سریال زندگی در بهشت | قسمت 239 - صفحه 3

به نام خدای یکتا🌹

تنها نیروی مطلق و هدایتگر هستی🌹

سلام خدمت استاد و خانم شایسته عزیز بهترین اساتیدم و تمامی دوستان اگاهم در این سایت بی نظیر🌹

خدا رو هزاران هزار بار شکر بابت این که باز هم دیدن این همه زیبایی و ثروت و نعمت و موهبت و خوشبختی رو در زندگی این دو بنده بی نطیرش روزیمون کرد.این چند روزی که زندگی در بهشت رو سایت نبود کلییییی دلمون براتون تنگ شده بود .برای این بهشت زیبا و این موجودات بهشتی و شما دو تا استاد بی نظیرم.خدایا شکرت بابت این خونه تمیز و زیبا که هر بار تمیز تر و زیبا تر و واقعی تر میشه چون با قوانین اراسته شده و با عمل گرایی تمام وجوهش چیده میشه .همه چیز هر روز و هر روز با کیفیت تر و کاراتر میشه و سر جای مناسب تر و هماهنگ تر با رشد هر روز و هر لحظه وجود استاد و خانم شایسته😍😍😍خدایا شکرت بابت سعادت واقعی که تمام وجوهش رو تو زندگی این دو بنده خوبت بهم نشون میدی و میگی ببین میشه ببین تو هم میتونی ثابت قدم باش دستات رو بده به من و بیا 😍😍😍عاشق این صحنه ای هستم که هر بار از باز شدن در لونه مرغ و خروسا میدیدم و امروز از داکای خوشگل و فوکولی که دلم براشون رفت😍😍😍😍این صحنه منو یاد زنگ اخر مدرسه میندازه درست همونطوریه مخصوصا اون داکه فسقلی که برعکس شده بود بیشتر حس زنگ اخر مدرسه رو داشت 😁😁😁و چه همزمانی زیبایی که این بار که رفتم طبیعت طراحی قصد داشتم برم تو باغ همسایه پشتیمون که دقیقا سر راهم بود هر روز و کلی ایده توش دیده بودم که برم طراحی کنم. رفتم دم در خونشون و از صاحب باغ که یه خانم فوق العاده قوی و با شخصیت هست اجازه گرفتم که برم طراحی .با برخورد خیلی خیلی عالی مواجه شدم که تصورشم نداشتم بهم گفت عزیزم هر زمان خواستی برو اجازه هم نگیر و کلی با حرفاش و برخوردش انرژی عالی بهم داد .همینطوری که داشتم با شور و شوق میرفتم قصد داشتم برم ته باغ از شلوغی بوته های تمشک و رنگای زیبای شاخه های در هم تنیده طراحی کنم که یه جایی اوایل راه خدا گفت وایسا همینجا و جلوتر نرو از رو به روت طراحی کن نگاه کردم رو به روم چند تا درخت گردو بود که زیر یکی از درختا یه چمن تازه و شفاف سبز شده بود و وسوسه میشدم که جلوتر برم گفتم دوس دارم برم رو اون چمنا بشینم اونجا باحال تره ولی خدا خیلی واضح تر گفت نه زهرا همینجا چون مشخص بود که خدا داره بهم میگه و اون ندای خداست گفتم چشم لابد این بهتر هست و نشستم و همونجا زیر اندازم رو پهن کردم و شروع کردم از همون درختا طراحی کردم. دیدم خدای من چه ایده هایی از بازی نور و رنگ و سایه روشن صبح رو این درختا و شاخه ها هست که از این زاویه بهتر دیده میشه و تسلط من بیشتر هست.زیبایی هایی که داره با تمام وجود به من یاد میده و درس میده دارم آموزش میبینم. طراحیم فوق العاده شد بعد یه لحظه صدای داک ها رو پشت سرم شنیدم برگشتم و نگاشون کردم دیدم دارن تو جوب کم عمقی که پشت سرم بود آب بازی میکردن و خدا گفت حالا برو از اینا طراحی کن مگه دوسشون نداری؟ مگه نمیخوای پیشرفت کنی از حیونا و پرنده ها هم باید شروع کنی طراحی کنی یه نگاه کردم دیدم داکها جایی هستن که جماعت بیشتری از مردم من رو میبینن که دارم طراحی میکنم و این اعتماد به نفس رو تجربه نکرده بودم که تو دل جماعت بشینم طراحی کنم . نجواها اومد که وای زهرا این کارو نکنیا بهت میخندن و کلی دورت جمع میشن هی میخوان سوال کنن و از این چرندیات اما همین مخالفتها کافی بود که مطمئن باشم نجوای شیطان هست و گفتم برو پی کارت من حتما میرم و ازشون طراحی میکنم از جوب پریدم و داشتم دنبال یه جای مناسب و یه زاویه دید خوب میگشتم که یه بید مجنون و یه نیمکت رو زیرش دیدم که با اینکه هر روز از اونجا رد میشدم بار اولی بود که میدیدم و به شگفت اومدم از هدایت زیبای خدا 😢😢😢نشستم همونجا و با عشق و اشتیاق از داک ها و پوزیشن های مختلفشون طراحی کردم. واااای😍😍😍😍😍 نمیدونید استاد چقدر زیبا شدن و چقدر با اینکه بار اولی بود که از پرنده ها اصولی طراحی میکردم چقدر عالی شدن و چقدر لذت بردم .تو کل اون مدت فایل قسمت 48 گفتگوی استاد با دوستان رو گوش میدادم و متوجه هیچ چیز نبودم تا این که از صدای اذان مسجد روستا فهمیدم که ظهر شده و تو تمام اون مدت با این که یه جای شلوغ و پر رفت و آمد نشسته بودم هیچکس سمت من نیومد و هیچ کدوم از اون اتفاقات کذایی که نجواها میگفت نیافتاد و مهمتر اینکه کلیییییی اعتماد به نفسم برای قدم های بعدی و ایده های بعدی بیشتر شده 😍هر روز طراحیام از روزهای قبل بهتر و بهتر میشه و وقتی با روز اولی که رفتم تو دل این ترس و وارد این بخش رویای از زندگیم شدم مقایسه میکنم به لطف الله و اموزشهای استاد تو مسیرم کارام خییییلی عالی تر شدن و کلی تفاوت رو به رشد رو دارم میبینم.استاد و خانم شایسته عزیزم من عاشق شما دو تا استاد نازنینم و این موجودات با نمک و پاکتون و این بهشت و لحظه به لحظه تصاویر و فیلمهایی که میبینم هستم و کلی از این حیوونای ناز عکس گرفتم که ازشون طراحی کنم هر چند بودن تو فضا یه حس و حال دیگه رو داره ولی مطمئنم کلی عالی میشن😉و از خدا میخوام هزار هزار هزار برابر این حس خوبی که بهمون میدین تو زندگیتون برگرده که قطعا برمیگرده و دوستووون دارم ❤