس یه صدایی میاد صدای بره چه چه بلبل خروس مرغ اردک مرغای شاخدارم که هزارتا صدا دارند منو برد این فضا و این زیباییها به آیه هایی که در مورد بهشت گفته میشه و توصیف بهشت یه لحظه گفتم بهشت همینه چقدر دلم میخواد منم تجریش کنم اگه این دنیا تجریش کنم اون دنیا هم میتونم وگرنه عمرمو به هیچ باختم.

    استاد جان بر علاقه زیادی به بلوط داره اما گوسفند نه مگه مجبور باشه و میدونستید تاثیر خیلی خوبی روی گوشت و شیرش داره.یادمه یه بنده خدایی یه مدت گاوداری برادرم رو کرایه کرده بود بعد آقا هر وقت شیر میآورد خدا شاهده دوسری مامانم رویه شیر ازش بر می‌داشت به چه کلفتی بازم می‌دیدی چقدر چربه بعد که جویا شدیم فهمیدیم جیره غذاییشون بلوط داره.

    یه چیز دیگه یه بار یه مستند دیدم یه دستگاه کوچولویی بود که انواع خوراکهای حتی پوست تخم مرغها رو هم می‌ریخت توش و خودش خوراک دام تولید میکرد یعنی میکس شده تحویل می‌گرفت دیگه هرچی میخواستی میریختی دست خودت بود.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    حسین یزدانی گفته:
    مدت عضویت: 2556 روز

    به نام خدا .

    استاد عزیزم و خانم شایسته سلام.

    خدایا چقدر این پارادایس رویایی هست.

    از کودکی دوست داشتم هوا همیشه ابری و نم بارون یه خورده هم گرم باشه.فکر کنم بهشت هم همین هوا رو داشته باشه،☺️.

    چون تو استان کرمان زندگی میکنم واقعا خواسته ی قلبی من اینه که توی یه همچین هوایی زندگی کنم.

    پارسال بود که یکی از دوستانم شب من رو رسوند در خونم و رفت.بعد چند دقیقه دیدم در زد ،در رو باز کردم دیدم دوستم بهم گفت بیا این کفتر وسط کوچه بود.بگیرش که از شر گربه ها نجاتش بده.کفتره مریض هم بود.من گرفتمش آوردمش خونه و شروع کردم بهش غذا دادن.حتی نمی‌توانست نوک بزنه دونه بخوره.میبایست با دست بهش دونه بدیم.جوری شده بود که هر روز عصر که از سر کار میومدم خونه اول میرفتم بهش غذا میدادم و یه نیم ساعتی باهاش بازی میکردم و چقدر برام لذت بخش بود.من میفهمم استاد شما چه حالی میکنید وقتی که دارید این بز و گوسفندا و مرغا رو باهاشون بازی میکنید و بهشون غذا میدید.اون لحظه یکی از اون لحظه هاست که آدم واقعا در زمان حال زندگی می‌کنه.دیگه به هیچی فکر نمیکنه و فقط داره لذت میبره.

    استاد وقتی این زندگی شما رو تو یه گوشه ای از این دنیا میبینم ،که بدون دغدغه دارین تو جهانی که خودتون برای خودتون ساختین زندگی میکنین.به یه مسئله ای پی بردم که شما تو تمام دوره هاتون دارید این اصل رو فریاد میزنید.

    اینکه همه چی باید خود به خود اتفاق بیافته ،وقتی که ما در مسیر درست حرکت کنیم.و قانون بازی رو یاد داشته باشیم و بهش عمل کنیم.

    شما فقط داری به قوانین عمل میکنی و همه چی برات اتفاق افتاده،بدون اینکه بخوای زور بزنی .

    اینکه تمام آنچه ما میخواهیم از قبل مهیا شده.ما نباید زور بزنیم خلق کنیم.ما فقط باید در مدارش قرار بگیریم ،خودش میاد تو زندگیمون.

    همین بز و گوسفندا و مرغا ،ببین همه چی به بی نهایت براشون هست .اونا زور نمیزنن فقط فکر دیروز و فردا نیستن و در لحظه خداوند داره از بینهایت دستانش مثل دستان شما استاد روزی شون رو میده.و اونا فقط استفاده میکنن و لذت میبرن.غذایی با کیفیت بالا.

    تو این بهشتی که شما هستی استاد که هر فصلش بی نهایت زیبایی مخصوص به خودش رو داره ،به وضوح میشه روند خلق یک زندگی بهشتی رو حس کرد.از اتفاقات طبیعی که داره می‌افته برای شما و کارهایی که شما انجام میدین با عمل به الهامات تون و توجه صد در صد شما به زیبایی ها و نکات مثبت اطرافتون حتی اگر به ظاهر نکته ی نا زیبایی باشه .

    نتیجه شده آنچه که ما الان داریم میبینیم و دلمون میخواد که ما هم تجریش کنیم.

    برای تجربه ی این همه زیبایی و نکات مثبت و اتفاقات مثبت ،این دریاچه ی زیبا این درختان همه رنگ.این هوای بارونی و نم دار.این انرژی مثبت با وجود این مخلوقات نازنین خدا .باید بتونیم مثل استاد کنترل کنیم ورودیهامون رو و توجه کنیم با اصل و اساس آنچه که میخواهیم.و نتیجه لاجرم میشه همونی که میخواهیم.

    به این دلیل این کامنت رو نوشتم که دیدم دوباره دارم زور میزنم و از مسیر خارج شدم.استاد عزیز این سریال زندگی در بهشت خیلی برای آدم می‌تونه درس داشته باشه اگر با نگاه زیبابین بهش توجه بشه.

    از این قسمت خیلی لذت بردم.دلم میخواست اونجا باشم و تمام اون کارهایی که شما دارین تو بهشت تون انجام میدین رو من با عشق انجام بدم.مخصوصا تو این هوای عالی.

    الهی شکرت،برای دیدن این سبک از زندگی ،که به خودم و ذهنم بگم میشه در نهایت سادگی از زندگی لذت برد.

    استاد ازت ممنونم برای به نمایش گذاشتن زندگیت که بهم الگو میده.

    خدا نگهدارتون،✋🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      محسن اقبالی گفته:
      مدت عضویت: 2024 روز

      سلام حسین جان

      منم تو خونه پرنده دارم و چیزی که گفتی رو خوب درک میکنم

      همیشه می‌فهمیدم بازی کردن با حیوونا خیلی حال میده اما چقدر زیبا گفتی که انگار آدمو از گذشته و آینده میاره تو لحظه حال

      منم مثل شما از وقتی این سریالو میبینم این سبک زندگی خارق العاده رو تجسم میکنم البته فکر کنم همه بچه های زندگی در بهشت همینطورین

      ممنونم ازت بابت نکات ارزشمندی که گفتی

      در پناه الله یکتا شاد باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    منصوره علوی گفته:
    مدت عضویت: 1806 روز

    باسلام به استاد عزیز ومریم جانم

    ممنونم بابت این فایل بینظیرتون

    واینکه هر روز در حال رشدو ‌پیشرفت هستین

    شما الگوی بسیارخوبی برای من هستید

    امروز یه دفه کمر من گرفت وخیلی درد عجیبی داشت ومن چون عادت کردم

    به ناخواسته توجه نکنم وتمام توجهم رو گذاشتم روی سایت وتمرکز بر نکات مثبت و احساسم رو خوب نگه داشتم وقانون احساس خوب اتفاق خوب رو در عمل انجام دادم وتونستم با این درد کنار بیام

    خدایا شکرت بخاطر وجود گرانبهای استادومریم عزیز که درس زندگی به ما میدن

    در پناه خداوند شادوسلامت باشید🙏🙏🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    بيژنِ😁عزيز گفته:
    مدت عضویت: 3116 روز

    بنام خدای مهربان با سلام خدمت استاد عباسمنش و عزیز دلش خانم شایسته و همچنین برو بچه های سایت اروم عباسمنش

    حالا ک از مرغ و خروس و بز و این حیوانات در مسخر ادما صحبت میشه و موضوع این روزای بهشته بزار خاطره ای از دوران بچگی و نو جوانی ام بگم؛

    من یک روستا زاده و روستایی ام و مادرم حدوم ۵۰ تایی بزو کهره و ۳۰ تایی هم مرغ و خروس و جوجه داشت و ۵-۶ تایی هم گاو و گوساله

    همش لبنیات طبیعی خوراکمون بود و تخم مرغ تازه و گوشت کهره کله پاچه و از اینجور چیزا

    البته وقتی بابام خونه نبود چند ماهی کسی نبود کهره ببره گوشتم نمیخوردیم یا اینکه یادم نمیاد

    تا اینکه بزرگتر که شدم سن ۱۹ -۲۰ سالگی دیگه چاقو بدست شدم😁 و من کار بابامو در غیابش انجام میداد و گوشت کهره که در صحرای اطراف روستا بزرگ شده و از علفهای طبیعت انجا خورده می خوردم.

    چوپان که نبود با ادمای دیگه که حیوان داشتند نوبتی چوپانی می کردیم نوبت مادر ما که میشد برادرام چ از من کوچکتر و چ از من بزرگتر یا نمیرفتن یا منو میبردن همراشون

    ولی بیشترش یادم میاد من حرف گوش کن تر بودم البته مادرم جیبامو پر شکلات و تخمه میکرد مخصوصا ظهرا که اونا نگاه برنامه کودک و نوجوان میکردن😁

    من همیشه عاشق حیوانات خانگی و دشت و دمن و کوه و صحرا بودم

    این فایلای بینظیر زندگی در بهشت که میبینم منو یاد اون روزا میندازه و روحمو نوازش میده و امروز وادارم کرد بیامو کامنت بزارم.

    خداوند بهتون خیر بیکران بدهد در دنیا و اخرت استاد جان.

    اینقدر زیبایی و فراوانی در بهشته که هر روز بیشتر و بیشتر میشود از اون چشمه تو فایل قبلی که خود جوشان بود و خبر از بینهایت برکت داشت تا بچه داکها نازنین و مرغ و خروسها و بینهایت درخت و سبزی و برکت که هر روز خودشون را نمایان تر می کند و اینها فقط در مسیر کسانی قرار میگیرند که در مسیر دریافتشان باشند و امادگی شان را داشته باشند.

    اینهمه نعمت و فراوانی لایق کسانی میشود که لیاقتشو در خودش ایجاد کرده باشد.

    این قانون ثابت غیر قابل کیهان است که خداوند در جهان نهاده است برای بندگانی که ایمان بهش داشته باشند و از همه مهمتر عملگرا باشند.

    خدا یا سپاسگذارم برای وجودم در این سایت توحیدی و سپاسگذارم از استاد عزیز و گروه تحقیقاتی عباسمنش .

    شاد و ثروتمند و سالم و سعادتمند باشید در دنیا و اخرت🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      محسن اقبالی گفته:
      مدت عضویت: 2024 روز

      سلام بیژن جان

      از خوندن کامنت زیبات کلی حال کردم

      مخصوصا اونجایی که زندگی روستایی رو توصیف کردی نمیدونی چقدر حرفات واسم دلنشین بود

      مرغ و خروس و بز و گوسفند و دشت و دمن

      من تو شهر بزرگ شدم و فقط یه بار وقتی شیش سالم بود یه هفته رفتیم داهات مامان بزرگم و اینقدر این یه هفته برام دلنشین بود که الان حرفات منو برد به شیش سالگیم و خاطراتم

      قبل طلوع همه بیدار میشدن کاراشونو میکردن و تو حال و هوای دم سحر بازیگوشی میکردم

      ازت ممنونم بابت نکات ارزشمندی که گفتی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        بيژنِ😁عزيز گفته:
        مدت عضویت: 3116 روز

        دقیقا ، مام ی موتور دیزلی داشتیم ک برق خونمونو تامین میکرد

        وقت ظهر روشن میکردیم‌که گرم بود نزدیکای غروب و هواخنکی روشن بود تا نزدیکای صبح

        پشت بوم با پنکه خیلی حال میداد خب اون پشه های ریز رو ازمون دور میکرد ک بهش میگفتیم پشکو همون پشه های ریز رو علفزارها که شب هجوم‌می اوردن زیر روشنایی و خونه و ابادی

        کله سحر پا میشدیم اگه نوبت چوپانی داشتیم دنبال گله اگرم نه بازی

        خدا را شکرت حال دلمون خوش بود و هست ب لطف خدای مهربان

        دوست عزیز خدا را شکر ک کامنتم حالتو‌ خوش کرد ، ان شاالله همیشه حال دلت خوش باشد و پر از امید باشی🌹

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    صفورا عزیزی گفته:
    مدت عضویت: 1888 روز

    سلام

    به نام خدا ی مهربان

    سلام به دوستان عزیز وهم فرکانسی گلم مریم خانم زیبا ودوست داشتنی

    که این همه کنترل ذهن داره با خودش درصلح هست وعاشقانه تلاش می کنی حال خوب خودت را با ما به اشتراک بگذاری خدا را بابت

    ‌ ووووووجودتشکرگ‌ذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    هلنا گفته:
    مدت عضویت: 2685 روز

    ما هیچ الهی همه تو

    بسم رب چشم های زیبا و زیبابینم

    عرض سلام و درود و ادب و احترامی مجدد خدمت استاد « جاااانم » و بانو شایسته

    و همه حاضرین همیشه در صحنه 😁

    خدارو شاکر و سپاسگذارم بخاطر یک روز زیبا و جدید دیگه ک بهم هدیه داد تا بار دیگر لذت ببرم از نعمتهایش و زیبایی‌های جهان دو قطبی

    بدون مقدمه میرم سر اصل مطلب …

    « اگر متعهدانه به آموزش های استاد عباسمنش باور داشته باشم و در زندگی شخصی روز مره خودم بصورت عملی اونا رو پیاده و اجرا کنم جریانی از سلامتی ، نعمت، ثروت و خوشبختی وارد زندگیم میشود »

    « این قانون است»

    کلیدها :

    اجرای توکل در عمل =جسارت در پرداخت بهای خواسته ها /شجاعت در اخذ تصمیمات اساسی

    «احساس خوب = اتفاقات خوب »

    احساس خوب همیشگی = دلیل نتایج پایدار و ادامه دار

    توانایی دیدن داشته ها و جهت دهی آگاهانه به کانون توجه در هر لحظه و مهمتر از همه توانای اعراض از ناخواسته ها

    ساختن باورهایی قدرتمند کننده برای منطقی کردن ذهن برای امکان پذیر بودن خواسته ها از طریق پیدا کردن الگوها for example

    و تکرار و تکرار و تکرار هرروزه

    هرروز باید فضای ذهنم پاکسازی بشود هرروز مثل اینکه هرروز غذا میخورم

    همونطور ک جسم ما و فضای زندگی ما نیاز ب نظافت و پاکسازی و تلاش برای تمیز نگهداشتن همیشگی داره ذهن و روح ما هم این نیاز همیشگی رو داره و باید ب این نیاز روزانه رسیدگی بشود

    دقیقا همینطور ک فضای پرادایس نیاز ب رسیدگی و از بین بردن علفها و شاخه های هرز

    داره

    حالا از کجا بفهمم ذهنم پاکه و مسیرم درسته ؟ از احساسم ک قطب نمای همیشگی مسیر من هست در هر شرایطی

    باید در هر شرایطی در طول شبانه روز هر لحظه حواسم ب احساسم باشه و تلاش کنم برای ماندن ‌در احساس خوب پایدار ! چجوری ؟

    با تغییر زاویه دیدم ب مسایل

    باید ب چیزی توجه کنم ک بهم احساس بهتری میده

    مثل همین کامنت نوشتن ک یکی از راحت ترین و قابل دسترس ترین ابزارهاست برای جهت دهی آگاهانه ب کانون توجهم در طول روز

    مثل شرطی کردن ذهن برای اینکه فقط زیباییها و قشنگی ها و فراوانی انسان‌های خوب و نکات مثبت آدم‌ها رو ببینه

    طبق قانون ما مسئول رفتار دیگران با خودمون هستیم

    آدم‌ها فقط آینه ای تمام نما و تمام قدی هستن ک فقط درون ما رو دارن ب خودمون نشون میدن

    این نوع دیدگاه کلید داشتن روابط دلخواه هست

    باید کارم این باشه از لحظه ای ک صبح ها از خواب بیدار میشوم تا لحظه ای ک دوباره خوابم میبره ب تمام مسایل و شرایط زندگی و جهان اطرافم جوری و از زاویه ای نگاه کنم ک بهم احساس بهتری بده

    این یعنی تغییر باور

    این یعنی اجرای توکل در عمل

    این یعنی جهت دهی آگاهانه ب کانون توجه

    هیچ کاری در طول روز مهمتر ازین وجود نداره

    بهشت را به بها دهند نه ب بهانه

    استاد و مریم هرروز دارن برای پرادایس وقت میزارن انرژی میزارن رسیدگی میکنن و نتیجه ش این میشه ک این بهشت رویایی هرروز داره زیباتر و قشنگتر میشه

    آرامش ، نعمت ، سلامتی ، ثروت ، حال خوب و اتفاقات خوب میوه و نتیجه ی کار کردن همیشگی روی ذهنه !

    باید حواسم باشه ک هر لحظه دارم ب چی توجه میکنم

    ب چیزی ک احساس بهتری بهم میده ؟ احساس آرامش ، احساس امید ، احساس شور و شوق یا احساس نگرانی و ترس و ناامیدی ؟

    چه ورودی هایی دارم ب ذهنم میدم هر لحظه ؟

    اگر نتونم ورودی های ذهنم رو کنترل کنم آیا می‌توانم خروجی هاش رو کنترل کنم و در کل زندگیم رو کنترل کنم ؟

    No way

    آیا غذایی ک داخلش مو باشه رو میخورم ؟ خیر میندازم سطل اشغال

    پس ب همین اندازه باید حواسم ب پیشفرض هایی باشه ک در هر لحظه دارم وارد مغزم میکنم اگه برام مهمه چه خروجی هایی میخوام دریافت کنم ازش

    من ایمان دارم ک مسیر درست و مسیر هدایت شدگان همین مسیره

    من ایمان و باور دارم ک من خودم خالق صد در صد تمام شرایط و اتفاقات زندگیم بودم هستم و خواهم بود بدون استثنا

    من ایمان و یقین دارم ب اینکه این جهان داره در نهایت نظم و عدالت محض و کامل مدیریت میشه در هر لحظه از شبانه روز

    من ایمان ب خدایی ک هرگز ب بندگانش ستم نمیکند

    با بندگانش هیچگونه کدورت و دشمنی ای ندارد و هرگز آنها را ب حال خود وانگذاشته است

    تموم شد و رفت

    الهی شکرت ک جان و نفسی دوباره بهم دادی ‌و توفیقی دیگه برای نوشتن کامنتی جدید و گذاشتن ردپایی جدید

    اجازه بدین این کامنتم رو با یه جمله تاثیر گذار نروژی تموم کنم

    La hjertet ditt bestemme , ikke frykten!

    اجازه بده قلبت برات تصمیم بگیره ، نه ترس‌ها و نگرانیهات

    در پناه خالق زیباییها 🤍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 49 رای:
    • -
      محسن اقبالی گفته:
      مدت عضویت: 2024 روز

      سلام به هلنای عزیزم

      از خوندن کامنت زیبات لذت بردم چون داره به اصل می‌پردازه

      واقعا نکات ارزشمندی رو تو کامنت گفتی و یه انرژی خاصی داشت حرفات

      انگار داشتی صحبتا و گفتگو های ذهنی اخیرت رو مینوشتی

      انرژی کلامت بالا بود و انگار داری خیلی جدی رو خودت کار میکنی و حرفای خالصی داره ازت بیرون میاد

      ولی من عاشق این تیکش شدم :

      باید کارم این باشه از لحظه ای ک صبح ها از خواب بیدار میشوم تا لحظه ای ک دوباره خوابم میبره ب تمام مسایل و شرایط زندگی و جهان اطرافم جوری و از زاویه ای نگاه کنم ک بهم احساس بهتری بده

      انگار این تیکه واسم چشمک زد پس سریع اسکرین شات گرفتم و گذاشتم تصویر زمینه ی گوشی

      چون بنظرم دیگه هیچ چیز یعنی واقعا هیچ چیز مهم تر ازین نیست که صبح که بیدار میشم دارم از چه زاویه ای به روزم به اتفاقات و به شرایطم یا به هرچی نگاه میکنم

      کانون توجهم کجاس

      روچی زوم کردم

      احساس غالبم چیه

      انتظارم از اتفاقات چیه

      چون اگه بتونم اینو کنترل کنم زندگی تو مشتمه ودیگه روزمو خودم خلق میکنم

      ازت ممنونم بابت نکات ارزشمندی که گفتی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    مهدی حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2031 روز

    سلام به

    خواننده و یا شنونده ی کامنتم

    من سما هستم 13 سالمه

    میخوام از هدایت هایی ک شدم بگم براتون

    اول از همه میخوام در باره فانوس دریایی ک مثه یک جادوعه بگم

    من حدودن 6 ماهه ک ساعت 3 و نیم از خواب بلند میشم چونکه طبق تحقیقاتم بیشتره افراد موفق جهان این ساعت بلند میشن

    من صبحا همین ک بلند میشم همسنطوری ک خواب و بیداریم مینویسم تو دفر مخصوصم حدود 1 یا 2 صفحه مینویسم و نمشه یکیشم ت اون روز برام اتفاق نیوفته

    البته ارزو های دراز مدتم فرق داره ها

    چیزهایی ک تو دفترم مینویم و همشون اتفاق میوفته مثه یک غدای خوبه یا ی تفریح خوب یا حال خوب یا دیدن یک دوست یا فامیل یا خرید یک چیز مورد علاقم

    من جمعه ها یکم دیر تر بلند میشم حدود ساعت نه اینا مثه امروزک جمعس و این ساعت بلند شدم من تا بلند شدم داشتم مینوشتم ت دفترم وقتی داشتم مینوشتم ی صبحانه عالی هنور عالی رو ننوشته بودم مامانم تقریبا واسه اولین بار برام یک صبحانه عالی اورد ت رخت خواب واقن اصن باورم نمیشد ک انقد رود جداب بده

    این اولین بارم نیستا

    مثلا یک هفته پیش وقتی نوشتم چیر هایی ک دوست دارم ت اون روز برام اتفقاق بیوفته و دفترم رو گداشتم کنار همون دیقه خالم پیام داد ک سما امروز ساعت 1 و نیم ماشین میاد دم خونتون با مامان بابات و برادرت حاضر باشین بیاین پایین سوار شین ک رستوران همو ببینیم دلم براتون تنگ شده بود گفتم ناهار رستوران دعوتتون کنم همو ببینیم

    من ب جرعت میتونم بگم انقد از دوره ها و نوشتم ارزوهام صب نتیجه گرفتم ک هرچقدر هم بگم تمام نمبشه

    من الان 13 سالمه و حدودن ماهی 12 ملیون در امدر دارم البته در کنار اون درسم خیلی خوبه و گیتار و کلتس های دیگم هم میرسم بهشون البته کاری ک الان دادارم کار مورد علاقم نیس

    کاری ک من میکنم اینه

    بابای من گوشی های مکانیکیتار اسان کوک تولید میکنه منم با بابام روزی ی یاعت کار میکنم و حدود 400 500 تومن در میارم روزانه این یکی ار نتایجم هست من الان همه چیم رو خودم میخرم و از بابام سال هاس ب لظطف خدا جونم پول نگرفتم برای چیری

    من سعس میکنم روزی حداقل 30 دیقه کتاب بخونم کتاب هایی مثه مهجزه سچاسگزاری چهار اثر فلورانس قدرت راز ……

    امیدوارم از کامنتم خ.شتون اومده باشی موفق باشید خدایار و نگهدار و هدایت گرتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
    • -
      fatemeh saeeidi گفته:
      مدت عضویت: 1756 روز

      سلام سما جونم

      کامنت شما را خوندم

      چه کامنتی نوشتی عزیزم لذت بردم

      عاشقتم عزیزم

      تحسینت میکنم در سن ۱۳ سالگی اینقدر قوانین را بلد هستی و عمل میکنی و این همه نتیجه گرفتی

      سما جون واقعا تحسینت میکنم

      عزیزم تمرین فانوس دریایی ات را چقدر قشنگ انجام میدهی و چه عالی نتیجه میگیری

      من واقعا به وجود چنین دختری افتخار میکنم

      خیلی احساس خوبی به من دادی عزیزم

      شما با این سن کمی که داری خودت یک معلم هستی منه نوعی باید از شما چیز یاد بگیرم

      چقدر توحید را در جملاتت دیدم

      عزیزم شما واقعا قابل تحسین هستی که روی پای خودت ایستاده ای و مستقل هستی و برای خودت درآمد داری

      واقعا تحسینت میکنم

      خدایا شکرت به خاطر سمای عزیزم

      خدایا شکرت بابت تمام جوانهایمان دخترها و پسرهایمان که خودت هدایتشان میکنی و دست همه ی آنها را گرفته ای و میگیری

      سما جان تحسینت میکنم که هم درست خوبه هم گیتار میزنی هم شغل داری

      آفرین از همین سن کم اصلا وابسته نیستی خدایا شکرت

      سما جان خیلی از کامنت شما لذت بردم

      برای تمام جوانهایمان دختر ها و پسرهای تمام دنیا دعا میکنم

      امید وار هستم در پناه الله یکتا باشید

      شاد و سلامت و موفق و هدایت یافته باشید

      الهامات پروردگارم را دریافت کنید و به آنها عمل کنید

      به راه صراط مستقیم باشید راه کسانی که خداوند به انها نعمت داده نه راه کسانی که مورد غضب خداوند هستند ونه راه گمراهان

      🌷🎈💋⭐

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      آزاده کاکاوندی گفته:
      مدت عضویت: 1448 روز

      سلام بر سمای عزیز خیلی برات خوشحال شدم ک تو این سن با استاد اشنا شدی و تونستی تمام اتفاقات زندگیتو خودت خلق کنی افرین ب تو

      چقد حرفات توحیدی بود کلی ذوق کردم خداراشکرسمای عزیزم

      و خداراشکر ک از الان باورهاتو قوی میکنی و توجه رو نکات مثبت و این نتایج عالی رقم میزنی

      ایمان دارم ک میتونی موفقیتهای بالاتر هم برسی و قشنگ ب تمام ارزوهات برسی

      چقد حس خوب گرفتم از کامنت زیبات خداراشکر

      ب خاطر خلق درامدتم خداراشکر

      مطمینم ب کار مورد علاقه اتم میرسی و موفقی دراون کار

      بازم ازت تشکر میکنم ب خاطر کامنت پر انرژیت سمای عزیزم

      شاد و ثروتمندو سعادتمند و موفق باشی😘❤

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      مصطفی خدابخشی گفته:
      مدت عضویت: 2042 روز

      بنام خداوند وهاب من

      سلام به خوانواده صمیمی عباسمنش و سلام به سما عزیز

      این یه تیکیه که گفتی سالهاست از بابا پول نمیگیری برام جالب بود…مگه چندسال داری همش که سالها پولم نگرفتی😂

      ولی جدا از شوخی خیلی برات خوشحالم و خداوند عمل میکنه بله..

      یاد همون آیه قرآن میافتم که میگه

      خدا رو از این آیه چه منظوری هست…؟

      این ایات خداونده که اینطور واضح داره میگه قانون کار میکنه فرقی نداره که شما کی باشی کجا باشی و چکاره باشی..

      ذات شما مقدسه

      شما خود پاسخی

      شما راه حلی

      شما آرامشی

      شما انسانی و همه چیز از خود خود خود شخص شما شروع میشه..

      عزیزم خیلی ممنونم از کامنت زیبات و توضیح مفصلی که از تکنیک‌فانوس دریایی دادی که البته بیشتر شبیه به ستاره قطبی هم بود.

      و چقدر تحسین میکنم صبح زود بیدار شدنت رو و اینکه شما به محض بیدار شدن کانون توجه خودت رو کنترل میکنی و چقدر صادقانه و خالصانه نمودهاش رو برامون نوشتی تا تایید کنی که قانون جواب میده و بله …وقتی شما روی ارزشمندی خودت کار میکنی جهان نمود همون رو به شما نشون میده و جهان خودش رو در دستای مهربان مادرت نشون میده..جهان خودش رو در لطف خاله مهربونت نشون میده و جهان پاسخگوی شماست.. و این واقعا زیباست.

      خدا رو شکر میکنم که یه چنین اصلی رو فهمیدیدم و کار ما اینه که هر روز تو این مسیر قوی قوی تر بشیم. هر روز بهتر درکش کنیم. هر روز این قانون ساده تازگی داره و هر روز میشه توش قوی تر شد.

      خیلی خیلی ازت سپاسگذارم عزیزم و لذت میبرم از خداوندی که جهان رو اینطور هدایت میکنه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: