سریال زندگی در بهشت | قسمت 244 - صفحه 1

به نام خدای مهربان

سلام به استاد عزیزم که این روزا داره ، با رب العالمین هم صحبت می‌کنه و حرف گوش می کنه هم عمل می کنه و هم داره نتیجه ی عملش رو می بینه و لذت میبرم و ساده ساده و بمب انرژی ه،

آفرین سید جان

آفرین بر این تمرکزتون

آفرین بر این خلوتی که برای خودتون ساختید

آفرین بر این تنهایی

آفرین بر این سکوت

آفرین بر خلق کردن لحظه، لحظه ی زندگیت

آفرین بر اشک‌هایی که مثل دانه های مروارید روی گونه هات دارن لذت می برن وقتی که پوستی روانی می کنم که سرشار از انرژی ه، سلول به سلول ش سر شار از خداست.

آفرین سید جان

آفرین سید جان

به خدا قسم روزهایی که داره رد میشه ، لحظه، لحظه ی لذت بردن ت رو دارم با تمام وجودم حس می کنم.

به خدا میگم خدا جونم ، مرد عمل رو می بینی، خودش از همه بیشتر داره به گفته هایش عمل می کنه .

هر لحظه که یاد استاد عزیزم می‌افتم، هی میگم فاطمه جان ، تو قسم به همون خدایی که تازه پیداش کردی و باهاش خیلی راحتی، این صحبت های استادت رو اینقدرررررررر گوش کن اینقدرررررررر عمل کن که با تک تک سلول های وجودت آمیخته بشه چون اینا حرف های خودش نیست ، اینها حرف های خودش خداست پس باید با آب طلا نوشت، و اجرا کرد.

مریم جونم سلام

عزیز دلم خییییییییلی دوست دارم به تو هم آفرین میگم.که شاگرد اول این مکتب توحیدی هستی

آفرین بر تو با این درایتت

آفرین بر تو با این همه نظم و زیبایی

آفرین بر تو با این همه آگاهی

آفرین بر تو با این همه چیدمان هالیت

آفرین بر تو با این همه هوش و ذکاوت ت

آفرین بر تو با اینقدرررررررر راحت و بدون وابستگی زندگی می کنی

آفرین به این همه تمیزی

آفرین که به تمام نکات زندگی داری مو به مو اجرا می کنی

آفرین که هم خییییییییلی عالی به سایت می رسی وهم به کارهای زندگی ت.

آفرین که داری به حتی چه غذایی بخوریم هم اهمیت میدی

آفرین که در مدت کوتاهی آستین زدی بالا و کمربند توانایی و دانایی رو محکم بستی و این کارگاه ، درس مون رو ، مرتب کردی.

آفرین مریم جون م ، آفرین ، آفرین

هی به خودم میگم فاطمه جان ببین هست ، ببین وجود دارد، پس راحت می شود زندگی کرد، پس می شود از تنهایی لذت برد و با آرامش و با خدا همه ی کارها رو انجام داد ، باید این نکته رو فراموش نکنم ، باید درس امروز این کلاسی که همه وجودش از خودت خداست رو خوب یاد بگیرم،

یعنی قدم به قدم جلو برو تا تو مسیر راه کارها گفته شود

خدایا منم این خواسته ها امروز برام شکل گرفتن که مثل استادم برم تو عالم تنهایی و تمرکز و مثل مریم جان عزیز دلم ، تو زندگیم مدیریت داشته باشم ، مستقل باشم و از هیچ کس یا هیچ چیز نترسم ، چرا که خدا هست، اگه من ، بهش اجازه بدم که کارهامون انجام بده

مریم جونم ، به لحظه ی اومدم استاد فکر می کنم که چه حالی کنه وقتی وارد پارادایس میشه و این همه مدیریت رو می بینه ، گر چه می دونم که تو سایت هم تمام کارهای شما رو می بینم .

اما شنیدن کی بود مانند دیدن.

خدایا شکرت خدایا شکرت امروز چقدررررررر بهم خوش گذشت با یه عالمه درس ، من خسته شدم از نوشتن اما مطالب و زیبایی ها تمام شدنی نیستند ، باید بروم و تک به تک اینها رو رو خودم کار کنم و باهاشون زندگی کنم و به موفقیت ، خوشبختی برسم.

خدایا صد هزار مرتبه شکر از یک روز عالی دگه

خدایا صد هزار مرتبه شکرت از یه تجربه ی زندگی دیگه خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.

شاد ، سلامت، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید ، ای همراهان عزیزم

یا رب